اهمیت مرور
وقتی که شما تصمیم دارید مطلبی را مطالعه کنید و برای مدت زمان طولانی آن را به خاطر داشته باشید باید آن را از حافظه کوتاه مدت به حافظه بلند مدت منتقل کنید و این کار تنها از طریق مرور امکان پذیر است .
برای همه ما حتما پیش آمده که کتابی را خوانده ایم یا در کلاسی شرکت کرده ایم که پس از چند هفته بیشتر مطالب آن فراموشمان شده باشد!
مغز انسان به طوری برنامه ریزی شده که اگر از مطالبی که به تازگی به آن راه یافته اند استفاده نشود پس از گذشت مدت زمان معین و کوتاهی بخش عمده ای از آن فراموش می شود.
در زندگی روزمره نیز دائما با پدیده مرور کردن مواجهیم !
به عنوان مثال طی دوران تحصیل همه ما چندین و چند بار از مسیر خانه تا مدرسه را طی کرده ایم بدیهی است که به دلیل تکرار مداوم این مسیر بتوانیم جزئیات مسیر مانند تصاویر ساختمان ها مغازه ها و کوچه هارا به راحتی به خاطر بیاوریم در صورتی که این حالت برای مسیری که سالانه یک یا دوبار از عبور کنیم صدق نخواهد نکرد.
در سال کنکور نیز اهمیت مرور کردن برا داوطلبین دو چندان می شود ! چرا که حجم مطالب بسیار زیاد است و از طرفی این مطالب باید مدت زمان طولانی خاطر بماند.
انتقال آموخته ها از حافظه کوتاه مدت به بلند مدت اهمیت نمودارهای بلند مدت زمان بر خواهد بود و نیازمند تکنیک ها و زمان بندی های خاص خود می باشد.
✅در واقع مرحله آموختن و آموزش نیمه ی راه است ونیمه ی بعدی آن مرور و تکرار آن مطالب است.
⚠️به طور طبیعی در اغلب داوطلبین پس از گذشت زمان حدود دو روز از مطالعه بیش از 50 درصد مطالب فراموش می شود.
⚠️ اگر از رتبه های برتر کنکور سوال کنید که چند بار دروس خود را مرور کرده اند ممکن است اعدادی مثل 6_ 10_ 12 و…بشنوید .
در واقع شخصی که دفعات مرور بیشتری داشته است به نتیجه موفقیت آمیز تری هم دست یافته که این نشان از اهمیت بالای مرور در رسیدن شما به هدفتان دارد.
اگر شما مطلب درسی را به حدی تکرار کنید که ملکه ذهنتان شود احتمال فراموشی آن به صفر خواهد رسید.
⚠️بهترین زمان برای مرور در طی شبانه روز اول صبح و یا شب قبل از خواب می باشد .
در زمان خستگی و یا خواب آلودگی هرگز مرور نکنید چرا که مرور در این مواقع کاملا بی نتیجه خواهد بود و بازدهی نخواهد داشت.
⚠️برای مرور های خود می توانید از منابع مختلفی که به عنوان چکیده و خلاصه عرضه می شود استفاده کنید .
البته که تاکید ما در زمینه کنکور همیشه بر خود کتاب درسی است اما دقت داشته باشید که شما هنگام مرور نباید وقت زیادی را تلف کنید وفقط باید نکات مهم و فراری که در طی مطالعه اولیه خود متوجه آن شده ایدد را یاد آوری کنید.
کتب جمع بندی و مرور موجود در بازار و از طرفی خلاصه نویسی هایی که توسط خودتان انجام شده هم می تواند منبع بسیار مناسبی برای مرور باشد که با توجه به نکاتی که در مقاله خلاصه نویسی به آن اشاره کردیم منبع دوم بیشتر پیشنهاد می شود.
روش متفاوتی برای مرور وجود دارد که برای هر درس نیز متفاوت است
روش های مرور:
- 1)استفاده از خلاصه های قبل
به این صورت که شما مطالب مهمی را که طی مرحله خلاصه نویسی یادداشت کرده اید را مطالعه می کنید و مطالب دوباره برای شما یادآوری می شود و دیگر نیازی به مطالعه مجدد کتاب درسی نخواهد بود.
2) استفاده از هایلایت های کتاب درسی
اگر از آن دسته از دانش آموزان هستید که هنگام مطالعه عادت به هایلایت کردن مطالب مهم کتاب دارند این روش نیز می تواند روش مناسبی برای شما باشد و در هر بار مرور شما با تنها خواندن مطالب مشخص شده می توانید مرور خود را تکمیل کنید و مطالب برای شما یادآوری شود.
3)تست های علامت دار
بر اساس تکنیک های تست زنی شما باید تست های مهم , نکته دار, و تست های اشتباه حل شده را علامت گذاری کنید که طی دوره های بعدی نیز به آن ها مراجعه کنید در هنگام مرور هم استفاده و حل مجدد این تست می تواند در یادآوری و مرور مطالب گذشته هم کمک کننده باشد.
4)عنوانی و تیتروار
در این روش شما قسمتی از کتاب را که قصد دوره آن را دارید باز می کنید و عنوان آن را برای خود بیان می کنید و سپس سعی می کنید که هر آنچه در ارتباط با آن به یاد دارید را بازگو کنید و سپس با کتاب مطابقت داده و به طور گذرا مطالب را نگاه می اندازید که تا چه اندازه درست پیش رفته اید
⏰زمان بندی مرور به روش ابینگ هاوس :
مهم ترین اصل در مرور زمان انجام آن می باشد و اگر در زمان مناسب انجام نشود مطابق با نمودار ابینگ هاوس مطالب به تدریج فراموش می شود
زمان بندی مرور متناسب با نمودار ابینگ هاوس :
اهمیت مرور باتوجه به نمودار ابینگ هاوس
مرور اول : 1 روز پس از مطالعه
مرور دوم : بین 5 تا 10 روز پس از مطالعه
مرور سوم :بین 3 تا 4 هفته پس از مطالعه
مرور چهارم: حدود دو ماه پس از مطالعه
مرور پنجم : حدود 4ماه پس از مطالعه
مطابق با این نمودار پس از پنجمین مرور مطالب به طور کامل در ذهن شما تثبیت شده و امکان فراموشی بسیار پایین می آید
روش مرور متفاوت هر درس:
شامل دروسی مثل ادبیات عربی و زبان هستند و عمدتا روش مطالعه یکسانی دارندو شیوه طرح سوالات آنها هم در کنکور ثابت بوده است .
برای مرور این دروس هم شما می بایست پس از تسلط بر نکات مختلف آن از نکات حفظی و فراموش شدنی که یادداشت کرده اید استفاده کنید .
علاوه بر آن می توانید از تست های علامت دار نیز برای تثبیت هرچه بهتر استفاده کنید( ماه های اردیبهشت و خردادهم زمان مناسبی برای مرور و جمع بندی دروس عمومی است )
2) دروس ترکیبی مانند زیست شناسی و شیمی:
در خصوص این درس باید بیان کنیم که مرور چندین و چند باره مطالب بزرگ کردن اشکال مربوطه در کتاب درسی و نگه داشتن آن ها در معرض دید که در بازه های زمانی کوتاه مرور شوند و همچنین تست های دسته بندی شده بهترین روش می باشد.
