تایم فریم چیست؟ بررسی انواع تایم فریم ها در بازارهای مالی
یک هدف بدون تعریف زمان مشخص برای دستیابی به آن یک رویا باقی میماند. شما برای انجام هر کاری دو سوال را باید از خود بپرسید: "1. هدف من چیست؟ 2. در چه بازهی زمانی باید به آن هدف برسم؟" و سپس با توجه به آن برنامهریزی خود را انجام دهید. معاملات در بازارهای مالی هم به همین گونه است و شما برای این که یک تریدر موفق باشید لازم است که یک بازهی زمانی، متناسب با هدفی که در بازارهای مالی دنبال میکنید داشته باشید.
در بازارهای مالی به این بازهی زمانی اصطلاحا "تایم فریم" میگویند. برای آَشنایی با مبحث بسیار مهم تایم فریم در فارکس و ارز دیجیتال و آموزش تایم فریم تا انتهای این مقاله با ما همراه باشید.
تایم فریم چیست؟
زمان و قیمت دو عنصر بسیار مهم در معاملات و ارزیابی برای یک ترید موفق هستند. که بدون در نظر گرفتن یکی از آنها میتوان گفت معامله بیمعنا میشود. برای درک اهمیت تایم فریم در فارکس و ارز دیجیتال و به طور کلی بازارهای مالی یک مثال میزنیم.
یک معاملهی فرضی را در نظر بگیرید که در آن باید به دو عنصر زمان و قیمت توجه کنید، اگر در این معامله هزار میلیارد دلار را بتوانید به دست آورید اما بازهی زمانی آن 100 ساله باشد آیا از نظر شما ارزشمند است؟ پاسخ خیر است! هرچند این مثال قدری اغراق آمیز است اما برای درک اهمیت زمان در یک معامله میتواند راهگشا باشد.
"تایم فریم" یک بازهی زمانی است که انتخاب میکنید در آن معاملات خود را انجام دهید. در بازههای زمانی تغییرات قیمت اتفاق میافتد و تایم فریم میتواند از چند ثانیه یا یک دقیقه تا چند هفته باشد. به عنوان مثال، وقتی روند قیمت یک دارایی را در عرض چند دقیقه پیگیری میکنید، به این معنی است که از دقیقه به عنوان یک بازه زمانی یا "تایم فریم" در معاملات خود استفاده میکنید. تایم فریم به ما نشان میدهد که در یک بازهی زمانی برای مثال پنج دقیقه، تغییرات قیمت به چه صورت بوده است.
بنابراین استفاده از تایم فریم در بازار های مالی و انواع آن معاملات برای کمک به تصمیمگیری در مورد قدرت و جهت روندها ضروری است. این به این دلیل است که یک تایم فریم دورهای است که در طی آن تحلیل خود را با استفاده از زمان به عنوان راهنما انجام میدهید. هدف این است که مشخص شود آیا روندهای قابل توجهی در طول یک تایم فریم مشخص وجود دارد یا خیر.
انواع تایم فریم معاملاتی
به طور کلی انواع تایم فریمها را میتوان در چند دستهی کلی تقسیم کرد. انواع تایم فریمها عبارتند از: 1. دقیقه ای 2. ساعتی 3. روزانه 4. هفتگی 5. ماهانه
مرسومترین تایم فریمهای دقیقهای، 1 دقیقه، 5 دقیقه، 15 دقیقه و 30 دقیقه است. در تایم فریمهای ساعتی، تایم فریم یک ساعته و 4 ساعته برای معاملهگران جذابتر هستند و بیشتر استفاده میشوند.
یکی از نرم افزارهای مطرح دنیا برای تحلیل تکنیکال، نرم افزار متاتریدر است. با ورود به این برنامه در نوار بالایی انواع مختلفی از تایم فریمها با توجه به نیاز شخصی شما و هدف شما از ترید در اختیارتان قرار میگیرد که در شکل زیر مشاهده میکنید.
علاوه بر دستهبندی بالا تایم فریمها در یک دستهبندی کلیتر دیگر قرار میگیرند که به سه دسته تقسیم میشوند و عبارتند از: کوتاه مدت، میان مدت، بلند مدت.
اولین چیزی که در مورد این دستهبندی باید به خاطر بسپارید این است که معاملهگران مختلف چه در بازار فارکس و چه در بازار ارزهای دیجیتال تعاریف واحدی برای هر کدام از این تقسیمات دورهای ندارند. این تقسیمات دورهای در محدودههایی با یکدیگر همپوشانی دارند و ممکن است تایم فریمی که برای یک معاملهگر روزانه بلندمدت باشد برای معاملهگر دیگری که معمولا ماهانه کار میکند کوتاه مدت تلقی شود.
بیایید مزایا و معایب هر یک را بررسی کنیم:
تایم فریم بلندمدت
معاملهگران در تایم فریم بلندمدت معمولاً به نمودارهای روزانه و هفتگی مراجعه میکنند و این نمودارهای هفتگی یک چشم انداز بلندمدت برای تریدر ایجاد میکنند. از مزایایی که تایم فریم بلندمدت دارد میتوان به این موضوع اشاره کرد که شما نیازی ندارید که هر روز بازارها را چک کنید.
علاوه بر این معاملات کمتر در روز باعث پرداخت کارمزد کمتری میشود و نکتهی مهمتر این که شما زمان بیشتری برای فکر کردن در مورد هر معامله دارید.
اما از معایب تایم فریم بلندمدت صبر زیاد است! شما علاوه بر این که برای به پایان رساندن یک معامله در تایم فریم بلندمدت نیاز به زمان و صبر بیشتری دارید لازم است که مبلغ بیشتری در معامله قرار دهید. دلیل آن هم این است که صرف زمان زیاد برای یک معامله در بلندمدت با مبلغ کم قطعا سود کمتری هم برای شما به همراه خواهد داشت.
