کندل چگونه تشکیل می‌شود؟


کندل قیمت یا کندل استیک (Candlestick) چیست و چگونه تحلیل می‌شود؟

کندل چیست

کندل به معنی شمع است و نمودار سهام یا فارکس یا هر بازار مالی ای از این شمع ها تشکیل شده است. اندازه ی این شمع یا سبزیا قرمز بودن شمع بستگی به قیمت هایی دارد که این سهم به خود دیده است و معامله شده است در ادامه به بررسی این موضوع خواهیم پرداخت

اپن کندل open

open یعنی آغاز معاملات در آن قیمت بوده است و که در سایت TSETMC به عنوان قیمت اولین یا قیمت آغازین از آن یاد میشود. به اولین معامله ای که در ساعت 9 صبح در بورس ایران انجام میشود قیمت اولین میگویند.

کلوز کندل close

close یعنی پایان معاملات در آن قیمت بوده است. آخرین معامله در ساعت 12.30 در بازار بورس ایران را برای هر سهم ، قیمت آخرین گفته میشود

های کندل Highest price

Highest price یعنی بالاترین قیمتی که در آن بازه زمانی معامله شده است.که از آن به شاخک های کندل تعبیر میشود که جدای از کندل است و بالاتر از بدنه کندل نمایشگر بالاترین قیمت معامله شده در بازه زمانی کندل است.

لوی کندل lowest price

lowest price یعنی پایین ترین قیمتی که در آن بازه زمانی معامله شده است.که به صورت شاخک های کنار کندل در نمودار به نمایش در میاید و پایین کندل ایجاد میشود که از آن به پایین ترین قیمت معامله شده در بازه زمانی کندل تعبیر میشود.

کندل سبز و کندل قرمز

اگر open کندل بالاتر از close کندل باشد کندل قرمز خواهد شد و اگر بالعکس شود کندل سبز خواهد شد.یعنی سبز و قرمز شدن کندل بستگی به اپن وکلوز کندل چگونه تشکیل می‌شود؟ کندل دارد که اگر قیمت اولین از قیمت آخرین پایین تر باشد این یعنی بازار رو رشد بوده است و کندل سبز میشود ولی اگر قیمت اولین بالاتر از قیمت اخرین باشد موجب قرمز شدن کندل خواهد شد چرا که آخرین معامله ای که صورت پذیرفته از اولین معامله انجام شده با قیمت پایین تری بوده و بازار را رو نزول معرفی میکند .

کندل سبز _ کندل قرمز

Generic placeholder image

گروه بی نظیر

مدرس و تحلیلگر بازار سرمایه تحلیلگر بازار مالی فارکس تحلیلگر ارشد سایت یار سرمایه برگزاری بیش از صد دوره آموزشی تحلیل بورس و فارکس عضو تیم icf_market تنها ارائه دهنده سبک ولوم تریدینگ به زبان فارسی در دنیا

کندل قیمت یا کندل استیک (Candlestick) چیست و چگونه تحلیل می‌شود؟

حتما شما هم تا کلمه ی بورس به گوشتان می خورد، تصاویر نمودارهای نامفهوم با خطوط زیاد و اعداد فراوان در ذهنتان تداعی می‌شود. ما در اینجا قصد داریم تا به شما نشان دهیم این نمودار‌ها اصلا نامفهوم نیستند. به همین منظور می خواهیم شما را با یکی از کاربردی‌ترین این نمودارها یعنی نمودار کندل استیک یا کندل قیمت (نمودار شمعی) آشنا کنیم؛ با ما همراه باشید.کندل چگونه تشکیل می‌شود؟

کندل قیمت یا کندل استیک (Candlestick) چیست و چگونه تحلیل می‌شود؟

کندل قیمت یا کندل استیک (Candlestick) چیست و چگونه تحلیل می‌شود؟

کندل قیمت یا کندل استیک ( Candlestick )

شرایط عجیب و غریب اقتصادی و عدم امنیت مالی باعث شده است تا مردم برای حفظ سرمایه های خود به بازار های سود ده روی بیاورند. گاهی مسکن، گاهی ماشین، گاهی دلار و حالا هم بورس. تب تند سرمایه گذاری در بورس باعث شده است تا مردم بعضا ناآگاهانه وارد این عرصه شده و سرمایه ی خود را از دست بدهند؛ از این رو سواد بورس داشتن و واقف بودن به زیر و بم این بازار می تواند ضامن حفظ سرمایه و سوددهی شما باشد.