برای مرور درسی مانند زیست نباید مبحثی عمل کرد بلکه باید به صورت ترکیبی و طبقه بندی هایی که طی مقاله خلاصه نویسی بیان کردیم عمل کرد چون در این درس بیشتر سوالات به صورت ترکیبی طرح می شوند.
3) دروس محاسباتی مانند ریاضی و فیزیک:
در خصوص دروس تحلیلی محاسباتی هم باید مرور مانند دیگر دروس شامل بررسی برگه های نکات و فرمول ها لازم است .
اما بشترین تاکید در مرور این دروس برروی تست زنی است و بهترین منبع نیز حل مجدد تست های علامت دار و تست هایی که طی آزمون های آزمایشی نزده اید یا اشتباه پاسخ داده اید است.
میانگین متحرک MA چیست ؟ آشنایی 📹 با انواع میانگین متحرک ساده SMA و نمایی EMA
میانگین متحرک MA ، در بازارهای مالی و برای بررسی تکنیکال نمودار های قمیتی از شاخص ها و اندیکاتور های مختلفی استفاده می شود که یکی از آن ها میانگین متحرک است . عده زیادی از معامله گران از این اندیکاتور استفاده کرده و از آن سیگنال خرید وفروش می گیرند . در ادامه این مقاله با ما همراه باشید تا به طور کامل با این اندیکاتور و نحوه سیگنال دهی آن آشنا شویم .
میانگین متحرک چیست ؟
در یک کلام ، میانگین متحرک در بازار های مالی به معنای اندازه گیری میانگین قیمت در یک بازه زمانی مشخص است . از این ابزار برای شناسایی جهت روند و یا تعیین سطح حمایت و مقاومت استفاده می شود . میانگین متحرک در دسته اندیکاتور های تاخیری هست و براساس قیمت گذشته محاسبه می شود . هر چه بازه زمان میانگین متحرک بیشتر باشد ، تاخیر این اندیکاتور بیشتر خواهد بود . بنابراین میانگین متحرک 200روزه تاخیر بیشتری نسبت به میانگین متحرک 20 روزه دارد ، چرا که میانگین متحرک 200شامل قیمت های قدیمی تر می شود . میانگین متحرک 50 و 200 ، دو تا از محبوب ترین میانگین متحرک ها هستند و به طور گسترده توسط معامله گران و حلیل گرن استفاده می شوند . یکی از مزایای این اندیکاتور این است که معامله گران را قادر می سازد که آن را روی بازه دلخواه خود تنظیم کنند . یکی از متداول ترین بازه های زمانی که مورد توجه تحلیلگران است ، بازه های 15 ، 20 ، 30 ، 50 ، 100 و 200 روز است . هرچه بازه زمانی ای که یک تحلیلگر انتخاب می کند کوتاه تر باشد ، حساسیت آن نسبت به تغییرات قیمت چشمگیر تر خواهد بود . هر چه این بازه بلند تر باشد ، حساسیت آن نسبت به تغییرات قیمت کمتر است .
هر سرمایه گذار با توجه به استراتژی معاملاتی خود می تواند از بازه های زمانی مختلفی برای سیگنال دهی استفاده کند . میانگین متحرک های کوتاه مدت تر برای سرمایه گذاران کوتاه مدت و میانگین متحرک های بلند مدت برای سرمایه گذاران بلند مدت استفاده می شود . برای تنطیم بازه های زمانی میانگین متحرک مناسب برای هر معامله گر ، هیچ قانون خاصی وجود ندارد ، بهترین راه برای فهمیدن اینکه کدام میانگین متحرک برای استفاده شما ، بهتر است ، آزمایش چندین بازه زمانی مختلف تا زمانی که دوره متناسب با استراتژی خود را پیدا کنید ، است .پیش بینی روند یک ارز ، کار ساده ای نیست و تحلیل تکنیکال و استفاده از اینگونه ابزارها ، به پیش بینی های شما کمک می کند . محاسبه هر کدام از میانگین متحرک ها به خودی خود مفید است اما معامله گران معمولا از رابطه بین دو میانگین متحرک مختلف برای تحلیل استفاده می کنند . برای مثال اندیکاتور MACD از میانگین متحرک 26 روزه و 12 روزه محاسبه می شود .
در نمودار بالا میانگین متحرک 9 روزه را مشاهده می کنید .
در این نمودار ، میانگین متحرک 200 را مشاهده می کنید . با یک حساب ساده متوجه می شوید که واکنش بازه زمانی بلند مدت تر نسبت به قیمت به شدت تاخیری است و بیشتر مثل یک سطح حمایتی عمل می کند .
کاربرد میانگین متحرک
از این اندیکاتور برای شناسایی روند بازار و پتانسیل تغییر روند استفاده می شود ، همچنین برای دریافت سیگنال های خرید و فروش هم می توان از این اندیکاتور استفاده کرد که در ادامه مقاله به آن خواهیم پرداخت . برخورد میانگین متحرک های مختلف به هم می تواند نشانه خوبی برای خرید و فروش باشد .
انواع میانگین متحرک
تفاوت بین میانگین متحرک های مختلف در فرمول اندازه گیری آن هاست . در ادامه به بررسی انواع میانگین متحرک ها خواهیم پرداخت .
1.میانگین متحرک ساده ( Simple Moving Average )
ساده ترین شکل میانگین متحرک است و با یک فرمول به شدت ساده به دست می آید .همان فرمول رایجی که برای یک گرفتن میانگین استفاده می شود:
S M A = A 1 + A 2 + … + A n/ n
در فرمول بالا ، A برابر با قیمت در بازه زمانی مشخص و n برابر با تعداد بازه ها است .
مشکلات میانگین متحرک ساده
از آن جا که در میانگین متحرک ساده ، از داده های تاریخی قیمت استفاده می شود ، و هیچ تاکیدی بر قیمت های جدیدتر یا قدیمی تر نیست ، برخی معامله گران معتقد هستند که این اندیکاتور بیش از حد به داده های منسوخ شده متکی است مخصوصا در بازه زمانی های بلند مدت تر مثل میانگین متحرک 200 که هیچ فری بین اهمیت قیمت روز اول و روز دویستم وجود ندارد . بسیاری از اقتصاددان ها معتقدند که بازار کاملا پویا و کارآمد است یعنی قیمت های فعلی بازار تمام اطلاعات موجود را منعکس می کند .اگر بازار ها واقعا کار آمد باشند ، استفاده از داده های تاریخی چیزی در رابطه با مسیر آینده قیمت ، به ما ارائه نمی دهد .
