حاشیههای امروز بورس ۵ بهمن ۹۹ / حرکت خلاف جهت شاخص کل و هموزن
به گزارش شهر بورس، در پایان معاملات امروز بازار سهام، شاخص کل بورس تهران اگر چه با رشدی یک درصدی به کار خود پایان داد اما فشار عرضه در بسیاری از نمادها به خصوص نمادهای کوچکتر از شدت رشد شاخص کل کاست. در معاملات امروز که رکورد ارزش معاملات روزانه در یک ماه اخیر شکسته
به گزارش شهر بورس، در پایان معاملات امروز بازار سهام، شاخص کل بورس تهران اگر چه با رشدی یک درصدی به کار خود پایان داد اما فشار عرضه در بسیاری از نمادها به خصوص نمادهای کوچکتر از شدت رشد شاخص کل کاست.
در معاملات امروز که رکورد ارزش معاملات روزانه در یک ماه اخیر شکسته شد، بارها صف خرید نمادهای شاخصساز عرضه شد و بسیاری از نمادهای کوچکتر نیز در نهایت با صف فروش به کار خود پایان دادند.
در این میان اما حمایت از دو صندوق ETF دولتی کاملا مشهود بود به طوری که این دو صندوق در سقف قیمتی معامله شدند.
امروز همچنین خبر تایید افزایش سرمایه شستا نیز در کدال به ثبت رسید. همچنین برخی از معاملات نمادهای شستا، فولاد، فملی، همراه و کاوه مورد تایید قرار نگرفت.
امروز شاهد خروج ۴۲۲ میلیارد تومان نقدینگی حقیقی از نمادهایی با ارزش بازار کمتر از ۴۰ هزار میلیارد تومان و خروج ۲۰ میلیارد تومان نقدینگی حقیقی از نمادهای با ارزش بازار بیش از ۴۰ هزار میلیارد تومان بودیم.
سه گروه خودرویی، فراوردهنفتی و بانکها نیز لیدرهای امروز بازار سهام بودند.
شناسایی نقاط چرخش بازار
یکی از مواردی که به شدت مورد توجه معاملهگران بازارهای مالی قرار میگیرد، آگاهی از نقاطی است که بازگشت قیمت در آنها اتفاق میافتد. زمانی که افراد بتوانند این نقاط را به درستی شناسایی کنند، میتوانند با حفظ سرمایه اولیه، به سود مورد نظر خود برسند و در شرایطی که بازار سیر نزولی در پیش دارد، قبل از وقوع ریزش از آن خارج شوند. اگر چه تعیین نقاط کف و سقف قیمت، نقاط ورود و خروج و به طور کلی آگاهی از زمانبندی حرکات بازار، امری نیست که به راحتی بتوان بر آن تسلط یافت، با این حال با استفاده از ابزارهای مختلفی میتوان محدوده این نقاط قیمتی را پیدا کرد. به این نقاط که نمایانگر محل تغییر جهت روند بوده و به عبارت دیگر تغییرات معکوس قیمت در آنها اتفاق میافتد، نقاط پیوت (چرخش) بازار گفته میشود. به نظر میرسد که شناسایی صحیح پیوت ماژور یک اصل اساسی در بازار میباشد حرکت خلاف جهت بورس که عدم تشخیص دقیق آن موجب بروز اشتباهات معاملاتی، از دست رفتن سود و افزایش ضرر خواهد گردید.
به کمک پیوتها میتوان وضعیت پیشین و کنونی قیمت سهام را بررسی کرد. پیوتها در تحلیل تکنیکال به انواع مختلفی تقسیم میشوند که در ادامه روشهای مختلف تشخیص آنها ارائه و مورد بررسی قرار میگیرد. در ابتدا لازم است کمی بیشتر با نقاط پیوت، اهمیت و انواع آن آشنا شویم.
