تکنیکال یا فاندامنتال؟


تفاوت الگوهای کندلی در حالتی که دامنه نوسان وجود دارد و در شرایط بدون دامنه نوسان

تحلیل تکنیکال یا فاندامنتال؟

در حالت کلی به منظور تحلیل سهام در بورس و ارزهای مختلف در بازار ارزهای دیجیتال و دیگر بازارهای مالی دو روش وجود دارد که هرکدام از آنها می‌توانند مکمل دیگری باشند. تحلیل تکنیکال و فاندامنتال (بنیادی) روش‌هایی هستند که از آن‌ها در جهت تحلیل سهام استفاده می‌شود و ما در این مقاله به بررسی و مقایسه این دو روش، در بازار پرداخته‌ایم.

نخست به تحلیل تکنیکال میپردازیم.

تحلیل تکنیکال:

تحلیل تکنیکال که در واقع کار با نمودار قیمت،زمان و ابزارهای آن است، رفتار آینده بازار را با توجه به حرکات قبلی قیمت، روانشناسی بازار و داده های حجم معامالت پیش بینی می کند . به عبارتی دیگر نیروهای عرضه و تقاضا که هسته بازارهای مالی را تشکیل می دهند، در واقع قیمت از احساسات و هیجانات معامله گران نشات می گیرد و بر اساس آن ها حرکات قیمتی شکل میگیرد.

بنابراین می توان گفت به نوعی تحلیل رفتارهای انسان در گذشته عمر بازار است. بر خلاف فاندامنتال (بنیادی) که ارزش سهام را بر اساس بیانی های مالی یک کمپانی ارزیابی می کند، تحلیل تکنیکال تمرکز خود را صرفاً بر روی رفتار قیمت و تاریخچه حجم می گذارد .

ابزارهای تحلیل تکنیکال در واقع تاثیر عرضه و تقاضای اوراق بهادار بر روی تغییر قیمت، حجم و نوسانات ضمنی سهام را به دقت موشکافی میکند. این روش تحلیلی اغلب برای تعیین سیگنال های تجاری مورد استفاده قرار می گیرد، علاوه بر این افراد می توانند با استفاده از آن نقاط ضعف یا قوت یک سهام را به نسبت بازاری گسترده یا بخش هایی از آن ارزیابی کنند . به عبارت دیگر تحلیلگران با تکیه بر اطلاعات بدست آمده می توانند قیمت سهام را در آینده پیش بینی کنند .

تحلیل تکنیکال

مزایای تحلیل تکنیکال چیست؟

۱- در تحلیل تکنیکال آنچه در بازار رخ می‌دهد، به خوبی رصد می‌شود. این یک نکته بسیار مهم در خصوص معامله‌گری در بازار است. هر معامله‌گر باید دید درستی از آنچه بازار در جریان است داشته باشد تا بتواند نسبت به خرید، فروش یا نگهداری یک دارایی تصمیم‌گیری کند.

۲- تحلیل تکنیکال ابزار زمان را با چند درصد خطا در اختیار معامله‌گر قرار می‌دهد. به کمک تحلیل تکنیکال، یک معامله‌گر می‌تواند زمان مناسب خرید و فروش یک دارایی را تشخیص دهد که این یک امکان بی‌نظیر به شمار می‌رود.

۳- امروزه با ابداع ابزارهای هوشمند تحلیل تکنیکال، انجام این تحلیل‌ها هم راحت‌تر و هم دقیق‌تر شده است و این یک مزیت بی‌نظیر در مقایسه تحلیل تکنیکال و فاندامنتال به شمار می‌رود.

۴- قواعد ثابتی برای الگوهای مختلف تحلیل تکنیکال وجود دارد و تصمیم‌گیری مبتنی بر این الگوها صورت می‌گیرد.

نقاط ضعف تحلیل تکنیکال چیست؟

مهم‌ترین نقاط ضعف تحلیل تکنیکال را می‌توان در دو مورد زیر خلاصه نمود:

۱- الگوها و شاخص‌های متعددی برای تحلیل تکنیکال ابداع شده است که در بسیاری از مواقع این الگوها سیگنال‌های متناقضی صادر می‌کنند و این مسئله موجب ایجاد سردرگمی برای تصمیم‌گیری در معامله‌گر می‌شوند.

۲- در تحلیل تکنیکال به هیچ عنوان فاکتورهای بنیادی یک دارایی مورد توجه قرار نمی‌گیرد. فارغ از اینکه این مسئله از نظر تحلیلگران تکنیکال نقظه ضعف به شمار می‌رود یا خیر، باید توجه داشته باشید که خواه ناخواه ماهیت بازارهای مالی روی روند قیمت‌های دارایی‌ها مؤثر هستند. از آن گذشته خیلی کم پیش می‌آید که در بازه‌های زمانی طولانی‌مدت روند حاکم بر بازارهای مالی با متغیرهای کلان اقتصادی هم‌خوانی نداشته باشد. این نکته مهم ناظر بر فرق تحلیل تکنیکال و فاندامنتال است.

تحلیل فاندامنتال (بنیادی):

تحلیل بنیادی روشی است که با استفاده از آن، افراد می‌توانند ارزش ذاتی اوراق بهادار را با عوامل مختلف اقتصادی و مالی محاسبه کنند. تحلیل بنیادی هر عاملی را که بر ارزش سهم تأثیر می‌گذارد در نظر می‌گیرد. در این تحلیل، از عوامل اقتصاد کلان مانند شرایط اقتصادی و وضعیت سایر بازارها تا عوامل اقتصاد خرد مانند عملکرد مدیریت شرکت، مورد توجه قرار می‌گیرد.

هدف نهایی تحلیل بنیادی این است که سرمایه‌گذار بتواند با توجه به قیمت فعلی سهم، به این نتیجه برسد که سهم بیش از ارزش خود قیمت‌گذاری شده است یا ارزشی کمتر از قیمت بازار دارد. همه تحلیل‌گران سهام تلاش می‌کنند تا با استفاده از عوامل خرد و کلان بتوانند به قیمت واقعی سهم دست یابند. آن‌ها وضعیت کلی اقتصاد مانند نرخ بهره، وضعیت صنعت و شرکت‌ها را در نظر می‌گیرند، سپس به ارزیابی اوراق بهادار مورد نظر خود بپردازند.

درآمد، دارایی، فروش، بازدهی، بدهی، حاشیه سود و رشد در آینده، عواملی هستند که برای تخمین ارزش و پتانسیل رشد شرکت مورد توجه قرار می‌گیرند. همه این اطلاعات در صورت‌های مالی یک شرکت در دسترس است. تحلیل بنیادی می‌تواند علاوه بر سهام، برای ارزیابی هر نوع اوراق بهادار دیگری مانند اوراق بدهی یا مشتقه نیز مورد استفاده قرار گیرد.

تحلیل تکنیکال

مزایای تحلیل بنیادی چیست؟

۱- تحلیل بنیادی باعث ایجاد یک دیدگاه واقعی نسبت به دارایی‌ها می‌شود؛ چراکه مبتنی بر نوعی محاسبات ریاضی و بررسی اسناد مالی صورت می‌گیرد. در نهایت تحلیلگر به یک عدد مشخص از ارزش ذاتی یک دارایی می‌رسد؛ بنابراین به راحتی قادر به تصمیم‌گیری درباره خرید یک دارایی خواهد بود. اگر قیمت دارایی بیشتر از ارزش ذاتی آن باشد، به هیچ عنوان تصمیم به خرید آن نمی‌گیرد مگر آنکه به این نتیجه برسد در آینده ارزش ذاتی یک دارایی افزایش پیدا می‌کند.

۲- تفاوت تحلیل تکنیکال و بنیادی در ادامه به طور دقیق بررسی می‌شود؛‌ اما یک نکته مهم باید در اینجا اشاره شود. تأثیر اقتصاد کلان تنها در تحلیل بنیادی خود را نشان می‌دهد. مروری بر اتفاقاتی که در سال ۹۹ در بورس ایران رخ داد، این موضوع را به خوبی نشان می‌دهد. مؤلفه‌های بنیادی اقتصادی ایران به هیچ عنوان با رشد سرسام‌آور قیمت سهم‌ها در بورس همخوانی نداشت. در نهایت هم بازار به مسیر طبیعی خود بازگشت و شاهد سنگین‌ترین ریزش در تاریخ بورس ایران بودیم.

