استراتژی کاهش ریسک


پنج سند جایکا

مروری کوتاه بر پنج سند جایکا برای کاهش ریسک زلزله تهران

ایران از لحاظ تعداد وقوع زلزله‌ها و میزان خسارات جانی و مالی جزو ده کشور اول دنیا بوده و این مسئله بیانگر آسیب پذیری شهرهای ایران در برابر مخاطرات طبیعی است. در گفتمان مخاطرات طبیعی کشور، موضوع زلزله تهران بدلیل موقعیت استراتژیک این شهر از حساس‌ترین مباحث است. بررسی تاریخی وقوع زمین لرزه های شدید تهران و دوره تناوب آنها، به‌عنوان زنگ خطری برای مدیریت این کلانشهر است.

افزون بر این نتیجه مطالعات نیز نشان می دهد که ایجاد وضعیت پایدار برای تهران در برابر زلزله نیازمند بودجه های عظیم صرف حدود ۲۰ سال زمان است. این میزان آسیب پذیری و عدم آمادگی می تواند مسئله زلزله را برای تهران به یک فاجعه بزرگ ملی تبدیل کند.

بیشتر بخوانید - Read More

مادی های اصفهان و مدیریت بحران

سیلاب ما را خواهد برد

در راستای کاهش خسارات و پیشگیری از پیامدهای زلزله، سازمان پیشگیری و مدیریت بحران در پی همکاری با آژانس همکاری‌ های بین ‌المللی ژاپن (جایکا) از سال 1999 تا کنون پنج سند با محورهای برنامه ریزی و اقدامات پیش و پس از وقوع زلزله امضا کرده است. جدول زیر مهمترین اقدامات پیش بینی شده و رویکردهای اتخاذ شده در این اسناد را بیان می کند.

مروری کوتاه بر پنج سند جایکا برای کاهش ریسک زلزله تهران

پنج سند جایکا

بررسی روند رویکردها و اقدامات در پنج سند جایکا نشان می دهد که مدیریت بحران زلزله با نگرش های فیزیکی به سوی مدیریت ریسک محور با تمرکز بر شناسایی آسیب پذیری ها در حال تحول است و تحلیل و ارزیابی خطر زلزله با انطباق و توجه بیشتری نسبت به مفاهیم تاب آوری صورت گرفته است. با این حال دست یافتن به نگرش های کل نگر در کاهش ریسک زلزله، امری پیچیده و مستلزم ملاحظاتی در زمینه 1) ارزیابی خطر و 2) ارزیابی آسیب پذیری است که در اسناد فعلی جایکا به صراحت تدقیق نشده است.

1) در ارتباط با شناسایی و تحلیل خطر در شهر تهران باید اظهار کرد که هرچند خطر زلزله یکبار رخ می‌دهد، اما مسئله تنها به وقوع زمین‌لرزه محدود نشده بلکه موضوع مهمتر حوادثی است که پیرو این مخاطره می‌تواند در شهر رخ دهد. بدنبال زلزله تهران، امکان وقوع دیگر مخاطرات طبیعی (همچون رانش و ریزش کوه، فرونشست، سیل و …) و مخاطرات تکنولوژیک (همانند تخریب ساختمان ها، از بین رفتن زیرساخت ها و تاسیسات، انفجار و آتش‌سوزی) وجود خواهد داشت.

همچنین ممکن است لایه های خطر به لحاظ زمانی و مکانی با یکدیگر همپوشانی داشته باشند. به همین منظور ارزیابی در این بخش باید بر مبنای ارزیابی های چند مخاطره ای (Multi-hazard) و شبکه متعامل مخاطرات (Hazard Interaction Network) صورت گیرد.

در پژوهش های مختلفی برآورد شده که میزان خسارت برمبنای شبکه مخاطرات، حداقل 3/1 برابر بیشتر از ارزیابی مخاطرات بصورت گسسته است. بنابراین رویکردهای ارزیابی تک مخاطراه ای می‌تواند اولویت‌های مدیریتی را مخدوش کند و پیش بینی دقیقی از میزان خسارات ارائه ندهد.

علیرغم تاکید بر موضوع ارزیابی چندمخاطراه ای در چارچوب های هیوگو (Hyogo) و سندای (Sendai) به عنوان مبنای اسناد جایکا برای کاهش خطر بلایا، در پنج سند مذکور تمرکز اصلی تنها بر مقوله زلزله بوده و فقط در سند آخر اشاره هایی به بحث سیل تهران نیز شده است. با این حال آمارهای جایکا از میزان خسارات احتمالی، حاکی از شرایط بحرانی و بسیار ناپایدار تهران دارد.

2) در ارتباط با نحوه چگونگی کاهش ریسک زلزله بر مبنای پروژه جایکا، باید محرک ها و عوامل آسیب پذیری مورد بررسی قرار گیرد. ارزیابی آسیب پذیری، ترکیبی از محرک های مختلف کالبدی، اجتماعی، اقتصادی، نهادی، فردی و روانشناختی می تواند بر پیامدها و خسارات ناشی از زلزله تهران اثرگذار باشد.

هرچند تولید نقشه‌های ریسک به منظور توسعه استراتژی‌ های کاهش سطح ریسک‌های موجود، و جلوگیری از تولید خطرات جدید ضروری است اما نیاز به بسط و توسعه ابعاد کیفی ریسک درقالب بررسی ارتباطات میان محرک ها و عوامل نیز وجود دارد. برآیند کلیه عوامل آسیب پذیری، سازنده مفهوم ریسک زلزله در تهران است و نمی توان هیچ از یک از عوامل را بصورت مستقل بررسی کرد؛ لذا برنامه ریزی ها و اقدامات کلان مدیریت شهری باید در جهت کاهش هرچه بیشتر عوامل آسیب زا صورت گیرد.

بطور مثال در حوزه نهادی و حمکرانی، فقدان قوانین متناسب با مدیریت بحران و عدم تصویب آیین نامه های اجرایی لازم سبب ناکارآمدی در بخش کالبدی شهر شده و امکان تشدید خسارات ناشی از زلزله را بالا می برد. در عین حال برنامه ریزی های کاهش خطر تهران عمدتا با سیاست های حوزه کلان همخوانی ندارد؛ مثلا با وجود آنکه موضوع احیای بافت فرسوده از مهمترین برنامه ها در کاهش خطر زلزله است، استراتژی های حوزه مسکن بر سرمایه گذاری و ایجاد پروژه های جدید در اراضی بایر و نیازمند زیرساخت تمرکز دارد.

