ساختار ابزار SWOT


به کارگیری تکنیک فرایند تحلیل شبکه‌ای درتحلیل نقاط قوت، ضعف، فرصت و تهدید (مطالعه موردی شرکت سهامی بیمه ایران

تحلیل SWOT به تنهایی یک ابزار تحلیلی برای تعیین اهمیت فاکتور‌های شناسایی شده و ارزیابی گزینه‌های مختلف استراتژیک بر حسب این فاکتور‌ها ارائه نمی کند. به این دلیل تحلیل SWOT نقصان‌ها و کمبود‌هایی در اندازه‌گیری و ارزیابی فاکتور‌ها دارا ست. با وجودی که فرایند تحلیل سلسله مراتبی(AHP) این نقایص را بر طرف می‌کند اما خود این رویکرد در هنگامی که بین فاکتور‌ها عدم استقلا ل و وابستگی وجود داشته باشد کارایی خود را از دست می‌دهد، چرا که AHP فرض می‌کند فاکتور‌های حاضر در ساختار سلسله مراتبی مستقل می‌باشند در صورتی که این فرض در بررسی تاثیرات محیط درونی و بیرونی نمی تواند پذیرفتنی باشد. لذا نیاز به ابزاری داریم که وابستگی‌های ممکن میان فاکتور‌ها را به حساب آورد و اندازه‌گیری نماید. دراین مقاله یک رویه الگوریتمیک مبتنی بر فرایند تحلیل شبکه‌ای بدین منظور ارائه می‌شود که می‌تواند حتی وقتی بین فاکتور‌های SWOT وابستگی وجود داشته باشد کار را به خوبی به پیش ببرد.

کلیدواژه‌ها

  • برنامه‌ریزی استراتژیک
  • تحلیل SWOT
  • تحلیل تصمیم چندمعیاره

20.1001.1.20085885.1388.1.2.7.4

عنوان مقاله [English]

Applying Analytical Network Process in SWOT (Case Study in Iran Insurance Company)

نویسندگان [English]

  • Saied Sehhat
  • Eisa Parizadi

Applying Analytical Network Process in SWOT ‌(Case Study in Iran Insurance Company)
SWOT analysis does not present an analytical technique for defining significance of recognized factors and assessment of different strategic alternatives. Thus it has several problems in factors assessment. AHP technique solves some of the problems but it is not efficient when the factors have interdependency because it assumes the factors are independent. This assumption is not acceptable in analysis of internal and external environment affects. Therefore a suitable technique is needed which is suggested in the current study. This technique can be useful specially when there is interdependency among the factors of SWOT.

از چه ابزاری برای تحلیل محیطی استفاده کنیم؟ تحلیل PESTEL

تحلیل PESTEL به عنوان یکی از ابزارهای استراتژی، تحلیل محیط به مثابه یک کل است که کسب‌وکار در آن فعالیت یا محصولاتش را عرضه می‌کند. همچنین شرکت‌ها از این مدل به عنوان ابزاری برای بررسی محیطی که ساختار ابزار SWOT ساختار ابزار SWOT در آن فعالیت می‌کنند، یا قصد دارند محصول، خدمات یا پروژه‌ای را در آن شروع کنند استفاده می‌کنند. این مدل دربرگیرنده عواملی است که خارج از کنترل سازمان قرار دارند و سازمان باید استراتژی‌هایی برای همزیستی با این عوامل اتخاذ کند. این مدل با عناوین دیگری هم شناخته می‌شود. برای مثال، تجزیه‌وتحلیل ESTEMPLE شکل نوسعه یافته‌ای از روش پِستِل بوده و ابزار ساده و سودمندی است که به شما کمک می‌کند تا محیط کسب‌وکار خود را از نظر اقتصادی (Economics)، اجتماعی و فرهنگی (Social)، تغییرات تکنولوژیک (Technology)، زیست‌محیطی (Environment)، رسانه‌ای (Media)، سیاسی (Politics)، قانونی (Legal) و اخلاقی (Ethical) مورد ارزیابی قرار دهید و درک بهتری از محیط بیرونی خود داشته باشید. در واقع این حروف مخفف، نشان‌دهنده هشت دسته اصلی در محیط کلان شما است که می‌توانند بر استراتژی سازمان شما تأثیر بگذارد. در روش استمپِل ارزیابی تأثیر گذشته، حال و آینده نیروهای کلان محیطی برای تدوین استراتژی شرکت مورد استفاده قرار می‌گیرد. آمار و ارقام می‌تواند دید بهتری از میزان محبوبیت این روش ارائه دهند:

