تعریف لوریج (Leverage)
معامله گران زیادی در بازار فارکس (بازار ارز)، طلا، نفت خام و… در حال معامله هستند، بدون اینکه به مفاهیم اولیه بازار فارکس همانند حاشیه (Margin)، اهرم (Leverage) و… آشنایی و تسلط کافی داشته باشند. این مساله می تواند ضررهایی را برای معامله گر به دنبال داشته باشد، بدون آنکه شخص بداند ایراد کار از کجا هست.
به نظر می رسد که معامله گران بازار فارکس، اون طلا و نفت خام در درک مفاهیم لوریج (اهرم) و مارجین (حاشیه) دچار مشکل هستند و به خاطر ظاهر پیچیده این مفاهیم، قید فهمیدن آن را می زنند و سعی می کنند تا درک شهودی در این زمینه به دست آورند که با توجه به نقش مهم و حساسی که لوریج و مارجین در معاملات دارند، ممکن است درک معامله گر در بازار فارکس مطابق با واقعیت این مفاهیم نباشد و برای او مشکل ایجاد کند.
در این درس از دوره عمومی آموزش فارکس مفاهیم زیر آموزش داده می شود:
لوریج یا اهرم (Leverage)
مارجین یا حاشیه (Margin)
بالانس یا تراز حساب (Balance)
اکوئیتی (Equity)
مارجین آزاد (Free margin)
سطح مارجین (Margin Level)
کال مارجین (Margin Call)
سطح استاپ اوت (Stop Out Level)
لغو توسط معامله گر (Cancelled By the Dealer)
لوریج یا اهرم (Leverage)
اهرم یا لوریج ابزاری است که کارگزاران بازار فارکس در اختیار معامله گران قرار می دهد که معامله گران بتوانند مقادیر بزرگتری از ارز یا سهام را با مقدار کمتری وجه در حساب خود معامله کنند. با یک مثال شروع می کنیم، وقتی که حساب شما دارای لوریج ۱:۱۰۰ (یک به صد) باشد، شما می توانید صد دلار را با پرداخت یک دلار معامله کنید. بنابر این برای معامله یک لات (صد هزار واحد) دلار تنها نیاز است که ۱۰۰۰ دلار بپردازید. می توان گفت با لوریج ۱:۱۰۰، قدرت معامله پول شما در حساب مضربی از ۱۰۰ پیدا می کند.
در نظر بگیرید که لوریج یا همان اهرم برای شما ۱:۱۰۰ (یک به صد) باشد. اگر شما تصمیم داشته باشید که یک معامله صد دلاری انجام دهید تنها کافی است که در حساب خود یک دلار پول داشته باشید. به بیان دیگر شما برای انجام یک معامله ای که نیازمند صد دلار پول هست با یک دلار می توانید این معامله را انجام دهید. در واقع هر واحد از پول شما در معامله، ضریبی به اندازه مقدار لوریج پیدا می کند (که در این مثال ضریب صد می باشد). این بدان مفهوم است که شما برای انجام معامله ای با حجم یک لات دلار (صد هزار واحد) با توجه به اهرم ۱:۱۰۰، باید تعریف لوریج (Leverage) هزار دلار پول در حساب خود داشته باشید.
تعریف لوریج را با طرح یک مساله ادامه می دهیم. تصور کنید که شما تصمیم دارید معامله ای با حجم ۱۰ لات USD، در حسابی که لوریج آن ۱:۲۰۰ (یک به دویست) است انجام دهید. چه مقدار دلار در حسابتان برای انجام این معامله لازم دارید؟
بدون احتساب لوریج، هر لات استاندارد USD برابر صد هزار دلار می باشد. شما قصد معامله ۱۰ لات را دارید، پس حجم معامله شما ده ضربدر صد هزار می باشد. یعنی یک میلیون دلار. با لوریج ۱:۲۰۰ باید یک دویستم حجم معامله را تامین کنید. پس ۵۰۰۰ دلار لازم دارید تا ۱۰ لات در این حساب ترید کنید (یک میلیون دلار تقسیم بر ۲۰۰).
مارجین یا حاشیه (Margin)
مارجین یا حاشیه، بر اساس لوریج محاسبه می گردد؛ اما برای درک بهتر مفهوم حاشیه یا مارجین، ابتدا لوریج را فراموش کنید. اجازه دهید تصور کنیم که لوریجی در کار نیست، در حقیقت حساب شما لوریج ۱:۱ دارد. بعد از بیان مفهوم اولیه، تاثیر لوریج در مارجین را نیز بیان می کنیم.
مارجین مقداری از پول است که در یک پوزیشن یا معامله، شرکت می کند. اینگونه تصور کنید که شما یه حساب ۲۰،۰۰۰ دلاری دارید و تصمیم دارید ۲۰۰۰ یورو در مقابل دلار آمریکا (EUR/USD) بخرید. برای خرید این ۲۰۰۰ یورو با فرض اینکه نرخ یورو به دلار آمریکا برابر ۱٫۴۳۴۵ باشد، شما چه میزان دلار آمریکا باید بپردازید؟ در واقع چه میزان مارجین نیاز دارید؟
وقتی نرخ در جفت ارز EUR/USD برابر ۱٫۴۳۴۵ است، یعنی ارزش هر یک یورو برابر ۱٫۴۳۴۵ دلار آمریکا می باشد، پس برای خرید ۲۰۰۰ یورو، شما باید ۲۸۶۹ دلار آمریکا بپردازید.
۲۰۰۰ یورو = ۲۰۰۰ × ۱۴۳۴٫۵
۲۰۰۰ یورو برابر ۲۸۶۹ دلار آمریکا است
اگر شما یک پوزیشنِ خرید ۲۰۰۰ EUR/USD بگیرید. (یعنی شما ۲۰۰۰ یورو در مقابل دلار آمریکا خریده اید) پس مقدار ۲۸۶۹ دلار از کل ۲۰،۰۰۰ دلار موجودی حساب فرضی شما، بلافاصله در این معامله درگیر می شود. وقتی شما حجم معامله (Volume) را به طور مثال روی ۰٫۰۲ لات قرار می دهید (هر لات، یکصد هزار واحد از ارز سمت چپ می باشد، پس در اینجا ۰٫۰۲ لات یعنی ۰٫۰۲ × ۱۰۰،۰۰۰ = ۲۰۰۰ واحد از ارز سمت چپ که در مثال ما برابر ۲۰۰۰ یورو می گردد) و روی دکمه خرید کلیک می کنید. برای خریدِ این ۲۰۰۰ یورو ۲۸۶۹ دلار از حساب شما پرداخت می شود که این مبلغ مارجین نامیده می شود.
اکنون مفهوم لوریج را وارد بحث می کنیم، بیایید فرض کنیم که حساب شما لوریج یک به صد (۱:۱۰۰) دارد. در این حالت برای خرید همان دو هزار یورو در مقابل دلار آمریکا که در حالت قبل بررسی کردیم، شما باید یک صدم (یک از صد واحد ۱:۱۰۰) مقدار پول لازم را پرداخت کنید. در حالت قبل لوریج ۱:۱ بود که شما نسبت یک از یک واحد پول را باید پرداخت می کردید در واقع همه پول را باید پرداخت می کردید. بنابراین با لوریج ۱:۱۰۰، برای خرید ۲۰۰۰ یورو در مقابل دلار (۰٫۰۲ لات)، با همان نرخ ذکر شده در مثال قبل، شما باید یک صدم از ۲۸۶۹ دلار را پرداخت کنید که می شود ۲۸/۶۹ دلار.
با طرح یک سوال، مسئله را بیشتر بررسی می کنیم. اگر شما بخواهید ۱ لات یورو در مقابل دلار آمریکا را در حساب تان به لوریج یک به صد (۱:۱۰۰) با نرخ ۱٫۴۳۴۵ معامله کنید، مقدار مارجین لازم برای انجام این معامله چقدر می باشد؟
هر لات یورو در مقابل دلار آمریکا، صد هزار یورو می باشد. (صد واحد از ارز سمت چپ در EUR/USD)
نرخ EUR/USD برابر ۱٫۴۳۴۵
۱۰۰ هزار × ۱٫۴۳۴۵ برابر ۱۴۳۴۵۰ است
پس یک لات یورو برابر ۱۴۳۴۵۰ دلار است. لوریج ما ۱:۱۰۰ است پس یک صدم آن را باید تامین کنیم. یعنی
۱۴۳۴۵۰ تقسیم بر ۱۰۰ برابر ۱۴۳۴٫۵۰ دلار.
