جریان نقدی خروجی


پولی که پادشاه است! کمبود نقدینگی بزرگترین مانع عملکرد مؤثر هر کسبوکار است، چراکه جریان نقدی منبع انرژی و موتور محرک پیشبرد فعالیتهای اقتصادی است.

بودجه بندی سرمایه ای و جریان نقدی خروجی درشرایط عدم اطمینان

بر طبق بررسی های اخیر، اکثر شرکت ها برای تصمیم‌گیری در ارزیابی پروژه های سرمایه‌ای از تنزیل جریان‌های نقدی (DCF) استفاده می‌کنند. روش DCF به طور معمول فرض می‌کند که مبلغ سرمایه گذاری نقدی اولیه طرح ( ICO ) با اطمینان شناخته شده است. با این حال، بسیاری از جریان‌های خروجی اولیه عدم اطمینان قابل توجهی دارند، به ویژه مواردی جریان نقدی خروجی که مربوط به ساخت تاسیسات جدید هستند. این خطر نه تنها بر ICO تاثیر می‌گذارد، بلکه سپر مالیاتی استهلاک اتی آن را نیز تحت تاثیر قرار می‌دهد تجزیه و تحلیل بودجه بندی سرمایه مناسب باید خطر های اضافی را که به دلیل نامشخص بودن ICO وجود دارد را در نظر بگیرد. ما نشان می‌دهیم که نه شیوه های معمولی بکار گرفته شده در شرکت های بزرگ و نه دو تکنیک متداولی که ادبیات مالی حمایت می‌کند، نرخ تنزیل تعدیل ریسک ومعادل یقین، خطر ICO را به درستی نشان نمی‌دهند، تجزیه وتحلیل حساسیت راه موثری است که خطر ICO را نشان می‌دهد، اما ادبیات مالی اغلب تعدیلاتی که برای نشان دادن موثر خطر ICO در تجزیه و تحلیل حساسیت مورد نیاز است چشم پوشی می‌کند، ما این شکاف در ادبیات را با نشان دادن تاثیر خطر ICO در انحراف استاندارد ارزش خالص پروژه ها پر می‌کنیم. و بوسیله تحلیل حساسیت با تعدیلات اختصاص یافته در چندین مثال تاثیر خطر ICO را نشان می‌دهیم.

چکیده انگلیسی

According to recent surveys, most companies use discounted-cash-flow (DCF) methods to evaluate capital budgeting decisions. DCF methods typically assume that a project’s initial cash outlay (ICO) is known with certainty. However, many types of initial outlays have substantial uncertainty, especially those involving the construction of a new facility. This risk affects not only the ICO, but it also affects subsequent depreciation tax shields. A proper capital budgeting analysis should incorporate the additional risk that is due to an uncertain جریان نقدی خروجی ICO. We show that neither the typical practices employed by corporations nor two common techniques advocated in the finance literature, risk-adjusted discount rates and certainty equivalents,satisfactorily address ICO risk. Sensitivity analysis is an effective way to address ICO risk, but the finance literature often overlooks the adjustments needed to satisfactorily address ICO risk within a sensitivity analysis. We fill this gap in the literature by showing the impact of ICO risk on the standard deviation of a project’s NPV. We then apply sensitivity analysis with the appropriate adjustments in a numerical example to illustrate the impact of ICO risk

مشخصات استنادی

Ehrhardt, M. C., & Wachowicz Jr, J. M. (2006). Capital Budgeting and Initial Cash Outlay (ICO) Uncertainty. Financial Decisions, 18(1), 27-42

دانلود اصل مقاله

ویژگی‌های مقاله بودجه بندی سرمایه ای و جریان نقدی خروجی درشرایط عدم اطمینان

مقاله “بودجه بندی سرمایه ای و جریان نقدی خروجی درشرایط عدم اطمینان” در سال ۲۰۰۶ در مجله Financial Decisions و در پایگاه اطلاعاتی گوگل اسکلار نمایه شده است. این مقاله ارزیابی پروژه های سرمایه‌ای از تنزیل جریان‌های نقدی (DCF) مورد بحث قرار می‌دهد. همچنین براساس اطلاعات پایگاه اطلاعاتی گوگل اسکلار ۶ بار مورد استناد قرار گرفته است.

جریان نقدی چیست و چه تفاوتی با سود دارد؟

در بازار بورس دو واژه سود Profit و جریان نقدی Cash Flow زیاد به گوش می‌رسد. سود یک فاکتور مالی مهم است که بیانگر پولی است که بعد از کسر هزینه‌ها از کل درآمد یک شرکت محاسبه می‌شود. سود یا Profit انواع مختلفی دارد. از طرف دیگر جریان نقدی یک گردش نقدینگی است که نشان دهنده مقدار خالص پول نقد یا مشابه آن است که به یک کسب و کار وارد یا خارج می‌شود. با توجه به ابهاماتی که درباره ماهیت سود و جریان نقدی وجود دارد، در این مقاله به بررسی آنها خصوصاً جریان نقدی خواهیم پرداخت؛ با ما همراه باشید.

