به عبارتی تا زمانی که پیوت 4 در تصویر بالا شکل نگرفته بود ما هنوز قادر نبودیم که این کانال را رسم کنیم. حال که بعد از شکل گیری پیوت چهارم این کانال رسم شد، ما انتظار داریم که قیمت با رسیدن به سقف کانال، واکنش نشان داده انواع نقطه پیوت و به سمت پایین حرکت کند که همین اتفاق هم افتاده است (در تصویر پایین با فلش قرمز رنگ مشخص شده است).
پیوت پوینتها و راهنمای جامع استفاده از آن
پیوت پوینتها ( Pivot Points ) یکی از ابزارهایی هستند که همیشه مورد استفاده معاملهگران قرار داشتهاند اما با این حال خیلیها درک درستی از آن ندارند. در این مطلب قصد داریم تا مهمترین مفاهیم پیوت پوینتها که در معاملات شما تاثیر بسزایی دارند را بررسی کنیم. با طلاچارت همراه باشید…
پیوت پوینتها چه هستند؟
پیوت پوینتها در واقع سطوحی از قیمت هستند که بر اساس نوسانات قبلی قیمت محاسبه میشوند. محاسبه پیوت اصلی بسیار ساده است. کافیست بالاترین ( High )، پایینترین ( Low ) و قیمت پایانی ( Close ) روز قبلی را با یکدیگر جمع کرده و تقسیم بر ۳ کنید. به همین راحتی پیوت مرکزی یا همان پیوت اصلی محاسبه خواهد شد. بنابراین دیدید که پیوت پوینت مرکزی در واقع میانگین نوسانات روز گذشته میباشد.
البته شما میتوانید به جای اینکه پیوت پوینت را بر اساس بالاترین، پایینترین و قیمت پایانی روز قبلی را محاسبه کنید، این کار را برای نوسانات ماه گذشته، هفته گذشته، چهار ساعت یا یک ساعت اخیر انجام دهید. بنابراین پیوت پوینتها را برای هر دوره زمانی که مدنظرتان باشد میتوانید محاسبه کنید و محدودیتی نخواهید داشت. اما توجه داشتید باید که هرچه پیوت پوینت شما از نوسانات بلند مدتتری محاسبه شده باشد دارای قدرت بیشتری خواهد بود.
در تصویر زیر بالاترین، پایینترین و قیمت پایانی هفته گذشته علامت گذاری شدهاند. همانطور که میبینید، پیوت مرکزی هفته بعدی (خط قرمز رنگ) میانگینی از سه قیمت قبلی است.
در بالا و پایین پیوت مرکزی نیز سطوح دیگری قرار دارند. در بالای پیوت مرکزی سطوح R1 تا R3 قرار دارند و در پایین پیوت مرکزی نیز سطوح S1 تا S3 قرار میگیرند. همانطور که احتمالا از حرف اختصاری این سطوح متوجه شدهاید، سطوح R برای مقاومتها و سطوح S برای حمایتهای پیش رو هستند.
سطوح حمایت و مقاومتی پیوت بر اساس پیوت مرکزی و بالاترین و پایینترین قیمت نوسانات اخیر محاسبه میشوند. در ادامه فرمول محاسبات این سطوح را نیز میتوانید مشاهده کنید.
R1 = (۲ x P) – L
R2 = P + H – L
( R3 = H + 2 x (P – L
S1 = (۲ x P) – H
S2 = P – H + L
( S3 = L – 2 x (H – P
البته نیازی به دانستن و حفظ کردن این محاسبات نخواهید داشت. چرا که در نرم افزارهای معاملاتی اندیکاتورهایی وجود دارند که به سادگی و با چند کلیک سطوح پیوت پوینت را برای هر تایم فریمی که مدنظرتان باشد محاسبه میکنند. همچنین به جز اندیکاتورها، ماشین حسابهای پیوت نیز به وفور در اینترنت پیدا میشوند. کافیست عبارت Pivot Point Calculator را در گوگل جستجو کنید تا آنها را پیدا کنید.
چگونه پیوت پوینت را به نمودار خود اضافه کنیم؟
همانطور که گفتیم در نرم افزارهای تحلیلی و معاملاتی اندیکاتورهای مختلفی برای ترسیم اتوماتیک سطوح پیوت وجود دارند. در ادامه ما دو اندیکاتور را برای نرم افزار متاتریدر (و سایر برنامههای مبتنی بر آن مانند مفید تریدر و …) و تریدینگ ویو به شما معرفی خواهیم کرد.
برای استفاده از اندیکاتور پیوت پوینت در تریدینگ ویو کافیست از بخش اندیکاتورها آیتم Pivot Point Standard را انتخاب کنید. برای انجام این کار طبق تصویر زیر روی دکمه Indicators (یا اندیکاتورها) کلیک کرده و در کادر جستجو عبارت PPS را تایپ کنید. سپس اندیکاتور Pivot Point Standard را انتخاب نمایید.
