قتل در پاتوق شبانه
- کری خوانی های دوست قدیمی منجر به قتل مرد جوان و مجروح شدن دو نفر از دوستانش شد.
به گزارش سایت قطره و به نقل ازایران، ساعت 4 بامداد جمعه 15 مهر مرد جوانی در تماس با مأموران کلانتری چیتگر عنوان کرد: من و دو نفر از دوستانم در شهرک دانشگاه مورد اصابت گلوله قرار گرفته ایم.
با اعلام این خبر مأموران کلانتری و اورژانس بلافاصله راهی محل شدند و پس از بررسی های اولیه مشخص شد که مرد جوانی بر اثر شلیک گلوله جان باخته و در چند متری او هم دو مرد دیگر بشدت زخمی شده اند.
پس از آن گزارش، این جنایت به بازپرس محمدرضا صاحب جمعی اعلام و با حضور بازپرس شعبه ششم دادسرای امور جنایی تهران و تیم بررسی صحنه جرم، تحقیقات آغاز شد.
در ادامه یکی از مجروحان در توضیح ماجرا گفت: ما یک گروه دوستانه 4 نفره داشتیم و چند ماه قبل با یکی از دوستان مان به نام کاوه به اختلاف خوردیم و او از ما جدا شد و مدام در فضای مجازی ما را تهدید می کرد.
کاوه می دانست که ما پنجشنبه شب ها در جایی از شهرک پاتوق می کنیم.
بامداد جمعه بود که او در ابتدا با یک خودروی وانت به محل پاتوق ما آمد و به ما فحاشی کرد و بعد هم ما را تهدید کرد که تا چند دقیقه دیگر با اسلحه برمی گردد.
10 دقیقه نگذشته بود که کاوه با اسلحه وینچستر به سراغ ما آمد و به هر 3 نفر ما شلیک کرد.
پس از این اظهارات، در رابطه با ادعای مرد مجروح، بازپرس پرونده دستور بازبینی دوربین های مداربسته و شناسایی راننده وانت و تحقیقات از کاوه را صادر کرد.
نظم نوین اقتصاد جهانی
دنیای اقتصاد - گروه اقتصاد بینالملل : هفتهنامه اکونومیست در سرمقاله این هفته خود پیشبینی کرده است نظم نوینی در اقتصاد جهانی درحال ظهور است.
براساس آنچه در این مقاله آمده است، ماههاست بازارهای مالی دچار آشفتگی شدهاند و شواهد بسیاری از مشکلات در اقتصاد جهان وجود دارد. ممکن است چنین تصور شود که این علائم صرفا نشانگر بازار نزولی و رکود قریبالوقوعی در آینده است، اما همانطور که گزارش ویژه اکونومیست در این هفته نشان میدهد، اتفاقات پیشآمده حاکی از ظهور معرفی چند مانع پولدار شدن رویکردی نوین در اقتصاد جهانی است؛ تغییری که ممکن است به اندازه قدرت گرفتن کینزگرایی پس از جنگ جهانی دوم و چرخش به سمت بازارهای آزاد، یا به اندازه جهانی شدن در دهه ۱۹۹۰ شگرف باشد. آغاز دوره جدید این نوید را میدهد که کشورهای ثروتمند ممکن است بتوانند از دام رشد پایین دهه ۲۰۱۰ عبور کرده و با مشکلات بزرگی مانند پیری و تغییرات آبوهوایی مقابله کنند.
تغییر رویکرد جریان غالب علاوه بر فرصتهایی که پیش میآورد، میتواند خطرات حادی از جمله هرجومرج مالی تا بحرانهای بانکهای مرکزی و مخارج عمومی افسارگسیخته را به همراه داشته باشد. به عقیده اکونومیست، زمان زیادی بود که بازارها درگیر رکود نشده بودند. تورم جهانی نیز برای اولینبار در ۴۰ سال گذشته دورقمی شده است. فدرال رزرو هر چند دیر دست به کار شد، اما اکنون نرخهای بهره را با بیشترین سرعت از دهه ۱۹۸۰ افزایش میدهد. در حال حاضر دلار در قویترین حالت خود در دو دهه گذشته است، به طوریکه باعث بروز هرجومرج در خارج از آمریکا شده است. سهام جهانی ۲۵درصد بر حسب دلار کاهش یافته است، که نشاندهنده بدترین سال مالی حداقل از دهه ۱۹۸۰ است. اوراق قرضه دولتی نیز بدترین سال خود از ۱۹۴۹ را پشتسر میگذرانند. در کنار زیان حدود ۴۰تریلیوندلاری، میتوان چنین برداشت کرد که با ضعف فرآیند جهانی شدن و شکسته شدن سیستم انرژی پس از تهاجم روسیه به اوکراین، نظم نوین جهانی در حال شکلگیری است.
از منظر اکونومیست، رویدادهای کنونی همگی خبر از پایان قطعی عصر آرامش اقتصادی در دهه ۲۰۱۰ میدهند. پس از بحران مالی جهانی در سالهای ۲۰۰۹-۲۰۰۷، عملکرد اقتصادهای ثروتمند دچار ضعف شد. سرمایهگذاری شرکتهای خصوصی، حتی در شرکتهایی که سودهای هنگفتی داشتند، کاهش یافت. دولتها نیز در مقابل نتوانستند کاری از پیش ببرند. سهام سرمایه عمومی در سراسر جهان به عنوان سهمی از تولید ناخالص داخلی افت کرد و رشد اقتصادی کند و تورم پایین بود. در شرایطی که بخشهای خصوصی و دولتی فعالیت چندانی انجام نمیدادند، بانکهای مرکزی تنها بازیگران فعال اقتصادی بودند. آنها نرخهای بهره را پایین نگه داشتند و حجم عظیمی از اوراق قرضه را خریداری کردند، به این ترتیب دامنه دسترسی خود را بیش از پیش در اقتصاد گسترش دادند.