سود یا Profit

سود یکی از فاکتورهای مورد توجه در بازارهای مالی است که ارزیابی آن برای بررسی کلی روند مالی شرکت یا کسب و کار اهمیت زیادی دارد. همانطور که در مقدمه به آن اشاره کردیم، این معیار درواقع پولی است که بعد از کسر هزینه‌‎ها از درآمد حاصل از کسب و کار برآورد می‌شود.

توجه داشته باشید که در جریان صورت‌های معاملاتی یا مالی انواع مختلفی از سود مطرح می‌شود که عبارتند از:

سود ناخالص (Gross Profit)

اگر بهای تمام شده کالاهای به فروش رسیده در یک شرکت را از درآمد حاصل از آن شرکت در یک بازه زمانی معین کسر کنیم، سود ناخالص بدست می‌آید.

سود عملیاتی (Operating Profit)

سود عملیاتی فاکتوری برای محاسبه سود یک شرکت است؛ البته بدون در نظر گرفتن بهره و مالیات. به سود عملیاتی درآمد پیش از پرداخت بهره و مالیات هم گفته می‌شود.

سود خالص (Net Income)

اگر تمام هزینه‌‎های عملیاتی یک شرکت را از درآمد کل آن کم کنیم، سود خالص بدست می‌آید.

حاشیه سود (Margin)

این معیار از تقسیم سود خالص، عملیاتی یا ناخالص بر کل درآمد یا فروش بدست می‌آید و به صورت درصدی مطرح می‌شود.

EPS (Earnings Per Share)

EPS به معنای سود است که به هر سهم تعلق می‌گیرد و معیاری دقیق برای تعیین میزان سودآوری شرکت محسوب می‌شود.

DPS (Dividend Per Share)

این معیار سود تقسیمی هر سهم است و نشان دهنده مقداری از سود یک شرکت است که به ازای هر سهم بین سهامداران تقسیم می‌شود. افزایش سالانه DPS به معنای پایدار بودن درآمد شرکت است.

P/E (Price / Earning per share)

P/E نسبت قیمت به درآمد است که نشان دهنده انتظارات سرمایه گذاران از از بازدهی آینده یک دارایی است.

جریان نقدی Cash Flow

جریان نقدی به ورود و خروج پول نقد یا دارایی‌های مشابه در انواع کسب و کارها یا پروژه‌های مختلف گفته می‌شود. برای محاسبه جریان نقدی نیاز به مدت زمان محدود و مشخصی است. جریان نقدی دارای انواع مختلفی است که به شرح زیر هستند:

جریان نقدی مثبت

دارایی‌های قابل سرمایه‌گذاری یا منابع مالی تحت عنوان جریان نقدی مثبت شناخته می‌شوند. درواقع مثبت شدن جریان نقدی به این معناست که دارایی‌های نقدی یک شرکت در حال افزایش است و امکان پرداخت بدهی‌ها و هزینه‌‎ها، سرمایه گذاری مجدد و بازگرداندن پول به سهامداران برای شرکت فراهم است. این جریان نقدینگی مثبت درواقع اطمینان خاطری برای شرکت در مواجهه با چالش‌های مالی آینده است؛ به تمامی فعالیت‌های آن رونق می‌بخشد، تأثیرات مثبتی روی امور مالی شرکت دارد و رشد و پیشرفت کسب و کار آن را در آینده محقق می‌سازد.

جریان نقدی منفی

جریان نقدی منفی به معنای کاهش دارایی‌های نقدی شرکت است. از این جهت شرکت با چالش مالی مواجه می‌شود و فرآیندهای اقتصادی آن مختل می‌شود. ادامه این روند در نهایت منجر به شکست کسب و کار می‌شود.

در خصوص جریان نقدی خالص، هدف درآمد خالص نیست؛ درآمد خالص مشتمل بر مواری مانند حساب‌های دریافتی است که هزینه‌ای برای آن پرداخت نمی‌شود. در اصل جریان نقدی برای تعیین کیفیت درآمد کسب و کار استفاده می‌شود و حاکی از میزان نقدشوندگی شرکت است.

نحوه محاسبه جریان نقدینگی

برای محاسبه جریان نقدینگی بایستی ابتدا مفاهیم زیر را در نظر بگیرید:

مفهوم پول وارد شده یا درآمد

زمانی که از پول وارد شده یا درآمد صحبت می‌شود، منظور حقوق و دستمزد (خالص و پس از کسر مالیات)، بازپرداخت مالیات، درآمد حاصل از سرمایه گذاری ها و سود حاصل از سپرده‌های بانکی، پاداش‌ها و هدایا و کمک هزینه‌‎های خرید است.

مفهوم پول خارج شده یا هزینه‌‎ها

این هزینه‌‎ها و مخارج به دو دسته ثابت و متغیر تقسیم می‌شوند. منظور از هزینه‌‎های ثابت اجاره بها یا وام، حق بیمه پرداختی، حمل و نقل، خدمات رفاهی، بدهی ها، تلویزیون و تلفن و اینترنت، هزینه پزشکی و درمانی و غذا است. هزینه‌‎های متغیر هم شامل سرگرمی و تفریحات و هزینه‌‎های مرتبط با لباس و مراقبت‌های شخصی است.

حال که مفاهیم ذکر شده را درک کردید، می‌توانید با فرمول های زیر این معیار مهم را محاسبه کنید.