حتما شما هم تا کلمه ی بورس به گوشتان می خورد، تصاویر نمودارهای نامفهوم با خطوط زیاد و اعداد فراوان در ذهنتان تداعی می شود. ما در اینجا قصد داریم تا به شما نشان دهیم این نمودار ها اصلا نا مفهوم نیستند. به همین منظور می خواهیم شما را با یکی از کاربردی ترین این نمودارها یعنی نمودار کندل استیک یا کندل قیمت (نمودار شمعی) آشنا کنیم.

کندل استیک (کندل قیمت) چیست و چه اجزایی دارد؟

کندل استیک یا نمودار شمعی، نوعی نمودار قیمت مورد استفاده در تحلیل تکنیکال است که قیمت های بالا، پایین، باز شدن و بسته شدن یک اوراق بهادار یا یک شاخص بورس را در یک دوره ی زمانی خاص، مشخص می کند. این نمودار در واقع از نمودار تجار برنج ژاپنی ایده برداری شده است که صدها سال قبل برای پیگیری نوسانات قیمت برنج و شتاب افزایشی یا کاهشی قیمت از آن استفاده می کردند. امروزه سرمایه گذاران با استفاده از نمودار کندل استیک اطلاعات مفیدی از چگونگی روند حرکتی قیمت یک سهام خاص به دست می آورند.

یک کندل استیک اجزای مختلفی دارد که در ادامه به شرح آن ها می پردازیم:

بدنه ی اصلی یا Real body
سایه ها

نمودار کندل استیک چه اطلاعاتی به ما می دهد؟

برای ساخت یک نمودار کندل استیک، داده های شما باید شامل قیمت های باز شدن، بسته شدن، بالاترین قیمت و پایین ترین آن ها باشد. همانطور که قبلا هم به آن اشاره شد، یک نمودار شمعی از یک بدنه ی توپر یا تو خالی، به علاوه ی خطوط سایه یا دُم تشکیل شده است. بالای سایه بالایی، بالاترین قیمت و انتهای سایه ی پایینی، پایین ترین قیمت را نمایش می دهد.

در مقایسه با سایر نمودار ها، نمودار کندل استیک طرفدار بیشتری بین سرمایه گذاران دارد؛ چرا که استفاده از آن ساده است و به راحتی و با یک نگاه می توان به اطلاعات ارزشمندی نظیر ارتباط بین قیمت باز و بسته شدن و همچنین قیمت های بالا و پایین دست یافت. ارتباط بین قیمت باز و بسته شدن، اطلاعاتی حیاتی و به نوعی جوهره ی این نمودار است. نمودار های تو خالی یا سبز که قیمت بسته شدن بالاتری نسبت به قیمت باز شدن دارند، نشانگر فشار خرید و آن هایی که تو پر یا قرمز هستند که قیمت بسته شدن پایین تری نسبت به قیمت باز شدنشان دارند، نشانگر فشار فروش هستند.

کندل قیمت یا کندل استیک (Candlestick) چیست و چگونه تحلیل می‌شود؟

تفاوت بدنه های بلند و کوتاه در کندل استیک

به طور کلی، هرچی بدنه بلندتر باشد، فشار خرید و فروش بیشتر است. در نقطه ی مقابل، بدنه ی کوتاه، نشانگر نوسان قیمت ناچیز و ثبات و رکود است. بدنه های بلند و تو خالی نشانگر فشار بالای خرید است. هر چقدر که بدنه بلندتر باشد، قیمت بسته شدن با قیمت باز شدن اختلاف بیشتری دارد و بالاتر است. این بدان معناست که قیمت به طرز چشمگیری از باز شدن تا بسته شدن افزایش یافته است و شدت خرید بالا بوده است.

در حالی که بدنه های تو خالی (سفید) عموما روند صعودی دارند ولی در کل این روند به موقعیت آن ها در تصویر تکنیکال گسترده تر بستگی دارد. پس از نزول های طولانی، بدنه های سفید بلند می توانند نشانگر یک نقطه ی بازگشت بالقوه یا مرحله ی حمایت باشند. اگر پس از یک صعود طولانی، خرید شدت بگیرد می تواند منجر به صعود بیشتر نیز بشود.

بدنه های بلند و توپر (سیاه ) نشانگر فشار بالای فروش است. هرچه بدنه ی سیاه بلندتر باشد، قیمت بسته شدن اختلاف بیشتری با قیمت باز شدن دارد و پایین تر است. این بیانگر آن است که قیمت ها پس از باز شدن به شدت کاهشی بوده اند و فروش شدت داشته است. بعد از یک صعود طولانی، یک بدنه ی سیاه بلند، می تواند نشانگر یک نقطه ی بازگشت یا مرحله ی مقاومت در آینده باشد.

