همینطور که در تصویر میبینید، الگوی چکش با دایره آبی مشخص شده است. این نوع الگو عموما بهعنوان سیگنال معکوسشدن روند درنظر گرفته میشود. اما بدون یک کندل تاییدیه بعدی، این الگو میتواند سیگنال اشتباه را صادر کند. در این مورد خاص، سیگنال ورود زمانی صادر میشود که کندل تاییدیه در مقداری بالاتر از سطح بستهشدن کندل چکش بسته شود. این سازوکار میتواند نشاندهنده یک روند صعودی قویتر و تاییدیهای برای الگوی چکش تلقی شود.
معاملهگران اغلب به دنبال چندین سیگنال برای انجام یک معامله معتبر هستند مانند اندیکاتورها، الگوهای شمعی، پرایس اکشن و اخبار. اما برای این مقاله ما بخشهای مختلف استراتژی را از یکدیگر تفکیک کردیم تا بتوانیم راحت تر به آنها بپردازیم.
بهترین استراتژی الیمپ ترید در سال 2019
مطمئنا شنیده اید که می توان با تجارت در باینری آپشن پول زیادی صاحب شد. صحیح است. اما متاسفانه آنقدر ساده نیست. حتی برخی شما را وادار می کنند تا باور کنید که این کار بسیار ساده است. بسیاری از افردی که بدون آگاهی وارد می شوند هزینه گزافی می پردازند. بسیاری از دلال ها فقط به دنبال پول شما هستند. پس چطور می توان از این راه پول دراورد. آنچه در این مقاله می خوانید به عنوان بهترین استراتژی الیمپ ترید شناخته می شود.
- 1. 1. استراتژی مدیریت پول
- 2. 2. استراتژی های تجارت
- 3. 3. استراتژی بهبود و تحلیل
- 4. نتیجه گیری
آشنایی با الیمپ ترید
اگر هنوز با این روش کسب درآمد اینترنتی آشنایی ندارید؛ می توانید با مطالعه این صفحه اطلاعات عمومی خود را در خصوص این پلت فورم معاملاتی پر سود افزایش دهید.
ابتدا باید بدانید این روش تجارت قانونی است و برای پول درآوردن باید تجارت را بشناسید. پس باید برای این کار یک استراتژی داشت. با استراتژی می توان پول درآورد و ضرر را کاهش داد. با استراتژی می توانید از تکیه بر شانس پول بیشتری دربیاورید. بسیاری از افراد به دنبال مهارت در باینری آپشن هستند. طبق تخمین ها تنها 5% افراد شرکت کننده در این تجارت سود می کنند و بیشتر آنها پول خود را از دست می دهند. اگر تجربه ای در این زمینه ندارید باید زمان بگذارید و قبل از سرمایه گذاری اصول را بیاموزید. همچنین بدانید که 5% از کل مردم دنیا افراد زیادی هستند پس می توان از این تجارت پول بدست آورد. پس بهترین استراتژی های Olymp trade برای سودآوری چیست؟
راهبردهای عملی ای وجود دارند که توسط تاجرین استفاده می شوند. باید با این استراتژی ها آشنا شوید. ما به دنبال اشنایی شما با بهترین استراتژی الیمپ ترید هستیم. در این مقاله ما بهترین استراتژی های الیمپ ترید را بررسی می کنیم که در تجارت باینری آپشن استفاده می شوند. باید بیان کرد که تلاش می کنیم مفاهیم این راهبردها را به شما بیاموزیم و عملکرد این استراتژی ها واقعا بستگی به شرایط بازار دارد. این استراتژی ها به سه دسته تقسیم می شود:
- مدیریت پول
- تجارت
- تحلیل و بهبود
اگر تازه کار هستید این استراتژی ها طبق ترتیب بالا استفاده می شوند. باید از راهبرد مدیریت پول استفاده کنید تا سرمایه شما تمام نشود. استراتژی های تجارت راهبردهای کاربردی بازار هستند، استراتژی تحلیل و بهبود تضمین می کنند راهبرد انتخابی شما سودآور است.
1. استراتژی مدیریت پول
این گزینه، جز موارد جدا نشدنی بهتری استراتژی الیمپ ترید است به عبارتی این راهبرد الزامی است. این استراتژی به شما کمک می کند تا پول بیشتری بدست آورید و ریسک را کم کنید. این راهبرد به دو صورت استفاده می شود:
مدیریت خطر
به عنوان یک تازه کار به راهبرد خود اعتماد ندارید و متاسفانه “آزمایش” تنها راه برای اثبات راهبرد است. باید در برخی از پلتفورم ها از پول واقعی استفاده کنید و در این موقعیت ممکن است ضرر کنید. سیستم کلی یک سیستم مدیریت خطر است که در بین تاجران مشهور است. طبق این سیستم شما باید کمتر از 5% پول خود را سرمایه گذاری کنید زیرا ممکن است تمام پول خود را از دست بدهید.
افزابش موجودی حساب الیمپ ترید
سامانه اکسچنج 98، جهت رفاه حال کاربران خود، امکان شارژ حساب الیمپ ترید به صورت مستقیم با پرداخت ریالی را فراهم کرده است. برای شارژ حساب اینجا کلیک کنید.
یک روش دیگر استفاده از گزینه ها در تجارت ها است. فرض کنید با گزینه 1 دقیقه ای کار می کنید. در 30 دقیقه می فهمید که پیش بینی شما درست نیست برای کاهش ضرر می توانید از گزینه put استفاده کنید. در این موقعیت می توانید یک خرید را ببرید و دیگری را ببازید یا هردو را ببرید. باختن هر دو گزینه در این روش صفر است. فرض کنیم پیشنهاد شما 90% سود در هر دو تجارت است و شما 10% پول گذاشته اید. اگر یک تجارت را ببرید در برد 190 دلار و در باخت 100 دلار درامد دارید. اگر هردو را ببرید در هرو تجارت 190 دلار بردید.
ترکیب
ترکیب با باقیمانده حساب شما سروکار دارد اما اگر بردید از آن استفاده کنید تا شانس برد را چندبرابر کنید. این مفهوم ساده است و طبق آن اگر برد شما ادامه داشت سهم خود را افزایش دهید. این سیستم همانند سیستم کلی با روند معکوس است. برای این سیستم یک مثال می زنیم.
فرض کنید 2000 دلار دارید و یک هفته کار می کنید. یک تجارت 5 هفته ای قرار می دهید با استفاده از این روش حدود 1000 دلار در خطر است و با فرض برد تمام تجارت ها، شما 90% سود می کنید و هفته را با سود 2900 به پایان می برید. در هفته بعد این راهبرد را استفاده می کنید و در هر تجارت از 290 استفاده می کنید و در پایان هفته 4205 دلار به دست می آورید. در این روش باید یک استراتژی کارآمد بیابید.
2. استراتژی های تجارت
دومین بخش از بهترین استراتژی الیمپ ترید، “استراتژی های تجارت” نام دارد. بهترین راهبردهای تجارت ساختارهایی هستند که در هنگام تجارت استفاده می کنید. همانطور که گفتیم باید همواره برنامه داشته باشد. این راهبردها به شما کمک می کنند تا تصویری از تجارت خود داشته باشید.
دارایی ها/ابزارها
می توانند شاخص ها، ارزها و سایر دارایی ها باشند. می توانید از آنها برای تجارت استفاده کنید. اگر تازه کارید با بورس آغاز کنید. اطلاعات بورس بسیار زیاد وجود دارد. اگر چیزی را نمی فهمید راه های ساده را برای درک آن امتحان کنید. راهبردهای تجاری به سه مقوله تقسیم می شوند:
- محافظه کارانه بلند مدت
- نیمه مدت
- پرخاشگرانه
محافظه کارانه بلند مدت
این راهبرد منتظر یک نشانه است تا از مدیریت پول برای سودآوری استفاده کند. سپس این روند را دنبال می کنید تا سود آوری کنید. این روش برای تازه کارها خوب است. این راهبرد به شما اجازه می دهد به تدریج سرمایه خود را افزایش دهید. این بخش از بهترین استراتژی الیمپ ترید ویژه شماست که تجربه کافی در این بازار ندارید. این راهبرد به شما کمک می کند تا تجربه کافی را برای تفسیر صحیحی بازار به دست آورید.
به عنوان مثال به نمودار زیر نگاهی بیندازید. این یک مورد عالی برای استفاده از آخرین دو نقطه ZigZag است. شما می توانید یک فیلوناچی بین آن دو رسم کنید.
