کندل مارابوزو (Marubozo) چیست؟ انواع ان کدامند؟
کندلشناسی یکی از بخشهای مهم در تحلیل بازار بورس ایران است که به عنوان زیرمجموعه تحلیل تکنیکال شناخته میشود. کندلها انواع گوناگونی دارند که برخی را در الگوی ساده و برخی دیگر در الگوی پیچیده ظاهر میشوند اما در مجموع همه کندلها در تشخیص روند بازار و پیشبینی آینده سهم بر اساس آنچه در انواع الگوی ادامه دهنده بازه زمانی خاصی روی داده است، کاربرد دارند. در این مطلب قصد داریم به یکی از کاربردیترین کندلها با نام کندل مارابوزو (Marubozo) بپردازیم.
الگوی مارابوزو چیست؟
همان طور که میدانید اجزای یک کندل شامل بدنه، سایههای بالا و پایین، اولین و آخرین قیمت و بالاترین و پایینترین قیمت میشود. اگرچه ممکن است رنگ و سایز اجزای کندلها با هم متفاوت باشد و البته همین تفاوت، معنای خاصی را برای تحلیلگر دربر دارد.
کندل مارابوزو بدنهای بسیار بزرگ و کشیده دارد و طول آن چند برابر بدنه کندلهای قبل از خود است. از آن جایی که بزرگ بودن بدنه کندل نشاندهنده قدرت بالای معاملهگران است، پس کندل مارابوزو قدرت روند جاری را نمایش میدهد. حال این قدرت میتواند در دست فروشندگان یا خریداران باشد.
بنابراین باید کندل مارابوزو را یک الگوی ادامهدهنده در نظر بگیریم که ادامه یافتن روند جاری را برای حدودا 3 کندل دیگر وعده میدهد. کندل مارابوزو سایههای بالا و پایین ندارد یا سایهها چنان کوچک هستند که میتوان از آنها چشمپوشی کرد. کندل مارابوزو سبز نشاندهنده روند صعودی و کندل مارابوزو قرمز نشاندهنده روند نزولی است.
همان طور که در تصویر زیر مشاهده میکنید، در کندل کندل مارابوزو سبز، روند صعودی در سه کندل دیگر هم ادامه یافته است و در کندل مارابوزو قرمز روند نزولی برای مدتی ادامه دارد.
معنی مارابوزو
جالب است بدانید که معنی مارابوزو هم به شکل ظاهری این کندل اشاره دارد. مارابوزو در ژاپنی به معنای سر کچل یا طاس است و از آنجایی که این کندل فقط از یک مستطیل بزرگ تشکیل میشود و سایه و فتیلهای ندارد، نام مارابوزو برای آن در نظر گرفته شده است. البته کندل مارابوزو انواع مختلفی دارند که سایه بالا یا پایین در آنها ظاهر میشود. اما به هر حال اصل الگوی کندل مارابوزو فقط یک مستطیل بزرگ است.
انواع الگوی کندل مارابوزو
همانطور که در قبل ذکر شد، ماروبوزو میتواند به چند شکل در نمودار ظاهر شود. انواع الگوی کندل مارابوزو به شرح زیر است:
1. کندل مارابوزو سبز
این کندل به شکل مستطیل سبز بزرگ و بدون سایه ظاهر میشود. کندل مارابوزو سبز به معنای ادامه یافتن روند صعودی از قیمت باز شدن تا قیمت بسته شدن است.
2. کندل مارابوزو قرمز
مستطیل قرمز بزرگ و بدون سایه است. در کندل مارابوزو قرمز، روند نزولی از قیمت باز شدن تا قیمت بسته شدن ادامه خواهد یافت.
3. کندل مارابوزوی باز سبز
در کندل مارابوزوی باز سبز، فقط سایه بالا وجود دارد. بدنه کندل بسیار بزرگ است و سایه نمیتواند از بدنه بزرگتر باشد.
4. کندل مارابوزوی بسته سبز
برعکس حالت قبل است. یعنی بدنه سبز بزرگ که فقط سایه پایین دارد.
5. کندل مارابوزوی باز قرمز
دراین الگو، کندل با بدنه بزرگ قرمز و فقط با سایه پایین ظاهر میشود.
6. کندل مارابوزوی بسته قرمز
مثل حالت قبل بدنه قرمز و بزرگ است، اما فقط سایه بالا را دارد.
تحلیل کندل مارابوزو
برای پیشبینی بازار به کمک نمودارهای کندل استیک دو موضوع اهمیت دارد. نخست تشخیص الگو از روی شکل کندلها و دوم تحلیل آنها به عبارت دیگر ما باید بدانیم که هر الگوی کندل چه مفهومی را در دل خود دارد. در ادامه به تحلیل کندل مارابوزو میپردازیم.
اولین موردی که کندل مارابوزو (Marubozo) به ما میگوید، تداوم وضعیت فعلی است. یعنی روند چه صعودی باشد و چه نزولی، برای مدتی ادامه خواهد داشت. برای اینکه بدانیم این مدت چقدر طول میکشد، باید به اندازه بدنه نگاه کنیم. هر قدر بدنه بزرگتر باشد، قدرت معاملهگران کنونی سهم (خریدار یا فروشنده) بیشتر است و روند جاری هم بیشتر به طول میانجامد.
برای دومین مورد که میتوان آن را روانشناسی بازار هم دانست، باید به رفتار معاملهگران توجه کرد. کندل مارابوزو سبز نشان از خوشبینی معاملهگران دارد. چرا که در این الگو، روند صعودی از زمان باز شدن قیمت تا بسته شدن آن ادامه دارد. پس معاملهگران تا لحظه آخر به بازار خوشبین بودهاند و به خرید سهم ادامه دادهاند.
با توجه به مورد قبل، میتوان عدم وجود سایه بالایی را مهمتر از عدم وجود سایه پایین دانست. به عبارت دیگر برای اینکه از رفتار معاملهگران مطمئن شویم، باید به سایههای بالا و پایین نگاه کنیم. نبود سایه بالا در کندل مارابوزو سبز، تاکیدی بر مورد قبلی یعنی خوشبینی خریداران سهم به آینده بازار است.
