الگوهای کندل شناسی
در بورس استریت تلاش ما بر این است که همه مفاهیم مربوط به فارکس را به صورت قابل فهمی به شما آموزش دهیم. کندل یکی از این مفاهیم است که برای موفقیت در معاملات فارکس اهمیت زیادی دارد و لازم است که بیشتر با این موضوع آشنا شوید. در هر کندل اطلاعات مهمی وجود دارد که مربوط به یک دوره معاملاتی میباشد. با شناخت الگوهای کندلشناسی شما میتوانید رفتار معامله گران و خواستههای آنها را بهتر تحلیل کنید. الگوی کندل شناسی یکی از الگوهای تحلیل تکنیکال است. این الگو مانند دیگر نمودارهای تحلیل تکنیکال تغییرات قیمتی سهام را نشان می دهد.
اطلاعات کلی در مورد کندل ها در فارکس
الگوی کندل شناسی در ابتدا در ژاپن مورد استفاده قرار می گرفت، جایی که از آن برای تجزیه و تحلیل قراردادهای برنج در اولین تجارت کالا (نمونه اولیه مبادله مدرن) در قرن 18 استفاده شد. و تاکنون ترکیبات شمعی سودآورترین در بازار سهام بوده اند و در فارکس به دلیل نوسانات زیاد دقت آنها پایین است. این روش تنها در دهه 80 قرن گذشته و پس از رشد سریع بازار مشتقات مالی (گزینه ها، معاملات آتی) به طور گسترده مورد استفاده قرار گرفت. برای افراد کنجکاو، میتوان کتاب دایرهالمعارف نمودارهای شمعی توماس بولکوفسکی (2008) را به زبان انگلیسی یا کتاب او به زبان روسی «دایرهالمعارف کامل الگوهای قیمت نمودار» را توصیه کرد که در آن تحلیل شمعدان به سیستماتیکترین شکل ارائه شده است.
الگوهای کندل معاملات فارکس چیست؟
الگوهای شمعدانی ژاپنی فارکس، الگوهای شمعدانی خاصی هستند که می توانند نشان دهنده ادامه یا معکوس شدن روند اصلی باشند. این الگوها می توانند شمعدان های منفرد باشند به این معنی که از یک شمعدان منفرد یا شمعدان های متعدد از دو یا چند شمعدان تشکیل شده اند.
شکل گیری کندل استیک در فارکس واقعا نشان دهنده روانشناسی و احساسات بازار است. آنها عمل قیمت خالص را نشان می دهند و به طور گرافیکی جذابی مبارزه بین خریداران و فروشندگان را به تصویر می کشند.
در حالی که الگوهای کندل استیک فارکس یک راه عالی برای تایید یک الگوی معاملاتی موجود است، معامله گران باید هنگام معامله فقط بر روی الگوهای کندل استیک مراقب باشند زیرا ممکن است تعداد قابل توجهی سیگنال های نادرست وجود داشته باشد.
چند الگوی شمعدان وجود دارد؟
به طور کلی بیش از 100 الگوی نمودار شمعدانی شناخته شده است.
بسیاری از ترکیبات مختلف موجود است.
انواع تک، دوتایی، سه تایی و چهارتایی از الگوهای شمعدانی + موارد دیگر وجود دارد که چندان شناخته شده نیستند.
سرفصل های آموزش الگوهای کندل شناسی
آموزش الگویی شمعی Morning Star
آموزش الگویی شمعی Evening Star
آموزش الگویی شمعی Shooting Star
آموزش الگویی Hammer
مهمترین الگوهای کندل استیک
الگوی شمعدانی در پرایس اکشن یکی از رایج ترین ابزارهای فنی برای تحلیل الگوهای قیمتی هستند. قرن ها توسط بازرگانان و سرمایه گذاران برای الگوهای کندلی چه هستند؟ یافتن این الگوهایی استفاده شده است که ممکن است نشان دهد که قیمت به کجا می رود. در این مقاله برخی از معروف ترین الگوهای شمعدان را با مثالهای مصور پوشش می دهد.
اگر می خواهید ابتدا با خواندن نمودارهای شمعدان آشنا الگوهای کندلی چه هستند؟ شوید ، یک راهنمای مبتدی برای نمودارهای شمعدان را ببینید .