پیوت چیست؟ معرفی پیوت مینور و ماژور
منظور از نقاط چرخش بازار (Pivot Point)، سطوحی است که در آن روند بازار تغییر میکند. به عبارتی، چنانچه بازار صعودی باشد، با رسیدن به آن شروع به ریزش کرده و قیمتها کاهش مییابند و بالعکس. نقاط پیوت یا محل تغییر جهتها در بازار به دو دسته ماژور یا اصلی و مینور یا فرعی تقسیم میشوند که عبارتند از:
پیوت اصلی (ماژور): در پیوتهای ماژور یا اصلی، بازار با یک چرخش محسوس مواجه میشود که قیمتها را به طور جدی تغییر میدهد. در پیوت ماژور، قیمتها بخش زیادی از مسیر قبلی خود را باز میگردند، که دلیل این تغییر مسیر میتواند انتشار یک خبر مهم، مسائل سیاسی و اقتصادی و یا برخورد با سطوح حمایت و مقاومت کلیدی چارت باشد.
پیوت فرعی (مینور): در پیوتهای مینور تغییر قیمتها محدود و موقتی بوده و بازار با یک اصلاح کوچک رو به رو میشود که پس از مدتی مجدداً به روند اصلی خود باز خواهد گشت. معاملهگران تازهکار معمولاً درگیر پیوتهای فرعی شده و پیش از رسیدن سهام به سود واقعی خود، دست به فروش میزنند. بر این اساس، عدم تشخیص صحیح سطوح یادشده و ناتوانی در تفکیک سطوح اصلی و فرعی، ممکن است سبب کاستن از سود قابل دستیابی و یا ورود عجولانه به معامله و مواجهه با ضرر شود که این امر خود مبین اهمیت موضوع شناسایی نقاط چرخش بازار میباشد.
نقاط چرخش (پیوت) اصلی و فرعی و رفتار قیمت در مواجهه با آنها
روشهای تشخیص نقاط پیوت
وقتی بازار در یک جهت، به صورت صعودی یا نزولی حرکت میکند، پس از مدتی یک سقف یا کف تشکیل میشود که در این شرایط شاهد یک پیوت در بازار خواهیم بود. معاملهگرانی که در این حرفه تبحر دارند، به طور چشمی و بر طبق مقایسات و محاسبات ذهنی میتوانند نقاط پیوت را تشخیص دهند که این امر نتیجه داشتن تجربه کافی در زمینه تحلیل و تمرین بسیار است. معاملهگران مبتدی نیز به منظور شناسایی نقاط پیوت، میتوانند از ابزارهایی همچون سطوح فیبوناچی و اندیکاتورهایی نظیر MACD بهره بگیرند. نمودار فیبوناچی مجموعهای از خطوط افقی است که سطوح بازگشتی محتمل را نشان میدهند، که هر سطح آن با اعدادی به صورت درصد بیان میشود. یکی دیگر از روشهای شناسایی نقاط پیوت، استفاده از اندیکاتورهای مختلف است که از جمله معروفترین آنها میتوان به اندیکاتور مکدی اشاره نمود. مکدی یک اندیکاتور تکنیکالی معروف است که به منظور نشان دادن رابطه بین دو میانگین متحرک (مووینگ اوریج) به کار میرود. در ادامه این بخش به توضیح روشهای اصلی برای تشخیص نقاط چرخش بازار پرداخته میشود.
1- واگرایی اندیکاتور
حالتی که قله یا درههای قیمت و اندیکاتور در خلاف جهت یکدیگر حرکت میکنند را واگرایی مینامند. در این حالت قیمت سهام به انتهای مسیر خود رسیده و از این رو تمایل به تغییر روند افزایش مییابد که در واقع به معنای تشکیل سطوح مقاومت و حمایت جدید در بازار میباشد. واگرایی خود به دو دسته معمولی و مخفی تقسیم میشود که بترتیب عبارتند از:
1-1- واگرایی معمولی (Regular Divergence):
این نوع از واگرایی که خود به دو دسته منفی و مثبت تقسیم میشود، به صورت زیر تعریف میگردد.
