مقایسه سرمایه گذاری در کانادا و استرالیا
مقایسه سرمایهگذاری در استرالیا و کانادا با تمرکز بر وضعیت حقوقی و اقتصادی
اگر از افراد مختلفی که متقاضی مهاجرت هستند یا دست کم رویای این کار را در سر دارند در مورد مقاصد رویایی آنها بپرسید، بعید است که یکی از سه کشور آمریکا، کانادا یا استرالیا را در لیست مقاصد رویایی خود نداشته باشند. باید گفت که این موضوع اصلاً شانسی و بر حسب اتفاق نیست؛ این سه کشور مهاجرپذیر به علل مختلفی برای اقشار مختلف جامعه مناسب بوده و به آنها امکان دنبال کردن رویاهایشان را خواهند داد. از سویی دیگر، یکی از راههای اخذ اقامت در کشورهای مختلف، سرمایهگذاری در کشور مقصد است. با مبنا قرار دادن این دو موضوع، با یک دید کلی به سراغ این سه کشور رفته و تلاش کردیم تا سرمایهگذاری در این سه کشور را زیر ذرهبین قرار دهیم. در یک گام پیشتر مقایسه سرمایهگذاری در کانادا و آمریکا را در دستور کار قرار دادیم و تلاش کردیم تا یک مقایسه منطقی بین وضعیت اقتصادی و مهاجرت از طریق سرمایهگذاری در این دو کشور داشته باشیم. اما این بار در این یادداشت با مقایسه سرمایهگذاری در کانادا و استرالیا همراه و همگام شما هستیم. اگر شما نیز یکی از افرادی هستید که توان مالی کافی برای سرمایهگذاری در کانادا یا استرالیا را دارید، مطالعه این یادداشت کمک میکند تا به دید درستی از این موضوع رسیده و دیگر انتخاب بین سرمایهگذاری در کانادا و سرمایهگذاری در استرالیا برایتان چندان سخت نباشد. البته با توجه به ارائه توضیحات کافی در مورد سرمایهگذاری در کانادا در یادداشتهای پیشین از جمله یادداشت مربوط به مقایسه سرمایهگذاری در کانادا و آمریکا، اصل تمرکز ما در این یادداشت بر بررسی وضعیت سرمایهگذاری در استرالیاست. این بار با عناوین زیر کنار شما هستیم:
* روش ما برای داوری در مورد سرمایهگذاری در کانادا و استرالیا
* هم بعد اقتصادی و هم بعد حقوقی
* مزایای سرمایهگذاری در استرالیا چیست؟
* سرمایهگذاری در استرالیا چه معایبی دارد؟
* ویزاهای مربوط به سرمایهگذاری در استرالیا
* سرمایهگذاری در کانادا؛ بهتر از سرمایهگذاری در استرالیا در برخی جوانب
برای مشاهده آموزشهای رایگان مهاجرت، با کلیک برروی لینک زیر، صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
راههای مهاجرتی کانادا بسیار است؛ می توانید برای انتخاب درست راه مهاجرتی، به صفحه روش های مهاجرت به کانادا مراجعه کرده و با 10 روش اصلی مهاجرتی آشنا شوید. همچنین اگر علاقه به سرمایه گذاری کانادا دارید، به صفحه روشهای سرمایه گذاری در کانادا مراجعه بفرمایید.
استرالیا تا حد زیادی در جذب سرمایه از سراسر جهان موفق بوده است
روش ما برای داوری در مورد سرمایهگذاری در کانادا و استرالیا
دقت داشته باشید که هدف ما از نگارش این یادداشت، داوری مطلق و تعریف برتری مطلقی برای هیچ یک از طرفین این مقایسه نیست؛ زیرا اساساً نمیتوان به طور مطلق گفت که سرمایهگذاری در کانادا بهتر است یا انتخاب استرالیا برای سرمایهگذاری منطقی نیست. آنچه که در این یادداشت قصد ارائه آن را داریم، دورنمایی روشن و وضعیتی مشخص از ابعاد مختلف سرمایهگذاری در کانادا و استرالیا است. ما معتقدیم که برای تصمیمگیری در این دوراهی، پیش از هرچیز شما باید شرایط خود را بسنجید و پس از آن با توجه به اطلاعاتی که دریافت میکنید در این مورد تصمیم صحیحی اتخاذ کنید. این بدان معنی است که بسته به شرایط میتواند سرمایهگذاری در کانادا برای کسی مناسب باشد اما در شرایط شخصی دیگر سرمایهگذاری در استرالیا ارجحیت بیشتری داشته باشد. اما ما چه اطلاعاتی را در این یادداشت برای تصمیمگیری در مورد این موضوع الزامی میدانیم؟
اگر علاقه به سرمایه گذاری در کانادا و دریافت اقامت کانادا از طریق خرید بیزینس را دارید، با مطالعه صفحات خرید داروخانه در کانادا ؛ خرید رستوران در کانادا و خرید پمپ بنزین در کانادا می توانید از دید تجاری، اطلاعات کافی راجع به این مثال های خرید بیزینس در کانادا داشته باشید.
هم بعد اقتصادی و هم بعد حقوقی
اگر اکنون و در اینجا در حال مطالعه این یادداشت هستید، این یعنی شما قطعاً سرمایهگذاری در کانادا یا استرالیا را به عنوان یک فرصت برای مهاجرت میبینید یا دست کم با نیمنگاهی به مهاجرت این موضوع را بررسی میکنید. به همین علت ما معتقدیم که شما به دو دسته از اطلاعات برای تصمیمگیری صحیح نیاز دارید:
* مجموعه اطلاعات اقتصادی که در راستای سرمایهگذاری کلیدی و کاربردی هستند.
* مجموعه اطلاعاتی در مورد وضعیت ویزا و تسهیلات قانونی که دولت مقصد برای سرمایه شما در نظر میگیرد.
با توجه به این موضوع در عمل برای تصمیمگیری درست در مورد سرمایهگذاری در استرالیا یا کانادا نیازمند بررسی موضوع تفاوت بین سرمایهگذاری از این دو جنبه هستید.
کشوری وسیع با منابعی غنی
مزایای سرمایهگذاری در استرالیا چیست؟
استرالیا یک فضای شدیداً رقابتی برای برپایی کسب و کار و سرمایهگذاری دارد که بر مبنای سیاستهای پایداری مدیریت شده و این ثبات خود را مدیون ساختار مستحکم و دائماً روبهرشد بازار خود است. در مورد مزایای سرمایهگذاری در استرالیا میتوان به این چند مورد اشاره کرد:
* سیاستهای اقتصادی پایدار: استرالیا معمولاً در ردهبندیهای جهانی که برای ثبات سیاسی و حاکمیتی تعریف میشود، در بین رتبههای برتر قرار داشته و با یک تراز مالی سالانه قدرتمند، دل فعالان بازار سرمایه را میرباید.
* چارچوبهای حقوقی مشخص و قاطع: استرالیا دارای قوانین نظارتی محکمی در مورد امور کسب و کار است که بیتردید کنش مثبت و مثمر ثمر تمام اجزای سیستم اقتصادی را تضمین میکنند. این یعنی سرمایه شما در سایه امنیت قرار دارد.
* منابع طبیعی و موقعیت عالی: فراموش نکنید که استرالیا همچنان بزرگترین تولیدکننده زغال سنگ جهان است و با نزدیکی که نسبت به کشورهای در حال توسعه آسیای جنوب شرقی دارد، در عمل یکی موقعیت مناسب برای دستیابی به بیشترین حد از صرفه اقتصادی داشته و از این طریق به یک ناحیه ممتاز از نظر اقتصادی بدل شده است.
در ذهن داشته باشید که این مزایا و معایبی دارد و باید واقعیت را ببینید
سرمایهگذاری در استرالیا چه معایبی دارد؟
محال است که انجام یک فعالیت اقتصادی سراسر صرفه و مزایا باشد و سرمایهگذاری در استرالیا نیز از این قاعده مستثنی نیست. حتی با وجود حجم زیادی از مزایا، همچنان دانستن برخی از معایب ممکن است تأثیر بسزایی بر تصمیم شما داشته باشند و نمیتوان آنها را نادیده گرفت. تعرفه سنگین و مخاطرات زیستمحیطی باعث شده تا برخی از نگرانیها بر سرمایهگذاری در استرالیا سایه افکنده و در عمل این کار با سطحی از ریسک همراه باشد. از سویی دیگر یکی از نکات نگرانکننده در مورد سرمایهگذاری در استرالیا، اتکای بیش از حد صنایع و تولیدات این کشور بر فروش به چین است که اگر به طور ناگهانی با کاهش تقاضای این کشور روبرو شود، به سرعت ثبات خود را از دست خواهد داد. در نهایت این سه عیب طرح شده برای سرمایهگذاری در استرالیا را نمیتوان نادیده گرفت:
* اتکای شدید به صادرات مواد خام: همانطور که گفته شد تقاضای بالای چین برای واردات مواد خام از استرالیا، باعث شده تا بخش مهمی از توسعه اقتصادی این کشور به اتکای همین بخش انجام شده و این یعنی در صورتی که چین به هر علتی واردات کالا از این کشور را کاهش دهد، اقتصادی این کشور با آسیب روبرو خواهد شد.