برای نسخههای ۴ و ۵ متاتریدر نیز میتوانید اندیکاتورهایی که در دو لینک زیر قرار داده شدهاند را دانلود و نصب کنید. بعد از نصب از طریق بخش Navigator میتوانید اندیکاتور را گرفته و روی چارت بکشید و رها کنید تا سطوح پیوت را به شما نشان دهند.
چگونه از پیوت پوینتها در معاملات خود استفاده کنیم؟
روشهای مختلفی برای استفاده از پیوت پوینتها وجود دارد. بعضیها به شکل ساده و تنها بر اساس همین سطوح ترید میکنند و برخی دیگر نیز پیوت پوینتها را با سایر ابزارها و اندیکاتورهای تکنیکالی ترکیب میکنند. ما در این مطلب از سایت طلاچارت چند روش را به شما نشان خواهیم داد.
ابتدا طبق روشی که در بالا اشاره کردیم اندیکاتور Pivot Point Standard را به نمودارتان اضافه کنید. بعد از اضافه شدن اندیکاتور به نمودار، احتمالا نمودارتان فشرده خواهد شد که به دلیل نمایش سطوح پیوت میباشد. بنابراین با کلیک چپ ماوس نوار قیمت که در سمت راست نمودار قرار دارد را گرفته و چند بار به سمت بالا بکشید تا حالت نمایش کندلها واضحتر شود.
اکنون روی آیکون چرخ دنده که در مقابل نام اندیکاتور Pivot Point Standard قرار دارد کلیک کنید تا وارد بخش تنظیمات شوید. حالا بایستی تغییرات زیر را انجام دهید.
ابتدا مطمئن شوید که گزینه Type روی حالت Traditional قرار تنظیم شده است. در واقع حالتهای مختلفی از پیوتها وجود دارند که ما فعلا به همان حالت اصلی آن احتیاج داریم.
گزینه Show Historical Pivots را غیر فعال کنید تا پیوتهایی که مربوط به روزهای قبلی هستند نمایش داده نشوند.
در نهایت گزینه Pivot Timeframe را روی Daily تنظیم کنید تا سطوح پیوت روزانه نمایش داده شوند.
روش اول: استفاده کلاسیک از سطوح پیوت
در این روش، خیلی ساده از خود سطوح پیوت برای انجام معاملات استفاده میکنیم. به این معنا که هیچ ابزار دیگری را با آن ترکیب نمیکنیم. در واقع اگر قیمت زیر پیوت مرکزی قرار داشته باشد و سپس به آن برسد، انتظار واکنش نزولی خواهیم داشت. و بالعکس اگر قیمت در بالای پیوت مرکزی باشد و سپس به آن برسد انتظار واکنش صعودی را داریم. تکلیف سطوح حمایتی ( S ) و مقاومتی ( R ) پیوتها نیز مشخص است. اگر به حمایت پیوتی برسیم میخریم و اگر به مقاومت پیوتی برسیم میفروشیم.
البته نیازی به توضیح نیست که چنین روشی دارای ریسکهایی است انواع نقطه پیوت و بهتر است با سایر ابزارهای تکنیکال ترکیب شود تا موقعیتهای مطمئنتری را به ما نشان دهند.
حالا به سراغ مثالهایی از این روش خواهیم رفت. ابتدا با مثالی از نمودار اونس طلای جهانی شروع میکنیم.
همانطور که در نمودار اونس مشاهده میکنید قیمت دو بار به شکل بسیار زیبایی توسط پیوت مرکزی برگشت داده شده است که با هایلایت زرد رنگ و فلش آن برگشتها را مشخص کردهایم.
همچنین بعد از شکسته شدن پیوت مرکزی قیمت تا نزدیکی سطح S1 ریزش کرده و دوباره برگشته است. دلیل این برگشت را در ادامه همین مطلب متوجه خواهید شد.
در مثال دیگری بعد از گذشت حدودا یک ساعت از زمان شروع معاملات قیمت به سمت سطح R1 حرکت کرده است اما با فشار فروشندگان در فاصله ۶ هزار تومانی این سطح شاهد ریزش قیمت بودهایم.
بعد از آن قیمت بدون توجه خاصی به پیوت مرکزی آن را شکسته و به سطح S1 رسیده و از همانجا به سمت بالا برگشته است و واکنش خوبی را از این سطح شاهد بودهایم.
