معامله با MACD
متد معامله با MACD در تلاش است تا تعادل قدرت بین خرید و فروش در یک بازار خاص و همچنین زمانی که گروه غالب، شروع به از دست دادن کنترل خود میکند، برقرار کند. MACD نه تنها میتواند زمان پایان یک بازار خرید یا فروش را به شما هشدار دهد، بلکه میتواند سیگنالهای ورودی خاص را نیز همراه با توقف ضررهایی برانگیزد. فکر می کنم قبل از اینکه به مشخصات بیشتر بپردازم، باید ابتدا مفهوم واگرایی را به طور خلاصه بررسی کنیم.
واگرایی
واگرایی در فرهنگ لغت به این صورت تعریف شده است: ” فاصله گرفتن از هنجار: انحراف”. در دنیای معاملات، این به معنای شرایطی است که در آن، یک بازار و یک شاخص همراه (که معمولاً یک روند دارند)، در جهت های مخالف شروع به حرکت میکنند. در این شرایط بازار، اغلب بیش از یک تغییر در روند بازار اتفاق خواهد افتاد. یک “واگرایی” به خودی خود در بازار، یک وضعیت محسوب میشود؛ اما به معنی یک سیگنال نمونه واگرایی MACD در بازار نمیباشد. به عنوان مثال، اگر ارزش یک شاخص فنی شروع به افزایش کند و در عین حال بازار آتی همچنان به کاهش قیمت ادامه دهد، یک واگرایی صعودی رخ میدهد.
لطفاً به نمودار شماره ی ۱ نگاه کنید. این نمودار، یک نمونه ی واضح از واگرایی صعودی در معاملات آتی Feeder Cattle است. در وهله ی اول، ساده ترین راه برای شناسایی آن، شناسایی کمترین مقدار هیستوگرام MACD در نمودار است (نقطه A). اکنون میتوانیم کمی پیشروی کرده و کمترین قیمت را در نمودار پیدا کنیم (نقطه B). در نقطه B یک الگوی واگرایی صعودی ایجاد شده است؛ زیرا شاخص MACD در حال حاضر بالاتر از نقطه A میباشد، اما قیمت Feeders همچنان پایین تر می رود. با توجه به آن، ممکن است فروش ها به آخر رسیده و این روند ممکن است پایان یابد. خود من این حالت را “وضعیت صعودی” در Feeder Cattle مینامم. معامله گران میتوانند از شاخص های دیگر برای تریگر یک پوزیشن خرید استفاده کنند.
نمودار (چارت) ۱: Feeder Cattle نوامبر
نمودار Lumber
این روند در یک الگوی واگرایی نزولی، معکوس میشود. برای مشاهده ی نمونه ای از این پروسه در بازار الوار (Lumber Market)، لطفاً به نمودار شماره ی ۲ مراجعه کنید. ما به راحتی میتوانیم ببینیم که یک واگرایی نزولی، قبل از فروش عظیم امسال ظاهر شده است. نقطه ی A جایی است که در آن MACD به نقطه ی اوج خود رسیده و به تدریج شروع به حرکت به سمت پایین میکند، در حالی که قیمت Lumber تا رسیدن به نقطه B افزایش مییابد. معامله گران باهوش میدانند که این امر نشان میدهد که انرژی خرید ممکن است به پایان رسیده باشد و میتواند به هر دلیلی به دنبال فروش بگردد.
من، به شخصه، استفاده از MACD را دوست دارم زیرا در محاسبه ی آن، از میانگین های متحرک نمایی استفاده میکنم. میانگین های متحرک نمایی، داده های قیمت را به گونه ای کاهش میدهند که یک نوسان قیمت یک روزه روی شاخص تأثیر نگذارد (این نکته در هنگام جستجوی واگرایی بسیار مهم است). این قضیه، در مورد میانگین های متحرک ساده، مومنتوم یا نرخ تغییر صدق نمیکند. من احساس میکنم که استفاده از آن به عنوان یک هیستوگرام، تشخیص واگرایی را آسان تر میکند. حالا که نحوه ی استفاده از واگرایی برای ایجاد شرایط بازار را بررسی کردیم، بگذارید یک قدم جلوتر رفته و کاربردهای واگرایی به عنوان یک سیستم را نیز بررسی کنیم.