همچنین ساز و کارهای عملی احیای بافت فرسوده بدلیل درگیر بودن این موضوع با سازمان های مختلف (همچون نهادهای شهری و سازمان‌های مرتبط با مدیریت بحران و …) و همچنین عدم هماهنگی های بین نهادی با چالش ها و موانع بسیاری روبروست. این مسئله گویای اهمیت نقش اراده سیاسی و روابط قدرت در تعیین برنامه ها و الویت اقدامات برای برنامه ریزی های کاهش ریسک است. مسئله تامین بودجه نیز یک مقوله اقتصادی- نهادی بوده که میزان درک و حساسیت مدیران و مسئولان از خطر را مشخص می کند.

با وجود هشدارهای کارشناسان و آگاهی بخشی نسبت به پیامدهای زلزله، توجه جدی به موضوع مدیریت بحران و ابعاد مختلف آن به‌خصوص پیشگیری و آمادگی نشده به طوریکه میزان بودجه این بخش در لایحه سال ۱۴۰۱، رقمی بسیار ناچیز بوده و تناسبی با ابعاد مشکل ندارد. دانش و آگاهی نسبت به زلزله تهران، از عوامل ادارکی و روانشناختی است که بر حوزه های اجتماعی و نهادی اثرگذار است. فهم اهمیت مسئله و ایجاد مقبولیت در اجرای پروژه های کاهش ریسک، گامی مهم و اساسی در کاهش آسیب پذیری خواهد بود.

این درحالیست که در اسناد جایکا، جایگاه دقیقی از نقش مردم، مسئولان، رسانه ها، نهادها و سازمان های غیردولتی و … تعریف نشده است. بنابراین ارزیابی آسیب پذیری بمنظور کاهش خطر زلزله صرفا مبتنی بر عوامل فیزیکی و وابسته به تقویت و ارتقای کالبد و زیرساخت ها و تاسیسات شهر نیست؛ عوامل و استراتژی کاهش ریسک جنبه های متفاوتی می تواند بر آن تاثیر داشته باشد. در بررسی و ارزیابی آسیب پذیری شناسایی روابط علی و نحوه اثرگذاری عوامل با یکدیگر اهمیت بسیاری دارد.

درواقع آسیب پذیری نه به عنوان مجموعه ای از عوامل و معیارهای جداگانه، بلکه به عنوان شبکه ای پیچیده و درهم تنیده بر تعیین میزان ریسک بلایا اثرگذار است. لذا در پروژه های جایکا انتظار می رود که تعیین آسیب پذیری بر مبنای شناخت شبکه ناهمگن متشکل از مولفه ها و محرک های مختلف (مثبت یا منفی) صورت گیرد تا بتواند با نگرشی واقع گرایانه متناسب با وضعیت شهر تهران به تعریف اقدامات و ابعاد اجرایی برنامه ها بپردازد.

مروری کوتاه بر پنج سند جایکا برای کاهش ریسک زلزله تهران

تصویر 1: با توجه به موقعیت جغرافیایی-سیاسی- اجتماعی تهران، زلزله در این کلانشهر می تواند به یک فاجعه تبدیل شود. منبع: نشان آنلاین. https://www.neshanonline.com

فرآيند تصميم گيری استراتژی مديريت ريسك

مديريت ريسك فرآيندي براي حفظ دارايي و قدرت كسب درآمد شخص يا سازمان از راه به حداقل رساندن آثار مالي ناشي از خسارات ‌ها می­باشد(رونالند ،۱۹۶۵). ریسک ها به دلایل: جهانی شدن و محیط رقابتی، استمرار کسب و کار و پذیرش قوانین جدید افزایش اهمیت دارایی های غیر ملموس و تمرکز موسسات رتبه بندی دارای اهمیت می‌باشد. وظيفة‌ مديران ريسك، ‌يافتن راه حل‌هايي براي مقابله با آثار زيانبار ناشي از ريسك‌ها می­باشد كه آنرا روند تصميم‌گيري در مديريت ريسك مي‌ناميم. مراحل مديريت ريسك را بصورت زير طبقه‌بندي مي‌كنيم:

۱- شناسايي ريسك‌ها: شناسايي كامل خطرات و خساراتي كه بصورت بالقوه سازمان را تهديد مي‌كند.

۲- تجزيه و تحليل ريسك‌هاي شناسايي شده (ارزيابي): استراتژی کاهش ریسک باید اطلاعاتي درمورد خساراتي كه سازمان داشته كسب کرده و سپس اهميت آنها را از شدت و تواتر تعيين كنیم، ‌كه در اين مرحله اولويت‌هايي تعيين مي‌شود كه براساس آن مي‌توان در مورد روش‌هاي مقابله با ريسك به راحتي تصميم گرفت.

۳- انتخاب و به اجرا گذاشتن بهترين روش يا تركيبي از روش‌هاي مناسب براي مقابله با ريسك‌هاي ارزيابي شده: اقداماتي كه در اين زمينه انجام مي‌دهيم تحت دو عنوان كلي بيان مي‌شود:

الف) كنترل ريسك: يعني اجتناب، جلوگيري از بروز خسارات، كاهش ريسك و خسارت. هدف كنترل ريسك به حداقل رسانيدن خساراتي است كه در صورت وقوع، بازسازی آنها مستلزم منابع مالي سازمان است.

ب) تأمین مالي ريسك: اقداماتي كه سازمان براي جبران خسارت انجام می‌دهد مانند پذیرش خسارت، خود بيمه‌گري و انتقال ريسك به شرکتهای بیمه است.

۴- پيگيري نتایج حاصل از مرحله قبل به منظور ايجاد هماهنگي و اعمال كنترل بيشتر در مديريت ريسك.