2.میانگین متحرک نمایی
میانگین متحرک نمایی نوعی از میانگین متحرک است که تمرکز بیشتری روی داده های اخیر قیمت دارد ،برعکس میانگین متحرک ساده که روی همه داده ها به یک اندازه متمرکز بود در این نوع میانگین متحرک که به اختصار (EMA (Exponential moving average نامیده می شود ، بیشتر به داده های جدیدتر اهمیت داده می شود . مثلا قیمت روز گذشته نسبت به قیمت 10 روز گذشته اهمیت بیشتری دارد . نحوه محاسبه EMA به شرح زیر است :
[( E M A t = [ V t × ( 1 + d s ) ] + E M A y × [ 1 − ( 1 + d s
∗smoothing یک فاکتور است که به این روش محاسبه می شود . ابتدا بازه زمانی که می خواهید میانگین متحرک نمایی را در آن محاسبه کنیم به علاوه 1 می کنیم و سپس 2 را بر این عدد تقسیم می کنیم . فرض کنید میخواهید EMA را در بازه 20 روزه به دست آورید ابتدا 20 را به علاوه یک می کنید و سپس 2 را بر 21 تقسیم می کنیم که معادل 0.0952 می شود .
مشکلات میانگین متحرک نمایی
هنوز مشخص نیست که آیا تاکید بیشتر روی داده های اخیر قیمت لازم است یا خیر . بسیاری از معامله گران معتقد هستند که داده های جدید روند بهتری را به ما نشان می دهند . از طرفی برخی دیگر از معامله گران می گویند که تاکید بیشتر روی داده های اخیر ، باعث سیگنال های کذب و دروغین شده و بیش از حد معامله گر را سر در گم می کند . میانگین متحرک نمایی کاملا به داده های قبلی قیمت متکی است ، بسیاری از اقتصاددان ها معتقدند که بازار ها کار آمد هستند و اگر واقعا این گونه باشد ، استفاده از داده های قبلی قیمت ، چیز زیادی درباره آینده آن در اختیار معامله گران قرار نمی دهد .
فرق SMA و EMA (میانگین متحرک ساده و نمایی )
در زمان محاسبه ،EMA تاکید بیشتری روی داده های اخیر قیمت دارد .EMA نسبت به SMA سریع تر به تغییر قیمت ها پاسخ می دهد . هنگام افزایش قیمت EMA مقدار بالاتری نسبت به SMA دارد و در هنگام کاهش قیمت نیز سریع تر از SMA کاهش می یابد . این واکنش پذیری سریع باعث شده که تعداد زیادی از معامله گران EMA را به SMA ترجیح بدهند و بیشتر از میانگین متحرک نمایی استفاده کنند .
در نمودار بالا ، خط آبی مربوط به SMA و خط بنفش مربوط به EMA است . همانطور که کاملا مشهود است ، واکنش EMA به تغییرات قیمت خیلی بیشتتر از SMA است .
آموزش تصویری کار با میانگین متحرک MA
چگونه در سایت trading view ، با میانگین های متحرک کار کنیم
برای این کار ، ابتدا به سایت tradingview رفته و بعد از آوردن چارت ارز مورد نظر ، مطابق تصاویر پایین عمل می کنید .
ابتدا روی قسمت اندیکاتور ها کلیک کنید .
کلمه MA یا SMA یا EMA را جست و جو کنید . روی آن کلیک کنید تا اندیکاتور مربوطه روی چارت شما نمایش داده شود .
بدین شکل MA روی نمودار نمایش داده می شود . اگر روی مستطیل موردنظر کلیک کنید . می توانید بازه زمانی مورد نظر خود را انتخاب کنید .
در این قسمت ، می توانید بازه زمانی و یا هر چیزی که مدنظر دارید را تغییر دهید .
نحوه سیگنال دهی میانگین متحرک
خب تا این لحظه به طور کلی با اندیکاتور میانگین متجرک و انواع آن آشنا شدیم ، در ادامه این مقاله به نحوه سیگنال دهی میانگین متحرک و نحوه استفاده از آن خواهیم پرداخت . از روش های مختلفی برای سیگنال دهی توسط این اندیکاتور استفاده می شود .
1.تقاطع طلایی و تقاطع مرگ
یکی از محبوب ترین استراتژی هایی که در میانگین متحرک از آن استفاده می شود استفاده از تقاطع طلایی و مرگ است . همان طور که از اسم آن مشخص است این استراتژی از تقاطع دو میانگین متحرک با بازه های زمانی مختلف به دست می آید .تقاطع طلایی به منزله سیگنال خرید و تقاطع مرگ به منزله سیگنال فروش است .معامله گران بلند مدت معمولا برای استفاده از این استراتژی از بازه های زمانی بلند مدت تر مثل 50 و 200 و معامله گران کوتاه مدت از بازه های زمانی کوتاه مدت مثل 26 و 12 استفاده می کنند .
تقاطع طلایی
تقاطع طلایی به زمانی گفته می شود که میانگین متحرک کوتاه مدت تر بعد از برخورد با میانگین متحرک بلند مدت تر به بالای آن صعود می کند . بازه های زمانی محبوب معامله گران که طرفداران زیادی دارد ، 50 و 200 است . یعنی هنگامی که میانگین متحرک 50 به بالای میانگین متحرک 200 صعود کند ، تقاطع طلایی رخ می دهد و به منزله سیگنال خرید است . البته هر معامله گر قادر خواهد بود ، که بازه های زمانی را به دلخواه انتخاب کند و مطابق آن به استراتژی سود ده برسد .تقاطع طلایی 50 و 200 به صورت یک اندیکاتور مستقل هم در Tradingview با نام MA cross قابل دسترسی است .
اگر معامله گری با این استراتژی اقدام به خرید بیت کوین می کرد ، در طول 9 ماه می توانست 400 درصد سود کسب کند .
تقاطع مرگ
تقاطع مرگ به زمانی گفته می شود که میانگین متحرک بلندمدت تر بعد از برخورد به میانگین متحرک کوتاه مدت ، به بالای آن صعود می کند . این اتفاق به نوعی سیگنال فروش است و معامله گران زیادی از این استراتژی برای معاملات خود استفاده می کنند . یکی از بازه های زمانی محبوب برای معامله گران 50 و 200 است . یعنی زمانی که میانگین متحرک 50 به زیر میانگین متحرک 200 برود ، سیگنال فروش داده است .
همانطور که در تصویر بالای می بینید بعد از تقاطع مرگ ، بیت کوین به طور کلی در یک روند نزولی قرار داشته است .
2.خطوط حمایت و مقاومت
یکی از استراتژی های دیگری که محبوب معامله گران زیادی است ، استفاده از میانگین های متحرک به عنوان سطوح حمایت و مقاومتی است . همچنین استفاده از میانگین ها ، فرصت های ورود مجدد به بازار را مشخص می کند . این استراتژی به عنوان ورود به هنگام بازگشت قیمت با پول بک شناخته می شود . برای استفاده از این استراتژی معامله گران معمولا از میانگین متحرک ها با بازه های زمانی بلند مدت تر استفاده می کنند .
