در محاسبه نسبتهایی که یکی از پارامترهای آن از صورت سود و زیان و دیگری از ترازنامه استخراج میگردد – مثل نسبت بازده دارایی که در آن، صورت کسر از صورت سود و زیان و مخرج کسر از ترازنامه استخراج میشود – پارامتر ترازنامهای را به صورت میانگین ابتدا و انتهای دوره در نظر میگیریم. به عنوان مثال، بازده داراییهای سال ۸۷ برابر میشود با سود خالص ۸۷ تقسیم بر میانگین جمع داراییهای ۸۶ و ۸۷. در این صورت برای شرکت فرضی «الف» خواهیم داشت:
اوراق قرضه امریکا چیست و چطورمی شود آن را ترید کرد؟
احتمالا بیشتر شما که این مقاله را می خوانید، با واژه بازارهای مالی آشنا هستید. بازارهای مالی به طور وسیعی اشاره به هر نوع بازاری که در آن دادوستد دارایی های مالی صورت می گیرد، دارد. برخی از این بازارها شامل: بازار سهام، بازار اوراق قرضه، بازار فارکس که بزرگترین بازار مالی جهان با بیش از 7 میلیارد دلار گردش مالی روزانه است، بازار ارزهای دیجیتال، بازار پول و بازار مشتقات است، می باشد.
بازارهای مالی برای اقتصادهای سرمایه داری، به شدت حیاتی و مهم هستند. این بازارها به دو صورت فیزیکی و غیر فیزیکی، فعالیت می کنند. زمانی که این مارکت ها دچار اختلال می شوند، نتایجی چون رکود مالی و بیکاری را رقم می زنند.
در این مقاله ما قصد داریم تا شما را با یکی دیگر از این بازارهای مالی مهم یعنی بازار اوراق قرضه ایالات متحده امریکا و عملکرد آن، آشنا کنیم. موضوعاتی که قصد داریم با شما در میان بگذاریم، به شرح زیر است:
بازار اوراق قرضه امریکا چیست، آیا بازار اوراق قرضه برای سرمایه گذاری مناسب است، آیا امکان از دست رفتن سرمایه در بازار اوراق قرضه وجود دارد، انواع اوراق قرضه، محاسن و معایب اوراق قرضه، اوراق قرضه بهتر است یا سهام، بیمه اوراق قرضه چیست، رابطه اوراق قرضه و نرخ بهره، بازده اوراق قرضه چیست و نتیجه گیری.
بازار اوراق قرضه امریکا چیست؟
بازار اوراق قرضه که نامهای دیگر آن بازار درآمدهای ثابت، بازار اعتبار، بازار بدهی یا قرض می باشد، بازاری است که سرمایه گذاران در آن دارایی های بدهی که توسط دولت ها و یا موسسات منتشر می شود را، معامله می کنند. به صورت عمومی، دولت ها با انتشار اوراق بازده فروش نشان چیست؟ قرضه سرمایه هایشان را افزایش می دهند تا بتوانند به پروژه های در دست اقدامشان، بپردازند. موسسات هم به همین منظور دست به چاپ اوراق قرضه می زنند تا بتوانند کسب و کارهای خود را توسعه دهند و یا پروژه های موجودشان را حفظ کنند.
اوراق قرضه یا در مارکت های اولیه صادر می شوند و یا بازارهای ثانویه. در مارکت اولیه این اوراق برای اولین بار منتشر می شوند و اصطلاحا به آنها انتشار جدید گفته می شود. در مارکت اولیه، تمام مبادلات مستقیما و بدون واسطه بین صادرکننده اوراق و خریدار اوراق صورت می گیرد. ضمنا همانطور که اشاره شد، این اوراق قبلا هیچ کجای دیگر، منتشر نشده است.
ولی در مارکت ثانویه اینطور نیست. در این بازار، دارایی هایی که قبلا در مارکت اولیه خرید و فروش شده، در تاریخ های دیرتری معامله می شوند. سرمایه گذاران در مارکت ثانویه، می توانند این اوراق را از بروکرها که نقش واسطه را بین خریدار و فروشنده بازی می کنند، تهیه کنند. این اوراق در غالب های صندوق بازنشستگی، صندوق سرمایه گذاری مشترک و سیاستهای بیمه عمر، ارائه می شوند.
آیا بازار اوراق قرضه برای سرمایه گذاری مناسب است؟
درست مثل هر سرمایه گذاری دیگری باید بازگشت مورد انتظار سود را نسبت به ریسک آن، در نظر گرفت. به طبع هرچه توان ریسک کردن شما به عنوان یک سرمایه گذار در معامله ای بیشتر باشد، به همان نسبت درصد سود و زیانتان نیز، بالاتر یا پایین تر می شود.
اصطلاحا هرچقدر پول بدهید، قادر خواهید بود آش بیشتری ببرید. البته باید در نظر داشته باشید که اوراق قرضه به درد نخوری هم وجود دارند که سود بیشتری به شما پرداخت می کنند ولی ریسک بسیار بالاتری دارند. در مقابل اوراقی که وزارت خزانه داری امریکا صادر می کند، بازده کمتر ولی ریسکی نزدیک به صفر، دارد.
در کل باید گفت که سرمایه گذاری در بازار اوراق قرضه، یکی از امن ترین سرمایه گذاری ها ولی با بازده کمتری می باشد. این نوع سرمایه گذاری مناسب کسانی است که افراد محافظه کار تری هستند و فقط در جاهایی که ریسک نزدیک به صفری دارد، سرمایه گذاری می کنند.
آیا امکان از دست رفتن سرمایه در بازار اوراق قرضه وجود دارد؟
طبق آخرین تحقیقات انجام شده در همین ماه ژانویه 2022، افراد معمولا دو گروه هستند. گروه اول افرادی هستند که دنبال سرمایه گذاری در مارکت های با ریسک بسیار بسیار پایین و نزدیک به صفری هستند و گروه دوم افرادی هستند که تمایل دارند ریسک بیشتری بکنند.
در این تحقیق انجام شده مشخص شد که یکی از بازارهایی که امکان از دست رفتن سرمایه در آن بسیار بسیار پایین است، همین بازار اوراق قرضه است. در حقیقت اوراق قرضه انواع مختلفی دارند و بسته به اینکه دولتی هستند یا خیر، ریسک آنها بهتر مشخص می شود. در ادامه مقاله انواع اوراق قرضه را برای شما شرح می دهیم تا بهتر بتوانید تصمیم بگیرید.
اوراقی که خود دولت ها مثلا وزارت خزانه داری ایالات متحده منتشر می کند، یکی از کم ریسک ترین و در عین حال مطمئن ترین سرمایه گذاری ها در بازار اوراق قرضه می باشد.
انواع اوراق قرضه
اوراق قرضه بسته به اینکه توسط دولت یا موسسات صادر شود، انواع متفاوتی دارد. در ادامه ما برخی از مهمترین انواع اوراق قرضه را برای شما توضیح می دهیم.
1- اوراق قرضه موسسات corporation
در این نوع مارکت، شرکتها برای پروژه های موجود مالی، گسترش خطوط تولید، یا افتتاح امکانات جدید تولید، اوراق چاپ می کنند. اوراق قرضه موسسه ای، معمولا در زمره دارایی های اوراق بلند مدت با سررسید حداقل یک ساله قرار می گیرند.