خط فیبوناچی خود را از نقطه یک به نقطه دو برای روند نزولی و از نقطه دو به یک (برعکس) برای روند صعودی رسم کنید. بنابراین هدف سطح پیش بینی (Target) برابر 161.8 است.
نشانه خوب بین 50-88.6 است و دنبال کردن روند در 2 مناسب است. برای بدست آوردن بهترین مکان باید منتظر باشید تا عامل ها با هم تلاقی داشته باشند. همچنین توجه کنید که زمان مناسب بین 5 تا 20 دقیقه است. می توانید از مدیریت پول برای افزایش سود استفاده کنید. اگر دور اول بردید پیشنهاد می کنیم دیگر امتحان نکنید.
محافظه کارانه نیمه مدت
مدت این راهبرد از استراتژی قبلی کمتر است و تجارت های بیتشری در طول روز انجام می دهد. این استراتژی به شما کمک می کند در طول تجارت احساسات را نادیده بگیرید.
بسیاری از جنبه های این راهبرد با راهبرد بلند مدت مشابه هستند. چند تفاوت اما وجود دارد:
- شما می توانید در 127 یا 168.1 ترید کنید.
- قیمت باید در منطقه قرمز باشد.
- بین 4 تا 6 ترید در روز توصیه می شود. پیشنهاد ما این است که اگر سه ترید را بردید، هر 6 ترید را انجام ندهید.
بیشتر از 6 دقیقه با سطح 127 تجارت نکنید. معمولا سطح 127 سطح ثبات است معمولا در این سطح خریداران قیمت را افزایش می دهند. سعی کنید از راهبرد 5 دقیقه ای باینری آپشن استفاده کنید. دقت کنید که حتما از مدیریت پول استفاده کنید.
استراتژی پرخاشگرانه
این راهبرد ریسک بالا و سود بالایی دارند. اگر تازه کار هستید از این روش استفاده نکنید. اگر به شکل نگاه کنید 9 فلش مشخص شده را می بینید.
اکنون پارامترهای شاخص زیگزاگ 2 و 1 و 1 را جابجا کنید. توجه کنید که می توانید 41 راهبرد کوتاه مدت را ببینید. اما این روش ریسک بالایی دارد.
خط فیبوناچی (آبی) از نقطه 1 تا نقطه 2 کشیده شده است. نقاط 1 و 2 به ترتیب زیاد و کم را نشان می دهند. تنها کاری که باید بکنید این است که منتظر باشید تا این خط دوباره تشکیل شود که می تواند شکل شمع کامل یا فیتیله آن را تشکیل دهد.
به جعبه سفید (3) و شمع سبز زیر آن توجه کنید. مواظب باشید و منتظر نشانه ای باشید که در آن زمان این شمع در همان جهت با شمع قرمز همراه باشد. شمع قرمز نزدیک در زیر شمع سبز بسته می شود اگرچه وارد چارت مقادیر سطح 6 نمی شود. این شمع را به عنوان اولین شمع خروج در نظر بگیرید. این شمع با مسطتیل آبی مشخص شده است. قبل از بسته شدن این شمع PUT را به مدت 10 ثانیه وارد کنید. توجه کنید که شمع بعدی نشانه بدبینانه است و احتمال آن 90% است. عمل PUT بر روی چارت با 3PUT مشخص است. شمع بعدی نزدیک سطح 100 فیبوناچی است اگرچه به سطح 127 نمی رسد.
این به این معنی است که در سطح پایین روند فعلی تمام می شود. 10 ثانیه قبل از اتمام شمع، PUT را وارد کنید زیرا ممکن است با چند شمع بدبینانه همراه شود. این شمع ها می توانند به سطح 161.8 فیبوناچی برسند. این عملکرد با 1PUT در چارت مشخص است. شمع بدبینان در آخر به سطح 161.8 فیبوناچی و سطح 8 چارت می رسد و همچنین وارد منطقه قرمز می شود. اکنون باید CALL را انجام دهید. در شرایط نرمال هر چرخه قیمت در 3 نقطه دارای تجارت 3ITM است. شما باید به حس خود اعتماد کنید. اگر حس خوبی به آن ندارید بهتر است این نشانه را نادیده بگیرید و منتظر نشانه بعدی باشید.
تاجرین باتجربه بین اعتماد و ترس تعادل برقرار می کنند. مقدار زیاد از هرکدام مضر است. این امر بهترین استراتژی تجارت باینری آپشن است. می توانید این استراتژی را طبق این مراحل و قوانین ملکه ذهن خود کنید.
متاسفانه این استراتژی ها برد شما را در تجارت تضمین نمی کنند. در اینجاست که باید از تحلیل ها و استراتژی های بهبود استفاده کنید. این تحلیل ها استراتژی های تجارت را بهبود می بخشند. اگر بتوانید این دو رکورد را با هم ترکیب کنید بهترین استراتژی شخصی را بدست خواهید آورد و مطمئنا در تجارت الیمپ ترید سود می کنید. در ادامه به بررسی سه قانون استراتژی شمع این تحلیل ها و استراتژی ها می پردازیم.
3. استراتژی بهبود و تحلیل
این راهبرد احساس نگرانی و شک را در سرمایه گذاری Olymp trade کاهش می دهد. سه مقوله برای این استراتژی وجود دارد:
راهبرد عملکرد کلی
با سلامت شرکت سروکار دارد و این برای شما به دلیل انتخاب کالا مهم است. چنین فاکتورهایی به عملکرد شما در بازار و سرمایه کمک می کنند. این استراتژی برای تازه کارها خوب است می توانید آن را با راهبرد بلند مدت ترکیب کنید. هراتفاقی که برای شرکت بیفتد در سرمایه این شرکت مشهود است. چنین مشاهداتی برای تاجران بلند مدت مناسب است و این راهبرد یک راهبرد پشتیبان برای تجارت بلند مدت هم است و اگر تاجر پر ریسکی باشید بیشتر به شما کمک می کند.
راهبرد تحلیل فنی
شامل تحلیل بازار و شاخص ها برای پیش بینی است. این استراتژی بر نوسان ها تمرکز دارد و به دو شیوه می توان از آن استفاده کرد:
الگو
الگوها یکی از پرنوسان ترین راهبردها هستند. اگر الگوی خاصی در آینده مشاهده شود می توان روند دارایی را پیش بینی کرد. اما ممکن است این الگوها گیج کننده باشند. ولی این راهبرد برای تازه کاران مناسب است و می توانند از آن برای تجارت استفاده کنند.
شاخص
شاخص یکی از ساده ترین راهبردها هستند. شاخص هایی مانند MADC،ADX و CCI برای فراهم کردن نشانه ها استفاده می شوند. این شاخص ها تنها احاتمال سود را ارائه می دهند و می توان از آنها به عنوان مرجعی برای تصمیم گیری و تست روش ها استفااده کرد. اگر این شاخص ها نشانه مشابه داشتند می توانید امیدوار باشید که تجارت شما سودمند خواهد بود اما هیچگاه به آنها اعتماد کامل نکنید.
راهبرد مبتنی بر رویه
این یک استراتژِی فنی و پیشرفته است و شامل حفظ تب هایی در چارت تجارت می شود. این راهبرد بسیار نوسان دارد ولی می توانید از آن با استراتزی های تجارت استفاده کنید. همچنین می توانید از نرم افزارهای تحلیل مانند ترند چنل (Trend Channels) استفاده کنید که به شما اجازه می دهد تا قیمت های اوج را با خط مشخص کنید و اساس تحلیل خود را شکل دهید. این خط ها حیطه های مختلف را در یک زمان نشان می دهند.
این راهبرد برای تاجران ریسک پذیر مناسب است و خط ها می توانند موازی، واگرا یا همگرا باشند و بهترین صورت همان موازی است. برای انجام تحلیل تنها باید زمان مناسب را بیابید. برای این کار ابتدا باید صبر کنید تا خطوط حرکت کنند. نقطه و زمان را مشخص کنید و فرض کنید چارت زمان بخصوصی را برای رسیدن به نقطه در نظر می گیرد. معمولا تاجران یک گزینه 60 دقیقه ای را در نظر می گیرند. زمان بندی بسیار مهم است و باید زمان تجارت را هماهنگ کنید. به هر حال، منتظر باشید که موقعیت های اوج در هر دو طرف وجود دارند. استراتژی رویه یکی از بهترین راهبردها است.