استهلاک+ سودخالص= جریان نقدی حسابداری

جریان نقدی خروجی طی دوره – جریان نقدی ورودی طی دوره = خالص جریان نقدی صاحبان سهام

خالص جریان نقد بدهی‌ها + خالص جریان نقد صاحبان سهام = جریان نقدی شرکت

اهمیت محاسبه جریان نقدی برای آینده کسب و کار

کسب و کار شما هرچه قدر که سودآوری زیادی داشته باشد و جایگاه اقتصادی برتری داشته باشد، ولی جریان نقدی حساب شده‌ای برای آن تعریف نشده باشد، روند رشد آن ادامه‌دار نخواهد بود. اگر این معیار اقتصادی مهم را در فعالیت های شرکت لحاظ نکنید، نمی‌توانید چشم انداز روشنی برای پیشرفت آن در آینده داشته باشد.

مدیریت سود و جریان نقدی؛ رمز پیشرفت کسب و کار در آینده

در این مطلب دو واژه پرتکرار در بازار بورس یعنی سود و جریان نقدی را بررسی کردیم. با توجه به ماهیت این دو معیار اقتصادی مهم می‌توان گفت در تحلیل کسب و کار و امکانات سرمایه گذاری و در مجموع وضعیت مالی کسب و کار اهمیت زیادی دارد. درصورتی که سود و جریان نقدی را برای کسب و کار خود به درستی و هوشمندانه مدیریت کنید، می‌توانید از سلامت مجموعه خود اطمینان حاصل کنید تا در آینده رشد قابل توجهی تجربه کند.

آشنایی با مفهوم جریان نقدی

یکی از شاخصه‌های کلیدی سنجش سلامت مالی هر کسب‌وکار آنالیز جریان نقدی (Cash Flow) آن است. پول نقد از جریان نقدی خروجی سرمایه‌گذاری‌ها، درآمد حاصل از وام، فروش و انحلال دارایی‌ها حاصل‌شده و جهت پرداخت هزینه‌های عملیاتی و مستقیم مرتبط با تأمین هزینه‌های روزانه شرکت بکار می‌رود. به‌بیان‌دیگر، می‌توان پول نقد را تفریق موجودی در ابتدا (مانده‌حساب اولیه) و پایان (مانده‌حساب پایانی) دوره حسابداری دانست. جریان نقدی مثبت حاکی از آن است که پول نقد در دسترس یا دارایی‌های نقدشونده (Liquid Assets) در حال افزایش بوده و نشانه‌ای از سلامت مالی خوب خواهد بود. برخورداری از پول نقد کافی به معنای توانایی کسب‌وکار در پرداخت هزینه‌های عملیاتی خود مانند نیروی‌کار، تأسیسات و طلبکاران است. از سوی دیگر، جریان نقدی منفی از کاهش دارایی‌های نقد‌شونده حکایت می‌کند. کسب‌وکاری که با تنش نقدینگی روبروشده و نتواند تعهدات خود را پرداخت کند در معرض سقوط مالی قرار خواهد گرفت. بنابراین، مدیریت جریان‌های نقدی و حفظ ذخایر اضطراری در راستای رویارویی با رویدادهای غیرمنتظره و تنش‌های محیط کسب‌وکار ضروری و نجات‌دهنده خواهد بود.

پولی که پادشاه است! کمبود نقدینگی بزرگترین مانع عملکرد مؤثر هر کسبوکار است، چراکه جریان نقدی منبع انرژی و موتور محرک پیشبرد فعالیتهای اقتصادی است.

برخی اصطلاحات مهم
بحث جریان نقدی مبتنی بر سه عنصر کلیدی ذیل است:
۱- مطالبات (حساب‌های دریافتی- Accounts Receivables): جریان ورودی شامل عواید فروش و سایر دریافتی‌ها؛
۲- دیون (حساب‌های پرداختی- Accounts Payable): جریان خروجی شامل پرداخت عوارض، حقوق و غیره؛
۳- کسری‌ها (Shortfalls): خروج غیرمنتظره نقدینگی.
آشنایی و درک صحیح عناصر کلیدی نقدینگی ضرورت بی‌بدیل حفظ سلامت اقتصادی و دستیابی به اهداف موردنظر است.

شرح عناصر صورتهای مالی در حسابداری

عناصر صورتهای مالی در خدمات حسابداری یعنی طبقات کلی اقلام تشکیل ‌دهنده صورت های مالی مانند تکه هایی از یک پازل هستند که توسط آن ‌ها صورت های مالی ساخته می‌شوند . این عناصر اصلی که شامل دارایی ‌ها ، بدهی‌ ها ، حقوق صاحبان سرمایه ، درآمدها ، هزینه‌ ها ، آورده صاحبان سرمایه و ستانده صاحبان سرمایه است معرف منابع اقتصادی یک واحد تجاری ؛ ادعاهای علیه با علایقی نسبت به آن منابع ؛ و آثار مالی مبادلات یا سایر رویدادهای اقتصادی که موجب تغییر در آن منابع اقتصادی یا ادعاهای علیه آن ‌ها شده‌اند می‌باشند .