تایم فریم میان مدت
معاملهگران در تایم فریم میان مدت از تایم فریمهای ساعتی استفاده میکنند و معاملات را برای چند ساعت تا یک هفته بررسی میکنند و نگه میدارند. در تایم فریمهای میان مدت فرصتهای معاملاتی بیشتری وجود دارد و در نتیجه میتوانید درآمد بیشتری در سال کسب کنید، اما در نظر داشته باشید که کارمزد بیشتری هم پرداخت خواهید کرد. یک نکتهی بسیار مهم هم که در این تایم فریم باید در نظر داشته باشید این است که یک خبر تاثیرگذار بر بازار میتواند شما را به شدت متضرر بکند!
تایم فریم کوتاه مدت
معاملهگران در تایم فریم کوتاهمدت معمولا از نمودارهای دقیقهای مانند 1 دقیقه یا 15 دقیقه استفاده میکنند. معاملات در تایم فریم کوتاهمدت معاملات در روز انجام میشود و تا پایان روز تریدرها از آن معامله خارج میشوند. برای تریدرهایی که این تایم فریم را انتخاب میکنند فرصتهای معاملاتی بیشتری وجود دارد اما به همان میزان کارمزد بیشتری هم پرداخت میکنند. این نکته هم در نظر داشته باشید که این گونه معاملات از نظر ذهنی دشوارتر هستند و آمادگی بیشتری میطلبند.
شرایط تایم فریم معاملاتی استاندارد
تا اینجای مقاله با انواع تایم فریمهای معاملاتی آشنا شدید. ممکن است این سوال را در ذهنتان ایجاد شده باشد که کدام یک از این تایم فریم ها را برای معاملات خود انتخاب کنید. اما مطلب این است که درواقع شما نباید از بین تایم فریمها فقط یکی را انتخاب کنید! بلکه باید در ابتدا از تمامی تایم فریم ها برای پیدا کردن روند و یک ورود و خروج موفق در یک معامله استفاده کنید.
شما برای ورود به یک پوزیشن معاملاتی لازم است که روند قیمتی آن را در تایم فریمهای مختلف بررسی کنید و با توجه به آن حد سود و ضرر را مشخص کنید. بنابراین شرایط یک تایم فریم معاملاتی استاندارد در مرحلهی اول استفاده از تمامی تایم فریمها، و پس از بررسیهای لازم شما میتوانید در بازهی زمانی مورد نظر خود معامله را انجام دهید.
با انجام این کار شانس موفقیت در معامله را بالا میبرید و به همان میزان ریسک آن را هم کاهش میدهید. اهمیت بررسی روند در تایم فریمهای معاملاتی زمانی بیشتر میشود که روند نمودار در تایم فریمهای بلندمدت، میان مدت و کوتاه مدت با هم متفاوت باشد، در این صورت قطعا باید با احتیاط بیشتری وارد معامله شوید.
تمرکز بر روی یک تایم فریم باعث میشود اطلاعات زیادی را که ممکن است برای سبک معاملاتی خود مفید بدانید از دست بدهید. از سوی دیگر، یک استراتژی چند زمانه به شما امکان میدهد تا به مهمترین بازههای زمانی دارایی مورد معامله نگاه کنید، اما دورههای دیگر را نیز در نظر بگیرید.
به عنوان مثال، یک معاملهگر نوسانگیر می تواند تایم فریم کوتاه مدت را به عنوان تمرکز اصلی خود داشته باشد، اما باید روندها را در تایم فریم میانمدت و بلندمدت هم در نظر بگیرد.
یک نکته را در بررسی تایمفریم ها فراموش نکنید و آن این است که همیشه از "کل" به "جزء" بررسی کنید. یعنی در ابتدا در تایم فریم بلندمدت روند را مشخص کنید و سپس به سراغ تایم فریمهای میانمدت و کوتاهمدت بروید. در این روش میتوانید چشمانداز مناسبتری از نمودار قیمتی مورد نظر خود داشته باشید و بهترین تصمیم را برای معامله خود اتخاذ کنید.
بهترین تایم فریم معاملاتی برای ترید و سرمایهگذاری
واژگان "ترید" و "سرمایه گذاری" هر دو به انجام یک معامله اشاره دارند. اما به طور کلی سرمایهگذاری به معامله ای اطلاق میشود که زمان آن بلندمدت است و در کنار آن ترید کردن به معاملاتی اطلاق میشود که طیف وسیعتری از معاملات را در بازههای زمانی مختلف و اغلب کوتاه مدت شامل میشود.
تایم فریمهای بلندمدت برای سرمایهگذاری و تایم فریمهای کوتاهمدت معمولا برای ترید کردن انتخاب میشوند اما انتخاب بهترین تایم فریم معاملاتی به عوامل مختلفی بستگی دارد، بعد از شناسایی این عوامل شما با توجه آنها میتوانید انتخاب کنید که بازار های مالی و انواع آن برای ترید و یا سرمایه گذاری کدام یک از تایم فریمها در ارز دیجیتال و فارکس برای شما مناسبتر هستند. بیایید این عوامل را بررسی کنیم:
- دارایی مورد معامله
یکی از این عوامل مهم در انتخاب بهترین تایم فریم معاملاتی نوع دارایی مورد معامله شماست. تایم فریمی که استفاده میکنید به داراییهایی که معامله میکنید بستگی دارد. بهترین تایم فریم برای معامله در بازار فارکس میتواند با بهترین تایم فریم برای سهام متفاوت باشد. ارزهای دیجیتال و سایر جفت ارزها معمولا نوسان بیشتری دارند ولی در بازارهای سهام اینگونه نیست و ثبات نسبتا بیشتری وجود دارد و بالتبع تایم فریم های متفاوتی هم باید در هر کدام استفاده کرد.