* امکان افزایش مالیات و تعرفهها: استرالیا در تلاش است تا در مورد مسئله افزایش مالیات و تعرفهها به طرق مختلفی طرح بحث کند. به همین علت ممکن است تا در آیندهای نزدیک شاهد این موضوع باشیم.
* محتمل بودن کسری بودجه: بیش از 50 سال است که استرالیا کسری حسابهای خود را با تنظیم صادرات و واردات مواد خام از بین برده است. عملکردی که به محض روبرو شدن با نقص یا کاستی میتواند سم مهلکی برای توسعه اقتصادی باشد.
حال با وجود دستیابی به تصویری مناسب از بعد اقتصادی سرمایهگذاری در استرالیا نوبت به بررسی بعد حقوقی و قوانین مهاجرتی آن رسیده است.
دلار استرالیا ارزشی نزدیک به دلار کانادا دارد
ویزاهای مربوط به سرمایهگذاری در استرالیا
ویزاها و تدابیر قانونی مرتبط با سرمایهگذاری در استرالیا اساساً با 2 کد ویزای گرده خوردهاند که هر یک کاربرد خاصی در امر اخذ اقامت با سرمایهگذاری در کانادا دارند:
* ویزاهای کلاس 188: این کلاس از ویزاهای در 5 سطح صادر شده و با کدگذاری A، B، C، D و E مشخص میشوند. حالت A مناسب برای افرادی است که قصد خرید یک کسب و کار در استرالیا را دارند، حالت B برای اشخاصی است که حداقل 5 میلیون دلار استرالیا در برنامههای ویژه دولتی سرمایهگذاری میکنند، حالت C برای اشخاصی است که حداقل همان 5 میلیون دلار را در پروژههای مدنظر خود سرمایهگذاری میکنند. در مورد حالت D و E نیز باید گفت که D که به آن ویزای پریمیوم هم گفته میشود برای اشخاصی صادر خواهد شد که حداقل 15 میلیون دلار سرمایهگذاری در استرالیا داشته باشند و ویزای E برعکس برای اشخاصی است که توان مالی کمتری دارند و با تنها 200 هزار دلار استرالیا صادر خواهد شد. ویزای کلاس 188 موقتی بوده و تنها برای شروع به کار کسب و کار صادر خواهد شد.
* ویزای 888: در صورت موفقیت کسب و کار شما در طول مدت تعیین شده در کلاسهای مختلف ویزای 188، شما میتوانید درخواست خود مبنی بر اخذ ویزای 888 را اعلام کرده و از این طریق صاحب اقامت دائم شوید. در نهایت برای اقامت دائم از طریق سرمایهگذاری در استرالیا نیازمند این نوع از ویزا هستید.
زندگی در این کشور هم جذابیتهای خاصی دارد
سرمایهگذاری در کانادا ؛ بهتر از سرمایهگذاری در استرالیا در برخی جوانب
همانطور که گفته شد قصد ما صدور حکم مطلق و نتیجهگیری بسته نیست اما باید موارد زیر را مد نظر داشته باشید:
* شاید سرمایهگذاری در استرالیا در کوتاهمدت همراه با ثبات و آرامش بیشتری نسبت به سرمایهگذاری در کانادا باشد اما افق بلندمدت سرمایهگذاری در کانادا با قطعیت بیشتری همراه است و بیم کمتری در مورد سقوط یا بحران در آن وجود دارد.
* از نظر بعد اقتصادی میتوان گفت که سرمایهگذاری کانادا در بلندمدت برتری محسوسی دارد اما از نظر حقوقی و بحث اخذ و اعطای ویزا، سرمایهگذاری در استرالیا، انتخاب بهتری است. در حالی که اغلب اثرگذاری ساختار استانی در اعطای ویزای کانادا از طریق سرمایهگذاری در کانادا بسیار بالاست، در مورد کانادا حکومت مرکزی و ساختار جامع دولت، اثر بیشتری دارد. این باعث پیچیدگی کمتر بخش حقوقی سرمایهگذاری در استرالیا شده است.
* در کنار مبحث ثبات اقتصادی، خود قیمت و هزینههای سرمایهگذاری را نیز باید مد نظر داشت. به طور مثال در اغلب استانهای کانادا کف سرمایه مورد نیاز 200 هزار دلار کاناداست و در مورد استرالیا نیز در پایینترین حالت ویزای 188 شما با 200 هزار دلار استرالیا میتوانید به این مهم دست پیدا کنید. باید گفت که 200 هزار دلار کانادا به شکل بسیار جزئی ارزشی بیشتر از 200 هزار دلار استرالیا دارد و ارزش این دو ارز بسیار به هم نزدیک است. پس در این بخشی برتری محسوسی را شاهد نیستیم.
در صورتی که تمایل دارید تا اطلاعات بیشتری را درمورد مهاجرت به کانادا به دست آورید حتما با مشاورین ما در ارتباط باشید.
مطالب پیشنهادی:
مطالب مندرج در وب سایت حاضر به منظور اطلاع رسانی و افزایش دانش مخاطبین عزیز وبسایت حاضر و سایر شبکه های اجتماعی است. اگر چه اخبار و مطالب منتشره با نهایت دقت نویسنده مکتوب گردیده،ولی همچنان می تواند دستخوش تغییرات مرور زمان بوده و یا عاری از اشتباه انسانی نباشند.
بدیهی است برداشت و مشورتهای حقوقی نهایی صرفا در چارچوب موضوع مورد مشاوره با شخص مشاور و وکیل رسمی توصیه میشود.
مدیریت و همکاران این مجموعه مسوولیتی در خصوص اقدامات خواننده با استناد به مطالب مندرج در وب سایت حاضر و سایر شبکه های اجتماعی نداشته و مسوولیت مجموعه صرفا محدود به چارچوب قرارداد منعقده با موکلین مجموعه باقی خواهد ماند.
ویزا 724، در کنار شرکت حقوقی مهاجرتی و شرکت توسعه بیزینس در کانادا، با داشتن تجربه راه اندازی و توسعه بیش از 100 کسب و کار موفق، صفر تا صد خدمات خرید بیزینس یا راه اندازی بیزینس، امضای قرارداد قانونی و انجام امور مهاجرتی را ارائه می کند. ما کسب و کار را مطابق با شرایط شما، انتخاب و برای خرید یا راه اندازی آن اقدام می کنیم. در صورتی که قصد راه اندازی یک کسب و کار در کشور کانادا را داشته باشید و اگر تمایل دارید در فرانچایز های قوی کانادا سرمایه گذاری کنید، می توانید با ما در ارتباط باشید.
در این شرکت، گام به گام در خدمت اهداف کارآفرینانی هستیم که میخواهند بیزینس موفقی در کانادا داشته باشند و از راههای برنامه های تجاری روشهای سرمایه گذاری در کانادا، ویزای استارتاپ و راه اندازی بیزینس به کانادا مهاجرت کنند.
دریافت اطلاعات تماس و اطمینان از مجوز های ما، با مراجعه به صفحه > درباره موسسه مهاجرتی ما
بررسی و مقایسه صندوق های سرمایه گذاری
صندوق های سرمایه گذاری برای افرادی که دانش و زمان کافی برای فعالیت در بازار بورس را ندارند بهترین گزینه است. صندوقهای سرمایه گذاری نهادهای مالی هستند که مجوز فعالیت خود را از سازمان بورس اخذ نموده و عمدتاً توسط شرکتهای کارگزاری تأسیس میشوند و با استفاده از تخصص و تجربه کارشناسان و متخصصان، مجموع دارایی سرمایه گذاران را مدیریت میکنند. این صندوقها تحت مدیریت افراد متخصص در بازار سرمایه فعالیت کرده، وجوه حاصل از فروش واحدهای سرمایه گذاری به عموم مردم را در سبد متنوعی از اوراق بهادار سرمایه گذاری مینمایند و از این طریق امکان کسب بازدهی مناسب و کاهش ریسک سرمایه گذاری در بازار خرید وفروش سهام را فراهم مینمایند. آنها با پیش بینی بازار و محاسبه روند احتمالی بازار بهترین موقعیتها را انتخاب و داراییهای سرمایه گذاران را به نسبت متناسب در بخشهای مختلف سرمایه گذاری میکنند .در این قسمت به بررسی صندوق های سرمایه گذاری و مقایسه آنها با یکدیگر می پردازیم.
