جهت آشنایی با صرافی مناسب ایرانیان مقاله بهترین صرافی خارجی برای ایرانیان را مطالعه کنید.
ضریب اهرمی – لوریج (Leverage)
قبل تر در مطلبی با عنوان مفاهیم پایه در بازار فارکس به طور مختصر لوریج یا ضریب اهرمی را معرفی کردیم. حال به طور مفصل و با ذکر مثال هایی سعی می کنیم مطلب را واضح تر برای شما بیان کنیم.
در این مطلب می خوانید:
لوریج (Leverage)
اهرم، ضریب اهرمی یا لوریج ابزار مهمی در بازار فارکس است که توسط بروکر ها یا همان کارگزاری ها در اختیار معامله گران قرار می گیرد تا معامله گران یا همان تریدر ها بتوانند با مقادیر بزرگتری نسبت به موجودی حساب خود وارد یک معامله شوند. زمانی که لوریج حساب معاملاتی شما بر روی ۱:۱۰۰ (یک به صد) باشد شما می توانید با موجودی حساب ۱ دلار وارد یک معامله ۱۰۰ دلاری شوید. در واقع می توان گفت با ضریب ۱:۱۰۰ قدرت معامله حساب شما ۱۰۰ برابر می شود. بروکر های مختلف مقادیر متفاوتی از لوریج را ارائه می دهند.
مثال از عملکرد ضریب اهرمی
در نظر بگیرید شما می خواهید یک معامله ۱۰۰۰ دلاری انجام دهید. در این وضعیت اگر لوریج شما ۱:۱۰۰۰ باشد تنها موجودی ۱ دلار نیاز است. اگر لوریج شما ۱:۱۰۰ باشد تنها ۱۰ دلار موجودی نیاز دارید و اگر ۱:۵۰۰ باشد تنها ۲ دلار موجودی در حساب خود باید داشته باشید. در واقع شما باید توجه به موجودی حساب خود و مقدار ضریب اهرمی حساب معاملاتی، محاسبه کنید تا چه حجمی می توانید وارد معاملات شوید.
ضریب اهرمی، خوب یا بد
با توجه به مطالبی که قبل تر گفته شد، ضریب اهرمی یا لوریج این قدرت را می دهد تا چندین برابر موجودی حساب خود وارد معامله شوید. بیان این مطلب ضروری است که شما به همین میزان هم ریسک معامله یعنی سود و ضرر خود را نیز زیاد می کنید. این موضوع که شما می توانید مثلا تا ۵۰۰ برابر سرمایه خود وارد معامله شوید طبیعتا باعث می شود با یک اشتباه کوچک خیلی سریعتر موجودی حساب خود را صفر کنید و اصطلاحا کال مارجین شوید. اهرم بالا این قدرت را در حساب شما ایجاد می کند تا با حجمی بیشتر از مقادیر معمولی وارد معامله شوید و این حجم زیاد یعنی حجم سود و ضرر بیشتر برای شما.
شما با یک حساب ۲۰۰ دلاری و لوریج ۱:۱۰۰ نمی توانید بیشتر از حدود ۰.۲ لات معامله کنید. در این حالت هر پیپ حرکت قیمت ۲ دلار سود یا ضرر می سازد. شما در همین حساب با لوریج ۱:۱۰۰۰ می توانید ۲ لات معامله کنید یعنی هر پیپ حرکت قیمت ۲۰ دلار! بدیهی است اگر در جهت مورد تحلیل شما حرکت کند سود سرشاری عاید شما می شود ولی در صورت اشتباه به سرعت و در چند حرکت حساب ۲۰۰ دلاری شما صفر می شود!
نکته مهم این است که برای هر معامله و مقدار پیپ که سود یا ضرر می کنید ضریب اهرمی یا لوریج هیچ تاثیری در مقدار ارزش هر پیپ ندارد. خیلی از افراد تصور می کنند اگر ۱۰ پیپ سود کنند و ضریب اهرمی بالاتری داشته باشند مقدار بیشتری دلار درامد دارند!
ضریب اهرمی چقدر باشد؟
این طور به نظر می رسد با توجه به مطلب قبلی و مثال های گفته شده درک کرده اید این ابزار چقدر خوب و چقدر بد است! حال اینکه این ضریب چقدر باشد بستگی به شما دارد ولی در حد کسب سود در بازار منفی توصیه می توانیم بگوییم حداقل در اوایل کار و با تجربه کم تا جای ممکن این مقدار را کم کنید. کمترین مقدار در بروکر های مختلف متفاوت است و ممکن است ۱۰، ۲۵ یا ۵۰ باشد که برای شروع مناسب است. بعد از کسب تجربه و زمانی احساس کردید اکثر معاملات شما سود آور است می توانید این مقدار را زیاد کنید کسب سود در بازار منفی تا با حجم های بیشتری وارد معامله شوید.
تغییر لوریج (Leverage)
برای تغییر مقدار لوریج ، باید وارد سایت بروکر خود شوید و در قسمت مشخصات حساب تجاری یا دمو خود این مقدار را تغییر دهید. تغییر این مقدار معمولا دارای تاییدیه های دو مرحله است یعنی معمولا از طریق ارسال پیامک یا ایمیل و وارد کردن کد ارسالی تغییر می کند. امیدواریم تا حدی توانسته باشیم درباره این موضوع بسیار با اهمیت شما را راهنمایی کرده باشیم. برای آشنایی بیشتر می توانید به دوره الفبای فارکس مراجعه کنید.
گفتگوی «صفحه اقتصاد» با محسن قاسمی؛ کارشناس بازارهای مالی
چگونگی سود سازی 75 هزار میلیارد تومانی شرکت فولاد مبارکه در سال 1400؟
صفحه اقتصاد – شرکت فولاد مبارکه، دومین شرکت بزرگ بورس تهران از نظر ارزش روز بازار بوده و ارزش روز آن فعلاً 292 هزار میلیارد تومان است. قیمت هر سهم این شرکت در روزهای بعد از افزایش سرمایه از محل سود انباشته از 1135 تومان به 550 تومان فعلی رسیده و در عین حال برای سال مالی 1400 به هر سهم 170 تومان سود در چارچوب 50 هزار میلیارد تومان تقسیم سود داده شده.