روش دوم: معامله بر اساس شکست سطوح پیوت
احتمالا از نام همین روش نیز متوجه کلیات کار شدهاید. به بیان خیلی ساده در اینجا ما از روش شکست سطوح یا همان Breakout Trading استفاده میکنیم. کافیست منتظر شکست یکی از سطوح پیوت باشید و پس از آن وارد معامله شوید و معامله را تا رسیدن به سطح پیوت بعدی باز نگه دارید.
البته این روش نیز ریسکهایی به همراه دارد. ریسکهایی که ناشی از شکستهای جعلی و برگشت دوباره قیمت میشود. در این شرایط نیز میتوانید صبر کنید و در پولبک قیمت به سطح پیوت شکسته شده وارد بازار شوید.
در مثال زیر که از نمودار GBP/AUD میباشد میبینید که قیمت بعد از کمی حرکت رنج زیر پیوت مرکزی بالاخره موفق به شکست آن شده است (فلش آبی). اما بهتر است برای جلوگیری از به دام افتادن در تله شکستهای جعلی، صبر کنیم تا قیمت مدتی بالاتر از سطح مدنظر تثبیت شده و سپس در پولبک به آن وارد معامله شویم. در واقع جایی که با فلش سبز رنگ مشخص شده است چنین حالتی را نشان میدهد.
بعد از آن هم میبینیم که قیمت به زیبایی به سطح R1 پیوت که هدف ماست رسیده است. به طور کلی واکنشهای مختلفی به سطوح پیوت در تصویر زیر میبینیم که بسیار زیبا هستند.
در مثال دیگری در ابتدای شروع معاملات در بالای پیوت مرکزی قرار داشته است. حدودا یک ساعت بعد از شروع بازار قیمت موفق به شکست و تثبیت زیر پیوت مرکزی شده است (فلش آبی). سپس قیمت دوبار حرکت پولبک را انجام داده و موقعیت مناسبی را برای فروشندگان بوجود آورده است (فلشهای سبز رنگ).
بعد از آن هم مشاهده میکنید که قیمت حرکت نزولی بسیار خوبی انجام داده و به سطح S1 پیوت که همان هدف ما میباشد رسیده است.
روش سوم: ترکیب پیوت و تکنیک تبدیل سطوح (COP)
قبلا در مطلبی به طور کامل تکنیک تبدیل سطح یا همان COP را برررسی کردهایم که از این لینک میتوانید آن را مطالعه کنید. این تکنیک یکی از اصول پایهای بازار و تحلیل تکنیکال است و تقریبا اکثر حرکات بازار بر اساس آن شکل میگیرد. بنابراین یادگیری آن بسیار مهم و البته خیلی هم ساده است.
حالا ما میتوانیم سطوح پیوت را با همین تکنیک ترکیب کرده تا معاملاتی با احتمال موفقیت بالاتر را پیدا کنیم. در واقع کافیست سطوح پیوت شما منطبق یا در فاصله نزدیکی با سطوح COP باشند.
در مثال زیر که باز هم روی نمودار GBP/AUD میباشد مشاهده میکنید که قیمت در روز جاری به نزدیکی پیوت مرکزی رسیده است. با نگاهی به گذشته قیمت میبینیم که اینجا یک سطح COP نیز میباشد. بنابراین با توجه به نزدیک بودن این دو سطوح به یکدیگر میتوانیم انتظار برگشت قیمت به سمت بالا بعد از رسیدن قیمت به محدوده این دو سطح را داشته باشیم.
در مثال دیگری از بازار داخلی مشاهده میکنید که قیمت بعد از باز شدن بازار با یک گپ مثبت به پیوت مرکزی که در نزدیکی یک سطح COP قرار دارد رسیده و سپس در همینجا دو بار (فلشهای آبی رنگ) با واکنش نزولی مورد انتظار ما مواجه شده است.
روش چهارم: ترکیب پیوت و اندیکاتورها
شما میتوانید سیگنالهای اندیکاتورها و اسیلاتورهای مورد استفادهتان را با سطوح پیوت ترکیب کنید. به عنوان مثال از سیگنال استوکاستیک یا واگرایی RSI به همراه سطوح پیوت بهره ببرید.
در مثال بعدی که روی نمودار EUR/CAD میباشد میبینیم که قیمت بعد از رسیدن به سطح S1 پیوت دچار واگرایی مثبت شده و بعد از آن نیز حرکت بسیار خوبی را به سمت بالا انجام داده است.
در صورتی که با واگراییهای RSI آشنایی ندارید میتوانید راهنمای جامع RSI را از اینجا بخوانید.
روش پنجم: ترکیب پیوت و نواحی عرضه و تقاضا
نواحی عرضه و تقاضا یکی از قدرتمندترین روشها برای پیدا کردن نقاط چرخش قیمت هستند. حالا ما میتوانیم پیوتها را نیز با این نواحی ترکیب کرده تا بتوانیم با اطمینان بالاتری بر اساس آنها معاملات خود را انجام دهیم.