  • بر اساس آمار شاخص AIM بورس لندن، ابزار PESTLE با کاربرد کمتر از ۳۰%، نهمین ابزار مورداستفاده شرکت‌هایی است که مورد بررسی قرار گرفته‌اند، البته باید توجه داشت که این رقم برای شرکت‌های غیرانتفاعی و سهامی عام تا ۴۲% افزایش می‌یابد. همچنین بر اساس همین شاخص، این ابزار بالاترین امتیاز را برای تحلیل استراتژی به خود اختصاص داده است.
  • در مطالعه آستون، ابزار PEST (پِست) که نسبت به نسخه تکامل‌یافته‌تر خود (ESTEMPLE) ساختار ساده‌تری دارد، رتبه دهم را در انگلستان کسب کرد.
  • بر اساس مطالعه هی و همکارانش در سال ۲۰۱۲، این ابزار با ۶۰% استفاده در چین رتبه اول را از آن خود کرده است و ماتریس SWOT در جایگاه دوم قرار می‌گیرد.

مروری بر زمینه تاریخی و سیر توسعه ای تحلیل PESTEL

نکته قابل‌توجه این است که این ابزار مانند ابزار سوآت، در مرحله اجرا عملکرد ضعیفی دارد. حال که مختصری با این ابزار و میزان محبوبیت آن در کشورهای متفاوت آشنا شدید، وقت آن است که به تاریخچه پیدایش آن نیز اشاره‌ای کنیم:

ابزار ESTEMPLE نسخه توسعه‌یافته و به‌روز تجزیه‌وتحلیل PEST (بررسی فاکتورهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و تکنولوژیکی) است که از دهه ۱۹۷۰ یعنی زمانی که آگاهی کمتری نسبت به اثرات محیطی و رسانه‌ای وجود داشت، به طور گسترده‌ای مورداستفاده قرار گرفته است. تحلیل پست اولین ابزاری بود که به طور گسترده و عمومی برای تعیین ساختار ابزار SWOT فرصت‌ها و تهدیدات محیطی به‌کارگرفته شد. شناسایی مبدأ این روش کمی دشوار است اما فرانسیس آگیلار در اواخر دهه‌ی شصت «ETPS» معرفی کرد و آن را به زیرمجموعه‌های اقتصادی، فنی، سیاسی و اجتماعی برای تحلیل محیط کسب‌وکار خلاصه کرد که بعدها به مخفف «ETPS» تبدیل شد. از دهه‌ی هشتاد، چندین مؤلف دیگر به شکل‌های دیگری مانند «PEST» و «PESTLA» از این ابزار استفاده کردند. دلیل محبوبیت «PEST» نسبت به «STEP» که دیگر نامی از آن شنیده نشد، نامشخص است. هیچ ترتیب یا اولویت خاصی در هیچ کدام از ساختارها وجود ندارد، با این وجود نکته مهم این است که وقتی فرصت‌ها و تهدید‌ها در هر دسته‌بندی مشخص شد، ارزش نسبی و رتبه‌بندی هر کدام از دسته‌ها برحسب اثر احتمالی‌شان بر استراتژی سازمان در شرکت‌های مورد بحث بررسی شوند تا اقدامات راهبردی بالقوه جهت بهره بردن یا کاهش دادن نیروهای محیطی بتوانند به نحوی مؤثر سامان داده شوند.