۳- صورت حساب‌های مالی و عملکرد یک شرکت در تحلیل تکنیکال به صورت مستقیم دخالت داده می‌شود. وقتی سهام یک شرکت در بورس ایران یا فارکس خریداری می‌شود، در واقع معامله‌گر صاحب بخشی از شرکت می‌شود؛ بنابراین باید به خوبی بداند که در این شرکت چه تکنیکال یا فاندامنتال؟ اتفاقاتی در حال رخ دادن است. صورت‌های مالی این ابزار را در اختیار معامله‌گرها قرار می‌دهند.

نقاط ضعف تحلیل بنیادی چیست؟

برای بررسی تفاوت تحلیل تکنیکال و فاندامنتال باید توجه داشت که در تحلیلی در بازارهای مالی نقاط مثبت و منفی دارد. در همین راستا نقاط ضعف تحلیل بنیادی عبارت‌اند از:

۱- علی‌رغم این که تحلیل بنیادی شاخص مناسبی از ارزش واقعی یک دارایی به معامله‌گران ارائه می‌دهد، ولی به هیچ عنوان زمان رسیدن این دارایی به ارزش ذاتی با تحلیل بنیادی قابل تشخیص نیست؛ بنابراین ممکن است نیاز باشد تا مدت‌ها زمان نیاز باشد تا این هدف محقق شود.

۲- برای تحلیل تکنیکال ابزارهای متعددی مبتنی بر هوش مصنوعی طراحی شده است که کار را برای تریدرها آسان کرده است. در حالی که برای تحلیل بنیادی خبری از این ابزارها نیست و انجام کارهای مرتبط با تحلیل بنیادی (اگر بنا باشد با دقت انجام شود) زمان زیادی لازم دارد. این یک تفاوت تحلیل تکنیکال و فاندامنتال به شمار می‌رود.

۳- داده‌های مورد استفاده در تحلیل بنیادی باید با بدبینانه‌ترین حالت ممکن مورد استفاده قرار بگیرد؛ چراکه متغیرهای اقتصادی به طور دائمی در حال تغییر هستند. این کار موجب می‌شود که اعتبار تحلیل حفظ شود.

تفاوت تحلیل تکنیکال و فاندامنتال (بنیادی):

مفهوم

مهم‌ترین تفاوت تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال در مفهوم آن‌ها است. همان‌طور که گفتیم در تحلیل تکنیکال سعی می‌شود با استفاده از فرمول‌ها و روش‌های مختلف ریاضی و آمار و براساس نمودار قیمتی آن دارایی در گذشته، قیمت آینده و روند حرکتی بعدی آن پیش‌بینی شود.

در حالی که در تحلیل فاندامنتال یا بنیادی می‌خواهیم ارزش ذاتی یک دارایی را با استفاده از عوامل بیرونی تشخیص دهیم و ببینیم که آیا قیمت فعلی آن از قیمت واقعی‌اش پایین‌تر است یا بالاتر.

زمان سرمایه گذاری

تفاوت دیگر این دو تحلیل در این است که از تحلیل تکنیکال معمولاً برای ترید کردن و سرمایه‌گذاری کوتاه مدت و از تحلیل فاندامنتال برای سرمایه‌گذاری‌های طولانی مدت استفاده می‌شود.

برای مثال کسی که می‌خواهد روی سهام یک شرکت سرمایه‌گذاری کند تا در آینده بتواند از رشد آن سود خوبی نصیبش شود بهتر است از تحلیل فاندامنتال برای بررسی آن استفاده کند. در طرف دیگر کسی که می‌خواهد از نوسانات قیمت بیت کوین درآمد داشته باشد می‌تواند از تحلیل تکنیکال کمک بگیرد.

هدف از تحلیل

موضوع دیگری که تحلیل فاندامنتال و تحلیل تکنیکال را از هم جدا می‌کند هدف از تحلیل است. به عبارت دیگر وقتی می‌خواهیم ببینیم قیمت یک دارایی در چه وضعیتی قرار دارد و آیا از ارزش واقعی خود بالاتر است یا پایین‌تر باید از تحلیل فاندامنتال استفاده کنیم.

به همین ترتیب اگر به دنبال یافتن نقاط ورود و خروج مناسب برای ترید یک دارایی هستیم یا می‌خواهیم ببینیم در روزهای آینده احتمال حرکت قیمت به کدام نواحی وجود دارد بهتر است از تحلیل تکنیکال کمک بگیریم.

نحوه تصمیم گیری

وقتی کسی از تحلیل فاندامنتال استفاده می‌کند در واقع بر اساس اطلاعات و آمار و ارقامی که از بررسی و مطالعه‌ی عوامل خارجی به دست آورده، تصمیم‌گیری می‌کند در‌حالی‌که در تحلیل تکنیکال این تصمیم‌گیری براساس روند حرکتی بازار و قیمت دارایی انجام می‌شود.

برای مثال وقتی بازار روند نزولی دارد و قیمت یک دارایی به محدوده‌ی حمایتی می‌رسد، سرمایه‌گذار ممکن است بر این اساس تصمیم به ورود به بازار بگیرد. در تحلیل فاندامنتال تصمیم به خرید یک دارایی زمانی صورت می‌گیرد که عوامل مؤثر اشاره‌شده در تعریف تحلیل فاندامنتال سیگنال مثبت بدهد.

تحلیل تکنیکال

نوع داده‌ها در تحلیل

تفاوت عمده‌ی دیگر تحلیل تکنیکال با تحلیل فاندامنتال یا اگر بخواهیم به زبان فارسی بگوییم از عمده‌ترین تفاوت‌های تحلیل فنی با تحلیل بنیادی نوع داده‌هایی است که از آن‌ها در تصمیم‌گیری خود استفاده می‌کنیم.

به عبارت دیگر در تحلیل فاندامنتال از گزارش‌های مالی شرکت‌ها، سایت‌های خبری، آمار و ارقام مربوط به صنایع مختلف و موارد این چنینی استفاده می‌شود در صورتی که در تحلیل تکنیکال صرفاً از روی نمودار قیمتی تمام تحلیل انجام شده و تصمیم‌گیری صورت می‌گیرد.

همچنین در تحلیل فاندامنتال هم از داده‌های گذشته و هم از داده‌های فعلی برای نتیجه‌گیری استفاده می‌شود اما در تحلیل تکنیکال تنها بر اساس داده‌های گذشته این کار صورت می‌گیرد.

نوع ترید

همان‌طور که می‌دانید تریدرها یا کسانی که به معامله و خریدوفروش یک دارایی می‌پردازند به چند نوع طبقه‌بندی می‌شوند. برای مثال کسی که یک دارایی را می‌خرد تکنیکال یا فاندامنتال؟ و برای مدت‌ها دست به آن نمی‌زند یک سرمایه‌گذار یا تریدر بلندمدت نامیده می‌شود. یا کسی که در طول روز چندین بار وارد موقعیت‌های معاملاتی شده و از آن‌ها خارج می‌شود اسکالپر یا ریزه‌خوار نام دارد.

این‌ها را گفتیم تا بگوییم معمولاً سرمایه‌گذارها و تریدرهای بلندمدت از تحلیل فاندامنتال استفاده می‌کنند در صورتی که اسکالپرها و کسانی که تریدهای کوتاه‌مدت انجام می‌دهند از تحلیل تکنیکال استفاده‌ی بیشتری دارند.

نتیجه گیری

با اینکه طرفداران هر یک از دو روش «بنیادی» و «تکنیکال»، روش خود را بیشتر قبول دارند، اما واقعیت این است که بسته به شرایط به کارگیری هر دو روش می‌تواند سودده باشد و احتمال ریسک را کاهش دهد و و یک سرمایه‌گذار بایستی سبدی از دارایی‌ها را تشکیل دهد، پس باید بتواند این دارایی‌ها را از مناظر مختلف مورد بررسی قرار دهد. لذا همواره توصیه شده است با استفاده از ترکیب هردو تحلیل مورد اشاره (بنیادی و تکنیکال) در بازار معامله و سرمایه‌گذاری نماید.