2- اوراق قرضه دولتی
اوراق قرضه دولتی یا ملی، خریداران را وسوسه می کند تا همان ارزش اسمی یا Face Value را که روی سند اوراق نوشته شده و سررسید مشخصی دارد، بپردازند. این ویزگی ها، اوراق قرضه دولتی را برای سرمایه گذاران محافظه کار، جذاب تر می کند. زیرا بدهی های دولتی، توسط دولتی که از شهروندانش مالیات می گیرد یا برای هزینه هایش پول چاپ می کند، حمایت می شود. در کل این نوع اوراق قرضه، کم ریسک ترین اوراق هستند.
این اوراق در امریکا، Treasuries یا خزانه داری نام دارد و امروزه به هر طریق، فعال ترین و دارای بیشترین نقدینگی می باشند. اوراق قرضه خزانه داری کوتاه مدت یا همان T-Bill، اوراق قرضه کوتاه مدت خزانه داری دولت امریکا است که توسط وزارت خزانه داری با سررسید یک ساله یا کمتر، منتشر می شود.
اوراق قرضه میان مدت یا T-note، یکی دیگر از انواع اوراق قرضه قابل فروش دولت امریکا است که نرخ بهره ثابتی دارد و سررسید آن بین یک تا ده سال است.
سومین نوع آن، اوراق قرضه بلند مدت یا همان T-bond است که یکی دیگر از انواع اوراق قرضه دولت فدرال ایالات متحده با سررسید بالای بیست ساله می باشد.
3- اوراق قرضه شهرداری ها
Municipal bonds یا کوتاه تر شده آن “muni bonds” اوراق قرضه شهرداری ها است که معمولا توسط ایالات، شهرها، مناطق خاص، مناطق عمومی، مدارس، فرودگاهها یا بنادر عمومی و یا دیگر مناطق تحت سیطره دولت که به دنبال جمع آوری پول برای پروژه های متنوع هستند، منتشر می شود.
این اوراق در سطح فدرال ها، شامل مالیات نمی شوند و همچنین می توانند در ایالت ها یا سطوح مالیاتی عمومی، معاف از مالیات بشوند. این اوراق مناسب سرمایه گذاران آگاه به مالیات است و همین فاکتورها، آنها را برای سرمایه گاری جذاب تر می کنند.
این اوراق دو نوع هستند: 1- اوراق تعهد بخش عمومی (general obligation bond or GO) 2- اوراق درآمدی (revenue bond).
4- اوراق قرضه حمایت شده توسط وام های مسکن MBS
این نوع اوراق توسط وام های مسکن جمع آوری شده از املاک مسکن منتشر می شود که به وسیله وثیقه های خاص، گرو گرفته شده است. کسانی که این نوع اوراق را خریداری می کنند، در حقیقت به خریداران مسکنی که از طریق قرض دهندگانشان خرید کرده اند، وام پرداخت می کند. به طور عمومی، سود اینها ماهانه، سه ماهه و شش ماهه می باشد.
5- اوراق قرضه مارکت های نوظهور
این نوع اوراق توسط دولت ها و کمپانی های واقع در اقتصاد مارکت های نوظهور، چاپ می شود. این نوع اوراق فرصت های سرمایه گذاری پر سودتر وعالی تری ارائه می دهند. ولی به همان نسبت دارای ریسک بالاتری نسبت به اوراق قرضه داخلی و گسترش یافته تر، هستند.
محاسن و معایب بازار اوراق قرضه
اگر شما امروز نزد شرکتهای مشاوره مالی در امور سرمایه گذای در بازارهای مالی بروید، اکثر آنها سبدی متنوع را به شما پیشنهاد می دهند که حتما قسمتی از آن، به بازار اوراق قرضه تخصیص داده می شود. خوشبختانه بازار اوراق قرضه بازار متنوعی است و دارای نقدینگی بالاتر و نوسانات کمتری نسبت به سهام ها است. ولی به همان نسبت در طول زمان، بازگشت سود کمتری دارد و شامل مسائل اعتباری و انقضای قبل از تاریخ سررسید و ریسک های نرخهای بهره می شود. در کل سرمایه گذاری افراطی روی اوراق قرضه برای افق های دراز مدت، غیرمنطقی به نظر می رسد.
محاسن سرمایه گذاری در مارکت اوراق قرضه
اولین ویژگی بازار اوراق قرضه این است که نسبت به سهام ها دارای ریسک و نوسان کمتری است. دومین ویژگی آن، تنوع بسیار زیاد آن در نوع و فرد یا مکان صادرکننده است. سومین حسن اوراق قرضه این است که اگر از دولت ها یا موسسات معتبر مالی خریداری شود، فعال ترین و دارای بالاترین نقدینگی می باشد. آخرین ویژگی اوراق قرضه این است که دارندگان اوراق قرضه در زمان های ورشکستگی، نسبت به سهام داران وضعیت بهتری دارند.
معایب سرمایه گذاری در مارکت اوراق قرضه
اولین عیبی که بر بازار اوراق قرضه وارد است، بازده کمتر سود آنها است. اگر یادتان باشد گفتیم که بازده فروش نشان چیست؟ بازده فروش نشان چیست؟ چون اوراق قرضه ریسک کمتری دارند، به همان اندازه بازده سود یا بازگشت پول آنها، کمتر می باشد. دومین عیب آنها این است که خرید مستقیم این اوراق تقریبا برای سرمایه گذارن معمولی، امکان پذیر نیست. آخرین ایرادی که بر بازار اوراق قرضه وارد است این است که این اوراق در مقابل ریسک های اعتباری و خطرات نرخهای بهره، آسیب پذیرند.
اوراق قرضه بهتر است یا سهام؟
اوراق قرضه در چند مسئله مهم با سهام ها متفاوت هستند. اوراق قرضه نشان دهنده بودجه های قرضی است (بودجه هایی که به وسیله قرض دادن ایجاد می شوند)، در صورتیکه سهام ها خودشان مولد و پدید آورنده بودجه ها هستند.
اوراق قرضه یک صورتی از اعتبار است که در آن قرض گیرنده (صادر کننده اوراق) باید اصل پول بعلاوه سود آن را در سررسید مشخصی، به صاحب اوراق پرداخت کند. ولی سهام ها به صاحبانشان قول هیچ بازگشت اصل سرمایه یا سودی نمی دهند. اوراق قرضه، به خاطر حمایت های قانونی و ضمانت هایی که نسبت به اعتباردهندگان آنها تعریف شده، از سهام ها کم ریسک تر هستند.
سهام ها به طور ذاتی از اوراق پرریسک تر هستند و پتانسیل های بالاتری برای سود یا زیان دارند. ولی نکته مشترک هردو این مارکت ها؛ چه اوراق و چه سهام ها، این است که بازارهایی فعال با نقدینگی بالایی هستند.
قیمت اوراق قرضه نسبت به تغییرات نرخهای بهره، به شدت حساس است و قیمتهای آنها نسبت به نرخهای بهره، به طور معکوس حرکت می کند. از طرفی دیگر قیمت سهام ها، نسبت به تغییرات آینده ای سودبخش و رشدی بالقوه، حساس هستند.