به نوعی خاص از بدنه ها که سایه ندارند اصطلاحا Marubozu گفته می شود. این بدنه ها سایه های بالایی یا پایینی ندارند و قیمت های بالا و پایین مساوی با قیمت های باز و بسته شدن هستند. یک Marubozu سفید زمانی شکل می گیرد که قیمت باز شدن برابر با کف قیمت و قیمت بسته شدن برابر با سقف قیمت باشد.

این یعنی خریداران قیمت را از اولین معامله تا آخرین معامله کنترل کرده اند. یک Marubozu سیاه زمانی شکل می گیرد که سقف قیمت برابر قیمت باز شدن و کف قیمت برابر با قیمت بسته شدن باشد. این یعنی فروشندگان از اولین معامله تا آخرین آن ها قیمت را کنترل کرده اند. (3)

کندل قیمت یا کندل استیک (Candlestick) چیست و چگونه تحلیل می‌شود؟

انواع سایه ها و معانی آن ها در کندل قیمت

سایه های بالایی و پایینی اطلاعات ارزشمندی درباره ی معاملات در اختیار افراد قرار می دهند. سایه های بالایی نشانگر قیمت های بالا و سایه های پایینی نشانگر قیمت های پایین هستند. بدنه هایی با سایه های کوتاه بیانگر آن است که بیشتر حجم معاملات در بازه های قیمتی نزدیک به قیمت های باز و بسته شدن انجام شده اند. بدنه هایی با سایه های بلند نشانگر آن است که سقف و کف قیمت ها با قیمت های باز و بسته شدن اختلاف فاحشی داشته اند.

بدنه هایی با سایه ی بالایی بلند و سایه ی پایینی کوتاه نشانگر آن است که خریداران بر قیمت ها تسلط داشته اند و توانسته اند آن ها را بالاتر ببرند ولی فروشندگان در نهایت مجبور شده اند قیمت ها را از بالاترین سطحشان مقداری پایین تر بیاورند. این تفاوت بین قیمت های سقف و کف باعث به وجود آمدن سایه های بالایی بلند می شود. برعکس، بدنه هایی با سایه ی بالایی کوتاه و سایه ی پایینی بلند بیانگر آن هستند که فروشندگان به قیمت ها تسلط داشته اند و توانسته اند آن هارا پایین بیاورند. با این حال، در انتها خریداران توانسته اند مقداری قیمت ها را بالا بکشند.

spinning tops نوع خاصی از کندل استیک ها هستند که هم سایه ی بالایی و هم سایه ی پایینی بلندی دارند ولی بدنه ی آن ها کوچک است. بدنه ی کوچک (چه توپر و چه تو خالی) ، نشانگر نوسان کم قیمت باز و بسته شدن از ابتدا تا انتها است ولی سایه های بلند نشانگر آن است که هر دوی فروشنده ها و خریداران فعال بوده اند. اگرچه قیمت ها با تغییر کمی باز و بسته شدند ولی با این حال در طول این مدت، قیمت ها به شدت بالا و پایین شدند. (3)

کندل قیمت یا کندل استیک (Candlestick) چیست و چگونه تحلیل می‌شود؟

Doji ها نوع دیگری از کندل استیک ها هستند که اطلاعات مفیدی در اختیار سرمایه گذاران قرار می دهند. Doji ها زمانی شکل می گیرند که قیمت باز و بسته شدن مساوی هم یا خیلی نزدیک به هم باشند. البته در این حالت طول سایه های بالایی و پایینی می تواند متفاوت باشد که در نهایت شکل یک کندل استیک می تواند به شکل یک صلیب یا صلیب برعکس و یا حتی علامت بعلاوه (+) در بیاید.

اطلاعاتی که کندل استیک ها در اختیار شما قرار نمی دهند!

کندل استیک ها ترتیب اتفاق افتادن وقایع را مشخص نمی کنند بلکه تنها نتیجه ی نهایی را درباره ی قیمت ها به نمایش می گذارند. در یک کندل استیک، قیمت های بالا و پایین مشخص است ولی ترتیب وقوع آن ها و میزان جهش آن ها هرگز آشکار نیست. عموما یک بدنه ی سفید و بلند نشان می دهد که قیمت در انتهای بازه ی زمانی صعودی بوده است، با این حال ترتیب رقم خوردن قیمت های سقف و کف می تواند اطلاعات مهم تری نیز به شما ارائه دهد.