در آستانه همهگیری کرونا داراییهای مالی بانکهای مرکزی آمریکا، اروپا و ژاپن به رقم خیرهکننده ۱۵تریلیوندلاری رسیده بود. محرکهای بالای دولتی و کمکهای مالی، الگوهای موقتی منحرفشده تقاضای مصرفکننده و درهمتنیدگیهای زنجیره تامین ناشی از قرنطینه، چالشهایی بودند که به واسطه همهگیری ایجاد و منجر به اتفاقاتی شدند که بحران تورمی امروزی را شکل داد. انگیزه تورمی نیز به دلیل بحران انرژی تقویت شده است، چرا که بازارهای غربی از روسیه و عربستان سعودی، بزرگترین صادرکنندگان سوختهای فسیلی، محروم ماندهاند. در مواجهه با مشکل جدی تورم، فدرال رزرو در حال حاضر نرخ بهره را از حداکثر ۲۵/ ۰درصدی به ۲۵/ ۳درصد افزایش داده است و انتظار میرود تا اوایل ۲۰۲۳ آن را به ۵/ ۴درصد برساند. بحران در بازارهای اعتباری نیز ملموس است؛ صندوقهای سرمایهگذاری، از جمله طرحهای بازنشستگی، در پرتفوی داراییهای غیرنقدی انباشتهشده با زیان مواجه هستند.
عملکرد خزانهداری نامنظمتر شده است و این درحالی است که شرکتهای انرژی اروپایی با درخواستهای وثیقهای سنگین در صندوقهای سرمایهگذاری خود مواجه شدهاند. بازار اوراق قرضه بریتانیا نیز به واسطه ریسک صندوقهای بازنشستگی این کشور، دچار هرجومرج شده است. اگر بازارها نتوانند بهدرستی کار کنند و مانع جریان اعتباری شوند، بانکهای مرکزی ممکن است وارد عمل شوند. درحالحاضر بانک انگلستان دوباره شروع به خرید اوراق قرضه کرده است و در مقابل برای افزایش نرخهای بهره تمایلی نشان نمیدهد. باور اینکه بانکهای مرکزی عزم لازم برای ادامه سیاستهای انقباضی را ندارند، نشان از پیشبینی ترسناک دیگری دارد: اینکه جهان با تورم افسارگسیخته به دهه ۱۹۷۰ باز خواهد گشت. این پیشبینی همان اندازه که نمیتواند هشداری واقعی باشد، دچار بزرگنمایی نیز هست. بیشتر تخمین زده میشود تورم در آمریکا از ۸درصد فعلی به ۴درصد در ۲۰۲۳ کاهش یابد، زیرا قیمت انرژی افزایش و نرخهای بهره کاهش خواهند یافت. درحالیکه احتمال تورم ۲۰درصدی بسیار اندک است، سوالی که مطرح میشود این است که آیا دولتها و بانکهای مرکزی هرگز میتوانند تورم را به سطح ۲درصدی برگردانند؟
با افزایش مخارج و سرمایهگذاری دولتی، تغییر بزرگی نسبت به تعادل دهه ۲۰۱۰ در شرف وقوع است. شهروندان سالخورده به مراقبتهای درمانی بیشتری نیاز دارند و اروپا و ژاپن برای مقابله با تهدیدهای روسیه و چین متحمل هزینههای دفاعی بیشتری خواهند شد. تغییرات اقلیمی و تلاش برای حفظ امنیت، سرمایهگذاری دولتی در انرژی را افزایش خواهد داد و تنشهای ژئوپلیتیک سبب میشود دولتها بیشتر در زمینه سیاستهای صنعتی هزینه کنند. حتی در صورت افزایش سرمایهگذاری، کماکان سنگینی هرم جمعیتی باری بر دوش اقتصادهای ثروتمند خواهند بود. با افزایش سن افراد بیشتر پسانداز میکنند و مازاد پسانداز به کاهش نرخ بهره واقعی منجر خواهد شد. در نتیجه ترند اساسی در دهههای ۲۰۲۰ و ۲۰۳۰ مربوط به نرخهای بهره واقعی پایین در دولتهای بزرگتر خواهد بود.
چنین مسالهای برای بانکهای مرکزی معضل حادی حساب میشود، و برای رسیدن به هدف نرخ تورم تقریبا ۲درصدی ممکن است موجب بروز رکود شوند. در چنین وضعیتی انتظار میرود جامعه متحمل هزینههای انسانی زیادی به شکل از دست دادن شغل و واکنش شدید سیاسی شود. علاوهبر این، اگر اقتصاد دچار شرایط رکودی شود و به دام رشد کم و نرخ پایین دهه ۲۰۱۰ بازگردد، بانکهای مرکزی ممکن است ابزار لازم برای بهبود را نداشته باشند. در حال حاضر امید در یافتن راهحل دیگری است، که میتواند شامل حذف اهداف تورم ۲درصدی دهههای اخیر و افزایش آن تا حوالی ۴درصد باشد.
به احتمال زیاد زمانی که فدرال رزرو بررسی استراتژی موردنیاز ۲۰۲۴ را آغاز کند، اهداف تورمی چهاردرصدی در آن فهرست قرار خواهد گرفت. به اعتقاد اکونومیست، هر چند که تصور فرصتها و خطرات عصر جدید در اقتصاد جهان دلهرهآور باشد، زمان آن فرارسیده است که تغییرات و پیامدهای آن برای شهروندان و مشاغل سنجیده شوند. بزرگترین اشتباه اقتصادی این است که فرض کنیم نظم فعلی جهان برای همیشه دوام خواهد داشت، چنان که هرگز چنین نبوده و چنین نخواهد ماند.
ویژگیهای خاص امام حسن عسکری(ع)
استاد حوزه علمیه با اشاره به روایتی از علامه مجلسی مبنی بر دیدار «جعفر بن شریف جرجانی» با امام حسن عسکری(ع)، ماجرای طیالارض حضرت و سفر ایشان به گرگان را بیان کرد.