- استراتژی معاملاتی
علاوه بر این تایم فریمی که استفاده میکنید نیز بر اساس نوع استراتژی معاملاتی که استفاده میکنید متفاوت خواهد بود. اگر استراتژیها و اهداف معاملاتی متفاوتی دارید، لازم نیست یک تایم فریم واحد را انتخاب کنید. همچنین میتوانید یک حساب معاملاتی کوتاهمدت و یک حساب دیگر برای معاملات بلندمدت داشته باشید، بنابراین میتوانید بسته به افق و اهداف خود از همهی فرصتها به بهترین شکل استفاده کنید.
یک اصطلاح مهم در بازارهای مالی وجود دارد به نام "شخصیت معاملاتی". آشنایی با شخصیت معاملاتی می تواند به شما برای استفاده از بهترین تایم فریم معاملاتی برای ترید و سرمایهگذاری کمک کند.
یکی از دلایلی که معاملهگران در ابتدا آنطور که باید خوب عمل نمیکنند این است که معمولاً تایم فریم نامناسبی برای استراتژی معاملاتی و شخصیت معاملاتی خود انتخاب میکنند. از رایج ترین اشتباهاتی که یک تریدر تازه کار انجام میدهد این است که میخواهند "ره صد ساله را یک شبه طی کنند" و به سرعت ثروتمند شوند، بنابراین معامله در تایم فریم های کوتاه مدت مانند نمودارهای ۱ دقیقهای یا ۵ دقیقهای را آغاز میکنند.
واضح است که به سرعت نا امید میشوند زیرا تایم فریمی که انتخاب کرده اند با شخصیت معاملاتی آنها سازگار نیست. در یک تایم فریم مناسب و سازگار با شخصیت معاملاتی شما نباید احساس کنید که همه چیز آنقدر سریع اتفاق میافتد که تصمیمگیری برایتان دشوار است یا آنقدر آهسته است که نا امید میشوید.
راه حل چیست؟ تست کردن تایم فریم های متفاوت!
این نکته را فراموش نکنید که شما برای پیدا کردن "روند" لازم است که نمودار را در تمامی تایم فریم ها را بررسی کنید تا در یک پوزیشن معاملاتی درست قرار بگیرید و برخلاف روند بازار ترید نکنید زیرا ریسک بالایی دارد. اما برای پیدا کردن بهترین تایم فریم معاملاتی متناسب با شخصیت معاملاتی خود لازم است که مدتی تایم فریم های مختلف را امتحان کنید.
اهمیت تایم فریم معاملاتی در تحلیل تکنیکال
یک قانون اساسی در تحلیل تکنیکال وجود دارد و آن این است که "تاریخ تکرار میشود". نمودار قیمتی ای که شما با آن تحلیل انجام میدهید در واقع گذشتهی قیمتی آن ارز یا سهام و یا دارایی به خصوص است. دیدن یک تصویر کلی و جامع از روند قیمتی یک ارز در تحلیل تکنیکال میتواند بسیار حائز اهمیت باشد و به طور کلی بیس و پایهی تحلیل تکنیکال بر روی نمودار قیمتی و روند است.
نمودارها در تحلیل تکنیکال میتوانند انواع مختلفی داشته باشند، نمودار خطی، میلهای و شمعی از محبوبترین نمودارها برای تحلیلگران تکنیکال هست. در شکل زیر انواع این نمودارها را میبینید:
در نمودار خطی هر نقطه در نمودار نمایانگر تایم فریمی است که انتخاب کردهاید. برای مثال اگر تایم فریم یک ساعته را انتخاب کرده باشید هر نقطه از این نمودار نمایانگر تغییرات قیمتی در یک ساعت است. در نمودارهای شمعی که به هر خط عمودی در نمودار شمع یا کندل هم میگویند هر کندل نشان دهندهی تایم فریم انتخابی شماست. اهمیت تایم فریم معاملاتی در تحلیل تکنیکال اینجا بیشتر میشود که شما هر تایم فریمی که انتخاب کنید نمودار شما شکل متفاوتی به خود میگیرد و طبیعتا روند نمودار هم ممکن است تغییر کند.
بهترین تایم فریم معاملاتی در بازار ارزهای دیجیتال
اگرچه ممکن است ترسناک باشد، اما یک حقیقت ثابت شده در سرمایهگذاری این است که: برای کسب بازده بیشتر، باید ریسک بیشتری را بپذیرید. هنگامی که قصد دارید در کوتاه مدت درآمد کسب کنید، باید آماده باشید که مبلغ سرمایه گذاری خود را نیز در آن بازه زمانی از دست بدهید، به خصوص در بازارهای پر نوسانی مانند ارزهای دیجیتال.
خوب است بدانید که معاملات روزانهی کریپتوها با معاملات روزانهی سایر داراییها متفاوت است هنگامی که روزانه داراییهای مالی سنتی مانند سهام یا فارکس را معامله میکنید، میتوانید از محرکهای اصلی بازار که از قبل تثبیت شده مانند گزارش سود آیندهی یک شرکت یا تصمیم نرخ بهره یک کشور پیروی کنید. اما در بازار ارزهای دیجیتال این موارد وجود ندارد. به همین دلیل است که انجام تجزیه و تحلیل بنیادی برای توسعهی استراتژی معاملات روزانه برای ارزهای دیجیتال بسیار سختتر است.
اما معاملهگران در بازار ارزهای دیجیتال چگونه باید بهترین تایم فریم برای معاملات کریپتو را تعیین کنند؟
پاسخ این است که اکثر معاملهگران باید هنگام شروع کار به فریمهای دو زمانه پایبند باشند و در صورت نیاز ممکن است حداکثر تا سه فریم افزایش دهند. فریمهای دو زمانه و سه زمانه و در اصطلاح کلی "فریمهای چند زمانه" به معامله گر کمک میکند تا روند را درست شناسایی کند، به عنوان مثال، یک معاملهگر ممکن است از تایم فریم روزانه برای مشاهده روند بلندمدت و سپس از تایم فریم 4 ساعته برای یافتن نقاط ورودی و خروجی استفاده کند.
