Your access to this site has been limited by the site owner
If you think you have been blocked in error, contact the owner of this site for assistance.
If you are a WordPress user with administrative privileges on this site please enter your email in the box below and click "Send". You will then receive an email that helps you regain access.
Block Technical Data
Block Reason: | Access from your area has been temporarily limited for security reasons |
---|---|
Time: | Fri, 9 Sep 2022 23:45:24 GMT |
About Wordfence
Wordfence is a security plugin installed on over 4 million WordPress sites. The owner of this site is using Wordfence to manage access to their site.
You can also read the documentation to learn about Wordfence's blocking tools, or visit wordfence.com to learn more about Wordfence.
Generated by Wordfence at Fri, 9 Sep 2022 23:45:24 GMT.
Your computer's time: .
پیوت در بورس چیست؟ چند روش استفاده و شناسی انواع پیوت در بازار
پیوت در بورس را شاید سادهترین و درعینحال مهمترین مفهومی بتوان دانست که در دنیای سرمایهگذاری و بورس وجود دارد. اصل داستان پیوت در بورس بر اساس یک جمله و یک اصل ساده بناشده است: هیچ روند (صعودی، نزولی) پایدار نیست و تا آخر ادامه پیدا نمیکند. این سخن ما را به این نکته میرساند که یک روند صعودی روزی به روند نزولی و یک روند نزولی روزی به یک روند صعودی تبدیل میشود. ما برای سادهتر کردن بحث روند رنج کشیدن یا همان نه صعودی – نه نزولی را کنار گذاشتهایم؛ اما نقش پیوت در بورس دراینبین کجاست؟
پیوت در بورس
درواقع پیوت بورس نقطهای است که یک روند صعودی به نزولی و یا برعکس تبدیل میشود. در کلام سادهتر زمانی که یک روند صعودی به انتهای خود میرسد و با چند کندل شروع به روند نزولی میکند یک پیوت را تشکیل میدهد. این موضوع در مورد تبدیل روند نزولی به صعودی نیز صدق میکند.
نکته بسیار مهم و کاملاً حساس اینجاست که کل داستان سرمایهگذاری، معامله گری و تمام داستانهای تحلیل تکنیکال دقیقاً برای تشخیص همین نقاط پیوت در بورس است. درواقع شما اگر بتوانید تشخیص دهید که یک روند نزولی قرار است در کدام نقطه پیوت صعودی ایجاد کند میتوانید در آن نقطه – یعنی در کف و پایینترین قیمت روند – اقدام به سرمایهگذاری کنید. زمانی هم که بتوانید تشخیص دهید پیوت در نقطه صعود قرار است کجا تشکیل شود میتوانید در قله از سهم خارج شوید. در این حالت شما ماکسیمم سود را به دست خواهید آورد.
بنابراین به زبان سادهتر بگوییم نقش پیوت در تحلیل و شناسایی نمودار پیوت میتواند شمارا تبدیل به ثروتمندترین سرمایهگذار جهان کند! این موضوع بستگی به نظر و بینش شما از این نقاط و تعریف شما از آن دارد. درست است که امروز هیچکس نمیتواند بهصورت کامل و قطعی این نقاط را شناسایی کند اما بههرحال یادتان باشد کل هدف دنیای تحلیل و معاملهگری برای پیدا کردن همین نقاط پیوت در بورس است. پس سعی کنید آن را دقیق و درست بفهمید.
مفهوم پیوت در بورس(نقش پیوت در تحلیل)
پیوت در بورس شاید تعریف سادهای داشته باشد ولی مفهوم نسبتاً پیچیدهای دارد. بگذارید کمی دقیقتر دراینباره صحبت کنیم. یک روند صعودی بر چه اساس ایجاد میشود؟ زمانی که تقاضا بیشتر از عرضه باشد و این موضوع باعث میشود که روند سهم افزایشی باشد. در مورد یک روند نزولی نیز عرضه بیشتر از تقاضا است.
حال اگر یک روند صعودی بخواهد بشکند و تبدیل به یک روند نزولی شود، مسلمان باید عرضه بر تقاضا پیشی بگیرد و این روند را عکس کند. در مورد تبدیل روند صعود به نزولی نیز همچنین اتفاقی رخ میدهد، یعنی تقاضا بر عرضه غلبه میکند و روند سهم به صعودی تبدیل میشود.(به نظر شما فکر میکنید دلیل افزايش سرمايه چیست؟ و آیا میدانید ایچیموکو چیست ؟ اگر نمیدانید حتما این مقاله را بخوانید.)
پس ما در نقاط پیوت در بورس شاهد یک نوع جنگ میان عرضه و تقاضا هستیم. درصورتیکه در این جنگ جای عرضه و تقاضا عوض شود پیوت شکل میگیرد.