به گزارش صبح تازه؛ به مناسبت سالروز شهادت امام حسن عسکری(ع) پدر بزرگوار ولیعصر(عج) گفتوگویی با حجتالاسلام والمسلمین محمدجواد مروجی طبسى استاد خارج حوزه علمیه قم و نویسنده کتابهایی نظیر «خورشید سامرا»، «دردانه دلداده» و «حقوق فرزندان در مکتب اهلبیت» ترتیب داده شده که مشروح آن در ادامه میآید:
ولادت امام حسن عسکری(ع) در چه زمانی اتفاق افتاده است؟
حدود 10 قول را مورخین نقل کردهاند که عمده آنها ولادت حضرت(ع) را در سال 230، 231 و یا 232 هجری بیان کردهاند، اما در مورد ماه تولد ایشان باز هم چند تا قول وجود دارد که قول منتخب ما این است که در ماه ربیعالثانی و در روز 8 ماه در شهر مدینه امام حسن عسکری(ع) به دنیا آمدند.
در این میان فقط یک نفر میگوید که امام در سامرا به دنیا آمدند که خیلی هم قابل اعتماد نیست، با این وجود شخص امام حسن عسکری(ع) در روایتی فرمودند: ولادت من در ماه ربیع الثانی و در سال 232 هجری در مدینه بوده است.
با توجه به اینکه شنیدههای بسیاری درباره ولادت ائمه معصومین(ع) است، درباره ولادت امام حسن عسکری(ع) توضیح میدهید؟
- نحوه ولادت در همه امامان یکسان است، به طوری که فرشتگان نازل میشوند و همه فرشتگان به یکدیگر بشارت میدهند. امام آیاتی را میخواند، سپس شهادت به وحدانیت خدا، رسالت پیامبر اسلام(ص) و بقیه امامان را بر زبان جاری میسازد.
در مورد مادر امام حسن عسکری(ع) قولهای متفاوتی وجود دارد، جایگاه ایشان در نشر معارف اسلام را تبیین میکنید؟
-دقت کنید اکثر مادران ائمه کنیز بودند، با اینکه در مدینه، معصومان از شخصیتهای ممتاز طوایف بنیهاشم بودند، اما بیشتر مادران ائمه گزینش میشدند، اگر در زندگی مادران ائمه مراجعه و مطالعه انجام شود، خواهید دید که مادر ائمه برترین زنان زمان خویش از حیث علم و معرفت، اخلاق، ایمان و تدین بودند، مانند مادر امام موسی کاظم(ع)، مادر امام رضا(ع) که کنیزانی از بلاد مغرب بودند، همچنین مادر امام عسکری(ع) که همسر امام هادی(ع) بودند.
این بانو، از بانوان بسیار عزیز و محترمی بود که مورد احترام امام هادی(ع) و امام حسن عسکری بود(ع)، مادر امام عسکری(ع) بعد از شهادت فرزندشان همانند حضرت زینب(س) عمل کرد، همان گونه که در تاریخ است که حضرت زینب کبری(س) بعد از شهادت امام حسین(ع)، از زبان امام سجاد(ع) مسائل دین را بیان میکرد، زیرا زین العابدین(ع) در آن شرایط نمیتوانستند آزادانه بعضی از مسائل را بیان کنند، به حضرت زینب(س) میفرمود و زینب کبری(س) برای مردم تشریح میکرد.
مادر امام عسکری که یک سال پیش از شهادت امام عسکری(ع) به مدینه اعزام شد و بعد از شهادت فرزندشان به سامرا بازگشت اما مورد آزار جعفر کذاب قرار گرفت.
در تاریخ آمده است، چون مردم نمیتوانستند با حضرت ولیعصر(عج) ملاقات کنند، مادر امام حسن عسکری(ع) - به «جده» معروف بود- برخی از مسائل را از سوی امام زمان(عج) برای مردم نقل میکردند.
زیرا شرایط امام مهدی(عج) به گونهای نبود که بتوانند ظاهر باشند، بنابراین میتوان گفت، نقل روایت امام مهدی(عج)، از بزرگترین کارهای این مادر بزرگوار در تاریخ اسلام بوده است.
ویژگیهای خاص امام حسن عسکری(ع) را بیان میکنید؟
- یکی از بزرگترین ویژگیهای امام عسکری(ع) این است که ایشان پدر امام زمان(عج) است یعنی این خودش بزرگترین ویژگی است که حضرت دارد، چرا که انتقال دهنده امامت به فرزند خودش امام زمان(عج) است.
از ویژگیهای دیگر حضرت این بود که در روزگار خویش به شیعیان عنایت ویژهای داشتند، این به این معنا نیست که سایر ائمه(ع) توجهی به شیعیان نداشتند، بلکه باید به دوران امام عسکری(ع) توجه داشت، زیرا شیعه در آن زمان شرایط خاصی قرار داشت، اینکه امام ظاهر باشد و با مردم تماس بگیرد، به حسب ظاهر چندان مهم نیست، مهم آن است که انسان در یک شرایطی بسیار سختی قرار بگیرد، ولی به شیعیان توجه کامل داشته باشد.
مثلاً شخصی خدمت امام عسکری(ع) رسیده بود، امام به او فرمود: زمانی که خورشید غروب نکرده و هوا تاریک نشده از سامرا بیرون برو، چرا اگر نزدیک غروب شود و در سامرا باشی برای تو دردسر ایجاد میشود، یا اینکه شخصی میخواست خدمت امام برسد و ایشان را ببیند، امام با اشاره به او فهماند که صحبت نکند و نزدیکش نشود.
همچنین، طبق روایتی که علاّمه مجلسی نقل میکند، حضرت عسکری(ع) از روی اعجاز در زمان خویش به گرگان رفتند و با دوستان و یاران بیشمار خویش دیدار داشته است، «جعفر بن شریف جرجانی» میگوید: در یکی از سالها که به حج میرفتم، در سامرا به زیارت امام عسکری(ع) نائل شدم، در آن سفر، شیعیان گرگان اموال زیادی را در اختیار من گذاشته بودند تا به امام برسانم، بعد از تحویل اموال، عرض کردم: شیعیان شما در گرگان سلام رساندند، امام فرمودند: آیا بعد از انجام حج به گرگان بازخواهی گشت؟ گفتم: بله، امام فرمودند: از امروز تا 175روز دیگر و در روز جمعه، سوم ماه ربیعالآخر و در ساعتهای اول روز به شهر خود بازخواهی گشت، من نیز در آخرین ساعات آن روز برای دیدار با دوستان و شیعیان به گرگان خواهم آمد، به آنان این خبر را برسان.