* واگرایی معمولی منفی: در حالتی که قیمت سقف جدیدی را تشکیل میدهد، اما اندیکاتور موفق نمیشود که قله جدیدی بالاتر از قله قبلی تشکیل دهد.
* واگرایی معمولی مثبت: این نوع واگرایی زمانی به وجود می آید که روند نزولی باشد و به این صورت است که قیمت کف جدیدی پایینتر از کف قبلی خود تشکیل میدهد، در حالیکه اندیکاتور نتوانسته است که کف جدیدی بسازد.
2-2- واگرایی مخفی (Hidden Divergence):
در شرایطی که قیمت در حال اصلاح حرکتی خود برای ادامه دادن مسیر اصلی باشد، این شکل از واگرایی به وقوع میپیوندد. این واگرایی نیز همانند واگرایی معمولی به دو دسته منفی و مثبت تقسیم میشود که به ترتیب عبارتند از:
* واگرایی مخفی منفی: این نوع از واگرایی زمانی به وقوع میپیوندد که اندیکاتور سقفی بالاتر از حرکت خلاف جهت بورس سقف قبلی خودش را ایجاد نموده باشد، در حالیکه قیمت در روند نزولی بوده و قدرت اینکه به سطح قبلی خود بازگردد، را نداشته باشد.
* واگرایی مخفی مثبت: زمانی که قیمت کفی بالاتر از کف قبلی خودش تشکیل میدهد درحالی که اندیکاتور بر خلاف آن یک کف پایینتر از کف قبلی که تشکیل داده بود را نشان میدهد.
مجموعه حالات مختلف واگرایی فوق را میتوان در شکل زیر مشاهده نمود.
انواع واگرایی
2- استفاده از اندیکاتور
همچنان که پیشتر بیان گردید، یکی دیگر از روشهای تعیین سطوح بازگشت قیمت در بازار، بهرهگیری از اندیکاتورها میباشد. اندیکاتور MACD به عنوان یکی از بهترین گزینهها برای این امر، میتواند در کنار سطوح فیبوناچی مورد استفاده قرار گیرد. بر این اساس با ترکیب مکدی و اصلاح قیمتی، زمانی که اندیکاتور در فاز مثبت بوده، بالاترین قیمت در آن فاز و زمانی که در فاز منفی قرار دارد، پایینترین قیمت را یافته و این دو نقطه را به یکدیگر متصل نمایید. بر این مبنا، اصلاح قیمت تا 38/2 درصد سطوح فیبوناچی و بروز تغییر حرکت خلاف جهت بورس فاز در مکدی، نشانگر ماژور بودن سطح یادشده خواهد بود. شمایی از این امر را میتوان در شکل زیر ملاحظه نمود.
3- شکست خط روند (Breakout)
خط روند نیز مانند هر حمایت یا مقاومتی بالاخره شکسته میشود که این شکست تحت تأثیر عواملی همچون حجم معاملات در یک روز، تعداد خریداران و فروشندگان و شکست همراه با ایجاد یک کندل بزرگ که اعتبار بیشتری نسبت به عوامل دیگر دارد، قرار میگیرد. زمانی که حجم بالایی از معاملات در مجاورت سطوح حمایت یا مقاومت رخ دهد، میتواند نشانگر آمادگی بازار برای شکست خط روند باشد. یک معاملهگر با تشخیص شکست خط روند، میتواند شرایط مناسب برای ورود به یک سهم و یا خروج از آن را شناسایی کند.
شکست خط روند و تغییر فاز حرکتی قیمت از نزولی به صعودی
شناسایی نقاط پیوت چه اهمیتی دارد؟
بنابر آنچه در این مقاله مطرح گردید، تعیین دقیق نقاط چرخش بازار دارای مزایایی به شرح ذیل میباشد:
1- شناسایی سطوح ماژور، جهت تشخیص دقیق روند اصلی بازار و آمادگی برای بروز چرخش محسوس در روند قیمتها بکار میرود.