بنابراين ماهيت مديريت ريسك سازمان‌‌ها و مديران را وا مي‌دارد تا نقش آينده ‌نگري در مقابل ريسك‌ها را به عهده بگيرند ‌بخصوص در كشورهاي در حال توسعه كه هدف دست يافتن به رشد و توسعه‌ي اقتصادي دارند. مديريت ريسك در رسيدن به اين هدف از زواياي مختلفي از جمله توجه به «آنچه كه نبايد رخ دهد» مي‌تواند نقش بازي كند. در تفکر استراتژیک با تمرکز بر عوامل کلیدی موفقیت در شناسایی و ارزیابی ریسک و با استفاده از برتری های نسبی روش های مختلف مدیریت ریسک در هر مقطع زمانی، نسبت به بکارگیری ابتکارات عوامل اجرایی دخیل در مدیریت ریسک از هر نظر اقدام نمود. پرهیز از اتلاف زمان و امکانات، شناخت و انتخاب بهترین روش ارزیابی و مدیریت ریسک برای بیشینه کردن تابع هدف تحت تاثیر متغیر های مستقلی قرار دارند که همان حدود آزادی عمل استراتژیک می­باشند. اتخاذ استراتژی برتر مدیریت ریسک از لحاظ عملکرد از اهمیت ویژه ای برخوردار است.

استراتژی های تشکیل یک پرتفوی کم ریسک و متنوع

استراتژی های تشکیل یک پرتفوی کم ریسک و متنوع

همانطور که می‌دانید، در هر بازار و کشوری استراتژی‌های متفاوتی برای تشکیل پرتفوی وجود دارد. حتی در یک بازار مشخص هم استراتژی سرمایه گذاری در طول زمان یکسان نیست و با گذشت زمان این استراتژی تغییر خواهد کرد.

اما موضوعی که همه سرمایه گذاران مطرح دنیا روی آن اتفاق نظر دارند، کاهش ریسک سرمایه گذاری با متنوع سازی سرمایه گذاری یا تشکیل پرتفوی است. در این مقاله تصمیم داریم تا شیوه‌های رایج متنوع سازی پرتفوی را برای شما توضیح دهیم.


استراتژی های تشکیل یک پرتفوی کم ریسک و متنوع

موفقیت در بازار سهام شرکت‌ها مانند هر بازار دیگری نیاز به انتخاب یک رویکرد مناسب و حفظ نظم فکری دارد. بدون این‌ها، سرمایه گذاری تنها خرید و فروش‌های بدون برنامه‌ای خواهد بود که سود یا زیان سرمایه گذار را بیشتر به بخت و اقبال وابسته می‌سازد تا به مهارت‌هایی مانند پشت کار در تحقیق، قدرت تحلیل، توانایی تصمیم گیری، صبر و شکیبایی برای رسیدن به هدف‌ها و مواردی از این دست.

در میان رویکردهای گوناگون برای سرمایه گذاری در بازار سهام، تشکیل سبد متنوع به عنوان یک روش غیر فعال اما به نسبت مطمئن شناخته شده است.

استفاده از این روش، میزان ریسک را کاهش می‌دهد و بازده سرمایه گذاری را در سطحی نزدیک به بازده کل بازار نگه می‌دارد. اما یک سبد متنوع می‌تواند به چارچوبی برای آزمودن توانایی‌های یک شخص برای مدیریت دارایی تبدیل شود که در این صورت به نمونه‌ای کامل از مدیریت فعال تبدیل خواهد شد.

مقاله پیش رو ابتدا در مورد اصل تنوع بخشی و سازوکار ساخت و مدیریت سبد متنوع توضیح می‌دهد. در ادامه نیز به سراغ روش‌هایی می‌رویم که یک سهامدار می‌تواند با استفاده از آنها توانایی‌های تحلیلی و مدیریتی خود را در چارچوب یک سبد متنوع به کار بگیرد و علاوه بر کاهش سطح ریسک، توان خود را روی کسب بازده بیشتر از بازار متمرکز کند.

تنوع بخشی، میانبری برای کاهش ریسک

«تنوع بخشی» یکی از روش‌های متداول برای کاهش ریسک غیرسیستماتیک به شمار می‌رود. ریسک غیرسیستماتیک از تاثیرات رویدادهایی ناشی می‌شود که به طبیعت یک شرکت یا گروه خاصی از شرکت‌ها مرتبط است.

معمولا این گونه رویدادها کل شرکت‌ها یا کل بازار را تحت تاثیر خود قرار نمی‌دهد. به عنوان مثال، یک تصمیم دولت ممکن است هزینه‌های یک صنعت خاص را افزایش دهد و در نتیجه قیمت سهام شرکت‌های آن صنعت کاهش یابد یا مدیریت ضعیف یک شرکت در توسعه بازار ممکن است سبب تضعیف موقعیت آن در برابر رقبا شود، سودآوری را نسبت به بقیه کاهش دهد و همین موضوع به افت قیمت سهم آن شرکت منجر شود.

اما هر یک از این رویدادها به طور مستقیم بر بازده سهام شرکت‌های مرتبط اثر می‌گذارد نه کل بازار. تنوع بخشی از طریق ساختن یک سبد متشکل از سهام شرکت‌های مختلف می‌تواند ریسک غیرسیستماتیک را کاهش دهد.

در مقابل ریسک غیرسیستماتیک، ریسک سیستماتیک قرار دارد. ریسک سیستماتیک به تاثیرات مجموعه‌ای از رویدادهای کلی بر بازده طیف گسترده‌ای از شرکت‌ها و صنایع گفته می‌شود که به سادگی قابل پیش بینی یا کنترل نیستند.

به عنوان مثال، سیاست‌های مالی و پولی دولت‌ها، عملکرد کلی اقتصاد، مناقشات سیاسی، حوادث طبیعی، و تغییرات دائمی شرایط روانی بازار یا به اصطلاح «جو بازار» نمونه‌هایی از این رویدادها هستند که هر یک می‌تواند بازده کل بازار را به صورت مثبت یا منفی تحت تاثیر قرار دهد.

ریسک سیستماتیک با تنوع بخشی قابل کاهش نیست. این ریسک مربوط به زمانی است که سرمایه گذار با هدف کسب سود وارد یک بازار می‌شود و آن را می‌پذیرد. به همین دلیل به ریسک سیستماتیک در اصطلاح «ریسک بازار» هم گفته می‌شود.

چه راه‌هایی برای تنوع بخشی در سبد سهام وجود دارند؟

در تئوری، هر چه قدر تعداد سهم‌های یک سبد بیشتر و وابستگی بازده سهم‌ها به هم کمتر یا حتی منفی باشد، ریسک غیرسیستماتیک هم کمتر می‌شود.

اما تنوع بخشی در عمل با چالش‌هایی مثل «هزینه» همراه است. حتی اگر یک سرمایه گذار بتواند سهام تمام شرکت‌های بورسی را خریداری کند در عمل هزینه‌های معاملاتی یا همان کارمزدها آن قدر بالا می‌رود که مزیت‌های ناشی از تنوع بخشی را بی‌معنا می‌کند.