برای مثال در تصویر زیر، قیمت ابتدا از سطح باز شدن نزولی کوتاه داشته و قیمت کف را شکل داده است. سپس با صعود خود قیمت سقف را مشخص کرده و با بازگشتی کوتاه قیمت بسته شدن را نمایش داده است. در مورد بعدی نیز ابتدا قیمت از سطح باز شدن صعود چشمگیری کرده است و قیمت سقف را شکل داده، ولی مجددا نزول فاحشی داشته و قیمت کف را مشخص کرده است. اما برای بار دیگر دوباره رشد کرده (نه به اندازه ی دفعه ی اول) تا قیمت بسته شدن را نمایش دهد.

انواع الگو های کندل استیک

1.الگوی اینگالف نزولی ( bearish )

این الگو سیگنال کاهش قیمت را اعلام می کند و می تواند چند کندل را در بر بگیرد. عموما بعد از یک یا چند دوره ی مثبت، به صورت یک یا چند منفی شدید ظاهر می شود.

2.الگوی سایه بلند (Long shadow pattern)
3.الگوی چکش ( Hammer patterns )
جمع بندی و نتیجه گیری

با توجه به جمیع نکات و شرایط حساسی که این روز ها درگیر آن هستیم، اینکه بخواهیم علاوه بر ریسک وارد شدن به دنیای سرمایه گذاری و بورس، ریسک ورود بدون دانش به این عرصه را هم به جان بخریم، کاری به شدت غیر عقلانی است. کندل استیک ها از آن دسته اطلاعاتی محسوب می شوند که هم ساده هستند و در عین حال اطلاعات مفیدی نیز به شما می دهند؛ همین ویژگی ها باعث می شود تا تسلط بر آن ها، امری ضروری باشد.

ساختار کندل‌استیک چگونه است، راهنمای کامل کندل شناسی (Candlestick)

نمودار کندل استیک در حال حاضر پرکاربردترین نمودار در تحلیل بازارهای مالی به شمار می‌رود چرا که از منظر معامله‌گران این نمودار اطلاعات حداکثری را به معامله‌گران برای تحلیل می‌دهد. این نمودار از ژاپن وارد غرب شده و تاجران ژاپنی در قدیم برای تحلیل قیمت کالاهایی از قبیل برنج از این نمودار استفاده می‌کردند. ژاپنی‌ها نمودارهای دیگری را به تدریج توسعه داده‌اند از جمله نمودارهای «رنکو» و «هیکین آشی» که بسیاری از معامله‌گران در جهان این نمودارها برای تحلیل استفاده می‌کنند.

بیشتر معامله‌گران آشنا با تحلیل تکنیکال در حال حاضر برای تحلیل‌های روند از نمودار شمعی ژاپنی استفاده و استراتژی‌های معاملاتی خود را بر روی این نمودار پیاده می‌کنند. به همین دلیل ساده یادگیری الگوی کندل‌استیک برای معامله‌گران مبتدی اهمیت زیادی دارد. مهمترین جزء این نمودار همان شمع و یا «کندل» به زبان انگلیسی است که در اینجا قصد داریم ساختار یک کندل را توضیح دهیم تا درک بهتری از نمودار شمعی ارائه کنیم. با فهم ساختار کندل‌ها می‌توان الگوهای مختلف این نمودارها را به سرعت یاد گرفت.

ساختار کندل

هر کندل در واقع از دو قسمت کلی بدنه و سایه تشکیل شده است که چهار قیمت را می‌توان بر روی آن شناسایی کرد. اجزای کندل به شرح زیر هستند:

بدنه کندل در واقع حد فاصل بین قیمت باز شدن و قیمت بسته شدن است و دو قیمت بالاترین و پایین‌ترین در یک بازه زمانی مشخص نیز روی سایه کندل یا همان «شدو» قرار می‌گیرند.

نکته: بعضی کندل‌ها سایه ندارند و فقط از بدنه تشکیل شده‌اند. در این حالت پایین‌ترین و بالاترین قیمت که بر روی سایه کندل قرار می‌گیرد بر روی قیمت‌های بازشدن و بسته شدن منطبق می‌گردد و با هم یکی می‌شوند. این اتفاق نشان‌دهنده یک الگوی مشخص در نمودار کندل استیک است که بعدا در نوشته‌های دیگری به آن می‌پردازیم.