در گفتگوی اختصاصی « کسب سود در بازار منفی صفحه اقتصاد » با محسن قاسمی (کارشناس بازارهای مالی داخلی و بین المللی)، قابلیت های دومین شرکت بزرگ بورسی ایران و دلایل سود سازی و تقسیم سود آن برای سال 1400 و در شرایط رکودی اقتصاد بررسی شده است.
*شرکت فولاد مبارکه، یکی از شرکت های بزرگ کشور بوده و در بورس تهران، بعد از شرکت صنایع پتروشیمی خلیج فارس، دومین شرکت بزرگ کسب سود در بازار منفی بازار از نظر حجم بازار است. با توجه به این که جنابعالی، سال های زیادی است که در حوزه بازار سرمایه فعالیت دارید و با شرکت بورسی آشنایی دارید، شرکت فولاد مبارکه و جایگاه آن را در بورس چگونه تحلیل می کنید و این شرکت چه قابلیت هایی دارد؟
-شرکت فولاد مبارکه، در سال های گذشته وضعیت خوبی در بورس داشت و در سال های اخیر که بورس ما به هر دلیل خاصی دچار مشکلات اساسی و دچار ریزش شد، این شرکت از این ریزش مستثنی نبود.
اتفاقی که در بورس رخ داد، یک حرکت نزولی بود ولی آنچه که پیش روی فولاد و اکثر صنایع این حوزه بوده، این است که می شود رشد خوبی را برای آنها در نظر گرفت. البته همه این بحث ها به توافق هسته ای و برخی قراردادها ارتباط دارد. به نظر من، آینده ای که می شود برای شرکت فولاد مبارکه در نظر گرفت، چشم انداز مثبتی است.
شرکت فولاد مبارکه تا قبل از اتفاقات سال 1399 به بعد، وضعیت خوبی داشت. چرا که از نظر بورسی، در روند صعودی خوبی قرار گرفت و از نظر تولیدی نیز، شرکت فولاد مبارکه وضعیت خوبی داشت. همین وضع، منجر به این شد که پیشرفت خوبی به عنوان یک نماد بورسی داشته باشد.
از نظر ارتباط شرکت فولاد مبارکه با صنایع دیگر و همچنین زیرگروه های دیگر ، شرکت فولاد مبارکه وضعیتی خوبی داشته و این شرکت در بورس همیشه شاخص ساز بوده و تاثیر مثبتی روی شاخص بورس داشته است.
*در مرداد 1399 شاخص کل بورس به اوج خودش رسید و بعد از آن ریزش بزرگ بورس شروع شد. در این ریزش بزرگ بورس، سهام بعضی شرکت های بورسی به شدت دچار سقوط و ریزش شدند و سهامداران بعضی شرکت ها به شدت معترض هستند.
از نظر شما، آیا همان وضعیتی که شرکت های دیگر بعد از ریزش بورس پیدا کردند، شرکت فولاد مبارکه هم پیدا کرد و دچار همان سقوط قیمت شد یا نه؟
-شیب حرکت نزولی شرکت فولاد مبارکه به مراتب از بقیه شرکت ها پایین تر بود. می شود گفت شرکت فولاد مبارکه، یکی از نمادها و جزو صنایعی بود که وضعیت خوبی در بازار داشت و حتی از هم گروه های خودش، باز وضعیت بهتری داشت.
در این زمینه می توان گفت نسبت به سایر نمادهای بورسی شاخص ساز که حتی برخی از آنها تاثیر زیادی در شاخص داشتند، این نماد با شیب کمتری نزولی شد. این طور نبود که بگوییم سهام فولاد مبارکه، سقوط سریعی داشت و در نتیجه ریزش آن، مثل بقیه نمادهای بورسی نبود.
*این وضعیتی که شرکت فولاد مبارکه داشته و قیمت سهام با شیب کمتری، کاهش پیدا کرده، ناشی از چه زمینه ای بوده و چرا سهامداران آن مانند سهامداران برخی شرکت ها و بانک های بورسی نسبت به تحولات آن اعتراض ندارند؟
-به نظر من، عمده این شیب کم نزول به اعتبار شرکت ها برمی گردد. چرا که این نوع شرکت ها قبلاً شاخص ساز بوده اند. برخی شرکت های بورس، گره معاملاتی منفی پیدا کردند و این وضع باعث شد صف فروش های قفلی داشته باشند ولی شرکت فولاد مبارکه این طور نبود.
دلیل اصلی این وضع هم، به اعتماد مردم برمی گردد و اگر ذره ای اعتماد نسبت به بورس وجود داشت، به خاطر همین نوع شرکت ها بود. شرکت فولاد مبارکه، یک نماد شاخص ساز بوده و هر روز خبرهایی در مورد آن منتشر می شد. همین اوضاع باعث شد که در زمان ریزش بورس، سهام فولاد مبارکه شیب کمتری پیدا کند.
بنابراین، می شود گفت ذره ای از اعتماد مردم که نسبت به بورس باقی مانده بود، به خاطر صنایعی بود که شاخص ساز بودند و تاثیر مثبت در بورس داشتند از جمله شرکت فولاد مبارکه.
*فولاد مبارکه فعلاً از نظر ارزش روز بازار، رتبه دوم بورس را دارد. تا قبل از بورسی شدن شرکت صنایع پتروشیمی خلیج فارس، همین فولاد مبارکه همیشه شرکت اول بورس بوده است؟
–شرکت فولاد مبارکه، همیشه جزو رده های بالای بورس بود. در چند سال گذشته هم، شرکت فولاد مبارکه رتبه اول را داشته است.
