این معامله را بر چه اساس انجام دادم؟ مدیریت معامله چطوری بود؟ موفقیت آمیز بود؟ چرا؟ ضرر کردم؟ چرا؟
کتاب معامله گر منضبط مارک داگلاس ، راه رسیدن به سود کلان
معامله گر منضبط مارک داگلاس ، با زیرعنوان پرورش ذهن برای موفقیت در بازار، به بیان زمینهها و مهارتهای لازم برای رسیدن به موفقیت در حوزه تجارت و بورس پرداخته است.
داگلاس در این کتاب تمام تجربههای خود را در زمینه روانشناسی بازار، انجام معاملات، راه رسیدن به خودشناسی و افزایش اعتماد به نفس معرفی کرده است. زمینههایی که اگر بتوانید در آنها مهارت کافی به دست آورید با ثروتمند شدن فاصله چندانی ندارید.
با خواندن معرفی این کتاب میتوانید به محتوای آن پی ببرید و به این نتیجه برسید که کتاب برای شما مناسب است یا خیر.
فهرست مطالب این نوشته
موضوع کتاب
کتاب دیدی متفاوت از بازار بورس، تحلیل، سرمایهگذاری و… میدهد و به بیان مسائلی میپردازد که اغلب افراد برای ورود به بازار از آنها غافل هستند. برای درک بهتر موضوع این کتاب، ادامه مطالب را با دقت بخوانید.
- تنوع در مبادلات،
- بهروزرسانی قراردادها،
- اطلاعرسانی دقیق و سریع،
- خدمات مشاورهای پیشرفتهتر،
- گوناگونی کتابها و نشریات مربوطه،
- و پیشرفت نظامها در زمینه تحلیل فنی و نظارت تخصصی به کمک نرمافزارهای کامپیوتری،
به رشد و تعالی هر معاملهای کمک بسزایی میکنند و راه شناخت بازار و تصمیمگیری صحیح را هموار میکند. اما باید بدانید که این موارد برای داشتن معاملههایی پر سود، کافی نیستند.
برای پی بردن به اهمیت این موضوع باید به تعداد انگشتشماری از تجار و سرمایهگذاران توجه کرد که توانستهاند به سودهای کلانی برسند و همیشه دست پر باشند. در مقابل، دسته بزرگ بازندهها حاضر هستند هر کاری انجام دهند تا به راز موفقیت دسته کوچک برندهها پی ببرند.
راز موفقیت افراد برنده این است که با عملکردی بر پایه نظم ذهنی وارد این حرفه میشوند و به خوبی میدانند که چگونه:
- منضبط باشند،
- عواطف و احساساتشان را مدیریت کنند،
- بر خود مسلط باشند،
- ذهنشان را همسو با موفقیت و کسب سود قرار دهند،
- ریسکپذیر باشند،
- و صبوری کنند.
این عوامل در حیطه روانشناسی و توسعه فردی قرار دارند و به همین دلیل هر فرد موظف است قبل از ورود به این حوزه و برای رسیدن به موفقیتی که انتظار دارند، برای کسب این صفات ارزشمند اقدام کند. وجود این صفات به فرد کمک میکند تا از استرس، ترس، نگرانی و اتلاف وقت و هزینه دوری کند.
دلیل نوشتن کتاب معامله گر منضبط مارک داگلاس
دلیل نوشتن این کتاب را از زبان نویسنده بخوانید:
این کتاب را نوشتم تا هر آنچه که به نظرم از حیاتیترین نیازهای فردی است که میخواهد به شغل معاملهگری در بازار حال و بازار سهام روی بیاورد را آموزش دهم. توضیح راجع به اینکه چگونه با یک روش منظم و اصولی و قدم به قدم، مهارتهای ذهنی لازم برای موفقیت در معاملهگری و کسب ثروت را فرا بگیرد. روشی که کلید آن فراگیری رویکردی جدید در نوع تفکر یا فراگیری یک الگوی نوین فکری است.
اهمیت نیاز به الگوی جدید
در ذهن همه ما باورها و ارزشهایی وجود دارند که تحتتاثیر تربیت و فرهنگ جامعهای که در آن زندگی میکنیم، شکل گرفته است.
ما بر اساس این الگوی فکری ایجاد شده در ذهنمان زندگی میکنیم. اما نکته مهم این است که این الگو مناسب بازار معاملهگری نیست و نمیتوان با تکیه بر آن به موفقیت رسید.
اگر بخواهیم با همین الگویی که تمام کارها و فعالیتهای خود را بر اساس آن انجام میدهیم، وارد حوزه معاملهگری شویم، مدام در اضطراب، ترس و نگرانی به سر میبریم.
اما با کمک یک الگوی جدید میتوانید عادتها و باروهای ذهنیتان را به مرور زمان از بین ببرید تا ذهنی همسو با بازار داشته باشید.
نویسنده کتاب معامله گر منضبط مارک داگلاس
مارک داگلاس، نویسنده، سخنرانی، مدرس و پایهگذار روانشناسی تجارت است. او فعالیت خود را از سال 1978 در بورس آغاز کرد و توانست از کارمندی به یک معاملهگر حرفهای تبدیل شود.
وی مولفههای اصلی برای رقابت در بازار کنونی را به ایدههایی مرتبط میداند که از ذهن سرچشمه میگیرند.
فهرست کتاب
مارک داگلاس کتاب را در 17 فصل نوشته که اسامی آن به شرح زیر است:
- فصل یکم: چرا این کتاب را نوشتم؟
- فصل دوم: چرا یک الگوی فکری جدید لازم است؟
- بخش دوم: ماهیت محیط معاملهگری از نقطه نظر روانشناختی،
- فصل سوم: همیشه حق با بازار است،
- فصل چهارم: پتانسیل سود و ضرر نامحدود است،
- فصل پنجم : قیمتها در حرکت دائمی هستند،
- فصل ششم: بازار محیی بدون ساختار است،
- فصل هفتم: در بازار دلایل نامربوطاند،
- فصل هشتم: گامهای سهگانه برای تبدیل شدن به معاملهگر برتر،
- بخش سوم: ساختن چارچوبی برای شناخت خود،
- فصل نهم: شناخت ماهیت محیط ذهنی،
- فصل دهم: مدیریت اطلاعات محیطی توسط خاطرات، تداعیها و باورها،
- فصل یازدهم: لزوم فراگیری روش تطبیق،
- فصل دوازدهم: ساز و کار رسیدن به هدف،
- فصل سیزدهم: مدیریت انرژی ذهن،
- فصل چهاردهم: تکنیکهایی برای اعمال تغییر،
- بخش چهارم: چگونه به معاملهگر برتر تبدیل شویم،
- فصل پانزدهم: روانشناسی حرکت قیمتها،
- فصل شانزدهم: قدم در راه موفقیت،
- فصل هفدهم: کلام آخر.