دارایی ‌ها

دارایی عبارت است از حقوق نسبت به منافع اقتصادی آتی یا سایر راههای دستیابی مشروع به آن منافع که درنتیجه معاملات با سایر رویدادهای گذشته به کنترل واحد تجاری درآمده است.

بدهی‌ ها

بدهی عبارت از تعهد انتقال منافع اقتصادی توسط واحد تجاری ناشی از معاملات یا سایر رویدادهای گذشته است. درواقع بدهی‌ ها به‌عنوان اختصاص احتمالی آتی منافع اقتصادی که درنتیجه تعهدات فعلی شخصیت حسابداری در رابطه با انتقال دارایی‌ ها با ارائه خدمات به سایر شخصیت‌ ها در آینده که درنتیجه مبادلات یا رویدادهای گذشته ایجادشده است، تعریف می‌گردند.

حقوق مالکانه ( حقوق صاحبان سرمایه )

حقوق مالكانه یا خالص دارایی‌ها، حق مالی (منافع) باقیمانده در دارایی‌های یک واحد تجاری پس از کسر کل بدهی‌ها از کل دارایی‌ها است. به علت اینکه حقوق مالکانه، یک حق باقیمانده است، نمی‌توان آن را مستقل از دارایی‌ها و بدهی‌ها اندازه‌گیری نمود. رابطه بین دارایی‌ها، بدهی‌ها و حقوق مالكانه، مبنایی است برای معادله حسابداری :

حقوق مالكانه + بدهی ‌ها = دارایی ‌ها

که با تغییر محل عناصر تشکیل‌دهنده معادله حسابداری خواهیم داشت :

بدهی‌ ها - دارایی‌ ها = حقوق مالکانه

حقوق مالکانه را حقوق صاحبان سهام یا سرمایه نیز می ‌نامند.

درآمد ها و هزینه ‌ها

صورتهای مالی بین تغییرات در حقوق صاحبان سرمایه ناشی از معاملات با صاحبان سرمایه (به‌عنوان صاحب سرمایه) و دیگر تغییرات حقوق صاحبان سرمایه تمایز قابل می‌شود. تغییرات اخیر، درآمد و هزینه نامیده می‌شود که تعریف آن‌ها به شرح زیر است:

درآمد

افزایش در حقوق صاحبان سرمایه بجز مواردی که به آورده صاحبان سرمایه مربوط می‌شود.

هزینه

کاهش در حقوق صاحبان سرمایه بجز مواردی که به ستانده صاحبان سرمایه مربوط می‌شود.

بر این اساس درآمد و هزینه واژه‌ هایی کلی هستند که دربرگیرنده همه تغییرات در حقوق صاحبان سرمایه است مگر آن تغییراتی که مرتبط با آورده یا ستانده صاحبان سرمایه باشد. بنابراین درآمد دربرگیرنده درآمد ناشی از فعالیت‌های اصلی و مستمر واحد تجاری (درآمد عملیاتی) و سایر انواع درآمد (نظیر درآمدهای غیرعملیاتی و سایر اقلام سود و زیان جامع) می‌باشد. به‌گونه‌ای مشابه، هزینه دربرگیرنده هزینه‌های تحمل شده ناشی از فعالیت‌های اصلی و مستمر واحد تجاری (هزینه عملیاتی) و سایر انواع هزینه (نظیر هزینه‌های غیرعملیاتی و سایر اقلام سود و زیان جامع) می‌باشد.

درآمدهای عملیاتی

درآمدهای عملیاتی، جریان ‌های ورودی ادواری دارایی‌ها یا تسویه بدهی ‌ها و یا ترکیبی از هر دو می‌باشند که درنتیجه تحویل یا تولید کالا، ارائه خدمات با سایر فعالیت‌های درآمد زا حاصل می‌شود و تشکیل ‌دهنده عملیات اصلی یا عمده فعالیت‌ های یک واحد تجاری است.

هزینه‌های عملیاتی

هزینه‌های عملیاتی، مصرف ادواری دارایی‌ها و یا تحمل بدهی‌ها و یا ترکیبی از هر دو می‌باشد که درنتیجه تحویل یا تولید کالا، ارائه خدمات با سایر فعالیت‌های درآمدزایی که فعالیت‌های اصلی یا عمده واحد تجاری را تشکیل می‌دهند، به وقوع می‌پیوندند.

سود یا زیان عملیاتی

اختلاف بین درآمد ها و هزینه ‌های عملیاتی نشان‌دهنده سود یا زیان عملیاتی می‌باشد. نتیجه خالص فعالیت ‌های اصلی جریان نقدی خروجی و مستمر، شاخصی است که توان واحد تجاری را از نظر سودآوری به نمایش می‌گذارد.