نکتهی مهم در انتخاب تایم فریم در ارز دیجیتال این است که مبتدیان اغلب بر روی یک تایم فریم واحد تمرکز میکنند و زمانی که در حال تعیین بهترین ساعات برای معاملهی کریپتو هستند، روند زیربنایی قویتر را نادیده میگیرند. از طرف دیگر، معاملهگران ممکن است روند اصلی را دنبال کنند، اما اهمیت تنظیم دقیق ورودیهای خود را در یک تایم فریم مناسب کوتاه مدت نادیده میگیرند. بنابراین در تمامی معاملات خود استفاده از تایم فریمهای مختلف را برای پیدا کردن روند و نقاط خروج و ورود مد نظر قرار دهید.
سخن پایانی
کوچکترین اشتباهی در معاملات بازارهای مالی میتواند شما را دچار ضرر و زیان سنگینی کند. اینجاست که اهمیت آموزش و یادگیری مشخص میشود. علاوه بر این تکرار و صبر در آموزش هم فراموش نکنید. در مبحث تایم فریم در فارکس و ارز دیجیتال نیز باید با سه کلید واژهی "آموزش، تکرار و صبر" تمرین کنید تا درصد موفقیت خود را در معاملات افزایش دهید؛ اگر تمایل داشتید میتوانید جهت کسب اموزش ارز دیجیتال به صفحه آموزش رایگان ارز دیجیتال مراجعه کنید.
انواع ریسک در بازارهای مالی و بورس
معمولاً طبقه بندی های مختلفی برای انواع ریسک وجود دارد.در یک دسته بندی کلی ریسکی را به دو دسته ریسک غیر سیستماتیک و ریسک سیستماتیک می توان طبقه بندی نمود. ریسک غیر سیستماتیک ناشی از عوامل مختلف مربوط به شرکت و صنعتی است که شرکت در آن قرار دارد،نصیر وضعیت مالی شرکت،سیاستهای تقسیم سود،میزان بدهی ها و ساختار سرمایه و همچنین شرایط خاص صنعت.
ریسک سیستماتیک یا اجتناب ناپذیر ناشی از عوامل بازار و تغییرات در شرایط اقتصادی،اجتماعی و سیاسی است و عوامل بیرون از سازمان در افزایش یا کاهش ریسک سیستماتیک سرمایه گذاری بر روی اوراق بهادار شرکت موثر اند و چون این ریسک ناشی از نوسانات بازار است به آن ریسک بازار نیز میگویند.
در یک روش دیگر طبقه بندی،ریسک را می توان به شش دسته طبقه بندی نمود.
یک: ریسک تجاری دو: ریسک ناشی از کاهش نوسانات خرید سه: ریسک مالی چهار: ریسک نرخ بهره پنج: ریسک نقدینگی شش: ریسک بازار
ریسک تجاری ناشی از تفاوت بین درآمد هر سهم واقعی و درآمد هر سهم پیش بینی شده است.هر قدر که این تفاوت بیشتر باشد ریسک تجاری بالاتر است.مسلمان درآمد هر سهم تحت تأثیر عوامل مختلفی نظیر توان فروش کالا در بازار و هزینههای شرکت قرار می گیرد. هر وقت که نوسانات در حجم فروش کالا در بازار بالاتر باشد،نوسانات درآمد هر سهم بالاتری خواهند بود. از طرف دیگر در صورتی که دارایی های ثابت اضافی در شرکت نگهداری شود و استفاده بهینه از دارایی های به عمل نیاید،هزینههای صحبت اضافی بر روی کالای تولید شده سرشکن شده و بهای تمام شده هر واحد محصول را افزایش خواهد داد،که این امر نیز بر روی سود خالص شرکت و درآمد هر سهم تأثیر منفی خواهد داشت. ریسک تجاری یکی از انواع ریسک های غیر سیستماتیک است.
ریسک ناشی از کاهش قدرت خرید که یکی از انواع ریسکهای سیستماتیک است زمانی به وقوع می پیوندد که تورم وجود داشته باشد. حال هرقدر که نرخ تورم بالاتر باشد،قدرت خرید کاهش بیشتری خواهد یافت. دانلود در صورتی که سرمایه گذاری بر روی اوراق بهاداری با درآمد ثابت،سرمایه گذاری نمایند،با افزایش نرخ تورم،نرخ بازده واقعی آن اوراق کاهش خواهد یافت زیرا نرخ بازده اعلام شده اوراق بهادار در زمان سرمایه گذاری یا نرخ بازده اسمی،شامل نرخ تورم نیز است و اگر نرخ تورم افزایش یابد نرخ بازده واقعی کاهش خواهد یافت.
نرخ بازده واقعی=نرخ بازده اسمی-نرخ تورم
ریسک ناشی از کاهش قدرت خرید اوراق بهادار با درآمد متغیر،کمتر از اوراق بهادار با درآمد ثابت است،زیرا هر چند که هزینه های شرکت صادر کننده اوراق به دلیل افزایش تورم افزایش می یابد اما درآمد شرکت نیز افزایش می یابد و با افزایش سود بعد از کسر مالیات، سود هر سهم نیز افزایش خواهد یافت و به نوعی افزایش نرخ تورم را برای سرمایه گذاران اوراق بهادار،جبران خواهد نمود و به دلیل افزایش سود هر سهم،قیمت بازار سهام نیز افزایش نموده و بدین ترتیب مانع از کاهش قدرت خرید آنان خواهد گردید.