نمودار ۲: Lumber – ژوئیه
بیایید نگاهی به نمودار شماره ی ۳ بیندازیم. با نگاهی به این نمودار متوجه خواهید شد که نمودار زیر، همان نمودار Lumber است که در مثال دوم استفاده شده، با این تفاوت که بعد از این که نقاط واگراییِ نزولی A و B را مشخص کردم، به دنبال کمترین مقدار MACD (نقطه C) میگردم و یک خط افقی در نمودار خود رسم میکنم. “سیگنال فروش” زمانی ایجاد میشود که MACD در زیر نقطه C میشکند. اگر کل این کارها را انجام دهم، توقف ضرر بالاتر از نقطه ی B قرار میگیرد. توجه کنید که قبل از شروع یک روند جدید، MACD بیش از یک ماه کامل بود. بیشتر شاخص هایی که روند را دنبال میکنند “تأخیری” هستند؛ به این معنی که آنها تنها پس از حرکت یک بازار در جهت جدید، یک سیگنال منتشر میکنند. این روش یکی از بهترین روش های معاملاتی است که در آن، من از ورود شما به بازار با شروع یک روند جدید، بدون انتشار سیگنال های “کاذب” آگاه میشوم.
نمودار ۳: Lumber – ژوئیه
Lean Hogs
نمودار شماره ی ۴، نمونه ای از یک سیگنالِ خریدِ واگرایی صعودی بوده که در پاییز سال ۲۰۰۱ رخ داده. با شروع از سمت چپِ نمودار Lean Hogs در ماه دسامبر، به دنبال کمترین مقدار MACD بگردید. میتوانیم ببینیم که این مقدار در جولای در نقطه ی A ظاهر میشود. حالا، همینطور که به جلو میرویم، میبینیم که MACD روند صعودی خود را شروع میکند؛ در حالی که قیمت Lean Hogs در نقطه ی B در اوت نزولی میباشد. اکنون نمونه واگرایی MACD که شاهد یک واگرایی صعودی هستیم، به دنبال بالاترین سطح MACD بین نقاط A و B میگردیم و آن سطح را با یک خط افقی مشخص میکنیم. وقتی که MACD در بالای این خط میشکند، تریگر ما در اوایل ماه سپتامبر رخ میدهد.
نمودار ۴: Lean Hogs – دسامبر
با برخی نمونه های دیگر ادامه میدهیم و نمودار شماره ی ۵ کتان ماه دسامبر را بررسی میکنیم. حالا که چند بار آن را دیدیم، شناسایی سیگنال ها باید ساده تر باشد. زمانی که کتان در نقطه ی B در اوت به نقطه ی اوج خود میرسد، متوجه میشویم که MACD از نقطه ی A روند نزولی داشته است. ما پایین ترین سطح MACD را بین این نقاط تشخیص داده و خط خود را رسم میکنیم. در حالی که این فروش بعدی متعاقب آن، پس از تولید سیگنال ما عظیم نبود (چند صد امتیاز)، [اما] توجه کنید که چقدر نزدیک به قله (سقف)، این روش شما را در موقعیت فروش (short) قرار می دهد.
آیا به این قضیه فکر کرده اید که در این نمودار چه اتفاقی خواهد افتاد اگر MACD قبل از این که سیگنال فروش رخ دهد، روند صعودی را شروع کند؟ در صورتی که MACD مسیر را معکوس کرده و ارزش خود را تا جایی که از سطح ایجاد شده بالای MACD در نقطه ی B فراتر رود افزایش دهد، الگو شکسته شده و ما جستجو را از سر میگیریم. قاعده این است: اگر یک الگوی واگرایی نزولی شکسته شود، قبل از ایجاد سیگنال فروش، ارزش MACD افزایش یافته و بزرگتر از ارزش MACD در نقطه ی B میشود.