۴ ابزار و مدل برنامه‌ریزی استراتژیک

4 ابزار و مدل برنامه‌ریزی استراتژیک

فرض کنید کسب‌و‌کارتان در رابطه با ارائه خدمات نظافت منازل است و درآمدتان به مدت سه سال به‌طور پیوسته در حال رشد بوده است و ابزار پیش‌بینی در نرم‌افزار مالی‌تان به شما می‌گوید که باید انتظار بهترین سال را برای خود داشته باشید. در این مدت اهداف فروشتان را افزایش می‌دهید، برای سرمایه‌گذاری در جاروبرقی‌ها و وسایل جدید برنامه‌ریزی می‌کنید و ۲۰ کارمند جدید هم را در طول سال استخدام می‌کنید. در ماه اول همه‌چیز طبق برنامه پیش می‌رود.

اما پس از مدتی، در ۱۱ مارس، سازمان بهداشت جهانی COVID-19 را یک بیماری همه‌گیر جهانی اعلام می‌کند و در پی آن بسیاری از نقاط جهان تعطیل می‌شوند و برنامه‌ریزی استراتژیک شما معنای خود را از دست می‌دهد.

بررسی بیش از ۳۰۰ کسب‌و‌کار کوچک نشان داد که رهبران تقریباً ۷۵٪ از آن‌ها مجبور به تغییر برنامه استراتژیک خود به دلیل شیوع COVID-19 شده‌اند و تقریباً ۲۰٪ از آن‌ها تغییرات «مهم» را پیش‌بینی کرده‌اند.

حتی در یک سال نسبتاً باثبات هم رویکرد سنتی برنامه‌ریزی استراتژیک -بررسی نتایج سال گذشته، ایجاد تعدیل‌های افزایشی، تعیین اهداف، سپس بودجه‌بندی، برقراری ارتباط و اجرای برنامه جدید- برای بازارهایی که به‌سرعت در حال تغییر و تحول هستند، مناسب نیست.

تحقیقات موسسه گارتنر نشان داده است که مدیران بر این باورند که بیش از نیمی از زمان صرف‌شده در برنامه‌ریزی استراتژیک هدر می‌رود و کیفیت این برنامه‌ها نمی‌تواند انتظارات را برآورده سازد.

مت شینکمن، معاون بخش اقدامات ریسک و حسابرسی گارتنر می‌گوید: مفروضات استراتژیک اغلب زمانی که برای اولین بار شکل می‌گیرند درست هستند، اما در فضای کنونی به دلیل افزایش بیش‌از‌پیش سرعت تغییرات، در معرض مهجور ماندن یا منسوخ شدن قرار می‌گیرند.

اگرچه غیرمنصفانه است که بگوییم هر کسب‌وکاری باید برای مقابله با COVID-19 آماده باشد، اما ابزارها و مدل‌هایی برای برنامه‌ریزی استراتژیک وجود دارد که با تغییرات بازار سازگارتر هستند.

بیایید نگاهی به چهار رویکرد مختلف بیندازیم که استفاده از آن‌ها ما را در مواجهه با تغییر و تحولات غیرمنتظره بازار آماده می‌کند.

منظور از ابزارهای برنامه‌ریزی استراتژیک چیست؟

ابزارهای برنامه‌ریزی استراتژیک تکنیک‌ها و مدل‌هایی هستند که رهبران کسب‌وکار برای تعیین اینکه کسب‌وکارشان در حال حاضر کجاست، در آینده قرار است کجا باشد و کدام معیارها و ابتکارات کلیدی را باید پیگیری و دنبال کنند تا به آن وضعیت هدف دست یابند، استفاده می‌کنند.

۴ نمونه رایج از ابزارهای برنامه‌ریزی استراتژیک عبارتند از:

  • تجزیه‌وتحلیل SWOT (نقاط قوت، نقاط ضعف، فرصت‌ها، تهدیدها).
  • OKR (اهداف و نتایج کلیدی).
  • تجزیه‌وتحلیل PESTEL (عوامل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی-فرهنگی، تکنولوژیکی، زیست‌محیطی و حقوقی).
  • کارت امتیازی متوازن.