پس یک پوزیشن با حجم یک لات EUR/USD در یک حساب با لوریح ۱:۱۰۰ به ۱۴۳۴٫۵۰ دلار مارجین نیاز دارد.
بالانس یا تراز حساب (Balance)
زمانی که شما هیچ پوزیشن بازی نداشته باشید؛ بالانس حساب شما، مقدار پولی است که در حسابتان دارید. برای مثال اگر شما یک اکانت ۲۰۰۰ دلاری داشته باشید و هیچ پوزیشن بازی هم نداشته باشید، بالانس حساب شما ۲۰۰۰ دلار می باشد.
اکوئیتی (Equity)
اکوئیتی برابر بالانس حساب (موجودی حساب) به علاوه مقدار متغیر سود یا ضرر پوزیشن های باز (در هر لحظه) می باشد.
اکوئیتی = بالانس + سود یا زیان متغیر
هنگامی که شما هیچ پوزیشن بازی نداشته باشید، در نتیجه سود یا زیان متغیری هم ندارید، بنابراین بالانس و اکوئیتی حساب شما زمانی که پوزیشن بازی ندارید با هم برابر می باشد. در این حالت مقدار اکوئیتی همان مقدار بالانس است.
در حالتی که شما یک یا چند پوزیشن باز دارید و به طور مثال مجموع سود این پوزیشن ها ۲۰۰۰ دلار می باشد، اکوئیتی حساب شما، بالانس حساب به علاوه این ۲۰۰۰ دلار می باشد. حالا در نظر بگیرید که پوزیشن های شما ۱۰۰۰ دلار در ضرر قرار داشته باشد در این حالت اکوئیتی حساب شما برابر بالانس حساب منهای ۱۰۰۰ دلار است.
مارجین آزاد (Free margin)
مارجین آزاد ، تفاوت اکوئیتی حساب و مارجینِ پوزیشن های باز شما می باشد.
مارجین آزاد = اکوئیتی منهای مارجین
وقتی که شما هیچ پوزیشن بازی نداشته باشید، هیچ مقدار پولی از حسابتون در مارجین استفاده نشده است. بنابراین همه پولی که در اکانت تان دارید آزاد است. تا زمانی که شما هیچ پوزیشنی نداشته باشید. اکوئیتی حساب شما و فری مارجین با بالانس حساب شما برابر است.
فرض کنید که شما یک حساب ۲۰۰۰۰ دلاری با تعدادی پوزیشن باز در آن با مجموع مارجین ۱۰۰۰۰ دلار دارید که این معاملات ۴۰۰۰ دلار در سود می باشند بنابراین
اکوئیتی = ۲۰۰۰۰ به اضافه ۴۰۰۰ = ۲۴۰۰۰
فری مارجین = ۲۴۰۰۰ منهای ۱۰۰۰۰ =۱۴۰۰۰
سطح مارجین (Margin Level):
سطح مارجین (مارجین لِوِل) ، همان نسبت اکوئیتی به مارجین می باشد (به درصد).
سطح مارجین = (اکوئیتی تقسیم بر مارجین) × ۱۰۰
توجه داشته باشید که درک مفهوم سطح مارجین یا مارجین لول، بسیار با اهمیت هست. بروکر توسط این معیار تشخیص می دهد که معامله گر امکان ترید دارد یا نه. هر بروکری محدودیت های خاص خود را برای سطح مارجین دارد. اما می توان گفت اکثر بروکر ها سطح صد درصد را برای سطح مارحین در نظر گرفته اند. این محدودیت را سطح کال مارجین (Margin Call) نامیده می شود. سطح کال مارجین صد درصد به این معنی است که اگر مارجین لول حساب شما به صد درصد برسد، شما هنوز می توانید پوزیشن هایتان را ببندید، اما نمی توانید پوزیشن جدیدی بگیرید. بنابراین وقتی که سطح کال مارجین صد درصد رخ دهد، اکوئیتی حساب شما با مارجین حساب تان برابر شده است و شما در حال ضرر دادن در پوزیشن هایتان هستید و روند بازار برخلاف پوزیشن های شما در حرکت است، هنگامی که اکوئیتی حساب شما برابر مارجین گردد، شما به هیچ عنوان نمی توانید پوزیشن جدیدی بگیرید. در حقیقت کارگزاری با این کار به شما اجازه نمی دهد که بیشتر از پول موجود در حساب خود ریسک کنید و در نهایت به کارگزاری بدهکار شوید.
تصور کنید که شما یک حساب ۲۰۰۰۰ دلاری و یک پوزیشن ضررده با مارجین ۲۰۰۰ دلار دارید. اگر بازار بر خلاف پوزیشن شما در حرکت باشد و ضرر شما به ۱۸۰۰۰ دلار برسد اکوئیتی شما ۲۰۰۰ دلار خواهد بود (۲۰۰۰۰ دلار منهای ۱۸۰۰۰ دلار) که با مارجین شما برابر می باشد. بنابراین سطح مارجین شما (۲۰۰۰ تقسیم بر ۲۰۰۰) × ۱۰۰، مساوی صد درصد خواهد بود. هنگامی که سطح مارجین به صد درصد برسد، دیگر نمی توانید هیچ پوزیشن جدیدی بگیرید، مگر اینکه بازار تغییر جهت بدهد و اکوئیتی شما بیشتر از مارجینتان گردد.
اما اگر بازار بازهم به روند خلاف معامله شما ادامه دهد، چه اتفاقی می افتد؟ اگر بازار به روند خلاف پوزیشن شما ادامه دهد. بروکر پوزیشن های ضررده شما را خواهد بست. البته هر بروکری، محدودیت های خاص خود را در این زمینه دارد. این محدودیت سطح استاپ اوت (Stop Out Level) نامیده می شود. به عنوان مثال؛ هنگامی که توسط بروکر، سطح استاپ آوت پنجاه درصد قرار داده می شود، متاتریدر به طور اتوماتیک معامله شما را هنگامی که سطح مارجین شما به پنجاه درصد برسد، می بندد و این کار را با بستن معامله ای که بیشترین ضرر را داشته است، شروع می کند.
معمولا، بسته شدن یک پوزیشن ضرر ده باعث می شود که سطح مارجین به بالای پنجاه درصد برسد، زیرا این کار، مارجین پوزیشن را آزاد می کند؛ به بیان دیگر، مجموع مارجین استفاده شده پایینتر می آید و بنابراین سطح مارجین بیشتر خواهد شد. می توان گفت که سیستم در ابتدا با بستن ضررده ترین پوزیشن، سطح مارجین را به بالاتر از پنجاه درصد می رساند. اما اگر پوزیشن های دیگر شما همچنان در حالت ضررده باقی بمانند و سطح مارجین به پنجاه درصد برسد، سیستم پوزیشن های دیگر شما را هم خواهد بست.
چرا بروکر زمانی که سطح مارجین به سطح استاپ آوت می رسد، پوزیشن های شما را می بندد؟ این مساله به این دلیل است که بروکر نمی تواند اجازه دهد تا شما بیشتر از پولی که در حساب دارید ضرر بدهید. زیرا ممکن است بازار همچنان مخالف با پوزیشن شما پیش برود و بروکر برای همیشه ضرر شما را متقبل نمی شود.