*فولاد مبارکه جزو شرکت هایی است که در لیست تحریم های آمریکا قرار دارد و از تیر ماه 1399 این شرکت تحریم شده. این تحریم شدن چه ضربه ای به این شرکت وارد کرده است؟
-با شروع تحریم ها، اتفاقات منفی برای بورس ما رخ داد و همه شرکت های بورسی از مرداد 1399 در یک ریزش بسیار سنگین قرار گرفتند. به طور طبیعی، برخی شرکت ها که تحریم شدند و صادرات آنها دچار مشکل شد، از این اتفاقات تاثیر پذیرفتند.
تحریم بر صادرات و مواد اولیه و کلاً صنایع صادرات محور تاثیر منفی می گذارد و به همین دلیل، تحریم به شدت بر شرکت فولاد مبارکه هم تاثیر منفی گذاشت.
*شرکت صنایع پتروشیمی خلیج فارس توانست در سال های اخیر، به بزرگ ترین شرکت بورسی تبدیل شده و از نظر ارزش روز بازار، جایگاه شرکت فولاد مبارکه را گرفته است.
این شرکت چگونه توانست به این جایگاه برسد و سهم بیش تری از بورس را به خودش اختصاص بدهد ولی فولاد مبارکه نتوانست جایگاه خودش را حفظ کند؟
-این که جا به جایی در رتبه شرکت ها اتفاق می افتد و یک شرکت، جای خودش را به دیگری می دهد چه از نظر حجم و چه از نظر قیمت، به چند موضوع بستگی دارد. اولین عامل، افزایش سرمایه بوده و دومین عامل، اعتماد است.
در همین دوره که اُفت قیمتی داشته ایم، پتروشیمی ها نیز افت قیمتی داشته اند ولی اعتماد بیش تری به آنها وجود داشته است. چون اخباری منفی کمتری در مورد صادرات و واردات صنایع پتروشیمی مطرح بوده است. از طرفی، پتروشیمی خلیج فارس نسبت به بقیه پتروشیمی ها، بیش تر شاخص ساز بوده و تاثیرگذارتر هم بوده است.
*شرکت فولاد کسب سود در بازار منفی مبارکه برای سال مالی 1400 بنا به اطلاعات منتشر شده 75 هزار میلیارد تومان سود خالص کسب کرده است. این مقدار سود خالص نسبت به سود سال 1399 در حد 97 درصد رشد نشان می دهد.
اگر قیمت فولاد و محصولات فولادی در سطح جهانی و داخل کشور افزایش پیدا نمی کرد، این مقدار سود نمی توانست برای شرکت فولاد مبارکه محقق شود؟
-دلیل اصلی سود یک شرکت، فروش است ولی به طور کلی، ما در برخی موارد مجبور هستیم که خریدهایی داشته باشیم. برای مثال، خانواده ها و بیمارستان ها، به دارو احتیاج دارند و دارو باید وجود داشته باشد. الزامات باعث شده که چنین وضعی ایجاد شود و فولاد نیز، چنین حالتی دارد و نیاز کار است.
فرضاً ممکن است تولید رب گوجه فرنگی افزایش پیدا کند ولی به همان اندازه تقاضا وجود نداشته باشد. در حالی که فولاد با بقیه صنایع گره خورده و فرآورده های فولاد در شرکت های دیگر به کار می رود.
وقتی که یک محصول مورد نیاز بوده و قیمت هم بالا و پایین شود، تاثیر زیادی بر مصرف آن ندارد. حتی اگر بالاتر یا پایین تر می رفت، همین حاشیه سود برای شرکت فولاد مبارکه قابل پیش بینی بود و همین میزان فروش را می توانست داشته باشد. با این حال، روال کار تاثیرات خودش را گذاشته و باعث شده این سود انباشته ساخته شود.
*یک مقدار از افزایش قیمت فولاد در بازار داخلی ایران، به خاطر افزایش تورم است. اگر تورم اتفاق نمی افتاد و قیمت فولاد بالا نمی کسب سود در بازار منفی رفت این مقدار سود سازی شرکت فولاد مبارکه اتفاق می افتاد یا نه؟
-سود شرکت منهای مخارج ناشی از تعداد فروش ضربدر قیمت است، ولی سوال این است که چگونه است از سال 1399 به بعد، صنایع ما نزول پیدا می کنند این صنعت، سود سازی می کند و چرا سود انباشته این صنعت زیاد می شود.
در مورد سودی که به دست می آید باید بگویم که تورم یکی از پارامترهایی است که در نظر گرفته می شود و وقتی تورم بالا برود، عدد سود هم بالا می رود. پس تورم قطعاً تاثیر داشته و توانسته میزان سود سال 1400 را افزایش بدهد. وقتی افزایش سود سال 1400 را با سال 1399 مقایسه می کنیم، بدون شک تورم در این افزایش سود، بی تاثیر نبوده است.
*در سال 1400، درآمد عملیاتی شرکت فولاد مبارکه 145 هزار میلیارد تومان بوده که نسبت به سال 1399 در حد 88 درصد رشد نشان می دهد. این رشد 88 درصدی درآمد عملیاتی در مقایسه با رشد 97 درصدی سود خالص چگونه قابل تحلیل بوده و چطور درصد رشد سود نسبت به درصد رشد درآمد، بیش تر بوده است؟
-قرار نیست که درصد رشد سود و درآمد عملیاتی، برابر باشد و در برخی موارد ممکن است درصد رشد سود کمتر باشد و در برخی موارد بیش تر باشد. در سامانه کدال بورس، می توانیم جزئیات صورت های مالی شرکت ها را ببینیم ولی به هر حال، سود ممکن است ناشی از عوامل مختلف باشد.