اگر یادتان باشد در مثال مربوط به اونس طلای جهانی دیدیم که قیمت نرسیده به سطح S1 پیوت برگشت بسیار پرقدرتی انجام داد. دلیل این برگشت قوی چه بود؟ دلیل آن وجود یک ناحیه تقاضای قدرتمند در راستای همان سطوح S1 پیوت بود. در ادامه دوباره همان تصویر را مشاهده میکنید؛ با این تفاوت که ناحیه تقاضا (باکس سبز رنگ) نیز مشخص شده است. قیمت دقیقا به ناحیه تقاضا برخورد کرده و پرقدرت به سمت بالا برگشته است.
برای آشنایی با نواحی عرضه و تقاضا و روش معامله بر اساس آنها میتوانید در دوره استراتژی پرایس اکشن ما شرکت کنید.
در این مطلب سعی کردیم تا روشهای مختلف و کارآمدی که برای معامله بر اساس پیوتها وجود دارند را به شما نشان دهیم. شما انواع نقطه پیوت هم میتوانید استراتژی معاملاتی خود را با پیوتها ترکیب کرده تا نقاط ورود با احتمال موفقیت بیشتر را بدست بیاورید.
تعریف نقاط پیوت Pivot در فارکس
نقطه پیوت در بازارهای مالی شاخصی است که معامله گران، از آن برای تشخیص نقاط عطف بالقوه استفاده می کنند. پیوت در فارکس برای تعیین سطوح تمایل بازار از کم رونق به پررونق اندازه گیری می شود. معامله گران ارز این نقاط را به عنوان نشانگرهای پشتیبانی و مقاومت در نظر می گیرند. همچنین، معامله گرانی که برنامه ی معاملاتی روزانه دارند، از پیوت به عنوان یک روش برای تعیین صعودی و نزولی بودن بازار استفاده می کنند.
کالبدشکافی نقاط پیوت فارکس
از آن جا که تصور می شود پیوت در بازارهای نقد خوب کار کند، بازار ارز یکی از بهترین موارد استفاده ی آن است. کسانی که روزانه معامله می کنند، از پیوت محاسبه شده و استفاده شده توسط معامله گران دیگر استفاده انواع نقطه پیوت می کنند و سطح ورود، توقف ها و سود بردن از بازار را تعیین می کنند. محاسبه گرهای پیوت، به صورت رایگان و توسط برخی کارگزارها و وبسایت های مرتبط، در اختیار معامله گران قرار دارد. براساس فلسفه ی هر معامله گر، پیوت می تواند با خطوط روند، سطوح فیبوناچی، میانگین حرکت، بالا و پایین های پیشین بازار یا بستن پوزیشن ها مطابق باشد.
در حالی که پیوت می تواند با سطوح مختلفی مرتبط باشد، برخی از این نقاط توسط این فرمول به دست می آید:
Forex Pivot Point= High+Low+Close/3
استفاده از نقاط پیوت در معاملات فارکس
یکی از ابزارهایی که سطوح مقاومت و پشتیبانی بالقوه را در اختیار معامله گران فارکس قرار می دهد و در کاهش ریسک به آن ها کمک می کند، نقطه پیوت و مشتقات آن است. استفاده از نقاط مرجع، مانند مقاومت و پشتیبانی، به یک معامله گر کمک می کند تا زمان ورود به بازارها، توقف ها و بیرون کشیدن سود خود را تعیین کند. با این حال، بسیاری از معامله گران تازه کار توجه بیش از اندازه ای به شاخص های فنی مانند MACD و RSI می کنند. این شاخص ها با وجود اینکه کارامد هستند، در شناسایی نقاط خطرناک عاجزند. ریسک های ناشناخته منجر به مارجین کال Margin Call می شود اما ریسک محاسبه شده، شانس موفقیت را در طولانی مدت افزایش می دهند. در این مقاله، استدلال می کنیم که چرا ترکیبی از پیوت و ابزارهای تکنیکال سنتی از ابزارهای تکنیکال قوی تر عمل می کند و کارامد بودن نقطه پیوت را در بازار فارکس بررسی می کنیم.
بازخوانی پیوت Pivot
نقطه پیوت Pivot برای منعکس کردن جهت تمایل بازار به تغییر و تعیین روند کلی در یک بازه ی زمانی مشخص استفاده می شود. نقطه پیوت لولای دری است که باز و بسته شدنش، توسط نوسانات و بالا و انواع نقطه پیوت پایین بازار مشخص می شود. این نقطه در ابتدا توسط معامله گران کف معاملات سهام و بازارهای آتی استفاده می شد اما حالا اغلب معامله گران به خاطر ارتباط این نقطه با سطوح پشتیبانی و مقاومت، از آن برای تأیید روندها و کاهش ریسک استفاده می کنند.