در تصویر بالا از میانگین متحرک 100 به عنوان سطوح حمایتی و مقاومتی استفاده شده است و همانطور که می بینید هر بار که از این سطح ، حمایت داشتیم ، رشد خوبی را در بیت کوین شاهد بودیم . در مورد زمان هایی که به عنوان مقاومت عمل کرده نیز ، عملکرد خیلی خوبی داشته و سیگنال های درستی را ارائه داده است . استفاده از این استراتژی طرفدارن زیادی دارد و معمولا سیگنال خطای کمی دارد .
3.فاصله از میانگین متحرک
یک از نکات به شدت مهم در استفاده از میانگین متحرک ، فاصله کندل ها از این خط است . یعنی زمانی که قیمت ناگهان رشد کرده و کندل ها فاصله زیادی از میانگین متحرک گرفته اند ، به نوعی زنگ خطر است و باید منتظر بازگشت روند بود . اگر قیمت به میانگین متحرک نزدیک شده و آن را بشکند به منزله سیگنال فروش است اما اگر همچنان بالای آن باقی بماند به معنای ادامه روند جاری است . هر چه قدرت بیشتری برای فاصله گرفتن از میانگین متحرک دیده شود ، پس آن روند ف یک حرکت قدرتمند و قابل اعتماد است .
در نموداربالا از میانگین متحرک 50 استفاده شده است . همان طور که در نمودار بالا مشهود است ، در نقاطی که کندل ها به شدت از میانگین متحرک فاصله گرفته اند ، شاهد بازگشت روند بودیم . حتی در مورد آخرین کندل ها نیز این موضوع به وضوح مشخص است و بعد از فاصله گیری زیاد قیمت از این محدوده شاهد اصلاح قیمت بیت کوین بودیم.
کلام آخر میانگین متحرک MA
میانگین متحرک در دسته اندیکاتورهایی قرار دارد که طرفداران زیادی دارد و می تواند استراتژی های مختلفی را در اختیار معامله گران قرار دهد . تغییر بازه های زمانی مختلف ، در نهایت به معامله گر کمک می کند که استراتژی نهایی خود را بسازد و از آن استفاده کند . در نهایت یک معامله گر ماهر باید این را بداند ، استفاده از سیگنال های تنها یک اندیکاتور ، ممکن است با خطاهای زیادی همراه باشد و باید برای خرید و فروش فاکتورهای متفاوت دیگری را نیز در نظر بگیرد .
ممنون از اینکه تا پایان ” میانگین متحرک MA ” همراه ما بودید.
محاسبه ضریب بازتاب ساختمان
ضریب بازتاب، نشان دهنده نحوه پاسخ ساختمان به حرکت زمین بوده و تابعی از زمان تناوب اصلی ساختمان و جنس زمین است.
براساس استاندارد 2800 ویرایش جدید، این ضریب با استفاده از ضریب شکل طیف، B 1 تعریف شده و با استفاده از ضريب اصلاح طیف، N، برای در نظر گرفتن اثر زلزله حوزه نزدیک و دور اصلاح خواهد شد.
در ادامه به نحوه محاسبه ضرایب شکل طیف (B 1 ) اصلاح طیف (N) میپردازیم.
- شیوه محاسبه ضريب شكل طيف برای محاسبه ضریب بازتاب:
ضریب شکل طیف (B 1 ) با در نظر گرفتن پارامترهای مرتبط با خاک، میزان لرزهخیزی منطقه و زمان تناوب سازه، با استفاده از روابط زیر تعیین میگردد:
T: زمان تناوب اصلی نوسان ساختمان برحسب ثانیه
S0, s,Ts, T0: پارامترهایی هستند که به نوع زمین و میزان خطر لرزهخیزی منظقه وابستهاند و مطابق جدول زیر تعیین میشوند.
جدول پارامترهای مرتبط با خاکها
دقت: معادله B 1 برحسب T، نموداری به فرم کلی زیر دارد:
براساس مطالعاتی که تاکنون بر روی زلزلههای گذشته صورت گرفته، مشاهده شده است که فاصله محل ساختمان نسبت به گسل منبع تولید کننده زلزله، در بسیاری از موارد تأثیر قابل توجهی بر روی رفتار سازهها دارد به گونهای که اگر ساختگاه موردنظر به گسل نزدیک باشد، در سازههای با زمان تناوب زیاد (سازههای بلند) تخریب بیشتری صورت میگیرد.
به همین دلیل در استاندارد 2800 ویرایش جدید، ضریب اصلاح طیف برای در نظر گرفتن اثر حوزه دور از گسل و حوزه نزدیک به گسل وارد شده است.
همانطور که در شکل زیر مشاهده میکنید، استاندارد 2800 در حوزه نزدیک اهمیت نمودارهای بلند مدت گسل، برای زمان تناوبهای بیشتر از T s ، مقدار ضریب بازتاب ساختمان را افزایش داده است.
مقدار این افزایش به درجه لرزهخیری منطقه وابسته میباشد.
در ادامه با شیوه محاسبه این ضریب آشنا میشویم.
- شیوه محاسبه ضريب اصلاح طيف برای محاسبه ضریب بازتاب:
با توجه به ویرایش جدید استاندارد 2800، ضریب اصلاح طيف (N) به شرح زیر تعیین میشود:
الف) برای پهنههای با خطر نسبی خیلی زیاد و زیاد:
ب) برای پهنههای با خطر نسبی متوسط و کم:
روابط فوق برای مناطق با خطر نسبی مختلف در شکل زیر نشان داده شدهاند، به این نکته دقت کنید که این نمودار شماتیک بوده و برای خاکهای مختلف، نقطه شروع و شیب قسمت شیبدار متفاوت خواهد بود.
- طبقهبندی نوع زمین برای محاسبه ضریب بازتاب:
در استاندارد 2800 ویرایش جدید، زمینها از نظر نوع سنگ و خاک به چهار گروه I تا IV تقسیم میشوند.
این طبقهبندی را میتوان براساس سه پارامتر سرعت موج برشی متوسط ، مقاومت برشی زهکشی نشده متوسط و تعداد ضربات نفوذ استاندارد متوسط انجام داد.
سرعت موج برشی متوسط تا عمق 30 متری تراز پی متوسطگیری شده و از رابطه زیر به دست میآید:
d i = ضخامت لایه خاک I ام V S i = سرعت موج برشی در لایه خاک I ام
جدول طبقهبندی نوع زمین
- ضريب اهمیت ساختمان (I) برای محاسبه ضریب بازتاب:
این بحث را با طرح یک سؤال ساده شروع میکنیم، به نظر شما آیا در روند طراحی سازهای مانند بیمارستان که پس از وقوع زلزله باید سرویسدهی بیوقفه داشته باشد و یک ساختمان مسکونی نباید تفاوتی قائل شد؟
با توجه به عملکردی که در سازه بیمارستان انتظار داریم (سرویسدهی بیوقفه پس از زلزله)، این سازه باید مقاومت و سختی خیلی بیشتری نسبت به ساختمانهای معمولی داشته باشد.