با این وجود که امام عسکری(ع) بیشتر اوقات در زندان بودند، باز از روی اعجاز از زندان میرفتند، از تاریکی شب استفاده میکردند و به خانه شیعیان میرفتند و با آنها ملاقات میکردند.
چرا عباسیان سامرا را برای حصر امامین عسکرین انتخاب کردند؟
- عباسیان در راستای تحقق اهداف امویها کار میکردند، زیرا عباسیان از نظر شرارت دست کمی از امویها نداشتند، بلکه بدتر از آنها بودند، متوکل عباسی یکی از خلفای عباسی بود که بسیار سرسخت و دشمن اهل بیت بود که عداوت و کینهاش بسیار آشکار بود.
وقتی که امام هادی(ع) در مدینه بودند، گویا خبرهایی از فعالیتهای امام را به متوکل عباسی میدهند، لذا امام هادی به حسب ظاهر به سامرا دعوت میکند که امام به طور اجباری از مدینه به سوی سامرا رهسپار میشود.
از آنجایی که آب و هوای سامرا مطلوب بود، متوکل ارتش خود را به سامرا گسیل میدهد، امام هادی هم وقتی وارد سامرا شدند، طبعاً در این شهر معرفی چند مانع پولدار شدن نظامی زیر نظر مستقیم عباسیان قرار گرفتند.
بعد از هجرت اجباری امام هادی، امام حسن عسکری(ع) همراه برادر بزرگترش «سید محمد» از مدینه به سامرا هجرت کردند، در این زمان امام 4 سال سن داشتند، در این چند سالی که امام همراه با پدر بزرگوارش امام هادی(ع) در سامرا بودند به طور ناشناس زندگی کردند، به گونهای که بسیاری از مردم سامرا و بنیهاشم از وجود امام حسن عسکری(ع) اطلاعی نداشتند و این هم علتش واضح بود، چون امام هادی(ع) میخواست سرپوشی بر امام عسکری(ع) بزند تا دشمن نسبت به ایشان حساس نشود.
بنابراین سید محمد فرزند امام هادی چون بزرگتر بود، در نظر مردم جلوه خاصی داشت، به همین جهت بعضیها فکر میکردند بعد از امام هادی(ع)، سید محمد امام میشود، با این وجود سید محمد در سال 252 هجری از دنیا رفت، تازه آن زمان فهمیدند که امام حسن عسکری(ع) وارث امامت است، با شهادت امام هادی در سال 254 هجری، دوران امامت امام عسکری(ع) آغاز شد.
امام حسن عسکری(ع) چه عملیات کاربردی را برای تبیین مسئله غیبت در میان مردم انجام دادند؟
-امام عسکری(ع) چون میدانست که فرزندش همان موعود امم است، طبعاً باید تمهیداتی را انجام میداد تا مردم اولاً با متولد شدن امام زمان(عج)، غیبت امام و در نهایت با نبود امام(عج) ملموس شوند، هر سه این موارد، وظیفه بسیار بزرگی بر عهده امام عسکری بود.
با توجه به اینکه دوران امامت امام حسن عسکری(ع) نزدیک به دوران غیبت فرزندش امام دوازدهم(عج) بود، امام علیرغم مشکلات و تبلیغاتی که برای ایشان وجود داشت به تبیین مسئله غیبت پرداختند، به طوری که امام حسن عسکری(ع) نامهای را به احمد بن اسحاق مینویسد و خبر ولادت فرزندش را میدهد: «برای ما فرزندی متولد شد، پس باید پیش تو پوشیده و از تمام مردم مکتوم و مخفی باشد، زیرا ما او را ظاهر نمیکنیم، مگر برای نزدیکترین خویشان و عزیزترین موالیان و شیعیان او ، دوست داشتم او را به تو معرفی کنم تا خداوند تو را به وسیله او شاد و خوشحال کند، همان طور که ما را به وجود او خوشحال و شاد کرد».
با این حال، امام عسکری(ع) در ایام زندانی بودنش در زندان معتضد عباسی کمی پیش از تولد حضرت مهدی(عج) به یکی از هم زندانیهایش فرمود: «به خدا سوگند، به زودی خداوند برای من پسری عنایت خواهد فرمود که زمین را پر از عدل و داد خواهد کرد».
در روایتی ابىهاشم جعفرى نقل میکند به امام حسن عسکرى(ع) عرض کردم: پرسشى دارم، ولى بزرگوارى شما مانع پرسیدن من است، اجازه مىدهید آن را مطرح سازم؟ امام فرمود: بپرس، گفتم: سرورم، آیا شما را فرزندى هست ؟ فرمود: آرى.
امام حسن عسکری(ع) در مواردی خاص فرزند دلبندش را به یاران خاص خود نشان میداد تا شبهههای درباره تولد امام زمان(عج) پیش نیاید، به طوری که احمد بن اسحاق نقل میکند: بر امام عسکری(ع) وارد شدم و خواستم از جانشین پس از ایشان پرسش کنم؛ او آغاز سخن کرد و فرمود: «ای احمد بن اسحاق! خدای سبحان از زمان آدم زمین را خالی از حجّت نگذاشته است و تا روز قیامت نیز از حجّت خالی نخواهد گذاشت، به واسطه او بلا را از اهل زمین دفع میکند و باران میفرستد و برکات زمین را بیرون میآورد».
پرسیدم: ای فرزند رسول خدا! امام و جانشین پس از شما کیست؟، حضرت شتابان برخاست و داخل خانه شد و سپس برگشت، در حالیکه بر شانهاش کودکی سه ساله بود که صورتش مانند ماه شب چهارده میدرخشید، پس فرمود: «ای احمد بن اسحاق! اگر نزد خدای سبحان و حجتهای او گرامی نبودی، این فرزندم را به تو نشان نمیدادم، او همنام و همکنیه رسول خدا(ص) است، کسی است که زمین را پر از عدل و داد میکند؛ همچنان که پر از ظلم و جور شده باشد».