نمودار ۵: کتان – دسامبر
بیایید نگاهی به یک مثال جدید در نمودار شماره ی ۶ – آب پرتقال بیندازیم. مشتری های من میدانند که از این استراتژی برای خرید آب پرتقال در قیمت ۷۴۰۰ در مواقع اضطراری استفاده میکنم. این یک نمونه ی واضح از واگرایی صعودی درازمدت، بین نقاط A و B است. تریگر ما در اوایل نوامبر، مدتها قبل از آخرین نوسان ایجاد شد. یک نکته ذهنی که به آن معتقدم این است که هرچه الگوی واگرایی MACD طولانی مدت تر باشد، حرکت معمولاً بزرگتر است. از نظر من، این یک نکته ی ذهنی است چراکه من کمیتی برای این دوره دراز مدت تر تعیین نکردم. با این حال، در مثال آب پرتقال میبینیم که اختلاف بین نقاط A و B تقریباً چهار ماه است؛ یعنی بسیار طولانی تر از نمونه های دیگر.
نمودار ۶: آب پرتقال – ژانویه
نمودار شماره ی ۷، یک نمونه ی رایج از یک سیگنال واگرایی صعودی خرید MACD در دلار کانادا است. زمانی که شما در زمان واقعی به این الگو نگاه میکنید، مشاهده ی الگوها ساده تر خواهد بود. دلار کانادا در ماه های اکتبر و نوامبر به طور پی در پی قانون های جدیدی میسازد، در حالی که MACD روند را بالاتر میبرد. اولین قدم، در نظر گرفتن این موضوع است که این فروش به اتمام رسیده و تمام پوزیشن های فروش را پوشش میدهد. سیگنال نمونه واگرایی MACD خرید تا اوایل ماه دسامبر، یعنی زمانی که MACD با رسیدن دلار کانادا به نرخ قرارداد، قله های پنج ماهه ی جدید ایجاد کرد، مشخص نشده بود.
نمودار ۷: دلار کانادا – دسامبر
نمودار شماره ی ۸، نمونه ی دیگری از توصیه های اضطراری فعلی من در بازار مس است. نقطه ی A کف MACD را مشخص میکند در حالی که نقطه ی b، کف در معاملات آتی مس است. در ماه نوامبر یک سیگنال خرید ایجاد شده است.
نمودار ۸: مس با گرید بالا – دسامبر
نمودار شماره ی ۹ ، نمونه ای از واگرایی MACD در نمودارهای هفتگی میباشد. با وجود این که قوانین یکسان هستند، من از آن در نمودارهای هفتگی استفاده میکنم تا تغییرات قابل توجه در روند را نشان دهم. نمودار شماره ی ۹، یک نمودار هفتگی از ین است که نشان دهنده ی یک سیگنال خرید ایجاد شده در تقریباً کمترین قیمت در طی ده سال گذشته است. نمودار شماره ی ۱۰ شاخص CRB نشان میدهد که قیمت کالاها، ۶ ماه قبل پایین آمده است. در نمودارهای هفتگی، MACD به شناسایی تغییرات عمده ی روند که میتواند سالها ادامه داشته باشد، کمک میکند.
نمودار ۹: نمودار هفتگی ین ژاپن
نمودار ۱۰: نمودار هفتگی شاخص CRB
با دنبال کردن اینستاگرام فارکس یار، میتونین از اخبار و تخفیف های فارکس یار مطلع بشین.
اسیلاتور در بورس چیست؟
تریدرها در تحلیل تکنیکال از ابزارهای مختلفی استفاده می کنند. هر ابزاری ویژگی های خاص خود را دارد و در جای خاص خود به کار می رود. مثلا تریدرهای حرفه ای می دانند که فلان سهمی با فلان ابزاری بهتر سیگنال خرید و فروش می دهد. یکی از پرکاربردترین ابزارها، اسیلاتور هست.
اهمیت اسیلاتورها سبب شده تا این مقاله به طور اختصاصی در مورد آن ها صحبت کند.
فهرست محتوای مقاله
- اسیلاتورها در بورس به چه معنایی هستند؟
- تعدادی از پر کاربردترین اسیلاتورها
RSI
MFI
MACD
Stochastic
- جمع بندی اسیلاتورها در بورس به چه معنایی هستند؟
اسیلاتور در بورس به چه معنایی هستند؟
نام دیگر آن ها نوسانگرنماها است. همان اندیکاتورهایی که پیش رو یا به قول معروف Leading می باشند.