اما نکته اصلی و مهم که کمتر به آن توجه میشود این است که این جنگ بین عرضه و تقاضا و بهطورکلی هر اتفاقی که در بازار بورس رخ میدهد توسط انسانها صورت میگیرد؛ یعنی این انسانها هستند که این موقعیت را ایجاد میکنند. پس باید دید که چه اتفاقی در نقاطی خاص رخ میدهد که عمده سهامداران خرده یا سهامداران کلان یک سهم را وادار به تغییر موضع و چرخش میکند.
بنابراین در اینجای داستان پیوت در بورس ما با دو نکته روبهرو هستیم:
۱- پیوت بورس بر اساس تغییر تقاضا و عرضه صورت میگیرد.
۲- این تغییر عرضه و تقاضا یا توسط عمده سهامداران خرده صورت گرفته است یا اینکه بهواسطه سهامداران کلان و حقوقی این کار رخداده.
بر اساس این دو مفهوم کلی میتوان دید دیگری نسبت به پیوت در بورس پیدا کرد.
پیوت در بورس از دید سهامداران خرده
همانطور که در بالاتر گفتیم یک سهم زمانی میتواند تغییر وضعیت دهد که عرضه و تقاضا تغییر وضعیت دهد و بهنوعی قدرتشان تغییر کند. این موضوع میتواند از سمت عمده سهامداران خرده رخ بدهد. چرا ما در اینجا اصرار داریم که این کار باید توسط عمده سهامداران خرده صورت بگیرد؟ علت ساده است خریدوفروش سهامداران خرده بر خلاق روند بازار و سهم همیشه وجود دارد، اما این خریدوفروشها و عرضه و تقاضاهای معکوس بهاندازهای نیست که بتواند یک پیوت بورس به شکل قوی ایجاد کند. یک پیوت در بورس قوی ایجاد میشود که تعداد بیشتری از این سهامداران دست به تغییر وضعیت بزنند؛ بنابراین یک نوع هماهنگی عمومی لازم است؛ اما سؤال اینجاست که این هماهنگی چگونه ایجاد میشود؟
بهطورکلی سؤال این است که چگونه یک هماهنگی میان سهامداران خرد در یک نقطه خاص شکل میگیرد و باعث ایجاد پیوت در بورس میشود؟ پاسخ به این سؤال میتواند گزینه خوبی برای پیدا کردن پیوت بورس محسوب شود.
در پاسخ به این سؤال میتوان گزینههای زیادی را مطرح کرد. ازجمله اخبار، اطلاعیههای شرکت و ده ها دلیل دیگر؛ اما برای اینکه بتوانیم پاسخ کارآمدتری به این سؤال بدهیم سهم را در شرایط عادی تصور میکنیم؛ یعنی اینکه فکر میکنیم هیچ خبر یا اطلاعیهای برای سهم وجود ندارد و بازار روند عادی خودش را طی میکند. در این حالت چگونه میتوان متوجه شد که سهامداران عادی چگونه بهصورت همزمان عمل میکنند. با استفاده از چند نشانه زیر میتوان این حرکت و ایجاد پیوت در بورس را مشخص کرد:
۱- سهامداران عادی به عددهای رند حساستر هستند؛ یعنی عددهای مانند ۱۰۰، ۳۰، ۴۰ و … میتواند نقاط مهمی برای ایجاد پیوت در بورس باشد.
۲- سهامداران عادی هنگام صعودی بودن سهم ترسو میشوند؛ یعنی اینکه عملاً بعد از چند ده درصد سود منتظر یک نشانه برای خروج هستند. این یعنی روند صعودی کوتاهتر است.
۳- سهامداران در سیر نزولی منفعلتر میشوند و عملاً دوست ندارند با ضرر از سهم خارج شوند. همین موضوع باعث میشود که روند نزولی طولانیتر شود.
این موارد در کنار یکدیگر میتواند یک نوع نقشه راه با تشخیص پیوت در بورس به شما بدهد.
ژورنال بورس
پیوت ها سطوح محوری و برگشت بازار می باشند که بازار اگر صعودی بوده شروع به ریزش می کند یا اگر نزولی بوده شروع به رشد می کند. در کل پیوت ها در دو حالت عام و خاص استفاده میگردند ، حالت عام که در این بخش تشریح خواهد شد ، سطوح کلیدی و برگشت بازار می باشند و در حالت خاص که مربوط به مباحث مدرن تکنیکال می باشد، سطوحی هستند که مستعد تبدیل شدن به حمایت و مقاومت هستند. پیوت های سنتی به دو دسته تقسیم می شوند : یکی پیوت های مینور(کوچک) و دیگری پیوت های ماژور ( بزرگ) .