حتی در این دوره بد بودن بازار، برخی سهام شرکت فولاد مبارکه را می خرند. برای مثال، یک خبر می آید که قرار است شرکت فولاد از محل تجدید ارزیابی دارایی ها، افزایش سرمایه بدهد. به طور طبیعی، ممکن است عده زیادی برای خرید سهام این شرکت اقدام کنند و این موضوع به عملیات شرکت فولاد گِره نخورده است.
*در همین مرداد 1401 و بنا به تصویب مجمع عمومی، برای سال 1400 حدود کسب سود در بازار منفی 50 هزار میلیارد تومان به سهامداران شرکت فولاد مبارکه، سود داده شده. به هر سهم فولاد مبارکه در حد 170 تومان سود تخصیصی داده اند.
در حالی که بعضی شرکت های بورسی دیگر مثل ایران خودرو زیان داده اند. این 50 هزار میلیارد تومان تقسیم سود فولاد مبارکه نشان می دهد که سهام این شرکت برای سهامداران، جذاب بوده و بازار جذابی دارد؟
-بله. با این اوضاع می تواند بازار جذابی باشد و وقتی بحث تقسیم سود مطرح می شود این سود می تواند سود حاصل از فروش باشد یا این که می تواند سود انباشته شرکت و مربوط به سال های قبل باشد.
در زمانی که بحث افزایش سرمایه مطرح می شود باید مجمع عمومی شرکت تشکیل شود و تقسیم سود انجام شود. این تقسیم سود برمی گردد به میزان درصدی که این شرکت نسبت به سال قبل و حتی در این بازار منفی داشته است.
به طور طبیعی، این شرکت جذابیتی داشته که افراد به سمت آن آمده اند و جدا از بحث تورم، خرید محصولات وجود داشته که برای شرکت فولاد مبارکه، سودساز بوده است. همین اتفاق باعث شده که سهام این شرکت برای عامه مردم و بعضی حقوقی ها جذابیت خاصی داشته باشد.
*اوج قیمت سهام فولاد مبارکه در 30 تیر 1399 ثبت شده و در آن روز قیمت هر سهم به 2327 تومان افزایش پیدا کرده بود. در روز 9 مرداد 1401 قیمت هر سهم 1135 تومان شده و تقریباً قیمت هر سهم نصف شده.
مجمع عمومی شرکت در مرداد امسال برگزار شده و سود توزیع شده. این شرکت افزایش سرمایه هم داده و سرمایه شرکت با استفاده از سود انباشته از 29 هزار میلیارد تومان به 53 هزار میلیارد تومان رسیده است.
قیمت سهام شرکت فولاد مبارکه بعد از برگزاری مجمع عمومی پایین آمد و قیمت هر سهم آن بعد از مجمع و در روز 18 مرداد 1401 به 550 تومان کاهش پیدا کرد و ارزش هر سهم بیش از 50 درصد کاهش پیدا کرده است. آیا سود انباشته همان حالتی را در قیمت سهام ایجاد می کند که افزایش سرمایه از محل تجدید ارزیابی دارایی ایجاد می کند؟
-دو حالت خاص در افزایش سرمایه شرکت وجود دارد که یک حالت افزایش سرمایه از محل سود انباشته است و دیگری افزایش سرمایه از محل تجدید ارزیابی دارایی. در هر دو حالت، قیمت سهام شرکت کاهش پیدا می کند.
اساساً سرمایه یک شخص به عنوان سهامدار در شرکتی که می خواهد افزایش سرمایه بدهد باید ثابت باشد. اگر ما به اندازه 100 میلیون تومان سهام یک شرکت را داریم و تجدید ارزیابی دارایی انجام می شود، بعد از این کار باید ارزش آن همان 100 میلیون تومان باشد، اما در این حالت سهم می تواند جذاب تر باشد.
موقعی که افزایش سرمایه شرکت انجام می شود قیمت سهم رقیق می شود و فرضاً قیمت سهم از 1000 تومان به 300 تومان کاهش پیدا می کند ولی در این حالت ممکن است این ذهنیت اشتباه ایجاد و گفته شود که این سهم خیلی ارزان و مفت است.
برخی افراد تصور می کنند که رقیق شدن قیمت، ارزنده بودن سهم را نشان می دهد، اما به خاطر افزایش سرمایه، قیمت سهم پایین می آید. این کاهش قیمت سهم چه در روش افزایش سرمایه از طریق سود انباشته و چه از طریق تجدید ارزیابی دارایی، اتفاق می افتد. در مجموع، تعداد سهم افراد سهامدار زیاد می شود ولی قیمت آن در زمان افزایش سرمایه پایین می آید و نهایتاً باید سرمایه فرد سهامدار ثابت بماند.
*در روزهای اخیر، کاهش قیمت کامودیتی ها و فولاد در سطح جهانی اتفاق افتاده و از طرفی، قیمت فولاد در بازار داخل کشور ما بر اساس قیمت های جهانی تعیین می شود. با وجود کاهش قیمت جهانی ، جنابعالی فکر می کنید این قیمت 550 تومانی سهم فولاد مبارکه در مرداد 1401 چه وضعیتی پیدا می کند و آن 75 هزار میلیارد تومان سود خالص که فولاد مبارکه در سال 1400 محقق کرده بود، در سال 1401 چطور خواهد شد؟
-برای پاسخ دادن به این سوال، ما باید یک نگاه کلی به بورس داشته باشیم. در زمانی که عموم مردم یعنی سهامداران بخواهند سمت یک نماد بورسی بروند، قیمت آن را بالا می برند.
اگر شاخص بورس رشد خوبی داشته باشد، رشد خوبی هم برای شرکت فولاد مبارکه پیش بینی می کنیم. در حالت کاهش قیمت، ممکن است یک شرکت بتواند میزان تولید خودش را افزایش بدهد و صادرات افزایش پیدا کند. این حالت، در سود سازی مجدد تاثیر دارد و باید تعداد فروش رفته را در نظر بگیریم.