بیمه اوراق قرضه چیست؟
فارغ از اینکه سرمایه گذاری در بازار اوراق قرضه یک سرمایه گذاری امن محسوب می شود و مناسب افراد محافظه کار است، ولی شما این امکان را دارید تا اوراق قرضه خودتان را بیمه کنید. بیمه اوراق قرضه، یک نوع بیمه است که خریدار اوراق قرضه هزینه آن را پرداخت می کند. این بیمه، تضمین سود شما در سررسید و پرداخت اصل سرمایه شما را در زمانهای بحران و عدم پرداخت، ضمانت می کند.
منتشرکنندگان اوراق قرضه این نوع بیمه را خریداری می کنند تا رتبه اعتباری خود را افزایش دهند تا میزان سودی را که باید پرداخت کنند کاهش دهند و اوراق قرضه را برای سرمایه گذاران بالقوه، جذاب تر کنند.
رابطه اوراق قرضه و نرخ بهره
اگر معامله گر بازار فارکس باشید، به اهمیت نرخهای بهره در اقتصاد کلان کاملا واقف هستید. در حقیقت نرخ بهره مبلغی است که قرض دهنده از قرض گیرنده، کسر می کند. از نقطه نظر فاندامنتال، یکی از اخبار بسیار مهم با شدت تاثیر بالا، اخبار مربوط به نرخ بهره است.
سرمایه گذاران بازار اوراق قرضه هم مثل خیلی از معامله گران دیگر، سعی دارند تا نهایت سود را از سرمایه گذاری شان، ببرند. برای رسیدن به این مهم، آنها باید مدام چشمشان به نوسانات هزینه های قرض گرفتنشان باشد.
به عنوان مثال در بازار فارکس، افزایش یا کاهش نرخهای بهره باعث قوی تر یا ضعیف تر شدن ارز کشور مورد نظر می شود. حال باید دید این افزایش یا کاهش نرخ بهره، چه تاثیری در مارکت اوراق قرضه دارد.
اوراق قرضه و نرخهای بهره یک ارتباط معکوس با هم دارند. یعنی با بالا رفتن نرخ بهره، اوراق قرضه کاهش پیدا می کند و بالعکس. این مسئله یک توجیه منطقی هم دارد. زمانیکه هزینه قرض گرفتن بالا می رود یا اصطلاحا به صرفه نیستند (منظور نرخهای بهره افزایش می یابند)، اوراق قرضه معمولا کاهش پیدا می کنند.
بازده اوراق قرضه چیست؟
بازده اوراق قرضه یا همان Bond Yields، مبلغی است که سرمایه گذار روی اوراق قرضه اش، دریافت می کند. بازده اوراق قرضه می تواند تعاریف مختلفی داشته باشد ولی یکی از ساده ترین این تعاریف، یکسان سازی بازده اوراق قرضه با نرخ کوپن آن است.
بازده فعلی اوراق قرضه، در حقیقت عملکرد قیمت اوراق و کوپن آن یا پرداخت سود آن می باشد که درصورت متفاوت بودن قیمت اوراق با ارزش اسمی آن، از بازده کوپن آن صحیح تر و دقیق تر می باشد.
رابطه بازده اوراق قرضه و قیمت آن
نکته قابل توجه ارتباط وارونه قیمت اوراق قرضه و بازده آن است. بازده اوراق قرضه و قیمت آن، با هم ارتباطی معکوس دارند. وقتیکه قیمت اوراق قرضه افزایش می یابد، بازده آن کاهش پیدا می کند.
برای مثال، فرض کنید یک سرمایهگذار اوراق قرضهای را خریداری میکند که سررسید آن در پنج سال با نرخ کوپن سالانه 10 درصد و ارزش اسمی 1000 دلار است. هر سال، این اوراق قرضه 10٪ یا 100 دلار به عنوان بهره به این سرمایه گذار، پرداخت می کند. ارزش اسمی 1000 دلار تقسیم بر 10% نرخ کوپن می شود.
نتیجه گیری
اگر شما تمایل به سرمایه گذاری در بازارهای مالی دارید، و دنبال یک سرمایه گذاری مطمئن هستید و نمی دانید که کدام بازار امن تر است، قطعا بازار اوراق قرضه مناسب شما است. همانطور که متوجه شدید، بازار اوراق قرضه نقدینگی بالا، ریسک پایینتر و به همان نسبت بازده کمتری را به شما می دهد.
شاید زمانیکه با تنوع اوراق قرضه مواجه شوید، باز هم این سوال برایتان پیش بیاید که، کدام نوع از انواع اوراق قرضه مناسب و مطئن تر است. در این صورت می توانید سراغ اوراق منتشر شده دولتی مثل اوراقی که توسط وزارت خزانه داری امریکا منتشر می شود، بروید.
ضریب بتا چیست؟
ضریب بتا اندازه گیری نوسانات یا ریسک سیستماتیک یک اوراق بهادار یا پرتفوی در مقایسه با کل بازار است. بتا در مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای (CAPM) استفاده می شود که رابطه بین ریسک سیستماتیک و بازده مورد انتظار برای دارایی ها (معمولاً سهام) را توصیف می کند. CAPM به طور گسترده ای به عنوان روشی برای قیمت گذاری اوراق بهادار پرخطر و برای ایجاد تخمین از بازده مورد انتظار دارایی ها، با در نظر گرفتن ریسک آن دارایی ها و هزینه سرمایه، استفاده می شود.
ضریب بتا چگونه محاسبه می شود؟
ضریب بتا می تواند نوسانات یک سهم را در مقایسه با ریسک سیستماتیک کل بازار اندازه گیری کند. درک چگونگی محاسبه دقیق ضریب بتا، کمی سخت و پیچیده است چرا که برای محاسبه آن از فرمول های خاص آماری استفاده می شود. از نظر آماری، بتا شیب خط را از طریق رگرسیون نقاط داده نشان می دهد. در امور مالی، هر یک از این نقاط داده نشاندهنده بازده یک سهام در برابر بازده کل بازار است.
بتا به طور موثری فعالیت بازده اوراق بهادار را در واکنش به نوسانات در بازار توصیف می کند. بتای یک اوراق بهادار با تقسیم کوواریانس بازده اوراق بهادار و بازده بازار بر واریانس بازده بازار در یک دوره مشخص محاسبه می شود:
Re = بازده یک سهم خاص
Rm = بازده کل بازار
همچنین کوواریانس نشان دهنده اینست که تغییرات در بازده یک سهم، چه ارتباطی با تغییرات در بازدهی بازار دارد.
واریانس نیز نشان دهنده اینست که نقاط داده های بازار، چقدر با مقدار میانگین خود فاصله دارند.
محاسبه ضریب بتا برای کمک به سرمایه گذاران، برای درک اینکه آیا سهام در همان جهتی حرکت می کند که بقیه بازار حرکت می کند، استفاده می شود. همچنین بینش هایی در مورد میزان نوسان یا ریسکی بودن یک سهام نسبت به بقیه بازار ارائه می دهد. برای اینکه بتا بینش مفیدی را ارائه دهد، بازاری که به عنوان معیار استفاده می شود، باید به سهام مرتبط باشد. به عنوان مثال، محاسبه بتای یک صندوق ETF اوراق قرضه با استفاده از شاخص S&P 500 به عنوان معیار، بینش مفیدی را برای سرمایه گذار ارائه نمی کند، زیرا اوراق قرضه و سهام بسیار متفاوت هستند.