لغو توسط معامله گر (Cancelled By the Dealer) (کنسل شده یا تریگر نشده)
تصور کنید که شما تعدادی پوزیشن باز دارید و همزمان تعدادی هم دستور شرطی یا در حال انتظار (pending orders) دارید و بازار در حال برخورد به یکی از پندینگ اردرهای شما است، در حالی که شما فری مارجین کافی در حسابتان برای این معامله ندارید؛ اتفاقی که رخ می دهد به این صورت است که این پندینگ اردر یا اجرا نمی شود یا به طور اتوماتیک کنسل می گردد. معامله گرانی که از این مساله “لغو توسط معامله گر” اطلاعی ندارند، وقتی که می بینند پندینگ اردر کنسل شده یا عمل نکرده است، از عملکرد بروکر شاکی می شوند. آنها تصور می کنند که بروکر نتوانسته است دستور آنها را انجام دهد و آن بروکر را یک بروکر ناکارآمد و بد می دانند. در حالیکه واقعیت این است که پندینگ اردر شما به علت اینکه شما فری مارجین کافی در حساب تان ندارید، نمی تواند عمل کند و کنسل می شود.
یک سیستم کنترل مارجین وجود دارد که کنترل می کند که مارجین لِوِل اکانت متاتریدر شما بعد از بازشدن ترید چقدر می گردد. اگر این سطح یا لِوِل بالای سطح قابل قبول باشد، اجازه می دهد که ترید انجام شود. این نسبت لازم برای سنجش مارجینِ پس از ترید (Post-Trade Margin) معمولا در سطح ۱۲۰% توسط بروکر تنظیم شده است. به این معنی که سیستم محاسبه می کند که اگر این پوزیشن را باز کند، مارجین شما پس از باز شدن پوزیشن چقدر خواهد شد، اگر نسبت اکوئیتی به مارجین (پس از ترید) یا همان مارجین لول شما پس از باز شدن پوزیشن کمتر از ۱۲۰ درصد بشود، سیستم رابط اکانت شما به طور خودکار دستور شما را کنسل می کند. البته این سطح تعریف لوریج (Leverage) در بروکر های مختلف می تواند متفاوت باشد (معمولا ۱۲۰% است)
چگونه بالانس، اکوئیتی، مارجین و مارجین لول اکانت خود را کنترل کنیم؟
این اطلاعات را می توانید در پلتفرم معاملاتی متاتریدر ۴ خود در برگه ترید در قسمت ترمینال کنترل کنید. متاتریدر خود را باز کنید. اگر این قسمت در پایین صفحه دیده نمی شود، کلید های کنترل و T را همزمان فشار بدهید. قسمت ترمینال باز می شود و مقادیر بالانس، اکوئیتی، مارجین و مارجین لول اکانت حساب شما را نمایش می دهد.
و وقتی یک پوزیشن باز دارید به این شکل است (البته ممکن است در پلفرم های مختلف، متفاوت باشد):
بالانس فقط وقتی که پوزیشن باز خود را می بندید، تغییر می کند. در واقع پس از بستن پوزیشن، سود یا زیان در بالانس شما لحاظ می شود و با افزودن سود یا کسر زیان، بالانس جدید اکانت شما نمایش داده می شود.
آنچه درباره لیکویید شدن باید بدانید
شاید یکی از تلخترین اتفاقاتی که برای یک معاملهگر رخ میدهد لیکویید شدن، تعریف لوریج (Leverage) کال مارجین شدن یا بسته شدن حساب معاملاتی باشد. لیکویید شدن (Liquidation) در بازارهای مارجین و فیوچرز و حسابهای دارای لوریج اتفاق میافتد. در این مقاله به پاسخ سوال «لیکوییدن شدن چیست؟» میپردازیم و بعد توضیح مختصری درباره بازارهای مالی و اهرم یا لوریج خواهیم داد و در ادامه به راههای جلوگیری از لیکویید شدن خواهیم پرداخت. با ما همراه باشید.
لیکویید شدن زمانی رخ میدهد که یک معاملهگر سرمایه کافی برای باز نگهداشتن پوزیشن خود نداشته باشد؛ بنابراین آن پوزیشن بسته و معاملهگر اصطلاحا لیکویید (Liquidation) میشود. لیکویید شدن به عواملی مانند سرمایه و میزان لوریج (Leverage) بستگی دارد؛ بنابراین عدد مشخص و یکسانی برای تمام تریدرها و حسابها نمیتوان بیان کرد.
در حقیقت لیکویید یا بسته شدن حساب معاملاتی در بازار فیوچرز به معنی صفر شدن سرمایه تریدر در یک معامله است. زمانی که ضرر یک معامله بهاندازه سرمایه تریدر شود، صرافی پوزیشن را بسته و حساب را تسویه و صفر میکند. برای مثال فرض کنید یک معاملهگر پوزیشنی را با لوریج ۲۰ باز کرده است. این تریدر وارد معامله فیوچرز کوین اتر میشود. اگر قیمت ETH خلاف جهت پوزیشن حرکت کند و پنج درصد تغییر کند، ضرر این پوزیشن به ۱۰۰ درصد میرسد و صرافی این پوزیشن را خواهد بست. البته برخی صرافیها قبل از اینکه میزان ضرر به ۱۰۰ درصد برسد، پوزیشن را میبندند؛ این به دلیل سازوکار این نوع معاملات و استراتژیهای صرافی رخ میدهد.
در معاملات آتی، اکسچنج صرفا نقش یک واسطه را دارد و تنها از معاملهگران کارمزد دریافت میکند. کسانی که در معاملات سود میکنند، سودشان از محل ضرر دیگران پرداخت میشود؛ بنابراین کسی که لیکویید میشود، سرمایهاش برای پرداخت سود فرد یا افراد دیگر استفاده میشود. به طور مثال در صرافی بایننس، لوریجی که به کاربران خود میدهد از محل صندوقی است که سرمایه لیکویید شده معاملهگران در آن قرار دارد. بایننس سرمایه لیکویید شده تریدرها را وارد این صندوق میکند و سود سرمایهگذاران دیگر را از محل این صندوق پرداخت میکند. به عبارتی دیگر، تریدرهایی را فرض کنید که پوزیشن لانگ (Long) یا خرید استقراضی باز میکنند و بازار نیز در جهت آنها حرکت میکند؛ بنابراین تریدرهایی که پوزیشن شورت (Short) یا فروش استقراضی باز کردهاند، دچار ضرر میشوند. زیرا بازار بر خلاف جهت آنها حرکت کرده است. صرافی از محل ضرر پوزیشنهای شورت، سود پوزیشنهای لانگ را پرداخت میکند.
برای این که مفهوم لیکویید شدن و لوریج را متوجه شوید، ابتدا باید با انواع بازارهای مالی آشنا شوید.
انواع بازار و معاملات در بازارهای مالی
سه بازار اصلی در بازارهای مالی بازار اسپات (Spot)، مارجین (Margin) و آتی یا فیوچرز (Futures) هستند. اسپات، بازاری است که در آن یک دارایی بین دو تریدر واقعی جابهجا میشود. برای مثال اگر کسی یک بیت کوین بخرد، مالکیت آن از فروشنده به خریدار منتقل میشود. بازار مارجین، همان بازار اسپات است و معاملات آن در بازار اسپات انجام میشود و تنها تفاوت در اینجاست که تریدر بخشی از سرمایه معامله را از صرافی قرض گرفته یا اصطلاحا از Leverage استفاده کرده است.
بازار فیوچرز نیز بهصورت قراردادی عمل میکند و چیز واقعی منتقل نمیشود. یعنی تریدرها روی تغییرات قیمت در آینده معامله میکنند. تریدرهای فیوچرز نیز از اهرم استفاده میکنند و این نوع بازار، این امکان را برای تریدرها فراهم میکند که بدون داشتن سرمایه کافی، وارد معامله شوند.
هرچند بازار مارجین و بازار فیوچرز شباهتهای زیادی دارند، اما این دو بازار کاملا متفاوت بوده و دو بازار مجزا هستند. زمانی که در بازار مارجین بیت کوین خریداری میکنید، این مقدار واقعا از تعریف لوریج (Leverage) یک فروشنده به حساب شما منتقل میشود؛ اما در بازار فیوچرز، این قراردادی است که میان شما و صرافی منعقد شده و در آن لحظه هیچ بیتکوینی منتقل نمیشود.