انواع صندوق های سرمایه گذاری کدام است؟
صندوقهای سرمایه گذاری را به واسطه نوع سرمایه گذاری و ترکیب داراییهایی که دارند و اهدافی که دنبال میکنند میتوان دسته بندی کرد. صندوق سرمایهگذاری با درآمد ثابت، صندوق سرمایهگذاری سهامی، صندوق سرمایهگذاری مختلط، صندوق قابل معامله (ETF)، صندوقهای نیکوکاری، صندوق مبتنی بر طلا، صندوقهای سرمایهگذاری زمین و ساختمان، صندوقهای سرمایه گذاری پروژه، صندوق سرمایه گذاری نیکوکاری، صندوق سرمایه گذاری جسورانه، صندوق سرمایه گذاری شاخصی و صندوقهای بازارگردانی ازجمله آنها هستند که در بین آنها صندوقهای درآمد ثابت، سهامی، مختلط و صندوق قابل معامله (ETF) در اولویت سرمایه گذاری برای سرمایه گذاران هستند.
- صندوق سرمایه گذاری درآمد ثابت: ویژگی این صندوقها در این است که مبالغ سرمایهگذاری شده در آن فقط در اوراق بهادار با درآمد ثابت که شامل اوراق مشارکت، اوراق اجاره، اوراق بهادار رهنی و گواهیهای سپرده منتشرشده توسط بانکها و مؤسسات مالی دارای مجوز از سوی بانک مرکزی و سایر اوراق بهادار با درآمد ثابت سرمایهگذاری میشود.این نوع از صندوق مناسب افرادی است که ریسک پذیری چندانی ندارند و هدفشان از سرمایهگذاری، کسب سود دورهای ثابت و مشخص است و البته این نوع صندوق میتواند نرخ ریسک و البته سود کمتری نسبت به سایر صندوقها داشته باشد. صندوقهای با درآمد ثابت گاهی اوقات درآمد ثابت را به حساب سرمایه گذار واریز میکنند و گاهی نیز پرداخت سود ندارند و سرمایهگذار با افزایش ارزش واحدهای صندوق، سود میکند.
- صندوق سرمایه گذاری در سهام: بواسطه سرمایه گذاری در سهام، ریسک سرمایهگذاری در صندوق سهامی، از صندوقهای درآمد ثابت بیشتر است و بازدهی بیشتری نیز در اختیار سرمایهگذاران قرار میدهد. بخش بزرگی از سرمایه این صندوقها در سهام شرکتها سرمایهگذاری میشود. این نوع از صندوقها حداقل 70درصد از دارایی های خود را در سهام سرمایه گذاری میکنند و 30درصد باقی مانده را به اختیار مدیر صندوق در سهام، اوراق مشارکت، سپرده بانکی و یا سایر اوراق بهادار با درآمد ثابت سرمایه گذاری میکنند. در واقع سرمایهگذاری در این صندوقها به نوعی همان سرمایه گذاری در اوراق بورسی است با این تفاوت که، به دلیل اینکه صندوق بر روی اوراق با درآمد ثابت نیز سرمایه گذاری کرده است، به نوعی ریسک سرمایه گذاری تعدیل می شود.
- صندوق سرمایه گذاری مختلط: این صندوق از لحاظ ریسک پذیری حد میانهای دارد یعنی بین دو نوع دیگر صندوق قرار میگیرد. این نوع از صندوقها پتانسیل سودآوری بیشتری نسبت به صندوق سرمایه گذاری با درآمد ثابت دارد و به دلیل اینکه بیش از نیمی از داراییهایشان روی سهام سرمایهگذاری شده است، سود تضمین شده ندارند اما معمولا ضامن نقد شوندگی دارند. از لحاظ سبد سرمایهگذاری این صندوق ها حداکثر 60درصد از دارایی خود را در سهام و حداقل 40درصد از آن را در اوراق با درآمد ثابت مثل اوراق مشارکت یا سپرده بانکی سرمایهگذاری میکنند.
صندوقETF نیز سازوکاری مشابه صندوقهای سرمایهگذاری مختلط دارد ولی میتوان واحدهای آنها را مانند سهام شرکتها معامله کرد، و سهام آن همچون سهام شرکت های عمومی در بورس اوراق بهادار معامله می شود. سرمایه گذاری در اوراق بهادار از جمله فعالیت اصلی این صندوق ها به شمار می رود و عملکرد هر صندوق به عملکرد دارایی پشتوانه آن بستگی خواهد داشت.
به طور کلی، این صندوقها در سه دسته از ابزارهای مالی سرمایه گذاری میکنند که عبارتند از:
- اوراق دارایی (سهام)
- اوراق بدهی (اوراق قرضه شرکتی)
- اوراق مشارکت دولتی (بدون ریسک)
ازجمله مهمترین ویژگیهای این صندوق ها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- بهصورت آنلاین در بورس قابل معامله هستند
- خریدوفروش آنها معاف از مالیات است.
- دربرگیرنده تمامی انواع صندوقهای سرمایهگذاری دیگر است. (درآمد ثابت – سهامی – مختلط – طلا – شاخصی و …)
- تأسیس و فعالیت آنها تحت نظارت سازمان بورس و اوراق بهادار است، بنابراین شفافیت اطلاعاتی قابلتوجهی دارند.
- ترکیب داراییهای صندوقهای بورسی
- تفاوت اصلی EFT با صندوقهای سرمایهگذاری مشترک افزایش نقد شوندگی با بهرهگیری از پتانسیل بازار بورس است.
مزایای سرمایه گذاری در صندوق های سرمایه گذاری چیست؟
سرمایه گذاری در صندوق های سرمایه گذاری دارای مزایای مختلفی است که اگر بخواهیم فهرست وار به آنها اشاره کنیم، شامل موارد زیر میشود:
• مدیریت حرفهای داراییها
• سرمایه گذاری آسان
• تبدیل سرمایه های خرد به سرمایهگذاری کلان
آیا صندوق های سرمایه گذاری امن و قابل اطمینان هستند؟
صندوق های سرمایه گذاری بدون دریافت تاییدیه از سازمان بورس نمیتوانند فعالیت کنند. همچنین تضمین نقد شوندگی در اغلب صندوقها وجود دارد. از دیگر ویژگیهایی که علاوه بر نظارت سازمان بورس و تضمین نقدشوندگی توسط بانکها و بیمهها، باعث افزایش اطمینان خاطر به صندوق های سرمایه گذاری میشود میتوان به بازدهی مناسب با ریسک کم و به مدیریت حرفهای داراییها توسط کارشناسان و متخصصان اشاره کرد. این نکته نیز لازم به ذکر است که عملکرد صندوقهای سرمایهگذاری از لحاظ ماهیت با موسسات مالی و اعتباری که در سالیان گذشته سرمایه مردم را جذب کرده و در نهایت با برنگرداندن اصل سرمایه باعث وارد شدن خسارت مالی و سلب اطمینان از مردم شدند، بسیار متفاوت است. فعالیت صندوق های سرمایه گذاری تحت نظارت سازمان بورس و اوراق بهادار است و ارتباطی با موسسات و صندوقهای قرض الحسنه که بدون مجوز بانک مرکزی فعالیت میکردند، ندارند.
مزایای صندوق های سرمایه گذاری
مزایای صندوق سرمایه گذاری عبارتند از:
تنوع: صندوق های سرمایه گذاری از تنوع زیادی برخوردارند و به انواع مختلفی تقسیم میشوند. هر کدام از این انواع صندوق برای گروه خاصی از افراد مناسب هستند. به عنوان مثال بعضی از صندوقها برای کسانی مناسباند که ریسکپذیری بالایی دارند و میخواهند با پذیرش ریسک بیشتر فرصت بهره بردن از سودهای بالاتر را برای خود فراهم کنند؛ بعضی دیگر از صندوق ها مناسب افرادی است که مایل هستند از سرمایهگذاری خود سود منظم و ثابت دریافت کنند. بعضی دیگر از صندوقها نیز مناسب افرادی است که ریسکپذیری در حد متوسطی دارند.
مدیریت حرفهای داراییها: صندوقهای سرمایهگذاری توسط افراد متخصص مدیریت میشوند که سرمایه را در بازارهای مالی مختلف به جریان میاندازند. این تفاوت بین سرمایهگذاری بدین معناست که داراییهای سرمایهگذاران به صورت حرفهای مدیریت میشود.