بنابراین دارایی های مختلف را باید با یک معیار مناسب، مقایسه کرد و ضریب بتای آنها را نسبت به آن اندازه گیری کرد. به عنوان مثال، قیمت یک صندوق قابل معامله در بورس که بیشتر دارایی های آنرا طلا تشکیل می دهد، باید با قیمت سکه یا گرم طلا سنجیده شود.
در نهایت، یک سرمایهگذار از ضریب بتا استفاده میکند تا اندازهگیری کند که سهام مورد نظر چه مقدار ریسک را به پرتفوی اضافه میکند. سهامی که به میزان بسیار کمی از بازار منحرف می شود، ریسک زیادی به پرتفوی اضافه نمی کند. اما همچنین پتانسیل بازدهی بیشتر را نیز افزایش نمی دهد.
یکی از راه های فکر کردن سرمایهگذار سهام به ریسک، تقسیم آن به دو دسته است. دسته اول ریسک سیستماتیک نام دارد که ریسک کاهش کل بازار است. بحران مالی در سال 2008 در ایالات متحده، نمونه ای از یک رویداد با ریسک سیستماتیک است. هیچ گونه تنوعی نمی توانست مانع از دست دادن ارزش دارایی های سرمایه گذاران در پرتفوی سهامشان شود. ریسک سیستماتیک به بازده فروش نشان چیست؟ عنوان ریسک غیر قابل تنوع نیز شناخته می شود.
ریسک غیرسیستماتیک که به عنوان ریسک قابل تنوع نیز شناخته می شود، عدم اطمینان مرتبط با یک سهام یا صنعت خاص است. به عنوان مثال، اطلاعیه غافلگیرکننده مبنی بر اینکه شرکت Lumber Liquidators (LL) کفپوش های چوبی سخت با سطوح خطرناک فرمالدئید را در سال 2015 به فروش رسانده است، نمونه ای از ریسک غیرسیستماتیک است. این ریسک مختص آن شرکت بود. ریسک غیر سیستماتیک را می توان تا حدی از طریق تنوع کاهش داد.
انواع مقادیر بتا
بتای برابر 1
اگر سهمی دارای بتای 1.0 باشد، نشان می دهد که فعالیت قیمت آن به شدت با بازار همبستگی دارد. سهام با بتای 1.0 دارای ریسک سیستماتیک است. با این حال، محاسبه بتا نمی تواند ریسک غیر سیستماتیک را تشخیص دهد. افزودن سهام با بتای 1.0 به پورتفوی، هیچ ریسکی به سبد اضافه نمیکند، اما احتمال اینکه پرتفوی بازدهی مازادی داشته باشد را نیز افزایش نمیدهد.
بتای کمتر از 1
مقدار بتای کمتر از 1.0 به این معنی است که اوراق بهادار از نظر تئوری نوسانات کمتری نسبت به بازار دارد. گنجاندن این سهام در یک سبد باعث کاهش ریسک و بازده آن پرتفوی می شود. به عنوان مثال، ETF های مبتنی بر سهام اغلب دارای بتای پایینی هستند، زیرا تمایل به حرکت آهسته تر از میانگین بازار دارند.
بتای بزرگتر از 1
بتای بزرگتر از 1.0 نشان می دهد که قیمت اوراق بهادار از نظر تئوری بی ثبات تر از بازار است. به عنوان مثال، اگر بتای یک سهم 1.2 باشد، فرض می شود که 20 درصد بیشتر از بازار نوسان دارد. سهام با ارزش بازار پایین تمایل به بتای بالاتری نسبت به معیار بازار دارند. این نشان میدهد که افزودن این سهام به پرتفوی ریسک پرتفوی را افزایش میدهد، اما ممکن است بازده مورد انتظار آن را نیز افزایش دهد.
بتای منفی
برخی از سهام دارای بتای منفی هستند. بتای 1.0- به این معنی است که سهم با معیار بازار همبستگی معکوس دارد. این سهم را می توان به عنوان تصویری متضاد و آینه ای از روند های معیار در نظر گرفت. در بورس ایران، سهمی نیست که بتای آن همواره منفی باشد بلکه در بعضی بازه های زمانی ممکن است بتای بعضی سهام مقادیر منفی به خود بگیرد و خلاف جهت روند بازار حرکت کنند.
بتا در تئوری در مقابل بتا در عمل
تئوری ضریب بتا فرض می کند که بازده سهام معمولاً از دیدگاه آماری به طور نرمال توزیع می شود. با این حال، بازارهای مالی مستعد شگفتی های بزرگ هستند. در واقعیت، بازده همیشه به طور نرمال توزیع نمی شود. بنابراین، آنچه بتای سهام ممکن است در مورد حرکت آتی سهام پیشبینی کند، همیشه درست نیست.
سهامی با بتای بسیار پایین میتواند نوسانات قیمتی کمتری داشته باشد، اما همچنان میتواند در یک روند نزولی بلندمدت باشد. بنابراین، افزودن یک سهام با روند نزولی با بتای کم، تنها در صورتی ریسک را در پرتفوی کاهش میدهد که سرمایهگذار ریسک را کاملاً بر اساس نوسانات تعریف کند (و نه به عنوان پتانسیل ضرر و زیان). از منظر عملی، سهام بتا پایین که روند نزولی را تجربه می کنند، عملکرد سبد را بهبود نمی بخشند.
به طور مشابه، سهام بتا بالا که در جهتی عمدتاً صعودی نوسان دارند، ریسک پرتفوی را افزایش می دهند، اما ممکن است سود هایی را نیز به همراه داشته باشند. توصیه میشود سرمایهگذارانی که از بتا برای ارزیابی سهام استفاده میکنند، آن را از دیدگاههای دیگر مانند عوامل بنیادی یا تکنیکال نیز ارزیابی کنند؛ قبل از اینکه فرض کنند آن سهم ریسک یک سبد را اضافه یا حذف میکند.
معایب بتا
در حالی که ضریب بتا می تواند اطلاعات مفیدی را هنگام ارزیابی سهام ارائه دهد، اما محدودیت هایی دارد. بتا در تعیین ریسک کوتاه مدت یک اوراق بهادار و برای تجزیه و تحلیل نوسانات برای رسیدن به هزینه های حقوق صاحبان سهام، هنگام استفاده از مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای، مفید است. با این حال، از آنجایی که بتا با استفاده از دادههای تاریخی محاسبه میشود، برای سرمایهگذارانی که به دنبال پیشبینی حرکات آتی سهام هستند، کمتر معنادار میشود.
بتا همچنین برای سرمایه گذاری های بلندمدت کمتر مفید است، زیرا نوسانات سهام می تواند به طور قابل توجهی سال به سال بسته به مرحله رشد شرکت و سایر عوامل، تغییر کند.