پیوت های مینور سطوحی هستند که برگشت های قیمتی از این سطح ، جزیی و محدود می باشد ، به عبارت دیگر برگشت های محسوسی در قیمت شاهد نیستیم و این سطوح در حقیقت جاهایی است که غالباً بازار در فکر نقد کردن معاملات خود می باشد و کم تر معامله گران معکوس ، وارد بازار می شوند.
همانطور که مشخص است و می بینیم مینورها نواسانات جزئی بازار است. برآیند پیوت های مینور بازار یک حرکت بزرگ را تشکیل می دهد.
یکی از دلایلی که معامله گران معاملات خود را با سود کم می بندند اسیر شدن در پیوت های مینور می باشد ، این پیوت ها در کنار جو روانی ، منجر به این قضیه می شود که معامله گران آماتور تصور کنند بازار در حال برگشت بزرگی است و معاملات خوب خود را اغلب با یک پنجم سود شناسایی پیوت ها واقعی ببندند.
پیوت های مینور در حقیقت سطوحی هستند که معامله گران کوتاه مدتی شناسایی سود می کنند و به دلیل نقد کردن معاملات ، قیمت ها اندکی بر می گردند ، اما قیمت مجدد در جهت روند اصلی خود حرکت می نماید . بنابراین افرادی که معامله گر میان مدتی هستند ، نباید تخت تاثیر مینورها قرار گرفته و پوزیشن های خود را با سود اندک ببندند. در حالی که می توانند سود بسیار بیشتری کسب نمایند.
مشکل بزرگی که بسیاری از معامله گران بازار ، به خصوص تازه کارها ، با آن روبرو هستند محدود کردن سود و باز کردن حد ضرر می باشد ، بدین صورت که حد ضرر خود را بر اساس ماژور ها تعیین می کنند و حد سودشان در مرحله اول ماژور است.اما شرایط روحی و روانی و شرایط حاکم بر بازار منجر به این می شود که معامله گران در مینورها معاملات خود را ببندند و نسبت ریسک به بازده نامعقول باشد و در بلندمدت برآیند ضرر شود.
در بازار ارز به دلیل تعدد خبرهای روزانه معمولاً شاهد حرکات هیجانی در هنگام خبرها هستیم.چنانچه افرادی در تایم فریم بیش از یک ساعته تحلیل می کنند ، نباید نواسانات جزیی بازار در تایم فریم های پایین تر آن ها را تحت تاثیر قرار داده تا معاملات خود را ببندند.عموماً روند حرکتی بازار ، در قالب برآیند وضعیت اقتصادی کشورها شکل می گیرد و انتشار یک خبر در یک ساعتی از روز چنانچه در جهت روند باشد ، می تواند شتاب حرکت را سرعت بخشد.بنابراین چنانچه رومد حرکتی ما در بلند مدت صعودی است و خبری خلاف جهت معامله ما منتشر می شود، نباید باعث گردد که از معامله خارج شویم.
پیوت (pivot) یا نقطه بازگشت و معرفی 4 نوع آن
پیوتها سطوح محوری و برگشت بازار هستند که بازار اگر صعودی بوده شروع به ریزش میکند یا اگر نزولی بوده شروع به رشد میکند. درواقع نقاط بازگشت همان محدوده چرخش قیمت یا نقطه شروع نوسانات قیمت است و به طور سنتی به پیوتهای مینور (پیوتهای فرعی یا کوچک) و پیوتهای اصلی (پیوتهای ماژور یا بزرگ) تقسیم میشوند.
نقاط بازگشت معمولاً زمانی شکل میگیرند که نیروی عرضه یا تقاضا یکی بر دیگری غالب شود! در واقع زمانی که شما به یک نمودار قیمت نگاه کنید؛ تعداد بیشماری نقطه بازگشت مشاهده خواهید نمود.
انواع پیوت ها
پیوتهای مینور (پیوتهای فرعی)
پیوتهای مینور سطوحی هستند که برگشتهای قیمتی از این سطح، جزیی و محدود است. بهعبارت دیگر برگشتهای محسوسی در قیمت شاهد نیستیم. این سطوح در حقیقت مناطقی هستند که غالباً بازار در فكر نقد کردن معاملات خود میباشد و کمتر معاملهگران معكوس، وارد بازار میشوند. همانطور که مشخص است و در نمودار زیر میبینیم پیوتهای مینور نوسانات جزئی بازار است. برآیند پیوتهای فرعی بازار یک حرکت بزرگ در روند را تشکیل میدهند..