2- پیوتهای مینور، مبین نوسانهای جزئی و اصلاحی بازار میباشند که شناسایی صحیح آنها مانع از درگیری با احساسات و هیجانات بازار میگردد.
3- اجرای معاملات در سطوح متناظر با نقاط ماژور موجب میگردد تا بالاترین احتمال برای موفقیت در معاملات، آنهم با بیشترین نسبت سود به زیان فراهم گردد.
4- کسب تجربه و تسلط بر شناسایی صحیح نقاط پیوت، علاوه بر جلوگیری از سردرگمی در شرایط مختلف بازار، سبب میگردد تا پیشبینی دقیقتری از چگونگی ادامه حرکات قیمت برای معاملهگر امکان پذیر شود.
اگر چه اهمیت شناسایی نقاط چرخش بازار به عنوان یکی از ابزارهای مهم جهت انجام یک سرمایهگذاری صحیح بر کسی پوشیده نیست، با این حال ورود به بازار سهام و معاملهگری در بازارهای مالی امری است که دارای جوانب مختلفی بوده و همانند هر مقوله اقتصادی دیگر، مستلزم دریافت آموزشهای مربوطه و آشنایی با اصول تحلیل و ارزیابی سهام و همچنین اطلاع از اخبار مربوطه از منابع موثق میباشد. بر این اساس سرمایهگذاران میبایست همواره در صدد ارتقای آگاهی و دانش معاملهگری خود باشند تا بتوانند در شرایط متفاوت بازار اقدامات مناسب را صورت دهند. بخش مقالات آموزشی سایت کارگزاری مدبر آسیا، محلی مناسب برای افرادی است که بدنبال راهی دقیق و مطمئن برای آشنایی با اصول انجام معاملات در بازار و روشهای تحلیل سهام میباشند.
شایان ذکر است که با ثبتنام در سایت کارگزاری مدبر آسیا و دریافت کد بورسی میتوانید علاوه بر دریافت آموزشهای یادشده، از بهروزترین و کاملترین امکانات معاملاتی که توسط کارگزاری با بیش از 17 سال سابقه در حوزه بورس و دارای تیمی متخصص و مجرب ارائه میگردد، بهرهمند شوید.
جمعبندی
بنابر آنچه که در این مقاله ذکر شد، شناسایی نقاط چرخش بازار به معاملهگران کمک میکند تا بتوانند در شرایطی که بازار به مدت طولانیتری روند خاصی را دنبال میکند، سریعاً مسیر بازار را تشخیص و همگام با شرایط بازار عمل نموده و درگیر احساسات گذرای بازار نشوند. این بدان معنی است معاملهگر قادر خواهد بود تا چنانچه بازار در آستانه روند نزولی قرار گرفت، با تشخیص سریع موقعیت، فوراً سرمایه خود را خارج کرده و در شرایطی که سیر صعودی در پیش است، به ورود در معاملات جدید اقدام نماید.
تشخیص نقاط کف و سقف یادشده که چرخش قیمتها در آن بوقوع میپیوندد، با استفاده از روشها و ابزارهای حرکت خلاف جهت بورس مختلفی امکانپذیر است که اساسیترین آنها در این مقاله مورد بررسی قرار گرفت. بدیهی است که ادغام روشهای نامبرده با یکدیگر، میتواند به تعیین سریعتر و دقیقتر نقاط پیوت، منجر شود. لازم به ذکر است که توانمندی در تشخیص پیوتهای مینور از ماژور نیز یک اصل اساسی در بازار سرمایه است که دستیابی به آن، مستلزم افزایش تجربه به کمک انجام تمرینات مستمر میباشد. در پایان اشاره به این نکته نیز ضروری است که اگرچه شناسایی پیوتها یکی از بهترین ابزارهای تحلیل و پیشبینی رفتار قیمتی در بازارهای مالی میباشد، با این حال تکیه بر آن بدون بهرهگیری از سایر اصول تحلیل تکنیکال، فاندامنتال و نیز پیگیری اخبار، نمیتواند به تنهایی راهگشای انجام معاملاتی موفق بشمار رود.