سرمایه شما در بازار اسپات زمانی از بین میرود که قیمت داراییتان صفر شود؛ اما در معاملات مارجین و فیوچرز بهدلیل اینکه شما علاوه بر سرمایه خودتان، با استفاده از لوریج یا قرض از سرمایه بیشتری در معاملات خود استفاده میکنید، صرافیهای به منظور مدیریت ریسک، از فرایندهای مختلفی مانند لیکویید شدن استفاده میکنند. در صورتی که میزان زیان از مقدار سرمایه اصلی شما بیشتر شود، صرافی به صورت خودکار پوزیشنتان را خواهد بست و اصل سرمایه را بهعنوان ضرر متحمل شده در نظر میگیرد؛ در نتیجه سرمایه تریدر صفر خواهد شد.
قدم بعدی برای درک بهتر مفهوم تسویه یا لیکویید شدن، شناخت لوریج یا اهرمها در قراردادهای آتی است؛ بنابراین در ادامه به توضیح مختصری درباره Leverage میپردازیم.
نقش لوریج در معاملات فیوچرز
لوریج یا اهرم معاملاتی، ابزاری برای چند برابر کردن سرمایه در معاملات آتی است که صرافیهای مختلف، بر اساس میزان نقدینگی و سیاستهای داخلی خود، مقادیر مختلفی از لوریج را ارائه میدهند.
استفاده از این ابزار برای بسیاری از افراد (با توجه به خصلت طمع در انسان) خوشایند است؛ زیرا با سرمایه کم و در زمان کوتاه، میتوانند به سود بیشتری دست پیدا کنند. البته این نکته را نباید فراموش کرد که هر چقدر که میزان سود ممکن است در استفاده از لوریج افزایش پیدا کند، در صورت اشتباه بودن تحلیل یا تغییر روند ناگهانی بازار، ضرر و زیانی ناشی از آن نیز چند برابر خواهد بود.
اگر فردی بخواهد یک BTC بخرد، باید در زمان نگارش این مقاله، حداقل ۴۸۰۰۰ دلار در حساب کارگزاری یا صرافی خود داشته باشد. اگر این فرد تنها ۲۰ هزار دلار داشته باشد، نمیتواند در بازار اسپات یک بیت کوین بخرد؛ زیرا باید تمام قیمت بیت کوین را بپردازد؛ اما با ورود به بازار فیوچرز، میتواند بخشی از قیمت را از سرمایه خود بپردازد و مابقی را از طریق لوریج پرداخت کند. مثلا اگر با اهرم ۱:۱۰ (یک به ۱۰) افتتاح حساب کرده باشد، میتواند به اندازه ۲۰۰ هزار دلار معامله کند و در این مثال، میتواند ۴/۱۶ بیت کوین بخرد.
اکنون که با مفهوم لوریج و کاربرد آن در بازار معاملات فیوچرز آشنا شدیم، به سراغ مفهوم کالمارجین یا لیکویید شدن میرویم.
چه زمانی لیکویید میشویم؟
قیمتی که باعث لیکویید شدن میشود، به نوع پوزیشن ما بستگی دارد. اگر پوزیشن خرید استقراضی یا لانگ باشد، زمانی که قیمت دارایی مورد معامله از قیمت ورودی کمتر شود، ابتدا وارد محدوده ضرر و سپس به قیمت تسویه حساب نزدیک میشود. فرض کنید با تصور این که قیمت بیت کوین در آینده افزایش مییابد، در قیمت فعلی (۴۸,۰۱۶ دلار) وارد پوزیشن Long این رمزارز شدهاید و لوریج حساب شما نیز ۲۰ است؛ اگر به هر دلیلی روند قیمتی BTC برگردد و نزولی شود، در صورتی که قیمت این ارز دیجیتال پنج درصد افت کند (یعنی به قیمت ۴۵,۶۱۶ دلار برسد)، شما لیکویید خواهید شد.
برای پوزیشن فروش استقراضی یا شورت، عکس این قضیه رخ میدهد؛ یعنی اگر شما در قیمت گفته شده و با تصور افت قیمت بیت کوین وارد پوزیشن Short شوید، در صورت افزایش قیمت ۵ درصدی و رسیدن به ۵۰,۴۱۶ دلار، لیکویید خواهید شد.
نکته مهمی که باید به آن توجه کنیم، این است که هرچه لوریجی که انتخاب می کنید بالاتر باشد، احتمال Liquid شدن شما بیشتر میشود و درصد کمتری از تغییر قیمت منجر به لیکویید تعریف لوریج (Leverage) شدن حساب شما خواهد شد.
لیکویید شدن در سیستم وامدهی (Lending) پروژههای دیفای
سیستم وام دهی یا همان لندینگ یکی از روشهای کسب درآمد در پروژههای دیفای است. در پروتکلهای Lending، افراد برای این که از هولد کردن ارزهای دیجیتال خود علاوه بر افزایش قیمت توکنها سود بهدست آورند، آنها را در پروتکلهای وامدهی و وامگیری مانند آوه (Aave)، کامپوند (Compound)، و Maker سپردهگذاری میکنند و با قرض دادن داراییشان، سود بهدست میآورند؛ در طرف دیگر گروهی وجود دارد که نمیخواهند ارز دیجیتال خود را با تصور این که در آینده قیمت آن افزایش مییابد، بفروشند، اما نیاز به نقدینگی دارند. بنابراین از این پلتفرمها وام دریافت میکنند.
در واقع افراد برای وام گرفتن، باید مقداری رمز ارز را به عنوان وثیقه در پلتفرمهای Lending قرار دهند و تا سقف مشخصی (معمولا کمتر از وثیقهشان) وام دریافت کنند. لیکویید شدن در این بازار زمانی رخ میدهد که ارزش وام دریافتی از ارزش وثیقه بیشتر شود. در برخی از پلتفرمها مانند Maker، بعد از لیکویید شدن حساب، داراییهای معاملهگر با تخفیف به مزایده گذاشته میشوند.
در پلتفرم میکر میتوانید تا دو سوم وثیقهتان را بهعنوان وام دریافت کنید. برای مثال اگر ۱۰ اتر در این پلتفرم بهعنوان وثیقه قرار دهید و قیمت هر اتر را ۲۰۰ دلار فرض کنیم، میتوانید به اندازه ۱۳۳۳ توکن DAI وام بگیرید. اگر قیمت اتر به ۱۰۰ دلار کاهش یابد، در این حالت تنها میتوانید ۶۶۶ دای وام بگیرید؛ اگر شما قبل از تغییر قیمت، ۱۰۰۰ دای وام گرفته باشید، میزان وام دریافتی شما از وثیقهتان بیشتر خواهد شد؛ بنابراین Maker حساب شما را لیکویید خواهد شد.
چگونه از لیکویید شدن پوزیشن خود جلوگیری کنیم؟
برای جلوگیری از Liquidation حساب، باید به نکاتی درباره مدیریت حساب و مدیریت سرمایه توجه کنیم. برخی از این نکات نیازمند تمرین و تکرار هستند و برخی دیگر، قبل از شروع هر معامله یا باز کردن پوزیشن مورد توجه قرار گیرد. در ادامه چند مورد از نکات مهم برای جلوگیری از کال مارجین شدن حساب معاملاتی را معرفی خواهیم کرد.
حسابهایی با لوریج کم باز کنید
هرچه میزان Leverage یا اهرم حساب معاملاتی شما بیشتر باشد، احتمال از دست دادن سرمایه یا لیکویید شدن حساب شما بیشتر میشود. بهفرض مثال اگر یک حساب با لوریج ۵ باز کنید، در صورت نوسان قیمت بهمیزان ۲۰ درصد، حساب شما لیکویید خواهد شد. حال اگر همان حساب را با لوریج ۱۰ باز کنید، تنها با ۱۰ درصد تغییر قیمت، حساب شما بسته و لیکویید خواهد شد. با توجه به پرنوسان بودن بازار ارزهای دیجیتال، انتخاب یک حساب معاملاتی با لوریج کم منطقیتر بهنظر میآید.