*جنابعالی اعتقاد دارید که در سال 1401 با وجود کاهش قیمت جهانی فولاد، کاهش درآمد و کاهش سود شرکت فولاد مبارکه اتفاق نمی افتد؟
-نسبت به بقیه صنایع بورسی، کاهش درآمد شرکت فولاد مبارکه چشمگیر نخواهد بود. به نظر من، وضعیت سهام فولاد مبارکه بهتر بوده و پیش بینی من این است که وضع آن بهتر هم می شود.
روش های کسب سود از صندوق طلا
راه اندازی قراردادهای آتی صندوق طلا، به دنبالِ استقبال قابل توجه از صندوق های سرمایه گذاری طلا، فرصت های کسب سود متنوعی برای فعالان بازار سرمایه به ارمغان آورد.
در واقع سرمایه گذاران بنابر رویکرد معاملاتی خود می توانند استراتژی های مناسبی را در بازار صندوق طلا اتخاذ نمایند.
1- سرمایه گذاری در صندوق های طلا
2- پوشش ریسک صندوق طلا در بازار آتی
3- آربیتراژ بین بازار نقدی و آتی صندوق طلا
4- نوسان گیری در بازار آتی صندوق طلا
1- سرمایه گذاری در صندوق های طلا
هر سرمایه گذار، می تواند از طریق کد بورسی خود، در بازار بورس، اقدام به خرید واحدهای صندوق طلا با حداقل 500 هزار تومان سرمایه نماید. در واقع در شرایطی که انتظارات تورمی تقویت می شود، صندوق های طلا مکانی امن، برای سرمایه ی معامله گران می باشد. چرا کسب سود در بازار منفی که دارائی های مبتنی بر طلا، به عنوان سپر تورمی شناخته می شوند. با این حال، در شرایطی که تورم پایین است و یا قیمت طلا با افت مواجه می شود. این صندوق ها به تنهایی، گزینه مناسبی برای سرمایه گذاری نخواهند بود.
2- پوشش ریسک صندوق طلا در بازار آتی
در بازار آتی صندوق طلا، به دلیل ماهیت تعهدی قراردادها، امکان انجام معاملات به صورت دوطرفه وجود دارد. این بدان معناست که، در این بازار می توان، قبل از خرید دارائی، اقدام به فروش آن نمود. در صورتی که دارندگان صندوق طلا، نگران افت قیمت واحد های آن باشند، جهت پوشش ریسک می توانند اقدام به اخذ موقعیت فروش در بازار آتی نمایند. لازم به ذکر است معامله گران جهت ایجاد پوششِ ریسکِ کارآمد، قبل از اخذ موقعیت فروش، اقدام به محاسبه نسبت بهینه پوشش ریسک (تعداد قرارداد آتی/ تعداد دارائی نقدی) می نمایند. به این ترتیب در صورت کاهش قیمت صندوق طلا در بازار نقدی و متضرر شدن معامله گر، موقعیت های فروش با ایجاد سود، زیان بازار نقدی را پوشش خواهد داد.
3- آربیتراژ بین بازار نقدی و آتی صندوق طلا
آربیتراژ یکی از استراتژی های معاملاتی است که فعالان بازار سرمایه، می توانند جهت کسب سود بدون ریسک (کم ریسک) از آن استفاده نمایند. به این نحوه که دارائی از بازاری که ارزانتر است خریداری و در بازاری که گرانتر فروخته شود و سودی معادل اختلاف بین قیمت خرید و فروش، نصیب آربیتراژگر شود. به این منظور، سرمایه گذاران می بایست در دوره معاملاتی، قیمت واحدهای صندوق طلا را در بازار نقدی بورس و در بازار آتی به طور همزمان رصد نمایند. در صورت وجود اختلاف قیمت قابل توجه بین قیمت نقدی و قیمت آتی صندوق طلا اقدام به معامله نمایند. به بیان دیگر، در صورتی که قرارداد آتی صندوق طلا، با قیمتی بالاتر از ارزش ذاتی آن معامله شود، فرصت آربیتراژ در بازار ایجاد شده و امکان کسب سود بدون ریسک ایجاد می شود. در واقع معامله گران می توانند، در هر لحظه، ارزش ذاتی قرارداد آتی را بر اساس فرمول و قیمت نقدی صندوق طلا در بازار محاسبه نمایند. در صورت وجود فرصت آربیتراژ، اقدام به خرید صندوق های طلا در بازار نقدی و فروش در بازار آتی نمایند. لازم به ذکر است، آربیتراژ بین بازار نقدی و آتی صندوق طلا از سایر قراردادهای آتی بهتر است. چرا که واحد های صندوق طلا بر خلاف گواهی سپرده های کالایی، فاقد هزینه انبارداری و تاریخ انقضا هستند. علاوه بر این، تحویل آنها بر خلاف قرارداد آتی نقره، به صورت آنلاین است و نیاز به مراجعه حضوری ندارد.
4- نوسان گیری در بازار آتی صندوق طلا
با توجه به دو طرفه بودنِ بازار آتی، معامله گران در این بازار، هم از رشد قیمتها و هم از افت قیمت ها می توانند سود کسب نمایند. در واقع در بازار آتی، مهم نیست بازار مثبت باشد یا منفی، در هر دوحالت، امکان کسب سود وجود دارد. علاوه بر دو طرفه بودن بازار آتی و امکان کسب سود از بازار ریزشی، وجود اهرم مالی در این بازار سبب می شود تا معامله گران بتوانند چندین برابر سرمایه خود اقدام به معامله نمایند. در واقع با تغییر یک درصدی در قیمت، سود یا زیان معامله گران چندین درصد (برابر با اهرم مالی بازار) می شود. این دو ویژگی بازار آتی سبب جذابیت این بازار در میان سرمایه گذاران شده است. در حال حاضر، سرمایه گذاران برای خرید 1000 واحد صندوق طلای لوتوس در بازار نقدی، به بیش از 8 میلیون تومان سرمایه نیاز دارند. در حالیکه در بازار آتی صندوق طلا، معامله گران می توانند تنها با 2 میلیون تومان همین میزان صندوق طلا را خریداری نمایند و از رشد قیمت صندوق طلا منتفع شوند. در واقع معامله گران در بازار آتی صندوق طلا، از اهرم مالی بالای 4 برخوردار هستند.