پیوتهای ماژور (پیوتهای اصلی)
پیوتهای ماژور یا پیوتهای اصلی، به زبان ساده، نقاطی را نشان میدهند که جهت روند در آنجا دچار چرخش جدی شده باشد. چرخش جدّی یعنی قیمت حداقل به اندازه یکسوم از مسیر رفت خود را مجدداً بازگشت نماید. سایر نقاطی که چنین تأثیر مهمی بر بازار نداشتهاند همگی پیوت مینور و کماهمیت بوده و نقش ریزموجهای فرعی را دارند.
یک تحلیلگر مجرب به مرور زمان فرا میگیرد که حتّی بدون استفاده از روش و ابزار خاصی و صرفاً با اتکا به تجربه چشمی، نقاط اصلی بر روی یک چارت را به خوبی تشخیص داده و آنها را از پیوتهای فرعی و کماهمیت تفکیک نماید. امّا فعلاً نیاز به تعریف دقیقتر و مدرنتری برای پیوتهای ماژور داریم. بنابراین بهنظر میرسد که شناسایی درست پیوت ماژور یک اصل اساسی در بازار میباشد که فقدانش منجر به بروز اشتباهات پیدرپی در بازار میشود
1-پیوت قیمتی
مفهوم اصلی و اساسی نقاط بازگشت قیمت، در ذات این نقاط بازگشت نهفته است. در تعریف کلاسیک pivotهای قیمتی بدان اشاره شده است، که اگر بازار به میزان مشخصی در یک جهت حرکت کرده و پس از تشکیل سقف یا کف، با روندی نسبتاً قوی در جهت مخالف حرکت کند؛ یک نقطه بازگشت در نمودار تشکیل شده است. در حال حاضر این تعریف تکامل یافته و عموماً در روشهای پرایس اکشنی مطرح میشود؛ که اگر قیمت حداقل به اندازه سه کندل (شمع ژاپنی) حرکت نموده و پس از تشکیل کندل بازگشتی، دوباره با همان شرایط اما در جهت مخالف حرکت کند؛ یک نقطه بازگشت قابل اطمینان خواهیم داشت.
نحوه تشخیص این نقاط بازگشت به صورت بصری و بر مبنای قوانین روشهای تحلیلی مختلف بوده و اصولاً ابزار تحلیلی خاصی نمیطلبد. به طور کلی، بر اساس دو روش معامله بر اساس سطوح حمایت و مقاومت قبلی یا زمان تشکیل pivot، میتوانید از آنها استفاده کنید.
۲- پیوت محاسباتی
این نوع از نقاط بازگشت بر اساس دادههای قیمتی (OHLC) و فرمولهای ریاضی محاسبه میشوند و جزئیات تحرکات قیمتی بازار، در آنها دخیل نیست! در واقع خروجی این محاسبات که به صورت چند عدد میباشد؛ به عنوان سطوح حمایت و مقاومت آتی نمودار به کار برده میشوند. این نقاط بازگشت بر اساس دوره زمانی نمودار و دادههای قیمتی مورد استفاده، تا مدت زمان مشخصی معتبرند و با تشکیل کندلهای جدید، این سطوح بهروزرسانی میشوند. به طور مثال، نواحی پیوتی نمودار یکساعته برای معاملهگران میانمدتی کاربرد ندارند. pivotهای محاسباتی نیز خود انواع مختلفی دارند، که پیوت پوینت و خطوط کاماریلا مهمترین آنها هستند. در ادامه به شرح مختصر هرکدام از آنها خواهیم پرداخت.
Pivot Point (PP) = High+Low+Close/3
بر اساس قواعد، اگر قیمت بالاتر از نقطه «PP» قرار داشته باشد؛ به معنی روند صعودی بوده و باید بر اساس واکنشهای قیمت نسبت به سطوح مقاومتی، به دنبال موقعیت خرید باشیم و در غیر این صورت(قیمت کمتر از PP)، اقدام به فروش مینماییم. توجه داشته باشید، که نقاط «R» مخفف Resistance یا همان سطوح مقاومتی و نقاط «S» مخفف Support یا نواحی حمایتی نمودار میباشند.
در محاسبات خطوط کاماریلا ناحیه کلیدی نظیر «PP» نداریم؛ اما به دلیل تعدد نواحی مقاومت و حمایت محاسبه شده در این روش، میتوان قدرت روند را تا حد زیادی تشخیص داد و معاملات دقیقتری داشت. در واقع زمانی که قیمت به سطوح ۳ یا ۴(از نوع R یا S) برسد؛ در نگاه اول نشاندهنده قدرت روند و تحرک قیمتی بالا میباشد.
ذکر این نکته ضروری است، که محاسبهگر نقاط عطف در اکثر پلتفرمهای تحلیلی به صورت اندیکاتورهای پیشفرض قرار دارند و حتی در صورت عدم وجود آن میتوانید، به صورت رایگان آن را از منابع مختلف دانلود و نصب کنید. امروزه در بسیاری از استراتژیهای معاملاتی، نقاط بازگشت به عنوان ابزار اصلی و در کنار مواردی چون خطوط روند، میانگینهای متحرک و… به کار برده میشوند.
