اقتصاد ما
● ریسک نقدینگی چیست؟
دوگونه نقدینگی وجود دارد: نقدینگی بازار (Market Liquidity)، شاید نقدشوندگی بازار مفهوم مورد نظر را بهتر برساند و نقدینگی تامین مالی (Funding liquidity). نقدشوندگی بازاری یک اوراق بهادار خوب است اگر به راحتی بتوان آن را معامله نمود، به بیان دیگر شکاف بین قیمتهای دستورات خرید و فروش وارده برای آن (Bid-asu Spread) کم باشد، نوسانات شدید نداشته، و انعطاف قیمتیاش بالا باشد و البته همچنین کسب اطلاعات در مورد آن آسان باشد (از جمله از طریق بازارهای OTC).همچنین نقدینگی تامین مالی یک بانک یا سرمایهگذار مناسب ارزیابی میشود، اگر منابع مالی کافی بهواسطه سرمایه خود یا وامهای وثیقهای در اختیار داشته باشد. (Collateralized Loans به وامهایی گفته میشود که وامگیرنده در ازای دریافت آن داراییهای را به عنوان تضمین وام به وثیقه نزد بانک میسپارد ). با در نظر داشتن این دو تعبیر، معنای ریسکنقدینگی آشکار میگردد.ریسک نقدینگی (نقدشوندگی) بازار عبارت است از خطر بدتر شدن وضعیت نقدینگی بازار هنگامی که فرد احتیاج به معامله داراییاش دارد.ریسک نقدینگی تامین وجوه عبارت است از خطر عدم توانایی معاملهگر در تامین مالی وضعیت خود (خرید، یا نگهداری) و در نتیجه اجبار به رها نمودن آن.برای مثال یک «صندوق سرمایهگذاری کمریسک» که از اهرمهای مالی استفاده نموده است (Hedge Fund اصولا به صندوق سرمایهگذاری مشترکی گفته میشود که برای بالا بردن بازدهی خود از روشهای مصون ماندن از ریسک استفاده میکند) در صورتی که دیگر نتواند از بانک وام بگیرد، باید اوراق بهادار خود را بفروشد. یا اگر از دید بانک بنگریم، سپردهگذاران ممکن است منابع خود را از بانک خارج کنند و بانک نیز نتواند ریسک بازار چیست؟ از سایر بانکها وام گرفته یا از طریق انتشار اوراق قرضه برای خود منابع مالی تامین کند.
هماکنون با ریسک شدید نقدینگی بازار و تامین مالی روبهروییم نقدینگی اساسا در طی زمان و از بازاری به بازار دیگر فرق میکند، در شرایط فعلی ما با ریسک شدید نقدینگی بازار روبهرو هستم. حادترین نوع ریسک نقدشوندگی بازار آن است که معاملهگران هماکنون در بازارهایی نظیر بازار اوراق بهادار دارای پشتوانه دارایی (Securities Market Asset – backed و اوراق قرضه قابل تبدیل Convertible Bonds) اوراق قرضهای که قابلیت تبدیل به سهام عادی یا ممتاز را دارند) در حال ترک بازارند (دستور خریدی وجود ندارد!) ما با ریسک بسیار بالای تامین مالی نیز مواجهیم، بانکها با کمبود سرمایه روبهرو بوده و در نتیجه مجبورند معاملاتی که به سرمایه احتیاج دارند را کاهش دهند، همچنین مجبورند میزان سرمایهای که به سایر معاملهگران از جمله صندوقهای سرمایهگذاری کم ریسک وام میدهند را کاهش دهند، که در نتیجه آن این صندوقها اکنون با الزام حداقل سرمایه (منظور در اینجا مقدار پول یا اوراق بهاداری است که موسسات برای اخذ وام باید در حساب خود نگه دارند) بالاتری روبهرو هستند. به طور خلاصه، اگر بانکها نتوانند منابع مالی برای خود تامین کنند، به طریق اولی نمیتوانند این کار را برای مشتریانشان نیز انجام دهند.این دوگونه نقدینگی با یکدیگر مرتبط بوده و در قالب چرخه نقدینگی یکدیگر را تشدید مینمایند، کمبود منابع، میزان معاملات را کاهش میدهد، کاهش معاملات، نقدینگی (نقدشوندگی) بازار را تضعیف میکند که به نوبه خود باعث افزایش الزام حداقل مانده سرمایه در حسابها و در نتیجه مدیریت ریسک سختگیرانهتر میشود؛ این امر نیز مشکل تامین مالی را دامنزده و جریان همینطور ادامه مییابد.
● ریسک نقدینگی و قیمت داراییها
اوراق بهاداری که توان نقدشوندگیاش پایین باشد، باید حداقل بازدهی (Required Return) بالاتری داشته باشد تا جبران هزینههای معاملاتی سرمایهگذاران را بنماید. از آنجا که نقدینگی بازار ممکن است در آینده که فرد تصمیم میگیرد دارایی خود را به فروش برساند تضعیف شده باشد، ریسک نقدینگی بازار، آنگونه که پیشتر در مورد آن بحث نمودیم، پدیدار خواهد شد. حال چون سرمایهگذاران تمایل دارند که در ازای ریسک بالاتر پاداش بیشتری به آنها داده شود، وجود ریسک نقدینگی بازار، حداقل بازدهی موردنظر آنها را بالا میبرد. مدلهای قیمتگذاری داراییهای سرمایهای (CAMP) که برای عامل نقدینگی تعدیل شده باشند، به خوبی نشان میدهند که چگونه در این جریان ضریب بتای نقدینگی به ضریب بتای استاندارد بازار افزوده خواهد شد. طبق این نظریه، و ریسک بازار چیست؟ همانطور که در بازارهای کنونی شاهد آنیم، افزایش حداقل بازدهی موردنظر به علت بالا رفتن ریسک نقدینگی بازار منجر به کاهش همزمان قیمتها خواهد شد.