ریسک مالی در ارتباط با هزینه های تامین مالی از خارج شرکت نظیر وام های اخذ شده یا اوراق قرضه منتشر شده توسط شرکت است لذا به عنوان ریسک غیر سیستماتیک تلقی می شود.منابعی را که شرکت به منظور تامین مالی انتخاب مینماید دارای هزینه های ثابت هستند و در صورتی که سود حاصل از سرمایه گذاری وام های اخذ شده یا اوراق قرضه فروخته شده بیشتر از هزینههای تأمین مالی باشد ریسک مالی کاهش خواهد یافت و گرنه شرکت دچار نوسان سود و به دنبال آن ریسک مالی بالاتر خواهد شد.
ریسک نرخ بهره نیز ناشی از نوسانات نرخ بهره و شرایط اعتباری است. در صورتی که سرمایه گذار بر روی اوراق بهادار قابل بازخرید،در صورتی که سرمایه گذار بر روی اوراق بهادار قابل بازخرید سرمایه گذاری کند،با کاهش نرخ بهره اوراق مشابه، احتمال بازخرید اوراق توسط صادرکننده وجود دارد و سرمایهگذار نه تنها منافع حاصل از سرمایه گذاری بر روی این اوراق را از دست میدهد بلکه فرصت های سرمایه گذاری را که قبلا در اختیار وی قرار داشته از دست خواهد داد. از طرف دیگر در صورتی که نرخ بهره سایر اوراق افزایش یابد و امکان واگذاری اوراق به صادرکننده قبل از سررسید وجود داشته باشد،با واگذاری اوراق به صادرکننده و خرید اوراق جدید با نرخ بهره بالاتر،منافع سرمایه گذار افزایش خواهد یافت. ریسک ناشی از نوسان نرخ بهره در طبقهبندی مربوط به ریسک که سیستماتیک قرار میگیرد.
ریسک نقدینگی،مربوط به توان فروش اوراق بهادار در بازار میشود.هر قدر که امکان فروش اوراق بهادار در بازار بالاتر باشد ریسک تبدیل به وجه نقد شدن آن اوراق یا ریسک نقدینگی به پایین تر خواهد بود.حال در صورتی که اوراق بهادار خریداری شده سریعاً قابل تبدیل به وجه نقد نباشد،سرمایه گذار فرصت های سرمایه گذاری های جدید را از دست خواهد داد و جهت ممانعت از این امر حتی ممکن است اوراق بهادار خود را به قیمتی کمتر از قیمت خریداری شده به فروشد.
ریسک بازار، که همان ریسک سیستماتیک یا اجتناب ناپذیر است،ناشی از کاهش ارزش اوراق بهادار سرمایه گذاری شده،به دلیل کاهش ارزش این اوراق در بازار است.بازار تحت تأثیر عوامل متفاوتی است و قیمت سهام و اوراق بهادار همیشه در حال افزایش نیست و از این نظر سرمایه گذاری بر روی برخی اوراق بهادار توام با ریسک است.هرکس که نوسانات شاخص قیمت اوراق بهادار بالاتر بوده و همبستگی بین تغییرات اوراق بهادار سرمایه گذاری شده و شاخص قیمت اوراق بهادار بیشتر باشد ریسک بازار بالاتر خواهد بود.
در روش طبقه بندی ریسک که عمدتا مرتبط با ریز که ناشی از تامین مالی از طریق قراردادهای اجاره به شرط تملیک است،ریسک به ریسک اعتباری،ریسک نرخ بهره،ریسک نقدینگی،ریسک معاملاتی،ریسک تبعیت از قانون بر ریسک جغرافیای،تقسیم می شود.
ریسک اعتباری،ریسک مرتبط با سودآوری یا ناشی از افزایش سرمایه متاثر از تعهدات قرارداد منعقده با بانک است.بانک تامین کننده توان پرداخت اجاره کننده را مورد بررسی قرار می دهد تا از میزان ریسک اعتباری مشتری اطلاع پیدا کند.
برگرفته از کتاب بورس اوراق بهادار نوشته استاد زکیه شوشتریان
قصد دارید با ما در این خصوص ارتباط برقرار کنید؟ فرم زیر را پر کنید تا با شما ارتباط بگیریم.
انواع بازارهای مالی در ایران
امروزه افراد با هدف افزایش دارایی و کسب سود وارد بازارهای مختلف میشوند؛ اما سودآوری هر فردی به کمک شناخت کافی از بازارها و کارکردهای آنها میسر میشود. بههمین دلیل، در ادامه به بررسی انواع بازارهای مالی و کاربردهای هر کدام میپردازیم.
بازار مالی چیست؟
بازار مالی (Financial Market)، اصطلاحی است که برای طیف وسیعی از بازارها به کار میرود و به بازاری اطلاق میشود که داراییهای مالی مانند سهام، سپردههای سرمایهگذاری، طرحهای بازنشستگی، انواع بیمه نامهها و اوراق بهادار، در آن معامله میشوند.
این بازارها بهعنوان یک واسطه بین پساندازکنندگان و سرمایهگذاران توسط سازماندهی منابع مالی بین آنها، عمل میکنند.
بازار سرمایه همچنین بستری را برای خریداران و فروشندگان فراهم میکند تا بتوانند با قیمتی که توسط نیروهای عرضه و تقاضا تعیین میشود، داراییها را معامله کنند.
کارکرد بازارهای مالی
در زیر به برخی از کارکردهای بازارهای مالی اشاره کردهایم:
- آنها، به کشف قیمت اوراق بهادار کمک میکنند. در واقع، تعامل مکرر بین سرمایهگذاران موجب تثبیت قیمت بر اساس تقاضا و عرضه در بازار میشود.
- این بازارها، سازماندهی منابع مالی را تسهیل میکنند. آنها سبب هدایت داراییها به سمت بازارهای مولد میشوند.