درآمدها و هزینه‌های غیرعملیاتی

درآمد های غیرعملیاتی افزایش در حقوق مالکان یا خالص دارایی‌ ها می ‌باشند که درنتیجه مبادلات فرعی (جانبی) و یا اتفاقی واحد تجاری ایجاد می‌شوند. به‌بیان‌دیگر، درآمدهای غیرعملیاتی از آن دسته مبادلات و رویدادهای اقتصادی منتج می‌گردند که از درآمدهای عملیاتی، عملیات متوقف‌شده و سایر اقلام سود و زیان جامع ناشی نمی‌شود . هزینه‌های غیرعملیاتی ، کاهش‌هایی در حقوق مالکان یا خالص دارایی‌ها هستند که درنتیجه مبادلات فرعی جانبی و یا اتفاقی واحد تجاری ایجاد می‌شوند . هزینه‌های غیرعملیاتی از آن دسته مبادلات و رویدادهای اقتصادی ناشی می‌گردند که از هزینه‌های عملیاتی ، عملیات متوقف‌شده و سایر اقلام سود و زیان جامع ناشی می‌شوند

سود یا زیان عملیات در حال تداوم (مستمر)

کلیه عملیات واحد تجاری به‌استثنای عملیات متوقف‌شده، عملیات در حال تداوم تلقی می‌شود. سود یا زیان عملیات در حال تداوم به دو بخش عملیاتی و غیرعملیاتی تقسیم می‌شود که پیش‌ازاین درباره آن‌ها به‌تفصیل بحث کردیم

هزینه‌ های غیر عملیاتی - درآمد های غیر عملیاتی + سود یا زیان عملیاتی = سود یا زیان عملیات در حال تداوم (مستمر)

عملیات متوقف ‌شده

یک بخش از واحد تجاری است که واگذار یا برکنار شده یا به‌عنوان نگهداری شده برای فروش طبقه‌بندی‌شده است و دارای سه ویژگی های زیر است :

بیانگر یک فعالیت تجاری با حوزه جغرافیایی عمده و جداگانه از عملیات است .

قسمت از یک برنامه هماهنگ برای واگذاری با برکناری یک فعالیت تجاری با حوزه جغرافیایی عمده و جداگانه از عملیات است .

و یا یک واحد فرعی است که صرفاً به قصاد فروش مجدد خریداری‌شده است .

سود یا زیان حاصل از عملیات متوقف ‌شده باید به‌طور جداگانه در متن صورت سود و زیان نمایش شود.

سود خالص یا زیان خالص

بر اساس استاندارد های حسابداری ، سود خالص یا زیان خالص حال به ‌عبارت‌دیگر، خالص دارایی ‌های یک واحد تجاری در نتیجه مبادلات سود خالص یا زیان خالص حاکی از تغییرات ادواری در حقوق مالکان دارایی‌ های یک واحد تجاری در نتیجه مبادلات با سایر رویداد های اقتصادی که منجر به درآمدها و هزینه‌ها می‌شوند ، می‌باشد . ازاین‌رو سود خالص با زیان خالص شامل تمام تغییرات صورت گرفته طی یک دوره در حقوق مالکان ، به‌استثنای سرمایه‌گذاری‌ های مالکان و توزیع بین آن‌ها و چند تغير حاد دیگر در خالص دارایی‌ها می‌باشد. ازنظر ریاضی ، سود خالص با زیان خالص با استفاده از درآمد ها و هزینه ‌های عملیاتی و غیر عملیاتی به شکل زیر تعیین می‌شود سود یا زیان عملیات متوقف ‌شده و درآمد ها و هزینه‌های غیرعملیاتی به سود یا زیان عملیاتی به سود خالص یا زیان خالص .

سود (زیان) جامع

به تغییر در حقوق صاحبان سرمایه خالص دارایی‌های یک واحد تجاری در طی یک دوره که از مبادلات و سایر رویدادها و وضعیت ‌های حاصل از منابع غیر مالکانه ناشی می‌شود، سود (زبان) جامع اطلاق می‌شود . به ‌بیان‌دیگر سود (زیان) جامع عبارت است از سود ( زیان ) خالص به‌ علاوه ( منهای ) تمامی تغییرات دیگر در حقوق صاحبان سرمایه در طی دوره، به‌استثنای سرمایه‌گذاری‌های مالکان و توزیع‌های بین آن‌ها یعنی ستانده آن‌ها به شکل سود سهام، دریافت دارایی در تصفیه ، دریافت دارایی در باز خرید سهام توسط واحد تجاری و . .

با توجه به‌ مراتب فوق ، درآمدها و هزینه‌های تحقق ‌نیافته ناشی از تغییرات ارزش آن دسته از دارایی‌ها و بدهی‌هایی که اساساً به‌منظور قادر ساختن واحد تجاری به انجام عملیات نگهداری شده و به‌موجب استانداردهای حسابداری مربوطه ، مستقیماً به حقوق صاحبان سرمایه منظور می‌شود (از قبیل درآمدها و هزینه‌های ناشی از تجدید ارزیابی دارایی‌های ثابت مشهود)، تنها در صورت سود و زیان جامع گزارش می‌گردد . در مورد صورت سود و زیان جامع و اجزای تشکیل‌دهنده آن به‌ تفصیل در مقالات مورد استفاده برای یک شرکت حسابداری بحث خواهیم کرد .

آورده و ستانده صاحبان سرمایه

گذاری مالکان (آورده مالکان) در واحد تجاری و توزیع بین مالکان (ستانده مالكان) را مبادلات مالکانه با معاملات صاحبان سرمایه می‌نامند . انتشار سهام عادی شرکت به سرمایه‌گذاری مالکان منجر می‌شود . سود نقدی سهامی که توسط شرکت اعلام و به دارندگان سهام عادی پرداخت می‌شود، توزیعی است که بین مالکان صورت می‌گیرد . انتشار سهام و پرداخت سود نقدی سهام، هر دو، از مبادلات مالکانه محسوب می‌شوند.