بخشهایی از کتاب معامله گر منضبط مارک داگلاس
- جامعه همواره ارزشها و باورهای مختلف به افراد میآموزد. هدف جوامع از اين کار ساختن الگوی فکری است که بر اساس آن افراد بتوانند در جامعه زندگی کنند. اما این الگوی فکری نمیتواند در بازار معاملهگری موثر باشد.
- شرایط بازار باعث میشود معاملهگر احساس کند که میتواند میلیونها دلار سود به جیب بزند و در عین حال هر لحظه ممکن است که یک فاجعه مالی رخ دهد و همه سرمایهاش را از دست بدهد. اینگونه به نظر میرسد که بازار هر لحظه درحال بازی دادن معاملهگران است. علاوه بر اینها در بسیاری از مشاغل درآمد ثابت با توجه به میزان کار افراد به صورت ساعتی، ماهانه و سالانه تنظیم شده است. اما برای یک معاملهگر ارتباط مستقیمی بین ورودی مالی و زمان و پاداش وجود ندارد.
- قدرت لازم برای تغییر و هدایت بازار (مجبور کردن بازار برای انجام آنچه شما میخواهید) فراتر از توان همه است (بجز تعداد بسیار معدودی از افراد که قدرت و سرمایه لازم برای این کار را دارند). همچنین قیود خارجی که در جامعه رفتار شما را کنترل میکنند در محیط بازار وجود ندارند. بازار هیچ تسلط یا کنترلی بر رفتار شما ندارد، کوچکترین توقعی نیز از شما نداشته و هیچ مسئولیتی نیز در قبال کامیابی شما نمیپذیرد.
- درستترین راه برای به نمایش گذاشتن بیمرز بودن بازار، مقایسه آن با شرطبندی است. در شرطبندی، شما تصمیم میگیرید که چه مقدار پول را در بازی قرار دهید، پس بهطور دقیق نیز میدانید که چه مقدار را میتوانید ببرید یا ببازید و حتی امکان محاسبه احتمال برد و باخت با روشهای ریاضی و با دقت نیز ممکن است. اما در بازار شرایط کمی فرق دارد، نمیدانید که در معامله، قیمتها از نقطه شروع به چه سمتی میروند.بر همین اساس اصلا سود یا ضرر شما در یک معامله مشخص نیست.
چرا باید این کتاب را خواند؟
اگر قصد دارید وارد بازار معاملهگری و بورس شوید و تجارت جدیدی راهاندازی کنید، این کتاب میتواند گزینه مناسبی برای شروع باشد. همانطور که در این مقاله گفته شد، در این کتاب به مسائلی پی میبرید که در اکثر آموزشها به آنها پرداخته نمیشوند. با خواندن این کتاب میتوانید جزو دسته کوچک برندهها باشید تا دسته بزرگ بازندهها.
کتاب معامله گر منضبط نوشته مارک داگلاس ، با نامهای معاملهگر باانضباط یا معاملهگر منظم نیز به چاپ رسیده است.
اگر به دنبال یادگیری علم اقتصاد هستید، پیشنهاد میکنیم با خواندن کتاب اقتصاد به زبان ساده شروع کنید.
بهترین کتاب برای آموزش فارکس
هر سیستمی در دنیا علاوه بر حالت ورودی، یک حالت خروجی و یک حالت مهمی بنام فیدبک نیز دارد.
پرده سوم در فارکس: سال ۱۳۹۶
معاملهای که انجام دادی، چرا خوب بود؟ معاملهای که ضرر داد، دلیلش چی بود؟ الان چکار کنیم؟
سه پردهی بالا را با چشم خریدار مجددا نگاه کنیم. در تمام سالهای عمرمان چه خوشمان بیاید و چه نیاید، باید یاد بگیریم برخی مواقع برای کارهایی که انجام دادهایم، فارغ از درست یا غلط بودنشان، بشینیم، فکر کنیم، تحلیل کنیم و بهتر از قبل ادامه دهیم. این فیدبکگیری به ظاهر سادست، ولی در حقیقت بسیار سخت است.
اگر تا انتها با من همراه باشید، ارتباط نوشتههای بالا و فارکس را کاملا درک میکنید.
بهترین کتاب برای آموزش فارکس
۱- کتاب معاملهگر منضبط اثر مارک داگلاس
مارک داگلاس نویسنده کتاب ” معامله گر منضبط “ به زیبایی در ۱۷ فصل و ۴ بخش است، به ما تاکید میکند که یادگیری مسائل فنی و تکنیکال فقط ۲۰ درصد موفقیت ما در بازار و معامله گری فارکس هست. این کتاب به زوایای پنهان یک معامله و عوامل موثر بر آن پرداخته است. این اولین معرفی ما از بهترین کتابهای آموزش فارکس است.
در انتهای این مقاله میتوانید توضیحات مفصلی در مورد این کتاب را مطالعه کنید.
۲- کتاب معاملات فارکس برای تازه کاران اثر مامتا میشرا
اگر در ابتدای راه هستید و قصد دارید دید کلی از بازار فارکس پیدا کنید، این کتاب مامتا میشرا را بخوانید. در این کتاب ۶ فصلی این عناوین به چشم میخورد:
۳- کتاب تحلیل تکنیکال در بازار سرمایه اثر جان مورفی
در صورتی که قصد دارید این بازار را بصورت علمی با جزییات آن یاد بگیرید، خواندن این کتاب را در اولویت خود قرار دهید. بعد از خواندن این کتاب شما با مواردی مانند درک مفهوم ترند در بازار، ساختار نمودارهای تحلیلی و انواع چارتهای آن آشنا میشوید. انجام معامله در بهترین زمان و با بهترین قیمت یکی از رموز موفقیت در این بازار است که در این کتاب به آن اشاره شده است.
۴- کتاب تحلیل بنیادی، تکنیکال یا ذهنی اثر مارک داگلاس
کلید واژهی اصلی این کتاب شکلدهی محیط ذهن است. مارگ داگلاس معتقد است که معامله گران به سه دسته اصلی تقسیم میشوند.