در نهایت همواره به این موضوع توجه داشته باشید که الگوی کندل مارابوزو (به عنوان یک الگوی ادامهدهنده) باید حتما با روند قبلی خود همخوانی داشته باشد. پس کندل مارابوزو قرمز باید حتما در روند نزولی و کندل مارابوزو سبز باید در روند صعودی ظاهر شود.
معامله با کندل مارابوزو
در صورتی که از شکل گرفتن کندل مارابوزو مطمئن شدهاید، میتوانید بر انواع الگوی ادامه دهنده اساس آن معاملات خود را مدیریت کنید. اما برای معامله با کندل مارابوزو باید چه استراتژی داشته باشیم؟ از آن جایی که کندل مارابوزو چند شکل مختلف دارد، استراتژی معاملاتی میتواند متفاوت باشد. بنابراین در ادامه معامله با کندل مارابوزو در روند صعودی را بررسی میکنیم.
ابتدا قیمت ورود را برابر قیمت بسته شدن در نظر بگیرید. سپس دقت کنید که کندل مارابوزو بر روی حمایت شکل گرفته باشد و در نهایت بر اساس میزان ریسکپذیری خود زمان ورود را انتخاب کنید. برای افراد با ریسکپذیر بیشتر، در روزی که کندل مارابوزو ظاهر میشود و در نیمه دوم بازار، زمان ورود است اما افراد با ریسکپذیر کمتر میتوانند روز بعد از مشاهده کندل مارابوزو وارد معامله شوند.
دقت کنید که ورود به بازار بلافاصله پس از مشاهده کندل مارابوزو اصلا پیشنهاد نمیشود. بهتر است کمی صبر کنید تا قیمت در کندل بعدی از سقف مارابوزو بالاتر برود و سپس وارد معامله شوید. همچنین برای تعیین حد ضرر قسمت میانی کندل مناسب است. چرا که بعد از ظاهر شدن یک کندل مارابوزو قدرتمند، کندل بعدی به قسمت میانی مارابوزو قبلی نمیرسد.
سخن آخر
برای استفاده از کندل مارابوزو (Marubozo)، بازار مد نظر اهمیت زیادی دارد. در بازارهایی که دامنه نوسان روزانه برایشان تعیین نمیشود، کندل مارابوزو در نمودار یک روز کاربرد دارد اما در بازاری مثل بورس ایران، به دلیل وجود محدودیت در دامنه نوسان سهم، کندل مارابوزو در تایمفریم روزانه چندان قابل تشخیص نیست. بنابراین بهتر است در بازار بورس ایران، به کندل مارابوزو در تایمفریمهای هفتگی و ماهانه توجه کنید.
تحلیل الگوهای نموداری
الگوهای نموداری با نگاه فراگیر کمک میکنند تا سیگنالهای معاملاتی یا نشانههایی از حرکت آینده قیمت مشخص شوند. با آموزش این الگوها در دیجی اکسچنج با ما همراه باشید.
الگوهای نموداری
یکی از فرضیاتی که در نوشته های گذشته داشتیم این بود که تاریخ تکرار میشود. تئوری الگوهایی نموداری بر اساس این فرضیه است، الگوهای نموداری در طول زمان تکرار شده و تمایل دارند تا نتایج مشابهی را تولید کنند. برای مثال، زمانی که احساسات بازار از خوشبینانه به سمت ترس حرکت میکند، الگوی مشخصی ممکن است شکل بگیرد قبل از اینکه معامله گران و سرمایهگذاران شروع به فروختن سهمهای خود و پایین آوردن قیمت بکنند.
الگوهای نموداری تعاریف و شاخصهای مشخصی دارند، اما الگویی که 100% به شما بگوید که قیمت به کدام سمت حرکت میکند وجود ندارد وگرنه پولدارترین مرد دنیا باید یک معاملهگر میبود نه یک سرمایهگذار. فرآیند تشخیص الگوهای نموداری بر اساس این شاخصها میتواند ذاتی باشد، برای همین است که رسم و فهم نمودار اغلب بهصورت یک هنر دیده میشود تا یک علم.
یک دستهبندی محبوب برای نمودارها بهصورت الگوهای بازگشتی و الگوهای ادامهدهنده است. یک الگوی برگشتی سیگنال میدهد که در صورت تکمیل الگو روند قیمت بر خواهد گشت، درحالیکه سیگنال ادامهدهنده در صورت تکمیل سیگنالی برای ادامه روند قبلی میدهد. این الگوها ممکن است در هر بازه زمانی مشاهده شوند. در ادامه برخی از محبوبترین الگوهای نموداری شرح داده میشوند.
الگوهای بازگشتی
الگوهایی هستند که باعث برگشت روند قیمت میشوند و به دو دسته تقسیم میشوند.
۱- سر و شانه
در این الگو، انواع الگوی ادامه دهنده سر باید از شانه چپ و راست بزرگتر باشد، شانههای چپ و راست بهتر است چه از نظر بازه قیمتی و چه از نظر بازه زمانی تفاوت فاحشی با یکدیگر نداشته باشند. به این معنی که اگر ۱ ماه طول کشیده است تا شانه چپ تشکیل شود، شانه راست نمیتواند ۵ روزه تشکیل شود. واضح است که در این صورت، ما الگو را اشتباه تشخیص دادهایم. اگر فرض کنیم طول شانه چپ از نظر قیمتی بسیار بلند باشد و مثلا ۵۰ تومان نوسان قیمت داشته شانه راست نمیتواند با نوسان قیمت ۵ تومانی تشکیل شود و مسلما الگویی تشکیل نمیشود.
زمانی که سر و شانه را مشاهده میکنیم، یک خط از شانه چپ به سمت شانه راست امتداد میدهیم. بهگونهای که خط به دونقطهای که سر را تشکیل دادهاند، برخورد داشته باشد. در این مرحله اگر قیمت از خط گردن گذر کند، امکان اینکه بهاندازه فاصله خط گردن تا سر افزایش یا کاهش داشته باشد بسیار زیاد است.