نتیجه گیری
همانا اگر امید زیادی برای تجارت دارید کارهای زیادی باید انجام دهید. برخلاف سایر بررسی ها، به نظر ما باید همیشه یک استراتژی برای خود داشته باشبید. اما تمرین این راهبردها همیشه مهم است و انتخاب راهبرد به تجربه و مهارت شما بستگی دارد. در نهایت باید گفت که از این سه راهبرد، راهبرد مناسب خود را بیابید و شروع به تجارت کنید. این سه راهبرد به این معنی است که تاجرین می توانند از نرکیب آنها استفاده کنند. اما اگر موفق شدید همیشه نیاز به تمرین دارید تا بتوانید طبق شرایط از یک راهبرد استفاده کنید و فرمولی را برای تجارت خود ایجاد کنید. گزینه های زیادی برای تجارت وجود دارد که می توانید آنها را مطالعه کنید و مهارت خود را بالا ببرید. بهترین استراتژی های الیمپ ترید را به شما معرفی کردیم حال فرصت تمرین است!
موفق باشید
نقطه ورود به معامله را چگونه تعیین کنیم؟ معرفی سه استراتژی برای ورود
نقطه ورود به بازار فارکس، سطح یا قیمتی است که در آن یک معاملهگر وارد معامله خرید یا فروش میشود. تصمیمگیری در مورد نقطه ورود در فارکس به دلیل اینکه متغیرهای ورودی فراوانی بازار را به حرکت درمیآورند، بسیار پیچیده است. در این مقاله قصد داریم نحوه پیدا کردن نقطه ورود مناسب و راهکارهای آن را شرح دهیم:
برای ورود به فارکس میتوانید از روشهای زیر استفاده کنید.
چه زمانی بهترین زمان برای ورود به یک معامله فارکس است؟
بهترین زمان برای ورود به یک معامله به استراتژی و سبک معاملاتی شما وابسته است. برای مشخص کردن زمان ورود به معامله، چندین روش و رویکرد متفاوت وجود دارد. ما در اینجا تنها به سه مورد از آنها که اکثر معاملهگران از آن استفاده میکنند، میپردازیم.
استراتژی شماره یک:
کانالهای روند
خطوط روند ابزارهایی فاندامنتال هستند که توسط تحلیلگران تکنیکال مورد استفاده قرار میگیرد تا سطوح حمایت و مقاومت را شناسایی کنند. در مثال زیر قیمت یک حرکت صعودی را با توجه به سقفهای بالاتر و کفهای بالاتر نشان میدهد. این نشان دهنده یک روند است که در آن معاملهگران در نقاط حمایتی اقدام به خرید کرده و در نقاط مقاومت اقدام به برداشت سود میکنند. هنگامیکه قیمت این سطوح کلیدی مقاومتی یا حمایتی را میشکند، معاملهگران باید منتظر یک بریک اوت یا تغییر در روند باشند.
استراتژی شماره ۲:
الگوهای شمعی
الگوهای شمعی، ابزار بسیار قدرتمندی برای پیدا کردن نقاط و سیگنال های ورود در فارکس هستند که توسط اکثر معاملهگران استفاده میشوند. الگوهایی مانند کندل پوششی (اینگولف) و یا الگوی ستاره دنباله دار اغلب توسط معاملهگران باتجربه استفاده میشود. در مثال زیر الگوی کندل چکشی را میتوان مشاهده کرد. همانطور که میبینید نقطه ورود پس از مشاهده کندل تایید خواهد بود.
تشخیص الگوی چکش یا هر الگوی کندلی دیگر نمیتواند به تنهایی سیگنال ورود به معامله تلقی شود. شما باید منتظر یک کندل تاییدی باشید تا به شما سیگنال ورود به معامله را بدهد. به عنوان مثال در تصویر بالا شما بعد از مشاهده الگوی چکش وارد معامله نمیشوید بلکه صبر میکنید تا کندل بعدی تغییر روند را تایید کند و سپس وارد معامله میشوید. این کار باعث کاهش ریسک معاملات و افزایش احتمال موفقیت شما میشود، اگرچه ممکن است با این روش، مقداری سود شما کاهش یابد.
همینطور که در تصویر میبینید، الگوی چکش با دایره آبی مشخص شده است. این نوع الگو عموما بهعنوان سیگنال معکوسشدن روند درنظر گرفته میشود. اما بدون یک کندل تاییدیه بعدی، این الگو میتواند سیگنال اشتباه را صادر کند. در این مورد خاص، سیگنال ورود زمانی صادر میشود که کندل تاییدیه در مقداری بالاتر از سطح بستهشدن کندل چکش بسته شود. این سازوکار میتواند نشاندهنده یک روند صعودی قویتر و تاییدیهای برای الگوی چکش تلقی شود.
معاملهگران اغلب به دنبال چندین سیگنال برای انجام یک معامله معتبر هستند مانند اندیکاتورها، الگوهای شمعی، پرایس اکشن و اخبار. اما برای این مقاله ما بخشهای مختلف استراتژی را از یکدیگر تفکیک کردیم تا بتوانیم راحت تر به آنها بپردازیم.
استراتژی شماره سه
نقاط شکست
استفاده از نقاط شکست یکی از پرکاربرد ترین ابزارها برای دریافت سیگنال ورود است که توسط معاملهگران استفاده میشود. این استراتژی شامل شناسایی سطوح کلیدی و استفاده از آنها به عنوان یک سیگنال برای ورود به معاملات است. تجربه در پرایس اکشن کلید موفقیت در استفاده از استراتژی نقطه شکست است. مبنای معامله بر اساس نقطه شکست قیمتهایی است که فراتر از سطوح مشخص شده برای مقاومت و یا حمایت حرکت میکنند.
سادگی استفاده از این استراتژی آن را به یکی از مناسبترین استراتژیها برای معاملهگران تازهکار تبدیل کرده است. مثال زیر یک سطح کلیدی حمایت (خط قرمز) را نشان میدهد که پس از آن یک شکست رخ میدهد و باعث افزایش قیمت دارایی میشود. نقطه ورود جایی است که قیمت، سطح حمایتی را میشکند. در سایر موارد، معاملهگران باید به دنبال کندل تایید بعد شکسته شدن سطح کلیدی باشند.
اندیکاتورهای محبوب برای شناسایی نقاط ورود
محبوبترین اندیکاتورهای ورود با استراتژی معاملاتی اتخاذ شده ارتباط مستقیم دارند. عموما از اندیکاتورها برای تایید استراتژی ورود استفاده میشود. جدول زیر برخی از بهترین اندیکاتورها و همچنین نحوه استفاده از آنها را نشان میدهد.
کاربرد
اندیکاتور
این اندیکاتور نقاط اشباع خرید و اشباع فروش را مشخص میکند. بیشتر در بازارهای نوسانی و رونددار موثر است
با استفاده از چند اندیکاتور میانگین متحرک (یکی طولانی مدت و دیگری کوتاه مدت) به دنبال نقاط برخورد این اندیکاتورها برای تعیین سیگنال ورود هستیم.
(Moving Average (MA
بهترین عملکرد را در بازارهای نوسانی و رونددار دارد. نقطه تقاطع این اندیکاتور برای ورود در جهت جهت روند استفاده میشود.
فراکتال چیست | اندیکاتور فراکتال | استراتژی معاملاتی فراکتال
فراکتال fractals یک ساختار هندسی است که در آن هر جزء دقیقا مانند کل ساختار است به عبارت دیگر این ساختار از تکرار الگو های مشابه تشکیل شده است که در نهایت یک ساختار مرجع به شکل خود تشکیل میدهند. نمونه فراکتال ها در طبیعت بسیار زیاد است به عنوان مثال دانه های برف از الگوهای تکراری تشکیل شده به طوری که اگر با دقت به دانه برف نگاه کنید متوجه خواهید شد که این ساختار از جزء های مشابه هم تشکیل شده است. یا در یک شاخه از کلم بروکلی هر جزء کاملا مشابه خود کلم بروکلی است.
شکل فراکتال چیست ؟ یک نمونه از فراکتال به شکل زیر است :
معنی فراکتال در فارکس چیست
تایم فریم فراکتال: نمونه فراکتال ها در بازارهای مالی و بخصوص در چارت قیمت ها دیده میشود به این صورت که الگوهای قیمتی تکراری در تمام تایم فریم های مختلف قابل مشاهده است. همین امر که تمامی استراتژی ها و الگو های قیمتی و اندیکاتور ها در تمام تایم فریم ها به طور یکسان عمل میکنند نشانه ایی از وجود فراکتال ها در بازار فارکس است.