- فاتحان بازارهای مالی که ۱۰ درصد از بازار را تشکیل میدهند.
- بازندگان بازار مالی که حدود ۳۰ تا ۴۰ درصد بازار را تشکیل داده اند و بعد از چندین ضرر متوالی از بازار خارج شدهاند.
- چرخه رونق یا ورشکستگان که حدود ۵۰ درصد از بازار را تشکیل دادهاند. آنها سود کردن را بلدند اما حفظ پول را خیر.
۵- کتاب سیاه معاملهگری فارکس اثر پائول لنگر
در معرفی پنجمین کتاب از بهترین کتاب برای آموزش فارکس به کتاب سیاه معامله گری فارکس میرسیم. بر روی جلد این کتاب آمده است: یک روش اثبات شده برای تبدیل شدن به یک معامله گر موفق و سودآور در طی چهار ماه و رسیدن به آزادی مالی با انجام این روش. پئول لنگر یک زخم خورده در از دست دادن پول در بازار بوده است. وی در این کتاب روش موفقیت خودش را پس از شکستهایش تشریح کرده است.
گپ و گفتی در مورد کتاب معامله گر منضبط از بهترین کتابهای آموزش فارکس
پیشگفتاری از مترجم کتاب معامله گر منضبط
شاید شما هم مثل من به این موضوع فکر کرده باشید که چگونه می توانیم در کنار (یا حتی به جای مشاغلی که بابت آنها حقوق ثابت می گیریم)، کسب و کار دلخواه خود را داشته باشیم که از یک سو به سرمایه ی زیادی نیاز نداشته باشد و از سوی دیگر جذاب و سودمند باشد. راهی که من برای آن سراغ دارم این است: بازار بورس اوراق بهادار.
در واقع راهی که وجود دارد این است که اگر سرمایه کافی برای ایجاد یک کسب و کار دلخواه در حوزه هایی مثل فولادسازی، پتروشیمی، تولید سیمان، دارو و غیره را نداریم که خیلی های دیگر هم این چنین سرمایه عظیمی ندارند، می توانیم به اندازه ی سرمایه خودمان و با خرید سهام این شرکت ها در کسب و کارشان شریک شویم.
به عبارت دیگر، اگر نمی توانیم حتی یک کارخانه ی کوچک فولادسازی ایجاد کنیم، می توانیم بخش بسیار کوچکی از سهام یکی از کارخانه های فولادسازی سهامی عام عرضه شده در بورس یا فرابورس را بخریم و متناسب با میزان سهم خود، از این به بعد سود سالانه ی کارخانه و یا افزایش ارزش سهام کارخانه، متعلق به ما باشد. به این ترتیب می توانیم به نوعی عنوان کنیم که به کسب و کاری مانند فولادسازی مشغول هستیم.
به شخصه معتقدم که این کار حتی می تواند از ایجاد یک کسب و کار اختصاصی کوچک هم بهتر باشد. چرا که می توانیم جستجو کنیم و در پربازده ترین کسب و کار موجود که از مدیریت حرفه ای و کارامد برخوردار باشد سرمایه گذاری کنیم.
و هرگاه احساس کردیم آن کسب و کار به هر دلیل در حال افتادن از رونق است، مدیران آن عملکرد خوبی ندارند یا به هر دلیلی سود مورد انتظارمان محقق او نمی شود، با فروش سهم خود (قبل از آنکه خیلی دیر شود) از شراکت با آنها انصراف داده و سرمایه خود را به کسب و کار دیگری منتقل کنیم و نگران هزینه ی دستگاه های خریداری شده، حقوق و مطالبات کارگران، تسویه حساب های مالیاتی و غیره نباشیم. همچنین می توانیم در چند شرکت مختلف سرمایه گذاری کنیم و با چیدمان اصولی و حساب شدهٔ سبد سرمایه گذاری ها، تا حد ممکن ریسک سرمایه گذاری های خود را کاهش دهیم.
بسیاری از معامله گران هیچ گونه سررشته ای از این کار ندارند. یعنی تقریبا هیچ دانش و شناختی از مسائل اقتصادی، تحلیل های مالی، اصول حسابداری و بازار فروش تولیدات و خدمات صنعتی ندارند و صرفا با توصیه های دیگران یا با مشاهده ی روند افزایش قیمت ها اقدام به معامله می کنند و توقع دارند بتوانند سهمی را به قیمتی که فکر می کنند خیلی ارزان است بخرند و پس از مدت کوتاهی آن را به قیمت بالاتری بفروشند و از این محل سود کسب کنند.
اصولا معامله گرانی از این دست، نه تنها قادر به برقراری هیچ گونه ارتباطی میان «ارزش» و «قیمت» سهام نیستند، بلکه بسیار کم صبر و حوصله هم هستند و با رفتار هیجانی و احساسی یکی از عوامل اصلی نوسانات کوتاه مدت قیمت در بازار هستند.
“معامله گر منضبط” موانع روان شناختی پشت پرده ی این رفتارها را به تفصیل شرح می دهد. کنجکاو شدم که آن کتاب (به زبان اصلی) را مطالعه کنم و پس از مطالعه ی آن بود که به صورت ریشه ای با بسیاری از موانع روان شناختی پشت پرده ی شغل معامله گری آشنا شدم و پاسخ بسیاری از سؤالات برایم روشن شد و با توجه به جای خالی آموزش در حوزه ی بورس، و نیاز بازار سرمایه به آموزش های پایه ای (خصوصا در حوزه ی دانش مالی رفتاری)، تصمیم گرفتم این کتاب را ترجمه و به علاقه مندان تقدیم کنم.
عناوین ۱۷ فصل بهترین کتاب برای آموزش فارکس | معامله گر منضبط
- چرا این کتاب را نوشتم
- چرا یک الگوی فکری جدید لازم است
- همیشه حق با بازار است
- پتانسیل سود و ضرر نامحدود است
- قمت ها در حرکت دائمی هستند
- بازار محیطی دون ساختار است
- در بازار دلایل نامربوط اند
- گام های سه گانه برای تبدیل شدن به معامله گر برتر
- شناخت ماهیت محیط ذهنی
- لزوم فراگیری روش تطبیق
- ساز و کار رسیدن به هدف
- مدیریت انرژی ذهن
- تکنیک هایی برای اعمال تغییر
- روان شناسی حرکت قیمت ها
- قدم در راه موفقیت
- قدم در راه موفقیت
- کلام آخر
قسمتی از بهترین کتاب آموزشی فارکس
من معامله گری را از سال ۱۹۶۰ شروع کردم و خیلی سریع متوجه ضرورت روانشناسی در معامله گری و مدیریت سرمایه شدم. به همین دلیل معتقدم که موفقیت در این کار ۸۰ درصد مربوط به روانشناسی و ۲۰ درصد مربوط به استراتژی معاملاتی هست. یعنی اگر شما علم تحلیل تکنیکال و بنیادی را بلد باشید تنها در صورتی سودآور میشوید که بتوانید خودتان را از نظر روانی کنترل کنید. از طرفی اگر یک سیستم معامله گری فوق العاده داشته باشید اما نتوانید خودتان را از نظر روانی کنترل کنید، در نهایت متضرر میشوید.