همچنین یکی دیگر از اقدامهای امام حسن عسکری(ع) این بود که امام پشت پرده نشستن را انتخاب کردند تا مردم به ندیدن امام عادت کنند یا اینکه امام عسکری(ع) از طریق نامه به سؤالها پاسخ میداند تا اگر مردم بعد از ایشان، امام زمان(عج) را ندیدند، وحشت نکنند.
اتفاقات بسیار خطرناکی در حال وقوع هستند
انتخاب دیگر این است که بگویم من سعی خواهم کرد بهترین کار را انجام دهم کاری که کشاورزان در هند، دهقانان فقیر در هندوراس و بسیاری دیگر مانند آنان در سراسر جهان انجام میدهند. اگر با خود بگوییم «من این کار را به بهترین شکل ممکن انجام خواهم داد» شاید بتوانیم به دنیای شایستهای برسیم که در آن مردم احساس کنند میتوانند بدون شرم زندگی کنند. زندگی در دنیای بهتر.
فرارو- نوام چامسکی زبانشناس و متفکر چپگرای امریکایی: آن چه ما با آن مواجه هستیم اغلب به عنوان امری بیسابقه توصیف میشود یک بیماری همه گیر (کرونا)، فاجعه آب و هوایی و همیشه در معرفی چند مانع پولدار شدن کمین و نابودی هستهای. سه مورد آخرالزمانی. من میتوانم مورد چهارمی را نیز به آن اضافه کنم: نابودی قریب الوقوع آن چه از دموکراسی آمریکایی باقی مانده و تغییر ایالات متحده به سمت یک دولت عمیقا اقتدارگرا و طرفدار فاشیسم که زمانی که جمهوری خواهان به قدرت برسند محتمل به نظر میرسد. بنابراین، میتوان از چهار اسب آخرالزمانی سخن گفت.
به گزارش فرارو به نقل از tomdispatch، باید به خاطر داشته باشیم که جمهوری خواهان حزب انکار هستند و متعهد به مسابقه برای نابودی آب و هوا از طریق رها شدن در دستان ویرانگر اصلیای که اکنون او را مانند یک نیمه خدا میپرستند. با توجه به قدرت ایالت متحده این خبر خوبی برای این کشور و جهان نیست.
انستیتو بین المللی برای دموکراسی و انتخابات به تازگی گزارشی را درباره وضعیت جهانی دموکراسی در سال ۲۰۲۱ میلادی منتشر کرده است. این انستیتو میگوید که ایالات متحده کشوری است که دموکراسی در آن «در حال لغزش» است. حزب جمهوری خواه آشکارا (حتی پنهان نیز نمیکند) در حال تضعیف آن چیزی میباشد که از دموکراسی امریکایی باقی مانده است.
جمهوری خواهان خیلی سخت روی این موضوع کار میکنند. از زمان ریاست جمهوری «ریچارد نیکسون»، جمهوری خواهان مدت هاست که درک کردهاند اساسا یک حزب اقلیت هستند و با تبلیغ تعهد آشکار خود به رفاه افراد به شدت ثروتمند و شرکتها، قادر به کسب رای نیستند. بنابراین، آنان مدت هاست که توجه خود را به مسائل به اصطلاح فرهنگی معطوف کرده اند.
این تحرکات با استراتژی جنوبی نیکسون آغاز شد. او متوجه شده بود که حمایت حزب دموکرات از قوانین حقوق مدنی (هر چند محدود) باعث میشد آنان حزب حمایت پایگاه رای دهنده دموکراتهای جنوب را که آشکارا نژادپرست افراطی بودند از دست بدهند. دولت نیکسون با استراتژی جنوبی خود از این وضعیت بهره برد و اشاره کرد که حزب جمهوری خواه به حزب برتری سفید پوستان تبدیل خواهد شد.
در سالیان بعد آنان مسائل دیگری را انتخاب کردند. آنان با خود گفتند بیایید به «نظریه انتقادی نژاد» حمله کنیم. این حملهای همه آن چیزهایی که افراد را میتوانست از طریق آن افراد را کنار هم جمع کند: برتری سفیدپوستان، نژادپرستی، زن ستیزی، مسیحیت، حقوق ضد سقط جنین.
جمهوری خواهان در زمینه انتخابات و رای گیری از ویژگیهای رادیکال غیر دموکراتیکی که در سیستم قانون اساسی و مزیتهای ساختاری جمهوری خواهان به عنوان حزبی که نماینده جمعیتهای پراکنده روستایی و جمعیت سنتی مسیحی و ناسیونالیست سفیدپوست است بهره برداری کرده اند. با استفاده از چنین مزایایی، حتی با اقلیت آرا آنان باید بتوانند چیزی مانند قدرت تقریبا دائمی را حفظ کنند.
در واقع، اگر دونالد ترامپ یا فردی شبیه او ریاست جمهوری را در سال ۲۰۲۴ میلادی برعهده بگیرد این وضعیت ممکن است دوام نیاورد. در آن زمان بعید نیست که ایالات متحده نه از جهان سخن خواهد گفت و نه برای مقابله با تاثیرات تغییرات آب و هوایی و تخریب زیست محیطی کاری خواهد کرد.
با وجود چندین گروه شبه نظامی مسلح در سراسر امریکا و با توجه به آن چه در تاریخ ۶ ژانویه (حمله به ساختمان کنگره) رخ داد احتمال گسترش ناآرامیهای مدنی در داخل امریکا را خیلی جدی میبینم. در واقع، شاید یک سوم یا تعدادی بیشتر از جمهوری خواهان فکر میکنند که ممکن است استفاده از زور و قوه قهریه برای به اصطلاح «نجات کشورمان» به زعم آنان ضروری میباشد.
جمله «کشورمان را نجات دهید» معنای روشنی دارد. ترامپ از مردم خواست تا بسیج شوند تا دموکراتها نتوانند امریکا را با «جنایتکارانی» که در سرزمینهای دیگر از زندان آزاد میشوند و به عنوان مهاجر به سرزمینهای امریکا میآیند غرق کنند مبادا که آنان «جایگزین» سفید پوستان امریکایی شوند و امریکا را نابود کنند. نظریه «جایگزینی بزرگ» که از سوی عناصر فاشیست مورد استفاده قرار میگیرد در سخنان ترامپ بازتاب یافته است. ترامپ افراطیترین و موفقترین نمونه عملی باور به این نظریه است.