فراکتال یعنی چی : نمونه بارز وجود فراکتال در فارکس در بحث موج شماری الیوت به طور واضح قابل مشاهده است به گونه ایی که در درون هر موج از سیکل های صعودی یا نزولی، سیکل های صعودی یا نزولی دیگر وجود دارد.
به مثال زیر که یک سیکل صعودی 5 موج در بحث موج شماری الیوت است دقت کنید:
در شکل بالا که یک سیکل کامل صعودی از موج 1 تا موج 5 در تایم فریم روزانه است، اگر موج 1 و 2 را در یک تایم پایین تر یعنی تایم فریم 4 ساعته بررسی کنیم مجددا یک سیکل صعودی کامل از موج 1 تا موج 5 را درون آن مشاهده خواهیم کرد. مطابق شکل زیر :
آموزش اندیکاتور فراکتال | Fractals indicator
اهمیت فراکتال در بازارهای مالی به قدری است که برای آن اندیکاتور هایی جهت شناسایی سریع و سیگنال یابی بطراحی شده است. برای اجرای اندیکاتور فراکتال بر روی چارت خود مسیر زیر را انجام دهید : سربرگ insert سپس شاخه ی اندیکاتورها ، در مجموعه ی Bill williams بر روی اندیکاتور فراکتال کلیک کنید.
اندیکاتور ویلیامز فراکتال با یافتن الگو های بازگشتی 5 کندلی میتواند سیگنال خوبی از پایان یک روند و شروع روند جدید بدهد.
الگوی فراکتال بازگشتی صعودی و الگوی فراکتال بازگشتی نزولی
در الگوی صعودی میبایست در ساختار 5 کندلی، کندل سوم از سایر کندل ها کف قیمتی پایین تری ساخته باشد و از سوی دیگر دو کندل اول نزولی و دو کندل آخر صعودی باشد، تشکیل شدن این فراکتال در چارت قیمت میتواند سیگنالی از شروع روند صعودی در آینده باشد.
از طرف دیگر در فراکتال نزولی میبایست کندل سوم از سایر کندل ها سقف قیمتی بالاتری ساخته باشد و دو کندل اول صعودی و دو کندل آخر نزولی باشد. پیشبینی میشود بعد از تشکیل این فراکتال، بازار روند نزولی را در پیش خواهد داشت. حال باید منتظر کندل ششم باشیم تا نتیجه ی نهایی را مشخص کند.
مطابق عکس زیر که ساختار 5 کندلی صحیح دید فراکتالی را نشان میدهد:
در نرم افزار متاتریدر 4 با فعال کردن این اندیکاتور، پیکان های جهت دار در چارت قیمت ظاهر میشود به طوری که پیکان ها به سمت بالا روی فراکتال نزولی و پیکان های به سمت پایین زیر فراکتال های صعودی نمایان خواهد شد.
استراتژی معاملاتی با اندیکاتور فراکتال
فراکتال در تکنیکال چیست : همانطور که توضیح داده شد نحوه سیگنال گیری از اندیکاتور فراکتال بسیار راحت و آسان است اما بهترین استراتژی برای ورود به معاملات با استفاده از این اندیکاتور به اینگونه است که :
برای ورود به معاملا خرید در فراکتال های صعودی باید فراکتال صعودی (کندل ششم) از فراکتال صعودی قبلی (کندل سوم) بالاتر بسته شود ، یا به عبارت دیگر کندل ششم در فراکتال جدید از کندل سوم در فراکتال صعودی قبل بالاتر بسته شود.
برای ورود به معاملات فروش با استفاده از اندیکاتور فراکتال نیز :
باید فراکتال نزولی جدید (کندل ششم) از فراکتال نزولی قبل (سه قانون استراتژی شمع کندل سوم) پایین تر بسته شود یا به عبارت دیگر کندل ششم در فراکتال جدید از کندل سوم در فراکتال نزولی قبل پایین تر بسته شود. مطابق عکس زیر که کندل ششم در حالت صعود ، ادامه روند صعودی را تایید میکند و همچنین کندل ششم در حالت نزول ، ادامه روند نزولی را تایید میکند :
همانطور که در عکس بالا مشخص است ، کندل ششم با breakout از کندل سوم ادامه ی روند را تایید میکند و نقطه ی ورود به معامله است.
البته باید در نظر داشت که ورود به معاملات فقط با استفاده از اندیکاتور فراکتال میتواند با ریسک همراه باشد، قبل از انجام معامله با این اندیکاتورها باید حتما سایر شرایط پرایس اکشن فراکتالی را برای ورود به یک معامله سالم در نظر بگیرید.
پرایس اکشن فراکتالی چیست
اندیکاتور فراکتال فارکس از 5 کندل برخوردار است. این کندل ها به معامله گران نشان می دهند که چه زمانی قیمت تلاش کرده است روند صعودی داشته باشد یا به سمت نزول حرکت کرده است. در اصل فراکتال صعودی وقتی تشکیل می شود که بر روی نمودار، یک کندل در سمت راست و چپ خود، دو کندل با سقف پایین تر را نشان دهد.
در حالی که اندیکاتور فراکتال در تحلیل تکنیکال نزولی دقیقا برعکس فراکتال صعودی است. به گونه ای که وقتی تشکیل می شود، در سمت راست و چپ خود دو کندل با کف های بالاتر نمایش داده می شود. اما وضعیت کندل پنجم به چه صورت خواهد بود؟ کندل پنجم در الگوی فراکتال همیشه باید در حالت Close باشد.
علت این مسئله در آن است که وقتی کندل پنجم در حال تشکیل شدن است، قیمت ممکن است حرکت نموده و در الگو تغییری ایجاد کند. از این رو باید زمانی تصمیم به معامله در فارکس بگیرید، که کندل پنجم بسته شود و الگوی اندیکاتور فراکتال فارکس به حالت تثبیت برسد.
استراتژی معاملاتی فراکتال
فراکتال یعنی چه : شاخص فراکتال یک شاخص تجاری است که در تجزیه و تحلیل فنی مورد استفاده قرار می گیرد و برای شناسایی نقاط احتمالی روند معکوس در بازار استفاده می شود. این شاخص توسط یک معامله گر مشهور، بنام بیل ویلیامز توسعه یافته است، و بنابراین به عنوان شاخص فراکتال ویلیامز نیز شناخته می شود. ویلیامز شاخص فراکتال را در کتاب خود با عنوان ” آشوب تجاری ” ارائه کرد و خاطرنشان کرد که ایده وی برای این شاخص ریشه در نظریه آشوب ریاضی دارد. در ریاضیات، فرکتال ها اساساً هر نوع الگوی تکراری هستند. فرض شاخص فرکتال این است که می توانید الگوهای مکرر حرکت قیمت را که در بازه های زمانی مختلف معاملاتی (ساعتی، 4 ساعته، روزانه، هفتگی و غیره) رخ می دهد، تشخیص داده و به طور بالقوه از آن سودکافی ببرید.
استفاده از شاخص فراکتال در بورس در اصل به رسمیت شناختن یک الگو در عملکرد قیمت یک اوراق بهادار معامله شده است. پس از تشخیص الگو، معامله گران می توانند بسته به این که الگوهای فراکتالی صعودی یا نزولی باشد، خرید یا فروش کنند و به دنبال سود از معکوس شدن بازار باشند .یک الگوی فراکتال صعودی، یک معامله گر در انتهای شمعدان پنجم خرید می کند و سپس ممکن است سفارش توقف ضرر خود را درست در پایین ترین سطح الگوی فراکتال پنج شمعدانی قرار دهد.
نقطه ضعف مبادله شاخص فراکتال این واقعیت است که الگوهای فراکتال به طور مکرر در روند عادی حرکت قیمت رخ می دهند. بنابراین، این شاخص مستعد نشان دادن علائم اشتباه به معامله گران است. به همین علت تعداد معدودی از معامله گران به جای استفاده از آن در کنار سایر شاخص های فنی، فقط برای نشانگر معاملاتی به شاخص فراکتال تکیه می کنند. یکی دیگر از معایب تجارت الگوی فراکتال که باید درنظر گرفت این است که نقاط ایده آل کمتری از ورود به بازار را ارائه می دهند . به عنوان مثال؛ آغاز معامله خرید در پایان پنجمین شمعدان با الگوی صعودی فراکتال ممکن است منجر به خرید یک معامله گر در سطح بازار به میزان قابل توجهی بالاتر از پایین ترین سطح بازار شود. علاوه بر این، اگر معامله گر دستور توقف ضرر را در پایین ترین سطح الگوی فراکتال دهد، ضرر احتمالی معامله ممکن است مبلغ پولی باشد که به طور غیر قابل قبول زیاد است.