استراتژی معاملاتی داشته باشید
یکی از نکات بسیار مهم، سنجیده و با برنامه عمل کردن است؛ استراتژی معاملاتی به ترید شما نظم و برنامه میدهد و باعث میشود شما در مسیر مشخص و معینی حرکت کنید. داشتن استراتژی یا سیستم معاملاتی به شما دید بهتری برای رصد بازار میدهد و باعث میشود نقاط بهینه ورود و خروج را بهتر شناسایی کنند.
علاوه بر این، معاملاتی که با استراتژی مشخص انجام شدهاند، بهراحتی قابل تجزیهوتحلیل هستند؛ بررسی روندهای گذشته، ایرادات معاملهگری شما را مشخص میکند و میتوانید با رفع آنها، سرمایه خود را دربرابر ریسکهای احتمالی حفظ کنید.
با سرمایه کم شروع کنید
در ابتدا اندکی از سرمایه خود را وارد معاملات کنید که با سازوکار این نوع از معاملات آشنا شوید، تا در صورت اشتباه بودن محاسبات و تحلیلها، متحمل ضرر و زیان شدید نشوید؛ همچنین برای این که سرمایهتان از خطر لیکویید شدن در امان باشد، بهتر است قبل از هر معامله، مقدار سرمایهای را که قصد دارید وارد آن پوزیشن کنید را مشخص کنید. همچنین با استفاده از لوریج و چند برابر شدن سرمایه قابل معامله، نیازی نیست تمام سرمایهتان را استفاده کنید؛ زیرا این کار ریسک بسیاری به همراه دارد.
حد سود و حد ضرر مشخص کنید
بهترین راه برای جلوگیری از لیکویید شدن، استفاده از ابزارهایی مانند حد ضرر (Stop loss) و حد سود (Take Profit) است. تعیین Take Profit و Stop Loss به مدیریت ریسک افراد بستگی دارد. حالتی تعریف لوریج (Leverage) که در بین اکثر تریدرها مرسوم است، تعیین نسبت ریسک به ریوارد یک به دو است؛ یعنی معاملهگر حاضر است بهازای دو واحد سود، یک واحد ضرر کند. نکتهای که باید به آن دقت کرد تغییر ندادن مقدار حد سود و حد ضرر، بعد از تعیین آن است. در لینک زیر، میتوانید با نکات مهم درباره نحوه مدیریت ریسک آشنا شوید.
بازار معاملاتی، جایی برای جبران نیست!
باید قبول کرد که ضرر بخشی از معامله است و نمیتوان در تمام پوزیشنها و تریدها با سود خارج شد. برخی از معاملهگران پس از اینکه در یکی از تریدهای خود با زیان مواجه میشوند، بهسرعت وارد پوزیشن بعدی میشوند و با افزایش سرمایه یا تغییر حد سود و ضرر، میخواهند ضرر وارد شده را جبران کنند؛ اما در بیشتر مواقع این کار به کاهش یافتن سرمایه و در نهایت، لیکویید شدن منجر میشود. بهتر است در این مواقع، از ترید کردن خودداری کنید و معاملات خود را برای پیدا کردن مشکل بررسی کنید.
لوریج توکن چیست ؟
در صرافی بایننس قسمتی به نام مشتقات Derivatives وجود داره.که از این قسمت با انتخاب Binance leverage Tokens میتونیم وارد لیست توکن های لورج شده ی آپ و دان صرافی بایننس بشیم.
لوریج توکن ها یا توکن های اهرمی ، توکن هایی هستن که امکان سوددهی بیشتر به نسبت تغییرات بازار رو به ما میدن اما فقط در بخش اسپات صرافی بایننس قابل معامله هستند و ما در کیف پول بایننس میبینیم که بخش Withtdraw برای این ارز ها وجود نداره و این یعنی این توکن ها قابلیت انتقال از بایننس به کیف پول دیگه یا صرافی دیگه رو ندارند به همین علت اصلا برای سرمایه گزاری بلند مدت پیشنهاد نمیشن ، چون قابل نگه داری در Wallet ها یا کیف پول ها نیستن .
به لوریج توکن ها به صورت اختصاری (BLVT) میگن .
علت ایجاد توکن های لوریج شده بایننس چیه ؟
این BLVT ها با این ایده ایجاد شدند که بتونیم در مواقعی که رشد قیمت داریم درصد سود در معاملاتمون رو افزایش بدیم و وقتی با کاهش قیمت مواجه میشیم بتونیم از خطر لیکوئید شدن جلوگیری کنیم .
حالا این مسئله چه جوری امکان پذیره ؟
اینجوری که در لوریج توکن ها میزان اهرم یا لوریج رو ثابت نگه نمیدارن و یه محدوده ای براش در نظر میگیرن ، که این محدوده یه عددی تو رنج صفر تا 4 هست و متناسب با شرایط عرضه و تقاضا و حجم خرید و فروش اون ارز بخصوص ، این اهرم کم و زیاد میشه .
FTX اولین صرافی مشتقاتی بود که لوریج توکن ها رو برای اولین بار در حوزه کریپتوکارنسی معرفی و عرضه کرد .
بیشتر توکن های لووریج شده ی بایننس ، توکن های ERC-20 هستند و بر روی بلاک چین اتریوم منتشر می شوند.
همونجوری که در ابتدای مقاله گفتیم توکن های لوریج دار در بازار بایننس معامله میشن و علاوه بر این آنها میتونن با ارزشی که نشون میدن بازخرید بشن. در این صورت باید کارمزد بازخرید رو پرداخت کنیم . اگرچه در بیشتر موارد بهتره به جای فرآیند بازخرید از پوزیشن خودمون در بازار spot خارج بشیم. خروج از طریق بازخرید معمولاً گرون تر از خروج از بازارهای داخلی هست .
یه اصطلاحی تو بخش لووریج اعتبار با عنوان Net Asset Value (NAV) داریم که به معنی ارزش خالص دارایی هست و منظور قیمت لوریج توکن های ما به دلار یا (USDT) هست .
ارز های لوریج شده UP و DOWN بایننس:
در یک تعریف خیلی ساده هر ارزی که در بخش لوریج توکن های بایننس لیست میشه دو حالت داره up و Down که برای مثال BTCUP به معنای این هست که ما میخوایم با روند صعودی بازار همراه باشیم و در واقع پوزیشن long بگیریم و BTCDOWN به این معنی هست که میخوام پوزیشن فروش یا Short بگیریم و در روند نزولی بازار ، سود بگیریم .
البته باید به این نکته توجه داشته باشیم که BLVT ها در صورتی که بازار رنج باشد یا یک ریزش شدید اتفاق بیوفته مقدار زیادی از ارزش خودشون رو از دست خواهند داد.
اگه بخوایم با یه مثال واضح تر مطلب رو بیان کنیم میتونیم اینجوری بگیم که مثلا ما با 100 تا توکن لوریج شده که خریداری کردیم در واقع یه پوزیشن لانگ با اهرم (مثلا 3) تو فیوچرز (FUTURES) باز کردیم و این به این معنی هست که هرسودی بخواد محاسبه بشه انگار پولی که ما تو معامله بردیم 300 توکن بوده نه 100 تا .
نحوه ی تعیین اهرم ها در لورج توکن ها
توکنهای لووریج دار بایننس اگه ترند شدید بازار باشند تعریف لوریج (Leverage) ، عملکرد قابل پیش بینی دارند ، با این حال این امر در بازار های فرعی صدق نمیکنه درنتیجه
میشه گفت BLVTها فقط در مواقعی که در بازار ناپایداری شدید داریم و نیاز داریم که بازار بالانس بشه کاربرد دارند .
و اهرم این توکن های لورج شده متناسب با کوین مرجع خودشون تعیین میشن و برای حفظ این تناسب بین اهرم و کوین اصلی هر روز در ساعت 2 بامداد به وقت جهانی این نسبت دوباره محاسبه و تعیین میشه .و مسئله بعدی اینه که اگه نوسانات ارزی که ما توکن لوریج شده ی اون رو خریدیم در طی روز زیاد باشه ممکنه چندین بار این متناسب سازی اهرم انجام بشه
پس میتونیم بگیم یکی دیگه از تفاوت های اصلی فیوچرز (futures) با همین لوریج توکن ها میتونه همین تغییر درصد اهرم باشه که چنین چیزی در FUTURES نداریم که وسط معامله و پوزیشنمون بخوایم تغییر اهرم داشته باشیم .