یک معامله گر خوب میداند که در طی زمان تعداد معاملات ضرردهاش بیشتر از معاملات سودآورش هست. اما مدیریت سرمایه و استفاده از حد ضرر باعث میشود که فاجعه رخ ندهد و در نهایت معاملهگر بتواند سودآور کند.
مدیریت سرمایه از دو جزء مهم تشکیل شده است: مدیریت روان و مدیریت ریسک
مدیریت ریسک از فاکتورهای روانشناسی نشات میگیرد. قبل از در نظر گرفتن ریسک این فاکتورهای روانشناسی، در ذهن تریدر هستند. درست هست که بررسی انگیزه معامله خیلی اهمیت دارد ولی نتیجه این بررسی زمانی دقیق خواهد بود که رفتار معاملهگر در حالت واقعی یعنی تحت فشار روانی در حین ترید بررسی شود. پس باید آهسته شروع کنید و در هر ترید این سوالات را از خود بپرسید:
این معامله را بر چه اساس انجام دادم؟ مدیریت معامله چطوری بود؟ موفقیت آمیز بود؟ چرا؟ ضرر کردم؟ چرا؟
قبل از اینکه معامله بعدی را انجام بدهیم باید به این سوالات جواب دهیم. وقتی ضرر میکنیم دیگران و بازار را مقصر میدانیم. اما مقصر خود شما هستید. مثلا وقتی پدری به کشتن فرزندش اعتراف کرد، گفت که قبل از کشتن فرزندم میدانستم که قرار است چکار شیطانی انجام دهم، ولی خود غیر منطقیام قویتر از خود منطقیام است.
معامله گر منظم یک راهنمای جامع و بهترین کتاب آموزش بورس فارکس برای درک روانشناسی برای تغییر خودمان و منظمتر شدنمان است. تا اینکه بتوانیم به یک معاملهگر موفق تبدیل شویم. این کتاب به شما کمک میکند تا کم کم خودتان را با ویژگیهای روانی دنیای معاملهگری وفق دهید. محیط معاملهگری با محیطی که در آن بزرگ شدهاید کاملا متفاوت است، پس باید خودمان را با آن وفق دهیم. یعنی باورهای ما که باعث شده در جامعه عملکردهای خوبی داشته باشیم، میتواند بعنوان یک مانع روانی در بازار عمل کرده که همین سبب میشود تا معاملهگر خوبی نشویم.
برای اینکه معامله گر خوبی باشیم باید درکمان را از بازار تغییر دهیم. محیط معاملهگری نیازمند درجهی بالایی از اعتماد به نفس و خود کنترلی است. اما ما با توجه به آموزشهای دوران کودکی یادگرفتهایم که در محیط های ساختاریافته و تحت نظر یک فرد کنترلگر و در راستای اهداف جامعه باشیم. این پروسه از طریق جایزه دادن و تنبیه کردن انجام شده است. پس این دو پارامتر سبب کنترل رفتارهای ما در بچگی بوده است.
حال همین فرآیند در محیط بازار جواب نمیدهد. قدرت کنترل بازار فراتر از توان ما است. یعنی ما نمیتوانیم بازار را مجبور کنیم تا همان طوری که میخواهیم رفتار کند. از طرفی محدودیتهای بیرونی که در جامعه وجود دارد و رفتار ما را کنترل میکند، در محیط بازار وجود ندارد. رفتار و رفاه شما در مسیر بازار اهمیت ندارد. یعنی نه شما میتوانید بازار را کنترل کنید و نه بازار شما را. پس مسئولیت رفتارتان فقط و فقط با خودتان است. پس در این بازارها تنها چیزی را که میتوانید کنترل کنید خودتان هستید. به عنوان تریدر یا میتوانید سود کنید و یا میتوانید سودتان را بدهید به یک تریدر دیگر.
هر معاملهای امکان سود و ضرر را برای شما دارد. یعنی هر تریدی امکان این را دارد که شما را به آرزوهایتان برساند و از طرفی پتانسیل از دست دادن کل داراییتان را نیز برای شما دارد. این حالت شاید سبب نادیده گرفتن ریسک در معامله از سمت شما و ندیدن قواعد معامله شود. پس اگر با محیط معاملهگری آشنا نباشید، و طرز فکرتان بر اساس محیط اجتماعی باشد، مطمئن باشید که احساسی عمل کرده و فاجعهی مالی رخ خواهد داد. همین دلیل نشانگر این هست که چرا تعداد کمی در این شغل موفق میشوند.
انعطاف روانی در اینجا به شدت کمک کننده است. ترس از دست دادن پول، ترس از اشتباه کردن، ترس از دست دادن فرصتهای معاملاتی محرک اصلی شما در تصمیمات معاملاتی شما هستند. وقتی ترس محرک اصلی شما شود، چندین مشکل بوجود می آید:
- تمرکز شما کم و فرصتهای معاملاتی را از دست میدهید.
- واکنش به موقع در موقعیت های مختلف نشان نمیدهید.
بر طبق بهترین کتاب آموزشی فارکس برای موفقیت در محیطهای معاملهگری باید اعتماد به نفس و عزت نفستان را زیاد کنید. اعتماد به نفس یعنی نبود ترس و عزت نفس یعنی اینکه بدانید در لحظه چه کاری باید انجام دهید تا بدون تردید آن کار را انجام دهید. تردید سبب شک و ترس خواهد شد.
معامله گری با حالت ترس سبب تجارب منفی خواهد شد، که احساس بیکفایتی و ضعیف بودن را در شما تقویت خواهد کرد.
جملات طلایی معامه گران موفق
- یاد بگیرید که ضرر را متحمل شوید.
- درجهت بازار معامله کنید.
- روند دوست شماست.
- جلوی ضرر را بگیرید و اجازه دهید سود ادامه پیدا کند.