حرکات و الگوهای قیمتی و عوامل تشکیل آنها
الگوی قیمتی یا الگوهای نمداری از جمله محبوب ترین روشهای تحلیلی در تحلیل تکنیکال است. الگوی قیمتی به ما کمک میکند تا سقفها و کفهای قیمتی در بازار را بشناسیم و با توجه به آنها عکسالعمل مناسبی برای خرید یا فروش و یا نگهداری معاملات باز خود انجام دهیم. این الگوها معمولاً حدود حد سود و یا حد زیان را نیز در معاملات به ما نشان میدهند. الگوی قیمتی به دو دسته الگوهای بازگشتی و الگوهای ادامهدهنده تقسیم میشوند.
الگوهای قیمتی نتیجه رفتارهای انسان هستند. این الگوها مستقیماً از اطلاعاتی که در بازارها در جریان است به دست میآیند. مشارکت کندگان در بازار سعی میکنند درخواستهای خرید خود را بالای مقاومت و درخواستهای فروش خود را زیر آنها ثبت کنند. این رفتارهای آگاهانه توسط معامله گران بازار باعث ساختهشدن الگوی قیمتی میشوند. وقتی قیمت به خط روند و یا اندیکاتورها، کانالها و یا موارد دیگر برخورد میکند موجب افزایش حجم معاملات در جهت و یا خلاف جهت روند میشود. و این واکنشها باعث ایجاد الگوهای قیمتی در بازار میشوند.
برای اینکه بفهمیم یک الگو از جنس بازگشتی است و یا ادامهدار باید به دو عامل مهم توجه کنیم:
- ذات الگو
- جهت روند فعلی
الگوهای صعودی در روندهای صعودی و الگوهای نزولی در روندهای نزولی باعث ایجاد ادامه در روند فعلی میشوند و به آنا الگوهای ادامهدهنده میگوییم. الگوی صعودی در روند نزولی و الگوی نزولی در روند صعودی باعث به وجود آمدن الگوهای بازگشتی و تغییر روند فعلی میشود و به آنها الگوهای بازگشتی میگوییم.
شرط های مهم برای الگوهای بازگشتی:
برای داشتن یک بازگشت مطمئن باید روند کاملاً شفافی را در نمودار تشخیص داد و هر چه روند بزرگتر و گستردهتر باشد، احتمال یک بازگشت بیشتر است.
یکی دیگر از حرکت خلاف جهت بورس دلایل جذابیت الگوها در تحلیل تکنیکال این است که معمولاً الگوها از تعداد زیادی کندل تشکیل میشوند و برعکس الگوهای شمعی که معمولاً از یک و یا حداکثر ۳ کندل تشکیل میشوند، الگوهای قیمتی از تعداد بیشتری کندل تشکیل میشوند و این خود دلیل بر مطمئنتر بودن آنها است.
بسیار از الگوها یک حداقل و یا حداکثر سطح قیمتی را در خود دارند که از آنها میتوان بهعنوان حد سود و یا حد زیاد استفاده کرد.
الگوهای قیمتی معروف:
- الگو V در سقف و کف
- الگوی دوقلوی سقف و کف
- الگوی qm
- الگوی ۳ قلوی سقف و کف
- الگوی مثلت متقارن صعودی و نزولی
- پرچمهای صعودی و نزولی
- سقفها و کف های گرد
- کانالهای صعودی و نزولی
- الگوی فنجان
الگوهای قیمتی صعودی و یا نزولی بودن را در بازار مشخص میکنند و همچنین در درون خود اهداف قیمتی و اهداف خروج از بازار را در خود دارند و شناخت آنها برای هر تحلیلگر تکنیکالی لازم است.
حرکت خلاف جهت بورس
در تحلیل تکنیکال، حرکت در جهت روند را ایمپالس (impulse) و حرکت خلاف جهت روند را پولبک (pullback) مینامند.