پیش تر درباره ی این موضوع صحبت کردیم که توکن های لوریج شده ی بایینانس ما رو از خطر لیکوئید شدن دور نگه میداره
اما الان میخوایم به این موضوع بپردازیم که باید به این نکته هم توجه داشت که خود توکن ها ممکنه که لیکوئید بشن . حالا این به چه معنی هست ؟
به این معنیه که اگه قیمت توکنی که ما خریدیم ناگهانی و خیلی سریع یک ریزش زیاد داشته باشه ، فرصتی برای متوازن سازی مجدد توکن و اهرمی که باید متناسب با تغییر قیمت ، تغییر کنه نمیمونه و در نتیجه باید همیشه این احتمال که توکن ما با ریزش شارپ همراه بشه رو در نظر بگیریم و با مقدار سرمایه ای وارد این مارکت بشیم که ریسک معامله ی ما به حداقل ترین حالت ممکن برسه .
کارمزد معامله :
باید توجه داشته باشیم که زمانی که توکن اهرم دار میخریم ، درواقع ما در حال خرید نسخه توکنیزه شده ی این پوزیشن ها هستیم. بنابراین ، برای باز نگه داشتن این پوزیشن ها ، باید کارمزد مدیریت 0.01٪ را روزانه پرداخت کنید.که معادل سالانه تعریف لوریج (Leverage) 3.5٪ هست .
نحوه خریداری این بایننس توکن ها به چه صورت هست؟
برای عضویت یا استفاده از آنها، به سادگی به صفحه Binance Leveraged Tokens میریم و روی “اشتراک” یا “Redeem” کلیک می کنیم . 0.1٪ از هزینه اشتراك یا بازپرداخت شارژ میشه .و دارایی ما هم به USDT در کیف پولمون wallet) ) قرار میگیرد .
شاخص فاندینگ ریت چیست؟ و نحوه محاسبه آن
اگر شما در بازار ارزهای دیجیتال فعالیت می کنید، حتما باید با مفهوم شاخص فاندینگ ریت(Funding Rate) آشنا باشید چرا که این شاخص در خرید و فروش های شما بسیار تاثیرگذار است. در اصل فاندینگ ریت به معنای مقدار دارایی است که افراد به دلیل اختلاف قیمت ایجاد شده، پرداخت یا دریافت می کنند. برخی کاربران فاندینگ ریت را به عنوان نرخ بودجه معرفی می کنند. اما نرخ بودجه تعریف درستی از فاندینگ ریت نیست. فاندینگ ریت نقش کلیدی در معامله ی قراردادهای آتی دارد. در ادامه به بررسی شاخص فاندینگ ریت، نقش شاخص فاندینگ ریت در جهت بازار، شاخص فاندینگ ریت چگونه تعیین می شود و تشخیص کف ها با شاخص فاندینگ ریت می پردازیم.
شاخص فاندینگ ریت
قبل از هر چیز با مفهوم قراردادهای آتی آشنا می شویم، این نوع قراردادها را از روی تاریخ انقضای آن ها می شناسیم. در واقع تمامی قراردادهای آتی یا فیوچرز سنتی دارای تاریخ انقضا هستند و سر یک ماه یا یک سال به پایان می رسند، پس از آن نیز تسویه انجام می شود و تمامی معاملات باز آن بسته می شود. در مقابل قراردادهای آتی یا سنتی، قراردادهای دائمی وجود دارد. همان طور که از اسم این قراردادها مشخص است، تاریخ انقضا ندارند و بدون محدودیت زمان، کاربران می توانند در آن ها به معامله بپردازند.
در واقع فاندینگ ریت برای هر شخص می توانند متفاوت عمل می کند! کاربران در قراردادهای آتی و دائمی پوزیشن های خرید یا فروش متفاوت باز می کنند و بر اساس اختلاف قیمت یک ارز دیجیتال در بازار فیوچر و نقدی، پولی را به عنوان فاندینگ ریت پرداخت می کنند. البته در برخی موارد متناسب با شرایط، ممکن است کاربرانی وجهی را از فاندینگ ریت دریافت کنند. برای مشاهده نرخ فاندینگ ریت می توانید وارد سایت صرافی بایننس شوید و نرخ فاندینگ ریت را مشاهده کنید. تعیین کننده این نرخ در واقع میزان عرضه و تقاضا است. در تصویر زیر نرخ فاندینگ ریت را در صرافی بایننس مشاهده می کنید که هر 8 ساعت آپدیت می شود.
جالب است بدانید که فاندینگ ریت به طور کلی بیانگر احساسات کلی کاربران شبکه نیز می باشد. چون این شاخص نشان می دهد که معامله گران در چه قیمت ها و چه زمان هایی روی قراردادهای دائمی شرط بندی کرده اند اما از آن جایی که در صرافی ها این شاخص برای همه قابل مشاهده است، در بسیاری از اوقات باعث می شود که افراد برخلاف روندی که شاخص فاندینگ ریت نشان می دهد، وارد پوزیشن شوند و همین اتفاق موجب می شود تا اختلاف قیمت بازار فیوچر با اسپات، توسط خود کاربران شبکه به صورت خودکار به حداقل برسد.
نقش شاخص فاندینگ ریت در جهت بازار
همان طور که گفته شد، فاندینگ ریت نقش مهمی در معاملات آتی دارد و بر اساس داده هایی که در طی ساعاتی بر بازار حاکم است، نرخی به عنوان فاندینگ ریت به کاربران نشان داده می شود. اما اینکه این شاخص منفی باشد یا مثبت، به نحوه عملکرد، کاربران شبکه بستگی دارد.
برای مثال اگر طی زمانی، خریداران، خریدهای سنگین انجام دهند این نرخ بالا می رود و کارمزد از خریداران دریافت می شود. به چنین شرایطی، بازار گاوی(Bull market) نیز گفته می شود. در مقابل اگر در شرایطی بحرانی فروشندگان استقراضی، فروش سنگین انجام دهند، ممکن است این شاخص حتی منفی نیز شود. به چنین شرایطی نیز بازار خرسی(Bear market) گفته می شود.
اما نکته ای قابل توجه که در تعیین شاخص فاندینگ ریت بسیار موثر است، لوریج است. در واقع هر چه خریداران از لوریج بیشتری برای پوزیشن های خود انتخاب کنند، تاثیرشان بر نرخ بیشتر است و در مقابل هرچه فروشندگان از لوریج بیشتری استفاده کنند، تاثیر آن ها بیشتر است.
لوریج(Leverage) یا اهرم در واقع یک قابلیت است که در صرافی های معتبری مثل بایننس، در اختیار کاربران قرار گرفته است. با استفاده از اهرم، شما می توانید بیشتر از پولی که واریز کرده اید، معامله کنید. برای مثال می توانید 100 دلار حساب خود را شارژ کنید اما با لوریج 10، با 1,000 دلار وارد پوزیشن شوید. اگر پوزیشنی که با اهرم وارد آن شده اید، به سود برسد، شما روی کل پول سود می کنید اما اگر ضرر کنید، فقط می توانید اندازه پولی که شارژ کرده اید ضرر کنید.
شاخص فاندینگ ریت چگونه تعیین می شود؟
فاندینگ ریت در اصل از دو مولفه مهم تشکیل شده است: نرخ بهره(Interest Rate) و پریمیوم(Premium).
برای درک بهتر، اعداد را بر اساس سیاست بزرگ ترین صرافی ارزهای دیجیتال یعنی بایننس، بیان می کنیم. در هر دوره 8 ساعته در بخش فیوچر بایننس، نرخ بهره ثابت و معادل 0.01 است. از آنجایی که هر روز شامل 3 دوره 8 ساعت است، در نتیجه نرخ بهره روزانه معادل 0.03 است. اختلاف قیمت بین دارایی ها در بازار فیوچر و اسپات نیز پریمیوم را مشخص می کند. با استفاده از این دو مولفه، شاخص فاندینگ ریت مشخص می شود.