شیوه معمول که همواره به سرمایه‌گذاران توصیه می‌شود این است که در ابتدا سهم‌های بنیادی را رصد نموده و با این‌کار بهترین سهم‌های بازار را از نظر بنیادی انتخاب کند و سپس با کمک تحلیل تکنیکال بهترین زمان برای ورود و خروج از سهم را بیابد.

تحلیل تکنیکال یا فاندامنتال؟

تحلیل تکنیکال یا فاندامنتال

سلام. به قسمتی دیگر از سری مقالات کاربردی سایت دکتر رضا رضایی خوش آمدید. همانطور که از عنوان این بلاگ پیداست در این مقاله قصد داریم به بررسی برتری تحلیل تکنیکال یا فاندامنتال نسبت به دیگری پرداخته و دلیل این که تحلیل تکنیکال نسبت به فاندامنتال طرفداران بیشتری را به خود اختصاص داده است را نیز مورد ارزیابی قرار دهیم. پس در صورتی که شما نیز همواره این ابهام را در ذهن خود دارید که کدام روش معامله‌گری سودده‌تر است و کدام روش بیشتر توسط معامله‌گران خبره‌ی بازار مورد استفاده قرار می‌گیرد؟ پیشنهاد می‌کنیم که این مقاله کاربردی و جذاب تکنیکال یا فاندامنتال؟ را از دست نداده و تا انتها با ما همراه باشید.

تحلیل تکنیکال یا فاندامنتال، کدام یک پرطرفدار‌تر است؟

طبق آمارگیری‌های انجام شده و نظرسنجی‌ها به طور کلی تمام شواهد نشان دهنده این است که تحلیل تکنیکال در میان تمامی معامله‌گران تازه‌کار، متوسط و حرفه‌ای بیشتر از تحلیل فاندامنتال مورد توجه قرار دارد. در حقیقت این بررسی‌ها نشان داده که تریدر‌های حرفه‌ای و پر سود بازار و یا سازمان‌هایی که در بازارهای مالی فعالیت می‌کنند عموما معاملات خود را بر اساس تحلیل تکنیکالی بازار تنظیم می‌کنند. از طرفی اگر طیف دانشجویان و یا معامله‌گران تازه‌کار بازار را نیز بخواهیم مورد ارزیابی قرار دهیم به این نتیجه می‌رسیم که به طور کلی این افراد بیشتر در پی یادگیری و آموزش تحلیل تکنیکال هستند تا تحلیل فاندامنتال.

علاوه‌بر این‌ها اگر آمار‌ و نظرسنجی‌ها را کنار بگذاریم بهتر است نگاهی به کتاب “جادوگر بازار” نوشته‌ی جک شواگر بیاندازیم. نویسنده این کتاب مصاحبه‌های زیادی را از افراد و تریدر‌های موفق بازارهای مالی ثبت و منشر کرده است که تمامی این مصاحبه‌ها بیانگر 3 نکته‌ی مهم هستند.

  1. بیشتر تریدر‌ها و افراد موفق از تحلیل تکنیکال برای معامله‌گری استفاده می‌کنند.
  2. تمامی این افراد مدت زمان زیادی را برای تمرین و ساخت استراتژی معاملاتی خود صرف کرده‌اند.
  3. تمامی این افراد در ابتدا ضررهایی را در بازار متحمل شده‌اند و با تمرین و تلاش فراوان موفق به کسب سود‌های مداوم شده‌اند.

تکنیکال یا فاندامنتال

تفاوت تحلیل فاندامنتال و تکنیکال

همانطور که در دیگر مقالات کاربردی منتشر شده در سایت نیز اشاره کردیم، به طور کلی دو نوع تحلیل وجود دارد که معامله‌گران بازار‌های مالی از آن‌ها برای پیدا کردن ارز، سهام، شاخص و …. با قیمت مناسب استفاده می‌کنند تا بسته به تحلیل خود روی آن معامله‌ کنند.

  • تحلیل فاندامنتال: در این نوع تحلیل معمولا معامله‌گران به دنبال ارزش واقعی سهام یا شاخص مورد نظر خود هستند و تلاش می‌کنند تا با بررسی اسناد، آمار‌ها، اخبار، پارامتر‌های اقتصادی و … ، یک سهم یا هر چیز دیگری که در ارزش واقعی خود قرار ندارد را پیدا کرده و بسته به تحلیلی که دارند، روی آن شروع به باز کردن معاملات خرید یا فروش کنند.
  • تحلیل تکنیکال: در این نوع تحلیل تنها معیار ورود به معامله رفتار قیمتی بازار و روند حرکتی نمودار می‌باشد. در این سبک تحلیل معامله‌گران به صورت مداوم شروع به بررسی نمودار مورد نظر تکنیکال یا فاندامنتال؟ خود کرده و با رسم ابزارهای مختلف روی آن تلاش می‌کنند تا با توجه به گذشته‌ی قیمتی، آینده را پیشبینی کرده و وارد معامله‌ی خرید یا فروش شوند.

نکته: به طور کلی مهم‌ترین نقطه‌ی شباهت این دو نوع تحلیل روند یادگیری آن‌ها می‌باشد. زمانی که شما شروع به یادگیری و آموزش تحلیل تکنیکال یا فاندامنتال می‌کنید باید همواره تمامی آموخته‌های خود را روی گذشته‌ی بازار بررسی کرده و تاثیر آن‌ها را در تاریخچه‌ی بازار ارزیابی کنید تا در معاملات واقعی بتوانید عملکرد بهتری داشته باشید.

چرا اکثر معامله‌گران تحلیل تکنیکال را ترجیح می‌دهند؟

همانطور که در بالا نیز اشاره کردیم طبق نظرسنجی‌های انجام شده و مصاحباتی که از تریدر‌ها و معامله‌گران حرفه‌ای بازار منتشر شده است، عموما معامله‌گران بازار استفاده از تحلیل تکنیکال را نسبت به تحلیل فاندامنتال ترجیح می‌دهند. مهم‌ترین دلایل این موضوع عبارت است از:

  • جمع‌ آوری داده‌ها در تحلیل فاندامنتال کمی دشوار است و تحلیل تکنیکال می‌تواند راحت‌تر مورد استفاده قرار گیرد.
  • ساخت استراتژی با تحلیل تکنیکال ساده‌تر از تحلیل فاندامنتال است.
  • تحلیل‌های تکنیکال نقاط ورود بهینه‌تری را برای معامله‌گران ایجاد کرده و با سیستم‌های مدیریت سرمایه سازگار‌تر است.
  • در تحلیل‌های فاندامنتالی این امکان وجود دارد که با پخش اخبار مهم بین بزرگان بازار پیش از انتشار عمومی، نقاط ورود جذاب از دست رفته و یا تبدیل به تله‌ی معاملاتی شوند.
  • یادگیری و آموزش تحلیل تکنیکال از فاندامنتال ساده‌تر است.
  • و …..
  • مطالب مرتبط با این قسمت از سری مقالات کاربردی سایت در همین بخش به پایان می‌رسد. در قسمت بعدی مقالات به بررسی دیگر مفاهیم مهم بازارهای مالی خواهیم پرداخت. در صورت وجود هرگونه سوال یا ابهام در مورد این مقاله می‌توانید از طریق بخش دیدگاه‌ها با کارشناسان آکادمی ترید دکتر رضا رضایی در ارتباط باشید.

به خاطر داشته باشید که ریسک انجام معامله توسط تمامی مطالب آموزشی این وب‌سایت تماما به عهده کاربران یا معامله‌گران می‌باشد.

تکنیکال یا فاندامنتال؟

تحلیل فاندمنتال در برابر تحلیل تکنیکال، روش‌های تحلیل سرمایه‌گذاری در بورس

31 مرداد

در ادامه این مطلب از کارگزاری حافظ تفاوت تحلیل فاندامنتال و تحلیل تکنیکال توضیح داده می‌شود، نقاط قوت و ضعف هر یک برجسته می‌شود و همچنین چندین روش ترکیب این دو رویکرد و آینده‌ای را که برای اشکال مختلف روش‌های تجزیه و تحلیل سرمایه‌گذاری در نظر گرفته شده است، لیست می‌کنیم.