نحوه استفاده از الگوهای شمعدان
الگوی شمعدانی بی شماری در پرایس اکشن وجود دارد که معامله گران می توانند برای شناسایی مناطق مورد علاقه در یک نمودار استفاده کنند. از این موارد می توان برای معاملات روزانه ، معاملات نوسان و حتی معاملات بلند مدت استفاده کرد. در حالی که برخی از الگوهای شمعدان ممکن است بینشی را در مورد تعادل بین خریداران و فروشندگان ارائه دهد ، برخی دیگر ممکن است نشان دهنده تغییر ، ادامه یا بلاتکلیفی باشد.
توجه به این نکته مهم است که الگوهای شمعدان لزوماً به تنهایی سیگنال خرید یا فروش نیستند. آنها در عوض راهی برای بررسی ساختار بازار و نشانه ای بالقوه از یک فرصت پیش رو هستند. به همین ترتیب ، نگاه کردن به الگوها در متن همیشه مفید است. این می تواند زمینه الگوی فنی موجود در نمودار باشد ، اما همچنین می تواند فضای گسترده تری در بازار و سایر عوامل باشد.
به طور خلاصه ، مانند هر ابزار تجزیه و تحلیل بازار ، الگوهای شمعدان هنگامی که در ترکیب با تکنیک های دیگر استفاده می شود ، بیشترین کاربرد را دارند. اینها ممکن است شامل روش ویکوف ، نظریه موج الیوت و نظریه داو باشد. همچنین می تواند شامل شاخص های تجزیه و تحلیل فنی (TA) ، مانند خطوط روند ، میانگین متحرک ، شاخص مقاومت نسبی (RSI) ، RSI تصادفی ، باند های بولینگر ، ابرهای ایچیموکو ، Parabolic SAR یا MACD باشد.
آشنایی با کندل اینگالفینگ در تحلیل تکنیکال
نمودارهای کندل استیک، از پرکاربردترین نمودارها در تحلیل تکنیکال هستند که با استفاده از آنها میتوان حرکات قیمتی در آینده را پیشبینی کرد و اقدام به خرید و فروش سهم در موقعیتهای مناسب نمود. از آنجاییکه هر کندل، منعکسکنندهی عکسالعمل و رفتار تمامی معاملهگران در یک تایمفریم خاص است، معاملهگران بهراحتی با دیدن کندلها میتوانند کل معاملات یک تایمفریم را تحلیل کنند. پیشتر راجع به برخی از مهمترین انواع کندل در تحلیل تکنیکال صحبت کردیم. اما امروز و در این مقاله از سری مقالات آموزش بورس در چراغ به سراغ یکی دیگر از انواع کندل، تحت عنوان کندل اینگالفینگ در تحلیل تکنیکال رفتهایم. برای آشنایی بیشتر با این ابزار کاربردی، ادامهی مطلب را از دست ندهید.
کندل اینگالفینگ یا پوششی چیست؟
اینگالفینگ (به انگلیسی: Engulfing) در لغت بهمعنای پوشش دهنده میباشد. دلیل نامگذاری این کندلها هم خاصیت پوشانندگی آنهاست که از بالا و پایین، کل بدنهی کندل قبلی را پوشش میدهد بهطوری که دیگر کندل قبلی دیده نشود. در واقع، الگوی اینگالف زمانی تشکیل میشود که بدنهی قیمتی کندل، یک یا چند کندل ماقبل خود را در برگیرد. زمانیکه کندل اینگالف، کندلهای بیشتری را در برگیرد، قدرت بیشتری برای ادامهی روند وجود خواهد داشت. دو نوع از کندل اینگالفینگ در تحلیل تکنیکال وجود دارد:
۱. الگوی اینگالف صعودی (Bullish) که الگوهای کندلی چه هستند؟ سیگنال روند صعودی رو به جلو را اعلام میکند.
۲. الگوی اینگالف نزولی یا (Bearish) که سیگنال روند نزولی رو به پایین را اعلام میکند.