علاوه بر این، اداره یک سبد بزرگ از سهام نیاز به صرف زمان و امکانات قابل توجه دارد. همچنین موضوعاتی مانند تعیین وابستگی بازده سهم‌ها به هم حتی در تئوری هنوز یک چالش است.

با وجود تمام این چالش‌ها و بر اساس نتایج تجربی، کاربرد تنوع بخشی برای کاهش ریسک غیرسیستماتیک امکان پذیر به نظر می‌رسد. در منابع مالی، معمولا گفته می‌شود که تعداد معدودی سهم مثلا بیش از ۱۰ سهم می‌تواند ریسک غیرسیستماتیک را به میزان قابل توجهی کاهش دهد.

برای تشکیل یک سبد متنوع، رویکردهای مختلفی وجود دارد از جمله سبد مبتنی بر ارزش بازار و سبد هم وزن.
سبد مبتنی بر ارزش بازار

در این سبد، وزن سهام هر شرکت در سبد با توجه به ارزش بازار آن شرکت در مقایسه با دیگر سهم‌های سبد تعیین می‌شود. مثلا اگر 10 سهم با بیشترین ارزش بازار انتخاب شده و ارزش بازار سهم اول نسبت به سهم دوم 15 درصد بیشتر باشد، وزن سهم اول در سبد هم باید 15 درصد بیشتر از وزن سهم دوم باشد.

ارزش بازار شرکت برابر تعداد کل سهام شرکت ضرب در قیمت آن سهم است. وزن هر سهم در سبد هم با توجه به نسبت ارزش خرید آن سهم به کل ارزش سبد مشخص می‌شود.

مثلا فرض کنید یک میلیون تومان برای خرید ده سهم جهت تشکیل یک سبد در نظر گرفته شده است. در این صورت اگر 1000 سهم یک شرکت به قیمت 200 تومان خریداری شود ارزش خرید آن سهم 200 هزار تومان و وزن آن سهم در سبد معادل 20 درصد است (200 هزار تومان تقسیم بر یک میلیون تومان).

برای اینکه این سبد یک سبد مبتنی بر وزن بازار باشد باید نسبت وزن سهم‌ها در سبد با نسبت ارزش بازار شرکت‌های مربوط به هر سهم موجود در سبد مطابقت داشته باشد.

سبد هم وزن

ساختار این سبد ساده است. چون وزن تمام سهم‌ها در سبد بدون توجه به اینکه ارزش بازار شرکت‌های مربوطه چقدر است با یکدیگر برابر هستند.

مثلا در همان سبد یک میلیون تومانی باید 100 هزار تومان برای خرید هر یک از ده سهم اختصاص داده شود. خود سهم‌ها می‌توانند از میان بزرگ‌ترین شرکت‌ها بر اساس ارزش بازار انتخاب شوند.

استراتژی های برخورد با ریسک شبکه

تعمیر دستگاه رادیوگرافی دندان پزشکی

پس از شناسایی و ارزیابی ریسک‌ها و تهیه‌ی طرح مقابله با ریسک ها یا RTP، آنچه که حائز اهمیت خواهد بود، بکارگیری استراتژی مناسب جهت برخورد با ریسک شبکه است. از همین رو در این مقاله برآن شده‌ایم تا روش‌های برخورد با هر ریسک و طبقه‌بندی این برخوردها را شرح دهیم. در حال حاضر برخوردهای موجود جهت مقابله با ریسک پیش آمده در شبکه یا همان استراتژی های برخورد با ریسک شبکه شامل چهار نمونه برخورد است که عبارتند از: تحمل ریسک (Tolerate)، خاتمه ریسک (Terminate)، انتقال ریسک (Transfer) و در نهایت کاهش ریسک (Treat). کاربر می‌تواند بدون توجه به نوع ریسک پیش آمده، یکی از این چهار نوع برخورد با ریسک را انتخاب کرده و بکار گیرد. بد نیست بدانید که از این چهار مدل موجود جهت برخورد با ریسک شبکه با نام قانون 4T نیز یاد می‌شود.

آشنایی با استراتژی های برخورد با ریسک شبکه

همانگونه که گفته شد استراتژی‌های موجود جهت برخورد با ریسک شبکه مشتمل بر چهار مورد تحمل ریسک (Tolerate)، خاتمه ریسک (Terminate)، انتقال ریسک (Transfer) و در نهایت کاهش ریسک (Treat) است که در این بخش به هر چهار مورد پرداخته خواهد شد. اگر از طراحان و یا کاربران شبکه هستید می‌توانید با مطالعه این بخش راهکار مناسب خود را جهت برخورد با ریسک شبکه پیش آمده، تشخیص داده و انتخاب نمایید.

تحمل ریسک (Tolerate)

یکی از روش‌های پیشنهادی جهت برخورد با ریسک شبکه، تحمل ریسک است. در صورتی که ریسک پیش آمده، ضرر چندانی نداشته و خسارت وارد شده از طریق آن مهم نباشد، می‌توان از این مدل استفاده کرد. استفاده از این استراتژی به ویژه در مورد ریسک‌هایی پیشنهاد می‌شود که در رده ریسک های قابل قبول قرار می‌گیرند و بنا به تصمیم ارشدان و مدیران نیاز نیست تا هیچ اقدامی برای مقابله با آن ها صورت گیرد.

خاتمه ریسک (Terminate)

روش پیشنهادی دیگر جهت برخورد با ریسک شبکه روش خاتمه ریسک یا پاک کردن ریسک است. برای درک بهتر این روش به این مثال توجه فرمایید؛ فرض کنید کارمندان یک سازمان جهت انتقال اطلاعات میان خودشان از طریق USB عمل می‌کنند. در صورتی که شما جهت جلوگیری از ریسک و انتقال باج افزار به شبکه، پورت USB کلیه سیستم های سازمان را ببندید، از روش خاتمه ریسک استفاده کرده‌اید. منتقل کند می‌توان برای جلوگیری از آن، از روش خاتمه ریسک استفاده کرد و به طور کلی خاتمه می دهیم و کلا پورت های USB را بر روی سیستم ها می بندیم و از آن ها می خواهیم از شبکه برای انتقال اطلاعات استفاده کنند.