مانند سایر اشکال تحلیل خط روند، نقاط پیوت روی اهمیت بین بالا، پایین و قیمت های پایان روزهای معاملاتی تمرکز می کند؛ یعنی برای محاسبه نقطه پیوت روز معاملاتی جاری، از قیمت روز قبل استفاده می شود. با اینکه نقاط پیوت تقریباً برای تمام ابزارهای معاملاتی کارامدند، به طور ویژه تری در خدمت بازار فارکس و معاملات جفت ارزها هستند.
سطح پشتیبانی Support و مقاومت Resistance
برای شناسایی پیوت از محاسباتی برای کمک به تشخیص سطوح مهم پشتیبانی و مقاومت استفاده می شود. خطوط پشتیبانی و مقاومت ساختارهایی نظری هستند که برای توضیح عدم تمایل معامله گران به بالا بردن قیمت های یک دارایی فراتر از نقاط مشخص به کار می روند.
اگر به نظر برسد بازار پررونق Bull Market قبل از توقف یا برگشت/وارونه شدن به سطح مطلوبی می رسد، می گوییم که به سطح مقاومت رسیده است. اگر به نظر برسد بازار کم رونق Bear Market قبل از خرید و فروش مداوم، تا نقاط قیمت مشخصی سقوط می کند، می گوییم به سطح پشتیبانی رسیده است.
محاسبه نقاط پیوت Pivot
چندین فرمول مشتق وجود دارد که می توان از طریق آن ها پیوت پشتیبانی و مقاومت بین جفت ارزهای فارکس را ارزیابی کرد. این مقادیر را در گذر زمان ارزیابی می کنند و در مورد احتمال حرکت قیمت ها از سطوح معین، نتیجه گیری می کنند. محاسبه با قیمت روز قبل شروع می شود. فرمول را در بالا آوردیم اما این جا هم بهتر است دوباره یادآوری کنیم:
Pivot Point for Current = High (previous) + Low (previous) + Close (previous)/3
نقطه پیوت بعد از آن برای محاسبه ی تخمینی پشتیبانی و مقاومت روز معاملاتی جاری استفاده می شود.
Resistance 1 = (2 x Pivot Point) - Low (previous period)
Support 1 = (2 x Pivot Point) - High (previous period)
Resistance 2 = (Pivot Point - Support 1) + Resistance 1
Support 2 = Pivot Point - (Resistance 1 - Support 1)
Resistance 3 = (Pivot Point - Support 2) + Resistance 2
Support 3 = Pivot Point - (Resistance 2 - Support 2)
از این اطلاعات چگونه استفاده کنیم؟
نقطه پیوت Pivot و مشتقاتش، پشتیبانی و مقاومت بالقوه هستند. مثال زیر، یک برنامه ی همگام با اسیلاتور RSI را نشان می دهد. این یک معامله با ریسک بالا و سودآور است. به دلیل بالای اخیر (یا پایین برای خرید)، ریسک به خوبی مشخص شده است.
نقاط پیوت مثال های بالا، با استفاده از داده های هفتگی محاسبه شده است. مثال بالا نشان می دهد که از 16 تا 17 آگوست، به عنوان مقاومت خالص، R1 در نقطه ی (دایره ی اول) 1.2854 نگه داشته و براساس RSI، روند صعودی محدود است.
Sell short at 1.2853.
Stop at the recent high at 1.2885.
Limit at the pivot point at 1.2784.
معامله ی اول سود 62 پیپی با ریسک 32 پیپی را به همراه داشت. نسبت سود به ریسک 2.16 بود. هفته ی بعد تقریباً برنامه به همان شکل است. هفته با پشتیبانی از بالاتر از R1 در 1.2908 شروع شد.
Sell short at 1.2907.
Stop at the recent high at 1.2939.
Limit at the pivot point at 1.2802.
این معامله 105 پیپ سود و تنها 32 پیپ ریسک داشت. نسبت سود به ریسک 3.28 است.
جمع بندی
نقطه های پیوت تغییرات جهت های بازار معاملات است که اگر از نمودار درستی استفاده شود، می توان از آن ها در تشخیص روند کلی قیمت استفاده کرد. برای تشخیص سطوح پشتیبانی و مقاومت، از اعداد بالا، پایین و بسته شدن قیمت در دوره های قبلی استفاده می کنند. نقطه پیوت شاید رایج ترین شاخص های پیشرو در تحلیل تکنیکال هستند. انواع مختلفی از پیوت وجود دارد که هر کدام فرمول و مشتقات خاص خودش را دارد اما فلسفه ی ضمنی معاملاتی تمام آن ها یکسان است.