کندل اینگالفینگ در تحلیل تکنیکال : تحلیل الگوی اینگالف صعودی
همانطور که در نمودار زیر مشاهده میکنید، یک خط روند نزولی بعد از روند صعودی اتفاق افتاده است. در پایان روند نزولی یک کندل اینگالف دیده میشود که کندل ماقبل خود را پوشش داده است. در اینجا با ایجاد شدن یک کندل اینگالف، روند نزولی پایان مییابد و بعد از آن روند صعودی شروع میشود؛ یعنی تغییر روند اتفاق میافتد. زمانیکه با پیدایش کندل اینگالفینگ در تحلیل تکنیکال تغییر روند بهوجود میآید، معمولاً یک کندل خلاف جهت داریم و مجدداً ادامهی مسیر صعودی. اما سوال اینجاست که وقتی در چنین بازاری قرار میگیریم، چه باید کنیم؟
کندل اینگالفینگ صعودی
وقتی کندل اینگالفینگ در تحلیل تکنیکال در پایان روند نزولی ایجاد شود، میگوییم الگوی اینگالف صعودی داریم. در چنین حالتی، در محدودهی مشخص شده روی نمودار باید وارد معامله شده و خرید خود را انجام دهید. حالا برای اینکه بفهمید نقطهی فروش یا Target شما کجاست، باید زمانیکه روند قیمتی همسطح با نقطهی شروع روند نزولی قبلی شد، Target خود را مشخص نمایید. برای درک عمیقتر به مثال زیر توجه کنید:
فرض کنید که در ابتدای روند نزولی در نقطهی A، قیمت ۱۰دلار باشد. در انتهای روند نزولی و در نقطهی B، درست زمانیکه الگوی اینگالف اتفاق افتاده، قیمت به ۶دلار کاهش مییابد. سپس در نقطهی C، و با افزایش قیمت به ۷ دلار وارد معامله خواهید شد. سپس صبر میکنید تا قیمت سهم مجدداً به ۱۰دلار در نقطهی D برسد و درست در همین نقطه با سودی که کردهایم، از معامله خارج میشویم و سهام خود را میفروشیم. دیدید که چگونه و با تشخیص بهموقع کندل اینگالفینگ در تحلیل تکنیکال میتوانید از خریدتان سود کنید و یک معاملهی موفق داشته باشید.
💡 نکته: برای استفاده از کندل اینگالف در نمودارهای قیمتی، پیشنهاد میشود از تایمفریمهای روزانه و یا ۴ ساعته استفاده کنید. البته تایمفریم هفتگی هم برای تشخیص این کندل میتواند مناسب باشد.
کندل اینگالفینگ در تحلیل تکنیکال : تحلیل الگوی اینگالف نزولی
در این نمودار مشاهده میکنید که کندل اینگالف در انتهای دو روند صعودی متمادی، تشکیل شده است. در پایان روند صعودی یک کندل اینگالف دیده میشود که کندل ماقبل خود را بهخوبی پوشش داده است. در اینجا هم با ایجاد شدن کندل اینگالف، روند صعودی پایان یافته و بعد از آن روند نزولی شروع میشود. در این حالت هم همزمان با پیدایش کندل اینگالفینگ در تحلیل تکنیکال تغییر روند بهوجود آمدهو بعد از آن یک کندل خلاف جهت داریم و مجدداً ادامهی مسیر نزولی.
کندل اینگالفینگ نزولی
وقتی کندل اینگالفینگ در تحلیل تکنیکال در پایان روند صعودی ایجاد شود، میگوییم الگوی اینگالف نزولی داریم. در چنین حالتی، در محدودهی مشخص شده روی نمودار باید وارد معامله شده و فروش خود را انجام دهید. در اینجا همانطور که مشاهده میکنید، دو روند صعودی (از A تا B و از B تا C) اتفاق افتاده است. بنابراین Target اول در نقطهی E و Target دوم در نقطهی F میباشد.
برای مثال فرض کنید که در نقطهی A، قیمت ۵ دلار بوده است. سپس در پی روند صعودی که اتفاق افتاده قیمت آن در نقطهی B به ۸ دلار و در نقطهی C، درست زمانیکه الگوی اینگالف اتفاق میافتد به ۱۲ دلار رسیده است و پس از آن نزول کرده است. اگر قیمت سهم در نقطهی D به ۱۰ دلار رسیده باشد و شما در آنجا معامله انجام داده باشید، Target اول شما در نقطهی E، ۸ دلار Target دوم شما ۵ دلار خواهد بود. به این ترتیب در Target اول، ۲۰ درصد سود و مابقی آن در Target بعدی نصیبتان خواهد شد.