۳- پیوت ماژور
حتی اگر با تحلیل تکنیکال آشنایی نداشته باشید؛ با مشاهده نمودار قیمت، کف و سقفهایی که موجب وقوع حرکات قیمتی قوی در جهت مخالف شدهاند، کاملاً محسوس میباشند. در اصطلاح به این دسته از نقاط بازگشتی، پیوت ماژور گفته میشود. این نقاط از اعتبار بالایی برخوردارند و تحلیلگران برای ترسیم خطوط روند و الگوهای قیمتی، باید از این نقاط بازگشت استفاده کنند.
۴- پیوت مینور
در طرف مقابل نقاط پیوتی هم وجود دارند؛ که نهایتاً منجر به حرکات اصلاحی کوچک یا برقراری روند خنثی میشوند. پیوت مینورها در نمودارهای با دوره زمانی پایین (تایمفریم کوچک) به وفور قابل مشاهدهاند؛ زیرا نوسانات کاذب و مقطعی در نمودارهای میانروزی بیشتر ایجاد میشوند. به دلیل اینکه نقاط بازگشتی مینور، قدرت چندانی در تغییر روند و ایجاد حرکات قیمتی چشمگیر ندارند؛ الگوهای قیمتی و خطوط روند مبتنی بر آنها از اعتبار چندانی برخوردار نیست. در نتیجه برای کاهش درصد خطای تحلیل، معاملهگران باید به دورههای زمانی مناسب رجوع کنند.
نحوه تشخیص پیوت ماژور از مینور
حال که تعاریف اولیه پیوت ماژور و مینور ذکر شد؛ سؤال اصلی این است، که چگونه این نقاط را از یکدیگر تمایز دهیم؟ با توجه به اینکه سطوح پیوتی کاملاً مبتنی بر قیمت میباشند، تشخیص آنها به صورت چشمی و بر اساس مقایسه ذهنی سطوح بر اساس قدرت حرکات بعدی امکانپذیر خواهد بود؛ اما این امر مستلزم داشتن تجربه کافی در زمینه تحلیل تکنیکال است! به همین دلیل، روشی ترکیبی شامل دو ابزار فیبوناچی بازگشتی و اندیکاتور مکدی تدوین شده است؛ تا معاملهگران متوسط و مبتدی نیز قادر به تشخیص این سطوح باشند.
در واقع اگر سطوح کف یا سقف نمودار این دو ویژگی را داشته باشند؛ به احتمال قوی با یک پیوت ماژور روبهرو خواهیم بود. قاعده کلی شامل موارد ذیل است:
تغییر فاز مکدی در زمان تشکیل pivot
اصلاح قیمت حداقل به اندازه ۳۸ درصد موج قبلی
از مزایای تشخیص درست نقاط بازگشت، میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
1. تشخیص و ترسیم درست خط روند
2. تعیین حد ضررهای درست و ایمن
3. تشخیص احساسات بازار و درگیر نشدن در آن
4. فرار از سردرگمی
نتیجه گیری از پیوتها
برای تشخص pivotهای اصلی از فرعی 3 شرط داریم که اگر 2 شرط را همزمان دارا بود، آن نقطه پیوت اصلی خواهد بود؛ این 3 شرط عبارتند از:
در یک پیوت ماژور، قیمت باید حداقل %38 از مسير قبلی خود را مجدداً بازگشت نماید.
به لحاظ زمانی نیز مسیر بازگشت باید حداقل به اندازه %38 از مدت زمان موج رفت، طول بکشد.
بین هر دو پیوت ماژور متوالی، علامت جبری مکدی باید حداقل یکبار تغییر فاز بدهد.
شناسایی درست مفهوم مینور و ماژور چند حسن اساسی دارد که عبارتند از:
چنانچه سطوح ماژور به درستی شناسایی شود، به وسیله آن میتوان روند اصلی بازار را به دقت تشخیص داد.
پیوتهای مینور نوسانهای مقطعی و هیجانات بازار میباشد. اگر بتوانیم مینور را از ماژور تشخیص دهیم، درگیر هیجانات بازار نشده و دست به حرکات احساسی در بازار نمیزنیم.
شناخت صحیح ماژورها میتواند حدضررهای امن و پرقدرتی برایمان بهارمغان بیاورد. در حقيقت انتخاب یک حدضرر مناسب، نخستین گام یک پوزیشن منطقی و اصولی است.