فاندینگ ریت مثبت
زمانی که ارزش دارایی های معاملات فیوچر برای یک دارایی از ارزش این دارایی در قیمت مارکت، بیشتر باشد، شاخص فاندینگ ریت مثبت است. وقتی چنین شرایطی حاکم است، کاربرانی که پوزیشن خرید دارند بر اساس مقدار پوزیشن خود و متناسب با شاخص فاندینگ ریت، می بایستی وجهی را به فروشندگان پرداخت کنند.
فاندینگ ریت منفی
در مقابل وقتی شرایط برعکس باشد، شاخص فاندینگ ریت می تواند منفی باشد، در چنین شرایطی، کاربرانی که دارای پوزیشن فروش هستند می بایستی متناسب با مقدار پوزیشن و شاخص فاندینگ ریت، وجهی را به خریداران پرداخت کنند. در واقع این شاخص برای خود صرافی ها سود خاصی ندارد و فقط یک معامله همتا به همتا و مستقیم بین کاربران می باشد.
تشخیص کف ها با شاخص فاندینگ ریت
برای تشخیص کف های بومی شما می بایستی چندین نمودار بومی را با هم ترکیب کنید و موقعیت پایین تر فاندینگ ریت را نسبت به وضعیت کنونی بررسی کنید. در واقع زمانی که شما کف های بومی را تشخیص می دهید، دقیقا نقاطی را تشخیص داده اید که در آنجا اعتماد کاربران شبکه به قیمت دارایی ها در حال افزایش است و خرید با لوریج پایین در این جایگاه برای کاربران بهتر است.
بعضی مواقع در این نقاط شاخص ترس و طمع نیز به سمت ترس حرکت می کند و شرایط را برای ورود به پوزیشن خرید هموارتر می کند.(در چنین شرایطی شاخص فاندینگ ریت، زیر 0.5% است.)
در طول این مقاله تمامی اعداد را بر اساس صرافی بایننس بیان کردیم. اما در رابطه با فاندینگ ریت مابقی صرافی ها باید گفت: این شاخص برای هر صرافی می تواند متفاوت باشد، چون میزانی پول موجود در بخش اسپات هر صرافی متفاوت است. (به طور میانگین شاخص فاندینگ ریت برای صرافی ها، 0.015 است.) اما نکته قابل توجه این است که، کاربران شبکه همواره تمایل دارند در صرافی ای فعالیت کنند که نرخ فاندینگ ریت پایین است. از طرفی بسیاری از کاربران دوست ندارند که نرخ فاندینگ ریت روی عملکرد افراد در حال معامله در صرافی، اثر بگذارد. چرا که ممکن است تغییر عملکرد معامله گران باعث شد تحلیل بسیاری از افراد نادرست شود.
البته نرخ فاندینگ ریت، به عنوان یک معیار برای پوزیشن خرید یا فروش نیست چرا که این نرخ هر 8 ساعت بر اساس یک سری داده تغییر می کند و حتی ممکن است اثر این شاخص در طی یک روز یا یک هفته احساس شود.
جمع بندی: فاندینگ ریت مقدار پولی است که کاربران شبکه متناسب با پوزیشن خود و اختلاف قیمت یک دارایی در بازار فیوچر و نقدی، پرداخت یا دریافت می کنند. فاندینگ ریت به طور کلی می تواند احساسات کلی کاربران شبکه را بیان می کند. همچنین در بسیاری از مواقع عدد شاخص فاندینگ ریت می تواند، گاوی یا خرسی بودن بازار را نیز نشان دهد.
شاخص فاندینگ ریت بر اساس دو مولفه نرخ بهره و پریمیوم تعیین می شود.
یکی دیگر از ویژگی های شاخص فاندینگ ریت، تشخیص کف های بومی با بررسی وضعیت فعلی با وضعیت پایین تر فاندینگ ریت است.
معامله با مارجین چیست؟
معامله با مارجین یکی از روشهای معامله با استفاده از وجوهی است که توسط یک طرف سوم تأمین میشود. در مقایسه با حسابهای عادی معاملاتی، حسابهای مارجین به معاملهگران این اجازه را میدهد تا به مقادیر بیشتری از سرمایه دسترسی پیدا کرده و از عامل اهرمی در معاملاتشان استفاده کنند.
معامله با مارجین این امکان را به معاملهگران میدهد که با کسب سود بیشتر نتایج معاملات خود را تقویت کنند. امکان وسعتبخشی به نتایج معاملاتی معامله با مارجین را به یک روش محبوب در بازارهایی با نوسان کم کرده است، بهخصوص در بازار بینالمللی فارکس.
هر چند از معامله با مارجین در بازار سهام (stocks)، کالا (commodity) و بازار مبادلات رمز ارزها (cryptocurrency markets) استفاده میشود.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد بازارفارکس میتوانید از مطلب آموزشی «بازار مبادلات ارزهای خارجی (فارکس) چیست؟» دیدن نمایید.
در بازارهای سنتی، مقادیر وجه قرض گرفتهشده معمولاً توسط یک بروکر سرمایهگذار تأمین میشود. در مبادلات رمز ارزها اما این وجوه توسط دیگر معاملهگران تأمین میشوند، که براساس میزان تقاضا برای وجوه مارجین در بازار بهره کسب میکنند.
برخی از صرافیهای رمز ارز نیز وجوه مارجین برای کاربران تعریف لوریج (Leverage) خود فراهم میکنند هر چند این مورد کمتر معمول است.
معامله با مارجین یکی از روشهای معامله با استفاده از وجوهی است که توسط یک طرف سوم تأمین میشود. در مقایسه با حسابهای عادی معاملاتی، حسابهای مارجین به معاملهگران این اجازه را میدهد تا به مقادیر بیشتری از سرمایه دسترسی پیدا کرده و از عامل اهرمی در معاملاتشان استفاده کنند.
معامله با مارجین چگونه کار میکند؟
وقتی یک معامله مارجین شروع میشود، معاملهگر موظف است درصدی از ارزش کل معامله را تسلیم کند. این سرمایهگذاری اولیه با نام مارجین شناخته میشود و ارتباط نزدیکی با مفهوم لوریج (عامل اهرمی – leverage) دارد.
به بیان دیگر، از حسابهای معامله با مارجین برای ایجاد معاملات اهرمی استفاده میشود و این اهرم برابر با نسبت وجه قرضی به مارجین پرداخت شده است.
به عنوان مثال برای بار کردن یک معامله 100000 دلاری با لوریج 10:1 معاملهگر با مبلغ 10000 دلار از حسابش را تسلیم نماید.
طبیعتاً پلتفرمهای معاملاتی مختلف و بازارهای گوناگون قوانین و نرخهای لوریج متفاوتی را پیشنهاد میکنند. برای مثال نسبت 2:1 در بازار سهام نسبت معمولی است، در حالی که بیشتر قراردادهای آتی نسبت لوریج 5:1 دارند.
بروکرهای فارکس معاملات مارجینی با نسبت 50:1، 100:1 و 200:1 را پیشنهاد میدهند. لوریج 50:1 معمولترین نوع لوریج است هرچند از دو نوع دیگر نیز در مواردی استفاده میشود.
در بازارهای رمز ارز از نسبتهایی بین 2:1 تا 100:1 استفاده میشود و معمولاً جامعه کاربران از اصطلاح x استفاده تعریف لوریج (Leverage) میکنند (مانند 2x، 5x، 10x، 50x و ….)
معامله با مارجین میتواند برای ورود به موقعیتهای معاملاتی خریدوفروش مورد استفاده قرار بگیرد. موقعیت خرید بیانگر این فرض است که قیمت به سمت بالا حرکت میکند و موقعیت معاملاتی فروش نیز نمایانگر عکس مورد فوق است.
وقتی موقعیت معاملاتی مارجینی باز است، داراییهای معاملهگر، نقش وثیقه برای وجوه قرضی بازی میکنند. این یک موضوع مهم است که معاملهگران باید آن را درک کنند.، زیرا اکثر بروکرها حق فروش این داراییها در صورتی که بازار در خلاف جهت مدنظر حرکت کند را دارند (البته پس از گذر بازار به سطوح بالاتر – پایینتر نقطه آستانه).