اکنون بیایید نگاهی دقیق‌تر به این ابزارها داشته باشیم.

در تجزیه‌و‌تحلیل SWOT، تیم‌های برنامه‌ریزی استراتژیک با هم ساختار ابزار SWOT تبادل‌نظر می‌کنند تا نقاط قوت، ضعف، فرصت‌ها و تهدیدهای متعددی را در مورد کسب‌وکار خود ارائه دهند، سپس آن موارد را در چهار ربع فهرست می‌کنند.

پس‌ازآن، تیم‌ها می‌توانند به دنبال ارتباط بین ربع‌ها (به‌ویژه ارتباطات بین نقاط قوت و فرصت‌ها) برای اطلاع از استراتژی خود باشند.

نکته مهم در مورد تجزیه‌وتحلیل SWOT این است که می‌توان از آن برای برنامه‌ریزی استراتژیک سالانه یا تصمیم‌گیری روزمره استفاده کرد. این تحلیل را در سطح پروژه فردی با بازاری که به‌سرعت در حال تحول است، تطبیق دهید.

به‌عنوان‌مثال، بگویید قرار بود خدمات نظافت دفتر شما درست قبل از شیوع COVID-19 گسترش یابد. با استفاده از SWOT، می‌توانید به ارزیابی زیر برسید:

  • نقاط قوت: تیم‌های نظافت کارآمد و مستقر.
  • نقاط ضعف: پایگاه مشتری محدود.
  • فرصت‌: گسترش خدمات نظافت منازل.
  • تهدید: اشباع بازار از خدمات موجود نظافت منازل.

در این تحلیل، کسب‌وکار می‌تواند نقاط قوت خود را با فرصتی برای گسترش و استفاده از تیم‌های مجرب خود برای پیشرفت در بازار رقابتی تطبیق دهد.

اگرچه تجزیه‌و‌تحلیل SWOT را می‌توان با موقعیت‌های مختلف تطبیق داد، اما برای کسب‌وکارهای در حال رشد که قادر به ایجاد تغییرات قابل‌توجهی در استراتژی خود به‌منظور استفاده از فرصت‌های بازار هستند، ابزار ایده آلی است. این کسب‌وکارها می‌توانند شامل استارتاپ‌ها و فعالیت‌های انفرادی باشند.

OKR‌ها که توسط گوگل، مایکروسافت و اینتل برای برنامه‌ریزی استراتژیک استفاده می‌شوند، با تعیین یک هدف مشخص ابزاری برای اندازه‌گیری نتایج کلیدی ایجاد می‌کنند.

اهداف قبل از Covid-19: افزایش اندازه کسب‌وکار تا دو برابر اهداف بعد از Covid-19: افزایش اندازه کسب‌وکار تا ۱۵۰٪
نتایج کلیدی نتایج کلیدی
افزایش درآمد تا ۱۵۰ هزار دلار افزایش درآمد تا ۱۰۰ هزار دلار
استخدام ۱۰ کارمند جدید استخدام ۷ کارمند جدید
افزودن ۳ مشتری باارزش بالا افزودن ۲ مشتری جدید باارزش بالا

در حالت ایده‌آل، تیم‌ها باید تنها حدود ۷۰ درصد موفقیت در نتایج کلیدی داشته باشند. اگر این موفقیت دائماً به ۱۰۰% برسد، به‌احتمال‌زیاد به این معنی است که هدف نهایی به‌قدر کافی جاه‌طلبانه نبوده است.