برای تأمین این مقاومت، لازم است که در روند طراحی، نیروهای زلزله افزایش یابد که این موضوع با استفاده از ضريب اهميت (I) در نظر گرفته میشود.
با توجه به استاندارد 2800 ویرایش جدید، ساختمانها از نظر اهمیت، به چهار گروه زیر تقسیم میشوند:
گروه 1 (ساختمانهای با اهمیت خیلی زیاد) این گروه شامل دو دسته زیر است:
در این دسته، ساختمانهایی قرار دارد که قابل استفاده بودن آنها پس از وقوع زلزله اهمیت خاص دارد و وقفه در بهرهبرداری از آنها، به طور غیرمستقیم موجب افزایش تلفات و خسارات میشود.
بیمارستانها و درمانگاهها، مراکز آتشنشانی، مراکز و تأسیسات آبرسانی، نیروگاهها و تأسیسات برقرسانی، برجهای مراقبت فرودگاهها، مراکز مخابرات، رادیو و تلویزیون، تأسیسات نظامی و انتظامی، مراکز کمکرسانی و به طور کلی تمام ساختمانهایی که استفاده از آنها در نجات و امداد مؤثر میباشد، جزء این گروه محسوب میشوند.
ساختمانها و تأسیساتی که خرابی آنها موجب انتشار گسترده مواد سمی و مضر در کوتاه مدت و دراز مدت برای محیط زیست میشود، مانند ساختمان نیروگاههای هستهای و کارخانجات تولید کننده مواد شیمیایی خاص.
گروه 2 (ساختمانهای با اهمیت زیاد): این گروه شامل سه دسته زیر میباشد:
- الف) ساختمانهایی که خرابی آنها موجب تلفات زیاد میشود، مانند مدارس، مساجد، استادیومها، سینما و تئاترها، سالن اجتماعات، فروشگاههای بزرگ، ترمینالهای مسافربری و به طور کلی هر فضای سرپوشیده که محل تجمع بیش از 300 نفر در زیر یک سقف باشد.
- ب) ساختمانهایی که خرابی آنها سبب از دست رفتن ثروت ملی میگردد، مانند موزهها، کتابخانهها و به طور کلی مراکزی که در آنها اسناد و مدارک ملی و یا آثار پر ارزش نگهداری میشود.
- پ) ساختمانها و تأسیسات صنعتی که خرابی آنها موجب آلودگی محیط زیست و یا آتشسوزی وسیع میشود، مانند پالایشگاهها، انبارهای سوخت و مراکز گازرسانی.
گروه 3 (ساختمانهای با اهمیت متوسط):
این گروه شامل کلیه ساختمانهای مسکونی، اداری و تجاری، هتلها، پارکینگهای چند طبقه، انبارها، کارگاهها، ساختمانهای صنعتی و سایر موارد مشابه میباشد.
گروه ۴ (ساختمانهای با اهمیت کم): این گروه شامل دو دسته زیر است:
- الف) ساختمانهایی که خسارت نسبتاً کمی از خرابی آنها به وجود میآید و احتمال بروز تلفات در آنها بسیار کم است، مانند انبارهای کشاورزی و سالنهای مرغداری.
- ب) ساختمانهای موقت که مدت بهرهبرداری از آنها کمتر از 2 سال میباشد.
ضريب اهميت ساختمان (I) در این گروههای ساختمانی، مطابق جدول زیر تعیین میشود:
جدول ضریب اهمیت ساختمان
براساس ضوابط استاندارد 2800، سازهها با درجه اهمیت مختلف باید به گونهای طراحی شوند که در هنگام وقوع زلزله طرح، حداقل سطوح عملکرد زیر را دارا باشند:
جریان نقدینگی چیست؟
در این مطلب میخواهیم به این سوال پاسخ دهیم که جریان نقدینگی چیست؟ در واقع جریان نقدینگی (Cash flow) به ورود و خروج پول در یک تجارت، کسب و کار، پروژه و دیگر موارد گفته میشود و معمولا در یک دوره زمانی محدود (به عنوان مثال یک ماهه) محاسبه میگردد. وضعیت جریان نقدینگی نشان میدهد که یک شرکت چگونه سرمایه خود را هزینه میکند و این سرمایه از کجا به شرکت وارد میشود. شرکتها از این موضوع برای تجزیه و تحلیل وضعیت مالی خود و آمادگی برای آینده استفاده میکنند، چرا که نمایانگر کلیه مبالغی است که یک شرکت از طریق فعالیتهای تجاری و منابع سرمایه گذاری خود به دست میآورد و همچنین هزینه ای است که برای فعالیتهای کسب و کار و یا سرمایه گذاری در یک بازه مشخص پرداخت شده است. در این مطلب بیشتر در این باره و همچنین انواع نقدینگی توضیح خواهیم داد.
اهمیت جریان نقدینگی چیست؟
جریان نقدینگی پولی است که در حال ورود و خروج در کسب و کار، تجارت و یا پروژه شماست. یکی از منابع مهم پروژه که در روند اجرایی آن تاثیر زیادی دارد، پول است. کمبود نقدینگی از جمله عواملی است که در طول اجرای یک پروژه میتواند منجر به کاهش روند اجرایی پروژه شود. یکی از مهم ترین دلایل شکست شرکتها، کمبود نقدینگی و تمام شدن پول است. این موضوع به ویژه در شرکتهای کوچک و استارت آپها اهمیت بیشتری پیدا میکند و در موارد زیادی دلیل اصلی عدم موفقیت آنها محسوب میشود.
جریان نقدینگی مقدار پول نقد و غیر نقدی است که وارد یک سیستم شده یا از آن خارج میشود. این موضوع که روزانه چقدر درآمد و چقدر هزینه دارید و یا اینکه طی یک دوره کوتاه مدت زمانی (به عنوان مثال یک ماهه) چه مقدار پول به حساب کسب و کار شما وارد شده و چقدر از آن خرج میشود، مثالهای سادهای از جریان نقدینگی هستند.
میتوان گفت که جریان نقدینگی یک نوع بازی با پول است. افرادی که هوش مالی خوبی دارند، متوجه شدهاند که امروزه قواعد این بازی تغییر کرده است. اگر در گذشته، پس انداز کردن اهمیت زیادی داشت، اکنون سرمایه گذاری و ایجاد جریان وجه نقد اهمیت بیشتری پیدا کرده است.
از این رو، کسب مهارت در مدیریت جریان نقدینگی یکی از مهم ترین مباحثی است که لازم است برای افزایش دانش خود در زمینه مالی یاد بگیرید. از این مهارت میتوانید در مدیریت کسب و کارتان، به ویژه کسب و کارهای پر ریسک، بهره ببرید یا در سادهترین حالت در امور مالی شخصی خود از آن استفاده کنید.
عدم کنترل جریان نقدینگی عامل شکست کسب و کارها!
پول برای بیزنس مثل خون برای بدن آدم است، برای همین عامل شکست بسیاری از کسب و کارها جریان نقدینگی است. این عامل میتواند در نقشهای گوناگونی برای مدیران یک کسب و کار نمایان شود.