بحث بر سر مزایای نسبی تحلیل بنیادی یا همان تحلیل فاندمنتال یا تحلیل تکنیکال یا همان تحلیل فنی بحثی بحث برانگیز است. سرمایه‌گذاران و معامله‌گران غالبا وقتی یکی را از این دو روش را انتخاب می‌کنند، معمولا از دیگری غافل می‌شوند اما در واقع ترکیب این دو است که می‌تواند در سرمایه‌گذاری در بورس و بازار سرمایه موثر باشد.

در ادامه این مطلب از کارگزاری حافظ تفاوت تحلیل فاندامنتال و تحلیل تکنیکال توضیح داده می‌شود، نقاط قوت و ضعف هر یک برجسته می‌شود و همچنین چندین روش ترکیب این دو رویکرد و آینده‌ای را که برای اشکال مختلف روش‌های تجزیه و تحلیل سرمایه‌گذاری در نظر گرفته شده است، لیست می‌کنیم.

تحلیل فاندمنتال یا تحلیل بنیادی چیست؟

تجزیه و تحلیل بنیادی در بازار سهام روشی برای ارزیابی یک شرکت و تعیین ارزش ذاتی سهام آن است. ارزش شرکت‌ها بدون توجه به قیمت بازار آنها به گونه‌ای است که لیست شده‌اند. سپس تصمیمات خرید و فروش براساس اینکه آیا سهام به ارزش منصفانه خود معامله می‌شود، اتخاذ می‌شود.

اگرچه دانستن ارزش سهام در نهایت مهم است اما شرکت‌های نسبتا کم ارزش هم می‌توانند در بلند مدت عملکرد بهتری داشته باشند تا ارزش سهامشان افزایش یابد.

از تجزیه و تحلیل بنیادی همچنین می‌توان در بازارهای دیگر از جمله ارز و کالاها هم استفاده کرد. در صورت استفاده از این روش تحلیل در بازار ارزش و کالا باید هرگونه عواملی که بر ارزش دارایی تاثیر می‌گذارد را در نظر گرفت.

تحلیل تکنیکال یا تحلیل فنی چیست؟

تجزیه و تحلیل فنی یا همان تحلیل تکنیکال تنها بر اساس قیمت سهام یا داده‌های حجم انجام می‌شود. هدف این تحلیل پیش‌بینی آینده نیست، بلکه شناسایی محتمل‌ترین سناریوها است. در این تحلیل، از قیمت به عنوان نشانه‌ای از نحوه عملکرد فعالان بازار در گذشته و نحوه عملکرد آنها در آینده استفاده می‌شود.

تحلیلگران تکنیکال از الگوها و روندهای نمودار، سطح حمایت و مقاومت و رفتار قیمت و حجم استفاده می‌کنند تا فرصت‌های معاملاتی را با انتظارات مثبت شناسایی کنند. تجزیه و تحلیل فنی به بررسی وضعیت اقتصادی که بر ارزش یک شرکت تاثیر می‌گذارد، توجه نمی‌کند.

تحلیل تکنیکال در مقابل تحلیل فاندمنتال

تفاوت بین این دو رویکرد یعنی تفاوت بین تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال به آنچه که ارزش و قیمت سهام را تعیین می‌کند، می‌رسد.

در تجزیه و تحلیل بنیادی ارزش شرکت در نظر گرفته می‌شود اما در نهایت به ارزش دارایی‌های شرکت و سودهایی که شرکت می‌تواند ایجاد کند، بستگی دارد. تحلیلگران فاندمنتال معمولا نگران تفاوت بین ارزش سهام و قیمت معامله آن هستند.

تجزیه و تحلیل تکنیکال مربوط به عملکرد قیمت است که سرنخ‌هایی در مورد پویایی عرضه و تقاضای سهام نشان می‌دهد که در نهایت قیمت سهام را تعیین می‌کند. الگوهایی که در بازار سرمایه وجود دارد اغلب تکرار می‌شوند زیرا سرمایه‌گذاران اغلب در یک موقعیت مشابه، رفتاری مشابه می‌کنند. تجزیه و تحلیل تکنیکال و فنی فقط مربوط به داده‌های قیمت و حجم است.

به طور کلی می‌توان گفت یکی از تفاوت‌های مهم بین دو روش تحلیل تکنیکال و بنیادی این است که در تحلیل بنیادی قبل از رشد یک سهم، رشد آن را پیش‌بینی می‌کند اما در تحلیل تکنیکال بعد از مشاهده شواهد، رشد یک سهم است که ورود به سهم را تایید می‌کند. در واقع تحلیل تکنیکال با تاخیر یا همان Lag همراه است.

ابزارهای مورد استفاده برای تجزیه و تحلیل فاندامنتال و تکنیکال

تحلیلگران فاندمنتال یا بنیادی موقعیت‌ها و عملکرد یک شرکت، بازاری که در آن فعالیت می‌کند، رقبا و اقتصاد را در نظر می‌گیرند. و مهمترین منبع داده برای تجزیه و تحلیل بنیادی، صورت‌های مالی شرکت است که این موارد شامل صورت سود و زیان، ترازنامه و صورت جریان وجوه نقد است.

از داده‌های این صورت‌های مالی می‌توان برای محاسبه نسبت‌ها و معیارهایی استفاده کرد که نشان‌دهنده عملکرد، سلامت و نرخ رشد شرکت است. داده‌های صنعت و عوامل اقتصادی مانند نرخ بهره و هزینه‌های خرده فروشی نیز برای پیش‌بینی نرخ رشد آینده استفاده می‌شود. در نهایت، ارزش منصفانه پس از مقایسه چندین مدل و نسبت به دست می‌آید.

تجزیه و تحلیل تکنیکال یا فنی بسیار گسترده‌تر از آن چیزی است که بسیاری از مردم تصور می‌کنند. همه چارتیست‌ها از نمودارهای قیمت از جمله نمودارهای خطی، نمودارهای میله‌ای یا نمودارهای شمعی یا همان نموردهای کندل استفاده می‌کنند. جدا از نمودارهای قیمت، ابزارهای مورد استفاده هم می‌توانند بسیار متفاوت باشند.

برخی تحلیلگران تکنیکال از شاخص‌هایی مانند میانگین متحرک و نوسان‌سازهای محاسبه شده از قیمت سهام استفاده می‌کنند. دیگران از الگوهای قیمت و چارچوب‌های تجزیه و تحلیل پیچیده‌ای مانند امواج الیوت و مشخصات بازار استفاده می‌کنند. پیروان شیوه و تکنیک روند از ابزارهای دیگر برای شناسایی روند قیمت و اندازه‌گیری حرکت استفاده می‌کنند.

تحلیل فنی و تحلیل بنیادی بورس

تجزیه و تحلیل بنیادی در مقابل فنی: کدام بهتر است؟

صحبت بر سر تحلیل بنیادی و فنی بحث برانگیز است. طرفداران هر دو نوع تجزیه و تحلیل اغلب جایگزین را حذف می‌کنند اما درک نمی‌کنند که هر دو می‌توانند جای خود را داشته باشند.

تجزیه و تحلیل بنیادی بیشتر برای سرمایه گذاری‌های بلند مدت مفید است، در حالی که تجزیه و تحلیل فنی برای معاملات کوتاه مدت و زمان‌بندی بازار مفیدتر است. همچنین می‌توان هر دو را برای برنامه‌ریزی و اجرای سرمایه‌گذاری در میان مدت و بلند مدت ترکیب کرد.

تحرکات کوتاه مدت قیمت‌ها بر اساس عرضه و تقاضا تعیین می‌شود که به نوبه خود تحت تاثیر بسیاری از تجزیه و تحلیل اساسی قرار می‌گیرد.

احساسات بازار و تاثیر احساسات بر فعالیت بازار تنها با استفاده از داده‌های قیمت و حجم، قابل تجزیه و تحلیل است.

از طرف دیگر، نمی‌توان از نمودارها برای تعیین اینکه آیا ارزش سهام کمتر از حد است یا بیش از حد و مشخص کردن ارزش آن در سال‌های آینده استفاده کرد. نمودارها آنچه را که در گذشته اتفاق افتاده است منعکس می‌کنند و ارزش آنها در افق زمانی بیشتر کاهش می‌یابد.