شفافیت اطلاعات مالی: ارزش داراییهای سرمایهگذاری شده در صندوقهای سرمایهگذاری به طور مرتب اعلام و منتشر میشود. این یعنی کارنامه صندوقهای سرمایهگذاری شفاف و قابل اعتماد است. این شفافیت بسیار بالای صندوقهای سرمایهگذاری است که باعث شده سرمایهگذاران مختلف از هر قشری به این صندوقها جذب و در آنها سرمایهگذاری کنند.
بازدهی مناسب: به عنوان یکی از مهمترین مزایای سرمایهگذاری در صندوق سرمایه گذاری، میتوان به بازده مناسبی اشاره کرد که صندوق در ازای مقدار ریسک هر سرمایهگذار برای او به ارمغان میآورد. 150 درصد بازده مثبت، متوسط بازدهی صندوق های سرمایه گذاری در سال 99 بوده است.
به حداقل رساندن ریسک: این صندوق ها برای کم کردن ریسک سرمایه گذاری، سرمایه سرمایه گذاران را در بازارهای مختلفی به جریان میاندازند. بنابراین خرید واحدهای سرمایهگذاری یک صندوق سرمایهگذاری، به منزله سرمایه گذاری در دهها شرکت مختلف در آن واحد است.
تبدیل سرمایه های خرد به سرمایهگذاری کلان: صندوق ها با تجمیع سرمایه های خرد و تبدیل آن به یک سرمایه کلان، قدرت سرمایه گذاری در مقیاس بزرگ را پیدا میکنند و از مزایای آن بهرهمند میشوند.
سرمایه گذاری آسان: شروع سرمایه گذاری تنها نیازمند ثبت نام در یک صندوق است. بعد از این بقیه کارها توسط کارشناسان و متخصصان آن صندوق انجام میشود.
نقدشوندگی بالا: نقدشوندگی بالا، یکی دیگر از مزایای بسیار مهم صندوق های سرمایه گذاری است.
ضامن نقدشوندگی: یکی از ارکان و مزایای صندوق سرمایه گذاری، ضامن نقد شوندگی است. وجود یک شرکت حقوقی باعث میشود که نقدشوندگی واحدهای یک صندوق سرمایهگذاری افزایش پیدا کند. این امر باعث میشود تا سرمایهگذار بتواند تحت هر شرایطی واحدهای سرمایهگذاری خود را به فروش برساند.
معرفی سایتهای صندوق سرمایه گذاری
اکثر صندوقهای سرمایه گذاری یک وب سایت مختص به خود صندوق را دارند. شما در سایت صندوقهای سرمایه گذاری میتوانید اطلاعاتی از قبیل قیمت صدور، قیمت ابطال، تعداد واحدهای در اختیار سرمایه گذاران، مدیران سرمایه گذاری صندوق و همچنین اساسنامه و امیدنامه صندوق را مشاهده نمایید. قیمت صدور یعنی قیمتی که اگر بخواهید یک واحد صندوق را خریداری کنید، باید بپردازید. قیمت ابطال نیز یعنی قیمتی که اگر بخواهید یک واحد سرمایه گذاری صندوق را به فروش برسانید، به دست میآورید.
برای پیدا کردن صندوق سرمایه گذاری مورد نظرتان میتوانید از سایت شرکت «فناوری مدیریت بورس تهران» به آدرس «www.fipiran.com» استفاده کنید. در این سایت، اطلاعات مختلفی راجع به صندوقهای سرمایه گذاری وجود دارند که با استفاده از آنها میتوانید بازدهی صندوقهای مختلف را در بازههای زمانی متفاوت مورد بررسی قرار دهید، صندوقها را از جهتهای مختلف با یکدیگر مقایسه کرده و در نهایت صندوق مناسب با ویژگیهای خودتان را انتخاب کنید.
کلام آخر
بهترین صندوق سرمایه گذاری برای هر فرد متفاوت است چرا که هر کدام از انواع مختلف صندوقها برای گروه خاصی از افراد مناسب هستند. از بین چند عامل مختلف که برای انتخاب بهترین صندوق سرمایه گذاری باید در نظر گرفت، ریسک پذیری اولین عامل است. میزان بازدهی صندوق در گذشته دیگر عاملی است که باید مورد بررسی قرار بگیرد. نتیجه این بررسیها مشخص میکند که بهترین صندوق برای هر فرد کدام است.
سرمایهگذاری با پسانداز فرق دارد
سودابه بهرامی برخی تصور میکنند سرمایهگذاری با پسانداز یکی است، حتی برخی نوشتهها این دو را مترداف یکدیگر میگیرند، اما واقعیت این است که سرمایهگذاری با پسانداز فرق دارد. گرچه این دو همانند دو قلوهای به هم چسبیده هستند، اما تفاوتهای ظریف دارند. شاید همین نزدیکی باشد که خیلیها را به اشتباه میاندازد و این تفاوتها را نمیبیند.
برای درک تفاوتها، ابتدا باید دو واژه را تمییز داد. بنا بر تعریف اقتصادی، به مازاد مخارج سال پسانداز گفته میشود. پسانداز یعنی انصراف از مصرف در زمان حال و ذخیره کردن آن برای روز مبادا. اگر فردی به جای پسانداز، پولهای خود را مصرف کند، دیگر پول نخواهد داشت. انگلیسیها یک ضربالمثل معروف دارند و معتقدند: «پسانداز یک پنی یعنی بهدست آوردن یک پنی»
سرمایهگذاری ( Investment ) عبارت است از هرگونه فدا کردن ارزشی در حال حاضر (که معمولا مشخص است.) به امید به دست آوردن هر گونه ارزشی در زمان آینده (که معمولا اندازه یا کیفیت آن نامعلوم است.) به عبارتی سرمایهگذار درحالحاضر، ارزش مشخصی را فدا میکند تا در قبال آن در آینده ارزش خاصی که مورد نظرش است بهدست آورد؛ مثل پرداخت وجهی بابت خرید سهام به امید بدست آوردن سودهای مشخصی از آن در آینده. در سرمایهگذاری دیگر یک پنی فقط یک پنی نیست، ممکن است بیشتر باشد یا کمتر.
تفاوت سرمایهگذاری و پسانداز
اگر این دو تعریف را بپذیریم، حال میتوان تفاوتهای سرمایهگذاری و پسانداز را مورد بحث قرار داد. تفاوتهای سرمایهگذاری و پسانداز متعدد است، اما اصلیترین آن در تعریف آن دو نهفته است. همانطور که در تعریف اشاره شد، پسانداز برای روز مباداست و با آن نمیتوان کسب درآمد کرد.
سرمایهگذاری قدرت فکری میخواهد و در دراز مدت فواید خود را نشان میدهد. سرمایهگذاری سود و زیان دارد و با سرمایهگذاری میتوان درآمد کسب کرد. پسانداز همیشه قابل دسترس است و برای روز مباداست، با آن نمیتوان کسب درآمد کرد.
تمام کالاها و موارد مصرفی در زندگی سرمایه است و استفاده صحیح از آنها پسانداز محسوب میشود. چون با مصرف درست دیرتر خراب میشود و ما مجبور نیستیم که بابت آن مبلغی را پرداخت کنیم، در نتیجه، هزینهای را که میخواهیم برای تعمیر یا خرید دوباره در نظر بگیریم میتوانیم پسانداز کنیم و با پول پسانداز شده میتوانیم یا سرمایهگذاری کنیم یا در بانک پسانداز داشته باشیم.
سرمایهگذاری را به روشهای مختلفی تقسیمبندی میکنند:
۱. براساس موضوع سرمایهگذاری: سرمایهگذاری بر حسب موضوع به دو دسته سرمایهگذاری واقعی و سرمایهگذاری مالی تقسیم میشود. سرمایهگذاری واقعی نوعی سرمایهگذاری است که فرد با فدا کردن ارزشی در زمان حاضر، نوعی دارایی واقعی بهدست میآورد. درواقع موضوع سرمایهگذاری، دارایی واقعی است. خرید ملک یا آپارتمان، نمونهای از این سرمایهگذاری است. در سرمایهگذاری مالی، فرد در ازای فدا کردن ارزش حاضر، نوعی دارایی مالی که نتیجه آن معمولا جریانی از وجوه نقد است بهدست میآورد. سرمایهگذاری در اوراق بهادار مثل سهام عادی یا اوراق مشارکت، که فرد در ازای پرداخت پول، محق به دریافت جریانی از وجوه نقد به شکل سود میشود، سرمایهگذاری مالی محسوب میشود.