۲- کف یا سقف دو قلو
برای تشکیل کف دو قلو باید با این نکته توجه کنیم که باید قیمت دو بار یک سطح حمایتی را لمس میکند. در این حالت خریداران به یک وحدت نظر میرسند که حمایت قوی تشکیلشده و بازار میل به صعود دارد. همین امر باعث میشود خریداران بیشتری وارد بازار شوند و قیمتها افزایش یابد. این فرآیند منجر به شکسته شدن یک سطح مقاومتی مهم میشود.
این شکست سطح مقاومت، خریداران بیشتری را وارد بازار میکند و از تمایل فروشندگان به فروش میکاهد. در بیشتر مواقع قیمت بهاندازه فاصله دو کف تا نقطه مقاومت رشد میکند.
در تشکیل سقف دوقلو، فشار فروش ناشی از برخورد دوباره به یک مقاومت و عدم توانایی برای شکست آن، باعث ریزش شدید قیمت، کاهش قدرت خریداران و افزایش تعداد فروشندگان میشود که همین امر موجب شکست حمایت بعدی قیمت خواهد شد.
از دست رفتن این حمایت فشار فروش را در بازار مضاعف میکند و باعث ریزش هرچه بیشتر قیمت میشود که در اکثر مواقع بهاندازه فاصله قله قیمتی تا حمایت شکسته شده قیمت ریزش خواهد کرد.
در دستهبندیها، کف یا سقف سهقلو هم داریم که تنها تفاوت آنها با مثالهای بالا در این است که در آنها سه برخورد وجود دارد.
الگوهای ادامهدهنده
۱- مثلث
این الگو از دو خط حمایتی و مقاومتی تشکیلشده و این خطوط ممکن است دینامیک یا استاتیک باشند. نکتهای که برای تشکیل مثلث حائز اهمیت است این است که تعداد برخوردها در مثلث باید به پنج برخورد متوالی برسد و زیر چهار برخورد مثلث برای ما اهمیت چندانی ندارد.
در دستهبندیها، مثلث جزو الگوها ادامهدهنده روند است اما تجربه ثابت کرده که قیمت از هر ضلع مثلث که خارج شود میتواند با اندازه قاعده مثلث افزایش یا کاهش یابد، درنتیجه میتواند یک الگوی بازگشتی نیز باشد.
۲- کنج
کنجها از همان قواعد مثلثها پیروی میکنند؛ اما تنها تفاوتشان در مدتزمان شکلگیری است. کنجها زمان تشکیل شدنشان بلندتر از مثلث است، مثلا اگر حرکت یک سهم طی مدت ۲ سال در قالب یک مثلث قرار بگیرد، به آن کنج میگوییم.
۳- پرچم
زمانهایی وجود دارد که در بازار حرکتهای صعودی یا نزولی در مدتزمان بسیار کوتاه شکل میگیرد و بعدازآن بازار وارد فاز اصلاحی میشود؛ اما این اصلاح نباید طولانیمدت شده و از طول میله پرچم بیشتر شود. در نقطهای که این اصلاح به پایان میرسد و بازار در جهت موج پیشرو قبلی قرار میگیرد، برای هدف بعدی قیمت، میتوان طول میله پرچم را تصور کرد.
۴- مستطیل یا کانال
کانالها بین دو حمایت و مقاومت موازی شکل میگیرند و میتوانند صعودی، نزولی و یا حتی خنثی باشند. قیمت در صورت خروج از کانال بهاندازه ارتفاع کانال خود میتواند صعود یا نزول داشته باشد.
سخن آخر
در کنار یادگیری انواع الگوهای شمعی، استفاده از الگوهای تحلیل تکنیکال کلاسیک همچنین خط روند و خطوط استاتیکی، کمک شایانی به تحلیل شما میکند. هرچه تحلیل شما دقیقتر باشد؛ ریسک شما کاهش مییابد و با قطعیت بیشتری میتوانید سرمایهگذاری کنید.
برای استفاده از این ابزارها، علاوه داشتن بر دانش و درک صحیح از فلسفه به وجود آمدن آنها، تجربه نقش بزرگی بازی خواهد کرد. اگر شما بهدرستی همه قواعد را درک کردید، هرچه تجربه بیشتری در استفاده از آنها داشته باشید، نتایج بهتری خواهید گرفت.
الگوهای پرایس اکشن
امروزه کسب درآمد از بازارهای مالی و ارزهای دیجیتال رونق بسیاری گرفته است و اغلب مردم به دنبال راهی برای موفقیت در این مسیر هستند. بدیهی است که موفقیت در این راه و یافتن مسیر درست، بدون آموزش و یادگیری تحلیلها و روشهای مختلف میسر نخواهد بود. یکی از پرطرفدارترین و مفیدترین استراتژیها در این راستا، پرایس اکشن است. در این مقاله با ما همراه باشید تا به طور کامل به معرفی بهترین الگوهای پرایس اکشن بپردازیم.
پرایس اکشن چیست؟
پرایس اکشن (price Action) یک استراتژی و روند تحلیلی است که بر پایه حرکت و نوسانات قیمت یک سهم بر روی نمودار استوار است. این استراتژی در واقع به نوعی تحلیل تکنیکال است و در انواع و اقسام بازارهای سرمایه، ارزهای دیجیتال و … بهخوبی جواب میدهد. با این تحلیل به بررسی و ارزیابی روند و پیشبینی قیمت انواع الگوی ادامه دهنده سهمهای مختلف پرداخته میشود. پرایس اکشن دارای الگوهای متعددی است که تحلیل گران و فعالان بازار مطابق آنها عمل میکنند. تجربه نشان داده است که اغلب کسانی که مطابق با این الگوها خرید و فروشهای خود را انجام میدهند، به سودهای بیشتری رسیده و کمتر از دیگران ضرر خواهند کرد. در ادامه قصد داریم تا 13 نمونه از الگوهای پرایس اکشن را به طور جامع و کامل معرفی کنیم و اطلاعات لازم درباره آنها را در اختیار شما قرار دهیم.