یکی از نقاط قوت OKR این است که بسیار قابل تنظیم است. به‌عنوان‌مثال، اگر هدف شما در ابتدای سال دو برابر کردن اندازه کسب‌وکارتان باشد و نتایج کلیدی شامل افزایش درآمد به میزان ۱۵۰ هزار دلار، استخدام ۱۰ کارمند جدید و افزودن سه مشتری جدید باارزش بالاست، می‌توانید این اعداد را افزایش دهید. برای حساب کردن تغییرات بازار مثلاً اندازه کسب‌وکارتان را تا ۱۵۰ درصد و درآمدتان را تا ۱۰۰ هزار دلار افزایش دهید، ۷ کارمند جدید استخدام کنید و دو مشتری جدید باارزش اضافه نمایید.

OKR ها برای کسب‌و‌کارهای تثبیت‌شده و سودآور مناسب هستند که ممکن است برای ادامه رشد نیاز به اصلاحات تدریجی داشته باشند بدون اینکه مجبور به چشم‌پوشی از فرمول موفقیت‌آمیزی باشند.

تیم‌های برنامه‌ریزی استراتژیک با تجزیه‌وتحلیل PESTEL (سیاسی، اقتصادی، اجتماعی-فرهنگی، تکنولوژیکی، زیست‌محیطی و حقوقی)، عوامل اجتماعی و اقتصادی را در پیش‌بینی کسب‌وکار خود می‌سنجید.

تجزیه‌وتحلیل PESTEL به دلیل گستردگی و عمق عواملی که در نظر دارد، قدری پیچیده است.

این پیچیدگی از یک‌سو، مستلزم یک تیم برنامه‌ریزی استراتژیک مجرب برای استفاده مؤثر از این نوع تحلیل است. از سوی دیگر، موجب سازگاری PESTEL با شرایط متغیر می‌گردد. هر یک از عوامل تشکیل‌دهنده PESTEL را به‌عنوان اهرم در نظر بگیرید. هنگامی‌که بازار تغییر می‌کند، ممکن است مجبور شوید یک یا چند مورد از آن اهرم‌ها را برای تنظیم برنامه‌ریزی خود بکشید.

به‌عنوان‌مثال، زمانی که COVID-19 شیوع پیدا کرد، احتمالاً ناگزیر برنامه‌ریزی استراتژیک اقتصادی و سیاسی خود را اصلاح کردید، درحالی‌که اهرم‌های اجتماعی-فرهنگی و فناوری شما شاید فقط به اصلاحات جزئی نیاز داشته‌اند.

به دلیل پیچیدگی و تجربه موردنیاز برای استفاده مؤثر از تجزیه‌وتحلیل PESTEL، برای کسب‌وکارهای بزرگ‌تر و با منابع کافی مناسب است.

کارت امتیازی متوازن یک مدل برنامه‌ریزی استراتژیک است که به‌منظور ترکیب اقدامات مالی و غیرمالی (مشتری، داخلی، نوآوری) طراحی شده است. منشأ دقیق آن به‌طور واضح مشخص نیست، اما در سال ۱۹۹۲، در مقاله‌ای توسط رابرت کاپلان و دیوید نورتون در هاروارد بیزینس ریویو منتشر شد.

برای استفاده از کارت امتیازی متوازن، تیم‌های برنامه‌ریزی استراتژیک به دنبال پاسخ به چهار سؤال زیر هستند:

  • از منظر مشتریان چگونه هستیم؟
  • باید در چه چیزی برتر باشیم؟
  • آیا می‌توانیم به پیشرفت و ارزش‌آفرینی ادامه دهیم؟
  • نظر ما در مورد سهامداران چیست؟

تیم‌ها باید به این سؤالات در چهار ربع ساختار ابزار SWOT پاسخ داده و در صورت امکان آن‌ها را به یکدیگر پیوند دهند (چیزی شبیه به تجزیه‌وتحلیل SWOT)، سپس این پاسخ‌ها را به استراتژی عملیاتی، اهداف عملکرد فردی و برنامه‌ریزی تجاری تبدیل کنند.