انتقال ریسک (Transfer)

انتقال ریسک روش دیگری است که جهت برخورد با ریسک شبکه می‌توان از آن استفاده کرد. انتقال ریسک بدین معناست که بخشی از مسئولیت ها، اثرات و عواقب ریسک را به شخص سومی واگذار کنید. برای مثال در صورتی که احتمال بروز ریسک‌هایی را می‌دهید که در صورت اتفاق، شرکت و سازمان مربوطه از عهده آنها بر نیاید، می‌توان جهت برخورد با آنها از این روش استفاده نمایید. توجه به این مثال می‌تواند شما را در درک بهتر این مدل از برخورد ریسک شبکه یاری خواهد کرد؛ اگر در سازمان شما به دلیل نوع فعالیتی که دارد، احتمال بروز آتش‌سوزی بالاست و شما با بستن قراداد با بیمه، عواقب و اثرات ناشی از آتش سوزی را به بیمه واگذار کنید، این نوع برخورد شما با ریسک شبکه، همان روش انتقال ریسک است.

کاهش ریسک (Treat)

کاهش یا درمان ریسک روش دیگری است که از آن می‌توان جهت برخورد با ریسک شبکه استفاده کرد. در صورت استفاده از این روش می‌توان به سه صورت عمل کرد که عبارتند از: آموزش، خط مشی و تکنولوژی. در ارتباط با این سه روش توضیح مختصری در بخش‌های آتی ارائه خواهد شد.

کاهش ریسک شبکه با آموزش، خط مشی و تکنولوژی

سه روش آموزش، خط مشی و تکنولوژی در واقع زیرمجموعه روش کاهش ریسک هستند. برای آشنایی با این سه روش، توضیح مختصری در این بخش ارائه خواهد شد.

آموزش: یکی از روش های برخورد با ریسک شبکه استفاده از روش آموزش است. برای مثال اگر ریسک پیش آمده به دلیل ناآگاهی کارمندان اتفاق می‌افتد، شما به عنوان مسئول شبکه می‌توانید آموزش‌های مورد نیاز را به کارمندان سازمان ارائه داده و از بروز ریسک شبکه پیشگیری کنید. (برای مثال اگر احتمال می‌دهید که کارمندی می‌تواند با دادن رمز خود به همکار یا دوست خود باعث از بین رفتن برخی اطلاعات ‌شود، می‌توانید به وی آموزش دهید که رمز خود را به هیچ کس نگوید).

تکنولوژی: برخی ریسک ها وجود دارند که برای کاهش آن ها می بایست از از نرم افزارها، سخت افزارها، روش ها، پروتکل ها، طراحی ها واقدامات فنی استفاده کرد. به عنوان مثال برای جلوگیری از حمله هکر ها به سازمان می بایست یک دستگاه IDS/IPS خریداری و در شبکه راه اندازی کرد.

خط مشی (Policy): بروز برخی ریسک های شبکه به دلیل عدم وجود قانون و رویه مناسب رخ می دهند. بنابراین داشتن مجموعه‌ای از خط مشی‌ها و قوانین می‌تواند یکی از روش‌های برخورد با ریسک شبکه باشد. (برای مثال به کارمندان خود تأکید کنید که جهت پیشگیری از هک شدن سیستم، رمز ورود آنها به سیستم متشکل از حروف بزرگ، کوچک، اعداد و علائم باشد)

مرکز طراحی شبکه

مرکز طراحی شبکه با همکاری تیمی از زبده ترین کارشناسان سخت افزار و نرم افزار ارائه دهنده کلیه خدمات مرتبط با نصب، راه اندازی و تعمیر شبکه است. متقاضیان طراحی شبکه می توانند از طریق راه های ارتباطی ذکر شده در وب سایت با کارشناسان ما تماس بگیرند و پس از دریافت مشاوره ها و راهنمایی های مورد نیاز، پس از مراجعه حضوری، درخواست خود مبنی بر نصب و راه اندازی شبکه را ثبت نمایند. برخی از خدمات ارائه شده توسط کارشناسان مرکز طراحی شبکه عبارتند از: مشاوره، طراحی، نصب، راه اندازی، پشتیبانی و راهبری شبکه های LAN، مشاوره، طراحی، نصب، راه اندازی، پشتیبانی و راهبری شبکه های WAN، مشاوره، طراحی، نصب، راه اندازی، پشتیبانی و راهبری شبکه های Converged، مشاوره، طراحی، نصب، راه اندازی، پشتیبانی و راهبری انواع Firewall های نرم افزاری و سخت افزاری، مشاوره، طراحی، نصب، راه اندازی، پشتیبانی و مدیریت شبکه های محلی و بین ساختمانی بی سیم (Wireless Networks)، مشاوره، طراحی، نصب، راه اندازی و پشتیبانی سیستم های IDS/IPS مبتنی بر Host و Network، مشاوره و طراحی بستر شبکه بر پایه فیبر نوری، ارائه روش‌های برخورد با ریسک شبکه، امن سازی شبکه و تجهیزات ارتباطی و پیاده سازی پایش های امنیتی، تست نفوذ و … .

استراتژی های مدیریت سرمایه در معاملات

همیشه داشتن یه استراتژی مناسب احتمال موفقیت رو به میزان چشمگیری افزایش میده. برای همینه که بزرگان مدیریت داشتن استراتژی رو یکی از اجزای حیاتی هر کسب و کار و سرمایه گذاری میدونن. معامله توی بازار ارزهای دیجیتال هم از این قاعده مستثنی نیست. قطعا داشتن یه استراژی مدیریت سرمایه گذاری در این زمینه میتونه بهتون کمک کنه که سود های خیلی خوبی کسب کنید.

استراتژی های مدیریت سرمایه در معاملات به باید ها و نباید هایی و برنامه هایی گفته میشه که سرمایه گذار واسه خودش مشخص میکنه. داشتن استراتژی باعث میشه که امکان کسب سود به حد اکثر برسه، و ریسک در مدیریت سرمایه و معاملاتی که انجام میشه به میزان چشمگیری کاهش پیدا بکنه.

اگر علاقمند به دونستن در مورد انواع استراژی های مختلف توی بازار ارزهای دیجیتال هستین با ما همراه باشین.