الگوهای پرایس اکشن
شاید برای شما جالب باشد که بدانید بیش از 100 نوع الگوی مختلف برای Price Action وجود دارد که تعدادی از آنها محبوبیت بیشتری دارند. لازم به ذکر است که این الگوها قطعی نبوده و احتمال دارد که همه چیز در آنها مطابق با میل شما پیش نرود و این موضوع به شرایط دیگر وابسته به بازار مرتبط است. الگوهای موجود انواع مختلفی دارند که باید با انواع آنها نیز آشنا باشید.
الگوهای ادامهدهنده در واقع پترنهایی هستند که نشان دهند ادامه حرکت قیمت در همین جهت فعلی بازار هستند. نوع دیگری از الگوها، الگوهای برگشتی نام داشته و زمانی آنها را مشاهده میکنید که در روند قیمت تغییر وجود داشته باشد. هر دوی این روندها از چندین کندل تشکیل شدهاند. علاوه بر این دو نوع، الگوی دیگری نیز وجود دارد که تنها از یک یا دو کندل تشکیل شده است. این مدل را الگوهای کندلی و یا نمودار شمعی مینامند که میتوانند جزئی از الگوهای ادامهدهنده و یا برگشتی باشند. حال که با انواع مختلف الگوها آشنا شدیم، نوبت به معرفی 13 الگوی برتر در Price Action میرسد.
الگوی Head and shoulders
الگوی Head and shoulders یا به عبارت دیگر سر و شانه یک پترن برگشتی در میان الگوهای پرایس اکشن محسوب میشود. این مدل بعد از یک روند صعودی نمایش داده شده و خبر از تغییر روند و نزولی شدن سهم میدهد. شکل این الگو کاملا از نام آن مشخص است و به این صورت است که ابتدا از یک حرکت صعودی کوچک شروع میشود، سپس یک حرکت صعودی بزرگتر خواهیم داشت و در مرحله آخر یک حرکت صعودی دیگر مشابه با حرکت اول نیز خواهیم دید. دو روند صعودی کوچکتر در این حرکت نقش شانهها را داشته و حرکت صعودی بزرگتر را میتوان به سر نسبت داد. وقتی چنین حالتی را روی انواع الگوی ادامه دهنده نمودار مشاهده کردید، باید انتظار یک تغییر روند و نزولی شدن قیمت را داشته باشید. البته لازم به ذکر است که این مدل از الگوهای پرایس اکشن بهصورت معکوس و از نزولی به صعودی نیز شکل میگیرد.
الگوی Exhaustion Bar
این مدل الگو در واقع به تحلیل اتفاقات در حال وقوع میپردازد. این حالت زمانی را به تصویر میکشد که گروهی (خریداران یا فروشندگان) قالب بر گروه دیگر بوده و اصطلاحا بازار را در دست گرفتهاند. پس از گذشتن مدتزمانی، گروه قالب قدرت خود را از دست داده و به اصطلاح خسته میشود. در این زمان گروه دیگر پرقدرتتر از قبل وارد میدان میشود. تحلیل گران بازار توصیه میکنند که بالای خط این نمودار اقدام به خرید و پایین آن اقدام به فروش کنید تا نتیجه بهتری را به دست آورید.
الگوی Cup and handle
این الگو به معنای فنجان و دسته بوده و در دسته نمودارهای صعودی قرار میگیرد. شکل cup and handle نمایانگر ادامه حرکت صعودی با قدرت بیشتری است. شکل این الگو در ابتدا به صورت حرف U بوده و سپس در سمت راست دسته برای آن ظاهر خواهد شد. این مدل از الگوهای پرایس اکشن نیز دارای حالت نزولی بوده و تحلیل آن نیز به صورت معکوس انجام میشود.
الگوی Double Top یا Double Bottom
معادل فارسی این الگو جفت دره یا در حالت معکوس جفت قله میشود که در تصویر آن نیز به صورت کامل واضح است. این الگو برای زمانی به کار برده میشود که قیمت یک سهم برای دو بار متوالی به یک اندازه صعود و یا نزول کند. تحلیل این الگوی پرایس اکشن به این صورت است که قیمت این سهم توانایی بیشتر کم شدن یا بیشتر بالا رفتن را ندارد و بعد از تاچ کردن قله و یا دره در روند معکوس حرکت خواهد کرد.
الگوی Wedge
Wedge به فارسی به الگوی گوه یا قاچ ترجمه شده و در دسته الگوهای برگشتی قرار میگیرد. این الگو در واقع میان دو خط همگرا قرار گرفته و نوسانات آن خارج از این دو خط نخواهد بود. این مدل الگو هم به صورت صعودی و هم به صورت نزولی وجود دارد. چنانچه الگوی گوه به رو به پایین باشد، احتمال بالا رفتن قیمت سهم وجود دارد و در صورتی که نمودار معکوس و بالارونده باشد، نتیجه نیز عکس خواهد بود.
الگوی Triangle
از دیگر الگوهای پرایس اکشن، میتوان به الگوی مثلث اشاره نمود. این مدل در دسته الگوهای ادامهدهنده قرار گرفته و به سه دسته مثلث بالارونده، مثلث پایینرونده و مثلث متقارن تقسیم میشود. در مثلث متقارن به علت تقارن موجود، نمیتوان تشخیص داد که مسیر حرکت صعودی خواهد بود یا نزولی!
الگوی Rectangle
از سادهترین و محبوبترین الگوهای پرایس اکشن میتوان به این الگو یا همان مدل مستطیل اشاره نمود. این روند هم در دسته الگوهای برگشتی و هم در دسته الگوهای ادامهدهنده قرار میگیرد. این الگو را شما زمانی میتوانید ببینید که نمودار روند صعودی یا نزولی خود را طی کرده و در حال تثبیت خود است. در این حالت معاملات بازار بین خطوط مقاومتی و حمایتی انجام میشود.