گاهی عدم کنترل جریان نقدینگی، گاهی عدم برآورد صحیح از جریان وجوه نقد آینده، کسری بودجه در مواقع بحرانی و غیره از جمله چهرههای جریان نقدینگی است.
میانگین متحرک نمایی و ساده چیست؟ + معرفی و آموزش اندیکاتور متحرک بورس
با سلام خدمت شما عزیز که دنبال کننده سایت ایران بورس هستید امروز می خواهیم در رابطه با میانگین متحرک و همین طور می خواهیم بگوییم که شما چگونه اهمیت نمودارهای بلند مدت اهمیت نمودارهای بلند مدت می توانید از میانگین متحرک در تحلیل تکنیکال های خود استفاده کنید.
- پیشنهاد می کنیم مقاله آموزش اندیکاتورها را مطالعه کنید.
میانگین متحرک چیست؟
این ابزار جز اندیکاتور های بسیار مهم بوده که می توان گفت بیشتر تحلیل گران از آن استفاده می کنند. در این اندیکاتور شما شاهد یک یا چند خط هستید که تحلیل های شما باید نسبت به حرکت این خطوط باشد. در ادامه در رابطه با انواع میانگین متحرک و تحلیل های آن ها با شما صحبت خواهیم کرد.
در زمینه اندیکاتور میانگین متحرک باید خدمت شما عرض کنیم که در بیشتر کلاس های اموزش تکنیکال بورس بعد از گفتن مطالب اولیه در زمینه تکنیکال بازار های مالی، در این کلاس ها اولین اندیکاتوری که به آن اشاره می شود همین اندیکاتور است.
به این اندیکاتور فیلتر میانگین متحرک بورس نیز گفته می شود زیرا به صورت یک فیلتر بر روی سهم قرار گرفته و با توجه به اطلاعاتی که در ادامه در اختیار شما قرار می گیرد شما می توانید تحلیل های خود را نسبت به آن نماد و یا سهم انجام دهید.
این اندیکاتور بسیار پر کاربرد بوده و به طوری می توان گفت در بیشتر بازار های مالی می توان از آن استفاده کرد. زیرا این اندیکاتور کاربرد هایی دارد که می توانیم به صورت زیر به آن ها اشاره کنیم:
هماهنگ شدن با دید تحلیل گر
باید بگوییم که میانگین متحرک را می توان به کلی شخصی سازی کرد، منظور از شخصی سازی یعنی هماهنگ شدن با دید تحلیل گر که می خواهد یک سهم را به صورت کوتاه مدت، میان مدت و یا بلند مدت تحلیل کند که این خود یک مزیت خوب محسوب می شود.
در ادامه در قسمت کار با این اندیکاتور برای شما توضیح خواهیم داد که چگونه می توان این کار را انجام داد.
شناسایی خط روند سهم
شما با استفاده از این اندیکاتور در تحلیل تکنیکال می توانید با کمی دقت خط روند سهم را مشخص کنید. خط روند در تحلیل های تکنیکالی بسیار مهم است و شما به کمک میانگین متحرک می توانید در تشخیص این خطوط روند استفاده کنید و معاملات خود را هدفمند سازی کنید و ضرر را در معاملات خود به حداقل برسانید و نیز می توانید با استفاده از این خطوط روند برای خود یک استراتژی خرید درست کنید.
استراتژی خرید با خط روند
به این صورت است که زمانی که شما مشاهده می کنید که یک سهم به خط حمایت خود در حال نزدیک شدن است. البته در حالی که آن خط از اعتبار خوبی نیز برخوردار باشد.
اعتبار یک خط روند حداقل 5 برخورد سهم با خط روند است تا بتوان به آن تحلیل اعتماد کنیم. حال دیدید که استراتژی خرید داشتن کار پیچیده ای نبوده و شما به راحتی می توانید برای خود استراتژی خرید داشته باشید و این طریقه های معاملاتی به صورت تجربه در طول زمان بدست می آید.
شناسایی جهت روند و قدرت سهم
همان طور که در بالا خدمت شما عرض کردیم شناسایی جهت روند بسیار مهم است ولی نکته بعدی اینجاست که آیا قدرت روند به چه میزان است که با توجه به آن می توانیم تصمیمات خوبی را بگیریم.
منظور از قدرت روند میزان خرید فروش در یک سهم می باشد، که می توانیم این طور برای شما تفسیر کنیم که زمانی که در کف خط روند (خط حمایت) ما شاهد حجم خرید بالایی باشیم می توانیم بگوییم که قدرت روند صعودی زیاد است.
بالعکس زمانی که سهم به خط حمایت نزدیک شده ولی سهم واکنشی نسبت به این خط نشان نداده و حتی ممکن از آن خط ریزش نیز داشته باشد می توانیم بگوییم که قدرت روند صعودی ضعیف است.
حال متوجه شدید که به چه علت قدرت روند مهم است؟ در کل بحث خط روند در هر بازاری که باشد، حال می خواهد آن بازار فارکس، بیت کوئین، دلار و غیره تحلیل گران همه این بازار ها از خطوط روند در دید تحلیلی خود استفاده می کنند زیرا جز یکی از قسمت های انکار نشدنی تحلیل تکنیکال در دنیا است.
مشخص کردن سیگنال خرید یا فروش
شما با استفاده از خطوط میانگین متحرک می توانید سیگنال های خرید و یا فروش را به راحتی به دست بیاورید. در ادامه با آموزش این اندیکاتور به طور کامل برای شما توضیح می دهیم که شما چگونه می توانید این سیگنال ها را دریافت کنید.
میانگین متحرک در بورس چیست؟
میانگین متحرک در بورس دارای انواع مختلفی می باشد که در این جا به 2 نوع آن اشاره خوهیم کرد:
میانگین متحرک ساده (SMA یا Simple moving avarage)
در این نوع از اندیکاتور میانگین متحرک ساده ما شاهد هستیم با توجه به به این که تحلیل گر می خواهد در چه بازه ای تحلیل خود را انجام دهد بازه زمانی خود را انتخاب می کند.
بازه زمانی چیست؟
بازه زمانی تعین کننده این است که فرد می خواهد با چه دیدی تحلیل خود را انجام دهد. که آیا آن فرد می خواهد وارد یک معامله نوسانی شود و یا به صورت کوتاه مدت (حداکثر یک ماهه)، میان مدت (2 تا 5 ماهه)، بلند مدت (6 تا 12 ماهه و یا بیشتر) که برای هر کدام از این ها باید الگوی خاصی را به این اندیکاتور بدهید.
(در ادامه می گوییم که این الگو ها چگونه باید به میانگین متحرک بدهید.)
حال به ادامه بحث خود در رابطه با میانگین متحرک ساده می پردازیم، اگر بخواهیم به صورت ساده برای شما طریقه کار این نوع را بدانید باید بگوییم که شما فرض کنید دوره زمانی 10 روزه را برای نمودار خود انتخاب کرده اید، و با یک دید نوسانی می خواهید تحلیل را انجام دهید.