درواقع کارت امتیازی متوازن این امکان را به مدیران می‌دهد تا به‌منظور برقراری توازن میان اهداف مالی و استراتژیک و تفکیک معیارهای عملکرد سازمان به بخش‌های مستقل، ساختار ابزار SWOT یک چارچوب یکپارچه ایجاد کنند.

کارت امتیازی متوازن تقریباً در هر نوع کسب‌وکاری ازجمله خودروسازی، مالی، مراقبت‌های بهداشتی، تولیدی، فناوری، آموزش و … قابل‌استفاده است.

چنانچه مردد هستید از برنامه‌ریزی به روش چابک استفاده کنید

به‌منظور آماده شدن برای یک بازار غیرقابل‌پیش‌بینی چه راهی بهتر از استفاده از برنامه‌ریزی چابک؟ بااین‌حال، صرفاً استفاده از اصول مدیریت پروژه چابک -ارتباط، تکرار، پاسخگویی- و ساختار ابزار SWOT بکارگیری آن‌ها در فرآیند برنامه‌ریزی کافی نیست؛ بلکه به داشتن یک استراتژی کمک می‌کند.

در ادامه چند نکته کلیدی در مورد برنامه‌ریزی استراتژیک برای مشاغل کوچک ارائه شده است:

مقاله نشریه
اولویت بندی استراتژی های سازمانی با به کارگیری مدل SWOT و فرایند تحلیل شبکه ای گروهی فازی (مطالعه موردی: شرکت تولید مواد اولیه دارویی)

در این پژوهش به اجرای فاز تعیین و تدوین استراتژی های یک شرکت تولید مواد اولیه دارویی با استفاده از ابزار SWOT پرداخته شده است. SWOT ابزاری است که برای بررسی عوامل داخلی و خارجی و شناسایی استراتژی ها به کار می رود.

برای اولویت بندی استراتژی ها، به دلیل تعامل و وابستگی میان زیرفاکتورهای SWOT و همچنین برای ایجاد انعطاف پذیری در مدل و وارد کردن داده هایی نظیر دانش، تجربه و قضاوت انسانی و دریافت پاسخ های کاملا کاربردی و دقیق در مدل پیشنهادی، از روش فرایند تحلیل شبکه ای گروهی فازی (Fuzzy ANP) استفاده شده است.

اولویت استراتژی ها عبارت‎اند از: اضافه کردن محصول هایی با حاشیه سود بالا و پس از آن به ترتیب، استراتژی های افزایش بازده و ظرفیت محصول ساختار ابزار SWOT ها، تاکید بر بازاریابی و اختصاص بخشی از درصد فروش به آن، تمرکز و سرمایه گذاری روی صادرات، بهبود و ارتقای فرایند تحقیق و توسعه، کاهش قیمت تمام شده و در نهایت، قیمت فروش و حذف محصول های بدون توجیه اقتصادی.

به کارگیری فرایند تحلیل شبکه ای، موجب می شود که فرض وابستگی میان عوامل، زیرعوامل و گزینه ها در ساختار سلسله مراتبی در نظر گرفته شود. استفاده از تئوری فازی موجب شده است که نقص استفاده از نظرهای نادقیق تصمیم گیرندگان برطرف شود.

اولویت بندی استراتژی های سازمانی با به کارگیری مدل SWOT و فرایند تحلیل شبکه ای گروهی فازی (مطالعه موردی: شرکت تولید مواد اولیه دارویی) 3/21/2019 12:00:00 AM

تحلیل SWOT چیست و چگونه استفاده می شود ؟

تحلیل SWOT چیست

تحلیل SWOT چیست ؟ مدت هاست که برای تحلیل محیط های صنعت استفاده می شود. تحلیل SWOT نه تنها می تواند برای تحلیل فرصت ها و تهدیدات محیطی خارجی شرکت ها استفاده ساختار ابزار SWOT شود ، بلکه می توان از آن برای تحلیل نقاط قوت و ضعف درونی شرکت ها استفاده کرد.