سخن آخر
در این مقاله از سایت آموزش چراغ به بررسی کندل اینگالفینگ در تحلیل تکنیکال و نحوهی معامله با استفاده از آن پرداختیم. این الگو، از مباحث مورد توجه در میان الگوهای کندلی در آموزش باینری آپشن، فارکس و آموزش بورس میباشد. تشخیص الگوی اینگالفینگ در کنار استفاده از دیگر ابزارهای تکنیکی همچون اندیکاتورها میتواند به عنوان سیگنال بسیار خوب برای خرید یا فروش سهم در بازارهای مالی به حساب بیاید. امیدواریم که با یادگیری نکاتی که در رابطه با این کندل در این مقاله راجع به آنها صحبت شد، به سودهای چندین برابری در معاملاتتان دست یابید. چراغ ، به عنوان پلتفرم آموزش و کاریابی در تلاش است تا با بیان نکات آموزشی مهم در زمینهی کار و سرمایهگذاری به شما برای رسیدن به موفقیت در این زمینهها کمک نماید.
پرایس اکشن (Price Action) چیست؟ + معرفی الگوهای مهم
این روزها یکی از راههای مناسب برای کسب درآمد، سرمایهگذاری در بازارهای مالی مختلف، مثل بورس، فارکس و ارز دیجیتال است. یکی از شیوههایی که سرمایهگذاران بهکمک آن سهام یا ارز مناسبی را پیدا کرده و نسبت به خرید آن اقدام میکنند، تحلیل تکنیکال است. یکی از بهترین روشهای تحلیل تکینکال، الگوهای کندلی چه هستند؟ پرایس اکشن است. در این مقاله خواهیم دید که پرایس اکشن چیست و با الگوهای مهم آن آشنا خواهیم شد، پس تا انتها همراه پارسیان بورس باشید!
پیش از اینکه مقاله را آغاز کنیم، به شما پیشنهاد میکنیم برای یادگیری پرایس اکشن، حتما به دوره جامع پرایس اکشن ما نگاهی بیاندازید. در این دوره، با رویکردی عملی و حرفهای، صفر تا صد پرایس اکشن را به شما آموزش خواهیم داد.
پرایس اکشن به زبان ساده چیست؟
اگر بخواهیم پرایس اکشن را به زبان ساده معرفی کنیم، تعریف پرایس اکشن به شرح زیر خواهد بود:
یکی از روشهای معاملهگری که معاملهگر در آن تنها بر مبنای دادههای قیمتی و الگوی کندلها خرید و فروش میکند، پرایس اکشن (Price Action) میگویند. در این روش معاملهگری، معاملهگر از مواردی الگوهای کندلی چه هستند؟ مانند اخبار فاندامنتال، اندیکاتورهای داده ورودی و یاحجم معاملات در تصمیمگیریهای خود بهره نمیگیرد و تنها بررسی دادههای قیمتی و الگوی کندلهای خرید و فروش را مورد بررسی قرار میدهد.
در این روش، تریدرها، تحلیل خود را بر روی نمودارهای قیمتی انجام میدهند و این تکنیک به آنها اجازه میدهد تا حرکات زنده و واقعی قیمت را دنبال کنند. از جمله مباحثی که میتواند برای تریدهای پرایس اکشن مهم باشد و باید آنها را بررسی کنند، میتوان به شناسایی سطوح و نواحی عرضه الگوهای کندلی چه هستند؟ و تقاضا ، وضعیت کندلها در نقاط بحرانی و چینش متوالی کندلها اشاره کرد.
نکات کلیدی معاملهگری پرایس اکشن
- نوسانات قیمت در یک بازه زمانی بر روی نمودار رسم شده، از نکاتی است که پرایس اکشن موردتوجه قرار م.
- ضمناً باید اشاره کرد که دیدگاههای مختلفی در تعیین روندهای قیمتی در پرایس اکشن برای معاملهگران وجود دارد.
- از پرایس اکشن میتوان الگوهای نموداری را به دست آورد. ضمناً با استفاده از پرایس اکشن، میتوان ابزارهای تحلیل تکنیکال مانند میانگین متحرک که از آنها برای پیشبینی در آینده استفاده میشوند را محاسبه کرد.