● ریسک نقدینگی و بحران حاضر: چرخه نزولی نقدینگی
تیر خلاص به بحران فعلی توسط ترکیدن حباب بخش مسکن و افشاگریهای موسسات مالی بدهکار شلیک شد. این امر ضرر و زیان عظیم بانکها و مشکلات تامین منابع مالی را به دنبال داشت که خود زمینهساز به وجود آمدن تسلسلهای سیستماتیک نقدینگی شدند. با وخیمشدن اوضاع ترازنامه بانکها، آنها مجبور به بازپرداخت بدهیهایشان (De-Leverage) شده و در نتیجه: شروع به فروش داراییها کردند، به ذخیره پول نقد روی آورند و مدیریت ریسک خود را سختگیرانهتر نمودند. و همین اقدامات بازار وامدهی بین بانکی را تحت فشار گذاشت (که عملکرد آن معمولا با اسپرد (Ted Spreed)ت TED سنجیده میشود)، زیرا همه سعی داشتند وقوع اختلالات چندجانبه را به حداقل برسانند. مشکلات تامین نقدینگی منابع مالی بانکها خیلی زود گسترش یافت. سایر سرمایهگذاران، به ویژه آنها که مثل صندوقهای سرمایهگذاری کمریسک، بسیار به دریافت وام بسته بودند، با تمایل کمتر بانکها به وامدهی، یا افزایش حداقل سرمایه مورد نیاز در حسابها، یا نهایتا ورشکستگی برخی مثل «لمان برادرز»، بیشتر و بیشتر با ریسک عدم تامین مالی روبهرو شدند.وقتی بانکهایی نظیر «بیر استرنز» و لمان برادرز وضعیتشان متزلزل گشت، مشتریان آنها با دو خطر مواجه شدند: از دست رفتن سرمایه، یا راکد شدن آن در جریان فرآیند ورشکستگی؛ به همین جهت مشتریان شروع به خروج سرمایهها و اصلاح موقعیتشان کردند که نهایتا منجر به پدیده گریز از بانکها (bank run) شد. بحران نقدینگی تامین مالی طبیعتا به از بین رفتن نقدشوندگی بازار منجر گشت؛ شکاف میان درخواستهای خرید و فروش در چندین بازار افزایش یافت، و میزان و حجم قیمتها و معاملات پیشنهادی به واسطه کمبود سرمایه معاملهگران پایین آمد. فقدان نقدشوندگی در بازار، در کنار چشمانداز تشدید ریسک نقدینگی، سبب وحشت سرمایهگذاران شده و در نتیجه به کاهش قیمتها به ویژه برای داراییهایی که توان نقدشوندگی پایین داشتند، انجامید.این همان چرخه نزولی نقدینگی است که در شکل زیر به تصویر درآمده است.
● بحران به سایر انواع دارایی گسترش مییابد
بحران تاکنون در حال گسترش میان انواع داراییها و بازارها در سطح جهان بوده است. تاکنون شاهد سقوط سنگین برخی ارزها بودهایم به این دلیل که معاملهگران انجام معاملات حمایتی برای این ارزها را متوقف ساخته یا اعتقاد خود را به ارزهای ضعیف از دست دادهاند. به عنوان نمونهای از شدت بحران نقدینگی میتوان به «برابری نرخ بهره پوشش داده شده که مهمترین موقعیت آربیتراژی در حجیمترین بازار دنیا (بازار ارز) میباشد – اشاره کرد، که هماکنون حتی برای ارزهای عمده نیز برقرار نیست. این امر باید بدان معنا باشد که هیچ کس نمیتواند آربیتراژ کند زیرا هیچ کس نمیتواند بدون وثیقه وام بگیرد، و از طرفی هیچ کس چیزی برای وثیقه گذاشتن ندارد و هیچ کس نیز مایل به پرداخت وام نیست – به هر حال لازمه آربیتراژ، پرداخت وام و استقراض هر دو با هم است.همچنین افزایش ریسک و عدم نقدشوندگی منجر به تشدید بیثباتی شده، و لذا حداقل سرمایه لازم در حسابها را بالا برده است. از این ها گذشته همبستگی میان انواع داراییها نیز از آنجا که اکنون همه چیز برپایه نقدینگی مبادله میشود افزایش یافته ریسک بازار چیست؟ است.
● بحران به «مین استریت» (MAIN STREET) گسترش مییابد
بدون شک، بحران در حال بر جای گذاردن آثار مهمی بر بخش واقعی اقتصاد است، قیمت املاک صاحبان مسکن کاهش یافته، دسترسی مصرفکنندگان به منابع وام و اعتبار کمتر شده، و شرکتهای مین استریت (شرکتهای تولیدی کوچک و متوسط) با هزینه بالاتر تامین سرمایه از طریق حقوق صاحبان سهام و همین طور استقراض مواجهند، تقاضا برای کالاهای آنها کاهش یافته، بیکاری بیشتر شده و غیره.
چه چیز میتواند – و چه چیز نمیتواند – بحران نقدینگی را حل کند؟
اگر مشکل «چرخه نقدینگی» باشد، برای حل آن باید نقدینگی وام دهی بازیگران اصلی بازار، یعنی بانکها، را افزایش دهیم. ساختار سرمایه بانکها باید با فراهم آوردن سرمایه جدید تغییر یابد، حقوق صاحبان سهام قبلی رقیق شده، و در صورت امکان ارزش اسمی بدهیهای قبلی کاهش پیدا کند. برای این منظور میتوان از طریق تصویب سریع ورشکستگی موسساتی که دارای ریسک سیستماتیک هستند برای مثال آن موسساتی که باعث ایجاد چرخههای نقدینگی میشوند وارد عمل شد.گذشته از این، ما باید تامین مالی بازارها و سطح اعتماد را با گسترش تضمینهای بانکی بهبود بخشیده و شمار بیشتری را از تخفیفات فدرال رزرو بهرهمند سازیم (منابع با وثیقه را با مارجینهای معقولی ارائه کنیم)، و همچنین کارکرد بازار اسناد تجاری را تضمین نماییم. علاوه بر این، مدیریت ریسک باید ریسکهای سیستمی ناشی از چرخههای نقدینگی را شناسایی کند، و مقررات نیز باید به جای موسسات انفرادی کل سیستم را مدنظر قرار دهند. اگر تنها یک چیز از بحران حاضر فراگرفته باشیم، آن این است که انجام معاملات در بورسهای سازمان یافته با سیستم تسویه مرکزی ریسک بازار چیست؟ بهتر از معاملات اوراق مشتقه در بازار فرا بورس است، زیرا معامله مشتقات سبب افزایش وابستگیهای متقابل، پیچیدگیها، ریسکهای چند جانبه و کاهش شفافیت میشود. به طور ساده، وقتی سهام میخرید، مالکیت شما بر این که آن را از چه کسی خریدهاید بستگی ندارد. در صورتی که هنگامی که سهامی مصنوعی (synthetic stock) را از طریق ابزار مشتقه میخرید، مالکیت شما به اینکه آن را از چه کسی خریدهاید بستگی پیدا میکند این وابستگی میتواند حتی بعد از آنکه سهام مربوطه را فروختید نیز ادامه پیدا کند. (اگر آن را از طریق بانک دیگری به فروش برسانید). بدینترتیب، زمانی که افراد اعتماد خود را به بانک طرف معاملهشان از دست دهند، شروع به رها کردن موقعیت خود (خرید، نگهداری) در اوراق مشتقه نموده و در نتیجه باعث آسیب دیدن ساز و کار تامین مالی بانک و شکلگیری چرخه نقدینگی مورد اشاره میشوند.