نکته: هر کندل یک تایم‌فریم مشخص را نشان می‌دهد؛ بدین معنا که مثلا در تایم‌فریم یک روزه هر کندل چهار نوع قیمت روز را نشان می‌دهد. یا به عنوان مثال در تایم‌فریم یک ساعته هر کندل چهار نوع قیمت مشخص در این تایم‌فریم را نشان می‌دهد. در بازارهای جهانی تایم‌فریم‌های کوچکتر نیز مورد تحلیل قرار می‌گیرد از جمله تایم‌فریم‌های پنج دقیقه‌ای و یا حتی کوچکتر.

انواع کندل

کندل صعودی: اگر قیمت بسته شدن یک ورقه بهادار در یک تایم‌فریم مشخص بالاتر از قیمت بازشدن در ابتدای تایم‌فریم معاملاتی باشد نشان‌دهنده افزایش قیمت است. در این وضعیت کندل صعودی است و رنگ کندل در نمودار به حالت سفید (بازارهای جهانی) یا سبز (ایران) در می‌آید.

کندل نزولی: اگر قیمت بسته شدن یک ورقه بهادار در یک تایم‌فریم مشخص پایین‌تر از قیمت بازشدن در ابتدای تایم‌فریم مورد نظر قرار بگیرد نشان‌دهنده کاهش قیمت است. در این حالت کندل نزولی خواهد بود و رنگ کندل به صورت سیاه (بازارهای جهانی) و یا به رنگ قرمز (ایران) در می‌آید.

نکته: کندل‌ها بسته به اختلاف بین قیمت بسته‌شدن و بازشدن و همچنین سایه‌ها که نشان دهنده بالاترین و پایین‌ترین قیمت هستند اشکال مختلفی به خود می‌گیرند که برای معامله‌گران هر کدام از این تغییرات که گاهی الگوهای مشخصی را خلق می‌کند معناهای متفاوتی دارند. کوتاه یا بلند بودن بدنه یا سایه‌های کندل‌ها نه تنها معناهای متفاوتی دارند بلکه حتی از دل این تفاوت‌ها الگوهای متفاوتی استخراج می‌شود که در تحلیل آینده قیمت برای معامله‌گران کاربرد دارد.

نکته: بزرگ بودن بدنه کندل حاکی از این است که قدرت خریداران یا فروشندگان در بازار زیاد است و البته کاهش یا افزایش قیمت در این حالت نیز معنادار است که در تحلیل نهایی نشان‌دهنده سود و یا زیان عمده خریداران یا فروشندگان در آن تایم‌فریم است.

نکته: وجود سایه‌های بلند یا کوتاه در تایم فریم مشخص نیز نشانه وجود هیجان زیاد یا کم در بین خریداران و فروشندگان است که این سایه‌ها نیز فاکتورهای تحلیلی مهمی به شمار می‌روند. سایه‌ها در استخراج الگوهای مختلف اهمیت ویژه‌ای دارند.

الگوهای شمعی در تحلیل تکنیکال

الگوهای شمعی در تحلیل تکنیکال

در میان ابزارها و روش‌های مختلفی که می‌توان بازارهای مالی را با آن به صورت تکنیکالی تحلیل نمود، الگوهای شمعی یا کندل استیک جایگاه ویژه‌ای دارند و در ترکیب با سایر ابزارها بسیار مفید هستند. الگوهای شمعی برآمده از نمودار قیمت هستند که به صورت شمعی نشان داده می‌شوند. نمودار شمعی نوعی روش نمایش حرکت قیمت در طول زمان است. روش های دیگری مانند نمدار میله‌ای و خطی وجود دارد. اما نمودارهای شمعی قیمت محبوبیت بیشتری دارد. اولین بار ژاپنی‌ها الگوهای شمعی را ابداع نمودند. در نمودارهای شمعی هر شمع نمایش خلاصه و مفید نحوه تغییر قیمت در زمان مربوط به همان شمع است. نحوه نمایش کندل یا شمع و توضیحات ابتدایی در مقاله ابزارهای کابردی تحلیل تکنیکال (بخش سوم) آورده شده است و در این مقاله بدون توضیحات اضافه به سراغ الگوهای شمعی پرکاربرد می‌رویم.