الگوی Flag
الگوی Flag یا به عبارت دیگر پرچم نیز از دیگر الگوهای ادامهدهنده موجود است. این الگو دو نوع صعودی و نزولی داشته و معمولا بعد از یک صعود یا یک نزول قدرتمند شکل میگیرند. وقتی این پترن را مشاهده کردید باید انتظار معکوس شدن روند قبلی را داشته باشید.
الگوی کانال
به عنوان یکی از پرکاربردترین و یا شناختهشدهترین الگوهای پرایس اکشن میتوان به الگوی کانال یا Channel اشاره نمود. این مدل شباهت زیادی به مدل پرچم داشته و شما از طریق جزئیات ریزی مانند طولانیتر بودن آن و یا تعداد بیشتر پرچمهایش میتوانید آن را تشخیص دهید. لازم به ذکر است از آنجایی که این الگو تعداد کندل بیشتری دارد، قابلاعتمادتر و معتبرتر از پرچم خواهد بود. این الگو نیز در دو نوع بالارونده و پایینرونده وجود داشته و تحلیل آن نیز کاملا مشابه با الگوی پرچم انجام میشود.
الگوی Pin Bar یا Hammer
این الگو به نام میخ نیز شناخته میشود؛ چراکه از یک کندل واحد ساخته شده است. Pin Bar را به وفور در نمودارهای بازار میتوانید مشاهده کنید. الگوی میخ یا چکش در دسته الگوی بازگشتی قرار گرفته و شما بعد از مشاهده آن میتوانید پیشبینی یک تغییر روند را داشته باشید. این مدل نیز در دو نوع صعودی و نزولی وجود دارد. برای اینکه با اطمینان بیشتری بتوانید به این الگو استناد کنید، باید به مکانی که ظاهر شده است نیز دقت کنید.
الگوی Engulfing
الگوی انگالفینگ نیز یکی از مهمترین الگوهای پرایس اکشن بوده و اغلب به تریدرها توصیه میشود که آشنایی لازم را با آن را داشته باشند. این الگو دو کندل داشته و در دسته پترنهای بازگشتی قرار میگیرد. در الگوی نزولی این مدل، کندل اول صعودی و کندل دوم نزولی و بزرگتر است. برای حالت صعودی نیز معمولا کندل اول نزولی بوده و کندل دومی بزرگتر و معکوس است. در حالت صعودی، پیشبینی بازار روند صعودی بوده و برای نمودار معکوس پیشبینی معکوس خواهد بود. در تحلیل این مورد نیز مانند الگوی چکش، محل قرارگیری اهمیت بسیاری در میزان احتمال وقوع پیشبینی خواهد داشت.
الگوی Reversal Bar
Reversal Bar نیز در دسته بازگشتیها قرار خواهد گرفت. برای نوع نزولی و صعودی این الگو تحلیلها متفاوت انجام میشود. همچنین این الگو از خط حمایتی خوبی نیز برخوردار خواهد بود و کمک میکند تا قیمت آن نسبت به کندل بعدی بیشتر شود، این موضوع را میتوان یکی از نشانههای وقوع این پترن در نمودار دانست.
الگوی Three Bar Pullback
Three Bar Pullback نیز از اعتبار بالایی برخوردار بوده و اگر به درستی آن را تشخیص دهید میتوانید با درصد بالایی پیشبینی کنید که همان روند قبلی، برقرار خواهد بود. این الگو نیز دارای مدل صعودی و نزولی است. در نوع صعودی، الگو دارای یک کندل صعودی و سه کندل نزولی بوده و مدل نزولی آن دقیقا معکوس این حالت خواهد بود.
سخن پایانی
برای اینکه بتوانید در هر نوع بازار مالی، ایرانی یا خارجی، به سود خوبی برسید، باید طبق یک استراتژی خوبی پیش بروید. یکی از استراتژیهایی که بسیاری از فعالان این حوزه را به سودهای کلانی رسانده، پرایس اکشن است. به اغلب تریدرهایی که در این حوزه فعالیت میکنند توصیه میشود که آگاهی خود را نسبت به این روند و همچنین الگوهای پرایس اکشن بهروز نگه داشته و بالا ببرند. در این مقاله 13 تا از رایجترین و پرکاربردترین الگوهای Price Action را به شما معرفی کردیم تا راحتتر بتوانید آنها را شناسایی کرده و بر پایه آنها بازار را پیش بینی کنید.
آموزش معامله با الگوی مثلث و انواع مثلث ها در نمودار
در الگوی مثلث قیمت با گذشت زمان در محدوده تنگتر و تنگتری جابجا شده و بعبارتی، تصویری از نمایش نبرد بین گاوها و خرسها را نشان میدهد. در این درس از دورهی آموزش فارکس به انواع الگوی مثلث میپردازیم. الگوی مثلث به طور کلی به عنوان “الگوی ادامه دهنده” دسته بندی شده، به این معنی که پس از تکمیل الگو، فرض بر این است که قیمت در همان حهت قبل از ظهور الگو، حرکت را ادامه خواهد داد.
انواع الگوی مثلث
یک الگوی مثلث معمولا زمانی قوام یافته و شکل میگیرد که شامل حداقل پنج لمس و تست به حمایت و مقاومتها باشد. برای مثال، سه بار لمس خط حمایت و دو بار لمس خط مقاومت. یا برعکس. درست مثل شنگول و منگول و حبه انگور، سه نوع آرایش نموداری برای مثلث ها وجود دارند: مثلث متقارن، مثلث صعودی و مثلث نزولی. در ادامه، تمامی انواع این الگوهای پرکاربرد، آموزش داده میشود.
الگوی مثلث متقارن
مثلث متقارن یک سازه و یا آرایش نموداری است که در آن، شیب سقفهای قیمتی و شیب کفهای قیمتی به هم همگرا شده و به نقطهای میرسند که سازه شبیه یک مثلث میشود. آنچه در طول این ساختار و آرایش اتفاق میافتد این است که بازار در حال ساختن سقفهای پایین تر و کفهای بالاتر است. این بدان معناست که نه خریداران و نه فروشندگان آنقدر قیمت را فشار نمیدهند تا روند مشخصی ایجاد گردد. اگر آن را نبردی بین خریداران و فروشندگان در نظر بگیریم، نتیجه کار یک تساوی خواهد بود. بعبارتی نوعی تثبیت قیمتی است.