اهمیت مدیریت سرمایه در معاملات ارز دیجیتال

اهمیت مدیریت سرمایه در معاملات ارز دیجیتال

قبل از اینکه استراتژی های مدیریت سرمایه در معاملات ارزهای دیجیتال رو براتون معرفی کنیم، در این قسمت درمورد اهمیت مدیریت کردن سرمایه و داشتن یه استراتژی خوب مطالبی رو ارائه خواهیم کرد.

توی معاملات ارز دیجیتال مدیریت سرمایه به این معنی هست که چطوری و به چه طریقی سرمایه و پولی رو که میخوایم در بازار ارزهای دیجیتال سرمایه گذاری کنیم. در واقع به پروسه بودجه بندی و راه های خرج کردن سرمایه واسه خرید ارزهای دیجیتال مدیریت سرمایه گفته میشه. اگه که مدیریت سرمایه توسط معامله گر با راهبرد یا شیوه خاصی که از قبل تعیین شده انجام بشه میگیم که این معامله گر دارای استراتژی هست.

امروزه استراتژی های مدیریت سرمایه در معاملات یکی از مهم ترین بحث ها توی بازار ارزهای دیجیتال هست، چون که این بازار خیلی متلاطم هست و معامله گر اگه بلد نباشه چطوری سرمایشو مدیریت بکنه و یا اگه یک استراتژی قوی واسه خودش نداشته باشه حتما ضرر خواهد کرد، و این امکان وجود داره کل سرمایش یک جا از دست بره.

با توجه به این که مدیریت سرمایه در بازار ارز های دیجیتال یه بحث تخصصی هست، نمیشه که برای همه یک نسخه واحد واسه نحوه مدیریت سرمایشون مشخص کرد. این سرمایه گذار هستش که باید مهارت های لازم رو در این زمینه کسب بکنه، و با توجه به میزان سرمایه ای که داره و وضعیت بازار استراتژی کاهش ریسک با انتخاب یه استراتژی مناسب معاملات خودشو انجام بده.

یک سرمایه گذار اگه که با استراتژی های مدیریت سرمایه در معاملات آشنا باشه با اصول روانشناسی پول و روانشناسی بازار هم آشنا خواهد بود. این شخص میتونه که بازار ها و موقعیت های پر سود رو شناسایی کنه، و بازار در هر شرایطی که باشه قادر خواهد بود راه خودش رو بره و سود کسب کنه.

در ادامه مهم ترین استراتژی های مدیریت سرمایه در معاملات ارزهای دیجیتال رو خدمتتون معرفی میکنیم.

بهترین استراتژی های مدیریت سرمایه

از پراستفاده ترین استراتژی های مدیریت سرمایه توی بازار ارزهای دیجیتال که تونستن محبوبیت بالایی در بین سرمایه گذارها پیدا کنن میتونیم به موارد زیر اشاره کنیم.

• سبد سرمایه گذاری متنوع

با توجه به این که بازار ارزهای دیجیتال نوسان های پرتلاطمی داره، به طبع ریسک معامله و سرمایه گذاری هم در این بازارها بالاست. یکی از بهترین استراتژی های مدیریت سرمایه توی این شرایط این هست که معامله گر یا سرمایه گذار سبد متنوع و مختلفی رو برای خرج کردن پولش انتخاب کنه و همه تخم مرغ هاش رو توی یک سبد نزاره.

سبد سرمایه گذاری

مثلا معامله گر میتونه درصد مشخصی از سرمایه شو انتخاب کنه و اون مقدار رو برای هولد کردن اختصاص بده، یا میتونه درصد دیگه از سرمایشو به معاملات کوتا مدت اختصاص بده. همچنین موقع خرید رمز ارز ها به جای خرید یک ارز دیجیتال میتونه چند تا ارز دیجیتال مختلف رو خریداری بکنه، و از طریق این متنوع سازی ریسکش رو کاهش بده.

هرچند که متنوع سازی هرچقدر بیشتر باشه ریسک به میزان چشمگیری کاهش پیدا میکنه، ولی از طرفی این استراتژی معایب خاص خودشو هم داره. اگه متنوع سازی بیش از حد انجام بشه امکان کسب سود هم به مقدار خیلی زیادی پایین میاد، و معامله گر نمیتونه به مقدار مناسب سود کسب کنه. از عیب های دیگه این روش اینه که باعث از دست رفتن تمرکز معامله گر میشه، و معامله گر با صرف زمان بالا برای مدیریت دارایی های متنوع فرصت این رو که بتونه وضعیت های سود آور رو سریع شناسایی بکنه از دست میده.

یکی دیگه از معایب این روش اینه که متنوع سازی به خاطر این که باعث میشه معامله گر معاملات بیشتری انجام بده هزینه های بیشتری هم داره چون که موقع انجام هر معامله میزان مشخصی کارمزد کسر میشه.

اما با این حال باز هم توصیه متخصصان مدیریت مالی واسه مدیریت سرمایه اینه که همیشه سعی کنید کمی از سبد سرمایه گذاریتون رو متنوع کنید، تا موقع ضرر کردن یک دارایی تون به خاطر اتفاقات غیر منتظره، دارایی های دیگتون این ضرر رو جبران کنن و میزان زیانتون زیاد سنگین نباشه.

• در نظر گرفتن بازه زمانی

شما برای مدیریت سرمایتون چه توی بازار رمزارزها و چه توی بازارهای مالی دیگه باید یه بازه زمانی در نظر بگیرید. این بازه میتونه کوتاه مدت و یا بلند مدت باشه. استفاده از بازه زمانی توی مدیریت سرمایه باعث میشه میزان استهلاک پولتون کاهش پیدا بکنه.

مثلا شاید شما یک معامله بکنید و توی یک سال 30 درصد سود کنید. در حالی که اگه بازه زمانی کوتاه تری مثل سه ماه واسه کسب سود 30 درصد در نظر میگرفتین، اجازه نمیدادین سرمایتون به مدت یک سال با یه بازه سود دهی خیلی پایین توی این وضعیت بمونه.

یا مثلا ممکنه از انتشار اخبار یه رمزارز خاص شما این طوری تحلیل کنید که تا 5 سال آینده ارزش این ارز دیجیتال به شدت افزایش پیدا میکنه، و تصمیم بگیرید مقدار مشخصی از سرمایتون رو به مدت پنج سال برای خرید و نگه داری این رمزارز اختصاص بدین؛ و بعد از پنج سال به قدری سود کنید که ارزش پولتون چندین برابر بشه.