۲. براساس زمان یا مدت سرمایهگذاری: برحسب زمان، سرمایهگذاری را میتوان به کوتاه مدت یا حداکثر تا یکسال و بلندمدت یا بیش از یک سال تقسیم کرد.
۳. برحسب خطر یا ریسک سرمایهگذاری: از آنجا که منافع حاصل از سرمایهگذاری در آینده بهدست میآید و نسبت به تحقق این منافع یقین وجود ندارد، پس انواع سرمایهگذاریها با درجاتی از احتمال عدم تحقق منافع مورد نظر سرمایهگذار یا ریسک مواجهاند. براساس اینکه میزان یا احتمال تحقق نیافتن منافع آتی (ریسک) چقدر باشد، سه نوع سرمایهگذاری را میتوان از یکدیگر متمایز ساخت:
* سرمایهگذاری با ریسک متناسب
* سرمایهگذاری با ریسک نسبی بیشتر(سفته بازی)
* سرمایهگذاری پر خطر یا ریسکی (قمار)
سرمایهگذاری متناسب یا به طور خلاصه سرمایهگذاری، نوعی سرمایهگذاری است که ریسک آن متناسب با بازدهی است که از آن انتظار میرود. سرمایهگذاری با ریسک نسبتا بیشتر یا سفتهبازی، نوعی سرمایهگذاری است که در آن سرمایهگذار برای کسب بازده، ریسک بیشتری تقبل میکند و بالاخره سرمایهگذاری بسیار ریسکی یا قمار، نوعی سرمایهگذاری است که در آن فرد برای بهدست آوردن بازدهی ولو بسیار کم، ریسک بسیار زیادی متحمل میشود.
حسابداران ارشد
عواملی که بر رونق کشورهای صنعتی در دهه 1990 اثر داشته است شامل :1) افزایش بهره وری با کامپیوتر و توسعه اینترنت 2) ادغام و تحصیل شرکتها است که باعث افزایش کارایی و هم افزایی شده و اثر مثبتی بر فرایند تولید در واحدهای انتفاعی داشته است .
دردهه 1980 تحصیل شرکت از طریق نقدی و اهرمی بوده است
روش خرید اهرمی : در این روش شرکت سرمایه گذار تمام سهام عادی واحد انتفاعی دیگر را تحصیل می کند شرکت سرمایه گذار را جدید و شرکت در حال عملیات را شرکت قدیم می نامند . پس از تحصیل کل دارائی شرکت قدیم به شرکت جدید واگذار می شود و بخش اعظم سرمایه شرکت جدید نوعی بدهی است از این رو به آن روش اهرمی می گویند . سرمایه اندک شرکت جدید توسط گروه کوچکی از سهامداران قبلی شرکت قدیم که معمولا مدیران بوده اند تامین می شود.
توسعه سرمایه گذاری بین شرکتها باعث شده که حسابداری این نوع سرمایه گذاریها مورد توجه باشد .
سه روش برای گزارش سرمایه گذاری در سهام سایر شرکتها وجود دارد :
1) تهیه صورتهای مالی تلفیقی با فرض دو یا چند شخصیت حقوقی مجزا به عنوان یک شخصیت حسابداری
2) روش ارزش ویژه بدون تهیه صورتهای مالی تلفیقی
3) روش ارزش متعارف یابهای تمام شده
توجیه بکارگیری روشهای مختلف برای سرمایه گذاری در سهام سایر شرکتها است و میزان نفوذ شرکت سرمایه گذار بر شرکت سرمایه پذیر است .
ضوابط میزان نفوذ شامل
1) درصد تملک سهام عادی با حق رای ( سطح کنترل)
2) داشتن کنترل در هیات مدیره
3) کنترل عملیات یا مدیریت
هیات تدوین استاندارد بر درصد تملک سهام عادی با حق رای ( سطح کنترل ) تاکید کرده اند .
در استاندارد های قدیمی حسابداری در ع ملیات نامتجانس و عملیات در کشورهای خارجی با وجود تملک اکثریت سهام عادی عدم تلفیق را مجاز دانسته است ولیکن در استانداردهای جدید تلفیق در تمامی موارد را الزام کرده است و تنها وجود کنترل موقت یا نبود کنترل مالک اکثریت سهام مستثنی است .
نتیجه اقتصادی تلفیق : ورود دیون به ترازنامه تلفیقی است که در صورت عدم تلفیق در ترازنامه شرکتهای سرمایه پذیر انعکاس می یابد .
عدم کنترل مالکیت اکثریت زمانی اتفاق می افتد که شرکت سرمایه پذیر در مرحله تجدید سازمان یا انحلال باشد یا عملیات در کشورهای خارجی تابع مقررات محدود کشور متبوع شرکت فرعی باشد .
اگر سرمایه گذار مالک اکثریت سهام عادی سرمایه پذیر نباشد روش ارزش ویژه ، ارزش متعارف و یا بهای تمام شده استفاده می شود .
وقتی نفوذ با اهمیت است ( مالکیت 20 تا 50 درصد سهام ) اما کنترل موثر نباشد از روش ارزش ویژه و وقتی نفوذ با اهمیت نباشد از روش متعارف یا بهای تمام شده استفاده می شود .
تکنیک ترکیب تجاری است در این تکنیک دو یا چند شخصیت حقوق مجزا به عنوان یک شخصیت حسابداری یگانه تلقی می شود . و سوابق حسابداری هر شرکت تلفیق شونده ترکیب و برخی اصلاحات انجام می شود .
در مباحث تلفیق اصطلاحات ؛ واحد تجاری ترکیبی ، شرکتهای ترکیب شونده ، شرکتهای ترکیب کننده ( شرکتی که سهامداران آن کنترل سهام عادی را بدست می آورند ) و ترکیب شونده را داریم .
ارزشیابی داراییها و بدهیهای شرکتهای جداگانه به روشهای زیر انجام می شود :
1) روش اتحاد منافع : ارزشهای دفتری شرکتهای ترکیب شونده بکار گرفته می شود
2) روش خرید : فرض بر این است که یک شرکت ( شرکت اصلی ) شرکتی دیگر ( شرکت فرعی ) را خریداری می کند و داراییها و بدهیهای شرکت فرعی بر مبنای ارزشهای بازار و داراییها و بدهیهای شرکت اصلی بر مبنای ارزش دفتری ارزشیابی می شود .
3) رویکرد شخصیت حسابداری جدید : داراییها و بدهیهای تمامی شرکتها به روش ارزش بازار ارزشیابی می شوند .
در این روش شرکت اصلی حسابداری را مثل تحصیل یک دارایی بر مبنای بهای تمام شده یا درواقع ارزش متعارف در زمان تحصیل انجام می دهد .
و شرکت فرعی حسابهای خود را یا بر اساس ارزش دفتری حفظ می کند و یا بر اساس ارزش متعارف در زمان واگذاری ( روش تسری ارزشهای جاری به صورتهای مالی شرکت فرعی ) نگه می دارد .
ویژگی های روش خرید :
1) داراییها و بدهیهای شرکتهای ترکیب شونده به ارزش متعارف است
2) اگر شرکت ترکیب کننده به منظور ترکیب سهام خود را منتشر کند سهام به ارزش بازار در دفاتر ثبت می شود
3) اگر مخارج ترکیب مستقیم باشد به بهای تمام شده سرمایه گذاری اضافه می شود ولی اگر غیر مستقیم باشد هزینه دوره می شود
4) تفاوت بین بهای تمام شده سرمایه گذاری با ارزش منصفانه به عنوان سرقفلی شناسایی می شود
ح سابداری ترکیب واحدهای تجاری دشوار است زیرا :
1) اگر پرداخت سرمایه گذار غیر نقدی باشد بهای تمام شده خرید مشخص نمی باشد .
2)ممکنه ارزشهای متعارف داراییها و بدهیهای شرکت فرعی در دسترس نباشد
3) غالبا جمع بهای تمام شده خرید با ارزش متعارف داراییها و بدهیها برابر نیست و اختلاف همان سرقفلی است .
رویکرد شخصیت حسابداری جدید
در این روش واحد ترکیبی به عنوان یکواحد کاملا جدید است و ارزشهای تمامی داراییها و بدهیهای شرکتهای ترکیب شونده در تاریخ ترکیب استفاده می شود .
در این روش داراییها و بدهیها به نسبت تحصیل سهام شرکت سرمایه پذیر( فرعی) توسط شرکت سرمایه گذار(اصلی) انجام می شود .و در ین روش بخشی از از داراییها و بدهیهای شرکت ترکیب شونده تلفیق می شود .
وقتی شرکت اصلی نفوذ بااهمیتی داشته باشد از این روش استفاده می کنند . و اگر کنترل شرکت فرعی را نداشته باشد ( مالکیت کمتر از 50%) تهیه صورتهای مالی ضروری نیست .