آورده صاحبان سرمایه عبارت است از افزایش در حقوق صاحبان سرمایه ناشی از سرمایه‌گذاری در واحد تجاری جهت کسب یا افزایش حقوق مالکانه. ستانده صاحبان سرمایه نیز عبارت است از کاهش در حقوق صاحبان سرمایه ناشی از انتقال دارایی ‌ها به صاحبان سرمایه با ایجاد بدهی در قبال آن‌ها به‌منظور کاهش حقوق مالکانه و یا توزیع سود .

نکته مهم : در مبادلات مالکانه درآمد با هزینه شناسایی نمی‌شود .

صورتهای مالی اساسی و عناصر تشکیل‌دهنده آن

در تشریح اهداف گزارشگری مالی گفتیم گزارشگری مالی باید اطلاعاتی در رابطه وضعیت مالی، عملکرد مالی و انعطاف‌پذیری ارائه نماید. صورت‌های مالی ابزاری جهت دستیابی به این اهداف هستند. حال ، مختصر به توصیف محتویات چهار صورت مالی اساسی می‌پردازیم.

ترازنامه که آن را صورت ‌وضعیت مالی نیز می‌نامند، دارایی‌ها، بدهی‌ها و حقوق مالکانه یک واحد تجاری را در پایان هر دوره حسابداری گزارش می‌کند. صورت سود و زیان ؛ درآمدها و هزینه‌های عملیاتی و غیرعملیاتی و سود با زیان عملیات متوقف‌ شده و در نتیجه سود یا زیان خالص را گزارش می‌نماید. بنابراین، این صورت مالی ، عایدات یک شرکت را طی یک دوره حسابداری خلاصه می‌کند. صورت سود و زیان جامع ، شامل خلاصه‌ای از مبادلات تأثیرگذار بر حقوق مالکانه (به‌جز مبادلات مالکانه) طی یک دوره حسابداری می‌باشد. صورت جریان وجوه نقد به‌طور خلاصه، جریان‌های نقدی ورودی و خروجی ناشی از فعالیت‌های عملیاتی ، بازده سرمایه‌گذاری‌ها و سود پرداختی بابت جریان نقدی خروجی تأمین مالی، مالیات بر درآمد، سرمایه‌گذاری و فعالیت‌های تأمین مالی طی یک دوره حسابداری را دربر دارد.

لازم به ذکر است که یادداشت‌های توضیحی جزء لاینفک صورت‌های مالی بوده و مجموعه کامل صورت‌های مالی شامل موارد ذیل هستند :

  1. صورت‌های مالی اساسی (شامل ترازنامه، صورت سود و زیان، صورت سود و زیان جامع و صورت جریان وجوه نقد)
  2. یادداشت‌ های توضیحی

اصول شناسایی (شناخت) و اندازه‌ گیری برای عناصر صورتهای مالی

در قسمت قبل، عناصر صورت‌های مالی را تعریف کردیم ، به روابط بین آن‌ها اشاره نموده و عناصر تشکیل‌دهنده آن را معرفی کردیم . همچنین جریان نقدی خروجی اینکه چگونه مبادلات و سایر رویدادهای اقتصادی بر این عناصر اثر می‌گذارند را موردبحث قراردادیم . اما سخنی از زمان ثبت عناصر موردنظر به میان نیامد. اصول شناسایی (شناخت) و اندازه‌گیری برای این عناصر، رهنمودی در رابطه با این موضوعات در اختیار می‌گذارند. در این قسمت به شناسایی و اندازه‌گیری عناصر صورت‌های مالی می‌پردازیم.

آنچه از خاطرتان می‌گذرد در دو قسمت ارائه می‌گردد . اول ، بحث در مورد اصل بنیادین شناسایی که اساس شناسایی تمام عناصر صورت‌های مالی قرار می‌گیرد. سپس بحث در مورد اصولی که بیشتر به‌طور اخص اساس اصول عمومی پذیرفته‌شده حسابداری قرار می‌گیرند. علاوه بر این، برخی اصول شناسایی و اندازه‌گیری را موردبحث قرار می‌دهیم که بدیل های دری اصول عمومی پذیرفته‌شده حسابداری هستند.

اصل بنیادین شناسایی (شناخت)

شناسایی عبارت است از فرآیند رسمی ثبت اثرات مالی یک مبادله یا رویداد اقتصادی دیگر مشمول آن اطلاعات در صورتهای مالی به‌عنوان یک دارایی، یک بدهی، یک درآمد، یک هزینه، یا نظير آن. شناسایی هم شامل شناسایی اولیه (ثبت) یک ‌قلم و هم شامل تغییرات متعاقب در مبلغ ثبت‌ شده آن قلم می‌شود. با استناد به اصل بنیادین شناسایی، یک‌قلم که از یک مبادله یا رویداد اقتصادی دیگر ناشی می‌گردد درصورتی‌که ضوابط زیر را برآورده سازد ، باید شناسایی شود (در صورت‌های مالی گزارش گردد) :

قلم مورد نظر تعریف یک عنصر صورت ‌های مالی را در برگیرد.