استراتژی فراکتال بیل ویلیامز :
اندیکاتور فراکتال چیست
همانطور که در شاخه ی اندیکاتورها در متاتریدر مشخص است اندیکاتور فراکتال یکی از 5 اندیکاتور زیر مجموعه ی اندیکاتورهای بیل ویلیامز میباشد. بر اساس استراتژی فراکتال بیل ویلیامز ، اندیکاتور فراکتال میبایست به همراه اندیکاتور تمساح یا alligator استفاده شود.
3 قانون استراتژی فراکتال بیل ویلیامز:
1- سیگنال خرید زمانی صادر میشود که : یک سیکل 5 کندلی فراکتال صعودی، بالاتر از دندان تمساح (خط قرمز اندیکاتور aligator) تشکیل شده باشد. در این حالت تریدرها میتوانند چند پیپ بالاتر از فراکتال صعودی سفارش خرید بصورت Pending Buy قرار دهند و منتظر فعال شدن پوزیشن باشند.
2- سیگنال فروش زمانی صادر میشود که : یک سیکل 5 کندلی فراکتال نزولی ، پایین تر از دندان تمساح (خط قرمز اندیکاتور aligator) تشکیل شده باشد. در این حالت تریدرها میتوانند چند پیپ پایین تر از فراکتال نزولی سفارش فروش بصورت Pending Sell قرار دهند و منتظر فعال شدن پوزیشن باشند.
3- هر گاه سیکل فراکتال ، بالاتر از دندان تمساح (خط قرمز اندیکاتور aligator) تشکیل شده باشد نـباید وارد پوزیشن SELL شوید.
هر گاه سیکل فراکتال، پایین تر از دندان تمساح (خط قرمز اندیکاتور aligator) تشکیل شده باشد نـباید وارد پوزیشن Buy شوید.
معنی فراکتال یا سیکل فراکتالی چیست؟
توجه داشته باشید که سیکل کامل اندیکاتور فراکتال از یک گروه پنج میله ای تشکیل می شود که در یک روند صعودی : دو کندل اولی سیکل بطور مشخص صعودی تشکیل میشود و دو کندل آخری بطور مشخص نزولی تشکیل میشود و کندل سوم که وسطی است بیشترین صعود را دارد که در مجموع یک سیکل فراکتالی را تشکیل می دهند.
تعیین حد ضرر یا SL به کمک اندیکاتور فراکتال:
برخی از معامله گران از اندیکاتور فراکتال برای تعیین حد ضرر یا SL پوزیشن های خود استفاده می نمایند. به عنوان مثال هنگامیکه معامله گر وارد یک پوزیشن خرید شده است می تواند آخرین فراکتال نزولی را به عنوان حد ضرر یا SL پوزیشن خود انتخاب نماید.
دقت اندیکاتور فراکتال چقدر است؟
نقطه عطف قابل توجه اندیکاتور فراکتال در تحلیل تکنیکال این است که این اندیکاتور در دسته ی الگوهای تأخیری (اندیکاتور lagging) قرار میگیرد. یعنی به طور قطع نمیتوانیم قبل از تشکیل پنجمین کندل یک فراکتال را به طور کامل تجسم کنیم!
چگونه از اندیکاتور فراکتال در تحلیل نمودار استفاده کنیم؟
هدف استراتژی شاخص ویلیامز فراکتال کشف نقاط معکوس (پایین و بالا) و علامت گذاری آن ها با فلش است. فرکتال های بالا و فرکتال های پایین شکل خاصی دارند. تنظیمات فراکتال ویلیامز به کاربران کمک می کند تا ازاین جهت به حرکت قیمت مطلع شوند. بیشتر از آن به همراه شاخص تمساح استفاده می شود و قوانین خاصی در مورد زمان ورود و خروج از معاملات دارد. یک سیگنال طولانی زمانی رخ می دهد که فرکتال از دندان تمساح بالاتر باشد.
یک سیگنال کوتاه زمانی اتفاق می افتد که فرکتال از دندان تمساح پایین تر باشد. ایده ای که شاخص را ایجاد می کند این است که رفتار قیمتی تکرار می شود و فراکتال ها می توانند بینشی از الگوهای تکرار را ارائه دهند. این شاخص بیشتر شبیه یک مدل پنج میله ای است. برای شناسایی نقاط معکوس احتمالی و تعیین جهت قیمت ایجاد شده است. معامله گران باید به دنبال پنج نوار قیمت پی در پی باشند که در آن نوار سوم بالاترین یا پایین ترین قیمت را نشان می دهد تا محاسبه ویلیامز فراکتال را تشخیص دهد.
نحوه استفاده از فراکتال در معاملات
بسیاری از معامله گران هنوز از شاخص فراکتال استفاده می کنند، اگرچه برخی از معامله گران آن را برای بازارهای امروزی قدیمی درنظر می گیرند.در واقع این یک استراتژی و ابزار حیاتی برای تعریف استراتژی های معاملاتی است و معامله گران می توانند از آن به شرح زیر استفاده کنند:
-برای تشخیص سطوح احتمالی توقف ضرر
– آن ها می توانند به عنوان سطوح حمایت و مقاومت عمل کنند
– برای شناختن فراز و نشیب ها
– سیگنال نقاط ورود بالقوه
– سطوح اصلاح فیبوناچی از آن ها استفاده می کند.
تحلیل فراکتال چیست
فراکتال ها ممکن است در کنار سایر شاخص های فنی مورد استفاده قرار گیرند. شما می توانید از استراتژی ویلیامز فراکتال به طریق مختلف استفاده کنید و هر معامله گر ممکن است تنوع آن را پیدا کند.
استفاده از اندیکاتور تمساح یک گزینه است و گزینه دیگر استفاده از سطوح فیبوناچی است. اگرچه برخی از افراد آموزش فراکتال را دوست دارند، اما برخی دیگر آن را دوست ندارند. اساسا این دو مورد برای تجارت موفق الزامی نیستند و معامله گران نباید منحصراً به این دو فراکتال وابسته باشند. شاخص فراکتال یکی از پنج شاخصی است که در سیستم معاملاتی بیل ویلیامز ایجاد شده است. با استفاده از شاخص تأیید، فراکتال ها را بر اساس استراتژی معاملاتی خود فیلتر کنید تا بتوانید به نحوه احسن در فرآیند معاملات خود آن ها را به کار ببرید و به کسب سود برسید.
کاربرد اندیکاتور فراکتال در تحلیل تکنیکال چیست
اندیکاتور فراکتال در تحلیل تکنیکال ( Fractals Indicator)، جزو اندیکاتورهای پرکاربرد برای معامله گران در بازار فارکس به شمار می رود. اندیکاتور فراکتال، به منظور تعیین نقطه ورود به معامله و خروج از معامله مورد استفاده قرار می گیرد. فراکتال در بازار فارکس بسیار الگوی پرتکراری بوده و به صورت پیکان های کوچک در بالا و پایین کندل ها نمایش داده می شود. با استفاده از این اندیکاتور، می توان نقطه اوج و ریزش را در نمودار فارکس شناسایی نمود.
اهمیت اندیکاتور فراکتال در تحلیل تکنیکال
آشنایی و معرفی اندیکاتور فراکتال برای تمام معامله گرانی که در بازار فارکس فعالیت می کنند، حائز اهمیت است. این اندیکاتور از الگوی شمعی پیروی نموده ونقاطی که احتمال برگشت بازار به شرایط مطلوب را دارد، تعیین می کند. در اصل معامله گران با استفاده از اندیکاتور فراکتال به دنبال آن هستند که جهت حرکت بازار به سمت قیمت مناسب را شناسایی نمایند.