● ممنوعیت «فروش استقراضی» فکر خوبی نیست
(«فروش استقراضی» یا Short Selling، نوعی معامله است که در آن فرد با پیشبینی کاهش قیمت اوراق بهادار خاصی در آینده مقداری از آن را از کارگزار قرض گرفته و میفروشد؛ به این امید که بعدا آن را با قیمت پایینتر خریده و به کارگزار بازگرداند و بدینطریق منتفع شود ) برخی معتقدند که برای حل بحران و جلوگیری از وقوع دوباره حوادثی اینچنینی در آینده، سیاستگذاران باید «فروش استقراضی» را ممنوع کرده و بر دادوستد سهام مالیات وضع کنند. به اعتقاد من هیچ یک از این دو، اقدام مناسبی نیست. اول آنکه، افرادی که از فروش استقراضی استفاده میکنند با خود اطلاعات جدیدی به بازار میآورند، نقدینگی را افزایش داده و حبابهای قیمت را کاهش میدهند (به خاطر داشته باشید که حباب مسکن آغازگر بحران کنونی بود)، لذا ممانعت از فعالیت آنها ضمن آنکه بسیار پرهزینه است، مشکل کلی تامین مالی را نیز حل نخواهد کرد. هر چند ممنوع نمودن فروشهای استقراضی جدید موسسات مالی را میتوان در صورت وجود خطر معاملات غارتگرانه توجیه نمود، ولی با این حال از آنجا که استفادهکنندگان از فروش استقراضی در هنگام به مشکل خوردن بنگاههای مسالهدار اولین کسانی هستند که سپر بلا میگردند، این توجیه به ندرت قابل قبول است.
● وضع مالیات توبین (Tobin Tanes) طرح خوبی نیست؟
همچنین وضع مالیات بر مبادلات سهام به چند دلیل مشکلزا است، مهمتر از همه به این دلیل که معاملات را از فضای رسمی به دنیای مشتقات منتقل کرده و در نتیجه باعث افزایش ریسک سیستماتیک میشود. عمدهترین دلیل حمایت از این مالیات آن است که گفته میشود چنین مالیاتی به جلوگیری از شکلگیری حباب قیمتی کمک مینماید، ولی تقریبا هیچگونه شواهد تجربی برای تایید صحت این ادعا در دست نیست. به عنوان مثال، در انگلستان مالیات بر معامله سهام ۵/۰درصد و بر معاملات املاک و مستغلات حتی بالاتر از آن (تا ۴درصد) میباشد، با این حال حباب بخش مسکن انگلیس جزو بزرگترینها بود. از آن گذشته، با توجه به شرایط راکد و بیثبات بازار سهام، بهنظر نمیرسد که هماکنون زمان مناسبی برای اعلام مالیاتهای معاملاتی باشد، در حالی که قرار است این مالیاتها برای جلوگیری از حبابهای قیمتی آینده دور به کار روند. برای رویت مشکل، تنها کافی است به آنچه که به واسطه مالیاتهای معاملاتیاش بر انگلستان گذشت نگاهی داشته باشیم. در این کشور به دنبال وضع مالیات بر معاملات سهام ریسک بازار چیست؟ سرمایهگذاران حرفهای نظیر «صندوقهای سرمایهگذاری کمریسک» به جای معامله مستقیم سهام به معامله از طریق مشتقات روی آورده و بدین ترتیب مقررات را دور زدند (در حالی که سرمایهگذاران حقیقی چارهای جز پرداخت این مالیات نداشتند). در انگلستان، به ویژه صندوقهای کمریسک از طریق معاملات جبرانی (swap) با دیگر شرکایشان، مثلا بانکهای سرمایهگذاری، از پرداخت مالیات معاملاتی شانه خالی میکنند. جای شک نیست که اگر در ایالات متحده نیز چنین مالیاتی وضع میشد، همین ترفندها به کار گرفته میشدند.
این امر وابستگیهای چندجانبه و ریسک سیستماتیک را افزایش داده و باعث وخیمتر شدن وضعیت چرخههای مدیریت ریسک آنگونه که پیشتر شرح دادیم میگردد.مشکل جدی دیگر وضع چنین مالیاتی اثر آن بر کاهش نقدینگی بازار است، این پدیده به واسطه انتقال فعالیتهای معاملاتی به خارج از کشور، یا بازارهای دیگر یا حتی حذف آنها به وقوع خواهد پیوست. اما مهمتر از همه مشکلاتی است که این مالیات برای ثبات برای ثبات نظام مالی به وجود میآورد، اثر آن بر افزایش هزینه تامین سرمایه بنگاههای «مین استریت» (بنگاههای تولیدی) به واسطه بالا بردن ریسک نقدینگی در بازارهای مالی آمریکا چشمگیر خواهد بود. به راستی اگر سرمایهگذاران- داخلی و بینالمللی- مجبور باشند برای «خرید» مالیات بپردازند و از طرفی دریابند که نقدشوندگی سهامشان در آینده کاهش خواهد یافت، سهام موجود در بازارهای ایالات متحده جذابیت خود را برای آنها از دست خواهد بود. همین امر تامین سرمایه برای شرکتهای آمریکایی را مشکلتر میسازد و همانطور که میدانیم اهمیت «وجود توان تامین سرمایه» تمام مساله بحران حاضر است.
● نتیجهگیری
ریسک نقدینگی (نقد شوندگی) بازار، محرک مهم قیمت اوراق بهادار، مدیریت ریسک و سرعت آربیتراژ است و «نقدینگی تامین مالی» بانکها و سایر واسطههای مالی، محرک مهم ریسک نقدینگی بازار است. بحرانهای نقدینگی از طریق چرخههای نقدینگی گسترش مییابند؛ در چرخههای نقدینگی ضرر و زیان، افزایش حداقل سرمایه حسابها، سختگیرانهتر شدن مدیریت ریسک و افزایش بیثباتی به نوبه خود یکدیگر را تقویت میکنند. در هنگام وقوع این پدیده، کسانی که بهطور سنتی تامینکننده نقدینگی بودند خود تبدیل به متقاضیان نقدینگی میشوند، سرمایههای جدید ریسک بازار چیست؟ به کندی وارد بازار شده و قیمتها کاهش یافته و به جای اول خود باز میگردند.
انواع ریسک در سرمایه گذاری چیست؟
ریسک در ادبیات فارسی و گفتمان بین شهروندان عموما به عنوان واژهای منفی شناخته میشود. در حالی که اگر ریسک پذیری را از زندگی حذف کنیم به روالی یکنواخت و خسته کننده میرسیم. در بازارهای مالی هم ریسک میتواند برای شما آورده مثبتی داشته باشد. اگر انواع ریسک در سرمایه گذاری و انواع ریسک را شناخته و با معیارهای سنجش ریسک آشنا باشید.
آیا انسان ریسک پذیری هستید؟
قبل از آنکه با انواع ریسک در سرمایه گذاری آشنا شویم بهتر است به این نکته اشاره کنیم که انسانها به طور ذاتی در مقابل انواع ریسک به سه دسته تقسیم میشوند.