- برای شناخت بازار باید اول خودتان را بشناسید.
کمی بیشتر در مورد مارک داگلاس و بهترین کتاب آموزش بورس فارکس
وظیفه مارک داگلاس مشاوره به معاملهگران بزرگ و صندوقهای مالی بود. بواسطهی شغلش یه یک سری نقطه ضعفها در بین معامله گران پی میبرد که ریشههای ذهنی و روانی دارند. پس تلاش میکند تا راه حلی برای این مشکل بدست بیاورد. آنها را مکتوب و در قالب کتاب معامله گران منظم در بازار ارائه میکند. اعتقاد اون این بود که ۸۰ درصد موفقیت در بازارهای مالی جنبه کاملا روانی و ۲۰ درصد جنبه تحلیلی دارد.
کلام آخر
بر خلاف ساختار فعالیتهای اجتماعی که تعریف مشخصی از آغاز و پایان آن وجود دارد و قوانین سفت و سختی برای کنترل و جهت دهی به رفتار شما دارد، محیط بازار بیشتر شبیه به رودخانهای دائم در حال جریان هست که آغاز و پایان مشخصی ندارد.
سیستم فیدبکگیری مهمترین اصل در دوام معاملهگری است. اینکه چرا من این معامله را انجام دادهام و بعد از مدتی دچار ضرر شدهام؟ و یا چرا سود کردهام؟ پاسخ به این سوالات چراغ ادامه راه شما خواهد بود.
بسیاری از باورهایی که در ذهن ما وجود دارند، قرار بوده به ما کمک کنند تا در جامعه رفتار بهتری داشته باشیم، ولی همانها در محیط تجارت نقش موانع ذهنی ما را بازی میکنند. پس باید تغییراتی در دیدگاههای ما شکل بگیرد. برای این کار باید کنترل رفتار و اعتماد به نفسمان را تقویت کنیم.
مطلب مرتبط با کتاب های آموزشی فارکس
مطالب خواندنی در مورد فارکس
نوبت شماست: بهترین کتاب برای آموزش فارکس کدام است؟
تاکید میکنم این کتابهای پیشنهادی من بود و شاید از نظر شما بهترین کتابهای آموزشی فارکس ، کتاب دیگری باشد.
خوشحال میشوم اگر لطف کنید و شما هم این لیست را بیشتر کنید. به نظر شما چه کتابهایی بخوانیم بهتر است؟
کتابی که اینجا معرفی شد را خواندهاید؟ نظرتان در مورد آن چیست؟
معامله گر منظم از نگاه استاد کارینا
اصول انظباط در معامله و راهکار هایی برای بیشتر کردن نظم در زندگی و شغل از اموزه های استاد کارینا برای هنرجویان خود می باشد که در این مطلب به ان می پردازیم. به طور خلاصه میتوان معامله گر منظبط را چنین تعریف کرد: معامله گر منظبط کسی است که از لحظه ورود به یک […]
اصول انظباط در معامله و راهکار هایی برای بیشتر کردن نظم در زندگی و شغل از اموزه های استاد کارینا برای هنرجویان خود می باشد که در این مطلب به ان می پردازیم. به طور خلاصه میتوان معامله گر منظبط را چنین تعریف کرد: معامله گر منظبط کسی است که از لحظه ورود به یک پوزیشن تا لحظه خروج از ان تمام انچه را که انجام می دهد از قبیل زمان و قیمت ورود ، حد ضرر ، حد سود ، اضافه کردن به حجم و . همه و همه از قبل برنامه ریزی شده باشد. این نوع معامله منشاء اصلی موفقیت در بازار سرمایه است. کوتاه ترین و بهترین تعریفی که میتوانم برای انظباط در معامله گری همین است. حال که فهمیدید نظم در معامله یعنی چه گام به گام پیش می رویم تا یک معامله گر منظبط شویم.
گام عملی اول: نظم های کوچک
اولین چیزی که کمک می کند شما معامله گری منظم شوید این است که نظم را در تایم فریم های کوچک تر بیاموزید و تجربه کنید. اگر شما در محیط کاری خود فردی نامنظم باشید من به شما خواهم گفت که ابتدا نظم را در مقیاس و اندازه های کوچکتر تجربه و تمرین کنید لذا به شما خواهم گفت که ایتدا تمرین نظم دادن به میز کارتان یا داخل اتومبیلتان را شروع کنید و کم کم به نظم دادن به امور بالاتر بپردازید. چون بازارها دارای خاصیت فرکتالی هستند در تایم فریم های مختلف لذا این تمرین خیلی راحت امکان پذیر است. نکته اساسی که در ساختار فراکتالی تایم فریم ها وجود دارد آنست که تمام تکنیکها، روشها ، اندیکاتورها، استراتژی ها و … که برای یک تایم فریم قابل استفاده است، برای تمام تایم فریم های دیگر با همان دقت قابل بکارگیری می باشد. یعنی استراتژی شما در تایم فریم یک دقیقه به همان نحوه ای عمل می کند که در تایم فریم ماهانه و یا سایر تایم فریم ها بکار گرفته شود (فراچارت: به این مقاله رجوع کنید).
گام عملی دوم: محاسبه ضرر
شما قبل از ورود به یک معامله باید همواره بدانید که سود و ضرر شما چقدر است. به قول ویلیام همیلتون: “من ابتدا ضرر یک معامله را می سنجم و بعد سود آنرا “. پس قبل از ورود، خوب تجزیه تحلیل کنید و استخوان کار را خوب بجوید تا از بازار رو دست نخورید. اینکه شما بدانید ضرر شما در یک معامله چقدر است به آرامش روانی شما نیز کمک می کند لذا یکی از زنجیره های نظم در معاملات آماده بودن برای ضرر احتمالی است. حتما برای معاملات خود نقطه مرگ تعریف کنید و به آن پایبند باشید و نسبت به آن قاطعانه و سنگدل رفتار کنید.
گام عملی سوم: ورود پله ای
خیلی از ما عادت پیدا کردیم تا سهام به قیمت مد نظر ما رسید در آن سهم فول (تک سهم) وارد شویم مبادا اینکه عقب بیوفتیم. ولی اگر عادت کنیم که در سرمایه گذاری بصورت پله کانی ورود و خروج کنیم این کار شما را از بحران های احتمالی دور نگه میدارد و ضرر شما را کنترل می کند. عاقلانه این است که وقتی میخواهید وارد آبی شوید که راکد است ابتدا با یک پا دما و عمق آنرا بسنجید بعد وارد شوید. ورود پله ای شاید کمی سود شما را کمتر کند ولی به شما کمک میکند که بتوانید تسلط بیشتری در مدیریت سرمایه داشته باشید. حتی خروج پله کانی نیز شما را یاری میکند بتوانید در روند های صعودی سود بیشتری کسب کنید.