تشخیص روند اصلی بازار
مهمترین نکته در معاملهگری با روش پرایس اکشن، این است که بتوانیم روند اصلی بازار را شناسایی کنیم و دریابیم که قیمت یک رمزارز یا یک دارایی، دارای روندی صعودی یا نزولی است و یا بهاصطلاح بدون روند است و در محدودۀ خاصی از قیمتها رنج میزند.
بدیهی است که هر معاملهگری میداند که شانس موفقیت در بازاری که صعودی است، نسبت به بازاری که در حال رنج زدن و تثبیت قیمت است، بیشتر خواهد بود و منطقی است که برای کسب سود از آن بازار مالی، میبایست در چنین بازاری سرمایهگذاری کرد. برای اینکه بتوانیم چنان وضعیتی را تشخیص دهیم و کسب سود را تجربه نماییم، میبایست مکرراً تمرین کنیم و الگوهای کندلی چه هستند؟ اطلاعات لازم را کسب نماییم.
تشخیص بازارهای نزولی/صعودی
اگر به نمودارهای بازار صعودی دقت کنید، درمییابید که سقفهای قیمتی جدید نسبت به سقفهای قیمتی قدیمی بیشترند و کف قیمتی جدید نیز نسبت به کف قیمتی قدیمی، بیشتر خواهد بود. به همین شکل اگر بازار روندی نزولی داشته باشد، شاهد این خواهیم بود که کفهای جدید قیمت از کفهای قبلی قیمت پایینتر و سقفهای جدید قیمت نیز از سقفهای قبلی قیمت پایینتر خواهند بود.
تشخیص بازارهای بدون روند یا در حال تثبیت
همانطور که در تعریف روش معاملهگری پرایس اکشن بیان کردیم، مهمترین نکته در این روش معاملهگری، حرکات و محدودههای قیمت یک دارایی است؛ بنابراین میتوان نتیجه گرفت که اولین موضوعی که میبایست در این روش معاملهگری تعیین کنید، این است که وضعیت روند بازار را تعیین الگوهای کندلی چه هستند؟ کنید. ا
گر که بازار روندی صعودی یا نزولی داشته باشد، طبیعتاً برداشت ما با دیدگاه پرایس اکشن مانند بخش قبلی خواهد بود. اما اگر بازار فاقد یکی از این روندها باشد، میتوان گفت که بازار به اصطلاح بدون روند است. در این شرایط، قیمت یک دارایی میان که محدوده حمایتی و مقاومتی رنج میزند و قادر نیست که یکروند از میان دو روند صعودی و نزولی را برای خود شکل دهد که به این حالت، sideway نیز گفته میشود.
بررسی چند الگوی مهم در پرایس اکشن
مهمترین بخش برای ورود معامله از دیدگاه پرایس اکشن، الگوهای پرایس اکشن هستند که به آنها Setups، Triggers و Signals نیز گفته میشود. الگوهای پرایس اکشن تنوع بسیار زیادی دارند که در ادامه این بخش قصد داریم تا سه مورد از پرکاربردترین این الگوها، یعنی Fakey، Inside Bar و Pin Bar را مورد بررسی قرار دهیم.
الگوی Inside Bar
این الگوی دو کندلی که Inside Bar نام دارد، از یک کندل کوچک در سمت راست و یک کندل بزرگتر در سمت چپ تشکیل شده، به این صورت که تمام کندل کوچک در محدودۀ کندل بزرگتر قرار میگیرد. اگر شما این الگو را در شرایط یک بازار رونددار و در یک محدوده مهم قیمتی مشاهده کردید، میتوانید حدس بزنید که قیمت دارایی، محدود فعلی را بشکند و جهشی در جهت روند را تجربه نماید.
الگوی Fakey Bar
بر خلاف الگوی Inside Bar، میتوان جهش قیمت از محدودۀ قیمت فعلی در الگوی Fakey Bar را جهشی نزولی و این الگو را یک نوع الگوی Inside Bar ناموفق در نظر گرفت. یعنی اگر قیمت در یک الگوی Inside Bar از کندل قبلی فراتر رفته اما در همان کندل به محدودهٔ قبلی خود برگردد یک Fakey Bar خواهیم داشت. با مشاهدهٔ چنین الگویی، بهاحتمال زیاد، قیمت در خلاف جهت سایهٔ کندل یعنی در جهت همان روند اصلی قیمت جهش خواهد داشت.