افراد ریسک پذیر: مشخص است که این دسته از افراد به طور ذاتی ابایی از ریسک کردن ندارند. کسانی که برای به دست آوردن نتیجهای بهتر حاضراند کمی خطر کنند.
افراد ریسک گریز: این دسته از افراد به روالی ثابت خو گرفتهاند و حاضر نیستند برای احتمال رسیدن به نتیجهای بهتر تغییری در شرایط موجود ایجاد کنند.
افراد خنثی نسبت به ریسک: کسانی که در برابر ریسک پذیری یا ریسک گریزی عملکردی خنثی دارند.
ریسک در سرمایه گذاری و بازار سرمایه
عموما کسانی که به سرمایه گذاری روی میآورند علاقهای به ریسک ندارند. به طور کلی ریسک سرمایه گذاری به معنی اختلاف میزان بازدهی واقعی نسبت به بازدهی مورد انتظار است. این بازدهی میتواند مثبت و یا منفی باشد.
اگر با معیارهای سنجش ریسک آشنا باشید، میتوانید به بازدهی مثبت دست پیدا کنید. در کشور ما جدا از ریسکهای سنتی سرمایه گذاری، متغیرهای دیگری مانند تحریم، کسری بودجه، مذاکرات برجامی و … نیز بر بازدهی فعالیت اقتصادی شما تاثیرگذار است.
در سالهای گذشته با توجه به نوسانات بازار و افزایش نرخ تورم، شهروندان به تکاپو برای حفظ سرمایه خود افتادهاند.
بازار طلا و سکه، بازار خودرو، بازار مسکن، سپردههای بلند مدت، اوراق قرضه، رمزارزها و البته بازار بورس به عنوان راهکاری برای حفظ سرمایه مورد توجه مردم قرار گرفته است.
مشخص است که تمامی فعالیتهای اقتصادی با ریسک همراه است و شما زمانی میتوانید کفه سود خود را سنگین کنید که با معیارهای سنجش ریسک آشنا شوید.
با تمام فراز و فرودهای بازار سرمایه در یکی دو سال گذشته همچنان بورس انتخاب مناسبی برای سرمایه گذاری است. به شرطی که شما علاوه بر دانش به زیر و بم این بازار و همچنین انواع ریسک در آن آشنا باشید. بر اساس آمارهای رسمی، طی ده سال گذشته بازدهی بازار سرمایه 4700 درصد بوده است! در حالی که این عدد برای بازار طلا 2000 درصد، برای بازار مسکن 1400 درصد و برای بازار خودرو 1600 است.
انواع ریسک در بازار سرمایه
دو نوع ریسک اصلی در بازار سرمایه وجود دارد. ریسک سیستماتیک و ریسک غیر سیستماتیک. در ادامه به توضیح این دو ریسک بازار چیست؟ ریسک میپردازیم.
ریسک سیستماتیک
سرمایه گذار نمیتواند ریسک سیستماتیک را حذف کند. این ریسک مربوط به کلیت بازار است و مشخصا به سهم یا صنعت خاصی محدود نمیشود.
سیاستگذاریهای کلان بازار سرمایه، تراز تجاری کشور، شرایط سیاسی و اجتماعی و همچنین تورم و ارزش پول ملی از جمله موارد تاثیر گذار در ریسک سیستماتیک بازار سرمایه است.
ریسک غیر سیستماتیک
ریسکهای غیر سیستماتیک قابل شناسایی و پیشگیری است. شما اگر با دانش و اطلاعات کافی وارد بازار سرمایه شوید؛ میتوانید سویه منفی ریسک در سرمایه گذاری را حذف کرده و در مقابل به بازدهی مثبتی دست پیدا کنید.
ریسکهای غیر سیستماتیک شامل مدیریت ضعیف و تصمیمات اشتباه مدیران یک شرکت بورسی است که سرمایه گذار میتواند با عدم خرید آن سهم یا فروش به موقع ریسک منفی را به حداقل برساند.
ریسکهای جانبی
انواع ریسک در سرمایه گذاری فقط محدود به ریسکهای سیستماتیک و غیر سیستماتیک نمیشود. با شناخت دیگر موارد و معیارهای سنجش ریسک میتوانید عملکرد بهتری در بازار سرمایه و سرمایه گذاری داشته باشید.
ریسک سبد
تمام تخم مرغهای خود را در یک سبد قرار ندهید. حتما شما هم این ضرب المثل را شنیدهاید. در بازارهای مالی هم تئوری سبد همین مضمون را توضیح میدهد.
سرمایه گذاری در بازارهای مختلف و همچنین تنوع دارایی میتواند انواع ریسک سرمایه گذاری را کاهش دهد. در بازار سرمایه هم میتوانید با پورتفویی متنوع، در بازدهی کلی ریسک را کاهش دهید.
البته کاهش ریسک مطمئنا منجر به کاهش سود میشود. اما میتواند به همان میزان جلوی ضرر را نیز بگیرد.
ریسک تورم
نظام اقتصادی کشور ما چند دهه است که با تورم دست و پنجه نرم میکند و رسیدن به تورم یک رقمی سالها است که به آرزویی دست نیافتنی بدل شده است.
تورم افسارگسیخته در سالهای گذشته بسیاری از صنایع را دچار بحران کرده و شرایط را برای سرمایه گذاران سخت. در شرایط تورمی و بعضا رکود تورمی، ریسک تورم میتواند شرایط را برای سرمایه گذاران سخت کند.
به طور مثال اگر شما سالیانه بتوانید 50 درصد بازدهی مثبت داشته باشید و متوسط تورم کشور 40 درصد باشد؛ سود شما 10 درصد است.
به زبانی سادهتر، ریسک تورم سود شما را می بلعد. پس باید همواره حاشیه سود خود را بعد از کسر تورم محاسبه کنید.
ریسک سیاسی
یکی از مهمترین انواع ریسک در سرمایه گزاری برای شهروندان ایرانی، ریسک سیاسی است. تلاطم فضای سیاسی کشور و بی ثباتی در تصمیمات اقتصادی و جابهجایی مدیران رده بالا همواره بازار را تحت تاثیر قرار میدهد.
به ریسک سیاسی، ریسک کشور نیز میگویند.
ریسک نرخ ارز
به طور معمول افزایش نرخ ارز باید روی شرکتهایی تاثیر بگذارد که بخشی از مواد اولیه خود را از خارج تامین کنند. در صورت افزایش نرخ ارز، هزینه تولید افزایش پیدا میکند و سهام شرکت ارزان میشود.
اما در فضای اقتصادی کشور نرخ ارز روی تمامی اقلام مصرفی و تولیدی تاثیر گذاشته و میتواند سرمایه گذاران را با چالش جدی رو به رو کند.
ریسک نقد شوندگی
سرعت تبدیل دارایی به پول نقد از جمله مهمترین ویژگیهای یک سرمایهگذاری خوب است. بازار سرمایه این قابلیت را دارد که در شرایط مناسب، به سرعت دارایی شما را به پول نقد تبدیل کند. ویژگی که مثلا در بازار مسکن وجود ندارد.