حسابداری و حسابرسی
نسبتهای مالی مقادیر عددی هستند که با هدف به دست آوردن اطلاعات معنادار از صورتهای مالی یک شرکت استخراج میشوند. اعداد استخراج شده از صورتهای مالی شرکت مانند ترازنامه، صورت سود و زیان و صورت جریان نقدینگی، در مواردی هم چون آنالیزهای مقداری و ارزیابی نقدینگی، رشد، حاشیه سود، سودآوری، نرخ بازگشت، ارزشگذاری و غیره استفاده میشوند. یکی از متداولترین راههای تحلیل مالی، محاسبه و بررسی نسبت های مالی است. این نسبتها در چندین گروه تعریف شدهاند و هر کدام به یکی از جنبههای وضعیت مالی شرکتها میپردازند. نسبت های مالی به دستهبندیهای اصلی زیر تقسیمبندی میشوند:
نسبتهای نقدینگی
نسبتهای اهرمی و پوششی
نسبتهای فعالیت
نسبتهای سودآوری
نسبتهای ارزش بازار
نگاهی به کاربردها و کاربران تحلیل نسبت های مالی
تحلیل نسبت های مالی دو هدف اساسی را دنبال میکند:
پیگیری عملکرد شرکت
تعیین نسبت های مالی در هر دوره و پیگیری تغییر مقادیر آنها در طول دوره، با هدف کشف سرنخهایی است که موجب پیشرفت موسسه میشوند. مثلا افزایش نرخ بدهی نسبت به دارایی میتواند نشان دهنده این باشد که شرکت تحت فشار بدهی است و در نهایت آن موسسه را با خطر ورشکستگی مواجه کند.
امکان مقایسه عملکرد شرکت
مقایسه نسبت های مالی با رقبای اصلی به این منظور صورت میگیرد که مشخص شود کدام قسمت شرکت عملکرد بهتر یا بدتری نسبت به میانگین صنعت مربوط به خودش دارد. مقایسه بازده دارایی بین شرکتها به یک تحلیلگر یا سرمایهگذار کمک میکند تا تشخیص دهد کدام شرکتها در جهت افزایش سودآوری، استفاده بهینهتری از داراییشان داشتهاند. استفاده کنندگان نسبت های مالی به دو گروه استفاده کنندگان داخلی و خارجی تقسیم میشوند:
استفاده کنندگان خارجی: شامل تحلیلگران مالی، سرمایهگذاران خردهفروشی، اعتباردهندگان، رقبا، مقامات مالیاتی، مقامات نظارتی و ناظران صنعت میشوند.
استفاده کنندگان داخلی: شامل مدیر تیم، کارمندان و مالکان میشوند
منظور از نسبتهای نقدینگی چیست؟
نقدینگی را میتوان این طور تعریف کرد: «میزان توانایی شرکت در بازپرداخت دیون کوتاهمدت خود.» بنابراین نسبتهای نقدینگی اطلاعاتی در مورد توانایی شرکتها در پرداخت دیون کوتاهمدت یا عمل به تعهدات کوتاهمدتشان فراهم میآورند.
نسبتهای نقدینگی متداول شامل موارد زیر میشوند:
نسبت جاری:
توانایی شرکت در پرداخت بدهیهای کوتاهمدت با داراییهای جاری
نسبت جاری: داراییهای جاری/ بدهیهای جاری
نسبت آنی:
توانایی یک شرکت در پرداخت بدهیهای کوتاهمدت خود از محل داراییهای نقدی
نسبت آنی (سریع) = داراییهای جاری – موجودی مواد و کالا / بدهیهای جاری
نسبت وجه نقد:
توانایی شرکت در پرداخت بدهیهای کوتاهمدت خود از محل وجوه نقد. این نسبت محافظه کارانهترین نسبت نقدینگی است که حسابهای دریافتنی نیز در آن لحاظ نمیشود.
نسبت وجه نقد = موجودی نقدی+ سرمایهگذاریهای کوتاهمدت / بدهیهای جاری
بررسی نسبتهای اهرمی یا ساختار سرمایه
نسبتهای اهرمی مقدار منابع دریافت شده از بدهی را اندازهگیری میکنند. در واقع، از نسبتهای اهرمی برای ارزیابی سطح بدهیهای کوتاه و بلندمدت شرکت استفاده میشود.نسبتهای اهرمی شامل موارد زیر میشوند:
نسبت بدهی:
توانایی یک شرکت در پرداخت بدهیهای کوتاه و بلندمدت با کل داراییهای موجود
نسبت بدهی = مجموع بدهیها / مجموع داراییها
نسبت تسهیلات به سرمایه:
میزان اتکای شرکت به استقراض از بانک و حقوق صاحبان سهام برای تامین مالی خود
نسبت تسهیلات به سرمایه = مجموع تسهیلات / مجموع تسهیلات + حقوق صاحبان سهام
نسبت پوشش بهره:
نشان دهنده توان شرکت در پرداخت هزینههای مالی مثلا بهره وامهای دریافتنی از محل سود عملیاتی
نسبت پوشش بهره = سود عملیاتی/ هزینههای مالی
معرفی نسبتهای فعالیت
نسبتهای فعالیت یا کارایی ابزارهایی هستند که برای سنجش کاربرد داراییهای شرکت مورد استفاده قرار میگیرند و از طریق ارزیابی میزان فروش و تاثیر داراییها بر آن اندازهگیری میشوند. این گروه از نسبتها، حجم فروش شرکت را با سرمایهگذاری در داراییهای مختلف مانند موجودی کالا، دارایی ثابت و … مقایسه کرده و میزان به کارگیری موثر منابع شرکت و راندمان عملیات آن را در دوره عملیات ارزیابی میکنند.
دوره گردش موجودی کالا یا میانگین سنی کالا:
دوره گردش موجودی کالا، بازه زمانی را نشان میدهد که در آن دفعات گردش کالا اتفاق افتاده است. گردش موجودی کالا بیانگر این است که موجودی کالا و مواد اولیه شرکت در یک بازه زمانی مشخص – مثلا یک سال مالی – چند بار به فروش رسیده و جایگزین شده است.
دوره گردش موجودی کالا = متوسط موجودی مواد و کالا *۳۶۵ / بهای تمام شده کالای فروش رفته
دوره وصول مطالبات:
نشان دهنده فاصله زمانی تحویل کالا به مشتری تا دریافت وجه نقد از مشتری است. به بیان دیگر، مدت زمانی است که طول میکشد تا شرکت مطالبات خود را از مشتریان دریافت کند. با این نسبت درمییابیم که شرکت درآمد فروش خود را در چه بازه زمانی به چرخه عملیاتی بازمیگرداند.
دوره وصول مطالبات = متوسط حسابهای دریافتنی *۳۶۵ / فروش نسیه
دوره گردش عملیات:
به دورهای گفته میشود که در طول آن، یک شرکت، مراحل خریداری مواد اولیه، تولید کالا، ارسال به دست مشتری و در نهایت دریافت وجه نقد را سپری میکند.
دوره گردش عملیات = دوره وصول مطالبات + دوره گردش موجودی کالا
گردش دارایی:
میزان تأثیرگذاری گردش داراییها را در کسب درآمد شرکت نشان میدهد و بیانگر این است که چگونه داراییهای شرکت برای ایجاد درآمد به کار گرفته میشوند. با مقایسه این نسبت در دورههای گذشته میتوان به این نتیجه رسید که افزایش داراییها در کسب درآمد بیشتر توسط شرکت، تأثیرگذار بوده است یا خیر.
گردش دارایی = فروش خالص / میانگین جمع داراییها
گردش داراییهای ثابت:
بیانگر میزان تأثیرگذاری داراییهای ثابت شرکت بر کسب درآمد آن است.