شاید بپرسید در این مورد چه کاری میتوانیم انجام دهیم؟ تنها ابزار موجود چه بخواهیم و چه نخواهیم آموزش و سازماندهی است. راه دیگری وجود ندارد این به معنای تلاش برای احیای جنبش اصیل کارگری است که در گذشته در خط مقدم حرکت به سوی عدالت اجتماعی قرار داشت. این هم چنین به معنای سازماندهی سایر جنبشهای مردمی، انجام تلاشهای آموزشی برای مقابله با کارزارهای مرگبار ضد واکسن است که اکنون در جریان میباشد. کسب اطمینان از این که تلاشهای جدی برای مقابله با بحران آب و هوایی صورت خواهد گرفت. هم چنین، به معنای بسیج علیه تعهد دو حزبی (جمهوری خواه و دموکرات) برای افزایش هزینههای نظامی خطرناک و تحریکآمیز است. این به معنای اقدام علیه موضع گیریای در قبال چین است که میتواند منجر به درگیری شود؛ درگیریای که هیچ کس نمیخواهد. تنها باید روی این موضوعات کار کنیم و راه دیگری وجود ندارد.
علاوه بر آن در چهار دهه گذشته نابرابری شدیدی در امریکا ایجاد شده که بخشی از حمله نئو لیبرالی رخ داده به امریکا در این بازه زمانی بود که علاوه بر جمهوری خواهان دموکراتها نیز در آن مشارکت داشته اند. در چنین شرایطی ۱ درصد بالایی جامعه از بیشترین ثروت برخوردار هستند. مطالعهای صورت گرفته توسط موسسه «رند» این میزان ثروت را نزدیک به ۵۰ تریلیون دلار تخمین زده است.
در طول شیوع کرونا اقداماتی برای نجات اقتصاد از فروپاشی انجام شد که منجر به ثروتمند شدن همان تعداد اقلیت ثروتمندان شده بود. یکی از مهمترین تلاشها آن بوده که ایالتها قوانینی را وضع کنند که حتی تحقیق درباره دزدی از دستمزد کارگران را نیز ناممکن میسازند چه رسد به مجازات عاملان این دزدی. هرساله میلیاردها دلار از کارگران با خودداری از پرداخت اضافه کاری آنان دزدیده میشود. بخش تجاری میخواهد جلوی تلاشها برای پاسخگو کردن در این زمینه را بگیرد.
یک بررسی نشان داد که خدمات درآمد داخلی (سازمان دولتی و اداره زیرمجموعه وزارت خزانهداری ایالات متحده آمریکا) به دنبال بررسی تخلفهای مالیاتی شرکتهای ثروتمند نمیرود. در هر سطحی که فکر کنید این جنگ طبقاتی از طرف اربابان، بخش شرکتها و ابر ثروتمندان با شدت در حال وقوع است و آنان از هر ابزاری برای کسب اطمینان از ادامه آن استفاده خواهند کرد تا زمانی که در نابودی نه تنها دموکراسی آمریکایی بلکه امکان بقا به عنوان یک جامعه سازمان یافته موفق شوند.
وحشت کماکان وجود داشته با گذشت زمان قدرت آن فرسایش یافته، اما خطر به طور کامل از بین نرفته است. برده داری لغو شد، اما بقایای آن به اشکال جدید و شرور باقی مانده است. این بردگی نیست، اما به اندازه کافی وحشتناک است. با این وجود، کارهای زیادی برای انجام دادن وجود دارد.
نظام مشروطه و پارلمانی در قرن هجدهم گام رو به جلویی بود. حتی عبارت «ما مردم»، حاکمان خودکامه اروپا را به وحشت انداخته بود و عمیقا نگران بودند که شرارت دموکراسی (آن چه در آن زمان جمهوری خواهی نامیده میشد) ممکن است گسترش یابد و زندگی متمدن را تضعیف کند. این روند گسترش یافت و زندگی متمدن نه تنها ادامه یافت بلکه حتی بهبود پیدا کرد.
دورههایی از پسرفت و پیشرفت وجود دارند، اما جنگ طبقاتی هرگز پایان نمییابد و اربابان هرگز تسلیم نمیشوند. آنان همواره به دنبال هر فرصتی هستند و اگر آنان تنها شرکت کنندگان در مبارزه طبقاتی باشند ما واقعا پسرفت خواهیم داشت.
ما در این دنیا زندگی میکنیم نه در دنیایی که دوست داریم تصور کنیم. در این دنیا اگر صرفا به زمان بندی مقابله با تخریب محیط زیست فکر کنید بسیار کوتاهتر از زمانی میباشد که برای انجام تغییر شکل چشمگیر نهادهای اساسی ما لازم است. این بدان معنا نیست که شما باید تلاش خود برای بهبود اوضاع را رها کنید. شما همواره باید این کار را انجام دهید و روی راههایی برای افزایش آگاهی، بالا بردن درک و ایجاد اصول اولیه نهادهای آینده در جامعه کنونی کار کنید.
در عین حال، اقدامات برای نجات ما از خود تخریبی باید در چارچوب اساسی نهادهای موجود انجام شود برخی اقدامات از طریق اصلاح آن بدون تغییر اساسی قابل انجام است و ما میدانیم که چگونه میتوان آن را انجام داد.
روش اصلی البته آموزش است. مردم باید بفهمند که در دنیا چه میگذرد. این نیاز به ابزاری برای انتشار اطلاعات و تجزیه و تحلیل و فراهم ساختن فرصتهایی برای بحث دارد که در بیشتر موارد آن فضا و فرصت را در رسانههای جریان اصلی پیدا نمیکنید. راه دیگری نیز وجود دارد: سازماندهی. اجرای برنامههای آموزشی و فرهنگی در داخل سازمانها امکانپذیر و در واقع آسان است.