ریسک اعتباری
ریسک اعتباری مربوط به سرمایه گذارانی است که سهام دولتی یا اوراق قرضه خریداری میکنند. در این مورد ممکن است نهاد مربوطه به مشکل خورده و توانایی پرداخت سود و یا اصل سرمایه را نداشته باشد.
ریسک مالی
ریسک مالی مربوط به شرکتهایی است که وامهای کلانی دریافت کردهاند و قادر به بازپرداخت نیستند. در این صورت سهامداران این شرکتها با چالشی جدی در رابطه با ارزش سهام رو به رو خواهند شد.
ریسک تجاری
ریسک تجاری که یکی از انواع ریسک در سرمایه گذاری است مربوط است به کلیه هزینههای یک کسب و کار برای باقی ماندن در چرخه اقتصادی.
ریسک بازار
ریسک بازار که مربوط به تمامی فعالیتهای اقتصادی و سرمایه گذاری میشود، عبارت است از تغییر بازدهی بر اساس نوسانات کلی بازار.
ریسک نرخ بهره
ریسک نرخ بهره به تصمیمات و سیاستهای بانک مرکزی بستگی دارد. ممکن است به عنوان مثال بازار سهام برای شما سود 30 درصدی را به ارمغان بیاورد. سودی که با ریسک همراه است.
اما اگر بانک مرکزی تصمیم بگیرد نرخ سود اوراق مشارکت و یا سپردههای بانکی را به 30 درصد برساند؛ آنوقت است که سودی بدون ریسک نصیب شما خواهد شد.
بهتر است برای رسیدن به سودی منطقی و ریسک کمتر، سرمایه مازاد خود را در بازارهای مختلفی سرمایه گذاری کنید.
بهترین روش مدیریت ریسک در بازار سرمایه
تمام کسانی که برای حفظ ارزش پول خود در بازار بورس و اوراق بهادار سرمایه گذاری میکنند اهل ریسک نیستند.
بسیاری از سرمایه گذاران سعی دارند از انواع ریسک سرمایه گذاری دوری کنند و به هیچ عنوان دچار ضرر نشوند. این افراد هم میتوانند در بورس مشارکت داشته باشند.
صندوقهای سرمایه گذاری ، از جمله راهکارهای مطمئن برای حفظ سرمایه و دوری از ریسک سرمایه گذاری است.
صندوقهای سرمایه گذاری با سود ثابت، صندوقهای سرمایه گذاری در سهام، صندوقهای سرمایه گذاری مختلط، صندوقهای سرمایه گذاری بازارگردانی و صندوقهای سرمایه گذاری طلا از جمله راهکارهای کم ریسک یا بدون ریسک سرمایه گذاری در بازار بورس و اوراق بهادار است.
سخن آخر
با شناخت انواع ریسک در سرمایه گذاری و عکسالعمل به موقع میتوانید به راحتی از سرمایه خود محافظت کنید. مطمئنا هر سرمایه گذاری با ریسک همراه است اما میتوان این ریسک را به بازدهی مثبت هدایت کرد. به شرطی که بازار هدف را بشناسید و با معیارهای سنجش ریسک آن آشنا باشید.
ریسک های سرمایه گذاری در بورس چیست؟
باشگاه خبرنگاران جوان به نقل از کارشناس بازار سرمایه نوشت: در مفهوم مالی به احتمال اختلاف میان بازده مورد انتظار و بازده واقعی، ریسک گفته میشود که انواع مختلفی دارد.
بابک سالاروند کارشناس بازار سرمایه در خصوص ریسک موجود در بازار سرمایه اظهار کرد: در مفهوم مالی به احتمال اختلاف میان بازده مورد انتظار و بازده واقعی، ریسک گفته میشود؛ که این انحراف از بازده واقعی مثبت یا منفی است، هر اندازه احتمال عدم موفقیت در سرمایهگذاری بیشتر باشد، ریسک سرمایهگذاری بیشتر خواهد بود.
او بیان کرد: اصل ثابتی در سرمایهگذاری مبنی بر اینکه سرمایهگذار از ریسک و خطر گریزان و به سمت بازده و سود تمایل دارد، وجود دارد. به همین خاطر است که سرمایهگذاران ریسک گریز، از ورود سرمایه خود به جایی که خطر و ریسک وجود دارد یا افق نامشخصی در برابر سود و اصل سرمایهشان است، امتناع میکنند.
سالاروند در پاسخ به این پرسش که، چند نوع ریسک در بازار سرمایه وجود دارد؟، اظهار کرد: از انواع ریسکهای بازار سرمایه میتوان به ریسک سیستماتیک اشاره کرد که این نوع ریسک، مربوط به شرایط سیاسی و اقتصادی کلان جامعه است که قابل حذف نیست. ریسک سیستماتیک بر کل بازار اثر میگذارد و محدود به صنعت خاصی نیست.
کارشناس بازار سرمایه اظهار کرد: همچنین نوعی دیگر از ریسکهای بازار سرمایه، ریسک غیر سیستماتیک است که برخلاف ریسک سیستماتیک، قابل کنترل و کاهش است. ما میتوانیم شرکتی را که در اثر تصمیمگیریهای نادرست یا شرایط بحرانی با افت قیمتی مواجه شده، خریداری نکنیم و از این ریسک جلوگیری کنیم.
او بیان کرد: نوعی دیگر از ریسک بازار سرمایه، ریسک نرخ سود است که اگر چند گزینه برای سرمایهگذاری داشته باشیم، این نوع ریسک مطرح میشود. ریسک ناشی از نرخ سود مربوط به زمانی است که تغییر در نرخ سود باعث دگرگونی ارزش یک سرمایهگذاری می شود. این نوع ریسک معمولا روی اوراق مشارکت و اوراق بدهی بیشتر اثر میگذارد. نوسانات نرخ سود سپرده یا اوراق مشارکت میتواند بر تمامی بازارهای مالی و حتی فیزیکی اثرگذار باشد.
کارشناس بازار سرمایه افزود: ریسک تورم، نوعی دیگر از ریسکهای موجود در بازار سرمایه است. رشد نرخ تورم بر بازدهی سرمایهگذاری موثر است؛ زیرا بازدهی خالص از اختلاف بازدهی ناخالص و نرخ تورم حاصل میشود. هرچه ریسک بازار چیست؟ نرخ تورم افزایش یابد از میزان بازدهی ما در این حالت کاسته میشود.