هنگام استفاده در کنار سایر ابزارهای تکنیکال، این نقطه ها همچنین نشان می دهند که هجوم ناگهانی و همزمان معامله گران به بازار، در چه زمانی اتفاق می افتد. این جریان های بازار، غالباً فرصت های سودآوری معامله گران فارکس را رقم می زنند. این نقاط به معامله گران کمک می کنند که متوجه شوند از کدام نقاط مهم قیمتی برای ورود، خروج با دستور توقف استفاده کنند. نقطه پیوت بر اساس هر بازه ی زمانی محاسبه می شود.
سرمایه گذاران حتی می توانند با داده های سالانه، به صورت تقریبی نقاط قابل توجه سال آینده را تعیین کنند. صرف نظر از بازه ی زمانی که می تواند متفاوت باشد، تحلیل و فلسفه ی معاملاتی تغییر نمی کند. این یعنی، نقاط پیوت محاسبه شده، به معامله گر می گوید که نقاط پشتیبانی و مقاومت دوره ی آینده کجاست اما هر معامله گری باید همیشه آماده ی انجام اقدامات لازم باشد. هیچ چیز در معاملات مهم تر از آمادگی نیست.
نحوه شناسایی پیوت ها با مکدی
اگر شما جز آن دسته از کسانی باشید که برای تحلیل بازارهای مالی از تحلیل تکنیکال استفاده می نمایید. بارها شنیده اید که افراد مختلف در مورد کلمه پیوت صحبت کرده اند.
اگر از یک معامله گر سوال نمایید که هدفش از تحلیل کردن چیست احتمالا به شما خواهد گفت که می خواهد نقاط چرخش بازار(تغییر روند) را پیدا کند.
به چرخش های کوچک بازار که نشان از نوسانات کوتاه مدت دارند و از اعتبار کمتری برخوردار هستند پیوت مینور گفته می شود.
توجه داشته باشید که هیچ یک از این پیوت ها برای رسم الگوهای نموداری مناسب نیستند و صرفا کاربرد آن ها برای معامله گرانی است که می خواهند از روش نوسان گیری استفاده نمایند.
اگر در بازار قیمت چرخشی بزرگ انجام دهد و به طور کامل روند اصلی در بازار تغییر کند از نگاه تحلیل گران پیوت ماژور در بازار تشکیل شده است.
این نکته را مدنظر قرار دهید انواع نقطه پیوت که برای رسم الگوها، کانال ها و خطوط روند باید از این نقاط استفاده نمایید.
• به یاد داشته باشید اگر در ترسیم موارد بالا یکی از پیوت های ماژور را در نظر نگیرید و نقاط دیگر را به یکدیگر متصل کنید تحلیل شما فاقد اعتبار است و احتمالا قیمت واکنشی به سطوح مد نظر شما نشان نخواهد داد.
این روش بیشتر مناسب کسانی است که سال هاست که در بازارهای مالی فعالیت می کنند و به دلیل تحلیل نمودار های مخلتلف از تجربه و تبحر بالایی برخوردار هستند.
در این روش بهتر است از تایم فریم های بالا آغاز نمایید و برگشت های بزرگی که با چشم قابل مشاهده هستند را به عنوان پیوت ماژور و اصلاحات کوچک را به عنوان پیوت مینور در نظر بگیرید.
اما این را در نظر داشته باشید همه نمودار ها مثل تصویر زیر ساده نخواهند بود و هرچه تایم فریم را انواع نقطه پیوت کاهش دهید کار سخت تر خواهد شد. پس پیشنهاد می کنم از روش دوم برای تشخیص استفاده نمایید.
برای اینکه با استفاده از این روش بتوانیم پیوت های ماژور صحیح را انتخاب نمایید باید سه شرط زیر برقرار باشد.
• اگر هیستوگرام مکدی به صفر نزدیک شده باشد اما تغییر فاز رخ نداده بود می توانیم آن را به عنوان یک تغییر فاز بپذیریم.
• به این مورد توجه داشته باشید که در تغییر فاز کمدی ممکن است بالاترین نقطه هیستوگرام با قیمت تفاوت داشته باشد. در تعیین پیوت ماژور مهمترین نقطه برای ما بالاترین قیمت در فاز مکدی است نه بالاترین نقطه مکدی.
• برخی از تحلیل گران برقرار بودن هر سه شرط بالا را الزامی می دانند اما برخی دیگر معتقد هستند برقرار بودن شرط 1 و یکی از شروط 2 و 3 برای در نظر گرفتن یک پیوت به عنوان پیوت ماژور کافی است.
• به شخصه در تحلیل گران دسته دوم قرار می گیریم زیرا اعتقاد دارم تحلیل تکنیکال یک هنر است و سختگیری بیش از حد معامله گر را دچار چالش خواهد کرد.