در کل اگه بدونید که توی چه بازه زمانی (کوتاه مدت یا بلند مدت) تمایل دارید که معامله و یا سرمایه گذاری کنید، باعث میشه چشم انداز واضحی نسبت به خرید و فروش هایی که انجام میدین داشته باشین، و موقعی که جزو بازار هیجانی شد؛ با داشتن این استراتژی شما جز اون دسته ای خواهید بود که هیجانی عمل نمیکنن.

مدیریت منفعل

• مدیریت منفعل

توی استراتژی مدیریت منفعل سرمایه گذار میاد و با توجه به تحلیل هایی که انجام داده یک پرتفوی سرمایه گذاری برای خودش ایجاد میکنه، و بر این اساس یه سبد دارایی تشکیل میده. بعد از این که سبد دارایی تشکیل شد، سرمایه گذار مدیریت فعالی روی پورتفو نداره، و بیشتر روی این دارایی ها نظارت میکنه. تنها کاری که این مدل سرمایه گذارها میکنن اینه که با منفعل بودن منتظر میشن، تا بتونن سود مورد نظر خودشون. توی یه زمان مناسب کسب کنن.

این روش به دلیل این که زیاد پویا نیست، و سرمایه گذار نیازی نمیبینه فعالانه سبد دارایی هاشو مدیریت که و معاملات متعددی انجام بده؛ هزینه و کارمزد خیلی پایینی نسبت به روش فعال داره.

البته این روش هم معایبی داره، که از جمله مهم ترین اون ها میتونه این باشه، که با مدیریت منفعل این امکان بوجود میاد که حد ضرر توی معاملات به میزان بالایی افزایش پیدا بکنه.

• مدیریت فعال

توی این روش سرمایه گذار بعد از تشکیل دادن پرتفوی سرمایه گذاری فعالانه اونو مدیریت میکنه. اگه دارایی که توی سبدش وجود داره زیان ده باشه، سعی میکنه هرچه سریع تر اون رو با یه دارایی ارزشمند جایگزین کنه؛ و با تعیین حد ضرر همیشه سعی میکنه از زیان بالا جلوگیری کنه. سرمایه گذار با انجام معاملات متعدد و با رویکرد مدیریت فعالانه سعی میکنه تا جایی که امکانش هست میزان کسب سود و بازده رو افزایش بده.

از مزیت های این روش اینه که سرمایه گذار از این طریق میتونه سود بالایی توی مدت زمان کوتاه تری کسب کنه، اما به خاطر تعداد معاملات بالا باید کارمز بیشتری هم پرداخت کنه.

از جمله کسایی که از این استراتژی مدیریت سرمایه استفاده میکنن میتونیم به جرج سوروس مدیر صندوق سرمایه گذاری کوانتوم اشاره کنیم. جرج سوروس توی کتابش به اسم سرمایه داری علیه سرمایه داری گفته که بعضی روز ها برای مدیریت سبد سرمایه گذاریش به قدری وقت میزاشت و توی مدیریت اون فعال بود که بعد از اتمام ساعات کاری دچار دردهای عضلانی شدیدی به خاطر نداشتن تحرک و نشستن پشت میز به مدت طولانی میشد.

استراتژی ترکیبی

• استراتژی های ترکیبی

استراژی ترکیبی به روش های مدیریت سرمایه از طریق ترکیب کردن چند تا استراتژی های مختلف باهم دیگه گفته میشه. برای مثال ممکنه که استراتژی متنوع سازی در یک بازه زمانی کوتاه مدت و با روش مدیریت فعال ترکیب بشه، و از این طریق یه استراتژی ترکیبی به وجود میاد.

استراتژی های ترکیبی باعث میشن توی بازار های پیچیده و پر ریسک سرمایه گذار بتونه با کارایی بالایی عمل بکنه. اما گاهی اوقات به دلیل ترکیب بیش از حد استراتژی های مختلف باهم دیگه خود این رویکرد باعث به وجود اومدن و ایجاد پیچیدگی بیش از حد میشه، که ممکنه باعث ایجاد سردرگمی واسه سرمایه گذار بشه.

• برون سپاری

امروزه از برون سپاری به عنوا یکی از دیگه از استراتژی های مدیرت سرمایه یاد میشه به این دلیل که مدیریت دارایی و علم فایننس یک مبحث تخصی هست شاید همه افراد نتونن توانایی لازم رو در این زمینه پیدا بکنن و یا اصلا به دلیل مشغله بالا زمان کافی برای یادگیری تخصصی در این مورد رو نداشته باشن.

به همین دلیل واگذاری مدیریت سرمایه واسه انجام معامات متعدد به یک شخص متخصص و حرفه استراتژی کاهش ریسک ای میتونه به میزان چشمگیری امکان خطا و اشتباه رو کاهش بده، و همچنین به همون میزان امکان کسب سود رو هم افزایش میده.

این روش در بین معامله گران ارز دیجیتال طرفدارای خاص خودش رو داره به طوری که جدیدا صندوق ها مدیریت سرمایه ای به وجود اومدن که این کار رو برای مشتری هاشون به نحو احسن انجام میدن. این صندوق ها معامله گرهای حرفه ای دارن، که میتونن سودهای خیلی خوبی کسب کنن؛ و توی این سودها با صاحبان سرمایه شریک میشن.

نکته ای که در این جا لازمه بهش توجه کنید، اینه که قبل از توافق واسه معامله با اینگونه افراد و شرکت ها برای مدیریت سرمایه تون، اعتبارشون رو به طور دقیق برسی بکنید. چون ممکنه که به راحتی توی دام اسکمرها (کلاه بردارها) گرفتار بشین و پولتون از دست بره.

• روش های تهاجمی

بعضی افراد به سود های کم قانع نیستن، و دوست دارن که درصد بالایی سود در زمان کوتاه کسب کنن. روش های تهاجمی مجموعه ای از استرتژی ها و روش های کوتاه مدت و داینامیکی مدیریت سرمایه هستن، که در اون سرمایه گذار به جای حفظ سرمایه اش و کسب سود توی بلند مدت تمایل داره اونو توی معاملات به گردش بندازه؛ و با روش های حساب شده ای سود کسب کنه.

در واقع فلسفه این استراتژی به این صوت هست که به جای راکد گذاشتن سرمایه و یا منتظر سودهای بلند مدت موندن سرمایه گذار میاد معاملاتی رو انجام میده که ارزش سرمایه اش توی کوتاه ترین زمان ممکن به بیشترین حد برسه. این روش اگر همراه با آگاهی کافی نباشه به شدت میتونه که آسیب زننده باشه، و به قدری پر ریسک هست که باعث میشه توی مدت کوتاهی همه سرمایه شخص از دستش بره.