سالاروند در خصوص سایر ریسکهای موجود در بازار سرمایه گفت: ریسک مالی، یکی دیگر از انواع ریسکهای بازار سرمایه است که، شرکتها در صورتهای مالی خود بخشی تحت عنوان، تسهیلات و تعهدات مالی دارند. هرچه تعهدات مالی شرکت و وامهای دریافتی بیشتر باشد، توان شرکت جهت توسعه و گسترش و افزایش سوددهی کاهش مییابد. همچنین ریسک نقدشوندگی از دیگر انواع ریسک هاست. دارایی مطلوب، دارایی است که قدرت نقدشوندگی بالایی دارد. اگر دارایی به راحتی فروش نرود، صاحب آن دارایی، با ریسک نقدشوندگی مواجه است. هرچه سرعت خرید و فروش سهمی بیشتر باشد و معاملات آن روانتر باشد، این ریسک در آن کم رنگتر است.
او بیان کرد: ریسک نرخ ارز نیز در مورد شرکتهای واردات محور، بسیار با اهمیت است. اگر شرکتی، عمده مواد اولیه خود را وارد کند، با رشد نرخ ارز، درگیر چالش ریسک نرخ ارز خواهد شد و هزینه زیادی را متحمل میشود. با رشد هزینهها، سود دهی شرکت کاسته می شود و نتیجه نهایی، عدم رغبت سرمایهگذاران به خرید شرکت مذکور است.
کارشناس بازار سرمایه گفت: البته این ریسک، نوعی ریسک غیر سیستماتیک محسوب میشود که توسط شرکتها قابل کنترل نیست. همچنین ریسک تجاری نیز کلیه هزینههای یک کسب و کار برای عملیاتی ماندن را در نظر میگیرد. این هزینهها شامل حقوق، هزینه تولید، اجاره تسهیلات، دفتر و هزینههای اداری است. سطح ریسک تجاری یک شرکت تحت تأثیر عواملی مانند هزینه کالاها، حاشیه سود، رقابت و سطح کلی تقاضا برای محصولات یا خدماتی است که میفروشد.
او افزود: ریسک سیاسی از دیگر انواع ریسکهای بازار سرمایه است که، عدم ثبات در اوضاع سیاسی که به مسائل اقتصادی یک کشور آسیب بزند، به طور مستقیم بر عملکرد بنگاههای اقتصادی فعال در آن کشور تأثیر میگذارد. هر اندازه بیثباتی سیاسی و اقتصادی افزایش یابد، عملکرد بنگاههای اقتصادی بیشتر با مشکل روبه رو میشود. به این ریسک، ریسک سیاسی یا در اصطلاح ریسک کشور نیز میگویند. ریسک سیاسی نوعی از ریسک مالی به حساب میآید که در آن، دولت یک کشور به صورت ناگهانی سیاستهای خود را تغییر میدهد. این ریسک عامل بزرگی است که باعث کاهش سرمایهگذاری خارجی در کشورهای در حال توسعه میشود.
مدیریت سرمایه در بازار ارزهای دیجیتال چیست؟
مدیریت سرمایه در بازار ارزهای دیجیتال چیست؟ بحث مدیریت سرمایه از مباحث مهم سرمایه گذاری و معاملات در بازار ارزهای دیجیتال به شمار میاد. به طور کلی، مدیریت سرمایه به این معناست که معامله و سرمایه گذاری رو به چه شکلی انجام بدیم تا کمترین ریسک رو داشته باشه و بتونیم بیشترین بازدهی رو در زمانی معقول از سرمایمون بدست بیاریم.
یکی از فاکتورهای مهمی که دوام ما رو در بازار پرریسک و نوسانی ارزهای دیجیتال تضمین میکنه و کمک میکنه تا آهسته اما پیوسته رشد کنیم، اصول مدیریت سرمایه در بازار ارزهای دیجیتال هستش. با آموزش مدیریت سرمایه، به سادگی میشه سرمایه های خودمونو در بازار رمزارز مدیریت کنیم. بدین ترتیب در زمان نزول بازار سرمایه مون کمترین آسیب رو متحمل میشه و در مقابل زمان صعودی بودن بازار بیشترین میزان سود رو از بازار خواهیم گرفت.
در ادامه با مفهوم مدیریت سرمایه در بازار ارزهای دیجیتال، چگونگی مدیریت سرمایه، مدیریت ریسک و . آشنا خواهید شد اما قبل از همه نگاهی کوتاه به تعریف سرمایه گذاری داشته باشیم.
سرمایه گذاری در ارزهای دیجیتال چیست؟
در سال های اخیر، کریپتوکارنسی و روش های سرمایه گذاری در ارزدیجیتال یکی از مهمترین مباحث مطرح در جهان شده. امروزه بیشتر افرادی که علاقمند به تکنولوژی و اهل ریسک هستن، به سرمایه گذاری ارز دیجیتال روی آوردن. هر چند برخی افراد معتقدن که ارزهای دیجیتال هرگز تا اون حد بزرگ نمیشه که بتونه ریسک بازار چیست؟ یک اقتصاد کامل رو شکل بده اما در دنیای واقعی چیزی که درباره رشد ارزهای دیجیتال می ¬بینیم، برخلاف این نظریه هستش.
در علم اقتصاد سرمایه گذاری، تخصیص منابع مالی به یک یا چند دارایی مختلف، به امید به دست آوردن منابع با ارزشتر در آینده تعریف شده. در این صورت اگه قیمت دارایی افزایش پیدا کنه، سرمایه تخصیص داده شده هم به همون نسبت بیشتر میشه. سرمایه گذاری ارزهای دیجیتال نیز به همین ترتیب تعریف میشه. یعنی تبدیل منابع مالی به ارز دیجیتال برای رسیدن به سود. دلایل بسیار زیادی برای اهمیت سرمایه گذاری در ارزهای دیجیتال وجود داره، مانند سادگی و شفافیت اون، تبدیل شدن ارز دیجیتال به پول آینده و . .
از اونجایی که سرمایه گذاری با هدف کسب سود بیشتر در آینده انجام میشه، همیشه با سطح خاصی از ریسک همراه هستش. یعنی این احتمال وجود داره که با یک سرمایه گذاری نادرست روی رمزارزی، نه تنها هیچ سودی بدست نیاد، بلکه ارزش سرمایه کاهش یافته و یا حتی کلا از بین بره. مانند اکثر سرمایه گذاری ها، دارایی های رمزنگاری شده هم با ریسک های زیادی همراه و در مقابل دارای سودهای بالقوه ی زیادی هم هستش.
پس استفاده از اون به میزان ریسک پذیری و دانش معامله گر بستگی داره. لذا برای سرمایه گذاری در ارزهای دیجیتال آشنایی با ویژگی های اون خیلی مهمه. اینجاست که مدیریت سرمایه در بازار ارزهای دیجیتال پا به میدان میزاره. اما مدیریت سرمایه چیه و به چه شکلی انجام میشه؟
مدیریت سرمایه در ارز دیجیتال چیست؟
معامله شاخصه ی اصلی هر بازار مالی و به زبان ساده همون خرید و فروش هستش. اگه در بازار ارزهای دیجیتال خرید و فروش به صورت درست انجام بشه، میتونه سود زیادی برای معامله گر همراه داشته باشه و گوش شیطون کر اگه روش انجام معامله درست نباشه، میتونه ضررهای زیاد و بعضا غیر قابل جبران رو به معامله گر تحمیل کنه. داشتن مدیریت سرمایه در معاملات ارزهای دیجیتال یکی از عادات معاملاتی خوبی هستش که هر تریدر باید اونو با قلب و ذهنش تمرین کنه تا از موفقترین های این حوزه بشه.