سخن آخر
معامله گران بر اساس میزان ریسک پذیری خود، می توانند از استراتژی های معاملاتی متفاوتی استفاده نمایند. با توجه به کم ریسک بودنِ استراتژی آربیتراژ، این استراتژی گزینه مناسبی برا افراد ریسک گریز خواهد بود. در حالیکه استراتژی نوسان گیری در بازار آتی با وجود اهرم مالی و دوطرفه بودن بازار، گزینه مناسبی برای ریسک پذیران به شمار می رود.
لیکویید شدن چیست و چگونه از لیکویید کسب سود در بازار منفی شدن جلوگیری کنیم؟
نوسان شدید در بازار های ارز دیجیتال باعث شده تا لیکویید شدن به یک اتفاق رایج بدل شود. در این مقاله اختصاصی از دنیای ترید با مفهوم لیکویید شدن آشنا خواهید شد و تدابیری برای جلوگیری از آن به شما پیشنهاد خواهیم داد. پس تا پایان این یادداشت با ما همراه باشید.
بیت کوین و سایر ارزهای دیجیتال به دلیل نوسانات شدید قیمتی به عنوان سرمایه گذاری های با ریسک بالا شناخته می شوند. در همین حال که نواسانات شدید، این بازار را به یکی از نگرانی های قانون گذاران تبدیل کرده است، این فرصت را نیز برای معامله گران ایجاد کرده تا سود ها قابل توجهی به دست آورند؛ به ویژه در مقایسه با دارایی های سنتی مانند سهام و کالا ها.
در سال 2020، در بحبوحه شیوع ویروس کرونا، بیت کوین سال را با 160 درصد افزایش به پایان رساند، در طرف مقابل S&P 500 و طلا با به ترتیب 14 و 22 درصد سال را به انتها رساندند.
چیزی که به این نوسانات شدید دامن می زند و به دنبال آن اقبال بیشتری هم به دست آورده، امکان افزایش حجم معاملات ارز دیجیتال از طریق سرویس های معاملاتی مشتقه، مانند معاملات مارجین، معاملات همیشگی (Perpetual) و قراردادهای آتی (Futures) است.
معاملات مشتقه قرارداد هایی هستند که بر اساس قیمت یک دارایی زیربنایی تنظیم می شوند و به افراد اجازه می دهند تا روی قیمت آینده آن دارایی شرط بندی کنند.
امکان معامله مشتقات ارز های دیجیتال برای اولین بار در سال 2011 به وجود آمد و در سال های اخیر شتاب عظیمی گرفت، به ویژه در میان سرمایه گذاران کوچک و هیجان زده ای که به دنبال کسب درآمد بیشتر از استراتژی های معاملاتی خود هستند.
در معاملات مارجین، معامله گران می توانند با استفاده از وجوه قرض گرفته شده از صرافی های ارزهای دیجیتال، درآمد خود را از معامله ای مشخص افزایش دهند. Binance ،Huobi و Bitmex برخی از نمونه های برجسته صرافی های متمرکز هستند که به مشتریان خود امکان انجام معاملات مارجین را ارائه می دهدند.
اما نکته مهمی وجود دارد که باید در اینجا به آن توجه کنید. در حالی که استقراض وام از صرافی برای افزایش حجم معامله شما می تواند هرگونه سود بالقوه را افزایش دهد، در عین حال می تواند سرمایه اصلی شما را نیز به سادگی از بین ببرد. همین مسئله این نوع از معامله گری را به شمشیری دو لبه تبدیل کرده است.
معامله مارجین و لیکوئید شدن
معامله به صورت مارجین یا حاشیه ای، به معنی افزایش مقدار پولی که با آن وارد معامله می شوید است، آن هم با استقراض از صرافی مورد استفاده شما. این نوع معامله را مثل وام گرفتن از یک غریبه برای خرید بیت کوین یا ارز دیجیتالی دیگر در نظر بگیرید.
اما در این مورد، شما از یک صرافی ارز دیجیتال قرض می گیرید. این کار به سرمایه گذاران اجازه می دهد تا حجم موقعیت های معاملاتی خود را افزایش دهند، فرایند افزایشی ای که با عنوان "اهرم" نیز شناخته می شود.
طبیعتا، یک فرد غریبه به شما قرض نمی دهد تا به صورت رایگان معامله کنید. به همین دلیل، در معاملات حاشیه ای یا مارجین نیز، صرافی از شما می خواهد که مقداری ارز دیجیتال یا پول فیات را به عنوان وثیقه (که به عنوان "حاشیه یا مارجین اولیه" شناخته می شود) برای باز کردن یک موقعیت معاملاتی قرار دهید.
این حاشیه اولیه، در صورتی که معامله بر خلاف میل معامله گر پیش برود، دارایی های صرافی را بیمه می کتد.
همچنین لازم به ذکر است که میزان پولی که از یک صرافی نسبت به مارجین اولیه خود وام می گیرید با استفاده از اهرم تعیین می شود. به عنوان مثال، اگر از یک اهرم 5 برابری، با مارجین اولیه ای 100 دلاری استفاده کنید، 400 دلار وام می گیرید تا حجم موقعیت معاملاتی خود را از 100 دلار به 500 دلار افزایش دهید.
هر معامله بسته به اندازه اهرم، می تواند پول بیشتری را یا سود بدهد یا از دست بدهید. به عنوان مثال، با استفاده از اهرم 5 برابری که در بالا مثال زدیم، اگر قیمت یک دارایی 10 درصد افزایش یابد، به اندازه 50 دلار از موقعیت معاملاتی 500 دلاری خود سود خواهید برد، که نشان دهنده سود 50 درصد نسبت به مارجین اولیه 100 دلاری شما است.