مزایا و معایب تحلیل بنیادی

مزایای تحلیل بنیادی

در تجزیه و تحلیل بنیادی یکی از اطلاعاتی که برررسی می‌شود بررسی موقعیت مالی و رقابتی است که مشخص کردن آن مزایای متعددی دارد.

تجزیه و تحلیل محیطی که شرکت در آن فعالیت می‌کند هم در تحلیل بنیادی بسیار اهمیت دارد. با توجه به این که در تحلیل فاندمنتال یا بنیادی تمرکز تنها بر روی تجارت است نه بر روی قیمت سهام، بنابراین این روش تحلیل به سرمایه‌گذاران این ایده را می‌دهد که ارزش شرکت در واقع چقدر است.

به عبارتی می‌توان گفت این تحلیل برای سرمایه‌گذاری بلند مدت بسیار ارزشمند است. سرمایه‌گذاری در حباب‌های بازار می‌تواند سودآور باشد اما هنوز مهم است که بدانید بازار در چه حبابی قرار دارد.

معمولا بیشترین سود را سرمایه گذاران به دست می‌آورند که از تحلیلی فاندامنتال استفاده می‌کنند چون اساسا، تصمیمات مبتنی بر تجزیه و تحلیل بنیادی به طور معمول احتمال بیشتری برای درست بودن به ویژه در بلندمدت دارند.

اشکالات و معایب تجزیه و تحلیل بنیادی

چندین اشکال در تحلیل بنیادی وجود دارد. نکته مهمی که در تحلیل بنیادی باید به آن دقت داشته باشیم این است که این شیوه تحلیل بازار سرمایه محدودیت‌هایی دارد. از جمله محدودیت‌های این روش تحلیل می‌توان به زمان‌بر بودن آن اشاره کرد چون اساسا در این روش هر شرکت را باید به طول مستقل و با جزئیات مورد مطالعه قرار داد.

درست است که بیشتر اطلاعات مورد استفاده در تحلیل بنیادی به طور گسترده در دسترس است اما برای دستیابی به مزیت‌های اساسی، باید مجموعه داده‌های منحصر به فردی را پیدا کنید که در دسترس اکثر سرمایه‌گذاران نیست.

تجزیه و تحلیل بنیادی اطلاعات بسیار کمی در مورد آنچه ممکن است در کوتاه مدت رخ دهد به شما می‌گوید. با مشاهده صورت‌های مالی نمی‌توان حرکت قیمت‌ها و نوسانات کوتاه مدت را پیش‌بینی کرد.

تجزیه و تحلیل بنیادی بسیار کمتر از آنچه انتظار می‌رود، دقیق است. مدل‌های ارزشیابی مانند مدل جریان نقدی تنزیل شده بر اساس مفروضات متعددی است که به ندرت بسیار دقیق هستند. ارزش‌گذاری هدف می‌تواند به صورت نسبی مفید باشد اما در مورد ارزش‌گذاری شرکت در بیش از یک یا دو سال آینده محدود است.

مزایا و معایب تجزیه و تحلیل فنی

مزایای تحلیل فنی

یکی از مزایای عمده تجزیه و تحلیل تکنیکال یا فنی این است که سهام را می‌توان به سرعت تجزیه و تحلیل کرد. همچنین، برخی از وظایف تکنیکال یا فاندامنتال؟ تحلیلی در این روش را می‌توان به صورت خودکار انجام داد و همین کار باعث صرفه‌جویی در وقت می‌شود.

این مساله به این معناست که یک تحلیلگر فنی می‌تواند سهام بیشتری را بررسی کند و ایده‌های بیشتری هم برای حضور در بازار داشته باشد.

همچنین می توان از تجزیه و تحلیل فنی برای تعیین اهداف قیمت و سطوحی استفاده کرد که در آنها ایده‌ای بدیهی اشتباه است. این امر به معامله‌گران اجازه می دهد تا استراتژی‌های سرمایه‌گذاری با ریسک و پاداش مشخص تعریف کنند.

در کوتاه مدت، عملکرد قیمت تحت تاثیر عوامل متعددی قرار می‌گیرد که تجزیه و تحلیل بنیادی نمی‌تواند آنها را مشخص کند. اما در روش تحلیل فنی با نگاه کردن به نمودار، می توان تاثیر احساسات بازار، روانشناسی بازار و عرضه و تقاضا را مشاهده کرد.

همچنین می‌توان از تجزیه و تحلیل فنی برای بهبود زمان‌بندی و تجارت استراتژی‌های متناسب با شرایط بازار استفاده کرد.

این مساله در نهایت می‌تواند با بهبود زمان‌بندی شما در هنگام فروش یا خرید گزینه‌های کوتاه مدت، استراتژی‌های ریسک را بهبود بخشد.

از طرف دیگر برخی از استراتژی‌های فنی را می‌توان دوباره آزمایش کرد. این به این معناست که می‌توان آنها را آزمایش علمی کرد و از آنها استفاده کرد. استراتژی‌هایی که می توانند دوباره آزمایش شوند، اساس بسیاری از استراتژی‌های معاملاتی الگوریتمی هستند.

اشکالات و معایب تجزیه و تحلیل فنی

البته تجزیه و تحلیل فنی اشکالاتی هم دارد. اولین اشکال تکنیکال یا فاندامنتال؟ این روش تحلیل این است که با وجود امکان آزمایش دوباره، بسیاری از الگوهای این روش تحلیل از جمله تجزیه و تحلیل موج الیوت و سایر اشکال تجزیه و تحلیل فنی ذهنی هستند و بر قضاوت تکیه دارند بنابراین پرریسک محسوب می‌شوند بنابراین می‌توان گفت استفاده از نمودارها بیشتر یک هنر هستند تا یک علم.

تجزیه و تحلیل فنی اغلب منجر به ابهام می‌شود. دو تحلیلگر فنی می‌توانند با استفاده از رویکردهای مختلف در مورد یک سهم به نتایج بسیار متفاوتی برسند. نمودارها اغلب در بازه‌های زمانی مختلف بسیار متفاوت به نظر می‌رسند و با تعداد زیادی روش تجزیه و تحلیل، شاخص‌ها و بازه‌های زمانی موجود، تشکیل و ایجاد یک نمای واحد می‌تواند یک چالش باشد. این مساله اغلب اتفاق می افتد و در واقع به عنوان فلج تحلیل شناخته می‌شود.

از طرف دیگر باید گفت راه‌اندازی معاملات فنی نرخ پیروزی نسبتا پایینی دارند. در حالی که یک الگو یا راه‌اندازی ممکن است دارای برتری باشد، اما در واقع میزان برد در این شیوه اغلب کمتر از ۶۰ است.

استفاده از تجزیه و تحلیل فاندمنتال و تحلیل تکنیکال در کنار هم

روش‌های مختلفی وجود دارد که به کمک آنها می‌توان از تجزیه و تحلیل تکنیکال و فاندمنتال به طور موثردر کنار هم استفاده کرد. در ادامه چند روش برای ترکیب این دو روش تحلیلی ذکر شده است:

فقط نگاه کردن به نمودار قیمت می‌تواند تصوری از جهت روند سهام در شما ایجاد کند. این روش به شما این ایده را می‌دهد که آیا بازار با ارزش‌گذاری شما موافق است یا خیر. نکته مهم در این روش این است که اگر نظرتان با باقی افراد فرق دارد باید کاملا آماده باشید تا در صورت داشتن سهام سریع از آن خارج شوید و یک تغییر اساسی ایجاد کنید.

شما می‌توانید بر اساس تجزیه و تحلیل بنیادی، فهرستی از سهام مورد نظر خود تهیه کنید و سپس از تجزیه و تحلیل فنی برای تصمیم‌گیری در مورد خرید یا فروش سهام استفاده کنید.

مطالعات کمی نشان داده است که ترکیبی از ارزش و حرکت می‌تواند یک روش موثر برای انتخاب سهام باشد. در اصل، معاملات سهام با ارزش کم اما با شتاب قوی تمایل به عملکرد بهتری دارد.

نتیجه‌گیری

روش‌های زیادی برای انتخاب سهام وجود دارد. به طور سنتی، سرمایه‌گذاران بلندمدت بر تجزیه و تحلیل بنیادی تکیه می‌کنند، که ساختار مدیریت شرکت، رقبا، موقعیت صنعت، میزان رشد، پتانسیل رشد، درآمد و سود را بررسی می‌کند و سعی می‌کند تعیین کند که آیا سهام یک شرکت ارزش خوبی دارد یا خیر.