الگوی شمعی ماروبوزو

ماروبوزو نوعی الگوی شمعی بلند است که فاقد سایه می‌باشد. این الگو دو نوع صعودی و نزولی دارد. در نوع صعودی آن، قیمت باز شدن و کمترین قیمت یا با هم برابر هستند و یا بسیار نزدیک به هم هستند. همچنین قیمت بسته شدن و بیشترین قیمت نیز همین ویژگی را دارند. اصولا کندل ماروبوزو سایه ندارد و یا آنقدر کوچک هست که قابل چشم‌پوشی است. این کندل دارای بدنه‌ای بلند است. در حالت صعودی این کندل، بدنه هرچه بلندتر باشد نشان از کندل چگونه تشکیل می‌شود؟ قدرت بیشتر خریداران است. همچنین در حالت نزولی، هرچه بدنه کشیده‌تر باشد قدرت فروشندگان بیشتر است. این کندل وقتی در نواحی حمایت و یا مقاومت تشکیل شود اعتبار بیشتری دارد. در بازار بورس وقتی در سطوح حمایتی یک کندل ماروبوزو قدرتمند تشکیل می‌شود که قدرت خریداران از فروشندگان نیز بیشتر است و حجم معاملات قابل توجه است، می‌توان نتیجه گرفت که سهم تمایل به شروع یک حرکت صعودی دارد. در شکل زیر یک نمونه از این کندل آورده شده است.

الگوی چکش

الگوی چکش یا هامر یک کندل با سایه بلند و بدنه کوچک است.سایه بلند این کندل زیر بدنه آن تشکیل می‌شود و کندل شبیه به چکش می‌شود. این کندل در ابتدای یک روند صعودی شکل می‌گیرد و هرچه سایه آن بلندتر باشد معتبرتر است. این الگو در واقع نشان از ظهور قدرت کندل چگونه تشکیل می‌شود؟ خریداران در بازار است. ابتدا قدرت فروشندگان بیشتر است و قیمت کاهش می‌یابد اما خریداران شروع به خرید می‌کنند و جلوی کاهش قیمت را می‌گیرند و قیمت مجددا رو به بالا حرکت می‌کند. هرچه قدرت خریداران در بازگرداندن قیمت سهم بیشتر باشد، کندل چکش سایه بلندتری دارد. در شکل زیر یک نمونه کندل چکش آورده شده است.

الگوی چکش معکوس

الگوی چکش معکوس مانند الگوی چکش است با این تفاوت که سایه بلند در بالای بدنه تشکیل می‌شود. این کندل نیز در ابتدای یک روند صعودی تشکیل می‌شود و نشان دهنده اتمام روند نزولی است. درواقع سایه بالایی نشان‌دهنده تمایل خریداران برای بالابردن قیمت سهم می‌باشد. در این الگو نیز هرچه سایه بالایی کندل بلندتر باشد اعتبار الگوی چکش معکوس بیشتر است. در شکل زیر یک نمونه آورده شده است.

الگوی مرد به دارآویخته (hanging man)

الگوی مرد به دارآویخته به لحاظ ظاهری مشابه همان الگوی چکش است با این تفاوت که این کندل در انتهای یک روند صعودی تشکیل می‌شود و نشان از انتهای روند صعودی است. وقتی یک سهم در یک روند صعودی افزایش قیمت قابل توجهی داشته است و سپس این الگو در انتهای روند تشکیل می‌شود نشان دهنده کاهش قدرت خریداران و تمایل بیشتر سهامداران به فروش است. در شکل زیر یک نمونه از این الگو آورده شده است.

الگوی ستاره دنباله دار(shooting star)

این الگو به لحاظ ظاهری شبیه چکش معکوس است با این تفاوت که چکش معکوس در ابتدای یک روند صعودی ظاهر می‌شود ولی ستاره دنباله دار در انتهای یک روند صعودی تشکیل می‌شود. وقتی این الگو تشکیل می‌شود نشان دهنده کاهش قدرت خریداران و افزایش قدرت فروشندگان است به طوری که افزایش قیمت ابتدای شروع تشکیل کندل حفظ نمی‌شود و سایه بلندی روی بدنه کندل تشکیل می‌شود. نمونه ای از این الگو در شکل زیر آورده شده است.

الگوی پوشای صعودی

این الگو شامل دو کندل می‌شود. کندل اول نسبت به کندل دوم بدنه کوچکتری دارد و کندلی نزولی است. اما کندل دوم صعودی است و کل بدنه کندل اول در داخل بدنه کندل دوم قرار می‌گیرد.کندل دوم ممولا سایه ندارد و یا سایه آن کوچک است. این الگو در سطوح حمایت تشکیل می‌شود و نشان دهنده اتمام روند نزولی و شروع روند صعودی است. این الگو یکی از قدرتمندترین الگوهای شمعی است که مورد توجه بسیاری از تحلیل‌گران است. بدنه بلندتر کندل دوم که صعودی است در واقع تایید کننده کاهش قدرت فروشندگان و افزایش قدرت خریداران است. در شکل زیر یک نمونه الگوی پوشای صعودی آورده شده است.