مثالی از نحوه عملکرد متقارن
در نمودار بالا می بینیم که نه خریداران و نه فروشندگان نمیتوانند قیمت را به سمت خود سوق داده وقتی چنین اتفاقی میافتد و نتیجتا: سقف های پایین تر و کف های بالا تر تشکیل میشود. هرچه این دو شیب بیشتر به یکدیگر همگرا شوند، به این معناست که شکست به یک سمت نزدیک است. ما نمیدانیم شکست در چه جهتی خواهد بود، اما میدانیم که به احتمال زیاد، بازار از یک سمت خواهد شکست. بالاخره، یک طرف بازار تسلیم خواهد شد.
بنابراین چگونه می توانیم از چنین ساختاری بهره بریم؟ ساده است. ما میتوانیم سفارشات ورودی خود را در بالای شیب سقفهای پایینتر و زیر شیب کفهای بالاتر مثلث متقارن قرار دهیم. از آنجا که میدانیم قیمت، نیت شکسته شدن به یک سمت را دارد، میتوانیم در هر مسیر و جهتی که بازار حرکت میکند، سواری بگیریم.
در این مثال، اگر یک سفارش ورود در بالای شیب سقفهای پایینتر قرار میدادیم، یک سواری زیبا به سمت بالا میگرفتیم. اگر سفارش ورودی دیگری را در زیر شیب کفهای بالاتر قرار داده بودید، به محض اینکه سفارش اولی فعال میشد، آن را لغو میکردید.
الگوی مثلث صعودی یا افزایشی
مثلث صعودی نوعی الگوی نموداری مثلث است که در صورت وجود یک سطح مقاومت و شیب کف های بالاتر، رخ میدهد. آنچه در طول این مدت اتفاق می افتد این است که سطح خاصی وجود دارد که به نظر نمیرسد خریداران از آن فراتر روند. با این حال، به تدریج شروع به افزایش دادن قیمت کرده که وجود کفهای بالاتر گواه این مدعاست. نمونهای از تشکیل این الگو در تصویر زیر نمایش داده شده است.
در نمودار بالا، میبینید که قدرت خریداران کم کم دارد افزایش مییابد، زیرا آنها کفهای بالاتری ساخته و مدام به آن سطح مقاومت فشار وارد آورده و در نتیجه، شکست به یک سمت ناگزیر است.
جهت شکست قیمت پس از تشکیل مثلثی صعودی
حال سوال این جاست، “قیمت به کدام سمت میرود؟ آیا خریداران میتوانند آن سطح را شکسته یا مقاومت بیش از اینها قدرتمند خواهد بود؟”. بسیاری از کتابهای نموداری به شما میگویند که در اکثر موارد، خریداران در این نبرد پیروز شده و قیمت از سد مقاومت عبور میکند. با این حال، تجربه ما این بوده است که همیشه هم اینطور نیست.
گاهی اوقات سطح مقاومت بسیار قوی بوده و قدرت خرید کافی برای عبور از آن وجود ندارد. در بیشتر مواقع، طبق تجربه قیمت در واقع بالا میرود. نکتهای که ما سعی داریم بیان کنیم این است که شما نباید وسواس داشته باشید و نگران باشید که قیمت به کدام سمت میرود، بلکه باید برای گرفتن پوزیشن در هر جهت آمادگی انواع الگوی ادامه دهنده داشته باشید. در این مثال، ما یک سفارش ورود را بالای خط مقاومت و در زیر شیب کف های بالاتر قرار میدهیم.
در این سناریو، خریداران در نبرد شکست خوردند و قیمت ریخته است! میبینید که ریزش قیمت تقریبا همان مقدار یعنی ارتفاع سازه مثلث بوده است. اگر سفارش فروش خود را در زیر کف مثلث قرار دهیم، میتوانستیم از این ریزش قیمتی استفاده برده و پیپهای خوبی بزنیم.
الگوی مثلث نزولی یا کاهشی
همانطور که احتمالاً حدس زدید، مثلث نزولی دقیقاً برعکس مثلث صعودی است (می دانستیم که باهوشید!). در الگوهای نموداری مثلث نزولی، یک رشته از سقف یا قلههای پایینتر وجود داشته که خط بالایی را تشکیل میدهند. خط پایینی سطح حمایتی است که به نظر نمیرسد که قیمت در آن شکسته شود. نمونهای از تشکیل الگوی مثلث نزولی در تصویر زیر نمایش داده شده است.
در نمودار بالا، میبینید که قیمت به تدریج در حال ساختن قلههای پایینتر بوده که به ما میوید که فروشندگان در نبرد با خریداران در حال پیشروی کردن و بدست گرفتن اوضاع هستند. بیشتر اوقات، و تاکید می کنیم بیشتر اوقات، قیمت در نهایت خط حمایت را شکسته و ریزش ادامه مییابد.
با این حال، در برخی موارد، خط حمایت بسیار قوی بوده و قیمت به آن واکنش نشان داده و یک حرکت صعودی قوی را در پیش میگیرد. خبر خوب این است که برای ما مهم نیست که قیمت کجا میرود. ما فقط میدانیم که قرار است قیمت یک جایی برود. در این حالت، ما سفارشات ورودی را بالای خط بالایی (سقف های پایین تر) و زیر خط حمایت قرار می دهیم.
در این حالت، قیمت در نهایت سر از شکستن از بالای سقف الگوی مثلث در میآورد. پس از شکست صعودی، قیمت تقریبا با همان مقدار ارتفاع مثلث، اقدام به بالا رفتن میکند. قرار دادن یک سفارش ورودی بالای سقف مثلث و گذاشتن هدف به اندازه ارتفاع سازه، سود خوبی به همراه خواهد داشت.