به عبارتی در روش تحلیل بنیادی یا تحلیل فاندامنتال معیارهای بسیاری مانند سود به ازای هر سهم، نسبت قیمت به درآمد، رشد قیمت به درآمد و سود تقسیمی برای مقایسه دو شرکت با قیمت سهام متفاوت، تعداد متفاوت سهام معاملاتی، یا فقط ساختار شرکت‌های مختلف، مورد استفاده و ارزیابی قرار می‌گیرد.

سرمایه‌گذارانی که قصد سرمایه‌گذاری کوتاه مدت دارند اغلب بر تجزیه و تحلیل فنی یا همان تحلیل تکنیکال اتکا می‌کنند. این روش تحلیل بر الگوهای موجود در نمودارهای سهام تمرکز می‌کند تا روند قیمت‌گذاری و حجم آینده سهام یک شرکت را پیش‌بینی کند.

در تجزیه و تحلیل فنی فرض می‌شود که الگوها و حرکت‌های آینده اغلب شبیه الگوها و حرکت‌های قبلی خواهد بود. پیروان تجزیه و تحلیل فنی معمولا بر این باورند که نمودارها منعکس‌کننده تمام اطلاعاتی هستند که به طور عمومی در مورد یک شرکت خاص، توسط کسانی که آن را معامله می‌کنند، نشان می‌دهد.

چه تفاوتی میان تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال وجود دارد؟

چه تفاوتی میان تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال وجود دارد؟

فاکتورهای زیادی وجود دارد که معامله‌گران یا تریدرها هنگام انتخاب قرارداد آتی تجاری آن‌ها را در نظر گرفته و تحلیل می‌کنند. برخی از معامله‌گران ممکن است به دنبال گرایشات و تمایلات موجود در نمودار باشند، در حالی‌که سایر معامله‌گران ممکن است به دنبال این باشند که آیا ممکن است تقاضا برای یک کالا در حال افزایش باشد.

شواهدی که معامله‌گران از آن استفاده می‌کنند، به طور معمول به دو دسته تحلیل بنیادی یا فاندامنتال و تحلیل تکنیکال یا فنی طبقه‌بندی می شوند.

هر دو نوع تجزیه و تحلیل به یک معامله‌گر اجازه می‌دهد تا شواهدی را جمع آوری کند، تا در مورد معاملات مورد‌نظر خود برای خرید در بازار تصمیم‌گیری کند. این تجزیه و تحلیل، مبنایی خواهد بود که معامله‌گر یا تریدر فکر می‌کند بازار به چه صورت حرکت می‌کند و بنابراین آیا می‌خواهد سهام مورد نظر را بخرد یا بفروشد.

برخی از معامله‌گران برای انتخاب معاملات و زمان ورود و خروج آن‌ها از یک نوع تحلیل یا ترکیبی از تحلیل‌های بنیادی و تکنیکال استفاده می‌کنند. شواهد توسط معامله‌گران از تمام منابع جمع‌آوری می‌شود و به ندرت فقط در یک دسته قرار می‌گیرد. داشتن داده از منابع متنوع و انواع مختلف به تریدر کمک می‌کند تا یک تصویر کامل از بازار سهام مورد معامله خود ترسیم کنند.

در این مقاله با موضوعات زیر آشنا خواهید شد:

تحلیل بنیادی یا فاندامنتال

تحلیل بنیادی به تحلیل عواملی که در عرضه و تقاضای قرارداد آتی کمک می‌کند، اشاره دارد. به عنوان مثال یک معامله‌گر ممکن است موجودی‌های نفت خام را بررسی کند تا فرضیه‌ای در مورد افزایش یا کاهش عرضه آن در آینده ایجاد کند که می‌تواند باعث شود قیمت نفت خام در آینده به سمت بالا یا پایین حرکت کند. این معامله‌گر ممکن است با این فرض که قیمت‌ها بر اساس تحلیل بنیادی وی که از روی موجودی‌ها منابع نفتی حاصل شده است، رو به افزایش خواهد رفت، اقدام به خرید کند.

عوامل زیادی وجود دارد که باعث افزایش عرضه و تقاضا برای یک بازار می‌شود. این عوامل پیچیده به هم پیوسته هستند و تأثیر آن‌ها بر قیمت می‌تواند با گذشت زمان تغییر کند. برای ایجاد یک تصویر کامل و اساسی از بازار، یک مدل و تحلیل دقیق لازم است. عرضه و تقاضا به طور معمول در واکنش نشان‌دادن به تحرکات بازار عمل می‌کنند، زیرا عرضه و تقاضا با یک استراتژی انجام می‌­شود که از ایجاد شوک به بازار در اثر عرضه و تقاضا جلوگیری کند.

این شوک‌ها می‌تواند از حوادثی مانند بلایای طبیعی، مشکلات زنجیره تأمین یا نقص محصول ناشی شود. به عنوان مثال در صورت بروز یک فاجعه طبیعی و ایجاد آسیب به یک بندر بزرگ ممکن است کشتی‌ها نتوانند بارگیری تکنیکال یا فاندامنتال؟ کنند و باعث ایجاد یک هراس و کاهش فوری در عرضه شود، که مدل عرضه و تقاضا پیش بینی نشده است.

تحلیل تکنیکال یا فنی

تحلیل تکنیکال از الگوهای موجود در نمودار که توسط قیمت ایجاد شده است، برای شناسایی تحرکات بازار استفاده می‌کند. حرکت قیمت بر روی نمودارهایی با اندیکاتورها یا الگوهای مختلف دنبال می‌شود تا بتواند تعیین کند که قیمت‌ها به کجا می‌روند.

تحلیل تکنیکال از نمایه‌های بصری قیمت استفاده می‌کند، تا نشان دهد که قیمت در کجا قرار دارد و در آینده ممکن است تا کجا حرکت کنند. مناطق مشترک مورد علاقه تریدرها در نمودارها سطوح حمایت و مقاومت هستند. حمایت و مقاومت را می‌توان با بسیاری از اندیکاتورها از جمله میانگین‌های متحرک، بالاترین و پایین‌ترین سطوح و سطح قیمت قبلی نشان داد که قیمت نمی‌تواند بالاتر یا پایین‌تر حرکت کند.

تریدرها به این سطوح نگاه کرده و تصمیمات خرید و فروش را بر اساس نظر تحلیل‌گر تکنیکال که معتقد است آن سطحی کلیدی برای خرید یا فروش است، اتخاذ می­‌کند. با اینکه هرگونه تحلیل متکی به داده‌ها و فرضیات مختلف است، اما از آنجا که این دو تحلیل در بازار یکسان کاربرد دارد، می‌توان از اطلاعات ارائه شده آن‌ها در کنار هم برای ساختن یک تحلیل کامل تر از بازار مورد نظر استفاده کرد.

شاخص‌ E-mini S&P500

با نگاهی به سود پیش‌بینی شده برای 500 سهام که شاخص S&P500 را تشکیل می‌دهند، می‌توان یک تجزیه و تحلیل اساسی برای قرارداد ES ایجاد کرد. مبنای قیمت سهام، درآمدهای شرکت است. در صورت رشد شرکت و افزایش سود و درآمد آن، قیمت سهام آن شرکت افزایش یابد. اگر درآمد و سود کاهش یابد، قیمت سهام کاهش می­‌یابد و این نشان دهنده کاهش درآمدها است.

قیمت همچنین به درآمد آینده بستگی دارد. اگر پیش بینی شود درآمد آینده به دلیل چشم اندازهای شرکت رشد خواهد یافت، قیمت فعلی سهام ممکن است افزایش یابد تا این رشد تکنیکال یا فاندامنتال؟ اقتصادی پیش بینی شده را منعکس کند. شاخص S&P500 با نگاهی به قیمت 500 سهام ایجاد می‌شود. قیمت هر سهم بر شاخص کل تأثیر دارد. هر سهم بر اساس اندازه سرمایه گذاری در بازار، به این شاخص کمک می‌کند.