در این روش مانده حساب سرمایه گذار(اصلی ) به دلایل زیر نسبت به زمان تحصیل تغییر می یابد :
1) گزارش سود توسط شرکت فرعی
2) دریافت سود از شرکت فرعی
3) مازاد تجدید ارزیابی داراییها و بدهیها
4) مبادلات درون گروهی
اما سود خالص و انباشته شرکت اصلی با سود خالص و انباشته تلفیقی برابر است
تلفیق یک سطری : اجرا و حساب سرمایه گذاری در صورتهای مالی شرکت اصلی انعکاس از ارزش دفتری حقوق این شرکت در شرکت فرعی تلفیقی می شود .
در واقع حساب سرمایه گذاری شرکت اصلی ، تغییر خالص در ارزش دفتری حقوق صاحبان سهام شرکت فرعی را منعکس می کند .
مبلغ سرمایه گذاری برابر بهای تمام شده بعلاوه سایر هزینه های تحصیل ، مبلغ پرداختی مازاد بر ارزش دفتری سرمایه گذار تعیین می کنند . مبلغ مازاد سرقفلی است .
سه رویداد که باید در حساب سرمایه گذاری شرکت سرمایه گذار ثبت شود :
1) سهم متناسب از سود ( زیان ) خالص شرکت سرمایه پذیر : به بدهکار حساب سرمایه گذاری و بستانکار سود حاصل از سرمایه گذاری منظور می شود
2) سهم متناسب از سود سهام پرداختی شرکت سرمایه پذیر: به بدهکار موجودی نقد و بستانکار حساب سرمایه گذاری شرکت سرمایه گذار منظور می شود
3) استهلاک مبلغ اضافی پرداختی : به بدهکار حساب سود حاصل از سرمایه گذاری و بستانکار حساب سرمایه گذاری شزکت سرمایه گذار منظور می شود
نتیجه یک سطر در ترازنامه ( حساب سرمایه گذاری در شرکت سرمایه گذاری ) و یک سطر در سود و زیان ( سود حاصل از سرمایه گذاری در شرکت سرمایه پذیر) است
روش ارزش ویژه از نظر ویژگی های مربوط بودن و ارائه معتبر اطلاعات مورد تردید است زیرا :
1) بهای تمام شده یا ارزش بازار سرمایه گذاری را منعکس نمی کند
2) نمی توان مبلغ واقعی سود سهام دریافتی شرکت فرعی را از صورت سود وزیان معلوم کرد
رویکرد ارزشیابی برمبنای ارزش جاری روشی برتر است زیرا :
1) ارزش جاری سرمایه گذاری را گزارش می کند
2) توان ایجاد وجه نقد سرمایه گذاری را دارد
رویکرد ارزش متعارف
وقتی نفوذ با اهمیتی در شرکت سرمایه پذیر وجود ندارد رویکرد ارزش متعارف برای اوراق سهامی که به عنوان اوراق تجاری ویا اوراق بهادار آماده برای فروش طبقه بندی می شود و اگر ارزش متعارف قابل اطمینان نباشد بهای تمام شده ثبت می شود و سودهای دریافتی در بستانکار سود حاصل از سرمایه گذاری ثبت می شود .
گزارش افزایش و کاهش ارزش اوراق بهادار در دسترس و با 20 درصد یا کمتر :
1) اگر قصد فروش اوراق در کوتاه مدت باشد در حساب سود و زیان
2) به عنوان اوراق بهادار آماده برای فروش باشد در حساب سود وزیان جامع
تعریف واحد گزارشگری:
هدف تهیه صورتهای مالی تلفیقی :
تاکید بر منافع سهامداران و طلبکاران شرکت اصلی و ارائه نتایج عملیات ووضعیت مالی شرکت اصلی و شرکت فرعی به عنوان یکواحد یگانه متشکل از دو یا چند بخش تابعه
فرض بر این که صورتهای در مقایسه با صورتهای مالی جداگانه شرکتها اطلاعات با معنی تر را گزارش کند
مناسبترین روش گزارشگری روش تلفیقی است ولیکن این روش نقاط ضعف دارد اول اینکه تعریف واحد گزارشگری مورد سوال است دوم اینکه در سودمندی اطلاعات منعکس شده تردید هست زیرا باعث می شود در مورد شخصیتهای حقوقی واقعی گزارشهای لازم ارائه نشود و برخی اطلاعات شخصیت حقوقی در دسترس همگان قرار نگیرد و اطلاعات قبل از تجمیع برای پیش بینی سود و ارزشیابی مفید تر باشد
تحقق هدف افزایش ثروت سهامداران مستلزم کسب بازده و کسب بازده به تحصیل ترکیبی از دارایی ها بستگی دارد ، در این راستا واحدهای تجاری به دو نوع توسعه عمده مبادرت می نمایند : 1) توسعه از درون : شامل تحصیل انواع دارایی ها و گسترش بخشهای مختلف واحدهای تجاری 2 ) توسعه از بیرون : ترکیبهای تجاری. بسیاری از واحدهای تجاری عملیات خود را با تحصیل سایر واحدهای تجاری گسترش می دهند از مهمترین دلایل ترکیبهای تجاری عبارتند از : تنوع تجاری ، ثبات دستیابی به مواد اولیه ، تنوع محصولات ، افزایش قدرت ، رقابت و افزایش ظرفیت استقراض . ترکیبهای تجاری می توانند به اشکال متفاوتی شامل عمودی ، افقی و ناهمگون رخ دهند در ترکیبهای عمودی ( بین خریدار و فروشنده مواد اولیه ) عموما هم افزایی از حذف هزینه های مرتبط با مذاکرات و چانه زنی ایجاد می شود ، در حالی که ترکیبهای افقی ( بین رقبا ) عموما هم افزایی از حذف هزینه های موازی و غیر ضروری ایجاد می گردد و در نهایت ، در ترکیبهای ناهمگون ( گروهی از واحدهای تجاری با فعالیت های متفاوت ) هم افزایی ، با تحت کنترل در آوردن ریسک تجاری محقق می شود .
ترکیب افقی : ترکیب شرکتها در فعالیتها و بازارهای مشابه تجاری است مثل ترکیب شرکت سیمان فارس خوزستان با چند شرکت تولید کننده سیمان
ترکیب عمودی : ترکیب شرکتهای با عملیات مختلف اما پشت سرهم یا در سطوح مختلف تولید یا توزیع کالا مثل ترکیب فولاد مبارکه با شرکت تولید کننده سنگ آهن
ترکیب ناهمگن : ترکیب شرکتها با محصولات و خدمات متنوع مثل شرکتهای خودرو سازی
شرکتها معمولا برای بدست آوردن حق کنترل در شرکت دیگر ، اکثر سهام دارای حق رای آن شرکت را تحصیل می کنند طبق ویژگی رجحان محتوا بر شکل ، شرکت اصلی ملزم است به اینکه صورت های مالی تلفیقی تهیه کند به منظور تهیه این صورتها می توان از نظریه های مختلفی استفاده کرد که پذیرش هر نظریه تاثیر عمده ای بر محتوای این صورتها دارد .
ترکیب واحدهای تجاری ممکن است به یکی از شکلهای زیر انجام شود :
1)جذب قانونی : دارایی ها و بدهی های شرکت تحصیل شده به شرکت تحصیل کننده منتقل می شود و شرکت تحصیل شده منحل می گردد .
تلفیق قانونی : دارایی ها و بدهی ها به یک شرکت تازه تاسیس منتقل می گردد و همه شرکتهای ترکیب شونده منحل می گردد.
2) تحصیل سهام : هیچ یک از شرکتهای ترکیب شونده منحل نمی شوند و شرکت تحصیل کننده حقوق مالکیت در شرکت دیگر به شکل سرمایه گذاری گزارش می کند رابطه ایجاد شده در تحصیل سهام رابطه اصلی – فرعی می باشد و شرکت اصلی اکثر سهام ( بیش از 50% ) دارای حق رای شرکت دیگر را تحصیل می کند .
معمولا صورتهای مالی تلفیقی سودمند تر از صورتهای مالی تک تک واحدهاست به منظور تهیه صورتهای مالی تلفیقی می توان چند نظریه مختلف را به کار بست نظریه های تلفیق عبارتند از :
2) نظریه شرکت اصلی
در این نظریه مرکز توجه در گزارشگری مالی شرکت اصلی است و به کارگیری آن منجر به تلفیق نسبی می شود و شرکت اصلی سهم خود از ارزش منصفانه دارایی ها و بدهی های شرکت فرعی در تاریخ تحصیل را با منبع دفتری دارایی ها و بدهی های خود تلفیق می کند و چون تلفیق نسبی است در ترازنامه تلفیقی وصورت سود و زیان تلفیقی سهم سود اقلیت گزارش نمی شود و الگوی محاسبه سرقفلی ، همان الگوی محاسبه سرقفلی در روش ارزش ویژه است .