گام عملی چهارم: تقلب نکنید
شاید در دوران تحصیل تقلب در امتحانات به شما در قبولی کمک کند ولی تقلب از تحلیل های دیگران صرفا شما را از نظم و سیستم خودتان دور میکند. تحلیل های دیگران را نگاه کنید ولی ماشه ی نهایی را با نظر خودتان فشار دهید. این کار دو حسن برای شما دارد یکی اینکه نظم و روال کاری شما بهم نمیریزد دوم اینکه در صورتیکه تحلیل اشتباه از آب درآید فقط شما هستید که که باید به خودتان حساب پس بدهید و دیگران را مقصر نمیدانید لذا تجربه ای به تجربیات شما اضافه خواهد شد.
گام عملی پنجم: گاهی تماشاچی باشید
یاد خواهید گرفت که در بالا پایین شدن قیمت ها خودتان را کنترل کنید. توجه کنید که نکته کلیدی این موضوع وجود پول در حساب شماست. همیشه سعی نکنید در بازار باشید. هیچ کس نمی تواند از تمام موقعیت های بازار استفاده کند. ولی بزارید پول در حسابتان باشد و بازار را تحت نظر داشته باشید. بگذارید وسوسه شوید ولی خرید نکنید. اگر بتوانید در مقابل درخواست خود بایستید گام بزرگی برای رسیدن به معامله گر منظبط خواهید برداشت.
روانشناسی بازار چیست و چطور در سرمایه گذاری تاثیر می گذارد؟
برداشت مردم از بازار، مستقیما بر روند قیمتگذاری سهام تأثیر میگذارد. روانشناسی بازار یا همان Market Psychology احساسی کلی در بین فعالان بازار است که آنها را وادار به خرید یا فروش میکند. به همین دلیل، ما همواره با دو نوع روند کلی مواجه هستیم. یک روند صعودی با احساس و انتظارات مثبت که با خوشبینی و امیدواری همراه است؛ در مقابل، روند نزولی که با احساس و انتظارات بدبینانه، با اضطراب و ترس ارتباط دارد. در این متن قصد داریم روانشناسی بازار را مورد مطالعه قرار دهیم و بدانیم که این مسئله چطور در سرمایهگذاری تأثیر میگذارد.
روانشناسی بازار چیست؟
همانطور که گفتیم، روانشناسی بازار به رفتارهای غالب و احساسات جمع شرکتکنندگان بازار در هر برهه از زمان، اشاره دارد. این اصطلاح اغلب توسط رسانههای مالی و تحلیلگران برای توضیح حرکت بازار استفاده میشود. به بیان دیگر، روانشناسی بازار رفتار کلی یک بازار را بر اساس عوامل عاطفی و شناختی در شبکه توصیف میکند و نباید آن را با روانشناسی معاملهگری (trader psychology) اشتباه گرفت. روانشناسی معاملهگری به همین عوامل اشاره دارد اما فقط یک فرد را مورد بررسی قرار میدهد. در واقع، روانشناسی معاملهگری جنبههای مختلفی از شخصیت و رفتارهای فرد را نشان میدهد که بر اعمال معاملاتی او، تأثیر میگذارند.
درک بیشتر روانشناسی بازار
روانشناسی بازار بهعنوان یک نیروی قدرتمند در نظر گرفته میشود و ممکن است با اصول یا رویدادهای خاصی توجیه شود. بهعنوان مثال، اگر سرمایهگذاران بهطور ناگهانی اعتماد خود به سلامتی اقتصاد را از دست بدهند و تصمیم بگیرند که از خرید سهام عقبنشینی کنند، شاخصهایی که قیمتهای کلی بازار را دنبال میکنند، سقوط خواهند کرد.
طمع، ترس، انتظارات بیش از حد و شرایط شاخص بورس همه عواملی هستند که در روانشناسی کلی بازار نقش مهمی دارند. تاثیر این حالات ذهنی در «ایجاد خطر» و «ریسککردن» بهصورت دورهای، یا به عبارت دیگر، دورههای رونق و سقوط در بازارهای مالی، کاملا مستند است.
چرا روانشناسی بازار اهمیت دارد؟
ماهیت روانشناسی بازار نشان میدهد که هر روند معینی، ممکن است بیش از سود یا زیان اساسی در ارزش سهام، نشانگر احساسات در بازار باشد. در کنار این مسئله، ما با توجه به روانشناسی بازار، میتوانیم شناختی از خودمان بهعنوان یک سرمایهگذار نیز بهدست آوریم. در اینجا خواهیم دانست که ما مدیریت سرمایه خود را بهدرستی انجام میدهیم یا یک سرمایهگذار احساسی هستیم.
عوامل مهم در پیش بینی روانشناسی بازار سرمایه
برای پیشبینی درست روانشناسی بازار، باید توجه زیادی به رفتار معاملهگران داشته باشیم. مهم است که بدانیم افراد با خوشبینی به تابلوهای بورس نگاه میکنند یا بدبینی در معامله گر منضبط یعنی چه؟ احساس آنها موج میزند. البته هر دو این احساسات در حالت افراطی، سبب زیان افراد خواهد شد. خوشبینی زیاد، حرص و طمع فراوان برای افراد به ارمغان آورده و ناامیدی و یأس نیز به عکسالعملهای هیجانی منجر خواهد شد.
از طرفی، شاخص بورس نیز تأثیر قابل توجهی بر این رفتارها دارد. زمانی که شاخصها بهشدت سقوط کرده، اعداد منفی و قرمز رنگ را نشان بدهند، افراد با دید منفی برنامهریزی خواهند کرد که غالبا به خرید و فروشهای سریع و هیجانی ختم میشود. بدیهی است که زمان مثبت بودن شاخص بورس و نمایان شدن رنگهای سبز، این داستان برعکس پیش خواهد رفت. به همین خاطر، مهم است که با داشتن یک استراتژی مشخص و برنامهریزیشده، پیشبینی خود را بهبود بخشیم.