سرمایه های دیجیتالی هم دقیقا مثل سایر سرمایه ها، بسیار ارزشمندن و باید با استفاده از یک استراتژی مدیریت سرمایه مناسب، از اون ها به بهترین شکل نگهداری کرد. مدیریت سرمایه مبحث بسیار تخصصی و پیچیده ایست و نمیشه برای همه یه نسخه پیچید. در واقع، عوامل زیادی در این مسئله دخیل اند و هر کس با توجه به اونها باید روش مناسب مدیریت سرمایه خودشو انتخاب کنه.
به طور کلی، مدیریت سرمایه به این معناست که چگونه معامله و سرمایه گذاری در ارزهای دیجیتال انجام بدیم تا کمترین ریسک رو برای ما داشته باشه و بتونیم بیشترین بازدهی در زمانی معقول از سرمایه ی خودمون کسب کنیم. به زبان ساده تر مدیریت سرمایه، عبارت است از یک استراتژی مالی که نحوه ی سرمایه گذاری بر روی دارایی های ارز دیجیتال گوناگون رو تعیین می کنه. مدیریت سرمایه، زمان ورود تریدر به معامله، مقدار حجم خرید و نقطه خروج اون از معامله رو تعیین خواهد کرد.
با مدیریت سرمایه درست در بازار ارزهای دیجیتال ریسک معاملات تا حد زیادی کم میشه و کاربر با آرامش بیشتر و استرس کمتر در بازار فعالیت میکنه. در واقع معامله گر با مدیریت سرمایه میتونه بین فشار و تلاطم بازار ارزهای دیجیتال، به آرامی در مسیر از قبل تعیین شده حرکت کنه. همچنین مدیریت سرمایه در بازار ارزهای دیجیتال، میزان ریسکی که بایستی برای انجام یک معامله به خصوص پذیرفته بشه و حتی میزان ضرر مربوطه رو تعیین میکنه.
مدیریت سرمایه در بازار ارزهای دیجیتال چگونه صورت می گیرد؟
بحث مدیریت سرمایه، یکی از مهمترین مباحثی هستش که باید در سرمایه گذاری و معاملات خود در بازار ارزهای دیجیتال مد نظر داشته باشیم. برای اینکه مدیریت سرمایه در بازار ارزهای دیجیتال داشت، باید ابتدا هدف از سرمایه گذاری تعیین و بازه ی زمانی برای رسیدن به این هدف مشخص بشه. در مرحله ی بعدی میزان ریسک سنجیده و حد تحمل ریسک در بازار ارزهای دیجیتال تعیین بشه.
توجه به این نکته مهمه که در بازارهای مالی هر چه ریسک بالاتری داشته باشیم، احتمال سود و ضررهامون هم بیشتر میشه. قاعده کلی در معاملات کریپتو این است: بیش از توان خود برای از دست دادن، ریسک نکنین. با توجه به این نکات بهترین کار اینه که یک بازه ی زمانی معقول رو برای سرمایه گذاری انتخاب و هدف گزاری واقع گرایانه با توجه به بودجه مون انجام بدیم.
با مدیریت سرمایه درست در ارز دیجیتال ریسک معاملات تا حد زیادی کم میشه و معامله گر با آرامش بیشتر و استرس کمتر در بازار فعالیت میکنه. با داشتن استراتژی درست برای ورود به بازار در شرایط های مختلف امنیت مالی بیشتری تجربه خواهد شد.
برای مدیریت سرمایه در ترید و هولد روش های متفاوتی وجود داره که باید با توجه به اهداف و خصوصیات فردی، بهترین روش انتخاب بشه. در مقاله ی ریسک بازار چیست؟ بهترین روش مدیریت سرمایه در بازار ارزهای دیجیتال مفصل به این موضوع پرداخته شده. در واقع وقتی از مدیریت سرمایه در بازار رمزارزها صحبت میشه، منظور همان مدیریت ریسک، مدیریت اصل سرمایه و نهایتا مدیریت سبد رمزارزهاست. هر یک از این موارد میتونه اثرات زیادی بر مدیریت سرمایه در این بازار داشته باشه. در ادامه در مورد هر کدوم از این موارد صحبت خواهد شد:
• مدیریت ریسک
ریسک به معنای احتمال رخداد اتفاقات منفی در فعالیت های مربوط به بازار و بخشی از ترید و معامله در بازار رمز ارزهاست. ریسک شانس ایجاد یک خروجی نامطلوب در معامله که ضرردهی رو به دنبال داره تعریف میشه. مدیریت ریسک فرایند مستندسازی تصمیمات نهایی اتخاذ شده و شناسایی و به کارگیری معیارهایی هستش که میتوان از اونها جهت رسوندن ریسک تا سطحی قابل قبول استفاده کرد.
مدیریت ریسک در تمامی محیط های مالی مانند بازار رمزارزها بسیار مفید هست. به زبان ساده تر، مدیریت ریسک به مراحل شناسایی، تحلیل و پاسخ به عوامل خطرساز گفته میشه. بروز این عوامل خطرساز می تونه تریدر یا معامله گر رو تحت تاثیر خودش قرار بده و باعث ایجاد ضررهای جبران ناپذیری بشه. مدیریت ریسک در دراز مدت تاثیرگذار خواهد بود. به عنوان یک قاعده ی کلی "هیچگاه نباید بیشتر از اونچه توانش رو دارین ریسک کنین".
• مدیریت اصل سرمایه
یکی از نکات مهم در مدیریت سرمایه در بازار ارهای دیجیتال تاثیر زیادی داره، مدیریت اصل سرمایه هستش. در مدیریت اصل سرمایه مهمترین مسئله اینه که ضرری متوجه اصل سرمایه نشه. اولین نکته برای رسیدن به این منظور این هستش که باید قبل از ترید کردن در بازار ارزهای دیجیتال ریسک بازار چیست؟ تحقیقات کاملی در مورد نوع صرافی داشت و سراغ صرافی هایی رفت که معتبرن و برای مبادله رمزارزهای خود مشکلی ندارن. در این بین صرافی ارز دیجیتال ایران بایننس یکی از صرافی های معتبر ایرانیه که تونسته اعتماد کاربران زیادی رو جذب کنه. نکته ی بعدی انتخاب کیف پول مناسب برای ذخیره ارزهای دیجیتال برای در امان ماندن رمزارزها از هرگونه خطر سرقت.برای مطالعه بیشتر می تونید به مقاله 10 نکته مهم سرمایه گذاری در بازار ارز های دیجیتال مراجعه کنید.