برای مثال اگر معاملهگر وارد یک موقعیت معاملاتی خرید با لوریج شود، در صورت افت چشمگیر بازار امکان مارجین کال (margin call) شدن آنها وجود خواهد داشت.
مارجین کال زمانی اتفاق میافتد که از معاملهگر خواسته شود که مقادیر بیشتری وجه بهحساب مارجینی خود واریز کرده تا موجودی حساب او به حداقل مارجین معاملاتی تعیینشده برسد.
اگر معاملهگر نتواند این خواسته را محقق کند، داراییهای آنها بهصورت خودکار جهت جبران ضرر تسویه میشود. بهطور معمول این اتفاق زمانی رخ میدهد که ارزش داراییهای حساب مارجین (که با نام مارجین تسویه نیز شناخته میشود) به حد کمتر از مارجین کل مورد نیاز آن صرافی یا بروکر برسد.
وقتی یک معامله مارجین شروع میشود، معاملهگر موظف است درصدی از ارزش کل معامله را تسلیم کند. این سرمایهگذاری اولیه با نام مارجین شناخته میشود و ارتباط نزدیکی با مفهوم لوریج (عامل اهرمی – leverage) دارد. به بیان دیگر، از حسابهای معامله با مارجین برای ایجاد معاملات اهرمی استفاده میشود و این اهرم برابر با نسبت وجه قرضی به مارجین پرداخت شده است.
مزایا و معایب
بزرگترین مزیت معامله با مارجین این است که شما میتوانید با کنترل مقادیر بیشتر دارایی وارد موقعیتهای معاملاتی بزرگتری شده و سود بیشتری کسب کنید.
بهغیر از این مورد، معامله با مارجین میتواند در تنوعبخشی به سرمایهگذاریها کمک کند، از آنجایی که معاملهگران میتوانند به چندین موقعیت معاملاتی و با مقادیر اندک سرمایهگذاری وارد شوند.
در نهایت، داشتن یک حساب مارجین میتواند ورود به موقعیتهای معاملاتی را برای معاملهگران آسانتر کند زیرا دیگر نیازی به وارد کردن حجم زیاد پول بهحساب وجود ندارد.
در کنار تمامی این مزایا، معامله با مارجین معایب آشکاری هم دارد که یکی از آنها افزایش میزان زیان درست مانند افزایش میزان سود است.
برخلاف معاملات لحظهای، در معامله با مارجین ریسک از دست رفتن کل سرمایهگذاری اولیه وجود دارد و به همین دلیل یک روش سرمایهگذاری با ریسک تعریف لوریج (Leverage) بالا بهشمار میآید.
بسته به میزان ضریب اهرمی دخیل در یک معامله، حتی یک افت کوچک در قیمت میتواند منجر به ضرر معاملهگران شود. به همین خاطر، مهم است که سرمایهگذارانی که تصمیم به استفاده از مارجین برای معاملات خود میگیرند از استراتژیهای مناسب ریسک و ابزارهای حداقلرسانی ریسک بهخوبی استفاده کنند، ابزارهایی مانند دستور حد ضرر (stop-loss order).
معامله با مارجین در بازارهای رمز ارز
معامله با مارجین بهطور ذاتی ریسکیتر از معاملات عادی میباشد، اما در مورد رمز ارزها میزان این ریسک بیشتر هم میشود.
طبق میزان بالای نوسان که در این بازار بهکرات دیده میشود، معاملهگران مارجین رمز ارزها باید بسیار مراقب باشند. با وجود اینکه استراتژی پوشش ریسک (hedging) و دیگر استراتژیهای مدیریت ریسک میتوانند به ما در این خصوص کمک کنند اما لازم است دوباره تکرار کنیم که معاملهگران تازهکار قطعاً نباید به سمت معامله با مارجین بروند.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد پوشش ریسک میتوانید از مطلب آموزشی «پوشش ریسک چیست؟» دیدن نمایید.
توانایی بررسی نمودار، تشخیص روند و تعیین نقاط ورود و خروج ریسک موجود در معامله با مارجین را از بین نمیبرد، بلکه میتواند به شما در تخمین میزان ریسک مورد انتظار کمک کرده و منجر شود که مؤثرتر معامله کنید.
پس پیش از استفاده از لوریج در معاملات رمز ارزی، کاربران باید در ابتدا درکی عمیق از تحلیل تکنیکال بهدست آورده و تجربهٔ زیادی در معاملات لحظهای بهدست آورده باشند.
تأمین وجه مارجین
برای آن دسته از سرمایهگذارانی که قادر به تحمل ریسک ناشی از معامله با مارجین را ندارند، یک راه دیگر برای کسب سود از معاملات اهرمی وجود دارد.
برخی از پلتفرمهای معاملاتی و صرافیهای رمز ارز ویژگیای به نام «تأمین وجه مارجین – Margin funding» را به کاربرانشان پیشنهاد میکنند. در اینجا کاربران میتوانند از پول خود جهت تأمین وجه مورد نیاز معاملات مارجینی دیگر کاربران استفاده کنند.
بهطور معمول این پروسه دارای شروط مشخصی بوده و میزان بهرهٔ متفاوتی تولید میکند. اگر معاملهگر شرایط را قبول کرده و با این پیشنهاد موافقت کند، تأمینکنندهٔ وجوه مستحق دریافت وام پرداختی بهعلاوهٔ مقدار بهرهٔ توافقی میشود.
با وجود اینکه این مکانیسم از یک صرافی به دیگری متفاوت است، ریسک تأمین وجه مارجین نسبتاً پایین میباشد. با علم بر این واقعیت که موقعیتهای معاملاتی اهرمی میتوانند برای جلوگیری از زیان بیش از اندازه، به اجبار تسویه شوند. پس مهم است که ریسک موجود را در نظر گرفته و از نحوهٔ کار این ویژگی در صرافی مدنظر اطلاعات کسب کنیم.
سخن پایانی
قطعاً معامله با مارجین یک ابزار مفید برای کسانی است که به دنبال افزایش میزان سود معاملات موفقشان هستند. اگر این ابزار به شکلی مناسب مورداستفاده قرار بگیرد، میزان لوریج معاملاتیای که توسط حسابهای مارجین تأمین میشوند، میتوانند به سوددهی و وسعتبخشی به پرتفوی کمک کند.
هر چند همان طور که اشاره شد این روشِ معاملهگری میتواند بر میزان ضرر و زیان نیز بیفزاید. این روش دارای درجات بالاتری از ریسک است. بنابراین تنها معاملهگران حرفهای و خبره باید از این روش استفاده نمایند. حتی در حوزه رمز ارزها باید در استفاده از معاملات مارجینی احتیاط بیشتری لحاظ شود زیرا میزان نوسانها در این بازار بالا است.
اگر علاقه مند به یادگیری بیشتر در این حوزه هستید میتوانید از نقشه راهنمای دیجی کوینر به نام «درخت یادگیری» دیدن نمایید که از نقطه ابتدایی تا انتهای مسیر را ریل گذاری کرده است.
شما با مطالعه درخت یادگیری تا حد مطلوبی دانش خود را افزایش دادهاید اما برای حرفه ای شدن و انجام معاملات در این بازار نیاز به یک راهنمای مجرب و با تجربه دارید. مجموعه دیجی کوینر بر آن است که با برگزاری کلاسهای آموزشی تجریبات چند ساله خود را در اختیار هم وطنان عزیز قرار دهد تا در این بحران اقتصادی بتوانند در آمد دلاری کسب نمایند. (تاریخ برگزاری کلاسها متعاقبا از طریق وبسایت اعلام خواهد شد.)
تیم تحریریه دیجی کوینر
این مقاله به کوشش هیئت تحریریه دیجی کوینر تولید شده است. تک تک ما امیدواریم که با تلاش خود، تاثیری هر چند کوچک در آگاه سازی فعالان حوزه رمز ارزها و بازارهای مالی داشته باشیم.
دیدگاه شما