- آنها، نقدینگی داراییهای معامله شده را با تسهیل تبادل تقویت میکنند؛ زیرا سرمایهگذاران میتوانند به سرعت اوراق بهادار خود را بفروشند و داراییها را به وجوه نقد تبدیل کنند.
- بازار مالی، فرایند توزیع ریسک بین متقاضیان وجوه و دارندگان وجوه را آسان میکند. بهعبارت دیگر، در این عملکرد ریسک از دارندگان وجوه به متقاضیان وجوه منتقل میشود.
- صنایع، افراد را تشویق به سرمایهگذاری میکنند و افراد نیز از صنایع میخواهند که پول آنها را جذب کنند و به سودآوری برسانند. بنابراین بازار مالی، دسترسی آسانی را برای خریدار و فروشنده بالقوه فراهم میکند.
- بازارهای سرمایه باعث صرفهجویی در زمان، پول و تلاش طرفین میشوند؛ به این دلیل که افراد و صنایع نیاز به صرف منابع برای یافتن خریداران احتمالی یا فروشندگان اوراق بهادار ندارند.
انواع بازارهای مالی در ایران
بر اساس ماهیت، سررسید تعهدات مالی، زمان واگذاری و ساختار سازمانی، بازارهای مالی در چهار گروه مختلف طبقهبندی میشوند:
بازارهای مالی بر اساس ماهیت
بر اساس ماهیت، بازارها به دو دسته بازار بدهی و بازار سهام تقسیم میشوند:
بازار بدهی (Debt market)
به بازاری گفته میشود که اوراق قرضه دولتی، اسناد خزانه دولتی و اوراق مشارکت، در آن خریدوفروش میشوند.
بازار سهام (Stock Market)
بازار سهام یا بورس سهام یکی از رایجترین بازارهای مالی در دنیاست. در این نوع بازار، سهام شرکتهای انتخاب شده توسط معاملهگران مختلف بهصورت عمومی معامله میشوند.
بازارهای مالی بر اساس سررسید تعهدات مالی
بر اساس سررسید تعهدات مالی، بازارها به دو دسته بازار پول و بازار سرمایه تقسیم میشوند:
بازار پول (Money Market)
بازاری که در آن اوراق بهادار، با نقدشوندگی بالا و سررسید کمتر از یک سال خریدوفروش میشوند، بازار پول نامیده میشود. مانند: اوراق تجاری شرکتها و اوراق خزانه
میتوان از بازار پول بهعنوان بازار ابزارهای مالی کوتاهمدت با ویژگی ریسک پایین عدم پرداخت و پایین بودن نرخ بهره نسبت به سایر بازارها، نام برد.
بازار سرمایه (Capital Market)
این بازار، محلی برای خریدوفروش داراییهای مالی برای بازههای زمانی بیش از یک سال است و به دو نوع تقسیم میشود:
بازار اولیه، زمانی ایجاد میشود که اوراق بهادار برای بار اول عرضه و مورد معامله قرار میگیرند.
بازار ثانویه، بازاری است که افراد داراییهای مالی را از افرادی که در ابتدا آنها را خریدهاند و حالا تمایل به فروششان را دارند، خریداری میکنند.
بازارهای مالی بر اساس زمان واگذاری
بر اساس زمان واگذاری، بازار ها به دو دستهی بازار نقدی و بازار آتی تقسیم میشوند:
بازار نقدی (Spot market)
به بازاری که در آن معاملات بین خریداران و فروشندگان در زمان حال اجرا میشود، بازار نقدی میگویند.
این بازار با هدف انجام سریع معاملات شامل خریدوفروش کالاها و اوراق بهادار تشکیل شده است.
بازار ابزارهای مشتقه (Derivative Market)
در بازار ابزارهای مشتقه یا بازار آتی، اوراق مشتقه مورد معامله قرار میگیرند.
اوراق مشتقه، قراردادی است که بر اساس آن صاحب اوراق موظف یا بازار های مالی و انواع آن مختار است که در تاریخ مشخصی در آینده، یک دارایی را بخرد یا بفروشد.
بازارهای مالی بر اساس ساختار سازمانی
از نظر ساختار سازمانی، بازارهای مالی به چهار دستهی بازارهای رسمی، بازارهای خارج از بورس، بازار سوم و بازار چهارم تقسیم میشوند:
بازار رسمی (Stock Market)
بازار بورس اوراق بهادار، یک بازار رسمی در ایران است. در واقع یک بازار مالی متمرکز است که جهت پذیرش شرکتها، قوانین و شرایط دشواری دارد.
بازار خارج از بورس (Over The Counter)
یک بازار غیرمتمرکز است که در آن، معامله بهصورت مستقیم بین خریدار و فروشنده انجام میشود.
قوانین و استانداردهای مربوطه نیز بهصورت سفارشی و قراردادی مشخص میگردد. درنتیجه، برای پذیرش شرکتها شرایط آسانتری نسبت به بازارهای رسمی دارد.
بازار سوم (Third Market)
مکانی مطمئن برای اجرای معاملات عمده داراییهای مالی است که امکان یا شرایط پذیرش در فرابورس را ندارند. کمیسیون در این بازار کمتر از کمیسیون در بورس اوراق بهادار است.
بازار چهارم (Fourth Market)
بازاری است که معاملهگران، عمده معاملات بزرگ خود را در آن انجام میدهند. آنها جهت عدم پرداخت کارمزد، تلاش میکنند تا از طریق تعامل با یکدیگر و بدون استفاده از کارگزار معاملات را اجرا کنند.
معایب بازارهای مالی
در زیر به برخی از معایب بازارهای مالی را اشاره کردهایم:
- بروکراسی بیش از حد توسط نهادهای نظارتی میتواند کل فرآیند را زمانبر کند.
- در برخی از مواقع شرکتها بهدلیل قوانین و مقررات سختگیرانه نمیتوانند وارد بازار مالی شوند.