تأثیر تحقیقات روانشناسی بازار برای سرمایهگذاری
مطالعات زیادی در مورد تأثیر روانشناسی بازار بر معامله گر منضبط یعنی چه؟ عملکرد و بازده سرمایهگذاری انجام شده است. در این میان، نظرات اقتصاددان آموس توورسکی و روانشناس برنده جایزه نوبل، دانیل کانمن، بسیار مهم بوده است. آن ها اولین کسانی بودند که نظریه «بازار متداول و کارآمد» را به چالش کشیدند. آن ها این تصور را که انسان در بازارهای مالی همیشه بر اساس اطلاعات عمومی و مربوط به قیمتها تصمیم منطقی میگیرد، قبول نکردند.
آن ها با رد این مفهوم، پیشگام حوزه اقتصاد رفتاری شدند. نظریهها و مطالعات آن ها بر شناسایی خطاهای سیستماتیک در تصمیمگیری انسان متمرکز است که ناشی از سوگیریهای شناختی مانند ترسِ ازدستدادن، تعصبات بیش از حد و ترس از عملکرد اشتباه است. کار آن ها بهطور گستردهای مورد پذیرش قرار گرفته و برای استراتژیهای سرمایهگذاری، تجارت و مدیریت پرتفوی بهکار رفته است.
روانشناسی بازار بورس
سرمایهگذاری در بازار بورس، یک تجارت پرریسک و اغلب، با پاداش بالا است. در حالی که اکثر سرمایهگذاران کوچک این فرصت را در بازارهای سهام از دست میدهند، درصد کمی از سرمایهگذاران موفق به ایجاد ثروت گسترده از بازارهای سهام شدهاند. مشکل چیست؟
همانطور که اشاره کردیم، نکته کلیدی در اینجا توجه به روانشناسی بازار بورس و رفتارشناسی سرمایهگذاران بورس است. توجه به روانشناسی این دو مسئله، مطالعه ذهن، نحوه عملکرد معامله گر منضبط یعنی چه؟ بازار و چگونگی تأثیر آن بر رفتار افراد را مورد توجه قرار داده است. بررسی روانشناسی این دو مهم، قسمت بزرگی از سرمایهگذاری در بورس سهام را تشکیل داده و اگر بهخوبی درک شود، میتواند به جلوگیری از عقبماندگیهای مالی کمک کند.
در این بین، توجه به امور مالی رفتاری و ثبت علمی رفتارهای انسانی، توانسته است شکاف بین تئوری و عمل را در روانشناسی بازار بورس، از بین ببرد. در اصل، برای ورود و سرمایهگذاری در بازار بورس، تنها تکیه بر این اصطلاح که «برندگان متفاوت فکر میکنند» کافی نیست. اگر بدون دانش کافی از این اصل، خود را در وضعیتی قرار دهید که آیندهتان را به خطر بیندازد، روزهای سختی پیش رو خواهید داشت. به همین دلیل است که تیم تخصصی دانشکده بورس با برگزاری دوره های آموزشی بورس، آماده خدمترسانی به علاقهمندان این زمینه است.
چند نمونه از رفتارهای سرمایهگذاران در بازار بورس
از آنجایی که روانشناسی رفتار سرمایهگذاران، با روانشناسی بازار بورس در هم تنیده است، لازم دانستیم با مرور چند نمونه از آن ها، شما را با این محیط بیشتر آشنا کنیم.
سرمایهگذاران فعال
سرمایهگذاران فعال بازار سهام از استراتژی سرمایهگذاری استفاده میکنند که شامل خرید و فروش مداوم است. آن ها معمولا روندهای بلندمدت را کنار گذاشته و بر سودهای کوتاهمدت تمرکز میکنند.
سرمایهگذاران منفعل
سرمایهگذاران منفعل بورس برای مدت طولانی از استراتژی خرید و نگهداری استفاده میکنند و به دنبال سود بردن از تغییرات کوتاهمدت یا زمانبندی خاص در بازار نیستند.
سرمایهگذاران احساسی
سرمایهگذاران احساسی را در هر دو دسته قبلی میتوان دید. این افراد، همواره در پی اخبارهای مربوط به سهام هستند و حتی با کوچکترین خبرهای منفی، واکنشهای لحظهای و سریعی دارند. در برخی موارد حتی از بررسی قیمت سهام ترس دارند یا با سودی که هنوز تحقق نیافته، خوشحال میشوند. این افراد معمولا سرمایهگذاری مناسبی در بازار بورس ندارند.
سه کتاب روانشناسی بازار
کتاب معامله گر منضبط نوشته مارک داگلاس
نویسنده در این کتاب معتقد است که 80 درصد پیروزی ما در معاملات ریشه در مسائل روانی داشته و تنها 20 درصد آن مربوط به تحلیلهای تکنیکال و فنی است.
کتاب جادوگران بازار نوین
کتاب متشکل از سخنان افرادی است که بهطور فعال در بازار سرمایه کار میکنند و بهطور مشترک، مهارت و انضباط را لازمه موفقیت در بازار سهام میدانند.
کتاب چرا می برید؟ چرا می بازید؟
نویسنده کتاب، fred C kelly، بر این باور است که برای موفقیت باید برخلاف جهت بازار حرکت کرد. او این ادعا را در 8 بخش مختلف توضیح داده است.
در نهایت، روانشناسی بازار، تأثیر مستقیمی در سرمایهگذاری افراد در بازار بورس و سهام داشته و خواهد داشت. ازاینرو، با داشتن دانش کافی در مورد اینکه روانشناسی بازار چیست، خواندن چند کتاب روانشناسی بازار و استفاده از دورههای آموزشی بورس، مانند دوره تحلیل تکنیکال و دوره تحلیل بنیادی، میتوانید بهترین تصمیم ها را در معاملات خود بگیرید.
معامله گر منضبط یا معامله گری به سبک تک تیراندازها
معامله گر منضبط -معامله گری به سبک تک تیراندازها:
یک معامله گر منضبط در واقع شخصی است که شباهت زیادی به یک تک تیرانداز دارد یک تک تیرانداز در ارتش نسبت به دشمن خود امتیاز و برتری هایی دارد؛ این برتری شامل صبر بسیار بالا، تسلط به اسلحه خود، و توانایی کنترل بر ذهن و بدن در مدت زمان طولانی پر استرس است. ما می توانیم این مفاهیم را در معامله گری خود استفاده کنیم.
معامله گری بسیار شبیه به تک تیراندازی است. به طوری که شما نیاز به یک برتری معاملاتی دارید (اسلحه شما استراتژی معاملاتی شماست )، و نیاز هست که براین برتری مسلط شوید، باید نظم و کنترل شخصی سخت و محکمی را برای خود ایجاد کنید، و باید بتوانید معاملات خود را بدون خطا اجرا کنید.