سطوح فیبوناچی اصلاحی (به انگلیسی Fibonacci Retracement) مناطقی را مشخص میکنند که پولبک میتواند بازگشت کند و در جهت روند قرار بگیرد.
از این رو، این سطوح میتوانند در تائید نقاط ورودی در جهت روند مفید باشند.
منشا سطوح فیبوناچی
سطوح فیبوناچی از یک سری اعداد تشکیل شدهاند که ریاضیدان ایتالیایی لئوناردو پیزا – که با نام فیبوناچی نیز شناخته میشود – در طول قرن سیزدهم به غرب معرفی کرد.
دنبال فیبوناچی اینگونه آغاز میشود:
0, 1, 1, 2, 3, 5, 8, 13, 21, 34, 55, 89
هر عدد از مجموع دو عدد قبل از خود حاصل شده است. با پیشرفت این دنباله، هر عدد تقریبا 61.8 درصد اولین عدد بعد از خود، تقریبا 38.2 درصد دومین عدد بعد از خود، و تقریبا 23.6 درصد سومین عدد بعد از خود خواهد بود.
عدد 23.6 را از 100 کم کنید، نتیجه 76.4 خواهد بود.
اینها سطوح اصلاحی فیبوناچی هستند: 76.4، 61.8، 38.2، و 23.6.
تصویر زیر: مارپیچ فیبوناچی.
ارتباط دنباله فیبوناچی
آنچه که فیبوناچی و محققان پیش از او کشف کردند این است که این دنبال در اشکال مارپیچ طبیعت مانند صدف، گل، و یا حتی صورتهای فلکی به وفور یافت میشود.
مارپیچها تقریبا با همان نسبت درصدی که نسبتهای فیبوناچی ارائه میدهند رو به بیرون رشد میکنند.
برخی معتقدند این نسبتها از اشکال طبیعی نیز فراتر رفته و رفتارهای انسانی را پیش بینی میکنند.
این مسئله ناشی از این است که افراد با روندهایی که باعث تغییر بسیار سریع میشوند مشکل دارند و از این رو رفتار خود را به نوعی تنظیم میکنند که این روند را کند یا معکوس کند.
بر اساس این تئوری، اگر شخصی بطور مثال با 1 میلیون تومان در جیبش شروع کند، هنگامی که حدود 61.80 درصد آن (618 هزارتومان) را خرج کند و تنها 38.20 درصد (382 هزار تومان) برایش باقی بماند سرعت هزینه کردن خود را کندتر میکند.
نحوه استفاده از سطوح اصلاحی فیبوناچی
هنگامی که سهامی روندی قوی در یک جهت داشته باشد، اعتقاد بر این است که پولبک آن به میزان یکی از درصدهای سطوح اصلاحی فیبوناچی خواهد بود: 76.4، 61.8، 38.2، و 23.6.
برخی مدلها 50 درصد را نیز لحاظ میکنند.
به عنوان مثال، اگر سهامی از 1000 تومان به 1100 تومان برسد، انتظار میرود پولبک آن حدود 23 تومان، 38 تومان، 50 تومان، 62 سنت، یا 76 تومان باشد.
در اوایل یا اواخر روندها، هنگامی که قیمت هنوز در حال افزایش یا کاهش است، احتمال دارد اصلاحهایی با درصد بالاتر مشاهده شوند.
در این تصویر، مشاهده میکنید که دو روند نزولی بین 61.8 درصد و 38.2 درصد وجود دارند. این نمونهای از اصلاح فیبوناچی است. براساس این فرضیه، این شیوه و دنبال کردن این دنباله شرایطی معمول برای روند سهام است.
اگر استراتژی معاملاتی روزانه شما سیگنالی برای فروش در حرکت خلاف جهت بورس آن منطقه قیمت فراهم میکند، سطح فیبوناچی به تائید این سیگنال کمک میکند.
سطوح فیبوناچی همچنین سطوح قیمتی را در جاهایی که باید برای تشخیص فرصتهای معاملاتی کاملا هوشیار باشید به شما نشان میدهند.