نظریه شرکت اصلی :
در این نظریه مرکز توجه در گزارشگری مالی شرکت اصلی است و مانند نظریه مالکیت است و تنها تفاوت آن ارائه سهم اقلیت و سهم سود اقلیت در ترازنامه و صورت سود و زیان تلفیقی می باشد .
در این تئوری مرکز توجه نه تنها شرکت اصلی است بلکه سهم اقلیت نیز می باشد هنگامی که این نظریه مبنای تهیه صورتهای مالی تلفیقی باشد شرکتهای اصلی و فرعی نهاد واحد محسوب می شوند نظریه نهاد تاکید بر نهاد تلفیقی دارد در این نظریه سهم اقلیت بر اساس ارزش های منصفانه در ترازنامه و صورت سود و زیان تلفیقی گزارش می شود و سود و زیان فروش بین شرکتهای گروه به طور کامل حذف می شود .
بکارگیری بیانیه های 94 ، 141 ، 160 استانداردهای حسابداری مالی آمریکا نشان می دهد که رویه جاری در آمریکا نظریه نهاد است .
سهم اقلیت از دارایی های خالص شرکت فرعی متناسب با سهم آن ها از ارزش منصفانه خالص دارایی ها قابل تشخیص می باشد و سرقفلی شرکت فرعی در تاریخ تحصیل بعلاوه سهم آن از تغییرات در حقوق مالکانه از تاریخ تحصیل به بعد محاسبه می شود حقوق سهامداران اقلیت در ترازنامه تلفیقی باید در بخش حقوق صاحبان سهام ولی به شکل جدا از حقوق صاحبان سهام شرکت اصلی گزارش می شود این مبلغ به وضوح شناسایی و باعنوان سهم اقلیت یا حقوق بدون کنترل در شرکتهای فرعی نامگذاری شود این طبقه بندی با نظریه نهاد و با رفتاری سازگار است که سهم سهامداران اقلیت از سود را ، تسهیم سود ویژه تلفیقی می داند نه کاهشی جهت رسیدن به آن . قبلا دراین باره رویه مشخص وجود نداشت و اکثر شرکتها حقوق بدون کنترل یا سهم اقلیت را در بخش بدهی ها ( طبق نظریه شرکت اصلی ) و یا بین بخش بدهی ها و حقوق صاحبان سهام گزارش می کردند .
به عنوان مثال در ژاپن تا سال 1975 ، حقوق اقلیت به عنوان بدهی گزارش میشد از سال 1997 بعد از یک بازنگری بین بدهی ها و حقوق صاحبان سهام گزارش می شد و از سال 2005 به عنوان دارایی گزارش می شود .
در صورت سود وزیان تلفیقی ، ابتدا سود ویژه تلفیقی محاسبه می شود آن گاه سود ویژه تلفیقی انتساب پذیر به شرکت اصلی و بعد شود مربوط به حقوق اقلیت به شکل یک هزینه یا کاهش برای رسیدن به سود ویژه تلفیقی گزارش می شد .
در حال حاضر صورتهای مالی تلفیقی در ایران بر طبق استاندارد 18 و 19 بر طبق نظریه نهاد است . ولی برخی از رویه های به کار گرفته شده در ظان با نظریه شرکت اصلی همخوانی دارد .
مثلا سرقفلی ناشی از تحصیل یک واحد تجاری فرعی که تمام سهام آن بطور مستقیم یا غیر مستقیم متعلق به شرکت اصلی نباشد تنها به نسبت سهم شرکت اصلی شناسایی می شود و هیچ مبلغی به سهامداران اقلیت تخصص نمی یابد به عبارت دیگر سرقفلی با سهم شرکت اصلی محاسبه و گزارش می شود .
تفاوت بین ترازنامه و صورت سود و زیان در چیست؟
ترازنامه و صورت سود و زیان (P&L) دو مورد از سه صورت مالی متداولی هستند که شرکتها به طور مرتب منتشر میکنند. این گزارشها، به طور مداوم در ارتباط با وضعیت مالی شرکت شفافسازی میکنند. ترازنامه و صورت سود و زیان توسط طلبکاران، تحلیلگران بازار و سرمایهگذاران برای ارزیابی سلامت مالی و پتانسیل رشد یک شرکت به کار میروند. سومین صورت مالی که توسط شرکتها منتشر میشود نیز جریان وجوه نقد نام دارد. در این مقاله به معرفی تفاوت بین ترازنامه و صورت سود و زیان میپردازیم.
ترازنامه چیست؟
ترازنامه فهرستی از دارایی، بدهی و سهام شرکت را در یک زمان خاص نشان میدهد. این گزارش مبنای محاسبه نرخ بازده و ارزیابی ساختار سرمایه شرکت است. در این صورت مالی، تصویر دقیقی از آنچه که شرکت در اختیار دارد، بدهیهایش و همچنین مبلغ سرمایهگذاری شده توسط سهامداران به دست میآید. ترازنامه، اموال و داراییهای شرکت را نشان میدهد و همچنین مشخص میکند که این اموال از چه منابعی تأمین میشوند. ممکن است این اموال از طریق وام، یا افزایش بدهی به دست آمده باشند، در هر صورت در ترازنامه به این مسئله اشاره میشود. ترازنامه به سرمایهگذاران و طلبکاران امکان میدهد تا از مدیریت شرکت و استفاده مؤثر آن از سرمایههای سرمایهگذاران اطمینان حاصل کنند. درست مانند سایر صورتهای مالی، ترازنامه نیز برای تجزیه و تحلیل اقتصادی و محاسبه نسبتهای مالی به کار میرود. در ادامه، چند نمونه از اطلاعات موجود در ترازنامه را بررسی کردهایم.
داراییها
- پول نقد یا معادل آن: دارایی شامل تمام اموال نقد شونده شرکت است که ممکن است شامل اسناد خزانه (T-bills)، گواهیهای سپرده کوتاهمدت (CDs) و وجوه نقد باشد.
- اوراق بهادار قابل فروش: این دسته شامل اوراق قرضه و سرمایه صاحبان سهام است.
- مطالبات: به عنوان حسابهای دریافتی نیز شناخته میشود و شامل پولی است که مشتریان باید به شرکت بپردازند.
- فهرست اموال: این بخش کلیه کالاهای قابل فروش شرکت را دربرمیگیرد.
بدهیها
- وامها: این بخش شامل بدهیهای بلندمدت و وامهای بانکی است.
- مخارج کلی: مخارج کلی شامل مخارج مالی معمول مانند اجاره، مالیات و خدمات است.
- حسابهای پرداختنی: حسابهای پرداختنی شامل دستمزدها و سود سهام سرمایهگذاران است.
حقوق صاحبان سهام
حقوق صاحبان سهام برابر است با کل داراییهای شرکت منهای کل بدهیهای آن. این فاکتور یکی از متداولترین معیارهای اقتصادی است که توسط تحلیلگران به منظور تعیین سلامت مالی یک شرکت به کار میرود. حقوق صاحبان سهام ارزش خالص یک شرکت را نشان میدهد. به بیان دیگر، حقوق صاحبان سهام مبلغی است که در صورت انحلال کلیه داراییهای شرکت و بازپرداخت کلیه بدهیها، به سهامداران بازگردانده میشود. سود انباشته در زیر بخش حقوق صاحبان سرمایه گزارش میشود. این سود به درصدی از درآمد خالص شرکت اشاره دارد که به عنوان سود سهام بین سهامداران تقسیم نشده است. سود انباشته، توسط شرکت برای سرمایهگذاری مجدد در زمینه تخصصی خود یا پرداخت بدهی نگهداری میشود.
تفاوت تراز آزمایشی با ترازنامه
توجه به این نکته ضرورت دارد که تراز آزمایشی با ترازنامه متفاوت است. تراز آزمایشی یک گزارش داخلی است که در بخش حسابداری شرکت میماند. درحالی که ترازنامه، صورت مالی است که بین سایر ادارات، سرمایهگذاران و طلبکاران توزیع میشود. تراز آزمایشی اطلاعات مالی را در سطح یک حساب ارائه میدهد؛ مانند حساب دفتر کل. درنهایت، از اطلاعات موجود در تراز آزمایشی برای تهیه صورتهای مالی دورهای استفاده میشود. درمقابل، ترازنامه چندین حساب را جمع میکند. تعداد داراییها، بدهیها و حقوق صاحبان سرمایه در یک زمان مشخص جمع شده و گزارش میشوند. ترازنامه شامل هزینههای ناخالص، درآمد معوق (درآمد محقق شده اما دریافت نشده) و ارزش موجودی مواد خام و کالا در پایان دوره مالی است. در حالی که تراز آزمایشی چنین اطلاعاتی ندارد. علاوه بر این، ترازنامه باید بر اساس استانداردهای بینالمللی گزارشگری مالی (IFRS) و اصول حسابداری پذیرفته شده، و فقط در یک فرمت استاندارد گزارش شود.