شناخت درست ماژورها در بسیاری از تکنیکهای معاملهگری اعم از کلاسیک، هارمونیک و امواج میتواند بسیار مثمرثمر و کارا باشد. انتخاب صحیح و درست ماژورها، معاملهگر را از سردرگمی در بازار مبرا میکند.
شناسایی نقاط چرخش بازار
یکی از مواردی که به شدت مورد توجه معاملهگران بازارهای مالی قرار میگیرد، آگاهی از نقاطی است که بازگشت قیمت در آنها اتفاق میافتد. زمانی که افراد بتوانند این نقاط را به درستی شناسایی کنند، میتوانند با حفظ سرمایه اولیه، به سود مورد نظر خود برسند و در شرایطی که بازار سیر نزولی در پیش دارد، قبل از وقوع ریزش از آن خارج شوند. اگر چه تعیین نقاط کف و سقف قیمت، نقاط ورود و خروج و به طور کلی آگاهی از زمانبندی حرکات بازار، امری نیست که به راحتی بتوان بر آن تسلط یافت، با این حال با استفاده از ابزارهای مختلفی میتوان محدوده این نقاط قیمتی را پیدا کرد. به این نقاط که نمایانگر محل تغییر جهت روند بوده و به عبارت دیگر تغییرات معکوس قیمت در آنها اتفاق میافتد، نقاط پیوت (چرخش) بازار گفته میشود. به نظر میرسد که شناسایی صحیح پیوت ماژور یک اصل اساسی در بازار میباشد که عدم تشخیص دقیق آن موجب بروز اشتباهات معاملاتی، از دست رفتن سود و افزایش ضرر خواهد گردید.
به کمک پیوتها میتوان وضعیت پیشین و کنونی قیمت سهام را بررسی کرد. پیوتها در تحلیل تکنیکال به انواع مختلفی تقسیم میشوند که در ادامه روشهای مختلف تشخیص آنها ارائه و مورد بررسی قرار میگیرد. در ابتدا لازم است کمی بیشتر با نقاط پیوت، اهمیت و انواع آن آشنا شویم.
پیوت چیست؟ معرفی پیوت مینور و ماژور
منظور از نقاط چرخش بازار (Pivot Point)، سطوحی است که در آن روند بازار تغییر میکند. به عبارتی، چنانچه بازار صعودی باشد، با رسیدن به آن شروع به ریزش کرده و قیمتها کاهش مییابند و بالعکس. نقاط پیوت یا محل تغییر جهتها در بازار به دو دسته ماژور یا اصلی و مینور یا فرعی تقسیم میشوند که عبارتند از:
پیوت اصلی (ماژور): در پیوتهای ماژور یا اصلی، بازار با یک چرخش محسوس مواجه میشود که قیمتها را به طور جدی تغییر میدهد. در پیوت ماژور، قیمتها بخش زیادی از مسیر قبلی خود را باز میگردند، که دلیل این تغییر مسیر میتواند انتشار یک خبر مهم، مسائل سیاسی و اقتصادی و یا برخورد با سطوح حمایت و مقاومت کلیدی چارت باشد.
پیوت فرعی (مینور): در پیوتهای مینور تغییر قیمتها محدود و موقتی بوده و بازار با یک اصلاح کوچک رو به رو میشود که پس از مدتی مجدداً به روند اصلی خود باز خواهد گشت. معاملهگران تازهکار معمولاً درگیر پیوتهای فرعی شده و پیش از رسیدن سهام به سود واقعی خود، دست به فروش میزنند. بر این اساس، عدم تشخیص صحیح سطوح یادشده و ناتوانی در تفکیک سطوح اصلی و فرعی، ممکن است سبب کاستن از سود قابل دستیابی و یا ورود عجولانه به معامله و مواجهه با ضرر شود که این امر خود مبین اهمیت موضوع شناسایی نقاط چرخش بازار میباشد.
نقاط چرخش (پیوت) اصلی و فرعی و رفتار قیمت در مواجهه با آنها
روشهای تشخیص نقاط پیوت
وقتی بازار در یک جهت، به صورت صعودی یا نزولی حرکت میکند، پس از مدتی یک سقف یا کف تشکیل میشود که در این شرایط شاهد یک پیوت در بازار خواهیم بود. معاملهگرانی که در این حرفه تبحر دارند، به طور چشمی و بر طبق مقایسات و محاسبات ذهنی میتوانند نقاط پیوت را تشخیص دهند که این امر نتیجه داشتن تجربه کافی در زمینه تحلیل و تمرین بسیار است. معاملهگران مبتدی نیز به منظور شناسایی نقاط پیوت، میتوانند از ابزارهایی همچون سطوح فیبوناچی و اندیکاتورهایی نظیر MACD بهره بگیرند. نمودار فیبوناچی مجموعهای از خطوط افقی است که سطوح بازگشتی محتمل را نشان میدهند، که هر سطح آن با اعدادی به صورت درصد بیان میشود. یکی دیگر از روشهای شناسایی نقاط پیوت، استفاده از اندیکاتورهای مختلف است که از جمله معروفترین آنها میتوان به اندیکاتور مکدی اشاره نمود. مکدی یک اندیکاتور تکنیکالی معروف است که به منظور نشان دادن رابطه بین دو میانگین متحرک (مووینگ اوریج) به کار میرود. در ادامه این بخش به توضیح روشهای اصلی برای تشخیص نقاط چرخش بازار پرداخته میشود.