- سرمایهگذاران ممکن است بهخاطر عدم دسترسی به اطلاعات، داراییهای خود را از دست بدهند.
سخن پایانی
همان طور که گفته شد، بازارهای مالی نقش حیاتی در اقتصاد دنیا دارند و محلی برای رهنمود دارایی و سرمایه افراد به سمت بازارهای مولد هستند. بنابراین، افراد تلاش میکنند با شناخت انواع بازارهای مالی، در بازاری قدم بگذارند که ضمن حفظ دارایی خود موجب افزایش سودآوری آنها شود.
انواع بازارهای مالی
در واقع انسان ها در گذشته و حال ياد گرفته اند كه محل متشكلي را براي خريد و فروش كالاهاي خود داشته باشند و قوانين و عرف حاكم بر اين بازار را رعايت كنند.
در بازار كالا در قبال كالا و خدمات ، واحد پولي مورد پذيرش ، به عنوان تسهيل كننده ی معاملات مورد استفاده قرار مي گيرد.
در اين بازار ارزش هر كالا يا خدمت با مبلغي پول تعريف و عرضه مي شود و معمولا معاملات درون اين بازار ، تحت مكانيسم هاي شناخته شده اي صورت مي گيرد.
در اين بازار كالاها و خدمات به گونه و نوع هاي مختلفي تقسيم بندي مي شوند و هر كدام از آن ها تحت حاكميت قوانين و عرف خاص پذيرفته شدهء خود مورد معامله قرار مي گيرند.
دراين نوع بازار واحد پولي ، به عنوان واسطه معاملات م يتواند در بخش هاي مختلف بازار به راحتي جابه جا شود و هيچ گونه محدوديتي براي آن وجود ندارد.
در واقع ما مي توانيم نقدينگي خود را به راحتي در بخش هاي مختلف بازار و تحت قوانين آن به گردش دربياوريم.
ما مي توانيم نقدينگي خود را وارد اين بازار كرده و به همان راحتي از بازار خارج كنيم.
بازار كالا و خدمات، به دليل قدمت و به دليل تامين كنندهء نيازهاي كلي انسا نها از وسعت بسيار زيادي برخوردار است.
در اين بازار آنچه كه ارز كالا و خدمات را تعيين مي كند عرضه و تقاضاست.
تقاضا متناسب با نياز انسان ها تغيير ميكند.
در قبال افزايش تقاضا و ثبات عرضه، افزايش قيمتها حادث ميشود
كه امروزه ما آن را به نام تورم ميشناسيم.
از تورم به عنوان بيماري اقتصاد نام برده مي شود و اكثريت و يا بهتر است بگوييم كليه حكومت ها تلاش مي كنند تا تورم را به حداقل ممكن برسانند.
تورم باعث ايجاد شغل هاي كاذب و كاهش توليد ، يا تمايل به توليد مي شود.
بههميندليل دولتها و شبكهاقتصادي كشورها سعي ميكنند با ايجاد تعادل بين عرضهو تقاضا،تورم را كنترل كنند.
ب- بازار پول
بازار پول ابتدا به جهت نگهداري نقدينگي مردم تشكيل شد و به عنوان يك محل امن براي نگهداري و محافظت از پول در مقابل سرقت از آن تعبير مي شد.
در ابتدا بانك در قبال نگهداري و محافظت از پول مردم از آن ها مبالغي را دريافت مي كردند.
اما با گسترده شدن دنيا و مناسبات اقتصادي و ايجاد داد و ستدهاي گسترده وظايف و مسئوليت هاي جديدي براي بانك ها تعريف شده.
در اين زمان ، دولت ها ياد گرفتند كه شايد بتوان از بانك ها به عنوان ابزاري براي كاهش تقاضا در بازار كالا و خدمات استفاده كرد.
به همين دليل شروع به تبليغ براي جذب نقدينگي مازاد مردم در حساب هاي بانكي كردند ،
تا به اين وسيله حجم نقدينگي در دست مردم را كاهش داده و كنترل نمايند و از سرازير شدن ناگهاني اين حجم عظيم نقدينگي به بازار كالا جلوگيري كنند
و به اين طريق، بتوانند تقاضا و نهايتا تورم را در بازار كالا و خدمات كنترل كنند.
از طرف ديگر نقدينگي جمع شده در حساب هاي بانكي خود م يتوانست به صورت وام و تسهيلات در اختيار بخش هاي توليدي جوامع قرار گيرد و توليد را افزايش دهد.
بانك ها در قبال وام و تسهيلات پرداختي به شرك تها و مؤسسات بهره دريافت مي كردند و از طرف ديگر به سپرده هاي مردم نيز بهر هاي را مي پرداختند و مابه التفاوت اين دو نرخ بهره به عنوان درآمد بان كها شناخته مي شد.
بازار پول تا مدت ها توانست نقش تعادل آفرين بين عرضه و تقاضا در بازار كالا و خدمات را بازي كند تا اين كه بحث كنترل نقدينگي در بازار پول به ميان آمد.
با ايجاد بحران ها مردم به بانك ها هجوم آوردند و نقدينگي حساب هاي خود را طلب مي كردند و در اين مقطع و زمان بود كه ضعف اصلي بازار پول نمايا نگر شد.
در واقع بازار پول توان لازم براي كنترل و حفظ تعادل بين عرضه و تقاضا در شرايط بحراني را به طور كامل نداشت.
پس بايد راه ديگري يافته و به كار گرفته ميشد.
ج- بازار سرمايه
با بروز و شناخت ناتواني بازار پول در ايجاد تعادل بين عرضه و تقاضا، با هدف جلوگيري يا كنترل تورم ، بازار سرمايه به عنوان گزينه اي مؤثر در جهت تعادل آفريني مورد توجه قرار گرفت.