این یکی از کمکهای مهم جنبش کارگری در زمانی بود که نهادی پر جنب و جوش و سرزنده محسوب میشد و یکی از دلایل اصلی این بود که «رونالد ریگان» و «مارگارت تاچر» نخست وزیر بریتانیا مصمم بودند که کارگران را نابود کنند و این کار را انجام دادند. اولین حرکت آنان حمله به جنبش کارگری بود.
برنامههای آموزشی و فرهنگی وجود داشت که مردم را گردهم میآورد تا در مورد جهان فکر کنند آن را درک کرده و ایدهها را توسعه دهند. برای این کار نیاز به سازمان وجود دارد. انجام این کار به تنهایی یا توسط یک فرد بسیار دشوار است. علیرغم تلاش شرکتها برای در هم شکستن اتحادیهها تا اواخر دهه ۱۹۵۰ میلادی مطبوعات کارگری پر جنب و جوشی در ایالات متحده وجود داشتند. مدت زمان زیادی به طول انجامید تا این مطبوعات از بین برده شدند.
در ایالات متحده تاریخ یک مطبوعات کارگری پر جنب و جوش و مترقی وجود دارد که به قرن نوزدهم باز میگردد زمانی که یک پدیده بزرگ بود. این میتواند و باید به عنوان بخشی از احیای یک جنبش کارگری مبارز و فعال در خط مقدم پیشرفت به سوی عدالت اجتماعی احیا شود. پیشتر رخ داده و باز هم ممکن است تکرار شود. رسانههای مستقل عنصر مهمی در این امر هستند.
گرامشی در اواخر نوجوانی در اوایل دهه ۱۹۲۰ میلادی یکی از فعالان برجسته کارگری چپ در ایتالیا بود. او در سازماندهی گروههای چپ کارگری بسیار فعال بود. در ایتالیا، حکومت فاشیست در اوایل دهه ۱۹۲۰ میلادی به قدرت رسید. یکی از اولین اقدامات آن حکومت فرستادن گرامشی به زندان بود. دادستان در جریان محاکمه اظهار داشت: «باید این صدا را خاموش کنیم» (البته این باعث میشود تا ما اهمیت رسانه و صداهای مستقل را دریابیم) بنابراین، او را روانه زندان کردند.
گرامشی زمانی که زندانی بود دفترچههای زندان خود را نوشت. او ساکت نشد اگرچه عموم مردم نتوانستند آثارش را بخوانند. او به کاری که شروع کرده بود ادامه داد و در آن نوشته نقل قولهایی بود که شما به آن اشاره کردید. در اوایل دهه ۱۹۳۰ میلادی او نوشت که دنیای قدیم در حال فروپاشی است در این میان در آن زمان علائم بیمارگونهای وجود داشتند: موسولینی و هیتلر. آلمان نازی تقریبا بخشهای زیادی از جهان را فتح کرد. روسها هیتلر را شکست دادند. در غیر این صورت، احتمالا نیمی از جهان توسط آلمان نازی اداره میشد. علائم بیماری در همه جا نمایان بود. نقل قول «بدبینی عقل، خوش بینی اراده» میتواند مصداق عمل امروز ما نیز باشد. همانند باور گرامشی ما باید به جهان معقولانه و بدون توهم نگاه کنیم آن را درک کرده و تصمیم بگیریم که چگونه عمل کنیم و متوجه شویم که نشانههای تلخی وجود دارد.
اتفاقات بسیار خطرناکی در حال وقوع هستند. این بدبینی عقل است. در عین حال، باید بدانیم که راههایی وجود دارند: فرصتهای واقعی. بنابراین، ما باید به ارادهای که داریم خوش بین باشیم بدان معنا که خود را وقف استفاده از همه فرصتهای موجود کنیم و برای غلبه بر علائم بیماریزا و حرکت به سوی دنیای عادلانهتر و شایستهتر تلاش کنیم.
آن چه من را امیدوار میکند آن است که مردم در سرتاسر جهان تحت شرایط بسیار سخت بسیار شدیدتر از آن چه که ما تصور میکنیم برای دستیابی به حقوق و عدالت تلاش میکنند. آنان امید خود را از دست نمیدهند.
مورد دیگر این است که هیچ گزینهای به سادگی در دسترس نیست. یک انتخاب این است که بگوییم من کمک میکنم تا بدترین سناریو رخ دهد. این یک انتخاب است. انتخاب دیگر این است که بگویم من سعی خواهم کرد بهترین کار را انجام دهم کاری که کشاورزان در هند، دهقانان فقیر در هندوراس و بسیاری دیگر مانند آنان در سراسر جهان انجام میدهند. اگر با خود بگوییم «من این کار را به بهترین شکل ممکن انجام خواهم داد» شاید بتوانیم به دنیای شایستهای برسیم که در آن مردم احساس کنند میتوانند بدون شرم زندگی کنند. زندگی در دنیای بهتر.
معرفی چند مانع پولدار شدن
مس رفسنجان با پیروزی یک بر صفر مقابل تراکتور از میانه جدول جدا و به جمع بالانشین ها نزدیک شد.
ورزش سه: مس رفسنجان با شش مساوی و یک برد پای به هفته هشتم لیگ برتر گذاشت. این تیم با ۹ امتیاز در مکان نهم حضور داشت و به دنبال کسب پیروزی در بازی خانگی امروز مقابل تراکتور بود تا به جمع مدعیان نزدیک شود؛ حریف اما در اوج آمادگی، تیمی نبود که به این راحتی ها به تیم ربیعی فرصت برد بدهد؛ شاگردان بردیف طی سه هفته اخیر، سه برد کسب کرده بودند. آنها هفته گذشته پرسپولیس را در تهران شکست داده و در ادامه روند صعودی خود در پی کسب برد مقابل مس در رفسنجان بودند.
برخلاف تصور اما میهمان آن تیمی نبود که مقابل پرسپولیس دیدیم؛ آنها با وجود اینکه با همان ترکیب، کار را شروع کردند اما در طول ۴۵ دقیقه نخست مقابل چهره تهاجمی مس یک مدافع بودند و جز چند موقعیت جزئی چیز دیگری برای نشان دادن در فاز تهاجمی نداشتند. شاگردان ربیعی در این نیمه یک بار توسط توکلی به گل رسیدند.