1- واگرایی اندیکاتور
حالتی که قله یا درههای قیمت و اندیکاتور در خلاف جهت یکدیگر حرکت میکنند را واگرایی مینامند. در این حالت قیمت سهام به انتهای مسیر خود رسیده و از این رو تمایل به تغییر روند افزایش مییابد که در واقع به معنای تشکیل سطوح مقاومت و حمایت جدید در بازار میباشد. واگرایی خود به دو دسته معمولی و مخفی تقسیم میشود که بترتیب عبارتند از:
1-1- واگرایی معمولی (Regular Divergence):
این نوع از واگرایی که خود به دو دسته منفی و مثبت تقسیم میشود، به صورت زیر تعریف میگردد.
* واگرایی معمولی منفی: در حالتی که قیمت سقف جدیدی را تشکیل میدهد، اما اندیکاتور موفق نمیشود که قله جدیدی بالاتر از قله قبلی تشکیل دهد.
* واگرایی معمولی مثبت: این نوع واگرایی زمانی به وجود می آید که روند نزولی باشد و به این صورت است که قیمت کف جدیدی پایینتر از کف قبلی خود تشکیل میدهد، در حالیکه اندیکاتور نتوانسته است که کف جدیدی بسازد.
2-2- واگرایی مخفی (Hidden Divergence):
در شرایطی که قیمت در حال اصلاح حرکتی خود برای ادامه دادن مسیر اصلی باشد، این شکل از واگرایی به وقوع میپیوندد. این واگرایی نیز همانند واگرایی معمولی به دو دسته منفی و مثبت تقسیم میشود که به ترتیب شناسایی پیوت ها عبارتند از:
* واگرایی مخفی منفی: این نوع از واگرایی زمانی به وقوع میپیوندد که اندیکاتور سقفی بالاتر از سقف قبلی خودش را ایجاد نموده باشد، در حالیکه قیمت در روند نزولی بوده و قدرت اینکه به سطح قبلی خود بازگردد، را نداشته باشد.
* واگرایی مخفی شناسایی پیوت ها مثبت: زمانی که قیمت کفی بالاتر از کف قبلی خودش تشکیل میدهد درحالی که اندیکاتور بر خلاف آن یک کف پایینتر از کف قبلی که تشکیل داده بود را نشان میدهد.
مجموعه حالات مختلف واگرایی فوق را میتوان در شکل زیر مشاهده نمود.
انواع واگرایی
2- استفاده از اندیکاتور
همچنان که پیشتر بیان گردید، یکی دیگر از روشهای تعیین سطوح بازگشت قیمت در بازار، بهرهگیری از اندیکاتورها میباشد. اندیکاتور MACD به عنوان یکی از بهترین گزینهها برای این امر، میتواند در کنار سطوح فیبوناچی مورد استفاده قرار گیرد. بر این اساس با ترکیب مکدی و اصلاح قیمتی، زمانی که اندیکاتور در فاز مثبت بوده، بالاترین قیمت در آن فاز و زمانی که در فاز منفی قرار دارد، پایینترین قیمت را یافته و این دو نقطه را به یکدیگر متصل نمایید. بر این مبنا، اصلاح قیمت تا 38/2 درصد سطوح فیبوناچی و بروز تغییر فاز در مکدی، نشانگر ماژور بودن سطح یادشده خواهد بود. شمایی از این امر را میتوان در شکل زیر ملاحظه نمود.
3- شکست خط روند (Breakout)
خط روند نیز مانند هر حمایت یا مقاومتی بالاخره شکسته میشود که این شکست تحت تأثیر عواملی همچون حجم معاملات در یک روز، تعداد خریداران و فروشندگان و شکست همراه با ایجاد یک کندل بزرگ که اعتبار بیشتری نسبت به عوامل دیگر دارد، قرار میگیرد. زمانی که حجم بالایی از معاملات در مجاورت سطوح حمایت یا مقاومت رخ دهد، میتواند نشانگر آمادگی بازار برای شکست خط روند باشد. یک معاملهگر با تشخیص شکست خط روند، میتواند شرایط مناسب برای ورود به یک سهم و یا خروج از آن را شناسایی کند.