سياست هاي مالي و اعتباري در ابتدا بازارهاي سرمايه را ايجاد كرد
و مساله اي به نام بورس و سهام به عنوان امري تاثيرگذار جاي خود را در زندگي مردم باز كرد
و مردمي كه تا آن زمان مازاد نقدينگي خود را در سپرد ههاي بانكي نگهداري مي كردند، كم كم نحوه سرمايه گذاري در بورس و خريد سهام شركت هاي بورسي را ياد گرفتند
و به اين ترتيب بازار سرمايه در جامع هاي انساني هر روز شناخته تر شد.
در بورساوراق بهادار كه نمود بارزي از بازار سرمايه ميباشد،سهام و سرمايه شركتها مورد معامله قرار ميگيرد.
اين امر باعث ميشود كه مازاد نقدينگي افراد به جاي سرازير شدن به بازار كالا،به شركتها سرازير شده
و باعث تامين مالي شركت ها شده و در نهايت توليد را افزايش دهد.
توليد بيشتر،عرضه را متعادلتر كرده و ميتواند به تقاضاي فزاينده در بازار كالاوخدمات پاسخ داده و مانع تورم شود.
ازطرف ديگر شركت بهيك منبع ارزان قيمت تامين مالي دسترسي داشته درنتيجه،قيمت تمامشده محصولاتشان،افزايشناگهاني نخواهدداشت.
افراد قبل از خريد سهام شركتها و در صورت عملكرد مطلوبشان، در سود (زيان) آن ها شريك مي شوند.
در نتيجه تقاضا براي خريد سهام شركت هاي سودآور هر روز بيشتر مي شود
و چرخه رقابت بين شركت ها براي كسب سود بيشتر و در نتيجه جذب نقدينگي وسيع تر و بيشتر شده
و اين رقابت سالم ميتواند تمامي گروه هاي فعال در بازار سرمايه را منتفع سازد.
شركت ها از منابع مالي ارزان قيمت، منتفع مي شوند،
سهام داران در سود شركت ها شريك مي گردند،
شراكت اين دو بخش چرخه توليد را به گردش در مي آورد
و توليد بيشتر شكوفايي اقتصادي را به همراه خواهد داشت .
اتفاق مهم ديگري كه دربازار سرمايه ميافتد ايناست كه نقدينگي بهمحض ورود به بازار سرمايه،بهعنوان يك شريك،درگير بازار گشته
و در مواقع بحراني،دولتها ميتوانند ورود و خروج نقدينگي از اين بازار را كاملا تحت سياستهاي خود قرار دهند.
در واقع نقدينگي وارد شده در بازار سرمايه در صورتي مي تواند از اين بازار خارج شود كه جايگزيني داشته باشد و اين مهم ، جبران كننده نقص بازار پول است.
چرا كه نقدينگي در بازار پول، مي توانست هر موقع كه مايل باشد و بدون هيچ جايگزيني از بازار پول خارج شده و دولت را در اعمال سياست هاي خود بر آن بازار محدود كند.در واقع نگارنده، بازار تعبير مي كند.
در اين زندان جذاب ، نقدينگي به انتفاع از نقاط مثبت و « زندان جذاب و زيباي نقدينگي » سرمايه را به سازنده بازار مي پردازد و دولت ها نيز اين امكان و فرصت را مي يابند تا بر اين حجم نقدينگي اعمال سياست كنند و افسارگسيختگي آن را مهار نمايد. كاري كه شايد در بازارهاي ديگر اصلا امكان پذير نيست و به همين دليل است كه دولت ها و مجموعه هاي اقتصادي وابسته ، تمايل بسيار زيادي به گسترش و تعميق بازار سرمايه دارند. در واقع بازار سرمايه نه تنها يك وسيله ، بلكه يك نياز غيرقابل جايگزين در اين مقطع از اقتصاد جهاني است.
نوع ديگر تقسيم بندي بازار ها (بازار هاي مالي ) بر اساس مدت زمان بدين گونه است :
بازارهاي مالي در هر كشوري به دو گروه تقسيم مي شود : 1 – بازار پول 2 – بازار سرمایه
بازار اولیه و ثانویه چه تفاوتی دارد؟ / طبقه بندی بازارهای مالی را بشناسید + ویدیو
بر اساس تعریف دومنیک سالواتوره بازار مکان و یا موقعیتی است که در آن خریداران و فروشندگان، کالا، خدمات و منابع را خرید و فروش میکنند. برای هر کالا، خدمت یا منبع که قابلیت معامله داشته باشد، بازاری وجود دارد. در واقع یک بازار میتواند محل مادی و فیزیکی باشد یا یک موقعیتی برای انجام معامله باشد.
در یک نگاه کلی و از نقطه نظر نوع داراییها، بازارها به دو نوع بازار دارایی های فیزیکی (واقعی) و بازار داراییهای مالی تقسیم میشود. بازار داراییهای فیزیکی، بازاری است که در آن خریداران و فروشندگان به معامله داراییهایی که ماهیت واقعی و فیزیکی دارند (مانند اتومبیل، املاک و مستغلات، و وسایل منزل) مبادرت می ورزند اما دارایی های مالی این گونه نیستند و اساساً برخی از آن ها ماهیت فیزیکی خارجی نیز ندارند و در نهایت در قالب یک اوراق بهادار خلاصه می شوند. بازار مالی (Financial market) مهمترین جزء نظام مالی است. بازارهای مالی بازارهایی هستند که در آنها دارایی های مالی مبادله می شوند. دارایی های مالی دارایی هایی همانند سهام و اوراق قرضه هستند که ارزش آنها به ارزش تولیدات و خدمات ارائه شده توسط شرکت های منتشر کننده آنها وابسته است. بازارهای مالی داری طبقهبندیهایی هستند که با مشاهده ویدیوی لینک شده میتواند نسبت به انواع و زیرمجموعههای آن اطلاعات بیشتری کسب کنید.
دیدگاه شما