قلم موردنظر دارای خاصه‌ای (صفتی) باشد که بتوان آن را به شکل قابل ‌اتکایی در قالب ریال (واحد پولی) ، اندازه‌گیری نمود.

شواهد کافی مبنی بر وقوع تغییر در یک عنصر صورت‌های وجود داشته باشد. وجود شواهد، رفع ابهام است به‌عبارت ‌دیگر ، هر چه در مورد یک ‌قلم، شواهد بیشتری وجود داشته باشد و هر چه کیفیت این شواهد بیشتر باشد ، در مورد وجود ، ماهیت و اندازه‌گیری آن قلم ابهام کمتری وجود خواهد داشت و آن قلم از اتکاپذیری بیشتر برخوردار خواهد بود.

این سه ضابطه شناسایی در مورد تمام عناصر صورت ‌های مالی کاربرد دارند و مشمول محدودیت قانونی منافع بر هزینه ‌ها قرار می‌گیرند . منافع مورد انتظار از شناسایی یک ‌قلم باید از هزینه‌های مورد جریان نقدی خروجی انتظار ارائه و استفاده از اطلاعات موردنظر بیشتر باشد . علاوه بر این، فقدان اهمیت ، برخورد اقتضایی را توجیه می‌کند . توجه کنید چگونه این سه ضابطه شناسایی پیشگفته ، به همراه محدودیت فزونی منافع بر هزینه‌ها و آستانه اهمیت، خصوصیات کیفی و تعاريف عناصری که در بخشهای قبلی مورد بحث قرار گرفت را تکمیل کرده و به هم پیوند می دهند .

قبل از بحث پیرامون اصل های مشخص تری که اساس اصول عمومی پذیرفته ‌شده حسابداری قرار می‌گیرند، باید بر ضابطه شماره ۲ شناسایی تعمق ورزیم، زیرا ممکن است روشن نباشد منظور از واژه "خاصه" یا "صفت" در ضابطه ۲ چیست خاصه یا صفت به ویژگی یک‌قلم اطلاق می‌گردد. برای مثال، خاصه‌های یک دارایی شامل حجم آن، رنگ آن و وزنش می‌باشد. استفاده‌کنندگان صورت‌های مالی به خاصه‌های مالی نظیر بهای تمام‌شده تاریخی یا قیمت های جایگزینی جاری یک قسم علاقمند هستند. گرچه ضابطه شماره ۲ جریان نقدی خروجی اجازه میدهد هر خاصه‌ای گزارش شود، ولی خاصه منتخب باید به‌طور قابل‌اتکایی قابل اندازه‌گیری برحسب ریال باشد.

اهمیت تحلیل ارزش فعلی خالص(NPV) در سرمایه گذاری

npv

فرض کنید 10 میلیون تومان سرمایه دارید. آیا ارزش 10 میلیون تومان شما در 5 سال آینده به اندازه ارزش آن در حال حاضر است؟ طبیعتاً خیر. هدف از محاسبه ارزش فعلی خالص (NPV) درک همین موضوع است: ارزش زمانی پول.

دو عامل باعث می شود، پولی که الان در اختیار دارید با ارزش تر از ارزش آن در آینده باشد. اول آن که با پول فعلی می توانید با سرمایه گذاری، ایجاد کسب و کار و… پول بیشتری را کسب کنید و عامل دوم (که همواره دلیل مهمی بر ارزشمندی پول در زمان حال نسبت به آینده می باشد) تورم است.

یکی از عوامل مهم برای سرمایه گذاران داشتن فایل ها و تحلیل‌های مالی است. یکی از تحلیل‌های پر استفاده در فایل های مالی تحلیل NPV است. در واقع NPV میزان ارزش پولی که در آینده کسب خواهید کرد را بر اساس ارزش فعل پول بیان می کند.

تعریف NPV (Net Present Value)

تعریف علمی NPV : تفاوت بین ارزش فعلی جریان نقدی ورودی و ارزش فعلی جریان خروجی پول نقد در طی یک دوره زمانی است.

بیان ساده NPV : به بیان ساده می توان گفت که سرمایه شما و درآمدی که بعنوان مثال 5 سال دیگر کسب می کنید با توجه به مسائلی از قبیل تورم در حال حاضر چه ارزشی دارد.

ارزش فعلی خالص از رابطه زیر محاسبه می شود:

NPV= t/(1+R) t >-C0

در این رابطه Ct جریانات نقدی برای t سال است و R نیز نرخ تنزیل است و C0 کل هزینه سرمایه گذاری اولیه می باشد.

اگر در این فرمول NPV مثبت باشد پروژه سودآور خواهد بود و می توان ریسک سرمایه گذاری را پذیرفت. اما اگر منفی باشد پروژه ضررده است و باید از آن خارج شد.

برای درک بهتر مطلب باید تعریف نرخ تنزیل را بدانیم:

نرخ تنزیل

در حقیقت روشی است، برای به روز نمودن ارزش پولی که در آینده قابل دریافت است. این جمله بدان معناست که پول و سرمایه من مثلا 5 سال دیگر چقد رشد خواهد کرد؟ این موضوع ازین بابت حائز اهمیت است که مثلا سرمایه گذار به استارتاپ می گوید که سرمایه من را باید با حاشیه سود n% طی فاصله زمانی مشخص شده برگردانی.