شکست خط روند و تغییر فاز حرکتی قیمت از نزولی به صعودی
شناسایی نقاط پیوت چه اهمیتی دارد؟
بنابر آنچه در این مقاله مطرح گردید، تعیین شناسایی پیوت ها دقیق نقاط چرخش بازار دارای مزایایی به شرح ذیل میباشد:
1- شناسایی سطوح ماژور، جهت تشخیص دقیق روند اصلی بازار و آمادگی برای بروز چرخش محسوس در روند قیمتها بکار میرود.
2- پیوتهای مینور، مبین نوسانهای جزئی و اصلاحی بازار میباشند که شناسایی صحیح آنها مانع از درگیری با احساسات و هیجانات بازار میگردد.
3- اجرای معاملات در سطوح متناظر با نقاط ماژور موجب میگردد تا بالاترین احتمال برای موفقیت در معاملات، آنهم با بیشترین نسبت سود به زیان فراهم گردد.
4- کسب تجربه و تسلط بر شناسایی صحیح نقاط پیوت، علاوه بر جلوگیری از سردرگمی در شرایط مختلف بازار، سبب میگردد تا پیشبینی دقیقتری از چگونگی ادامه حرکات قیمت برای معاملهگر امکان پذیر شود.
اگر چه اهمیت شناسایی نقاط چرخش بازار به عنوان یکی از ابزارهای مهم جهت انجام یک سرمایهگذاری صحیح بر کسی پوشیده نیست، با این حال ورود به بازار سهام و معاملهگری در بازارهای مالی امری است که دارای جوانب مختلفی بوده و همانند هر مقوله اقتصادی دیگر، مستلزم دریافت آموزشهای مربوطه و آشنایی با اصول تحلیل و ارزیابی سهام و همچنین اطلاع از اخبار مربوطه از منابع موثق میباشد. بر این اساس سرمایهگذاران شناسایی پیوت ها میبایست همواره در صدد ارتقای آگاهی و دانش معاملهگری خود باشند تا بتوانند در شرایط متفاوت بازار اقدامات مناسب را صورت دهند. بخش مقالات آموزشی سایت کارگزاری مدبر آسیا، محلی مناسب برای افرادی است که بدنبال راهی دقیق و مطمئن برای آشنایی با اصول انجام معاملات در بازار و روشهای تحلیل سهام میباشند.
شایان ذکر است که با ثبتنام در سایت کارگزاری مدبر آسیا و دریافت کد بورسی میتوانید علاوه بر دریافت آموزشهای یادشده، از بهروزترین و کاملترین امکانات معاملاتی که توسط کارگزاری با بیش از 17 سال سابقه در حوزه بورس و دارای تیمی متخصص و مجرب ارائه میگردد، بهرهمند شوید.
جمعبندی
بنابر آنچه که در این مقاله ذکر شد، شناسایی نقاط چرخش بازار به معاملهگران کمک میکند تا بتوانند در شرایطی که بازار به مدت طولانیتری روند خاصی را دنبال میکند، سریعاً مسیر بازار را تشخیص و همگام با شرایط بازار عمل نموده و درگیر احساسات گذرای بازار نشوند. این بدان معنی است معاملهگر قادر خواهد بود تا چنانچه بازار در آستانه روند نزولی قرار گرفت، با تشخیص سریع موقعیت، فوراً سرمایه خود را خارج کرده و در شرایطی که سیر صعودی در پیش است، به ورود در معاملات جدید اقدام نماید.
تشخیص نقاط کف و سقف یادشده که چرخش قیمتها در آن بوقوع میپیوندد، با استفاده از روشها و ابزارهای مختلفی امکانپذیر است که اساسیترین آنها در این مقاله مورد بررسی قرار گرفت. بدیهی است که ادغام روشهای نامبرده با یکدیگر، میتواند به تعیین سریعتر و دقیقتر نقاط پیوت، منجر شود. لازم به ذکر است که توانمندی در تشخیص پیوتهای مینور از ماژور نیز یک اصل اساسی در بازار سرمایه است که دستیابی به آن، مستلزم افزایش تجربه به کمک انجام تمرینات مستمر میباشد. در پایان اشاره به این نکته نیز ضروری است که اگرچه شناسایی پیوتها یکی از بهترین ابزارهای تحلیل و پیشبینی رفتار قیمتی در بازارهای مالی میباشد، با این حال تکیه بر آن بدون بهرهگیری از سایر اصول تحلیل تکنیکال، فاندامنتال و نیز پیگیری اخبار، نمیتواند به تنهایی راهگشای انجام معاملاتی موفق بشمار رود.
دیدگاه شما