هنگام خروج از معامله نیز می توانید وام 400 دلاری که گرفته اید را بازپرداخت کنید و 150 دلار را برای خود نگه دارید (50 دلار سود + 100 دلار مارجین یا حاشیه اولیه).
در همین حال، اگر ارزش ارز دیجیتال مورد معامله شما 10 درصد کاهش یابد، کسب سود در بازار منفی 50 دلار از مارجین اولیه خود (50 درصد ضرر) را از دست میدهید.
از کجا چه زمانی و در چه شرایطی لیکویید خواهم شد؟
یک فرمول ساده برای محاسبه سود و زیان احتمالی شما هنگام استفاده از اهرم وجود دارد.
سود یا ضرر = (مارجین اولیه) x (درصد حرکت قیمت) x (اهرم)
طبیعتا باید از عملگر مثبت برای حرکتهای مثبت قیمت و منفی برای حرکتهای منفی قیمت استفاده کنید. به طور کلی، به یاد داشته باشید که اهرم، میزان سود شما نسبت به مارجین اولیه را مشخص می کند. اطمینان حاصل کنید که ضررهای احتمالی خود را در حدی قابل کنترل نگه می دارید.
چه زمانی لیکویید می شویم؟
در بازار ارز های دیجیتال، لیکویید شدن هنگامی رخ می دهد که یک صرافی، به دلیل از دست کسب سود در بازار منفی رفتن تمام یا جزئی از مارجین اولیه معامله گر، "پوزیشن اهرمی" تریدر را می بندد. این اتفاق زمانی میافتد که یک معامله گر نتوانسته باشد مقدار ضروری ای از حاشیه (مارجین) را برای پوزیشن اهرمی خود تأمین کند (از بودجه کافی برای باز نگه داشتن معامله خود برخوردار نبوده باشد).
لیکویید شدن در هر دو نوع از معاملات حاشیه ای (مارجین) و کسب سود در بازار منفی آتی (فیوچرز) رخ می دهد.
معامله با اهرم یک استراتژی پر خطر به شمار می رود و این به این معنی است که اگر بازار به اندازه ای خاص بر خلاف جهت پوزیشن شما حرکت کند، ممکن است تمام وثیقه یا مارجین اولیه خود را از دست بدهید.
جهت آشنایی با صرافی مناسب ایرانیان مقاله بهترین صرافی خارجی برای ایرانیان را مطالعه کنید.
در واقع این نوع از معامله آن قدر پر ریسک به شمار می رود، که برخی از کشورها مانند انگلستان، صرافی های ارز دیجیتال را از ارائه خدمات مربوط به معاملات اهرمی به مشتریان با سرمایه های محدود، منع کرده اند. آن ها این ممنوعیت را در راستای جلوگیری از بین رفتن سرمایه معامله گران تازه کار اتخاذ کرده اند.
فرمول زیر درصدی به شما می دهد، که اگر بازار به آن اندازه بر خلاف جهت پیش بینی شما حرکت کند موجب لیکویید شدن شما و دارایی تان خواهد شد:
درصدی که در آن لیکویید می شوید = اهرم انتخابی شما / 100
به عنوان مثال، هنگامی که از اهرم 5 برابری استفاده می کنید، اگر قیمت دارایی مورد معامله 20 درصد در خلاف جهت پوزیشن شما حرکت کند، پوزیشن شما لیکویید می شود (5/100 = 20).
چگونه از لیکویید شدن جلوگیری کنیم؟
هنگام استفاده از اهرم، تدابیری وجود دارند که با استفاده از آن ها می توانید احتمال لیکویید شدن خود را کاهش دهید یا به صفر برسانید. یکی از این راه ها به عنوان "حد ضرر" شناخته می شود.
حد ضرر، که به نام های سفارش توقف (stop order) یا توقف با قیمت بازار (stop-market order) نیز شناخته می شود، یک نوع سفارش (Order) معاملاتی پیشرفته است که یک معامله گر در صرافی ارز دیجیتال قرار می دهد (Set) و به صرافی دستور می دهد که دارایی (Asset) را پس از رسیدن به نقطه قیمتی ای خاص بفروشد.
حد ضرر چیست؟ چگونه می توانم از حد ضرر استفاده کنم؟
هنگامی که قصد دارید یک سفارش حد ضرر ثبت کنید، باید موارد زیر را به پنل صرافی خود ارائه دهید:
قیمت توقف (Stop Price): قیمتی است که در آن دستور توقف ضرر بیشتر اجرا می شود و صرافی شما را از پوزیشن معاملاتی خارج می کند.
قیمت فروش (Sell Price): قیمتی است که در آن قصد فروش یک دارایی دیجیتال خاص را دارید.
اندازه (Size): مقداری از دارایی را که قصد دارید در مورد آن حد ضرر رعایت شود را وارد کنید.
اگر قیمت بازار به قیمت توقف (Stop Price) شما برسد، سفارش توقف ضرر (Stop Order) به طور خودکار اجرایی می شود و دارایی را به هر قیمت و مبلغی که ذکر شده (Sell Price) به فروش می رساند. اگر معامله گر احساس کند که بازار با سرعت بالایی در حال حرکت بر خلاف پیش بینی اش است، ممکن است قیمت فروش (Sell Price) را پایین تر از قیمت سفارش توقف (Stop Price) تعیین کند تا احتمال پر شدن آن (توسط معامله گران دیگر) بیشتر شود.