کاربرد معامله با فراکتال در فارکس
آموزش معامله با اندیکاتور فراکتال در بازار فارکس، به سه دلیل عمده توسط معامله گران انجام می شود. در اصل این سه دلیل را باید کاربردهای اصلی فراکتال به شمار آوریم. از جمله:
- تعیین حد زیان معامله در فارکس
- تحلیل تایم فریم های چندگانه برای انجام معامله
- استفاده از تئوری آشوب
معامله گرانی که در فارکس از اندیکاتور فراکتال در تحلیل تکنیکال استفاده می کنند، می توانند حد زیان را در این اندیکاتور تعیین نمایند. برای این کار تنها کافیست آخرین فراکتال نزولی را به عنوان حد زیان در نظر بگیرید. زیرا فراکتال های نزولی بسیاری بر روی این اندیکاتور وجود دارد. از سوی دیگر می توان با استفاده از این اندیکاتور، اقدام به تحلیل تایم فریم های چندگانه نمود. بسته به اینکه معامله گران از تایم فریم های کوتاه مدت برای معاملات خود استفاده می کنند یا تایم فریم های بلند مدت، می توان از اندیکاتور فراکتال در تحلیل تکنیکال برای تحلیل این مسئله استفاده کرد. در نهایت نیز باید به تئوری آشوب بیل ویلیامز اشاره کنیم که فراکتال یکی از 5 اندیکاتور این تئوری به شمار می رود.
پرایس اکشن چیست؛ آموزش معامله با Price Action
پرایس اکشن (Price Action) به یکی از شیوههای معاملهگری گفته میشود که تریدر تنها بر مبنای دادههای قیمتی و الگوی کندلها سه قانون استراتژی شمع خرید و فروش میکند. توجه به اخبار فاندامنتال یا استفاده از اندیکاتورهایی که دادههای ورودی آنها قیمت و حجم معاملات است، در پرایس اکشن مورد استفاده قرار نمیگیرد.
معاملهگران پرایساکشن در این روش بر روی نمودار قیمتی سادهای تحلیل خود را انجام میدهند و این تکنیک به آنها اجازه میدهد تا حرکات زنده و واقعی قیمت را دنبال کنند. شناسایی سطوح و نواحی عرضه (Demand) و تقاضا (Supply)، وضعیت کندلها در نقاط بحرانی و چینش متوالی کندلها از جمله مباحث مهمی هستند که تریدرهای پرایس اکشن باید با آنها آشنا باشند.
نمونهی از یک چارت ساده بدون اندیکاتور که در پرایس اکشن استفاده میشود – محدودههای حمایت و مقاومت مشخص شدهاند
نمونهای از یک چارت نسبتا شلوغ که از اطلاعات زیادی اشباع شده است و تمرکز معاملهگر را بر هم میزند
براساس سایت اینوستوپدیا، نکات کلیدی پرایس اکشن شامل موارد زیر میشود:
- پرایس اکشن به نوسانات قیمت که در یک بازه زمانی بر روی نمودار رسم شده، اشاره دارد.
- برای مشخص کردن روندهای قیمتی در پرایس اکشن برای معاملهگران، میتوان دیدگاههای مختلفی را اعمال کرد.
- الگوهای نموداری از پرایس اکشن به دست میآیند. همچنین ابزارهای تحلیل تکنیکال مانند میانگین متحرک که از آنها برای پیشبینی در آینده استفاده میشود، با استفاده از پرایس اکشن محاسبه میشوند.
پرایس اکشن به معاملهگر چه میگوید؟
همانطور که گفته شد، دادههای خام قیمتی مبنای دادههای پرایس اکشن است که میتوان آن را در قالبهای مختلف نموداری مانند شمع ژاپنی (کندل استیک) به کار گرفت. نمودار کندل استیک به دلیل نمایش گرافیکی مناسب نوسانات و حرکات قیمتی، به همراه نمایش دادههایی چون ارزش باز، بسته، بالاترین و پایینترین به محبوبیت بالایی بین معاملهگران دست یافته است. الگوهای شمعی هارامی، انگالفینگ و سه سرباز سفید نمونههایی از پرایس اکشنهای تفسیرشدهای هستند که معاملهگر حین مشاهده آنها میتواند تصمیمات معینی را اتخاد کند. الگوهای کندل استیک بسیاری وجود دارند که هر یک از آنها انتظارات خاصی را در تریدر به وجود میآورند.
الگوی مثلث صعودی
برای نمونه از یک مثلث صعودی که با خطوط روند بر روی نمودار یافت شده، میتوان برای پیشبینی یک شکست مقاومتی استفاده کرد. پرایس اکشن در این الگو به ما میگوید که خریداران چندین بار برای شکستن مقاومت تلاش کردهاند و هر بار قدرتمندتر از قبل ظاهر شدهاند.
چگونه از پرایس اکشن استفاده کنیم؟
پرایس اکشن همانند اندیکاتورهایی مثل MACD و RSI یک ابزار به شمار نمیآید و منبعی از دادههایی است که ابزارهای مختلف براساس آن ساخته شدهاند. معاملهگران نوسانی (Swing Trader) و تریدر روند (Trend Trader) بیشتر ترجیح میدهند با پرایس اکشن کار کنند تا تحلیل فاندامنتال و اندیکاتورها را برای تمرکز بر روی محدودههای حمایت و مقاومت و پیشبینی شکستها و تثبیتهای قیمتی رها کنند. حتی این تریدرها هم باید به عوامل دیگری از جمله حجم معاملات و تایمفریمهایی که از آن برای یافتن سطوح حمایت و مقاومتی استفاده کردهاند، توجه داشته باشند؛ چرا که میتواند بر روی درست بودن تحلیلهایشان تاثیر بگذارد.
معاملهگران برای اینکه تحلیل پرایس اکشن موفقی داشته باشند، باید حداقل با چند مفهوم اولیه مانند حمایت، مقاومت و خطوط روند آشنایی داشته باشند. همچنین انواع دیگر تحلیلهای پیشرفتهتری که بر مبنای پرایساکشن انجام میشود را نیز میتوانید در آموزش «چگونه با پرایس اکشن معامله کنیم» بخوانید:
- چگونه با پرایس اکشن معامله کنیم؛ آموزش تحلیل بالا به پایین
همچنین با مطالعه مجموعه در حال تکمیل آموزش تحلیل تکنیکال میتوانید اصول و پایههای مقدماتی آن را فرا بگیرید:
خطوط حمایت و مقاومت
معاملهگران در پرایس اکشن باید به دنبال سطوح و محدودههایی باشند که قیمت در مواجهه با آنها واکنش نشان داده است. به این محدودهها حمایت و مقاومت گفته میشود. خطوط حمایت و مقاومت پس از اینکه میشکنند، قابل تبدیل شدن به یکدیگر هستند. یعنی برای نمونه خط حمایتی که شکسته میشود، در ادامه سدی در برابر افزایش قیمت خواهد بود و به یک مقاومت تبدیل میشود. این خطوط را باید در تایمفریم مخصوص خود استفاده کرد، چرا که قیمت بسته شدن یا باز شدن در یک تایمفریم خاص میتواند شکسته شدن یا نشدن این خطوط را در آن تایم فریم تعیین کند. برای مثال استفاده از خطوط حمایتی که برای دوره زمانی هفتگی رسم شده، احتمالا در نمودار یک ساعته کارایی چندانی نخواهد داشت.
خطوط روند
شناسایی روند و یافتن خطوط روند از اولین کارهایی است که معاملهگر باید انجام دهد. اصطلاح «روند دوست شماست» که در بازارهای مالی از آن استفاده میشود، یکی از نکات مهمی است که معاملهگران باید به یاد بسپارند تا در هنگام ترید کردن با روند بازار نجنگند. خطوط روند که با اتصال کفها و سقفها به همدیگر ساخته میشوند، نقاط احتمالی برگشت روند (در صورت شکسته شدن) را مشخص میکنند تا در اولین شمعی که از خط روند عبور میکند، معاملهگر تصمیم به خریدن یا فروختن بگیرد.
الگوهای کندل استیک
آرایش به خصوص کندلها در کنار یکدیگر، معاملهگر را برای حرکت بعدی قیمت آماده میکند. در ادامه تعدادی از این الگوها و ویژگیهای آنها معرفی شده است.
مشخصات یک شمع (کندل)
ماروبزو (Marubozu) در این الگو سایهای از سمت بالا یا پایین بر روی بدنه شمع دیده نمیشود. فشار شدید خریداران (ماروبزو سبز) و فروشندگان (ماروبزو قرمز) از مشخصههای بارز این شمع است. این شمع اولین مرحله از شروع روند صعودی و نزولی در بازار است.