تعریف تجزیه و تحلیل سوات / SWOT

واژه ی مخفف SWOT از کلمات قوت ها ( Strenghs) ، ضعف ها (Weaknesses) ، فرصت ها (Opportunities) ، و تهدیدات (Threats) استخراج شده است. تحلیل SWOT در دو گام اجرا می شود. نخست ، مدیران نقاط قوت و ضعف شرکت خود ( درونی ) و فرصت ها و تهدیدات محیطی آن ( بیرونی ) را ارزیابی می کنند. در گام دوم تحلیل SWOT ، ارزیابی به دست آمده در گام نخست را برای قرار دادن شرکت در یکی از چهار ربع شبکه یا ماتریس SWOT ، استفاده می کنند.

برای مثال ، اگر تحلیل SWOT آشکار ساخت که یک شرکت از نقاط قوت داخلی زیاد و نقاط ضعف داخلی کم ، و فرصت های محیطی زیاد و تهدیدات محیطی کم بر خوردار است ، می توان شرکت را در خانه و سمت راست ماتریس SWOT قرار داد. همین طور ، شرکتی با نقاط ضعف داخلی فراوان و تهدیدات محیطی زیاد در خانه پایین و چپ ماتریس جای می گیرد.

تحلیل SWOT تجویزی نیز هست ، و وضعیت های کلی متفاوتی به هر یک از چهار خانه SWOT ارتباط داده می شوند. برای مثال ، اگر مدیران شرکتی به این نتیجه برسند که شرکت هم نقاط قوت داخلی قابل ملاحظه و هم فرصت های خارجی بسیاری دارد ، در آن صورت پیشنهاد SWOT این خواهد بود که شرکت باید از طریق ادغام و ساختار ابزار SWOT ساختار ابزار SWOT تملک یا توسعه درونی فرصت های جدید کسب و کار ” رشد ” کند. از سوی دیگر ، اگر مدیران شرکتی به این نتیجه برسند که شرکت نقاط ضعف داخلی توأم با فرصت های بیرونی دارد ، در آن صورت SWOT توصیه می کند که شرکت از طریق سرمایه گذاری های مشترک ، یکپارچگی عمودی ، یا تنوع نا همگون بر ” ضعف های خود غلبه ” کند. مجوعه های مشابهی از توصیه ها با دو خانه دیگر SWOT مرتبط اند.

کاربرد تحلیل SWOT چیست ؟

کاربرد تحلیل SWOT بسیار آسان است ، و این سهولت استفاده یکی از نقاط قوت بزرگ آن است. افزون بر آن ، SWOT می تواند چارچوب بسیار مفیدی برای وادار کردن مدیران به تفکر سازنده درباره محیط های خارجی و نقاط قوت و ضعف درونی شرکت خود باشد. SWOT به ویژه ابزار سودمندی برای شروع گفتگو های برنامه ریزی شرکت یا واحد کسب و کار است.

تقریباً همه مدیران فرضیات ، باور ها ، یا شناخت هایی – مدل های ذهنی – درباره قوت ها ، ضعف ها ، فرصت ها ،یا تهدیدات شرکت های خود خواهند داشت ، از این رو تحلیل SWOT می تواند ابزار اثر بخشی برای آشکار سازی این تفکر و ” به روی میز آوردن ” آن باشد. به ندرت مدیران بر سر برآورد های خود از قوت ها ، ضعف ها ، فرصت ها ، یا تهدیدات به توافق خواهند رسید. بازتابی از ماهیت کاملاً شخصی مدل های ذهنی مدیران ، از این رو تحلیل SWOT می تواند همچنین به مدیران برای شناسایی حوزه های نگرانی و اختلافات زیر بنایی کمک کند. اغلب ، این تفاوت در نظر ها می توانند منجر به بینش های جدید شوند یا فرصت های جدیدی را ارائه کنند و در عین حال به سازمان ها برای شناسایی منشأ نگرانی کمک کنند تا در فرایند های برنامه ریزی به آن ها توجه شود.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.