به مثال زیر توجه کنید:

جدول زمانی گردش وجوه نقدی ورودی و خروجی را برای یک پروژه این گونه در نظر می گیریم :
نقطه ۰: جریان نقدی خروجی 6000000 تومان.
سال اول: 1000000 تومان ورودی
سال دوم: 4000000 تومان ورودی
سال سوم: 3000000 تومان ورودی
سال چهارم: 2000000 تومان ورودی
هزینه سرمایه ۱۰ درصد است.

سوال اینجاست که اگر مبلغ سرمایه گذاری ما امروز 10 میلیون تومان باشد و ما آن را در 4 قسط 1، 4، 3، 2 میلیون تومانی دریافت کنیم، با نرخ تنزیل ۱۰ درصدی آیا این کار از نظر مالی توجیه دارد؟

جریان نقدی ورودی سال اول + ورودی سال دوم + ورودی سال سوم + ورودی سال چهارم = جریان نقدی ورودی فعلی

(4^2,000,000/1.1) + (3^3,000,000/1.1) + (2^4,000,000/1.1) + (1,000,000/1.1) =

1,366,026.9107301 + 2,253,944.4027047 + 3,305,785.جریان نقدی خروجی 1239669 + 909,090.909090= 7,834,847.3464917

همانطور که مشاهده می شود عدد بدست آمده از هزینه اولیه بیشتر است، بنابراین این پروژه توجیه اقتصادی دارد. اما:

با توجه به وجود نرم افزارهایی مانند اکسل، محاسبه دستی NPV منطقی نمی باشد.

برای محاسبه ارزش فعلی خالص(NPV) در اکسل

  1. اکسل را باز کرده و از نوار افقی بالا بخش Formulas را انتخاب کرده
  2. سپس گزینه Financial را انتخاب می کنیم
  3. حال در اینجا بدنبال NPV بوده و آن را انتخاب می کنیم.

توضیحات کامل این تابع را می توانید با کلیک بر روی NPV و در بخش Help on this function در پایین پنجره باز شده مشاهده فرمایید و تغییرات لازم را اعمال کنید.

کاربردها:

  • مقایسه بین پروژه های مختلف را میسر می سازد.
  • ارزش سرمایه و درآمد های آتی را با توجه به خط زمانی بیان می دارد.
  • یکی دیگر از کاربردهای ارزش خالص فعلی، مطالعات اقتصاد مهندسی و ارزیابی توجیه فنی و اقتصادی پروژه‌ها است.

اهمیت و ضرورت استفاده از ارزش فعلی خالص(NPV)

  1. اولین اهمیت این اصطلاح برای سرمایه گذاران این است که ارزش فعلی خالص امکان تشخیص سودآوری و ارزشمندی شرکت یا پروژه مورد نظر را در مقایسه با سایر شرکت ها و پروژه ها بیان می کند.
  2. و نکته بعدی که اهمیت بالای این اصطلاح را بیان می دارد اینست که NPV ارزش پول از نظر زمانی (Time Value of Money) را مورد ارزیابی قرار می دهد. به همین دلیل می جریان نقدی خروجی توان بر اساس ارزش پول در زمان حال جریانات نقدی در زمان آینده را عنوان کرد.

ایرادات ارزش فعلی خالص(NPV)

  1. یکی از فرضیات این مدل اینست که جریان های نقدی پروژه طی دوره با نرخ تورم یکسان پیش بینی می شوند. در حالی که نرخ تورم هرسال نسبت به سال قبل تغییر کرده و این تغییرات در بلند مدت می تواند بسیار چشم گیر باشد و این موضوع به خودی خود باعث میشود که ارزش گذاری مبتنی بر NPV با برآورد اصلی پروژه تفاوت اساسی داشته باشد.
  2. به برخی از پروژه ها ممکن است خارج از پروژه برنامه ریزی شده جریانات نقدی دیگری در طول زمان اضافه شود و این باعث ایجاد جریانات نقدی اضافی برای پروژه می شود، که با این روش نادیده گرفته می شوند.
  3. در طول چرخه عمر یک پروژه مدیریت شرکت می تواند در واکنش به تغییرات جریان نقدی خروجی بازار هرگونه اقدامی که بر زمانبندی پیش بینی های پروژه اثر می گذارد را اعمال کند، که مشخصا می تواند هم برنامه های زمانبندی ومیزان جریانات نقدی پیش بینی شده را تغییر دهد که اینکار منجر به تغییر برآورد NPV خواهد شد.

جمع بندی

ارزش فعلی خالص (NPV) به تحلیلگران امکان ارزشگذاری پروژه ها و مقایسه آن ها برای سرمایه گذاری را میسر می کند. در واقع محاسبه NPV می تواند بیانگر مناسبی برای سودسازی شرکت ها در طول زمان باشد. در مقاله بعدی به موضوع «چرا تحلیل IRR در سرمایه گذاری اهمیت دارد؟» می پردازیم.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.