پیش رو یعنی واکنش آن ها نسبت به نمودار قیمتی سهام سریع تر از دیگر اندیکاتورها است.
در حقیقت تریدرها بیش تر در سهامی از آن ها استفاده می کنند که وضعیت چارت سهام، خنثی است و تغییر چندانی نمی کند.
آن ها به دلیل اینکه سریع واکنش نشان می دهند در این نمونه سهام، خیلی دقیق سیگنال خرید یا فروش می دهند.
البته در سهامی که روند صعودی یا نزولی به خوبی در آن مشخص است هم کاربرد دارند ولی تریدر باید مراقب باشد تا سیگنال های درست را شناسایی کند؛ چون واکنش آن ها سریع است.
نکته ی بسیار مهم این که هر چه دوره ی زمانی این اسیلاتورها کوتاه مدت تر باشد دقت بیش تری را می طلبد و هر چه آن دوره بلند مدت تر باشد، باعث می شود خیلی از سیگنال ها نشان داده نشوند.
بنابراین خیلی مهم است که دوره ی زمان آن ها تقریبا بین کوتاه مدت و بلند مدت باشد. البته این موضوع تنظیم زمان بنا بر استراتژی هر تریدر متفاوت است.
ویژگی دیگر آن ها این است که آن ها دارای نقطه ی اشباع خرید و فروش هستند.
اشباع خرید و فروش
اشباع خرید به معنای زیاد شدن خرید است. یعنی خریداران دارند بیش از حد هیجانی عمل می کنند. معمولا نقطه ی اشباع خرید بالاتر از 70 است.
اگر تریدر سهمی را دارد که نقطه ی اشباع فروش در آن مشخص شده، نباید دیگر خرید تازه ای را انجام دهد.
بلکه اشباع خرید یک هشدار است تا تریدر بیش تر مواظب باشد؛ چون ممکن است سیگنال فروش صادر شود.
اشباع فروش هم عکس اشباع خرید است و معمولا نقطه ی اشباع فروش پایین تر از 30 است.
اشباع فروش نیز یک هشدار است تا تریدر بیش تر مواظب باشد چون ممکن است سیگنال خرید صادر شود.
تعدادی از پر کاربردترین اسیلاتورها
آن ها انواع مختلفی دارند که در ادامه تعدادی از پر کاربردترین آن ها بیان می شوند.
RSI
RSI اندیکاتور شاخص قدرت نسبی است و بیان کننده ی قدرت خریداران و فروشندگان در بازار است.
در واقع آن یک اندیکاتور بازگشتی است و به دلیل نوساناتش یک اسیلاتور به حساب می آید. سطوح 30، 50 و 70 در نمودار RSI از مهم ترین سطوح هستند.
سطح 30 نقش حمایت کنندگی را بر عهده دارد. زمانی هم که اشباع خرید باشد RSI به سطح 70 نزدیک می شود. ممکن هم است که از سطح 70 بالاتر برود. سطح 70 نقش مقاومتی را بر عهده دارد.
یکی دیگر از موضوع های مهم دیگر در اسیلاتور RSI ، بحث واگرایی های مثبت و منفی است.
وقتی در نمودار سهام، کفی پایین تر از کف قبلی زده شده باشد اما در نمودار RSI کفی بالاتر از قبلی را نشان دهد یعنی واگرایی مثبت صورت گرفته است.
در این جا تریدر باید دقت کند که کف دوم در نمودار سهام شکل گرفته و چند کندل بالاتر از آن زده شده باشد. این وضعیت بیان کننده ی این است که ادامه ی روند، صعودی خواهد بود.
وقتی روی نمودار سهام، قله ای بالاتر از قله ی قبلی زده شود در حالی که در نمودار RSI ، قله ای پایین تر از قله ی قبلی شکل گرفته باشد، واگرایی منفی صورت گرفته است.
واگرایی منفی نشان دهنده ی این است که ادامه ی روند، نزولی خواهد بود.