دوجی (Doji) زمانی شکل میگیرند که قیمت آغازین و نهایی یک شمع با هم برابر باشند. اندازه سایهها در دوجی متغیر است. این الگو نبرد میان خریداران و فروشندگان را نشان میدهد که هیچ یک از دو گروه بر دیگری برتری نیافتهاند. این الگو میتواند هم به صورت ادامهدهنده روند و هم بازگشت روند باشد.
هارامی (Harami) یکی از الگوهای بازگشتی که از دو شمع تشکیل شده است. کندل اول که شمع مادر نام دارد، بازار را به نقطه اوج یا نزول میرساند. کندل بعدی یک شمع دوجی است یا اینکه بدنه کوچکی دارد و درون بازه خرید و فروش شمع مادر تشکیل میشود.
پوششی (Engulfing) در این الگو دو شمع پشت سر هم قرار گرفتهاند که رنگهای متضادی دارند. این الگو به صورت بازگشتی است و بدنه شمع دوم، کندل اول را به صورت کامل در بر میگیرد. اینکه شمع پوششی چه تعداد از شمعهای قبلی را در بر میگیرد، قدرت الگو را نشان میدهد.
شروع به کار برای ترید با پرایس اکشن
معاملهگران پس از اینکه با مفاهیم اولیه آشنا شدند، باید نمودار خود را برای تحلیل کردن آماده کنند. خالی کردن نمودار از هر شکل، خط و اندیکاتور اضافهای برای هر چه سادهتر کردن آن، از لازمههای استفاده از پرایس اکشن در معاملات است.
نمودار بالا که قیمت بیت کوین را در ماه جولای ۲۰۱۹ نشان میدهد، برای تحلیل آماده است. در این تحلیل از نمودار شمعی استفاده شده و رنگ مشکی، بیانگر کندل نزولی و رنگ سفید بیانگر شمع صعودی است.
در ابتدا با رسم محدودههای مقاومت و حمایت (به ترتیب قرمز و سبز رنگ) بر روی نمودار، مناطقی را که قیمت به آنها واکنش نشان میدهد را تعیین میکنیم. با همین کار ساده میتوان در صورت شکسته شدن این محدودهها اقدام به خرید یا فروش کرد. با استفاده از الگوهای شمعی که تعداد آنها بسیار بیشتر از آن چیزی است که در این مطلب معرفی شد، میتوان وضعیت روانی بازار را در آن لحظه تحلیل کرد.
برای نمونه الگوی چکش که یک الگوی بازگشتی صعودی است، موفق عمل کرده و موجب رشد قیمت شده است. الگوی دوجی که پس از یک شمع سفید بزرگ ظاهر شده، عدم اطمینان را در بازار نشان میدهد و لزوم مشخص شدن شمع بعدی را بیش از پیش میسازد. الگوی کندل بازگشتی صعودی که کمترین قیمت آن (Low Price) نسبت به شمع قبلی پایینتر بوده و به صورت صعودی نیز بسته شده، از ورود به معامله پس از عبور قیمت از بالاترین قیمت آن (خط چین قرمز) حکایت دارد. الگوهای کندل استیک در این نمودار تنها به موارد گفته شده محدود نمیشود. برای همین آشنایی با این الگوها و نتایجی که از پس ظهور آنها در نمودار به وقوع پیوسته، برای کسانی که از پرایس اکشن استفاده میکنند ضروری است.
مزایا و محدودیتهای پرایس اکشن
تحلیل پرایس اکشن شخص به شخص میتواند متفاوت باشد. بارها اتفاق افتاده که دو معاملهگر با نگاه به حرکات قیمتی مشابه، به دو نتیجهگیری کاملا مختلف برسند. یکی از آنها شاید ادامه روند نزولی را پیشبینی کند و دیگری انتظار بازگشت روند را در آینده نزدیک داشته باشد. البته دوره زمانی که معاملهگر استفاده میکند، تاثیر فراوانی بر روی تحلیل او خواهد گذاشت؛ بطوریکه قیمت یک ارز دیجیتال میتواند در طول چند هفته به صورت نزولی باشد، اما در تصویر بزرگتر هر ماه رشد کرده باشد.
نکته مهم این است که الگوها همیشه بلافاصله درست از آب در نمیآیند و تحلیلگر باید برای سه قانون استراتژی شمع گرفتن تایید از الگو به آن فرصت کافی (نه زیاد و نه کم) بدهد. این نوع تحلیل نسبت به سایر شیوههای معاملهگر مزیتهایی هم دارد که از جمله آنها میتوان به سریع بودن و کاربردی بودن آن در هر بازاری اشاره کرد. در عین حال که بیشتر استراتژیهای پرایس اکشن ساده است، یادگیری و استفاده از آن در نمودارها نیازمند تمرین فراوان است. پرایس اکشن به تریدر اجازه خواهد داد تا نظم موجود بین خریداران و فروشندگان را از بینظمی بین دادههای قیمتی بیرون بکشد و بر سه قانون استراتژی شمع اساس آن حرکت بعدی را پیشبینی کند.
شما میتوانید با شرکت در دوره اطلس ارزدیجیتال، تحلیل تکنیکال را به صورت ویدیویی و با پشتیبانی اساتید باتجربه یاد بگیرید.
آموزش کندل شناسی و استراتژی های مبتنی بر کندل استیک
کندل استیک یا نمودار شمعی، یکی از انواع نمودارهای پر استفاده در تحلیل تکنیکال است که مشابه سایر نمودارها، تغییرات قیمتی سهام را نشان میدهد. کندل استیک برای اولین بار توسط ژاپنیها مورد استفاده قرار گرفت. از همین رو به آن نمودار شمعی ژاپنی نیز گفته میشود. تحلیلگران با یادگیری اصول کندل شناسی میتوانند از روی شکل کندل ها، رفتار فروشندگان و خریداران یک سهم را بررسی کنند. در تصویر زیر با اطلاعاتی که هر کندل استیک در بر دارد، آشنا میشویم.
هدف از بهکارگیری سیگنالهای کندل استیک یا نمودار شمعی این است که تا حد ممکن از احتمالات به نفع خود بهره ببرید. ما با بررسی کندلها بهدنبال گرفتن سیگنال برای ورود به سهم یا خروج از آن هستیم.
بهترین استراتژی خرید
بهترین استراتژی سرمایه گذاری این است که سهام ارزندهای را در پایینترین وضعیت خود بخرید. بالاترین و پایینترین قیمت هر سهم را میتوانیم با کشیدن سطوح حمایتی و مقاومت هر سهم در نمودار بلندمدت آن به دستآوریم. برای افزایش احتمال سودآوری در خرید سهام، میبایست به سهامی ورود کنید که خریداران بیشتری دارد. برای این کار بهتر است علاوه بر تحلیل تابلوی سهم به کمک دانش تابلوخوانی، به بررسی کندل استیک ها با استفاده از اصول کندل شناسی بپردازید.
افراد تمایل دارند سهم را در کف قیمتی خریده و در سقف قیمتی بفروشند. به کمک بررسی نمودارهای کندل استیک، نه به صورت قطعی، ولی به طور تقریبی میتوان به این هدف دست یافت.
سیگنال خرید با استفاده از کندل استیک
تحلیلگران با استفاده از اندازه بدنه و سایه کندل ها به بررسی، تحلیل و پیشبینی ادامه روند سهام میپردازند. سیگنالهای نمودار شمعی نشاندهنده یک تغییر احتمالی در جهت روند میباشند. میزان حضور خریداران، عامل مهمی در تعیین شدت این تغییر جهت خواهد بود.
در نمودار کندل استیک، هر کندل نشاندهنده اطلاعات قیمتی یک روز از ساعت ۹ تا ۱۲:۳۰ است. زمانی که میخواهیم کندلی را مورد بررسی قرار دهیم، بایستی در وهله اول به کندل قبل از آن، سپس به کندل تشکیلشده بعد از آن توجه ویژهای داشته باشیم.
در هر روزی که کندل ایجاد میشود، چهار سناریو ممکن است رخ دهد.
چهار سناریو بعد از ایجاد یک کندل
اصول کندل شناسی – چهار سناریو بعد از ایجاد یک کندل
سناریو اول
کندل سبز و مثبت با بدنه تقریبا بزرگ بعد از یک کندل قرمز نزولی ایجاد شود. در این حالت پایینترین قیمت کندل سبز بیشتر از بالاترین قیمت کندل نزولی قبل از خود است. این اتفاق بیانگر آن است که خریداران حضور فعالی دارند و این نشان از یک سیگنال خرید معتبر میدهد.