اگر سهام کل در یک چرخه رشد قرار داشته باشد و درآمد در کل در حال افزایش باشد، باید قیمت این شاخص بالا برود. به عنوان مثال، یک تحلیلگر ممکن است این عقیده را داشته باشد که درآمدهای آینده باید بالاتر از آنچه در حال حاضر توسط این شاخص در نظر گرفته شده، باشد. اگر درآمد در آینده بیشتر از حد انتظار افزایش یابد، در این صورت قرارداد ES باید افزایش قیمت داشته باشد.

آینده نفت خام

یک مثال در بازار نفت خام است. یک تحلیل‌گر تکنیکال ممکن است معتقد باشد که در برابر هر بشکه نفت 100 دلاری، مقاومت شدیدی وجود دارد، زیرا هر بار که قیمت به آن حد رسیده است، کاهش قیمت را به دنبال داشته است. قیمت نتوانسته است بالاتر از 100 دلار برود زیرا خریداران نمی‌توانند تقاضای کافی برای خرید با آن قیمت و بالاتر از آن ایجاد کنند.

با همان مثال قبل اما از منظر بنیادی ادامه می‌دهیم. تریدر فاندامنتال یا بنیادی ممکن است هزینه‌های تولیدکنندگان مختلف را بررسی کرده و متوجه شود که قیمت در حدود 100 دلار در هر بشکه که بسیاری از تولید کنندگان نفت آن را از چاه‌هایی با هزینه‌های تکنیکال یا فاندامنتال؟ تولید بالاتر تولید می‌کنند مناسب‌تر است، مگر اینکه عرضه افزایش یافته و بنابراین قیمت کاهش یابد.

نفت خام طیف وسیعی از هزینه‌های استخراج دارد. استخراج از برخی از چاه‌ها ممکن است در زیر 40 دلار نیز مقرون به صرفه باشند و برخی دیگر ممکن است تا زمانی که قیمت نفت خام به 60 دلار یا بالاتر برسد، مقرون به صرفه نباشند. دلیل این امر به این دلیل است که تمام نفت از یک منطقه زمین شناسی استخراج نمی‌شوند. برخی از چاه‌های عمیق در زیر دریا و برخی از پوسته زمین، هرکدام با هزینه‌های مختلف اکتشاف و استخراج همراه است.

استفاده توأم از تجزیه و تحلیل بنیادی و تکنیکال

هنگامی که به تقاضا و عرضه آینده می‌پردازیم، تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی بارها و بارها ترکیب می‌شوند تا به معامله‌گر تصویر بزرگتری از بازار نشان دهند. تریدرهای زیادی وجود دارند که مدل‌های قیمت‌گذاری را ایجاد کرده و سپس به نمودارها نگاه می‌کنند تا فرضیاتشان را تایید کرده یا نقاط ورودی و خروجی را بیابند.

تریدرهای زیادی نیز وجود دارند که نمودارها را مرور کرده و سپس به اصول بنیادی نظر می‌اندازند تا ببینند آیا عرضه و تقاضای آینده برای گذر قیمت­، از حمایت‌ها و مقاومت‌ها، به منظور ایجاد یک موقعیت در جهت تمایل به ارزش آن برای یک دوره زمانی وجود دارد یا خیر. البته شوک‌هایی نیز می‌تواند به بازار وارد شود که اثراتی بر عرضه و تقاضا دارد که می‌تواند ماه‌ها یا سال‌ها دوام آورد.

بازارهای بهم پیوسته

بازارها به هم پیوسته‌اند؛ در بسیاری از مواقع باید یک تریدر برای ساختن یک تصویر کامل از آنچه در آن تجارت می‌کند، به بیش از یک بازار مراجعه کند. تحلیل‌گر بنیادی رابطه بین دو بازار را الگوبرداری کرده و تلاش خواهد کرد تا درک کند که چگونه عرضه و تقاضا در یک بازار می‌تواند بر عرضه و تقاضا در بازار دیگری تأثیر بگذارد.

یک مثال هزینه خوراک دام و هزینه دام است. اگر هزينه خوراک دام افزايش يابد، هزينه سرانه پرورش دام نيز افزايش می‌يابد. اگر هزینه خوراک بیش از حد بالا باشد، ممکن است کشاورزان گله‌های دام را به فروش رسانده، بنابراین در کوتاه مدت قیمت‌ها کاهش یافته اما شرایطی ایجاد کنند که عرضه در آینده کاهش یابد و قیمت دام‌ها افزایش یابد.

این روابط می‌تواند پیچیده و بعضاً الگوبرداری از آن‌ها دشوار باشد. یک تریدر باید آگاه باشد که عوامل بسیاری وجود دارد که می‌تواند بازار مورد معامله خود را جابجا کند. یک تحلیلگر تکنیکال به همبستگی بین دو بازار علاقه‌مند است. چنین تحلیلگری هر دو کالایی را که علاقه‌مند به تجزیه و تحلیل در یک نمودار واحد هستند ترسیم می‌کند و به دنبال همبستگی بین این دو محصول می‌باشد.

آن‌ها می‌خواهند ببینند که آیا قیمت هر دو بازار به طور همزمان بالا و پایین می‌رود یا اینکه قیمت در بازار مربوط به پایین می‌رود یا نه. این تکنیکال یا فاندامنتال؟ موضوع همچنین می‌تواند نشان دهنده این باشد که هیچ رابطه‌ای بین دو بازار وجود ندارد. مانند هر استراتژی تجارت یا تحلیل، هر تریدر با نگاهی متفاوت به داده‌ها داشته و مجموعه‌ای از قوانین خاص خود را برای تصمیم‌گیری در نظر می‌گیرد.

جمع‌بندی (تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال)

در بازارهای مالی هر تحلیلی جایگاهی دارد. تحلیل تکنیکال تنها به کار سرمایه‌گذاران کوتاه مدت یا تریدرها می‌آید؛ این در حالی است که تحلیل فاندامنتال نه تنها برای تریدر‌ها و معامله‌گران کوتاه مدت مفید است بلکه برای اشخاص HODLR کاربردی حیاتی دارد. با توجه به آنچه گفته شد، افراد باید با در نظر گرفتن شرایط خود یکی از این دو و یا حتی تلفیقی از هردو تحلیل را به کار بندند؛ چراکه هرچه داده‌های پیش از معامله دقیق‌تر باشد طبعاً احتمال کسب سود افزایش و احتمال ضرر کاهش می‌یابد.

تحلیل تکنیکال یا فاندامنتال، کدام یک برای بورس ایران مناسب‌تر است؟

تحلیل تکنیکال یا فاندامنتال 2

در بورس ایران کدام یک از روش‌های تحلیل سهام مناسب‌تر است، تحلیل تکنیکال یا فاندامنتال ؟ در واقع این سوال یکی از آن سوال‌هایی است که تمامی معامله‌گران بورس یک بار هم که شده به آن فکر کرده‌اند. پاسخ این سوال احتمالا بسیار مفصل است اما با این حال در این مقاله سعی می‌کنیم به طور مختصر و مفید به این سوال پاسخ دهیم.

تفاوت تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال؟

تحلیل بنیادی به ارزش گذاری سهام می‌پردازد و عقیده دارد هر چیزی در بلند مدت به ارزش ذاتی خود میرسد. یک تحلیلگر بنیادی یا فاندامنتالیست وقتی سهمی را پیدا کند که ارزش بازار آن از ارزش ذاتی آن کمتر باشد، احتمالا سرمایه گذاری روی آن سهم را منطقی میداند.

اما تحلیل تکنیکال هیچ کاری با بنیاد سهم ندارد و اعتقاد دارد اطلاعات بنیادی هر چه که باشد در نهایت خودش را در نمودار قیمت سهم (عرضه و تقاضا) نشان خواهد داد و با تحلیل نمودار قیمت و حرکات آن میتوان به پیش بینی آینده رفتار قیمت پرداخت.

آیا تحلیل تکنیکال در بورس ایران جواب میدهد؟

یکی از چالش‌هایی که همواره تکنیکالیست‌های بورس ایران با آن مواجه هستند این است که آیا تحلیل تکنیکال در بورس ایران هم جواب میدهد. برخی از افراد اعتقاد دارند که تحلیل تکنیکال فقط برای بازارهای جهانی جواب میدهد و برای بورس ایران اصلا مناسب نیست.