آموزش تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال؛ بخش ششم: معرفی الگوهای کندل استیک
این مقاله، در ادامه مقالات آموزش تحلیل تکنیکال است و پیشنهاد میشود بعد از یادگیری نحوه نمودارخوانی و آشنایی با مفهوم کندل استیک (Candlestick)، این مقاله که توضیح انواع الگوهای کندل استیک رایج است را مطالعه کنید.
بررسی برخی از الگوهای کندل استیک
بچه رها شده (Abandoned Baby)
یک الگوی برگشتی نادر است که با یک خلا به دنبال دوجی (Doji) ایجاد میشود و سپس با خلا دیگر در سمت مقابل دنبال میشود. سایهها بر روی دوجی باید کاملا در زیر یا بالای سایههای روز اول و سوم شکاف ایجاد کنند.
ابر سیاه (Dark Cloud Cover)
یک الگوی برگشتی خرسی (نزولی) است که روند رو به بالا را با یک بدنه سفید دراز ادامه میدهد. در کندل استیک های بعدی، یک قله جدید ایجاد میشود و سپس در زیر نقطه میانی بدنه روز اول بسته میشود.
دوجی (Doji)
وقتی که باز و بسته شدن یک دارایی تقریبا مساوی باشند، دوجی شکل میگیرد. طول سایههای بالایی و پایینی ممکن است متنوع باشد و در نتیجه کندل استیک دوجی ممکن است مانند صلیب، صلیب معکوس و یا علامت بهعلاوه نمایان شود. Doji نوعی حس عدم تصمیم گیری را بین خریداران و فروشندگان نشان میدهد. در خلال دوره، قیمتها به بالا و پایین سطح باز شدن میروند اما در سطح باز شدن و یا نزدیک به آن بسته میشوند. دوجیها معمولا معکوس شدن روند را سیگنال میدهند.
شکاف تاسوکی نزولی (Downside Tasuki Gap)
یک الگوی ادامه دهنده روند است که بدنه سیاه درازی دارد و به دنبال یک بدنه سیاه دیگر میآید که به زیر اولی شکاف (Gap) پیدا کرده است. کندل استیک سوم سفید است و در داخل بدنه کندل استیک دوم باز میشود، و سپس در گپ بین دو کندل استیک اول بسته میشود، اما خود شکاف بسته یا پُر نمیشود.
دوجی سنجاقک (Dragonfly Doji)
نوعی دوجی است که در آن قیمت باز و بسته در قله قیمتی قرار دارد. مانند دیگر کندل استیک های دوجی، این معمولا در نقاط عطف بازار ظاهر میشود و نشان از معکوس شدن روند دارد.
الگوی کندل پوششی (Engulfing Pattern)
یک الگوی برگشتی است که می تواند صعودی یا نزولی باشد و بستگی به این دارد که در انتهای یک روند رو به بالا (الگوی اشباع نزولی) و یا روند رو به پایین (الگوی اشباع صعودی) ظاهر شود. از مشخصه روز اول یک بدنه کوچک است که به دنبال روزی میآید که بدنه کاملا در بدنه روز اول فرو رود و در جهت مخالف روند بسته شود. این الگو بسیار شبیه به الگوی نمودار برگشتی خارجی است اما در اینجا نیاز به فرو رفتن تمامی دامنه نیست و این انواع الگوی ادامه دهنده فرو رفتن تنها در باز و بسته شدن انجام میگیرد.
دوجی ستاره عصرگاهی (Evening Doji Star)
یک الگوی برگشتی خرسی سه روزه مشابه ستاره غروب است. روند رو به بالا با یک بدنه سفید دراز ادامه مییابد. روز بعد در قیمت بالاتری باز میشود و در دامنه کوچکی ترید میشود، سپس در همان نقطه باز شدن، بسته میشود. روز بعد زیر نقطه میانی بدنه روز اول بسته خواهد شد.
ستاره عصرگاهی (Evening Star)
یک الگوی برگشتی خرسی است که در آن روند رو به بالا با یک بدنه سفید دراز ادامه مییابد و روز بعد با یک بدنه کوچک بالاتر از روز قبل باز میشود و سپس زیر نقطه میانی روز اول بسته میشود.
الگوهای سه کندل استیکی نزولی (Falling Three Methods)
یک الگوی ادامه روند خرسی است. یک بدنه سیاه دراز به دنبال سه روز بدنه کوچک میآید که هر کدام کاملا در دامنه بالا و پایین روز اول شامل شده است. روز پنجم در یک کف جدید بسته میشود.
دوجی سنگ قبر (Gravestone Doji)
یک خط دوجی است که زمانی توسعه مییابد که دوجی در کف روز و یا نزدیک به کف روز است.
چکش (Hammer)
کندل استیک های چکش وقتی شکل میگیرند که یک دارایی به طور قابل توجهی بعد از باز شدن به پایینتر حرکت کند اما در نهایت تلاش صورت گیرد و بالای کف روز بسته شود. در نتیجه کندل استیک ظاهر شده شبیه یک آب نبات مربعی با یک چوب دراز است. اگر این کندل استیک در خلال نزول شکل گیرد، چکش نامیده میشود.
مرد دار زده (Hanging Man)
این کندل استیک ها وقتی شکل میگیرند که یک دارایی به طور قابل توجهی بعد از باز شدن به پایینتر حرکت کند اما در نهایت تلاش صورت گیرد و بالای کف روز بسته شود. در نتیجه کندل استیک ظاهر شده شبیه یک آب نبات مربعی با یک چوب دراز است. اگر این کندل انواع الگوی ادامه دهنده استیک در خلال پیشرفت شکل گیرد، Hanging Man نامیده میشود.
هارامی (Harami)
یک الگوی دو روزه است که یک روز بدنه کوچک دارد که کاملا در داخل دامنه روز قبل شامل شده است و دارای رنگ متضاد است.
صلیب هارامی (Harami Cross)
یک الگوی دو روزه شبیه به هارامی است، با این تفاوت که در روز آخر دوجی شکل میگیرد.
چکش معکوس (Inverted Hammer)
یک الگوی برگشتی صعودی یک روزه است. در یک روند رو به پایین، نقطه باز شدن پایین تر است، سپس در قیمت بالاتر ترید میشود اما نزدیک نقطه باز شدن بسته میشود. بنابراین شبیه یک آب نبات معکوس می باشد.