الگوی Pin Bar
الگوی Pin Bar، یک نوع الگوی تک کندلی است و نتیجه آن پس زدن قیمت در انتهای سایه بلند کندل آن خواهد بود. این الگو در هر دو نوع بازار رونددار و بدون روند ممکن است و این الگو در هر دو نوع بازار ممکن است، شکل گیرد.
اگر شکل بازار رونددار، نزولی باشد، پس از تشکیل الگوی Pin Bar با سایه بلند میتوان حدس زد که قیمت دارایی به سمت مقاومت بعدی حرکت میکند و این حرکت در راستای مخالف سایۀ Pin Bar خواهد بود. در همین راستا اگر شرایط بازار رونددار صعودی باشد، قیمت دارایی پس از تشکیل یک Pin Bar به سمت محدودۀ حمایت بعدی حرکت خواهد کرد.
روش معامله در پرایس اکشن
ایده اصلی در روش معامله در پرایس اکشن این است که معاملهگران بعد از رسم محدودههای مهم حمایت، مقاومت و خطوط روند اصلی، شرایط قیمت دارایی بررسی میکنند و تا رسیدن قیمت آن دارایی به یکی از محدودههای مهم منتظر میمانند. پس از اینکه قیمت آن دارایی به محدودهای مهم رسید، با بررسی و مشاهده الگوهای کندلی، با دیدگاه اختصاصی خود وارد معامله میشوند و تا رسیدن قیمت دارایی به سطحی بالاتر صبر میکنند و در نهایت با فروش آن دارایی، از بازار کسب سود میکنند.
در ادامه این بخش، به بیان برخی نکات مهم میپردازیم تا شما عزیزان بتوانید معامله به سبک پرایس اکشن را انجام دهید و اطلاعات مفیدی عاید شما عزیزان شود. اما باید توجه داشته باشید که صرفاً بر اساس و مبنای مطالعه یک مقاله، نمیتوان وارد بازار شد و ترید کردن را آغاز کرد، بلکه شما میبایست زمان بسیاری را صرف مطالعه و یادگیری در این حوزه کنید تا بتوانید با انجام معاملات، از بازارهای مالی مانند رمزارزها درآمد کسب کنید.
اگر به بررسی و تحقیق در مورد شرایط نمودارهای بازار درگذشته بپردازیم، درمییابیم که نمودارها و الگوهای موجود در بازار، تکرارشونده هستند و میتوان تکرار آنها، در شرایط فعلی بازار را بهعنوان یک سرنخ و مسیر تصمیمگیری در نظر گرفت. این الگوهای تکرارشونده بهنوعی همان استراتژیهای معامله پرایس اکشن هستند و تریدرهای پرایس اکشن، بر اساس این الگوهای قیمتی تصمیم به خرید یا فروش داراییهای خود میگیرند.
برای شروع کردن به ترید با روش پرایس اکشن، در ابتدا میبایست چارت قیمت دارایی را خلوت کنیم و اندیکاتورها و ابزارهای اضافی را ازروی چارت پاک کنیم. ضمناً بهتر است تا از کندل استیکها (نمودار شمعی قیمت) بهعنوان نوع نمایش قیمت بهره بگیریم. پس از اینکه تنظیمات چارت را به این حالت دلخواه رساندیم، میتوانیم محدودههای مهم و خطوط حمایت و مقاومت را روی چارت رسم کنیم.
در اغلب مواقع خطوطی که برای محدودههای حمایتی و مقاومتی رسم میکنیم، بهخوبی موقعیت حمایتی و مقاومتی خود را نشان میدهند و زمانی که قیمت دارایی به این محدودهها نزدیک شود، معاملهگران پرایس اکشن مترصد فرصت و مشاهده سیگنال میمانند تا وارد معامله شوند. این دسته از تریدرها با بررسی نوع کندلها، قدرت روند و مواردی ازایندست، پس از اینکه قیمت دارایی به یک محدوده حساس پرایس اکشن میرسد، درصورتیکه قیمت دارایی با برگشت یا شکستهشدن محدوده موردنظر مواجه شود، وارد معامله میشوند و تا رسیدن قیمت به محدوده مهم بعدی، آن را همراهی میکنند.