دلیل این افراد برای ادعای خود دو چیز است:

  • وجود دامنه مجاز نوسان
  • مهندسی روند حرکت سهام توسط بازیگر سهم

اول اینکه در بورس ایران دامنه نوسان روزانه محدود است و چیزی به نام حجم مبنا وجود دارد که این مسائل اجازه نمی‌دهد نمودار سهام به طرز طبیعی حرکت کند. برای مثال فرض کنید سهمی که دیروز صف خرید بوده است (کندلی شبیه یک خط تیره) و امروز بالاترین قیمت مجاز را دیده است و صف فروش شده است. الگوی کندلی تشکیل شده برای این سهم را در زیر مشاهده می‌کنید. در صورتی که اگر دامنه نوسان نبود احتمالا الگو کندلی به صورت کلی یک چیز دیگری بود (به تصویر زیر دقت کنید).

الگوی کندلی در حضور دامنه نوسان

تفاوت الگوهای کندلی در حالتی که دامنه نوسان وجود دارد و در شرایط بدون دامنه نوسان

این مثال فرضی بالا تنها یک نمونه از مشکلاتی است که دامنه نوسان برای تحلیل تکنیکال بوجود آورده است و از بیان موارد دیگر برای اجتناب از طولانی شدن مطلب خودداری میکنیم.

این مشکلات باعث شده است برخی افراد تحلیل تکنیکال را برای بورس ایران مناسب ندانند.

عقیده‌ی سهم شناس درباره تحلیل تکنیکال در بورس ایران

به اعتقاد تیم تحلیلی سهم شناس با همه‌ی این مشکلات، همچنان بخش بزرگی از تحلیل تکنیکال می‌تواند در بورس ایران کارایی داشته باشد. همچنین آن بخش‌های تحلیل تکنیکال (کندل شناسی، دوره‌های زمانی و …) که با مشکل مواجه هستند را نیز می‌توان برای بورس ایران بومی سازی کرد و قوانین جدیدی برای آن نوشت که این کار به زودی توسط تیم سهم شناس انجام و در قالب یک جزوی آموزشی منتشر خواهد شد.

آموزش گام به گام تحلیل بنیادی برای انتخاب سهم مناسب

برای دانلود کتاب آموزش گام به گام تحلیل بنیادی روی لینک زیر کلیک کنید.

آیا میخواهید در بورس به موفقیت برسید؟ آیا نمیدانید چگونه یک سهم را از منظر بنیادی تحلیل کنید؟ نبود منبع آموزشی مناسب در زمینه تحلیل بنیادی انگیزه ای شد تا در یک کتاب آموزشی به زبانی کاملا ساده و کاربردی، به کمک تصاویر گویا و آموزش گام به گام، روش انتخاب یک سهم را بر اساس نکات بنیادی آموزش داده ایم. قطعا این روش آموزشی را در هیچ کجا پیدا نخواهید کرد! این کتاب الکترونیکی را به تمام کسانی که می خواهند در بازار بورس به موفقیت مستمر برسند توصیه میکنیم .

کدام روش تحلیلی برای من مناسب است، تحلیل تکنیکال یا بنیادی ؟!

این سوال از آن جهت اهمیت دارد که شما به عنوان یک معامله‌گر تکنیکال یا فاندامنتال؟ تکنیکال یا فاندامنتال؟ باید ابتدا با روحیات خود آشنا باشید و هدف خود از سرمایه گذاری در بورس را مشخص کنید. بعد از آن است می‌توانید استراتژی معاملاتی خود را بر اساس یکی از روش‌های تحلیلی تکنیکال یا بنیادی و یا حتی تابلوخوانی پیاده‌ سازی کنید.

برای مثال اگر فردی هستید که از نظر شخصیتی به دنبال سود‌های سریع و کوتاه مدت هستید روش تحلیل فاندامنتال برای شما مناسب نیست. در این حالت احتمالا تابلو خوانی می‌تواند به شما کمک بیشتری کند. اما اگر فردی صبور و بلند مدت هستید استراتژی‌های مبتنی بر تحلیل بنیادی قطعا مناسب‌تر خواهد بود.

پس اولین گام در معامله گری خود شناسی است.

تحلیل تکنیکال یا فاندامنتال، بالآخره کدام تحلیل مناسب‌تر است؟

بالاخره کدام روش تحلیلی مناسب است، تحلیل تکنیکال یا فاندامنتال ؟ پیشنهاد ویژه تیم تحلیلی سهم شناس که حاصل تجربه چندساله فعالیت در بازار سرمایه است به شرح زیر می‌باشد:

در اکثر مواقع باید سهم را با تحلیل فاندامنتال یا تحلیل بنیادی انتخاب کرد و با تحلیل تکنیکال نقطه مناسب قیمتی را پیدا کرد و برای تکمیل به کمک تابلوخوانی زمان مناسب خرید را پیدا و وارد معامله شد. انتخاب مناسب سهم و نقطه ورود به معامله، هر دو به یک میزان دارای اهمیت است.

یکی از تصورات رایج در مورد تحلیل تکنیکال این است که ما فقط می توانیم به وسیله تحرکات قیمت سهم را تحلیل کرده و به معامله بپردازیم و هیچ نیازی به تحلیل بنیادی نداریم. این تصور به چند دلیل غلط است.

دلیل اول
اول اینکه درسته که همه چیز در قیمت سهم خلاصه می‌شود و تحلیل تکنیکال برای پیش بینی روند‌های قیمتی در آینده‌ی نزدیک کافی است اما هیچ تصویری از آینده‌ی دور قیمت به ما نخواهد داد.

هیچ تحلیل گر تکنیکالی قادر نخواهد بود روند سهم را برای یکی دو سال آینده پیش بینی کند. البته این نقصی برای تحلیل تکنیکال نیست، زیرا اصولا ما همچین انتظاری نباید از این نوع تحلیل داشته باشیم. در مقابل تحلیل بنیادی می تواند روند آینده دور را پیش بینی کند.

دلیل دوم
دومین دلیل نیاز ما به تحلیل بنیادی، نیاز ما به انتخاب سهم هایی است که می‌خواهیم از نظر تکنیکالی مورد بررسی قرار دهیم. بدون تحلیل بنیادی ما نیاز به بررسی هر روزه تمامی سهم‌های بازار داریم که کار وقت گیر و کم بازدهی است. اما بوسیله تحلیل بنیادی ما می‌توانیم بسیاری از گروه‌های بورسی را برای مدتی از دایره بررسی‌های خود حذف کنیم و از سهم‌های باقی مانده هم گلچینی از سهام های نابی که آینده خوبی خواهند داشت را بدست آورده و زیر نظر بگیریم تا هر زمان که سیگنالی برای ورود یافتیم با خیالی آسوده وارد معامله شویم. ✅✅✅

نتیجه‌گیری

هر روز روش‌های تحلیل سهام پیچیده‌تر از گذشته میشود. دلیل آن واضح است، افراد بیشتری به این حوزه ورود کرده‌اند و به نوعی رقابت برای موقعیت‌های بازار بیشتر از گذشته شده است و اطلاعات در اختیار همه‌ی افراد وجود دارد. بنابراین سعی کنید با ذهنی باز و منعطف پذیرای روش‌های مختلف تحلیل سهام باشید و برای حرکت به سوی کمال در حرفه‌ی معامله گری، به هیچ روش و متدی برای تحلیل سهم، نه نگویید🔆

آموزش گام به گام تابلوخوانی پیشرفته در بورس

برای دانلود کتاب آموزش گام به گام تابلوخوانی پیشرفته روی لینک زیر کلیک کنید.

تابلوخوانی در کنار تحلیل بنیادی و تکنیکال، بعد سوم بورس است. همه چیز در تابلوی معاملات سهم وجود دارد، اطلاعاتی که شاید در نگاه اول کسی متوجه آنها نشود اما با یادگیری تکنیک های تابلو خوانی و بازار خوانی می توانید به اطلاعات زیادی دست پیدا کنید و بر این اساس معاملات پر سودتری داشته باشید. در کتاب آموزش تابلو خوانی پیشرفته به مطالبی خواهیم پرداخت که در هیچ کلاس یا کتابی به شما آموزش نمی دهند. تکنیک هایی که حاصل سالها تجربه در بازار سرمایه است.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.