تصویر زیر نمودار غپینو است که در بالا خطوطی را برروی آن رسم کردیم و حال قصد داریم با قوانین بالا درستی خطوط رسم شده را بررسی نماییم.
در تصویر بالا مربع هایی که به رنگ آبی رسم شده اند نشان دهند یک پیوت ماژور هستند که قیمت 38.2 موج قبلی را اصلاح کرده است.
مربع های سبز رنگ پیوتی را نشان می دهند که قیمت از لحاظ زمانی 38.2 موج قبلی را طی کرده است اما از نظر قیمت خیر. در نظر گرفتن این نقطه به عنوان پیوت ماژور بستگی به روش تحلیل است که معامله گر از آن استفاده می نماید
مربع های قرمز رنگ صرفا نقاطی هستند که می توان آن ها را به عنوان یک پیوت مینور در نظر گرفت زیرا در زمان تشکیل این نقاط تغییر فازی در مکدی رخ نداده.
اولین نکته ای که باید در نظر بگیرید این است که اگر خط از مربع های آبی عبور کرده باشد خط رسم شده صحیح است.
با توجه به نکته گفته شده خط قرمز نمی تواند خطی درست باشد زیرا با توجه به مربع قرمز رسم شده است که یک پیوت مینور به حساب می آید.
در مورد خط آبی رنگ اگر تریدری این خط را بعد از تشکیل مربع قرمز رسم کرده باشد دچار اشتباه شده زیرا این نقطه یک پیوت مینور است اما اگر خط مورد نظر بعد از تشکیل پیوت روی آخرین مربع رسم شده باشد درست رسم شده است زیرا این پیوت به اندازه 38.2 حرکت قبل از خود را بازگشت کرده است.
اگر بخواهیم مهمترین تحلیل اشتباه بسیاری از معامله گران را بیان کنیم بی شک تشخیص اشتباه پیوت های ماژور از مینور رتبه اول را کسب خواهد کرد. زیرا هیچ روش تحلیل وجود ندارد که نیاز به تشخیص صحیح پیوت ها نداشته باشد.
با سلام و تشکر برای آموزش خوبتون .اما تصاویری که به آن برای تحلیل استفاده کرده اید با توضیحات انواع نقطه پیوت شما یکسان نیست من تصاویری با مربع های آبی نمی بینم.در هنوز منظور شما از بالاترین نقطه در فاز مکدی و تفاوت آن با بالاترین نقطه در مکدی را متوجه نمی شوم ممنون میشوم.توضیح دهید
© توجه: بازارهای مالی همواره همراه با ریسک هستند و بدون آموزش و کسب دانش کافی، خطر از دست رفتن سرمایه وجود دارد.
انواع نقطه پیوت
هر سهمی که در بورس معامله میشود با گذشت زمان، تشکیل نمودار قیمتی میدهد. این نمودار مورد تحلیل قرار میگیرد تا معاملهگران بتوانند با دقت و ارزیابی بهتر، در مورد خرید یا فروش سهام تصمیمگیری کنند. در تحلیل نمودار، امکان دارد که نمودار سهم داخل کانالی قرار گرفته باشد که برای تحلیلگران و روند بعدی سهام بسیار مهم است. رسم کانال در بورس یکی از ویژگیهای اساسی در تحلیل تکنیکال سهام به شمار میرود و طبق آن میتوان دادههای مؤثری را در مورد وضعیت سهام دریافت کرد. در این مقاله سعی بر این است که به طور کامل رسم کانال در بورس را آموزش دهیم.
الگوی کانال در تحلیل تکنیکال چیست؟
چه زمانی مجاز به رسم کانال هستیم؟
انواع کانال در تحلیل تکنیکال
آموزش نحوه ترسیم یک کانال
اعتبار کانال در تحلیل تکنیکال
شکست کانال
الگوی کانال در تحلیل تکنیکال چیست؟
نمودار قیمتی، مهمترین داده برای تحلیل تکنیکال است. بدون نمودار قیمتی عملاً هیچ تحلیلی صورت نمیپذیرد.
کانال قیمت (Price Channel) از حرکت قیمت در طول مسیر نمودار برحسب زمان به وجود میآید که بر مبنا آن ناحیههای مهم حمایت و مقاومت نمودار به دست میآید. به بیان سادهتر، یک کانال، متشکل انواع نقطه پیوت از دو خط موازی در نمودار است که نشاندهنده مسیر روند سهم در طی زمان است. این روند میتواند با شیب مثبت (صعودی) یا با شیب منفی (نزولی) باشد. خط بالایی کانال، بر مبنا سقفهای قیمتی و خط پایینی کانال بر مبنا کفهای قیمتی کشیده میشوند. الگوی کانال به نوعی حد و مرز حرکت سهم را در بازه زمانی مشخص میکند و این مورد برای تحلیلگران بسیار حائز اهمیت است. هنگامیکه کندل قیمتی، میل به عبور از خط بالایی کانال داشته باشد، به احتمال زیاد آماده تغییر روند به سمت روند صعودی است و زمانی که کندل قیمتی میل انواع نقطه پیوت به شکست خط پایینی کانال باشد، احتمالاً آماده روند نزولی در خود خواهد شد.