در این جا میانگین متحرک ساده رنج قیمتی آن 10 روز معاملاتی را با هم جمع کرده و تقسیم بر تعداد روز های انتخابی که عدد 10 می باشد می کند، حال به عددی می رسید که از اتصال تک تک این نقاط با هم میانگین متحرک ساده در دوره 10 روزه بدست می آید.
البته این روش معایبی نیز دارد که به واسطه همین عیب میانگین نمایی (EMA یا Exponential Moving Average) وارد کار شد.
آن عیب این بود که برای این اندیکاتور اگر به طور مثال ما میانگین ساده 100 روز اخیر را محاسبه می کردیم و قیمت از 200 تومان به 600 تومان افزایش می یافت در این جا تفاوتی با زمانی نداشت که قیمت در روز اول 600 تومان بود و در روز 100 به 200 تومان کاهش پیدا کرده باشد.
میانگین متحرک نمایی (EMA یا Exponential Moving Average)
در میانگین نمایی ما شاهد این هستیم که قیمت پایانی در میانگین متحرک تاثیر گذار است که این حالت برای تحلیل گران بسیار کاربردی شد که مخصوصا برای کسانی می خواستند به صورت کوتاه مدتی کار کنند، زیرا این نوع اندیکاتور برای تحلیل گران نوسانی بسیار کاربردی تر بود.
البته نمی توان به طور دقیق گفت که نمایی در تحلیل تکنیکال کاربرد بیشتری دارد ولی می توان گفت نسبت به حالت ساده از محبوبیت بیشتری برخوردار است.
یکی از مشکلات بزرگی که می توان برای میانگین متحرک ها نام برد این است که جواب نهایی را بر اساس داده های از قبل ثبت شده به ما می دهد و به هیچ وجه قابل پیش بینی نمی باشد. مشکل بعدی این است که این میانگین متحرک در صورتی که قیمت های گوناگون به ان وارد شود، به عبارت دیگر اگر قیمت ها ثابت نماند دچار مشکل می شود و سیگنال های معامله زیادی را تولید می کند.
اگر چنین وضعیتی به وجود امد بهتر است که از ان استفاده نکنید و به جای ان از شاخص های دیگری برای تخمین زدن استفاده کنید. در یک صورت دیگر نیز ممکن است این اتفاق رخ دهد و آن این است که MA ها با یکدیگر تداخل پیدا کنند.
البته لازم به ذکر است که MA ها یکی از استاندارد ترین استراتژی ها برای تحلیل کردن زمان وارد شدن و یا خارج شدن از بازار به شمار می رود. این استراتژی توان این را دارد که نقاط حمایت و مقاومت سهم ها را نیز تخمین زده و برای شما عزیزان مشخص کند و همان طور که گفته شد آن ها همیشه بر اساس داده های قبلی عمل می کنند.
تفاوتهای کلیدی میانگین متحرک نمایی و ساده
تفاوت های محاسباتی نام برده شده در بالا باعث می شود که میانگین متحرک نمایی، نسبت به تغییر قیمت واکنش بیش تری نشان داده و در مقابل میانگین متحرک ساده واکش کند تری را تجربه کند که این موضوع از تفاوت های اصلی این دو میانگین به شمار می رود. البته باید بدانید که هیچ یک از این دو روش نسبت به دیگری ارجحیت ندارد و انتخاب آن دقیقا به نوع تحلیل شما باز می گردد و این که چه انتظاری از سیگنال ها در نظر دارید.
در میانگین متحرک به روش نمایی به دلیل این که واکنش ها بسیار سریع و هیجانی می باشد، ممکن است معامله گران با دیدن یک تغییر و انحراف هیجانی و موقت تصمیم بگیرند که از معامله خروج کنند و این در صورتی است که کند بودن میانگین متحرک ساده، معامله گران را مجاب می کند که در معامله بمانند.
در میانگین متحرک به شکل نمایی اشکالی که وجود دارد این است که تغییرات منفی خیلی زود به چشم معامله گران می آید و نمود پیدا می کند و این موضوع مزیتی نیز دارد و آن این است که به همان نسبتی که سریعا آسیب ها رخ می نماید، به همان نسبت نیز معامله گر سریع تر از آن اوضاع خارج می شود.
شما باید با توجه به نوع چشم انداز خود نسبت یه سرمایه تان، یکی از دو روش بالا را انتخاب کنید و تحلیل کند که کدام روش برای او به صرفه تر بوده و بهتر جواب می دهد. اما در نهایت انتخاب هر یک از انان کاملا شخصی است و فرد باید به اولویت های خود در معامله نیز توجه کند.
در عکس زیر نموداری را برای شما عزیزان ترسیم کرده ایم که به سهام فولاد خوزستان مربوط می شود و میانگین متحرک ساده با رنگ آبی و نمایی با رنگ قرمز نشان داده شده است و هر دوی آنان نیز در مدت 100 روزه بررسی شده اند.
اهمیت بازه زمانی در میانگین متحرک
آیا می دانید که به بازه زمانی میانگین متحرک دوره بازگشت و یا look back period هم می گویند؟ همان طور که می دانید شاخص میانگین متحرک بر اساس داده های از پیش ثبت شده مشخص می گردد که می تواند مقدم و یا متاخر بر قیمت باشد. حال تقدم و تاخر به چه معناست؟ تاخر به مدت زمانی اطلاق می شود که زمان می برد تا میانگین متحرک یک بازگشت قوی را به عنوان سیگنال نشان دهد. اگر بخواهیم این مسئله را به زبان ساده تری برای شما عزیزان بیان کنیم باید بگوییم بر فرض این که میانگین متحرک 20 روزه باشد، بازگشت های این میانگین به مراتب بیش تر از یک میانگین متحرک 100 روزه است.
همان طور که مشاهده می شود بازه زمانی میانگین متحرک هر چه طولانی تر باشد، در پی آن تاخر بیش تری را باید انتظار بکشیم. مثلا یک میانگین متحرک 200 روزه تاخر بیش تری را نسبت به میانگین 100 روزه داراست زیرا 200 روز طبیعتا اطلاعات بیش تری را به همراه خود خواهد داشت. به طور جامع میانگین های متحرک 200 روز و 50 روز برای معامله گران و سهام داران ارزش بیش تری را دارد و با توجه به این میانگین ها سیگنال های مهمی را دریافت می کنند.
دلیل این امر این است که سرمایه گذاران با توجه به چشم اندازی که برای خود تعریف می کنند، توقع بازگشت پول و سود را نیز دارند. در این صورت کسانی که می خواهند سرمایه گذاری کوتاه مدت داشته باشند بهتر است که میانگین متحرک با بازه های کوتاه تر را انتخاب کنند و کسانی که سرمایه گذاری بلند مدت را انتخاب می کنند، بهتر است که میانگین متحرک طولانی مدت را برگزینند. نکته مهم در این باره این است که شما باید بازه های مختلف را برای تعیین سیگنال مورد نظر خود امتحان کنید زیرا یک راه مشحص برای ان وجود ندارد و با آزمون و خطا این مهم به دست می آید.