مس در نیمه دوم تهاجمی شروع کرد تا گل دوم را زده و خیال خود را رحت کند؛ در جریان یکی از حملات ابتدای نیمه این تیم، خطای هند حسینی و کارت زرد دوم به این بازیکن را شاهد بودیم که باعث شد تراکتور ده نفره به کار ادامه دهد. حملات مس بعد از اخراج حسینی شدت گرفت اما بی دقتی آذرباد و از دست دادن چند موقعیت خوب را در این لحظات شاهد بودیم.
۱۵ دقیقه پایانی بازی در اوج هیجان دنبال شد و در حالی که هر دو تیم موقعیت هایی طلایی برای گلزنی داشتند، هیچ گل دیگری رد و بدل نشد تا کار با برد یک بر صفر شاگردان ربیعی به پایان برسد.
هفته هشتم لیگ برتر ۰۲-۱۴۰۱
جمعه ۱۵ مهر ۱۴۰۱، ساعت ۱۸:۰۰
ورزشگاه: شهدای صنعت مس رفسنجان
تیم داوری: داور: فرزاد منصوری/کمکها: مهدی سیفی – حامد تازه پور/داور چهارم: ایمان کهیش/ ناظر: محمود رفیعی
ترکیب تیم مس رفسنجان:
حامد لک، رامتین سلیمانزاده، محمدحسین کریم زاده (حسن جعفری 81)،فراز امامعلی (منشا 73)، میثم تیموری (مهدی ترکمان 81)، شاهین توکلی، فرشید باقری (مهرداد رضایی 88)، محسن آذرباد (ایمان سلیمی 88)، جفرسون سیلوا، شیمبا، سید مهدی حسینی
ترکیب تیم تراکتور:
محمدرضا اخباری، هادی محمدی، سید محمد حسینی، حجت حقوردی، محمد آقاجانپور، سید ابوالفضل رزاقپور، رضا اسدی، ریکاردو آلوز، گوستاوو واگنین، مهدی هاشمنژاد (آرش قادری 61) و محمد عباسزاده
سرمربی: قربان بردیف
کارت زرد:
سید محمد حسینی 14 و 52
کارت قرمز:
سید محمد حسینی 52
اتفاق ویژه:
در شبی که دومین برد خانگی متوالی مس رفسنجان رقم خورد، این تیم روند شکست ناپذیری خود را حفظ کرده و با خروج از میانه های جدول، به بالانشین ها نزدیک شد.
بهترین بازیکن:
در شبی که مهاجمان مس رفسنجان موقعیت های بسیار زیادی را از دست دادند، این شاهین توکلی بود که در قامت مدافع تک گل سه امتیازی تیمش را به ثمر رساند تا ستاره زمین لقب بگیرد.
شرح گل:
مس رفسنجان 1 - تراکتور 0 (شاهین توکلی 14): ارسال کرنر آذرباد از سمت راست را شاهین توکلی با ضربه سر روانه دروازه تراکتور کرد که توپ بعد از برخورد به زمین و در حالی که اخباری یک تماشاگر بود، از خط عبور کرده و گل شد.
دقایق حساس:
دقیقه 20: ارسال آلوز را لک مشت کرد و در برگشت شوت کات دار واگنین در ریباند را مدافع مس از روی خط دروازه دور کرد.
دقیقه 33: شوت خطرناک کاپیتان مس از سمت راست را محمدرضا اخباری در حالت دراز کش در اختیار گرفت.
دقیقه 63: شوت سنگین فراز امامعلی از سمت راست محوطه جریمه با اختلافی اندک از کنار دروازه تراکتور راهی اوت شد.
دقیقه 65: فراز امامعلی در موقعیت تک به تک می رفت دروازه تراکتور را باز کند که ابتدا اخباری و سپس قادری مانع از این کار شدند.
دقیقه 70: فراز امامعلی در سومین تک به تک خود در عرض چند دقیقه دوباره ضربه خوبی به توپ نزد و اخباری با خروج از دروازه مانع از گلزنی او شد.
دقیقه 89: روی ارسال آلوز از سمت راست، رضا اسدی ضربه خطرناکی به توپ زد ولی حامد لک با خروجی به موقع توپ را راهی کرنر کرد.
دقیقه 4+90: حامد لک با پرواز دیدنی و به کمک تیر دروازه شوت استثنایی از روز ضربه ایستگاهی را روانه کرنر کرد.
دقیقه 5+90: گادوین منشا در موقعیتی تک به تک می رفت گل دوم را برای مس بزند ولی اخباری به زیبایی ضربه او را مهار کرد.
در حاشیه:
*طی پنج تقابل اخیر، تراکتور صاحب دو برده شده و مس رفسنجان نیز یک بار در جریان بازی و یک بار در ضربات پنالتی (جام حذفی) موفق به کسب برد شده است.
*قربان بردیف که تیمش مقابل پرسپولیس در تهران به بردی مهمی دست یافت به ترکیب تیم برنده دست نزده و تراکتور را با همان ترکیب راهی میدان کرده است.
*بعد از اینکه در اواخر نیمه دوم تعادل بازیکن مس داخل محوطه جریمه تراکتور بهم خورد، اعتراض شدید ربیعی به داور را شاهد بودیم که معتقد به خطای پنالتی بود.
* در اوایل نیمه دوم، کار به خاطر اعتراض اعضای نیمکت دو تیم به داور برای لحظاتی متوقف شد.
* حسینی که نیمه اول یک کارت زرد گرفته بود روی حمله حریف یک خطای هند مسلم انجام داد تا برای نجات دروازه تیمش اخراج را به جان بگیرد.
* برخورد توپ به دست بازیکنان تراکتور در اواخر نیمه دوم که داور متوجه آن نشد با اعتراض شدید نیمکت تیم مس همراه بود که به کارتی زرد برای یکی آنها منجر شد.
*یکی از اعضای نیمکت تیم تراکتور در دقایق تلف شده نیمه دوم به دلیل اعتراض شدید به داور، اخراج شد.
دیدگاه شما