البته معامله گر باید دقت کند که در چارت سهام، قله ی دوم زده شده و بعد از آن چند کندل هم پایین آن شکل گرفته باشد.
MFI
آن حجم پول ورودی و خروجی به بازار را نشان می دهد؛ به خاطر همین این اسیلاتور، معروف به شاخص جریان و گردش نقدینگی است.
هر گاه نمودار MFI روی سطح 80 یا بالاتر باشد یعنی زمان فروش سهم است و وقتی روی سطح 20 و یا پایین تر از آن باشد یعنی زمان خرید سهم می باشد.
بهترین عدد دوره ی زمانی در MFI، 14 است. این عدد می تواند به موقع سیگنال خرید و فروش را صادر کند.
اگر عدد آن بزرگ تر باشد MFI دیرتر نسبت به تغییرات قیمت واکنش نشان می دهد و هر چه این عدد کوچک تر باشد MFI زودتر نسبت به تغییرات قیمت واکنش می دهد.
در MFI نیز همانندRSI ، واگرایی مثبت و منفی دیده می شود که توضیحات واگرایی های MFI نیز نظیر همان واگرایی های RSI است که قبلا بیان شد.
MACD
آن یک میانگین متحرک همگرایی واگرایی است و از تفریق میانگین متحرک نمایی 26 دوره بر میانگین متحرک نمایی 12 دوره به دست می آید. چون که نوسانات را به خوبی نشان می دهد نوعی اسیلاتور به حساب می آید.
در حقیقت وقتی هر دو خط همدیگر را قطع کنند سیگنال خرید یا فروش صادر می شود.
البته MACD دارای یک هیستوگرام (نمودار میله ای) است.
یکی از ویژگی های بارز اسیلاتورها واگرایی بود. در MACD هم واگرایی منفی یا مثبت شکل می گیرد.
یعنی هنگامی که خط روند روی MACD مشخص می شود اگر واگرایی داده باشد قابل شناسایی است.
طریقه ی شکل گرفتن واگرایی مثبت و منفی در MACD مثل همان واگرایی هایی است که در اندیکاتور RSI بیان شد.
Stochastic
استوکاستیک یک نوسان گر تصادفی است. واگرایی در استوکاستیک بسیار کم اتفاق می افتد.
اما وقتی تریدر، واگرایی را بر روی آن مشاهده کند متوجه می شود که قدرت تغییر روند قیمت بسیار است.
دو خط در اسیلاتور استوکاستیک وجود دارد: خط K% (ویژگی بارز آن زیاد بودن سرعت حرکت است) و D%(ویژگی بارز آن کم بودن سرعت حرکت است).
هر گاه خط K% ، خط D% را به سمت پایین در سطح ۸۰ درصد قطع نماید، سیگنال فروش صادر می شود.
زمانی هم که خطK% ، خط D% را به سمت بالا در سطح پایین ۲۰ درصد قطع نماید، سیگنال خرید می دهد.
جمع بندی اسیلاتورها در بورس به چه معنایی هستند؟
دانستید که یکی از ابزارهای پر کاربرد چارتیست ها، اسیلاتورها هستند. اسیلاتورها همان نوسانگرنماهایی هستند که واکنششان نسبت به نمودار قیمتی سریع تر از دیگر اندیکاتورها است.
اسیلاتورها انواع مختلفی دارند که حتما باید در کنار آن ها از ابزارهای کمکی دیگری هم برای بالا رفتن دقت در معاملات استفاده کرد.
از جمله پر کاربردترین اسیلاتورها RSI، MFI، MACD و Stochastic هستند. مهم ترین ویژگی آن ها به وجود آمدن واگرایی در نمودارشان است.
هم چنین با استفاده از این اسیلاتورها می توان نقاط اشباع خرید یا فروش را شناسایی کرد.
در کنار این مقاله می توانید مقالات متعدد دیگری را در زمینه ی بازارهای مالی همچون بورس در سایت آکادمی طهرانی پیدا کنید.
سایت آکادمی طهرانی به امید موفقیت روزافزون شما عزیزان، مقالاتش را به طور رایگان در اختیارتان قرار می دهد.
دیدگاه شما