شناخت محل تلاقی سطوح قیمت و خط روند، یکی دیگر از نکات مهم در شیوه معاملهگری پرایس اکشن است. این موقعیت یکی از ستاپهای جذاب را به وجود میآورد که اگر بتوانید آن را تشخیص دهید، سودآوری جذاب و قابلتوجهی را تجربه خواهید کرد. به این محدودهها در اصطلاح Confluent Levels گفته میشود. در این شرایط قیمت دارایی به سقف محدوده میرسد و سپس به کف محدوده بازمیگردد، در چنین شرایطی محل تلاقی خط روند صعودی و محدودۀ پرایساکشنی مشخص شده و اگر در چنین موقعیتی، الگوی کندل استیک مهمی مثل Pin Bar مشاهده شود، یعنی قیمت به حمایت خود واکنش مثبت داده و میتواند انتظار داشت که یک حرکت صعودی هیجانی رخ دهد.
مزایا و معایب معاملهگری به روش پرایس اکشن
در این بخش از مقاله معاملهگری به روش پرایس اکشن، قصد داریم تا مزایا و معایب مرتبط با این روش معاملهگری را مورد بررسی قرار دهیم.
اگر شما پرایس اکشن را بهعنوان شیوه معاملهگری خود انتخاب کرده باشید، میتوانید متناسب با حرکت بازارها و بهصورت آنی، وارد بازار شوید و ترید کنید. زمانی که بر اساس پرایس اکشن و متکی بر شمعها وارد بازار شوید، میتوانید دقیقاً بر اساس اتفاقات بازار و بدون نیاز به بررسی اخبار و انواع تحلیلهای فاندامنتال معامله کنید و شانس موفقیت بالایی خواهید داشت.
مزایای پرایس اکشن
- روش معاملهگری پرایس اکشن باعث شفافیت میشود و هنگام ورود به موقعیت موردنظر، اعتمادبهنفس مناسبی را خواهید داشت.
- یادگیری روش معاملهگری پرایس اکشن ساده است و شما برای اینکه بتوانید بر اساس این روش معامله کنید، نیازی به تخصص در حوزههای مالی نخواهید داشت و تنها کافی است بتوانید سیگنالهای مورداستفاده را درک کنید.
- دسترسی به منابع یادگیری پرایس اکشن راحت است و بهراحتی میتواند در این مورد به مطالعه بپردازید و سپس با بررسی بازار و حدس روند، بدون سرمایهگذاری، اطلاعات خود را آزمایش کنید و با این کار به تمرین بپردازید.
معایب پرایس اکشن
- یکی از معایب بهرهگیری از روش معاملهگری پرایس اکشن، این است که برای استفاده از آن میبایست صبور باشید زیرا تعداد معاملاتی که میتوانید از این طریق انجام دهید، کم است. دلیل این موضوع این است که در روش پرایس اکشن، معاملهگر باید در پشتیبانی و مقاومت منتظر تأیید باشد و به همین دلیل ممکن است فرصتهای معاملاتی زیادی را از دست بدهد.
- تحلیل پرایس اکشن میتواند بهصورت شخص به شخص متفاوت باشد و هر معاملهگر نظر خاص خودش نسبت به وضعیت بازار را داشته باشد و این موضوع باعث میشود که گاهی اوقات معاملهگر تصمیم اشتباهی را اتخاذ کند. این تفاوت نظر میان تریدرها میتواند به دلیل تفاوت ابزارها و تایم فریمها باشد.
- نکته دیگری که میتوان بهعنوان محدودیت در روش پرایس اکشن در نظر گرفت، این است که برخی از الگوها، به شکل آنی و بلادرنگ درست از آب در نمیآید و برای اینکه نتایج لازم حاصل شود، میبایست به الگو، فرصت کافی را بدهید.
نکته در مورد پرایس اکشن
برای سرمایهگذاری مطمئن و تحلیل بهتر پیشنهاد میشود تا از تایم فریم روزانه یا هفتگی استفاده کنید زیرا تریدرهای حرفهای پرایس اکشن، این تایم فریمها را نسبت به تایم فریمهای ساعتی و دقیقهای مطمئنتر میدانند.