سناریو دوم
روند کلی سهام مثبت است اما قیمت آغازین کندل صعودی، پایینتر از قیمت آغازین کندل قبلی است. اگر سیگنال خرید به وسیله خریدهای گسترده ایجاد شده باشد، شاید ورود به سهم، معتبر و خالی از اشکال باشد. سعی کنید نحوه رفتار سهام و سهامداران را در چند دقیقه ابتدایی بازگشایی و از طریق تابلوی معاملاتی بررسی کنید. اگر هیچ نشانهای از فروش حداکثری و غیرمنطقی وجود نداشته باشد و باقی بازار نیز وضعیت متعادلی داشته باشد، میتوانید بهصورت پلهای به سهم ورود کنید.
سناریو سوم
کندل سبز ایجادشده نشاندهنده بازگشایی ضعیف (بدنه کوچک کندل استیک نشاندهنده حجم کم معاملات) ولی با قیمتی بالاتر از قیمت آغازین روز قبل است. این سناریو تا حدودی شبیه به سناریو اول است. با این تفاوت که در اینجا حجم معاملات کندل صعودی کم و نوسانات قیمتی باعث همپوشانی سایههای دو کندل شدهاست. در این حالت خریداران هنوز حضور دارند اما وضعیت نماد مورد نظر خوب نیست. این نوع کندلها به خریداران سیگنال احتیاط را میدهند.
سناریو چهارم
بدترین سناریو ممکن در کندل شناسی این است که کندلها نزولی بوده و قیمت آغازین کندل پایینتر از قیمت پایانی روز قبل باشد. در این صورت تصمیمهای زیادی باقی نمیماند. در چنین موقعیتی ورود به سهم اشتباه است.
بهترین زمان برای بررسی کندل استیک ها
بسیاری از معاملهگران معتقدند که بهترین زمان برای بررسی کندلها و تصمیمگیری براساس آنها، در یک ساعت اول و آخر زمان معاملات است. زیرا حدود ۶۰ درصد از معاملات روزانه در این بازه زمانی رخ میدهد. بررسیهایی که سرمایهگذاران در روز قبل انجام دادهاند، در طول یک ساعت اولیه گشایش بازار مورد استفاده قرار میگیرد و این بهترین زمان بهرهگیری از سیگنالهای نمودار شمعی است.
یک قانون کلی در کندل شناسی برای افزایش اطمینان سودآوری سرمایهگذاری این است که اگر قیمت بسته شدن سهم در روز ورود به آن (یک روز پس از شکلگیری سیگنال خرید) کمتر از نصف بدنه شمعی باشد که در روز قبل تشکیل شده، آن سرمایهگذاری را متوقف کنید و بدون توجه به حد ضرر تعریف شده، با کمترین ضرر سهام خریداریشده را بفروشید. این کندل نشان میدهد که فروشندگان هنوز بر خریداران غالب هستند و دلیلی که برای خرید این سهم داشتید را خنثی میکند. اما همچنان منتظر ظاهر شدن سیگنال خرید باشید و اگر چنین شد، دوباره وارد معامله شوید.
سیگنالهایی که از طریق کندلها بهدست میآیند، با فرمول عددی محاسبه نشدهاند و نمیتوان قیمت خرید را با استفاده از فرمول بهدست آورد. تصمیم نهایی کاملا منوط به شخص تحلیلگر و سرمایهگذار است.
استفاده از الگوهای کندل استیک برای خرید و فروش
الگوهای کندلی ارتباط تنگاتنگی با شکل کندلها دارند. تحلیلگران میتوانند با استفاده از کندلها، الگو را تشخیص داده و از این طریق روند آتی سهم را پیشبینی کنند.
الگوهایی مانند:
- هارامی (Harami)
- دوجی (Doji)
- هیکن آشی (Heikin-Ashi)
- پوشا یا اینگالف (Engulfing)
- الگوی نفوذی (Piercing)
- ماروبزو (Marubozu)
- چکش (Hammer)
- مرد دارآویز یا هنگینگ من (Hanging Man)
- چکش معکوس (Inverted Hammer)
- ستاره ثاقب (Shooting Star)
- ستاره صبحگاهی (Morning Star)
- سه ستاره صعودی
- و …
در ادامه به طور خلاصه به بررسی ساختار برخی از الگوهای کندل استیک و نکات مربوط به آنها پرداخته میشود.
آشنایی با برخی از الگوهای کندل استیک پر کاربرد
اصول کندل شناسی – الگوهای کندل استیک
- اگر دوجی بعد از ماروبزو قرمز دیده شود، نشان میدهد که فروشندگان سهم کم هستند و همین امر میتواند سیگنال خرید باشد.
- اگر «چکش» یا «چکش معکوس» با رنگ سبز در روند نزولی تشکیل شود، احتمال صعودی شدن روند افزایش پیدا میکند. بدین معنی که قیمت سهم افزایش پیدا خواهد کرد.
- الگوی هارامی شامل دو کندل در کنار هم است. اگر کندل دوم سبز و در انتهای روند نزولی تشکیل شود، سیگنال خرید خواهد بود. البته مهمترین پیشبینی پس از دیدن این الگو، کند شدن روند حرکت نمودار قیمتی است.
- تشکیل الگوی ستاره صبحگاهی نشان از پایان روند نزولی و شروع روند صعودی است و سیگنال خرید خواهد بود. ستاره صبحگاهی از سه کندل تشکیل شده است.
- الگوی سه ستاره صعودی نیز از سه شمع تشکیل شده است. اگر بین شمع اول و دوم، یک شکاف نزولی و بین شمع دوم و سوم یک شکاف صعودی تشکیل شود، احتمالا در ادامه، تغییر روند از نزولی به صعودی را مشاهده خواهیم کرد.
اصول کندل شناسی – الگوی کندل استیک اینگالف
- شمع فراگیر صعودی یا اصطلاحا الگوی اینگالف (Bullish Engulfing pattern) از اثرگذاری بالایی برخوردار است. با دیدن این شمع در نمودار کندل استیک چنین برداشت میشود که خریداران با قدرت در حال ورود به سهم هستند. حتی برای برخی تحلیلگران، ظهور این کندل به تنهایی نشان از صعود قیمت و سیگنال خرید است. این الگو از یک کندل در انتهای روند تشکیل شده که بدنه بزرگی دارد، به نحوی که چندین کندل سه قانون استراتژی شمع قبل از خود را پوشش میدهد.
آنچه بهتر است درباره کندل شناسی مرور کنیم
توانایی بررسی نحوه گشایش یک سهام پیش از این که بازار بازگشایی شود، میتواند موقعیت سرمایهگذار را بطور قابل توجهی ارتقاء دهد و علاوه بر سودآوری بیشتر، از معاملات پرریسک نیز جلوگیری کند. وارد شدن به یک معامله شامل مجموعهای از تحلیلها است. همانطور که تصمیم شما برای آنکه امروز چه لباسی بپوشید، شامل بررسیهای متعددی مثل بررسی گزارش آب و هوا، دما و … است، بایستی برای ورود به هر سهم نیز از چندین فاکتور برای بررسی آن استفاده کنید. در این مقاله سعی کردیم به جزئیات بیشتری از کندل استیک ها یا همان نمودارهای شمعی بپردازیم و در مورد نقاط قیمتی امنتر برای ورود با توجه به شکل کندل ها صحبت کنیم.
سوالات پرتکرار کندل شناسی
کندل استیک یا نمودار شمعی، یکی از انواع نمودارهای پر استفاده در تحلیل تکنیکال است که مشابه سایر نمودارها، تغییرات قیمتی سهام را نشان میدهد. کندل استیک برای اولین بار توسط ژاپنیها مورد استفاده قرار گرفت. از همین رو به آن نمودار شمعی ژاپنی نیز گفته میشود.
تحلیلگران تکنیکال با یادگیری اصول کندل شناسی میتوانند از روی شکل کندل ها، رفتار فروشندگان و خریداران یک سهم را بررسی کرده و فرصت های سرمایه گذاری را شناسایی کنند.
بسیاری از معاملهگران معتقدند که بهترین زمان برای بررسی کندلها و تصمیمگیری براساس آنها، در یک ساعت اول و آخر زمان معاملات است. زیرا حدود ۶۰ درصد از معاملات روزانه در این بازه زمانی رخ میدهد. هچنین بررسیهایی که سرمایهگذاران در روز قبل انجام دادهاند، در طول یک ساعت اولیه گشایش بازار مورد استفاده قرار میگیرد.
دیدگاه شما