هدف اصلی حد ضرر (Stop Loss) کاهش دادن ضررهای احتمالی شما است. برای این که تعاریف بالا بهتر برای شما تداعی شود بیایید تا دو سناریو را با هم بررسی کنیم:
سناریو اول: یک معامله گر 5000 دلار در حساب صرافی خود دارد اما تصمیم می گیرد از یک مارجین اولیه به مقدار 100 دلار و اهرمی 10 برابری برای ایجاد پوزیشنی 1000 دلاری استفاده کند. او حد ضرر را در فاصله 2.5 درصدی از نقطه ورودی (Entry Price) خود قرار می دهد. در این سناریو، معامله گر ممکن است به طور بالقوه 25 دلار در این معامله از دست بدهد، که تنها 0.5 درصد از کل دارایی او به حساب می رود.
حالا اگر این معامله گر از حد ضرر (Stop Loss) استفاده نکند، با حرکت 10 درصدی قیمت آن دارایی بر خلاف جهت پیش بینی اش، پوزیشن او (100$) لیکویید می شود. فرمول درصد لیکویید شدن را که بالا تر توضیح دادیم به خاطر بیاورید.
سناریو دوم: یک معامله گر دیگر 5000 دلار در حساب تجاری خود دارد اما از مارجین یا حاشیه اولیه 2500 دلاری و یک اهرم سه برابری، برای ایجاد پوزیشنی 7500 دلاری استفاده می کند. با قرار دادن حد ضرر در فاصله 2.5 درصدی از نقطه ورود (Entry Price) خود، معامله گر ممکن است 187.5 دلار در این معامله از دست بدهد، که 3.75 درصد ضرر روی کل دارایی او به حساب می آید.
نکته مهم در دو سناریویی که مرور کردیم این است که معمولا فقط استفاده از اهرم بالا بسیار خطرناک تلقی می شود، در صورتی که همانطور که در سناریوی دوم مشاهده شد، حجم موقعیت (Position) شما نیز اهمیت دارد و نباید نسبت به کل دارایی شما بسیار زیاد باشد. به عنوان یک قاعده کلی، سعی کنید حد ضرر خود را در هر معامله کمتر از 1.5 درصد کل دارایی تان در نظر بگیرید.
چطور حد ضرر (Stop Loss) رو مشخص کنیم؟
وقتی صحبت از معاملات مارجین (حاشیه ای) می شود، مدیریت ریسک مسلماً مهمترین درسی است که باید فرا گرفته شود. هدف اصلی شما باید این باشد که ضررها را در حداقلی ترین سطح نگه دارید حتی قبل از اینکه به کسب سود فکر کنید.
هیچ مدل معاملاتی شکست ناپذیری در جهان وجود ندارد. بنابراین، شما باید مکانیزم هایی به کار ببندید، تا زمانی که بازار بر خلاف پیش بینی شما حرکت می کند به داد شما برسند.
تنظیم کردن صحیح یک سفارش (Order) حد ضرر (Stop Loss) از اهمیتی حیاتی برخوردار است. در حالی که هیچ قانون طلایی برای تعیین دقیق نقطه حد ضرر یا خروج وجود ندارد، اما مقداری 2 تا 5 درصدی از کل حجم موقعیت (Position) شما می تواند توصیه مناسبی باشد.
روش دیگر که برخی معامله گران ترجیح می دهند این است که، حد ضرر را دقیقاً در پایین ترین میزان نوسان اخیر قرار دهند (البته به شرطی که آنقدر پایین نباشد که قبل از لمس آن سطح لیکویید شوید).
در مرحله بعدی، شما باید اندازه و حجم معامله خود و ریسک مربوطه را مدیریت کنید. هرچه اهرم شما بیشتر باشد، احتمال لیکویید شدن شما نیز بیشتر است. استفاده از اهرم بیش از حد، در اصل به معنی قرار دادن کل سرمایه تان در خطر می باشد.
علاوه بر این، برخی از صرافی ها فرایند لیکویید کردن را به شکلی بسیار تهاجمی انجام می دهند. برای مثال، بیتمکس (BitMEX) برای مارجین اولیه فقط بیت کوین را به رسمیت می شناسد. این بدان معناست که در صورت کاهش قیمت بیت کوین، ممکن است لیکویید شدن شما سریع تر اتفاق بیافتد.
با توجه به ریسک مربوط به معامله با اهرم، برخی از صرافی ها سطح دسترسی به اهرم را محدود کرده اند. هر دو صرافی Binance و FTX به تازگی سقف اهرم را برای کاربران تازه کار، از 100 به 20 کاهش داده اند.
قسمت چهارم آموزش اختیار معامله .سود تضمینی در اختیار معامله
مزایای اختیار معامله : 1 : پوشش ریسک ورود به بازار سرمایه یعنی ریسک ورود به بازار سرمایه را کم میکند . 2 : وجود اهرم یعنی کسب سود و زیان های بزرگ 3 : بازار دو طرفه است و امکان کسب سود در بازار منفی نیز خواهید داشت 4 : کارمزد بسیار کم است تقریبا یک پنجم بازار سهام است 5 : نبود صف خرید و فروش 6 : استراتژی های متنوع به دلیل دوطرفه بودن بازار 7 : بیمه سهام یعنی اگر سهمی را به قیمت 800تومان خریده باشید میتوانید اختیار فروش همان سهم را بخرید به این صورت که مثلا تا چهار ماه آینده بتوانید همان 800تومان سهام را بفروشید ولو اینکه سهام در بازار به کمتر از آن فروش رود 8 : شروع با کمترین سرمایه 9 : آینده ای روشن برای افرادی که با دانش و حرفه ای وارد بازار میشوند 10 : متنوع سازی سبد سرمایه گذاری 11 : کسب سود از نوسان سهم پایه معایب اختیار معامله : 1 : معاملات پیچیده یکی از معایب بازار اختیار معامله است که حتما باید با علم وارد این بازار شد 2 : سامانه های موجود از قدرت کافی برخوردار نیستند 3 : کارگزاری های کم با پشتیبانی های کم 4 : عمق و حجم بازار نسبت به بازار سهام کمتر است
دیدگاه شما