استفاده از ابزار اصلاح فیبوناچی یک فرایند ذهنی است و ممکن است دو فرد به شیوهای مختلف آنرا تعبیر کنند.
چندین نوسان قیمت در طول یک روز معاملاتی وجود دارد، بنابراین همه افراد دو نقطه یکسان را به یکدیگر متصل نمیکنند. دو نقطهای که شما متصل میکنید ممکن است دو نقطهای که دیگران متصل میکنند نباشد.
برای جبران این امر، سطوح اصلاحی را روی تمام موجهای برجسته قیمت رسم کنید، سپس ببینید کجای نمودار چندین خط فیبوناچی روی هم قرار میگیرد. این منطقه ممکن است یک منطقه قیمتی با اهمیت ویژه باشد.
هشدارهای اصلاحی
سطوح فیبوناچی، گرچه حائز اهمیت هستند، اما همیشه نقاط دقیق عطف بازار را نشان نمیدهند.
آنها ممکن است بتوانند سطح مناسب ورود به معامله را تخمین بزنند اما نقطه ورود مشخصی ارائه نمیکنند. هیچ تضمینی وجود ندارد که در هر کدام از سطوح مشخص فیبوناچی قیمت متوقف و معکوس شود.
اگر قیمت 100 درصد موج قیمت قبلی را اصلاح کند، معتبر بودن روند زیر سوال میرود.
اگر از ابزار اصلاحی فیبوناچی در حرکتهای قیمت بسیار کوچک استفاده کنید، ممکن است نتیجه درستی از آنها نگیرید. زیرا در این صورت، سطوح قیمت به قدری به هم نزدیکند که تقریبا هر سطح قیمتی بااهمیت به نظر میرسد.
اصلاح فیبوناچی مناطق احتمالی که باید برای پولبکها در نظر گرفته شوند را فراهم میکنند.
اگر در منطقه یک سطح فیبوناچی سیگنال معاملاتی دریافت کنید، میتوانید آنها را به عنوان یک تائید در نظر بگیرید. با سطوح اصلاحی فیبوناچی بازی کرده و آنها را روی نمودارهایتان اعمال کنید. اگر به نظر شما میتوانند در معاملاتتان کارساز باشند، آنها را به کار بگیرید.
به کارگیری ۱۰۰۰ تن آسفالت روزانه در طرح خدمت منطقه ۱۱
سجاد زارع صفت از اجرای طرح راه خدمت در این منطقه با موضوعات عمران ترافیک و خدمات شهری از ۱۹ تا ۲۶ شهریور با محوریت استفاده روزانه ۱۰۰۰ تن آسفالت خبر داد.
به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری دانشجو، سجاد زارع صفت، معاون فنی و عمران شهرداری این منطقه از اجرای طرح راه خدمت با تاکید بر مسائل عمرانی منطقه خبر داد و گفت: قرار است در این طرح طی روزانه ۱۰۰۰ تن آسفالت ریزی در منطقه صورت بگیرد.
زارع صفت تصریح کرد: در بخش ترافیکی، معاونت ترافیکی طرحهای مرتبط را پیاده سازی خواهد کرد. معاون خدمات شهری نیز موضوعات مرتبط با نظافت و قرارگیری مخزنهای خدمات شهری را پیگیری خواهد کرد.
معاون فنی و عمران منطقه ۱۱ افزود: به دلیل قرارگیری منطقه ۱۱ در مرکز شهر و شرایط خاص آن، غالب بار آسفالت ریزی را در شب پیش میبریم. از این رو ۹۰۰ تن از اسفالت در طول شب و تنها ۱۰۰ تن آن در طول روز ریخته خواهد شد.
او با اشاره به سه عملیات پیشبینی شده در این طرح گفت: عملیاتهای تراش و روکش، روکش دستی و لکه گیری در معابر مشخص شده، پیاده سازی خواهد شد. عملیات لکهگیری نیز در قالب پیامهای مردمی و گزارش شهروندان انجام میگیرد.
دیدگاه شما