برای مثال توی بازار رمز ارزها وقتی یک کوین جدید قراره عرضه بشه، ممکنه از همون اول مشخص باشه بازدهی چندانی نداره؛ و ارزش خریدن نداشته باشه. با این حال یه سری میان بعد از این که این ارز دیجتال توی بازار عرضه شد، میخرنش و بعد از این که دیدن داره رشد میکنه سریع میفروشنش که باعث میشه سود کسب کنن.

همون طور که گفتیم استفاده از روش های تهاجمی با این که ریسک بالایی داره ولی باعث میشه که سرمایه گذار توی مدت زمان خیلی کوتاهی بتونه سود کسب کنه.

• تعیین ضریب ریسک

اگه شما توی سرمایه گذاری که قصد انجامشو دارین بیاین و میزان ریسکشو مشخص کنید، میتونید به راحتی تصمیم بگیرید که سرمایه گذاریتون ارزش هزینه کردن داره یا نه. تعیین کردن مقدار ریسک یه استراتژی مهم توی مبحث مدیریت سرمایه هست، و در اکثر موارد موفقیت و شکست یه سرمایه گذاری یا معامله با این موضع رابطه مستقیم و تنگاتنگی داره.

برون سپاری

تعیین کردن ضریب ریسک توی معاملات میتونه سرعت تصمیم گیری رو افزایش بده و باعث افزایش سرعت عمل و تمرکز معامله گر بشه. سرمایه گذار به این دلیل که میدونه تا چه مقداری میتونه ریسک کنه به راحتی موقعیت هایی رو که ضریب ریسکشون بالاست نادیده میگیره و توی پوزیشن هاییی متمرکز میشه که میتونه براش سود استراتژی کاهش ریسک آور باشه.

اما بعضی ها هم بر این عقیده هستن که ضریب ریسک چیزی نیست که بشه به این راحتی مشخصش کرد، و بینهات متغیر در دنیای واقعی وجود داره که حتی وجودشون به فکر ما هم نمیرسه؛ چه برسه به این که بخوایم این متغیر ها رو به صورت فرمول در بیاریم و توی معاملاتمون استفاده کنیم.

توی بازار ارز های دیجیتال تعیین کردن ضریب ریسک همیشه میتونه کمک کننده باشه چون که باعث میشه شتاب زده عمل نکنیم و توی پوزیشن هایی اقدام به خرید و فروش کنیم که میدونیم ریسک معقولی برامون داره.

• استراتژی تقلید

به عنوان آخرین مورد میخوایم به استراتژی تقلید به عنوان یکی دیگه از استراتژی های مدیریت سرمایه در معاملات اشاره بکنیم. توی این استراتژی سرمایه گذار معامله گرهای دیگه رو در نظر میگیره و رفتارشون رو کاملا تحلیل میکنه و از این طریق موفق میشه به روش های جدیدی دست پیدا کنه، که براش سود آور هستن و از این متد ها و روش های جدید واسه مدیریت سرمایه اش و معامله های جدیدی که میخواد انجام بده استفاده میکنه.

ضریب ریسک

به عنوان مثال وارن بافت تکنیک هایی که بنجامین گراهام از اون ها برای مدیریت کردن دارایی مشتری هاش استفاده میکرد رو کاملا یاد گرفت، و از این روش ها توی مدیریت سرمایه و معاملات شخصی خودش استفاده کرد؛ و از این طریق تونست سرمایه زیادی بدست بیاره. وارن بافت اکثرا به این موضوع توی مصاحبه هاش کرده، و بارها گفته موفقیتی رو که الان داره مدیون بنجامین گراهام هست.

توی بازار رمزارز ها هم استفاده از این روش میتونه کارایی خیلی خوبی داشته باشه. شما با شناسایی معامله گر های حرفه ای و تحلیل رفتار اون ها میتونید متوجه بشید که این افراد سرمایشون رو به چه طریقی مدیریت میکنن، و چه روش هایی رو توی معاملات خودشون استفاده میکنن. این نوع تحلیل ها توی دنیای بازارهای مالی به قدری رایجه که گاها باعث کشف استراتژی های پرکاربرد تر و جدید تری میشه.

کاربرد استراتژی های مدیرت سرمایه

وقتی که از استراتژی های مدیریت سرمایه در معاملات ارزهای دیجیتال صحبت میکنیم دو هدف اصلی مطرح میشه، کاهش ریسک؛ و افزایش سود. وقتی که بدونید سرمایه ای که توی دستتون هست رو چطوری واسه معاملات مختلف بودجه بندی و مدیریت کنید، و برای این کار استراتژی تعیین کنید؛ احتمال موفقیتتون حتی توی بدترین شرایط هم افزایش پیدا میکنه.

همچنین به دلیل این که ریسکتون رو به روش های کاربردی یاد میگیرین که چطوری مدیریت کنید، در شرایطی که دیگران ضرر میکنن شما فقط ممکنه سودتون سربه سر بشه؛ و یا فقط درصد افزایش سودتون کمی کاهش پیدا کنه.

بهتون توصیه میکنیم که بحث مدیریت سرمایه رو اگر واقعا علاقمند به انجام فعالیت حرفه ای توی بازارهای مالی هستین کامل و اصولی یاد بگیرین. چون اگه ندونید با چه استراتژی میخواین سرمایه تون رو واسه انجام دادن معاملات مختلف مدیریت کنید، به احتمال بالا نخواهید تونست در این زمینه مخصوصا توی بازار ارزهای دیجیتال موفقیت چندانی کسب کنید.

کلام پایانی

امیدواریم مطالبی که مطرح کردیم براتون مفید واقع شده باشه، و تونسته باشین به اهمیت استراتژی های مدیریت سرمایه در معاملات مخصوصا توی بازار ارزهای دیجیتال به طور کامل واقف بشین. شاید کسب مهارت کافی برای مدیریت سرمایه به دلیل پیچیدگی روش های علمی مدیریت ریسک و انواع روش های مدیریت سرمایه که با فرمول های ریاضی همراه هستن کمی زمانبر باشه، اما مطمئن باشید که در صورت یادگیری کامل توی بلند مدت نتیجه اش رو خواهید دید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.