همان طور که میبینید قیمت در یک مقطعی بین دو خط موازی نوسان کرده است. ما به این الگو در تحلیل تکنیکال کانال میگوییم و آن به آن دو خط موازی سقف و کف کانال میگوییم.
چه زمانی مجاز به رسم کانال هستیم؟
فرضا قیمت یک سهم در طول زمان در حال حرکت است، ما چه زمانی میتوانیم یک کانال رسم کنیم؟ برای رسم یک کانال معتبر ما حداقل به 4 نقطه (پیوت) نیاز داریم که دو نقطه به صورت قله و دو نقطه به صورت دره در نمودار قیمت وجود داشته باشد و بعد از آن ما با اتصال و امتداد آنها میتوانیم کانال را رسم کنیم. برای مثال در تصویر پایین این 4 پیوت را مشاهده میکنید.
به عبارتی تا زمانی که پیوت 4 در تصویر بالا شکل نگرفته بود ما هنوز قادر انواع نقطه پیوت نبودیم که این کانال را رسم کنیم. حال که بعد از شکل گیری پیوت چهارم این کانال رسم شد، ما انتظار داریم که قیمت با رسیدن به سقف کانال، واکنش نشان داده و به سمت پایین حرکت کند که همین اتفاق هم افتاده است (در تصویر پایین با فلش قرمز رنگ مشخص شده است).
پیوت ها
این مفهموم تکنیکی بسیار میتواند به معامله گران تازه کار کمک کند ولی به دلیل سادگی آن خیلی ها پیوت ها را زیاد جدی نمیگیرند.
هر معامله گری و تحلیلگر تکنیکال برای شروع کار خود به سطوحی از قیمت نیاز دارد که توجه به آن جاها بیشتر است .
بر اساس این نقاط روند ها شناسایی شده و ابزار های ترسیم به کارگرفته میشوند و همچنین نقاط ورود و خروج مارو هم در خیلی مواقع مشخص میکنند.
به این نقاط در سطوح قیمتی پیوت می گویند.
از لحاظ علمی تر میتوان گفت پیوت به مجموع 3 کندل هم راستا گفته می شود که در خلاف جهت روند قبلی شکل می گیرد.
به طور کلی پیوت ها را در دو سته پیوت های ماژور و مینور قرار می دهند.
پیوت مینور
به نوسانات کوتاه در خلاف جهت روند را پیوت مینور گفته می شود که مور توجه خیلی از معامله گران است
توقف ها و اصلاحاتی کوچیک که خلاف جهت روند اصلی است و از نظر تکنیکال بر روی روند اصلی تاثیری ندارند.
پیوت ماژور
به نوسانات بلند تر در خلاف جهت روند اصلی را پیوت ماژور میگویند.
توقف ها و یا اصلاحتایی نسبتا بلند که تحلیلگران تکنیکال آن ها را بر اساس کانال کشی و دیگر ابزار ترسیم تشخیص می دهند و از آن ها در آستراتژی معاملاتی خود استفاده می کنند.
پس نتیجه میگیریم پیوت های مینور بیشتر شبیه به یک تله معاملاتی برای به اشتباه انداختن معامله گران است و برای ما روند های بی اعتبار و بی ارزش هستند.
اما پیوت های ماژور میتواند به ما در معاملات کوتاه مدت کمک کند و با شناسایی آن ها سود خوبی را در چرخه های کوتاه مدت بازار به دست بیاوریم .
شناسایی پیوت ها
یادتان باشد در بازار های مالی بهترین روش ها ، ساده ترین آن ها هستند.
شما میتوانید با استفاده از اسولاتور ها و همجنین بعضی از اندیکاتور ها تا 60 درصد مواقع پیوت های ماژور را تشخیص دهید دقت کنید که ما به دنبال پیوت های ماژور هستیم و پیوت های مینور برای ما بی اعتبارند.
اما بهترین راه به صورت دیداری است .
معامله گران با تجربه اکثر با استفاده از نقاط حمایت و مقاومت سعی در شناسایی پیوت ها دارند .
اما روش های زیادی برای شناسایی پیوت ها وجود دارد ولی بهترین روش ، روشی است که برای شخص معامله گر شما عالی کارکند در عین سادگی.
دیدگاه شما