گردش داراییهای ثابت = فروش خالص / میانگین داراییهای ثابت
دوره پرداخت بدهیها:
نشان دهنده مدت زمانی است که طول میکشد تا شرکت بدهی خود را با تامین کنندگان – بدهی بابت خرید مواد اولیه بهصورت نسیه – تسویه کند.
دوره پرداخت بدهیها = متوسط حسابهای پرداختنی *۳۶۵ / خرید نسیه
نسبت گردش سرمایه جاری:
سرمایه در گردش، تفاوت دارایی جاری از بدهی جاری شرکت است. این سرمایه، بخشی از خالص داراییهای جاری است که مستقیم یا غیرمستقیم تسهیلاتی را در چرخه تولید ایجاد میکند.
گردش سرمایه جاری = فروش / سرمایه در گردش
نسبت موجودی کالا به سرمایه در گردش:
با توجه به اینکه یکی از اجزای تشکیل دهنده دارایی جاری، موجودی کالا است، نسبت موجودی کالا به سرمایه در گردش نشان دهنده آن است که چه مقدار از سرمایه در گردش شرکت را موجودی کالا تشکیل داده است.
موجودی کالا به سرمایه در گردش = موجودی کالا / سرمایه در گردش
منظور از نسبتهای سودآوری چیست؟
توانایی شرکت برای تولید درآمد مرتبط با عملکرد و سود سهام، داراییهای ترازنامه، هزینههای عملیاتی و سهام را اندازهگیری میکند. مهمترین نسبت های مالی سودآوری شامل موارد زیر میشوند:
بازده داراییها:
نشان دهنده آن است که شرکت چگونه از منابع و دارایی تحت اختیار خود برای کسب سود بهره برده و برای سرمایهگذاران و اعتباردهندگان خود بازدهی ایجاد کرده است. نسبت بازده داراییها میتواند شاخص نهایی برای ارزیابی کفایت و کارایی مدیریت شرکت باشد.بازده فروش نشان چیست؟
بازده دارایی = سود خالص / میانگین جمع داراییها
بازده حقوق صاحبان سهام:
شیوهای برای اندازهگیری میزان سودآوری شرکت است که روش ایجاد سود با استفاده از سرمایه سهامداران را روشن میکند.
بازده حقوق صاحبان سهام = سود خالص / حقوق صاحبان سهام
حاشیه سود ناخالص:
عملیات اجرایی و کسب درآمد شرکت را ارزیابی میکند و همچنین توانایی شرکت در کنترل بهای تمام شده کالای فروش رفته را بررسی کرده و رابطه بین فروش و هزینههای تولید کالای فروخته شده را نشان میدهد.
حاشیه سود ناخالص = سود ناخالص / فروش
حاشیه سود عملیاتی:
نسبت سود عملیاتی نشان دهنده این است که هر یک ریال فروش محصولات یا خدمات چه تأثیری در سود عملیاتی شرکت دارد.
حاشیه سود عملیاتی = سود عملیاتی / فروش
حاشیه سود خالص:
درصد حاشیه سود خالص شرکت نشان دهنده این است که از هر ۱ تومان فروش شرکت چه مقدار آن به سود خالص تبدیل شده است.
حاشیه سود خالص = سود خالص / فروش
برای دانستنیهای مالیاتی و حسابداری با موسسه حساب جم همراه باشید.
منظور از نسبت های مالی سودآوری و نقدینگی چیست و چند نوع دارند؟
در طبقهبندی نسبتهای مالی، چهار گروه وجود دارند که نسبت های مالی سودآوری یکی از این چهار گروه به شمار میروند. نسبت های مالی سودآوری، عملکرد کلی و میزان موفقیت شرکت در کسب بازده فروش نشان چیست؟ درآمد را نسبت به حجم عملیات انجام شده اندازهگیری میکنند. در واقع، نسبتهای سودآوری، میزان سودآوری تحت تأثیر درآمدها، فروش، نرخ بازگشت سرمایهگذاریها و غیره هستند که با بررسی این موارد، نسبت سودآوری به دست میآید. نسبتهای سودآوری شامل انواع گوناگونی هستند که آنها را در این مقاله بررسی میکنیم.
رابطه بین بازده دارایی و نسبت های مالی سودآوری
بازده دارایی یکی از مهمترین شاخصهای بررسی عملکرد شرکتها است. این شاخص نشان میدهد که شرکتها در ازای دارایی مورد استفاده، چه اندازه سودآور بودهاند.
در محاسبه نسبتهایی که یکی از پارامترهای آن از صورت سود و زیان و دیگری از ترازنامه استخراج میگردد – مثل نسبت بازده دارایی که در آن، صورت کسر از صورت سود و زیان و مخرج کسر از ترازنامه استخراج میشود – پارامتر ترازنامهای را به صورت میانگین ابتدا و انتهای دوره در نظر میگیریم. به عنوان مثال، بازده داراییهای سال ۸۷ برابر میشود با سود خالص ۸۷ تقسیم بر میانگین جمع داراییهای ۸۶ و ۸۷. در این صورت برای شرکت فرضی «الف» خواهیم داشت:
این نمودار نشان میدهد که شرکت در سال ۸۷ از هر صد تومان منابع اقتصادی در اختیار خود – مجموع داراییها – توانسته ۱۲ تومان سود کسب کند. ولی در سال ۸۹ شرکت از هر صد تومان منابع اقتصادی در اختیار خود، تنها موفق به کسب ۷ تومان گردیده است.
بازده بازده فروش نشان چیست؟ حقوق صاحبان سهام چگونه محاسبه میشود؟
نسبت مالی سود آوری بعدی، بازده حقوق صاحبان سهام است که از تقسیم سود خالص بر حقوق صاحبان سهام بدست میآید:
این نسبت از نظر صاحبان سهام واحدهای تجاری مهمتر از بقیه نسبتها است. زیرا نتیجه سرمایه گذاری آنها را نشان میدهد. نسبت بازده حقوق صاحبان سهام برای شرکت فرضی «الف» به قرار زیر است. دقت کنید که تنها در محاسبه این نسبت میتوان در مخرج از میانگین استفاده کرد.
عدد ۳۱% در سال ۸۸ بدین معنا است که سهامداران شرکت در سال ۸۸ به ازای هر ۱۰۰ تومانی که در شرکت سرمایه گذاری کردند – شامل سرمایه و سود انباشته – توانستهاند ۳۱ تومان سود کسب کنند.
منظور از حاشیه سود ناخالص چیست؟
این نسبت های مالی سودآوری از تقسیم سود ناخالص یعنی فروش منهای بهای تمام شده کالای فروش رفته بر فروش به دست میآیند.
این نسبت های مالی سودآوری، اثربخشی سیاست قیمت گذاری و کارایی تولید یعنی کنترل مطلوب هزینههای تولید را منعکس میکنند. برای شرکت فرضی «الف» خواهیم داشت:
حاشیه سود ناخالص در سال ۸۶ برابر ۱۵% بوده است. این مقدار نشان میدهد که شرکت در سال ۸۶، کالایی را به مبلغ ۱۰۰ تومان فروخته است؛ در صورتی که هزینه تولید آن یعنی بهای تمام شده کالای فروش رفته برابر ۸۵ تومان بوده است (۱۰۰-۱۵). ولی در سال ۸۹ کالایی را به مبلغ ۱۰۰ تومان فروخته است که هزینه تولید آن ۹۲ تومان (۱۰۰-۸) بوده است.