معامله گرانی که یاد گرفته اند تا معاملات خود را هوشمندانه انتخاب کنند و مثل تک تیر انداز های فارکسی معامله کنند، در واقع همان معامله گرانی هستند که در بلند مدت موفق می شوند. در حالی که معامله گرانی که مانند تفنگ های رگباری عمل می کنند و بر هرچه می بینند شلیک می کنند (معاملات بیش از اندازه) به زودی تیرشان تمام می شود و در بازار شکست می خورند.
بیایید بیاموزیم تا چگونه مانند تک تیرانداز معامله کنیم و نه مانند تیرانداز های رگباری به همه چیز شلیک کنیم.
بپذیرید که در معامله گری، کم، زیاد است.
یکی از چیزهایی که ما می توانیم از تک تیراندازها بیاموزیم این است که در برخی مواقع، کم، زیاد است. معامله گری یکی از آن مواقع است که در آن کم، زیاد است. هرچند در بین معامله گران تازه کار مسئله رایج این است که زیاد بهتر است؛ اندیکاتور های بیشتر، معاملات بیشتر، تحلیل بیشتر، هزینه بیشتر برای ربات های معاملاتی بی فایده و غیره .
نتیجه این باورهای غلط چیست ؟ قطعا نتیجه اینها می شود انجام معاملات زیاد. بسیاری از معامله گران تازه کار مانند اسلحه های رگباری هستند و مانند این اسلحه ها بر هر موقعیت معاملاتی شلیک می کنند و بنابراین باعث خسارت بیشتر به حساب معاملاتی خود می شوند. اگر می خواهید مانند تک تیرانداز معامله کنید اولین قدم این است که بپذیرید که در معامله گری کم، زیاد است.
درست مانند تک تیراندازها که برای هدف مشخص خود با تمام وجود انتظار می کشند؛ شما نیز باید یاد بگیرید که چگونه با حوصله منتظر فرصت معاملاتی خود در بازار شوید. به عنوان یک معامله گر ، ما برتری معاملاتی داریم که در آن فرصت های معاملاتی با دقت بالا را مانند تک تیرانداز می توانیم هدف قرار دهیم. و برای این هدف نمودار روزانه بهترین زمین جنگ را برای اجرای این برتری مهیا می کند.
صبر
صبر تنها تعریفی است که می توان از یک تک تیرانداز داشت. صبر برای یک تک تیرانداز مانند معجزه عمل می کند. و شما نیز اگر می خواهید مانند یک تک تیرانداز معامله کنید باید صبور باشید. بسیاری از معامله گران تازه کار در بازار ضرر می کنند، چون تنها چیزی که ندارند، صبر است. ارتباط را می بینید؟
معامله گران معمولا سعی می کنند که تا با فرض بر ایجاد و کامل شدن یک سیگنال، معامله را ناپخته باز کنند. وقتی صحبت پول باشد طبیعت انسان این است که بی صبری کند که نام دیگر آن حرص است. اما اگر شما یاد نگیرید که یک معامله گر صبور باشید، هیچ وقت خود کنترلی یاد نگرفته و نمی توانید به یک معامله گر موفق که مانند یک تک تیرانداز حرفه ای عمل می کند تبدیل شوید.
تسلط بر استراتژی
یک معامله گر منضبط همانند یک تک تیرانداز ممکن است که سال ها تمرین کند تا هنر تیراندازیش کامل و حرفه ای شود. این شخص دقيقا هدف خود را می شناسد به طوری که با دیدن آن بدون کوچکترین مکثی شلیک می کند. به همین ترتیب شما نیز باید یک استراتژی خاص را تمرین کرده تا وقتی چارت را باز کردید دقیقا بدانید به دنبال چه هستید، باید بر استراتژی معاملاتی را که انتخاب می کنید کاملا مسلط شوید. چون اگر بر آن تسلط پیدا نکنید، هیچ وقت موفق نخواهید شد تا مانند یک تک تیرانداز عمل کرده و به حداکثر توانایی های خود دست پیدا کنید.
تسلط بر استراتژی معاملاتی با آموزش آغاز می شود. باید زمان و تلاش کافی برای تسلط بر آن اختصاص دهید. باید درک کنید که این کار نیاز به زمان دارد. برای تسلط بر هر چیزی شما نیاز به زمان دارید و معامله گری نیز مانند سایر حرفه هاست. اما اگر شما زمان کافی بگذارید، زودتر از آنچه که فکر می کنید به معامله گر موفقی تبدیل می شوید که مانند یک تک تیر انداز حرفه ای عمل می کند.
ایجاد ذهنیت معاملاتی شبیه تک تیراندازها
معامله گری به سبک یک تک تیرانداز نیازمند اعتماد و انضباط است. هرچه معامله گری شما بیشتر به سبک تک تیراندازها باشد، اعتماد و انضباط شما بیشتر افزایش می یابد. چون با صبر کردن شما نتیجه گرفته و به نوعی پاداش می گیرید، و به محض اینکه ببینید که صبر شما نتیجه می دهند، تلاش می کنید تا آن را حفظ کنید.
انضباط یک مرحله نخست و بسیار مهم در ایجاد یک ذهنیت معاملاتی به سبک تک تیراندازهاست که اغلب معامله گران در کسب آن شکست می خورند. چون این افراد قدرت صبر و انضباط را درک نمی کنند. معمولا ترجیح بر این است که به صورت رگباری معامله کنند. چون با این کار معامله گران حس قدرت و کنترل پیدا می کنند. مشکل این ذهنیت این است که شما هیچ وقت نمی توانید بازار را کنترل کنید. در واقع هرچه بیشتر سعی در کنترل بازار داشته باشید بازار بیشتر شما را کنترل می کند. تنها چیزی که معامله گر منضبط یعنی چه؟ شما می توانید کنترل کنید کنترل خودتان است. اینکه یاد بگیرید تا مانند یک تک تیرانداز حرفه ای معامله کنید. اگر موفق به یاد گیری این سبک از معامله گری شوید، شانس موفقیت معاملاتی شما به مقدار بسیار زیادی افزایش می یابد.
همچنین کتابی با همین عنوان معامله گر منضبط توسط آقای مارک داگلاس تالیف شده که توسط این لینک می توانید نسبت به تهیه آن اقدام نمائید
دیدگاه شما