جمعبندی
در این مقاله تلاش کردیم تا شما را با یکی از برترین، سادهترین و جذابترین روشهای معاملهگری در بازارهای مالی آشنا کنیم تا شما عزیزان بتوانید با استفاده از یک چارت خلوت و روشهای ساده، پولسازی از بازارهای مالی را تجربه کنید. اما در این بخش بهعنوان بخش نهایی نیز باید اعلام کنیم که برای یادگیری این روش میبایست به شکل کاملاً جدی به مطالعه و تحقیق بپردازید و تمرین کنید تا بتوانید از این تکنیکهای ساده در جهت دلخواه بهره ببرید.
این روش که تنها بر روی قیمت یک دارایی متمرکز است، میتواند در جهت پیشبینی بازار مؤثر واقع شود و شما را در راستای سودآوری قرار دهد. پس از همین لحظه اقدام به کسب اطلاعات در این زمینه کنید تا بتوانید در آیندهای نزدیک، معاملات سودآوری را انجام دهید!
روانشناسی با کندل استیک : الگوی ستاره
مثال هایی از ستاره صبحگاهی : The Morning Star Pattern
شکل زیر مثال هایی از الگوی ستاره صبحگاهی را نشان می دهد.
الگوی ستاره عصرگاهی : The Evening Star
الگوی ستاره عصر گاهی همانطور که از نامش پیداست نشان دهنده شروع تاریکی و آغاز شب می باشد. پس می توان گفت که این الگو معکوس ساز و نشان دهنده کاهش قیمت سهم در آینده می باشد و معمولا در راس اتفاق می افتد. همانطور که در شکل زیر مشاهده می کنید الگوی ستاره صبحگاهی باید دارای شرایط زیر باشد.
1- سهم در یک حرکت صعودی و رو به بالا باشد.
2- تشکیل بدنه اصلی بلند و سبز رنگ که به دنبال آن کندلی با یک بدنه کوچک که با یک گپ قیمتی بالاتر از قیمت بسته شدن دیروز باز می شود. کندل سوم نیز یک بدنه مشکی (قرمز) دارد که بخش زیادی از کندل سفید ( سبز) را پوشش می دهد.
3- وجود شکاف بین 3 کندل نشان داده شده مهم می باشد به طوری که هر چه گپ یا شکاف بین کندل ها بیشتر باشد اعتبار این الگو نیز بیشتر خواهد بود.
مثال هایی از ستاره صبحگاهی : The Evening Star Pattern
شکل زیر مثال هایی از الگوی ستاره عصرگاهی را نشان می دهد.
ستاره دوجی صبحگاهی یا عصرگاهی : Doji Stars
ستاره دوجی صبحگاهی با عصر گاهی زمانی به وجود می آید که یک دوجی در یک بازار صعودی بالای یک بدنه اصلی و یا در یک بازار نزولی پایین بدنه اصلی بسته شود. ستاره دوجی صبحگاهی یا عصر گاهی نشانی از برگشت روند قبل می باشد . کندلی که بعد از دوجی قرار می گیرد باید برگشت بازار را تایید کند. پس به لحاظ قدرت در نظر داشته باشیبد که الگوی دوجی صبحگاهی و عصرگاهی بهتر از الگوی دوجی معمولی می باشد. شکل زیر یک الگوی دوجی ستاره صبحگاهی را نشان میدهد.
حال زمانی که هیچ کجای نوسانات قیمت در طول session ستاره با کندل های قبل و بعد از خودش تماس نداشته باشد و به عبارتی همدیگر را لمس نکرده باشند به آن یک ABANDONED BABAY گفته می شود. این الگو با اینکه یک الگوی کمیاب است ولی بسیار قابل اطمینان می باشد و دارای اعتبار است.
شاید علاقمند باشید این مقالات را هم مطالعه کنید.
ساز و کار فروش تعهدی در بورس
روانشناسی بازار با کندل استیک
خرید کتاب های بورسی با تخفیف
2 دیدگاه در “ روانشناسی با کندل استیک : الگوی ستاره ”
احمد گفت:
باسلام
آیا کندل دوم وسوم در ستاره صبحگاهی وعصرگاهی می تواند همپوشانی داشته باشد یا بایستی هراین دو کندل هم دارای گپ باشند؟
mehdi afzalian گفت:
دیدگاه شما