الگوی پوشای نزولی

این الگو شامل دو کندل می‌شود و برعکس الگوی پوشای صعودی است. یعنی کندل اول صعودی است و بدنه کوچکتری نسبت به کندل دوم داردو کندل دوم نزولی است و بدنه بلندی دارد به طوری که کندل اول را به طور کامل پوشش می‌دهد. این الگو در انتهای روند صعودی تشکیل می‌شود. درواقع تشکل کندل اول با بدنه کوچک در روند صعودی نشان از کاهش قدرت خریداران دارد. لذا کندل نزولی دوم که بدنه بلندتری دارد تایید کننده کندل اول است. یک نمونه از این الگو در شکل زیر آورده شده است.

الگوی ستاره صبحگاهی

این الگو شامل سه کندل میشود و در انتهای روندهای نزولی و ابتدای روندهای صعودی تشکیل می‌شود. کندل اول نزولی است کندل دوم معمولایک کندل دوجی یا شبیه به آن است و کندل سوم صعودی و با بدنه نسبتا بلند است. این الگو رشد تدریجی قدرت خریداران را در سهم نشان می‌دهد. یک نمونه از این الگو در شکل زیر آورده شده است.

الگوی ستاره عصرگاهی

این الگو شامل سه کندل میشود و در انتهای روندهای صعودی و ابتدای روندهای نزولی تشکیل می‌شود. کندل اول صعودی است کندل دوم معمولا یک کندل دوجی یا شبیه به آن است و کندل سوم نزولی و با بدنه نسبتا بلند است. این الگو رشد تدریجی قدرت فروشندگان را در سهم نشان می‌دهد. یک نمونه از این الگو در شکل زیر آورده شده است.

کلام آخر

در این مقاله مهمترین الگوهای شمعی بررسی شد. الگوهای معرفی شده پرکابردترین و مهم‌ترین الگوهای شمعی در تحلیل تکنیکال هستند. الگوهای شمعی معمولا به تنهایی برای تحلیل قیمت‌ها به کار نمی‌روند و در کنار سایر ابزارها به کار گرفته می‌شوند. به عنوان نمونه، در تحلیل‌های پرایس اکشن الگوهای شمعی جایگاه ویژه‌ای دارند و بسیار به کار گرفته می‌شوند.

چگونه از کندل چکش برای تحلیل بورس استفاده کنیم؟

چه می‌شود اگر در بورس وارد شویم بدون اینکه اطلاعات کافی از نحوه سرمایه‌گذاری در آن داشته باشیم؟
فکر می‌کنم شما هم با ما هم عقیده هستید که در این صورت به احتمال بسیار زیاد از سرمایه‌ای کوچک یا بزرگ در مدت زمانی کوتاه چیزی جز خاکستر باقی نمی‌ماند. در اینجاست که اهمیت دانش در این کار مشخص می‌شود.
همواره سرمایه‌گذاران فعال در این حوزه از روش‌ها و ابزار‌های گوناگون برای تحلیل عملکرد بازار بهره می‌جستند که یکی از پرکاربرد‌ترین آن‌ها تکنیک کندل شناسی است. ما در این مقاله قصد داریم به بررسی کندل چکش بپردازیم که یکی از کندل چگونه تشکیل می‌شود؟ الگو‌های خاص در حوزه تحلیل بورس به حساب می‌آید.

کندل چکش چیست؟

کندل چکش‌ یا hammer ‌ یک الگوی خاص است که قدرت خرید خریداران را به همراه ضعف فروشندگان نشان می‌دهد. این نمودار در واقع نمایانگر روند حرکت قیمتی در یک بازه زمانی مشخص است.علت نام‌گذاری ‌این نوع کندل، تشابه شکل ظاهری آن به چکش است. این کندل دارای از یک بدنه کوچک در قسمت بالا و یک سایه بلند است که در زیر بدنه تشکیل شده است.

در کندل چکش سایه نشان دهنده تقابل خریداران و فروشندگان است و بدیهی است که هر چقدر سایه بلند‌تر تشکیل شود حجم معاملات بیشتری در جریان است. حال باید دید این حجم معاملا چه تاثیری در روند بازار یا سهام دارد. در کل برای تفسیر روند یک سهم کندل‌های چکش به دو دسته کلی تقسیم می‌شود.