محاسبه میانگین متحرک نمایی (EMA)
بهتر است این مورد را در قالب یک مثال بیان کنیم تا شما بهتر این موضوع را درک کنید. تصور کنید که در یک میانگین متحرک 10 روزه، اخرین روز ارزشی معادل با 18.18 درصدی در محاسبات میانگین را داراست و به طبع برای داده های بعد از ان نیز ارزش کم تری را در نظر می گیرد. به زبانی ساده تر میانگین متحرکی که به صورت نمایی رشد داشته باشد، به ما به تفاوت قیمت دوره فعلی و قبلی خود وزن می دهد و نتیجه آن را به میانگین متحرک نمایی قبلی اضافه می کند. نکته قابل توجه در این مورد آن اهمیت نمودارهای بلند مدت است که در میانگین متحرک به شکل نمایی، هر چه دوره ها کوتاه تر باشد وزن بیش تری روی قیمت آخر اعمال می گردد.
آموزش اندیکاتور میانگین متحرک
قبل از اینکه به شما بگوییم که چگونه باید این تحلیل ها را انجام داد باید طریقه بازه گذاری (انتخاب دوره) را بر روی میانگین متحرک را برای شما آموزش دهیم:
انتخاب دوره
در این جا فقط می خواهیم در رابطه با اعداد طلایی در میانگین متحرک با شما صحبت کنیم که اهمیت نمودارهای بلند مدت برای خرید های کوتاه مدتی، و حتی میان مدتی استفاده کرد. در این جا شما اول از همه باید سه عدد میانگین متحرک را بر روی نمودار سهم خود انتخاب کنید.
حال برای هر کدام از آن ها اعداد 12، 26، 52 را در قسمت دوره زمانی قرار دهید این کار در چارت های تکنیکال سایت ها و نرم افزار های مختلف به صورت های مختلفی انجام می شود ولی روال کاری همه آن ها به یک صورت انجام می شود.
به این صورت که معمولا یا با کلیک بر روی خود آن میانگین متحرک و یا در بالای چارت اطلاعات اندیکاتور ها آورده شده است که با انتخاب تنظیمات آن میانگین متحرک به راحتی می توانید دوره زمانی را مشخص کرده و نیز رنگ ان را نیز تغییر دهید.
در حالی که برای آن سه میانگین متحرک که به طور جداگانه انتخاب کرده اید اعداد طلایی را نیز قرار دادید باید بگوییم که برای دوره 12 روزه (کوتاه مدتی) رنگ قرمز و برای دوره 26 روزه (میان مدتی) رنگ آبی و برای دوره 52 روزه (بلند مدتی) رنگ سبز را اتنخاب کنید.
البته این رنگ ها اجباری ندارد که حتما قرمز، آبی و سبز باشد ولی در کل بسیاری از این رنگ ها برای این دوره ها استفاده می کنند که بحث روانشناسی نیز دارد که نمی خواهیم در این جا وارد مباحث روانشناسی آن بشویم ولی بهتر است از این رنگ ها استفاده کنید.
تحلیل تکنیکال میانگین متحرک
در این جا می خواهیم به بررسی چند نوع تحلیل نسبت به میانگین متحرک بپردازیم و بگوییم مهم ترین مباحثی که یک تحلیل گر باید در رابطه با این اندیکاتور بداند چه چیز هایی است؟ و چگونه باید از این تحلیل ها برای خود یک استراتژی میانگین متحرک در خرید یا فروش بسازید.
برخورد خطوط با هم
همان طور که در بالا به شما آموزش دادیم که چگونه می توانید اعداد طلایی را وارد میانگین متحرک کنید حال باید به تحلیل این خطوط بپردازیم. در اینجا ما تحلیل ها را با توجه به رنگ بندی که از قبل به شما گفته ایم انجام می دهیم که برخورد های این خطوط می تواند سیگنال خرید یا فروش باشد.
اگر خط کوتاه مدت (قرمز) در حالت صعودی قرار بگیرد به نحوی که خط میان مدت (آبی) را رو به بالا بشکند این حرکت خطوط یک سیگنال خرید به حساب می آید و اگر خط کوتاه مدت (قرمز) در حالت نزولی خط میان مدت (آبی) را رو به پایین بشکند سیگنال فروش به حساب می آید.
که به حالت بالا حالت کراس moving average یا قطع moving average گفته می شود. البته در برخورد خط کوتاه مدت (قرمز) با خط بلند مدت (سبز) نیز می توان همین تحلیل را انجام داد.
برخورد نمودار سهم با میانگین متحرک
در بعضی از سهام ها دیده می شود که نمودار سهام با برخورد با اهمیت نمودارهای بلند مدت خط بلند مدت (سبز) در صورتی که سهم در حالت نزولی قرار داشته از حالت نزولی خارج شده و به ادامه روند صعودی خود ادامه می دهد.
البته این تحلیل زیاد معتبر نبوده و ما توصیه نمی کنیم که بر اساس این تحلیل خرید انجام دهید.
زاویه میانگین متحرک
در این جا باید بگوییم که در زمان شکست میان مدت و یا بلند مدت توسط خط کوتاه مدت هرچه خط کوتاه مدت به صورت هر چه تیز تر و با زاویه تند تری خطوط را رو به بالا بشکند اعتبار تحلیل قوی تر می شود و همین طور همین تحلیل را می توان به طور برعکس نیز تعریف کرد.
به طوری که اگر خط کوتاه مدت خط میان مدت و یا بلند مدت را به طور نزولی هرچه با زاویه تند تری رو به پایین بشکند اعتبار تحلیل در سیگنال فروش قوی تر است، و شما باید هرچه سریع تر از آن سهم خارج شوید.
سوالات اهمیت نمودارهای بلند مدت متداول
- جزئیات میانگین متحرک چیست؟
در این اندیکاتور شما باید حداقل از یک خط استفاده کنید که با توجه به دید تحلیلی شما باید ببنید که می خواهید با دید کوتاه مدت، میان مدت و یا بلند مدت وارد آن سهم یا بازار بشوید که در بالا به صورت کامل توضیح داده ایم.
انواع مختلفی از میانگین متحرک وجود دارد که می توان به موارد زیر اشاره کرد:
1. میانگین متحرک ساده (simple moving average)
2. میانگین متحرک نمایی (exponential moving average)
3. میانگین متحرک سطحی (smoothed moving average)
4. میانگین متحرک خطی_وزنی (Linear Weighted Moving Average)
در این جا نمی توانیم بگوییم که شما باید حتما از این اندیکاتور در تحلیل های خود استفاده کنید بلکه ما همیشه گفته ایم که شما باید خود تشخیص دهید که از کدام ابزار باید در چه سهامی و در چه دسته ای استفاده کنید ولی در کل از این اندیکاتور می توان در بیشتر بازار های مالی استفاده کرد.
دیدگاه شما