• مدیریت سبد رمزارزها
مدیریت سبد ارز دیجیتال مهمترین پارامتر در مدیریت سرمایه در بازار ارزهای دیجیتال به حساب میاد. به این شکل که ارزهای مختلفی در سبد رمزارز خود داشته و سرمایه گذاری ها رو در مدت زمان های متنوع دسته بندی کنیم. از سرمایه گذاری بلند مدت چند ساله گرفته تا نوسان گیری روزانه. این روش مدیریتی ست که یک معامله گر با تجربه برای مدیریت سرمایه در بازار ارزهای دیجیتال در نظر میگیره که البته درصد سرمایه گذاری ها در هر تایم فریم مختلف بنا به ریسک گریزی و ریسک پذیری هر فردی متفاوت هست.
عوامل موثر درمدیریت سرمایه بازار ارز دیجیتال
همونطور که گفته شد مدیریت سرمایه در بازار ارزهای دیجیتال، میزان ریسکی هستش که باید برای انجام یک معامله پذیرفته و میزان ضرر احتمالی هم مشخص بشه. در این قسمت قصد داریم عوامل موثر در مدیریت سرمایه بازار ارزهای دیجیتال رو بررسی کنیم:
• مشخص کردن میزان ریسک پذیری سرمایه گذار
در علم اقتصاد، ریسک پذیری به این شکل تعریف میشه: میزان تغییر پذیری در بازده یک سرمایه گذاری که سرمایه گذار، آمادگی تحمل آن را دارد. ریسک پذیری در اصل میزان سرمایه ای هستش که سرمایه گذار آمادگی از دست دادن اون رو داره. یک معامله گر یا سرمایه گذار باید بخشی از پولشو وارد بازار کنه که در صورت صفر شدن آسیبی به حیات مالی اون نزنه و بتونه به سادگی زندیگیشو ادامه بده.
ریسک پذیری سطوح مختلفی داره: ریسک پذیری محافظه کارانه که این گروه به صورت معمول تازه واردهای دنیای تریدری هستن که ترجیح میدن روی دارایی های تثبیت شده سرمایه گذاری کنن. ریسک پذیری متوسط، دسته ای هستن که در افق زمانی میان مدت، دارایی های دیجیتالی بدون ریسک رو مورد معامله قرار میدن و دسته ی آخر سطوح ریسک پذیری، ریسک پذیری تهاجمی هستش. معامله گرانی که منابع و تجربه کافی برای تجزیه و تحلیل عمیق بازار رو دارن، می تونن در بازارهای تهاجمی و با ریسک ریسک بازار چیست؟ بالا فعالیت های بسیاری داشته باشن.
• پایبندی به استراتژی معاملاتی که تنظیم شده
داشتن استراتژی معاملاتی مناسب و پایبند بودن به اون از عوامل بسیار تاثیرگذار در بحث مدیریت سرمایه در بازار ارزهای دیجیتال هستش. بسیاری از تریدرهای مبتدی، زمانی که با شرایط تهاجمی بازار مواجه میشن، برنامه خودشونو کنار میزارن و وارد معاملاتی میشن که جزء ضرر چیز دیگه ای نصیبشون نمیشه.
لازمه که هر معامله گر قبل از وارد شدن به بازار استراتژی مشخصی داشته باشه. به این صورت که نقاط خروج رو به وضوح تعیین کنه. تا زمانی که در معامله یا معاملات خود دچار ضرر شدید، حد ضرر خودشو به منظور بازپس گیری زیان متحمل شده، عوض نکنه. همچنین می بایست همه سطوحی رو که قصد داره در اونها برای ورود به معامله اقدام کنه رو هم تعیین و حجم معامله رو برای هر یک از این نقاط مشخص کنه.
• متنوع سازی، راهی برای کاهش ریسک
یکی دیگه در عوامل موثر در مدیریت سرمایه، ایجاد تنوع دارایی ها به منظور مدیریت ریسک های سرمایه گذاری هستش. با سرمایه گذاری روی دارایی های مختلف، در واقع ریسک سرمایه گذاری تا حدود زیادی کنترل خواهد شد. واقعیت اینه که دارایی های متنوع، در بلند مدت از سود بیشتر و بهتری برخوردارن. البته زمانی تنوع سازی مفید واقع میشه که دارایی های انتخاب شده کاملا به یکدیگر ارتباطی نداشته باشن.
مدیریت سرمایه در بازار اررزهای دیجیتال نوعی استراتژی مالی به حساب میاد که هدف اون افزایش سود و کاهش ضرر و در واقع حداکثر کردن کارایی سرمایه هستش. بنابراین در مدیریت سرمایه تعادل باید حفظ بشه. البته تنها آگاهی از مدیریت سرمایه در ارز دیجیتال کافی نیستش و باید این آموخته ها رو به کار ببندیم تا بتونیم نتایج مثبت و شگفت انگیز اون رو در معاملات خودمون ببینیم.
تهیه یک استراتژی مدیریت سرمایه در معاملات کریپتوکارنسی کار بسیار ساده و آسانیست. با این وجود، سختترین بخش کار، مقید ساختن خود به اجرای مداوم اون استراتژی هستش. موفق و پرسود باشید
ریسک بازار چیست؟
ریسک های موجود در بازار سرمایه، به دو دسته کلی سیستماتیک و غیرسیستماتیک تقسیم می شود. شاید بیان این جمله، بسیار سهو باشد، اما فعالان بازار سرمایه آگاهند که هر یک از این دو، خود زیرمجموعه های بسیاری را به دنبال دارند.
در تئوری های اقتصادی، ریسک و بازده، رابطه مستقیمی دارند. به طوری که با افزایش ریسک، بازده مورد انتظار نیز افزایش می یابد چرا که بنا بر طبیعت بشر، سرمایه، منبع مالی است که افراد همواره به دنبال ازدیاد آن هستند.
برخی از خدمات سایت، از جمله مشاهده متن مطالب سالهای گذشته روزنامههای عضو، تنها به مشترکان سایت ارایه میشود.
شما میتوانید به یکی از روشهای زیر مشترک شوید:
در سایت عضو شوید و هزینه اشتراک یکساله سایت به مبلغ 700,000ريال را پرداخت کنید.
همزمان با برقراری دوره اشتراک بسته دانلود 100 مطلب از مجلات عضو و دسترسی نامحدود به مطالب روزنامهها نیز برای شما فعال خواهد شد!
پرداخت از طریق درگاه بانکی معتبر با هریک از کارتهای بانکی ایرانی انجام خواهد شد.
پرداخت با کارتهای اعتباری بینالمللی از طریق PayPal نیز برای کاربران خارج از کشور امکانپذیر است.
به کتابخانه دانشگاه یا محل کار خود پیشنهاد کنید تا اشتراک سازمانی این پایگاه را برای دسترسی همه کاربران به متن مطالب خریداری نمایند!
دیدگاه شما