بدنه بزرگ (Long Body/Long Day)
یک حرکت قیمتی بزرگ از نقطه باز شدن قیمت به نقطه بسته شدن قیمت که طول بدنه کندل دراز است.
دوجی پایه بلند (Long-Legged Doji)
این کندل استیک دارای سایههای بالاتر و پایین تر دراز می باشد و دوجی در میانه دامنه ترید روز است و این به وضوح عدم تصمیم گیری تریدرها را نشان می دهد.
سایههای بلند (Long Shadows)
کندل استیک هایی با سایه بالاتر دراز و سایه پایین تر کوتاه حاکی از آن هستند که خریداران در خلال بخش اول دوره غلبه داشته اند و قیمتها را بالا برده اند. بر عکس، کندل استیک هایی با سایه های پایین تر دراز و سایه های بالاتر کوتاه حاکی از آن هستند که فروشندگان در خلال بخش اول دوره تسلط داشته اند و قیمت را پایین تر آورده اند.
مارابوزو (Marubozu)
کندل استیکی است که هیچ سایه ای از بدنه آن بالا و پایین نمی رود. این نام در ژاپنی به معنی خیلی کوتاه شده است. اگرچه در تعبیرات دیگر به عنوان سر تاس یا تراشیده شده نیز مطرح میشود.
دوجی ستاره صبحگاهی (Morning Doji Star)
یک الگوی برگشتی صعودی سه روزه است که بسیار شبیه به ستاره صبح است. روز اول یک روند رو به پایین با یک بدنه سیاه دراز است. روز بعدی در قیمت پایین تر و همراه با یک دوجی که دامنه ترید کوچکی دارد، باز میشود. روز آخر بالای نقطه میانی روز اول بسته میشود.
ستاره صبحگاهی (Morning Star)
یک الگوی برگشتی صعودی سه روزه است که متشکل از سه کندل استیک است، یک کندل سیاه با بدنه دراز از روند رو به پایین حال حاضر گسترش مییابد، یک کندل میانی کوتاه از نقطه باز شدن به پایین شکاف یافته و یک کندل سفید با بدنه دراز از نقطه باز شدن به بالا شکاف یافته و بالای نقطه میانی بدنه روز اول بسته میشود.
الگوی خط نفوذی (Piercing Line)
یک الگوی برگشتی دو روزه صعودی است. روز اول در یک روند رو به پایین یک انواع الگوی ادامه دهنده روز سیاه دراز است. روز بعد در یک کف جدید باز میشود و سپس بالای نقطه میانی بدنه روز اول بسته میشود.
الگوهای سه کندل استیکی صعودی (Rising Three Methods)
یک الگوی ادامه روند صعودی است که در آن یک بدنه سفید دراز به دنبال سه روز بدنه کوچک میآید و هر کدام کاملا در داخل دامنه بین قله و کف روز اول قرار میگیرند. روز پنج در یک قله جدید بسته میشود.
ستاره رها شده (Shooting Star)
یک الگوی تک روزه است که می تواند در روند رو به بالا ظاهر شود. آن بالاتر باز میشود، بسیار بالاتر ترید میشود و سپس نزدیک نقطه باز شدن بسته میشود. دقیقا شبیه Inverted Hammer است با این تفاوت که نزولی است.
بدنه کوتاه (Short Body/Short Day)
یک روز کوتاه نشان دهنده حرکت کوچک قیمت از نقطه باز شدن به نقطه بسته شدن است که در اینجا طول بدنه کندل کوتاه است.
اسپینینگ تاپ (Spinning Top)
خط های کندل استیک بدنههای کوچکی با سایههای بالایی و پایینی دارند که بیش از طول بدنه هستند. این الگو نشانی از عدم تصمیم گیری است.
ستارهها (Stars)
کندل استیکی است که به دور از کندل استیک قبلی باز میشود و گفته میشود که در موقعیت ستاره قرار دارد. با توجه به کندل استیک قبلی، این کندل استیک به طرف بالا یا پایین باز میشود و منزوی از اقدام قیمت قبلی به نظر میرسد.
کندل استیک ساندویچ (Stick Sandwich)
یک الگوی برگشتی صعودی است که دارای دو بدنه سیاه است که یک بدنه سفید را احاطه کرده اند. قیمت بسته شدن این دو بدنه سیاه باید مساوی باشد. یک قیمت حمایتی مشهود است و موقعیت برای برگشت قیمتها نسبتا خوب است.
سه کلاغ سیاه (Three Black Crows)
یک الگوی برگشتی نزولی است که متشکل از سه بدنه سیاه دراز متوالی است که هر روز در کف و یا نزدیک به کف بسته میشود و در داخل بدنه روز قبل باز میشود.
سه سرباز سفید (Three White Soldiers)
یک الگوی برگشتی صعودی که متشکل از سه بدنه سفید دراز پی در پی است. هر کدام باید در داخل بدنه قبلی باز شود و باید نزدیک قله روز بسته شود.
شکاف صعودی و دو کلاغ (Upside Gap Two Crows)
یک الگوی خرسی سه روزه است که فقط در یک روند رو به بالا روی میدهد. کندل استیک اول یک بدنه سفید دراز است که به دنبال آن یک بدنه سیاه کوچک میآید و شکاف دار در بالای روز اول باقی میماند. روز سوم هم یک روز سیاه است که بدنه بزرگتر از روز دوم است و آن را فرا میگیرد. قیمت بسته شدن روز آخر هنوز بالای اولین روز سفید دراز است.
شکاف تاسوکی صعودی (Upside Tasuki Gap)
یک الگوی ادامه روند است که دارای یک بدنه سفید دراز است و بدنه سفید دیگری به دنبال آن میآید که در بالای اولی باز شده است. روز سوم سیاه است و در داخل بدنه روز دوم باز میشود، سپس در شکاف بین دو روز اول بسته میشود اما شکاف را نمی بندد.
دیدگاه شما