حاشیه سود عملیاتی چگونه محاسبه میشود؟
سود ناخالص فقط هزینههای تولید یعنی بهای تمام شده کالای فروش رفته را در نظر میگیرد. ولی سود عملیاتی، کلیه هزینههای عملیاتی که شامل هزینههای تولید، هزینههای اداری، عمومی و فروش میشوند را در نظر میگیرد. به همین دلیل، محاسبه حاشیه سود عملیاتی با هدف بررسی سودآوری شرکت از کسب و کار خود (فعالیتهای عملیاتی) بسیار اهمیت دارد.
برای شرکت فرضی «الف» خواهیم داشت:
این نمودار نشان میدهد که شرکت در سال ۸۶ از هر ۱۰۰ تومان فروش توانسته ۶ تومان سود از کسب و کار عملیاتی خود کسب کند. ولی این عدد در سال ۸۹ به ۱ تومان رسیده است.
حاشیه سود خالص چیست؟
این نسبت های مالی سود آوری میزان سودآوری هر واحد از فروش شرکت را نشان میدهند. به عنوان مثال، حاشیه سود ۲۰% نشان میدهد که شرکت از هر ۱۰۰ تومان فروش، ۲۰ تومان سودکسب کرده است؛ البته با در نظر گرفتن تمام درآمدها و هزینهها که شامل هزینههای عملیاتی و غیرعملیاتی نیز میشوند.
بازده فروش نشان چیست؟
مشاوره رایگان
برای دریافت مشاوره در مورد چگونگی عضویت در صندوق و شرایط سبد های مختلف کافیست عدد 2 را به سامانه زیر پیامک کنید.
- 02191004770
- [email protected]
- تهران، خیابان بهشتی، پلاک 436، طبقه 4، واحد 15
خانه / سرمایه گذاری و بورس / بازده سهام چیست و روش های محاسبه آن و عوامل تاثیرگذار در بازده سهام
بازده سهام چیست و روش های محاسبه آن و عوامل تاثیرگذار در بازده سهام
در واقع دلیلی تمام سرمایه گذاری ها بهرمندی از سود و بازده می باشد و افراد در بازار بورس به امید کسب بازدهی مورد قبول به خرید و فروش سهام می پردازند و اما بازده سهام چیست؟
ما در این مطلب به تعریف بازده سهام ،روش های محاسبه سهام که شامل روش سود بر قیمت،روش پیش بینی سود نقدی، روش بازده کل(واقعی)،روش ارزش ذاتی و همچنین به بررسی عوامل تاثیرگذار در بازده سهام شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران میپردازیم.
منظور از بازده سهام چیست؟
جهت درک بیشتر در ابتدا به تعریف بازده و سهام ، سپس به بررسی بازده سهام می پردازیم.
بازده پاداشی است که سرمایه گذار از سرمایه گذاری خود در طراحی های مختلف به دست می آورد. این طرح ها شامل (دارایی های واقعی و مالی-طرح ها و پروژه ها) می باشد. بنابراین بازده همان نیروی محرکی است که ایجاد انگیزه می نماید.
سهام یک نوع ورقه بهادار است که نشان دهنده مالکیت و ادعای دارنده آن بر بخشی از یک شرکت و درآمدها و دارایی های آن است که عموما سهام بازده فروش نشان چیست؟ شرکت ها به دو گونه سهام عادی و سهام ممتاز تقسیم شده اند.
معنا و مفهوم بازده سهام (Stock returns) بطور کلی عبارت است از هدف نهایی گزارش های حسابداری و مدیریت واحد تجاری تصمیم گیـری منطقـی و افـزایش ثروت سهامداران و معیار تعیین شده جهت شناسایی تغییـرات در ثـروت سـهامداران است .
به زبان ساده تر بازده سهام، همان سود سـالانه و تغییـرات در قیمـت سـهام مـی باشـد کـه تغییـرات (قیمت) ناشی از بازده فروش نشان چیست؟ افزایش سرمایه و سود سهمی از آن حذف گردیـده اسـت.
ایـن بـازده معمـولاً به صورت درصد و نرخ نشان داده می شـود. جهـت محاسـبه بـازده سـهام روش هـای گونـاگونی وجود دارد که در این تحقیق چهار روش اصلی آن مورد بررسی قرار می گیرد.
روش های محاسبه بازده سهام
چهار روش برای محاسبه بازده سهام وجود دارد که ما در این مطلب به صورت تعریفی و فرمولی به توضیح آنها می پردازیم؛ که عبارتند از:
الف) روش سود بر قیمت
در روش سود بر قیمت بازده سهامدار برای یک دوره معین به شرح زیر محاسبه میشود:
Ke : بازده هر سهم
E : سود سالیانه هر سهم
P : قیمت خرید سهم (ارزش بازار)
نکته : در این فرمول تغییرات قیمت سهام در نظر گرفته نمی شود در حالتی که بخش مهمـی از افـزایش دارایی ســهامداران ناشــی از تغییــرات قیمــت ســهام بوده و ایــن روش کمتــر مورد استقبال سرمایه گذاران قرار می گیرد.
ب) روش بازده فروش نشان چیست؟ پیش بینی سودنقدی
در روش پیش بینی سود نقدی فرض بر این است که سهامدار، سهم خـود را برای همیشه نگهـداری مـیکنـد بنـابراین منفعت ناشی از تغییرات قیمت سهام (بدلیل عدم مبادله سهم) هیچوق به سهامدار نمی رسد، همچنین سهام حاصل از افزایش سرمایه ، به دلیل عدم احتمال فروش در آینده قابل پیش بینی، به فروش نخواهد رفت. بنابراین تنهـا منفعتـی کـه از خریـد و نگهـداری سـهام نصیب سرمایه گذار میشود سود نقدی (سود تقسیمی) است.
در روش پیش بینی سود نقدی برای محاسبه بازده سهامدار از فرمول زیر استفاده میشود:
Ke : نرخ بازده مورد انتظار سهامداران
Dt: سود نقدی مورد انتظار در پایان سال
.P : قیمت هر سهم در ابتدای دوره
اگر سهامداران انتظار سود نقدی همراه با رشد سالیانه ثـابتی را داشـته باشـند بـازده سـهام دار بـه شرح زیر محاسبه میگردد:
D1: سود تقسیمی هر سهم
g : نرخ رشد سود تقسیمی هر سهم
مدل فوق به مدل گوردون مشهور است و یکی از مدلهای معمول جهـت محاسـبه بـازده مـورد انتظار سهام داران است.
برای یک دوره سه ساله مدل بسط داده شده گوردون به شرح زیر است:
نکته : محاسبه این نوع بازده بیشتر مورد توجه سرمایه گذارانی است کـه سـهام را بـه منظـور نگهداری بلند مدت خریداری می کنند و هدف آنها سفته بازی سـهام در کوتـاه مـدت نیسـت.
بر این اساس فرض بر این است که سهام در ابتدای یک دوره ای معـین خریـداری شـده و در پایـان همان دوره به فروش رسیده است. این مدل جهت محاسبه بازده مورد انتظار در فرآینـد محاسـبه میانگین موزون هزینه های سرمایه های استفاده شده است.