صورت سود و زیان (P&L)
صورت سود و زیان که اغلب با عنوان صورت درآمد نیز از آن یاد میشود، صورت مالی است که به طور خلاصه، درآمدها، هزینهها و مخارج یک بازه زمانی تعریف شده را نشان میدهد. معمولاً این بازه زمانی یک سال مالی یا سه ماه است. از این اطلاعات میتوان به توانایی یا عدم توانایی شرکت در تولید سود، افزایش درآمد و یا کاهش هزینهها پی برد. از دیگر نامهای صورت P&L میتوان به «صورت سود و زیان»، «گزارش عملیاتی»، «صورت نتایج مالی» و «صورت درآمد و هزینه» اشاره کرد.
درآمد فروش و درآمد خالص
صورت P&L درآمد فروش و درآمد خالص یک شرکت را نشان میدهد. این کار با ورود درآمد به بخش درآمد فروش که اصطلاحاً خط اول نامیده میشود (به این دلیل که در اولین خط صورت مالی آورده میشود) شروع میشود. سپس هزینههای انجام کار، از جمله هزینه تهیه کالاهای فروخته شده، هزینههای عملیاتی، هزینههای مالیاتی و سایر هزینهها که گاهی با عنوان «مخارج فوقالعاده» مطرح میشوند، از درآمد فروش کسر میشود. تفاوت بخشی که با عنوان درآمد خالص یا خط آخر شناخته میشود، این است که همه مخارج کسر شده و درآمد خالص را نشان میدهد. به این درآمد، سود یا دارایی نیز گفته میشود.
درک سود و زیان
صورت سود و زیان با مقایسه کل درآمدها با کل هزینهها، سود و زیان محقق شده شرکت را در یک مدت زمان مشخص نشان میدهد. این صورت مالی میتواند توانایی شرکت را در افزایش سود و فروش، و کاهش هزینهها با تفاوت بین سرمایهگذاری گذشت زمان نشان دهد. شرکتها صورت سود و زیان خود را هر سال و در پایان سال مالی شرکت منتشر میکنند. البته گاهی نیز این گزارش به صورت سه ماهه ارائه میشود. حسابداران، تحلیلگران و سرمایهگذاران صورت سود و زیان را با دقت مطالعه میکنند و گردش مالی و قابلیتهای تأمین بدهی شرکت را به دقت بررسی میکنند.
درآمدها و مخارج
از منظر حسابداری، درآمدها و هزینهها در صورت وقوع در صورت سود و زیان درج میشوند نه زمانی که پول وارد شرکت شده یا تفاوت بین سرمایهگذاری از آن خارج شود. به ویژه اینکه یکی از جنبههای سودمند صورت سود و زیان آن است که از درآمد و هزینههای عملیاتی و غیرعملیاتی استفاده میکند، همانطور که توسط اداره درآمدهای داخلی (IRS) و اصول عمومی پذیرفته شده حسابداری (GAAP) تعریف شده است.
تفاوت بین ترازنامه و صورت سود و زیان
هرچند ترازنامه و صورت سود و زیان حاوی اطلاعات مالی یکسانی است (از جمله درآمدها، هزینهها و سود)، با این حال تفاوت بین ترازنامه و صورت سود و زیان قابل توجه است. تفاوت بین ترازنامه و صورت سود و زیان اینجاست: ترازنامه، داراییها، بدهیها و حقوق صاحبان سرمایه را در یک نقطه خاص از زمان گزارش میدهد، در حالی که صورت سود و زیان خلاصهای از درآمد، هزینهها و مخارج شرکت را طی یک دوره زمانی خاص نشان میدهد.
هدف انتشار هر صورت مالی
هر سند با هدف خاصی تهیه میشود. برگههای ترازنامه به صورت گستردهای منتشر میشوند. ترازنامه نشان میدهد شرکت چقدر دارایی دارد و چقدر به سرمایهگذارهای بلندمدت خود بدهکار است. برخلاف صورت سود و زیان ارزش کامل سرمایهگذاریهای بلندمدت یا بدهیها در ترازنامه ظاهر میشوند. عنوان «ترازنامه» از روشی حاصل میشود که سرانجام سه حساب اصلی شرکت را تراز کرده و با هم برابر میکند. کلیه داراییها در یک بخش ذکر شدهاند، جمع این مبلغ باید با جمع کلیه هزینهها و حقوق صاحبان سرمایه برابر باشد. صورت سود و زیان به یک پرسش اساسی پاسخ میدهد: آیا شرکت سودآور است؟ درحالی که حسابداران از صورت مالی برای سنجش صحت معاملات، و سرمایهگذاران برای قضاوت درمورد سلامت مالی یک شرکت استفاده میکنند، شرکت میتواند برای اهداف تولیدی، صورت سود و زیان خود را مرور کند. نظارت دقیق بر صورتهای مالی وقتی مؤثر است که درآمد خوب بوده و هزینهها به درستی مدیریت شوند. برعکس این مسئله نیز صادق است. به عنوان مثال، یک شرکت ممکن است متوجه افزایش فروش، اما کاهش سود خود شود. درنتیجه به دنبال راهحلهای جدید برای کاهش هزینههای خود باشد.
سود در مقابل ارزش کل
صورت سود و زیان درآمد خالص را نشان میدهد. ترازنامه نشان میدهد که شرکت چقدر ارزش دارد، یعنی ارزش کل آن چقدر است. گرچه هر دو تعریف کمی اغراقآمیز است، اما بیشتر سرمایهگذاران و بانکها بر همین اساس صورت سود و زیان و ترازنامه شرکتها را تفسیر میکنند. توجه به این نکته نیز ضرورت دارد که سرمایهگذاران نباید درآمد/ سود را با جریان نقدی اشتباه بگیرند. این احتمال وجود دارد که شرکتی بدون ایجاد جریان نقدی سودآوری کند یا بدون سود، جریان نقدی داشته باشد.
صورتهای مالی چگونه محاسبه میشوند؟
یک جنبه دیگر از تفاوت بین ترازنامه و صورت سود و زیان روش محاسبه آنها است. صورت سود و زیان حسابداران را ملزم میکند که کلیه درآمدهای شرکت را با هم، و هزینهها را نیز با هم جمع کنند. مبلغ کل هزینهها از کل درآمد کسر شده و نتیجه آن سود یا زیان است. ترازنامه چندین محاسبه متفاوت دارد که همه آنها نمودهای مختلف یک فرمول کلی هستند: دارایی = بدهی + حقوق صاحبان سرمایه
کلام آخر
علیرغم تفاوت بین ترازنامه و صورت سود و زیان هر دو گزارش میتوانند برای ارزیابی کارایی عملیاتی و جهتگیری یک شرکت به کار روند. به همین دلیل همه گزارشهای مالی منتشر شده توسط سرمایهگذاران و مدیران شرکت بررسی میشوند. با وجود تفاوت بین ترازنامه و صورت سود و زیان در صنایع مختلف، وجود اختلافات اساسی در سندهای یک شرکت، به عنوان یک اخطار اساسی در نظر گرفته میشود. توانایی (یا ناتوانی) یک شرکت برای تولید درآمد مستمر در طول زمان، اصلیترین محرک افزایش یا کاهش قیمت سهام و ارزیابی اوراق قرضه است. به همین دلیل همه سرمایهگذاران باید درمورد صورتهای مالی شرکت مورد علاقه خود، از جمله صورت سود و زیان و ترازنامه کنجکاو باشند. پس از بررسی گزارشهای هر شرکت، باید آن را با صورتهای مالی منتشر شده توسط سایر شرکتهای همگروه مقایسه کرد تا معیارهای عملکرد را به دست آورد و هرگونه روند بالقوه بازار را درک کرد. پکیج تحلیل بنیادی بورس بینالمللی آکادمی دکتر ژند شما را به طور کامل با صورتهای مالی آشنا کرده و جزئیات تحلیل بین بازاری را به زبان ساده آموزش میدهد. جهت کسب اطلاعات بیشتر و تهیه این بسته آموزشی اینجا کلیک کنید.
دیدگاه شما