انواع کندل چکش

کندل چکش با توجه به روند بازار و میزان معاملات به دو نوع صعودی و نزولی تقسیم می‌شود.

  • نزولی: وجود این کندل بیانگر آن است که فروشندگان موفق شده‌اند تا با عرضه بیشتر نسبت تقاضا قیمت پایانی را به کمتر از قیمت باز شدن کندل برسانند.
  • صعودی: بر خلاف حالت قبل، وجود این کندل به معنای برتری خریداران نسبت به فروشندگان است. چرا که توانسته‌اند علاوه بر خنثی کردن قدرت فروش، قیمت نهایی کندل را به بالاتر از قیمت سهم در شروع کندل برسانند

سوالی که بسیار پرسیده می‌شود‌ این است که چگونه‌ یک کندل چکش نزولی روند صعودی به خود می‌گیرد؟

تغییر موقعیت نزولی به صعودی

موقعیتی که سبب می‌شود کندل نزولی به صعودی تبدیل شود به رفتار معامله‌گران بستگی دارد. در مواقعی که فروشندگان تلاش می‌کنند تا قیمت‌ها را به کندل چگونه تشکیل می‌شود؟ اندازه‌ای پایین بیاورند؛ اما خریداران وارد میدان می‌شوند، روند نزول قیمت خنثی می‌شود. در این شرایط کندل‌های نزولی شرایط صعودی به خود می‌گیرند.

نکته دیگری که می‌توان به آن اشاره کرد این است که وجود کندل چکش به معنای تمام شدن روند نزولی در یک سهم است. با این وجود کندل چکش به تنهایی سیگنالی برای خرید و فروش به حساب نمی‌آید و باید این احتمال بررسی شود که آیا حمایتی از سهم مد نظر صورت می‌گیرد یا خیر؟

نکته: ممکن است کندل چکش نزولی تغییر کند و روند صعودی را در پیش بگیرد اما این نیز ممکن است که پس از روند صعودی مجدد روند نزولی به خود بگیرد؛ در‌این حالت شما باید منتظر بمانید تا بعد از اتمام‌این روند پیچیده دوباره وارد سهام بشوید.

الگوی کندل چکش

یکی از ابزار‌ها جهت تحلیل تکنیکال یک سهم، الگو کندل چکش است. این الگو در انتهای روند نزولی یک سهم قرار می‌گیرد که نشان دهنده قدرت در خریداران و بازگشت به روال صعودی است.

در کندل چکش هر موقع قیمت از الگو به سمت بالا ورود پیدا کند. زمان مناسبی برای سرمایه گذاری و ورود به بازارهای مالی می‌باشد.

در صورتی که کندل صعودی تشکیل گردد ولی کندل بعدی بالاتر باشد می‌توانیم وارد بازار‌های مالی بشویم. این الگو ‌یکی از انواع الگوهایی است که اکثر معامله گران به آن توجه ویژه‌ای دارند و جزو الگوهای معتبر به شمار می‌رود. پیشنهاد می‌کنیم شما هم این الگو را جدی بگیرید.

الگوی چکش معکوس

کندل چکش معکوس مانند الگوی چکش یک فرایند بازگشتی است با این تفاوت که در الگوی کندل چکش سایه تشکیل شده در قسمت پایین بدنه قرار دارد ولی در الگوی چکش معکوس سایه در بالای بدنه تشکیل می‌شود و ارتفاع بیشتری نیز دارد. این الگو نکات اختصاصی خود را دارد که شاید در مبحث این مقاله نگنجد.

سخن آخر

همانطور که در متن عنوان شد برای ورود به دنیای بورس و سرمایه گذاری در آن نیاز به دانش کافی دارید تا بتوانید با تحلیل درست روند حرکت سهام‌ها را تشخیص دهید و در این کار ابزار‌های متنوعی هستند که به کمک شما می‌آیند که کندل چکش در کنار سایر ابزار تحلیلی به شما کمک می‌کند که بتوانید در سرمایه گذاری سود خوبی کسب کنید. البته حواس‌تان باشد که تنها به این کندل اکتفا نکنید چرا که این روش تنها یک مکمل برای تحلیل نمودار سهام است. ابزارهای تخصصی دیگری همچون شاخص RSI یا روانشناسی بازار و… عواملی هستند که باید در کنار این کندل بررسی شوند.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.