ج ـ روش بازده کل (واقعی)
در روش بازده کل بازده سهام از دیدگاه شرکت برای سهامداران محاسبه مـیشـود. بـازده یـک سهم از دو قسمت تشکیل شده است:
- بازده ناشی از دریافت سود سهام
- بازده ناشی از افزایش بازده فروش نشان چیست؟ قیمت سهم در پایان دوره نسبت به اول دوره
بازده واقعی یا بازده کل، مجموعه مزایایی است که در طول سال بـه سـهم تعلـق مـیگیـرد. مجموعه این مزایا شامل موارد به شرح ذیل است:
۱ .سود نقدی خالص هر سهم که طبق مصوبه مجمع عمومی صاحبان سهام پرداخت میشود.
۲ .افزایشی که قیمت سهام در آخر سال مالی نسبت به ابتدای سال دارد.
۳ .مزایای ناشی از حق تقدم خرید سهام که قابل تقویم به ارزش ریالی است.
۴ .مزایایی که از سود سهمی یا سهام جایزه ناشی میشود.
فرمول محاسبه به شرح زیر می باشد:
Re : بازده کل سهام نسبت به اولین قیمت در ابتدای دوره
قبل از تجزیه و تحلیل این روش لازم است تا شرح مختصـری دربـاره هـر کـدام از اجـزاء تشکیل دهنده آن را ارائه دهیم:
سود نقدی، سود تصویب شده در مجمـع عمـومی صـاحبان سـهام جهـت تقسیم بین سهامداران است.سود نقدی از تقسیم آن برتعداد سهام شرکت، سود هر سهم به دست می آید.
در محاسبه بازده واقعی اولا سعی بر این است که سهامداران از حـق تقدم استفاده می کند، ثانیاً سهامداران حق تقدم خود را تا پایان دوره محاسبه، نگهداری و سپس آن را به همراه اصل سهم به فروش می رسانند. با توجه به این موارد ارزش حق تقدم بـه صـورت زیر محاسبه می شود:
درصد افزایش سرمایه × (مبلغ اسمی هر سهم ـ آخرین قیمت سهم درپایان دوره) = ارزش حق تقدم
در فرمول محاسبه بازده کل فرض بر این است که سـهامدار، سـود سهمی دریافتی را تا پایان دوره نگهداری نموده و سپس آن را به همراه خود سهم و احتمالاً حق تقدم به فروش می رساند. با این فرض ارزش سود سهمی برای سهامدار به قیمت سـهام در پایـان دوره مورد محاسبه در نظر گرفته میشود.
درصد افزایش سرمایه × آخرین قیمت = ارزش سهام جایزه
منظور تفـاوت آخـرین قیمـت سـهام در پایـان دوره مـالی نسبت به اولین قیمت سهام در ابتدای دوره مالی است.
اگر ایـن اختنلاف مثبـت شود ایـن عامـل باعث افزایش نرخ بازده کل و اگر منفی شود باعث کاهش نرخ بازده کل خواهد گردید. بـرای اینکه اختلاف نرخ در مدل تحقیق یابد، باید فرض شـود کـه سـهامدار در ابتـدای دوره اقـدام بـه خرید سهام کرده و در انتهای دوره اقدام به فروش آن می نماید.
بازده کل به دلیل درنظر گرفتن کلیه منافع، توسط سهامداران جامع به نظر می رسد امـا در نظر نگرفتن ارزش زمانی پول و به کارگیری مفروضات تاریخ خرید و فروش سهامداران از نقاط ضعف آن به شمار میرود.
د) روش ارزش ذاتی
الگوهای مبتنی بر ارزش ذاتی دارای دو رکن اصلی هستند:
- پیشبینی جریـان هـای نقـدی آینـده
- نرخ تنزیلی که با استفاده از آن ، ارزش فعلی این جریان هـای نقـدی محاسـبه مـی شـود
معمـولا در الگوی مبتنی بر ارزش ذاتی فرض می شـود کـه جریـآن هـای نقـدی آتـی را می توان حـدس و تخمین زد.
روش ارزش ذاتی بر این فرض مبتنی است کـه سـرمایه گـذاران از ریسـک هـای مربـوط بـه خرید دارایی های مالی آگاهی کامل دارند و نـرخ تنزیلـی کـه آنهـا بـرای تعیـین ارزش فعلـی بـه کـار می برند معکوس کننده درجه ریسک این اوراق است.
اوراق بهادار دارای ریسک های متفاوتی است که شامل ریسک مـالی و تجاری و نیز ریسک نوسان نرخ بهره و ریسک تورم می شود . اگر شخص فقط در یک نوع اوراق بهـادار سرمایه گذاری کرده باشد نرخ تأمین مالی که مورد استفاده قرار میدهـد مـنعکس کننـده کـل ریسـک آن اوراق بهادار است.
اگر آن اوراق بهادار جزئی از یک مجموعه اوراق بهـادار (پرتفـوی) باشـد، نـرخ تنزیل بر اساس ریسک سیستماتیک آن اوراق تعیین میگردد.
عوامل تاثیرگذار در بازده سهام
براساس پیشینۀ پژوهش و مرور کامل مطالعات انجامشده در حوزه عوامل تاثیرگذار در بازده سهام شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، گفتنی است عوامل متعددی در بازده سهام تأثیر میگذارند؛
ولی بطور کلی مهم ترین این عوامل:
نسبت های نقدینگی، نسبت های اهرمی، نسبت های فعالیت، نسبت های سودآوری، نسبت های بازار، نسبت های مبتنی بر جریان های نقدی، شاخص های ریسک، مدیریت سود، پیشبینی سود، سرمایه گذاری واقعی و ویژگی های شرکت می باشد.
بر این اساس، فرضیه های پژوهش بهشرح زیر خواهد بود:
- نسبت های نقدینگی در بازده سهام شرکت ها تأثیر دارد.
- نسبت های اهرمی در بازده سهام شرکت ها تأثیر دارد.
- نسبت های فعالیت در بازده سهام شرکت ها تأثیر دارد.
- نسبت های سودآوری در بازده سهام شرکت ها تأثیر دارد.
- نسبت های بازار در بازده سهام شرکت ها تأثیر دارد.
- نسبت های مبتنی بر جریان های نقدی در بازده سهام شرکت ها تأثیر دارد.
- شاخص های ریسک بر بازده سهام شرکت ها تأثیر دارد.
- مدیریت سود در بازده سهام شرکت ها تأثیر دارد.
- پیشبینی سود در بازده سهام شرکت ها تأثیر دارد.
- سرمایهگذاری واقعی در بازده سهام شرکت ها تأثیر دارد.
- ویژگی های شرکت در بازده سهام شرکت ها تأثیر دارد.
Compatible data.
Lorem ipsum dolor sit amet, consectetur adipis scing elit, sed do eiusmod tempor incididunt ut labore et dolore magna aliqua.
enim ad minim veniam quis nostrud exercita ullamco laboris nisi ut aliquip ex ea commodo consequat.
- Pina & Associates Insurance
- Payment at Contingency
- Amount of Payment
Two Most-Cited Reason
Consectetur adipiscing elit, sed do eiusmod tempor incididunt ut labore dolore magna aliqua. enim ad minim veniam, quis nostrud exercitation ullamco laboris nisi ut aliquip ex commodo consequat. duis aute irure dolor in reprehenderit in voluptate.
دیدگاه شما